دانلود کنش پژوهی رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس متوسطه اول با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات78
مقدمه
مدیریت اثربخش احتمالا عامل اصلی در کشورهای توسعه یافته و مورد نیازترین عامل برای کشورهای در حال توسعه است. (پیتردراکر)
هر سازمانی برای تحقق هدف یا هدفهایی بوجود می آید و تمامی کارکردها و وظایفی که برای نقش های مختلف در سازمان پیش بینی می شود به منظور تحقق همین هدفهاست.
عصر کنونی دوره شتابنده غیر قابل پیش بینی است. سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصت های احتمالی ، ناچارند ظرفیت ها و توانمندیهای دورنی خود را بشناسند. نقاط ضعف را ترمیم و به تقویت نقاط قوت بپردازند. سازمانها نباید در انتظار موج باشند ، بلکه باید خود منبع موج وتحول گردند و در جهت بهبودی خود بکوشند تا بتوانند پاسخ گوی نیازهای جدید تمدن امروزی باشند.
مهمترین عاملی که می تواند تحقق هدفهای سازمان را تعیین نماید اثر بخشی سازمانی است که این اثر بخشی به میزان زیادتر در گرو اداره موثر سازمان توسط مدیران سازمان می باشد. در هر صورت میزان اثر بخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است. لذا ملاک اثر بخشی معمولا رفتاری است که مورد ارزشیابی قرار می گیرد.
در میان سازمانهای اجتماعی مختلف ، مدرسه از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است و به جهت ماهیت فعالیتها و اهداف آموزش و پرورش ، جامعه توجه و حساسیت خاصی نسبت به مدرسه و نحوه اداره آن نشان می دهد و همواره فعالیت ها و عملکرد مدرسه را تحت نظارت و ارزشیابی مستقیم قرار می دهد و در مورد آنها قضاوت می کند.
نظام آموزشی همواره به دنبال یافتن مناسب ترین ملاکهای گزینش مدیران مدارس و ارزشیابی از رفتار آنان بوده است تا از آن طریق با بکارگیری رهبران آموزشی واقعی بتواند معلمان را در انجام هر چه بهتر خدمات آموزش و پرورش یاری دهند.
در طول صد سال گذشته بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است وارزشیابی شخصی از خویشتن مهمترین عامل موثر در روند رشد روانی است. بنابراین نیاز به عزت نفس یا خود ارزشمندی یا احترام به خود از جمله نیازهای طبیعی انسان است. زمانی که نیاز به احترام به خود ارضاء شود ، انسان احساس خوشایندی از اعتماد به نفس و خود ارزشمندی ، توانایی ، قابلیت ، لیاقت، و کفایت پیدا می کند و وجود خود را در زندگی مفید و موثر می داند. میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار و پویایی دورنی فرد دارد و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس(ارزیابی مثبت از خود) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.
با این مقدمه محقق قصد دارد در این پژوهش عزت نفس و رابطه آن با اثر بخشی مدیران را مورد بررسی قرار دهد.
بیان مسئله
انسان ها از نظر خصوصیات روانی ، جسمی ، رغبت ها ، و استعدادها با هم تفاوت هایی دارند. ارزشیابی شخصی از خویش اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات ، ارزشها و هدفهای وی دارد که کلید فهم رفتار اوست. برای شناخت کیفیت روانی افراد و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان عزت نفس و معیار قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت. انسان تمایل به داشتن عزت نفس را امری ضروری وا ساسی می داند. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد. انسان آنچنان مشتاق و نیازمند به داشتن نظر مثبت و مناسب درباره خویش است ، به گونه ای که ممکن است حقایق را تحریف یا انکار نماید. (کروکر48،35،25،1993)
تعداد صفحات :12
فهرست مطالب :
عنوان صفحه
چکیده 1
مقدمه 2
فصل اول : پناهندگی و مهاجرت اتباع افغانی به ایران 17
1- 1 مراحل ورود پناهندگان و آوارگان افغانی به ایران 19
1- 1- 1 علل ورود افاغنه به ایران، قبل از انقلاب اسلامی 20
2- 1- 1 علل ورود افاغنه به ایران، بعد از انقلاب اسلامی 21
2- 1 بررسی ورود و استقرار مهاجران افغانی در ایران 26
الف
3- 1 وضعیت حقوقی ، اجتماعی و فرهنگی افاغنه در ایران 27
4- 1 پیامدهای حضور آوارگان افغانی در ایران 29
1- 4- 1 پیامدهای سیاسی و امنیتی 29
2- 4- 1 پیامدهای اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی 30
5- 1 نتایج بین المللی ، ورود افاغنه به ایران و بررسی قوانین مختلف در این زمینه 31
1- 5- 1 وظایف دولت ایران طبق کنوانسیون 1951 و پروتکل 1967 31
2- 5- 1 قوانین و مقررات داخلی ایران 32
3- 5- 1 اصل ممنوعیت اعاده، و وظایف دولت ایران 33
4- 5- 1 حقوق پناهندگان ، مهاجرین و آوارگان افغانی در ایران 35
5- 5- 1 تکالیف پناهندگان افغانی نسبت به دولت ایران 36
6- 1 مهاجرت و بزهکاری 38
7- 1 بررسی پیامدهای مهاجرت، از نظر علوم مختلف انسانی 39
1- 7- 1 از نظر علوم اجتماعی و جامعه شناسی 40
2- 7- 1 از لحاظ علوم اقتصادی 42
3- 7- 1 از دید علوم سیاسی و امنیتی 43
4- 7- 1 پیامد های مهاجرت و علم حقوق 46
5- 7- 1 پیامدهای مهاجرت از لحاظ روان شناسی و تربیتی 52
8- 1 تأثیر مهاجرت در بزهکاری 55
1- 8- 1 تأثیر مهاجرت در بروز چگونگی جرایم 57
2- 8- 1 تأثیر مهاجرت از لحاظ کمیّت جرایم 60
9- 1 بزهکاری اطفال و نوجوانان 63
10- 1 موجبات بزهکاری زنان افاغنه 64
فصل دوم : تحقیق پیمایشی ، فرضیات و یافته ها 67
1- 2 روش تحقیق 68
1- 1- 2 فرضیات تحقیق 70
2- 1- 2 یافته ها 70
2- 2 توصیف یک متغیری 70
1- 2- 2 علل مهاجرت مجرمین افغانی 71
2- 2- 2 علل مهاجرت افراد غیر مجرم 72
3- 2- 2 موقعیت و وضعیت پناهندگی مجرمین ( از حیث ورود به کشور ) 73
4- 2- 2 موقعیت و وضعیت پناهندگی غیر مجرمین 74
5- 2- 2 محل سکونت فعلی افراد مجرم تبعۀ افغان 75
6- 2- 2 محل سکونت فعلی افراد غیر مجرم تبعۀ افغان 76
7- 2- 2 محل سکنای والدین افراد مجرم 77
8- 2- 2 محل سکنای والدین افراد غیر مجرم 78
9- 2- 2 سن افراد مجرم 79
پ
10- 2- 2 سن افراد غیر مجرم 80
11- 2- 2 وضعیت تأهل افراد مجرم 81
12- 2- 2 وضعیت تأهل افراد غیر مجرم 82
13- 2- 2 وضعیت اشتغال مجرمین مهاجر افغانی 83
14- 2- 2 وضعیت اشتغال گروه غیر مجرم 84
15- 2- 2 میزان درآمد ماهانه مجرمین 85
16- 2- 2 میزان درآمد افراد غیر مجرم تبعۀ افغانی 86
17- 2- 2 تحصیلات افراد مجرم 87
18- 2- 2 تحصیلات افاغنه غیر مجرم 88
19- 2- 2 نوع جرم ارتکابی 89
پ
20- 2- 2 محل ارتکاب جرم 90
3- 2 تحلیل دو متغیری 91
1- 3- 2 فرضیۀ اول 91
2- 3- 2 فرضیۀ دوم 91
3- 3- 2 فرضیۀ سوم 92
4- 3- 2 فرضیۀ چهارم 92
5- 3- 2 فرضیۀ پنجم 93
4- 2 پیش گیری از بزهکاری 95
ت
5-2 تقلیل مجازات های تنبیهی و ترذیلی 99
6-2 نتیجه گیری 99
7-2 پیشنهاد ها 102
1- 7- 2 نام پناهنده و مهاجر ، به جای آواره 103
2- 7- 2 ترس و واهمۀ مردم از تبعۀ افغان 103
3- 7- 2 طرد نمودن اجباری، نه 105
منابع 109
الف) منابع داخلی 110
ب) منابع خارجی و یا ترجمه شده 111
ج) جزوه ها ، مقالات ، پایان نامه ها و قوانین مرجوعی 112
ضمایم 115
چکیده
قسمت عمده افغانستان امروزی ( منطقه هرات ولایتهای قندهار، هزاره و ... ) در ادوار مختلف و تاریخی از دوره ایران باستان تا این دو صده اخیر تحت فرمانروایی ایرانیان اداره می شده است (به جزء 7 سال حکمرانی این قوم به سرکردگی محمود خان در خاک ایران،1722میلادی 22اکتبر) که در این میان عهدنامه پاریس مانند دیگر قردادهای ننگین دوران قجری، موجب پیوستن منطقه هرات به خاک آن سرزمین شده اگرچه این سرزمین سالهای سال نتوانست استقلال را درکشور خود به معنای واقعی کلمه بشناسد و یا تحت استعمار انگلیس یا شوروی و بعد از آن با جنگهای داخلی نژادها، اقلیت ها که با اشغال ایالات متحده همراه بود و مردم این سرزمین را مجبور به ترک وطن و پناهندگی به سایر کشورها نمود و از آنجا که مرزهای وسیع همجوار با ایران دارد مهاجرت بیشتر آنان درسه دهه اخیر به کشورمان علی الخصوص منطقه کلان شهر مشهد میباشد.
مهاجرت افاغنه به داخل کشور به صور مختلف است، پناهندگی دسته اقل به صورت قانونی بوده و گروه اکثر آنان به صورت غیر قانونی به مرزهای کشور داخل شدهاند که از گروه اخیر به نام پدیده غیر مجازین نام برده شده است. به دلایل عمدهای بستر مناسبی برای بزهکاری را فراهم مینمودهاند که از نوع بزهکاری ساده که مرتکب فاعل اصلی جرم، شریک یا معاون است و یا تبعه افغان از نوع بزهکاریهایی مرتکب میشود که به اهداف خاص و از پیش تعیین شده با گروهها، جمعیتها وتشکلهایی که بعضاً ایرانی یا خارجیاند و غالباً با حمایت کشور ثالثی که منافع فراوان میبرد به بزهکاری های سازمانیافته مشهورند، دست میزند. که در این رساله سعی می شود با بسط موضوع از جمله بررسی بزهکاریهای انجام شده توسط اتباع افغانی در سالهای اخیر و در ثانی عوامل موثر در بازگشت مهاجرین و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و مقامات مسئول در خراسان رضوی نسبت به این افراد و آمار بزهکاریهای اتباع افغانی در خاتمه با دامنه پیشگیری و راهحلهایی از مساله بحران بزهکاری در شهر مشهد امیدوارم بتوانم شایسته مطلوب را فراهم نموده باشم.
فصل اول کلیات
1-1 طرح مسئله
پدیده مهاجرت مردم افغانستان به کشورهای همسایه به ویژه ایران که یکی از اشکال مهاجرت بینالمللی میباشد در سه دهه اخیر روند صعودی داشته است این نوع مهاجرت ازآن نظر که زاییده عوامل اجتماعی، سیاسی،و اقتصادی موثر میباشد قابل توجه است آغاز مشکلات و مسائل اجتماعی در افغانستان همزمان با فروپاشی ساخت سنتی ـ مبتنی بر سلطنت و رعایت قوم پشتون ـ و اعلام جمهوری در سال 1352 در این کشور است تجاوز شوروی به این کشور سبب شد اقوام مختلف مانند(هزارهها، تاجیک، از بک، پشتون) هر یک به نوعی فریاد خود مختاری سر دهند و فرآیند جدایی گزینی خود را از سایر اقوام آغاز کنند . در نتیجه ساختی جدید و پراکنده از قدرت در افغانستان ایجاد شد که بر دامنه مشکلات این کشور افزود . رویاروئیها و رقابتهای قومی برای کسب قدرت در این کشور منجر به مهاجرت افراد زیادی از افغانستان به سوی کشورهای دیگر بهویژه ایران گردیده بعد فروپاشی شوروی سابق و کنارهگیری این کشور از صحنه وقایع کشورهای همسایه اوضاع افغانستان رو به بهبودی نهاد .
اما دیری نپایید که تفوق طلبیهای قومی و مذهبی همچنین قدرت طلبیها حزبی افراطی و در عقاید غیر اصلی به نام مذهب اسلام به نام طالبان این کشور را صحنه جنگهای خونین داخلی کرد یکی از پیامدهای مهم جنگ داخلی در افعانستان کوچ یا مهاجرت تعداد زیادی از مردم این کشور شد. و همچنین بعد از ورود ایالتمتحده و اشغال نظامی توسط دولت مزبور امنیت به طور کامل رخت بست و مهاجرت بی رویه و فراوانتر گردید . با تشکیل دولت اتحاد ملی هر چند وضعیت آرامتر شده ولی بهتر نشده از آنجا که از جمله پیامدهای مهاجرت به کشوری که خود تازه از بستر بسیاری از مشکلات با بحران انقلاب و نیز شروع جنگ و بعد از آن مشکلات اقتصادی مهاجرت این گروه نیز موجب فقر بیشتر و سایر علل دیگر موجب بزهکاری اتباع افاغنه در ایران را بیشتر فراهم میکرد.
با توجه به عبور غیر قانونی اتباع افغانی به کشورمان در دهههای اخیر و با عنایت به این که این دسته از از آوارگان سالهای سال در کشورمان ماندگار شده و اغلب با زنان تبعه کشور خودیا بیگانه و اکثر با زنان ایرانی ازدواج نمودهاند و اقل زنان افغان با مردان ایرانی ازدواج و صاحب اولاد و خانواده شدهاند و فرزندان آنان به گونهای تبعه ایران نام گرفتهاند . و اکثرا" از نظر اقتصادی فقیر و در منطقههای حاشیه شهرهای ایران زندگی میکنند که علل بعدی موجبات بزهکاری را فراهم نموده(محیطی ، اقتصادی) و مهاجرین اخیر اندکی که به صورت غیر قانونی داخل کشور سکونت گرفتهاند ، بدون هیچ مدرک هویتی که در حال حاضر در بسیاری از مناطق شهر مشهد زندگی میکنند و به دلیل نبودن برج کنترل کنندهای بر آنان به علت نداشتن هیچ مدرک شناسایی آزاد در شهر سکونت دارند و به دلیل نداشتن مدارک هویتی اکثراً مرتکب بزهکاریهای فراوان میشوند که بیشتر مقامات مسئول از این دسته از مهاجرین غیر قانونی ترس و واهمه دارند. زیرا دسته دیگر که به صورت قانونی با داشتن مدارک اقامتی چه موقت یاد دائم منسجمتر و در قالب یک مرجع هدایت شدهای قرر گرفتهاند . با توجه به بروز بزهکاری افغانها در سالهای اخیر لااقل در نزد افکار عمومی اینجانب را مجاب کرد که رساله خود را در این رابطه بنویسیم که هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این پرسش است که مهاجرت اتباع افغانی چه تاثیراتی در افزایش بزهکاری در شهر مشهد داشته است یا به عبارتی آیا اکثریت مهاجرین افغانی در مشهد مرتکب بزهکاری شده اند ؟ هدف دیگر این است که اتباع افغانی تحت چه عواملی دست به ارتکاب جرم زده و بیشتر چه نوع بزهکاری هایی انجام می دهند ؟ و در خاتمه راههای پیشگیری و تقلیل از مساله بحرانزای مهاجرت افغانها به داخل خاک کشور و پیامد های آن که مهمترین آن بزهکاری اتباع افاغنه چه میباشد؟
در این پژوهش ابتدا بررسی جنبههای مهاجرت از نظر علوم مختلف انسانی ضمن اینکه رابطه مهاجرت و بزهکاری میپردازیم به پدیده مهاجرت خارجی پیامدهای مهاجرت افاغنه به ایران و نتایج بین المللی ورود افاعنه به ایران، بررسی قوانین مختلف در این زمینه، با تحقیق در خصوص بزهکاریهای انجام شده توسط اتباع افغانی در مشهد، کمیت بزهکاری ونوع بزهکاریهای انجام شده توسط اتباع افغانی، جرایم صورت گرفته با چه کیفیتهای انجام شده علل و موجبات بزهکاری دستهبندی جرایم شرایط و کیفیت بزهکاری و نیز راههای پیشگیری و تقلیل از مساله بحرانزای مهاجرت افغانها به داخل کشور علیالخصوص به مشهد و اینکه چه نوع بزهکاریهایی به وفور دیده می شود؟ بزهکاری ساده یا اعتیادی و یا بزهکاریهای سازمانیافته یا دائم که بیشتر به چشم میآید یا بزهکاری که معمولتر است از نوع عمومی یا اختصاصی است خواهم پرداخت .
1- 2 سابقه پژوهش
سابقه پژوهش در رابطه با موضوع مورد بحث را میتوان به دو بخش تقسیم کرد اول سابقه تحقیق در حوزه ورود غیر قانونی اتباع افغانی در ایران و نتایج بین المللی ورود افاغنه و بررسی بزهکاریهای انجام شده توسط انان در مشهد به طور عام و سیاست جنایی ایران در قبال این بحران با ذکر راهکارهای پیشگیری و تقلیل از آن به طور خاص که در فصل سوم این پژوهش به این مقولهها توجه شده است . سابقه تحقیق مهاجرت افاغنه به مشهد پیامدهای مهاجرت که در رابطه با مورد اخیر باید گفت علی رغم اینکه دو کشور ایران و افغانستان همسایه یکدیگرند و مرزهای مشترک و طولانی با هم دارندو اشتراکات تاریخی و فرهنگی آنها را به هم پیوند داده است با این همه در ایران شناخت کافی نسبت به مسائل و شرایط سیاسی اجتماعی وجود ندارد و تلاش های انجام گرفته برای تعیین این شرایط نیز بسیار محدود بوده است. با مشکلات موجود جنگهای داخلی و نیز مهاجرت دو میلیون مهاجر افغانی زمینه ارتباط نزدیک بین دو کشور را به وجود نیاورد. و به این دلیل که اغلب قشر فقیر و تحصیل نکرده به ایران روی آورند.و اغلب تحصیل کرده ها و متخصصین افغانی در اثر مواجه با شرایط دشوار در ایران به خصوص بیکاری و عدم بهرهگیری از تخصص آنان به سمت دیگر کشورها روی آوردند وقوع انقلاب در ایران با اشغال افغانستان توسط شوروی سابق ، شروع جنگهای داخلی ، سقوط شوروی ظهور مسائل دینی و مذهبی(طالبان) و ائتلاف ضد طالبان ، پیامدهای امنیتی سیاسی ظهور طالبان بر ایران و سقوط آنان با حمله نظامی آمریکا هیچ موقع مهاجرت بی رویه مردمان این سرزمین مخصوصاً قشر ضعیف و بیپول که فقط می توانستند از سرزمین خود فراری شوند ولی ایران هم مشکلات خاصه خودش را دانست که کمتر از فقر و هلاکت افغانستان نبود .
1-3 تعریف واژگان
در این پژوهش بیشتر با واژه های بزهکاری، عوامل بزهکاری ، مهاجرت ، پناهنده و اتباع بیگانه مواجه ایم که در این جا لازم است مفاهیم و اصطلاحاتی که در پژوهش به کار رفته تعاریف مختصری را عنوان و روشن سازیم .
1ـ بزه ، مترادف کلمه جرم ( crime ) عملی که قانون آن را از طریق تعیین کیفر منع نموده باشد .[1] مطابق ماده 2 قانون مجازات اسلامی ( هر فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود .) بزهکار ، فردی است که مرتکب بزه میشود و در لغت همان گناه کار ،خطا کار و مجرم نامیده می شود .[2] بزهکاری را می توان با بررسی و تحقیق قوانین کشورها و جوامع، تفاوت فراوان برداشتها و تعابیر مقررات جزایی برداشت نمود و امکان دارد عمل از لحاظ حقوق جزا مجرمانه باشد ولی اخلاقاً فاقد قباحت اجتماعی باشد علی رغم اختلافات موجود در مفهوم بزهکاری حقوق کیفری اکثر ممالک در برابر آن مواضع مشترکی دارند این مواضع عبارتنداز: الف) غیر قابل بخشش بودن جرم به طور کلی ب) متناسب نمودن مجازات با هرجومرج اجتماعی ناشی از جرم ج) پیش بینی عکسالعمل برای ارتکاب عمل مجرمانه،با توجه به این مفاهیم باید در هر زمان و مکان و در هر شرایطی که عمل بزهکارانه اتفاق می افتد باید قبل از انجام هر کاری مبادرت به شناسایی همه جانبه شخصیت مجرم و گذشته وی، امیال و هواهای سر کوفته، شرایط زندگی و بالخره علل وقوع جرم ورزید.
2ـ مهاجرت ( migration ) ، از نظر لغوی ، کسی را گویند که از موطن خود به جایی نقل مکان کرده باشد.[3] یا رفتن از محلی به محلی دیگر برای مدت نسبتاً طولانی ( خواه محدود باشد خواه نا محدود ) جهت ترک یک محل و منشأ مهاجرت ( emigration )و از حیث ورود به محل معین و مقصد مهاجرت ( immigration ) نامیده شده است .[4]
از نظر حقوقی و جامعه شناسی نیز تعاریف متفاوت است از نظر حقوقی به فردی که موطن اصلی خود را ترک و در کشور دیگری برای دائم مقیم گردد مهاجر اطلاق میشود.[5] در صورتی که در جامعهشناسی مهاجرت به حرکت مردم از یک نقطه جغرافیایی به نقطه دیگر اطلاق میشود. دلایلی که آدمها برای مهاجرتشان به پیش میکشند متفاوتند و از کمبود منابع غذایی در یک منطقه تا آزارها و تعقیبهای سیاسی و مذهبی را در بر میگیرند. آدمها اساساً برای یافتن فرصتهای زندگی بهتر و سازندهتر مهاجرت میکنند .[6]
در اصطلاح مهاجرت را کوچ کردن از شهری به شهر دیگر و از منطقهای به منطقه دیگر به منظور اقامت موقتی یا دائم تعریف نمودهاند که با تغییر اجتماعی فرد گروه هماهنگ و همگون فرهنگی را از دست داده در محیط جدید باید به نیازها و شرایط جدید که با ساختار فرهنگی و تربیتی وی هماهنگ نیست پاسخ دهد. هرگونه عدم توانایی و قابلیت و انعطافپذیری اختلالات شخصیتی و هنجاری را به دنبال داشته زندگی فرد را دچار تضاد فرهنگی میکند . مهاجرین به محض ورود به محل جدید به علت وضع نامناسب اقتصادی و مالی(از جمله میتوان به جنگ داخلی و خارجی در کشور خود اشاره کرد) که دلیل اصلی مهاجرت آنان به محیط جدید میباشد ، به سوی محلهای کم درآمد با مسکن ارزان و نامناسب هجوم میبرند. معمولاً اینان جهت امرار معاش مجبور به انجام کارهایی هستند که نیاز به تخصص ندارد[7].
دایرهالمعارف علوم اجتماعی مهاجرت را حرکت انسانها در سطح جغرافیا که با قصد قبلی صورت گرفته باشد به تغییر محل اقامت افراد برای همیشه یا مدت طولانی بیانجامد معرفی میکند.[8]
از نظر اداره امور اجتماعی سازمان ملل مهاجر کسی است که 1) جهانگرد، بازرگان، دانشجوو یا مسافر عادی نباشد.2)جزو ساکنین نواحی مرزی که به طور عادی بین دو کشور رفتوآمد میکنند نباشد3) جزو پناهندگان نباشند. به عبارت دیگر مهاجر به کسانی اطلاق میشود که در جستوجوی شغلی دایمی، فصلی یا موقت در سطح جغرافیا جابهجا میشوند.[9]
2 ـ مهاجرت را میتوان به صورت درون مرزی ـ جابجایی در داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور ـ و برون مرزی عزیمت به خارج از مرزهای جغرافیایی یک کشور ـ تقسیم کرد. نوع اول را مهاجرت داخلی و نوع دوم را مهاجرت بین المللی مینامند و بر اساس عوامل مهاجرت میتوان آن را به دو نوع مهاجرت ((داوطلبانه)) ( یعنی بنا به خواست و ملاحضهای مصالح خود مهاجرین) و غیر داوطلبانه ( ناشی از جنگ، اشغال نظامی و مانند آن) دستهبندی کرد. مهاجرت غیر داوطلبانه وضع معمولی ندارد و به حرکت وسیع جمعیتها میانجامد و امکان آنها در درون اردوگاهها را به همراه دارد[10].
3- واژه پناهنده در لغت به معنای آنکه به کسی یا چیزی پناه برده ، پناه آورنده ، پناه گیرنده و پناهیده نیز گویند .[11] مطابق تعریف کنوانسیون مربوط به وضع پناهندگان مصوب 28ژانویه1951 به این معناست که فرد یا افرادی در نتیجه حوادثی به علت ترس موجه از اینکه به علل مربوط به نژاد یا مذهب یا ملیت یا عضویت در بعضی گروههای اجتماعی یا داشتن عقاید سیاسی تحت شکنجه قرار گیرد و در خارج از کشور محل سکونت عادی خود به سر میبرد و نمیتواند و یا به علت ترس مذکور نمیخواهد خود را تحت حمایت آن کشور قرار دهد یا در صورتی که فاقد تابعیت است و پس از چنین حوادثی در خارج از کشور محل سکونت دائمی خود به سر میبرد نمی تواند یا به علت ترس مذکور نمیخواهد به آن کشور باز گردد. هر پناهنده در کشور که به سر می برد دارای وظایفی است که به موجب آن مخصوصاً ملزم می باشد خود را با قوانین و مقررات آن کشور و اقداماتی که برای حفظ نظم عمومی به عمل میاید تطبیق دهد که از لحاظ این کنوانسیون منظور از اصطلاح در شرایط یکسان این است که تمامی شرایط ( به خصوص شرایط مربوط به مدت و نحوه اقامت موقت یا دائم، که خود اگر پناهنده نباشد باید برای برخورداری از حق مورد نظر دارا باشد مراعات گردد به استثنای شرایطی که طبیعتاً پناهنده نمی تواند واجد آن باشد در این تعریف، دول متعاهد مقررات کنوانسیون را باید بدون تبعیض از لحاظ نژاد یا مذهی یا سرزمین اصلی درباره پناهنده اجرا کنند و در سرزمین خود نسبت به آزادی پناهنده در اجرای امور دینی و دادن تعلیمات مذهبی در حد رفتاری که نسبت به اتباع خود دارند اتخاذ نمایند . مادۀ سیزدهم اعلامیۀ جهانی حقوق بشر ، عنوان می دارد :
هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید و هر کس حق دارد هر کشوری از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود بازگردد[12] .
سال 1948 و در هنگام تنظیم اعلامیۀ جهانی حقوق بشر ، حق بر پناهندگی به عنوان یکی از مصادیق حقوق بشر و آزادی های اساسی افراد ، از سوی دولت های شرکت کننده ، در هنگام تدوین اعلامیه ، شناخته شد . توجه به این موضوع ، ناشی از حوادث اسفناک جنگ جهانی اول و دوم و بلایایی بود که در نتیجۀ جنگ ، گریبان بسیاری از افراد تبعۀ دولت های اروپایی و مناطق دیگری از جهان را گرفته بود .
اما پدیدۀ پناهندگی و سنت بشر دوستانۀ پناه دادن به افراد درمانده و بی پناه ، بر اساس شواهد تاریخی ، صرفاً اختصاص به این دورۀ زمانی ندارد ؛ بلکه ، پذیرایی بیگانگان هراسان و درمانده و قربانیان آزار و خشونت از قدمت تاریخی بسیار طولانی برخوردار است .
در طول تاریخ ، افراد بسیاری خانه و سرزمین خود را رها کرده اند و برای فرار از تعقیب ، مناقشۀ مسلحانه یا خشونت سیاسی ، در جستجوی امنیت و سرپناه ، در کشوری دیگر برآمده اند . نظیر این حوادث ، در هر گوشه ای از دنیا مکرراً به وقوع پیوسته و هنوز هم ادامه دارد . اما در اغلب مذاهب و فرهنگ ها ، مفاهیمی همچون پناهگاه ، پناهنده و پرستاری از افرادی که در فشار بوده و هستند ، یافت می شود . شاید بتوان از این مفهوم برای نخستین بار در تورات و انجیل نشان گرفت . در کتاب عهد عتیق ( تورات ) ، چنین اشاره شده است :
" غریبی در میان شما واگزیند ، مثل متوطن از شما باشد . او را میازارید و مانند خود محبت نمائید ."
بیان مسئله
کنون که عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نهادها و سازمانها تا حدود زیادی به کار آیی و اثر بخشی عملکرد مدیران بستگی دارد (میر کمالی 1375) وجوب دقت سازمانها در انتخاب مدیران توانمند که قادر باشند با اتخاذ تدابیر و شیوههای بایسته به ویژه در دستگاه آموزش و پرورش زمینه را برای تجلی و بروز استعدادها و خلاقیت همه ی معلمان و متعلمان همواره سازد بیشتر آشکار میشود (صافی 1374) اگر افراد از نظر شخصیت متناسب با شغل و حرفه ای باشند که انجام میدهند متوجه خواهند شد که برای انجام وظیفه ای که به آنها محول شده از استعداد و تواناییهای لازم برخوردارند و از این رو موفق تر خواهند شد رابینز (پارسایئان و اعرابی1379) از طرف دیگر عواملی که در انتخاب شغل دخالت دارند با عواملی که باعث موفقیت میشوند متفاوتند (به پروژه 1377). اینکه فرد داوطلب شغل الگوی خاص فکری، احساسی، رفتاری متناسب، با شغل را دارد (باکینگهام و کافمن 1380) از مهمترین مسائل در برگزیدن مدیران است زیرا که مدیران بخاطر تفاوتهای فردی و شخصی مسائل را به شیوههای مختلف مدیریت میکنند و انجام وظایف و نحوه عمل آنها محصول دو مسئله ی مهم یعنی ویژگیهای شخصیتی و شیوه مدیریتی است که اتخاذ میکنند (گوئل کهن 1378). مدیران نقش تعیین کننده ای را در اثر بخشی سازمانها از جمله سازمانهای آموزشی به عهده دارند چرا که اثر بخشی سازمان را میتوان از طرق توانایی مدیر در به حداکثر رساندن تعامل بین ساختار و فرآیند سازمان اندازه گیری کرد. (شیرازی 1374)، حالا باید دیدآیا عوامل درونی شخصیت از قبیل عواطف، احساسات، تفکر، یادیگری و هوش و یا عوامل برونی مثل شیوه قضاوت و ادراک یا تاثیر ارتباطی با موفقیت و اثر بخشی مدیران دارد یا خیر؟ جانهالند از جمله صاحب نظرانی ست که میگوید انتخاب شغل بیانگر نوع شخصیت فرد است و او بر این اساس است که دست به انتخاب میزند، کتل بر این باور است که علائق و رغبتها در ارتباط مستقیم با شخصیت فرد میباشد و چیز جداگانه ای نیست (به پروژه 1377) انجام وظائف و نحوه عمل آنها محصول دو مساله مهم یعنی ویژگیهای شخصیتی آنان و شیوه مدیریتی است که اتخاذ میکنند (گوئل کهن 1374). نظریات فروید روانکاو برجسته اتریشی ( یا به قولی آلمانی) درباره ی شخصیت موید تاثیر غرایز به عنوان مهمترین نیروهای برانگیزنده ی رفتار است او از انرژی نهفته ای که آن را” لیبیدو” مینامید صحبت میکرد که میتواند با جابجایی به اهداف جانشین در تعیین شخصیت فرد موثر باشد او متعتقد به تحلیل رویا بود که نشان دهنده ی سه سطح شخصیت (من، فرا من، نهاد) است. آدلر در بررسی شخصیت بیشتر به برانگیزهای اجتماعی و افکار هشیار (بجای فرآیندهای ناهشیار) معتقد بود یعنی شخصیت را نشانههای برتر عوامل اجتماعی میدانست تا زیستی و از معدود کسانی بود که 4 تیپ شخصیتی را تدوین کرد. راجرز نظریه خود را درباره ی شخصیت با جهتی انسان گرایانه بیان کرد از اصطلاحی به عنوان (خود پنداره) یاد میکرد که الگویی سازمان یافته و پایدار از ادراکات را بیان میکند، او معتقد بود که اگر چه خویشتن تغییر میکند ولی خصوصیات سازمان یافته، یکپارچه و ویژه خودپنداره همیشه حفظ خواهد شد. آیسنک از دیگر صاحب نظران تپی شناسی و شخصیت معتقد به تحلیل عاملی و به شیوه آماری بود او پس از تحقیقات خود به دو بعد درون گرا - برون گر و روان آزرده پایدار و ناپایدار دست یافت (جالب است که طبایع چهار گونه او بر اساس نظریات پزشکان قدیم با نظریات و 4 تیپ ارائه شده توسط بوعلی سینا هم خوانی دارد. نظریات کارل گوستاویونگ روان کاو سوئیسی که بر اساس نظریات فروید بنا نهاده شده بود اما معتقد به تحلیل عاملی شخصیت بود او به عقاید فروید مفهوم ناهشیار جمعی را افزود او اظهار میداشت که در درون ما تنازعی بین پرسونا (نقابی که بر چهره داریم) و خویشتن شخصی برقرار است بر اساس نظریات یونگ که 16 تیپ شخصیتی را ارائه میکند در رابطه با حرفه شکی نیست که تیپهای خاص برای بعضی از مشاغل مناسب یا مناسب هستند، تئوری شخصیتی تیپهای روانشناختی در توضیح ناسازگاریها و بروز درگیریها بین افرادکمک میکند. در واقع یونگ در نظریات خود قبل از هر چیز به چهار کنش فکر، هیجان، حس کردن، شهود در دو بعد برون گرایی و درون گرایی میپردازد یعنی 8 تیپ شخصیتی و از این میان تیپهای آمیخته را بیان میکند که جمعا 16 تیپ یا ریخت را تعریف میکند. نظریات کارل گوستا و یونگ مهمترین و عمیق ترین نظریات درباره شخصیت است اگر مدیران وظائف خود را به نحو احسن انجام دهند سازمان به هدفهایش خواهد رسید با توجه به اینکه از مهمترین ملاکهای ارزیابی سازمانها اثر بخشی است (پزشک 1379) پس با توجه به جایگاه نظام تعلیم و تربیت به ویژه نظام مدیریتی، مساله مهمیکه مطرح میشود و باید مورد عنایت قرار گیرد. انتخاب صحیح متقاضیان پست مهم مدیریت است که باید در این رهگذر به تفاوتهای فردی و خصوصیات شخصیتی آنان توجه شود (کشمیری 1379). از آنجایی که مبنای ارزشیابی از رفتار مدیر توسط افراد و گروههای مختلف متفاوت است و سازمانهای عصر کنونی بر خلاف گذشته برای حفظ خو شناسی، شهرت، بقاء خود نیازمند گروههای مختلف دیگر در کنار سهامداران و مالکان اصلی سازمان هستند (گیوریان 1382) و از سویی دیگر هنوز دانشمندان علوم سازمانی از اثر بخشی سازمانی تعریف خاصی ارائه نکرده اند در این پژوهش از رویکرد نوین اثر بخشی در قالب رضایت ذی نفعان بهره میگیریم ال دفت (پارسائیان و اعرابی 1381)، (برزگر 1383). لذا در این پژوهش نظر گروه ذی نفعان (معلمان، انجمن اولیاء مربیان، دانش آموزان) مورد توجه قرار گرفته است.
اهمیت و ضرورت پژوهش
سازمان آموزش و پرورش هر کشور به عنوان یکی از مهمترین، موثر ترین و گسترده ترین سازمانهای مختلف اجتماعی است که مسئولیت انتخاب و انتقال عناصر فرهنگی را به نسل نوخاسته جامعه به عهده دارد. این سازمان دستگاهی است که از دیر باز نقشی سازنده و اساسی در بقا و تداوم فرهنگ و تمدن بشری ایفا کرده است و الگوی کلی نهادها و سازمانهای رسمیجامعه است. (صافی 1374) با توجه به اینکه پیشرفت هر جامعه به چگونگی آموزش و پرورش و غنای فرهنگی آن جامعه بستگی دارد و در پیشرفت مراکز آموزشی به مدیران به عنوان مهمترین عامل پیشرفت نگریسته میشود (رئوفی 1375) مدیریت آموزشی از یکسو در بالابری توانمندی مردمان نقشی ازرنده داد و از سوی دیگر به جهت کمبود منابع و استفاده صحیح از آن در فرآیند توسعه به صورت غیر مستقیم بهره وری مادی کشور را فزونی میبخشد وایلز (طوسی 1382) با توجه به اینکه مدیریت آموزشی مدیریتی بی نظیر است و نمیتوان آن را با هیچ نوع مدیریتی مقایسه کرد لذا باید دریافت که مدیران امروزه در جستجوی چیستند؟ به کجا میروند؟ چه میجویند؟ با نگاهی به اکناف این گیتی پهناور در مییابیم که در عصر ما کار آیی واثربخشی والاترین هدف و ارزشمند ترین مقصد همه مدیران است همه در جستجوی کار آیی بیشتر و اثر بخشی و بهره وری فزون ترند و تلاشهایی که دراین راستا شکل میگیرد (الوانی 1378) اثر بخشی به مفهوم میزان موفقیت در تحقق اهداف یا انجام ماموریتهای محوله به جنبه ی کمیقضیه توجه داردکه بیشتر در مفهوم کار آیی توجه میشود که امروزه تنها با این مفهوم در نظر گرفته نمیشود (ناصری 1383) با آن که اداره کردن مدرسه وظیفه ی مدیریت است علی رغم یکسان بودن وظایف، همه مدیران به یک شیوه عمل نمیکنند، این تفاوتها علاوه بر آن که امکان دارد از تفاوت سطح دانش، نگرش و نظام ارزشی آنها متاثر باشد از شخصیت متفاوت هر یک نیز سرچشمه میگیرد (غفوریان 1382) با توجه به جنبههای روان شناسی مدیران و شخصیت آنان که یکی از عوامل اسای در موفقیت آنان به شمار میرود (نیکپور 1373). آگاهی از تفاوتهای شخصیتی و فردی میتواند ما را در حل بسیاری از دشواریها یاری دهد. وقتی قبول کردیم که انسانها در توانائیهای ذاتی و اکتسابی تفاوت دارند در پی این نخواهیم بود که از همه رفتارهای یکسانی انتظار داشته باشیم ما میتوانیم تفاوتهای فردی را از نظر عاطفه، سرعت واکنش، تیز بینی، شیوه قضاوت و سایر جنبههای رفتار بررسی کنیم (رسول زاده 1380) با توجه به اینکه در هر سازمان مشاغل گوناگونی وجود دارد. لازمه انجام وظایف برخورداری از توانائیهای شخصیتی است، لذا باید افرادی را برگزینیم تا آمادگی لازم و انگیزه کافی داشته باشند، این مسئله میتواند پاسخگوی برخی از مشکلات مربوط به ضعف کارآیی، افت اثر بخشی، ضعف بهره وری و عدم ثبات شغلی باشد (جوکار 1379) چنانچه افراد متناسب با شغل نباشند. پس از ارضاء نیاز اولیه خود از شغلشان دلزدگی پیدا کرده و این حالت به نوبه خود باعث عدم رضایت شغلی، فرار از مسئولیت و کاهش اثر بخشی میشود. این پژوهش، با توجه به شرایط کنونی جامعه به کسانی که متقاضی کار هستند کمک میکند تا بتوانند با برنامه ریزی قبلی، حتی در زمانی دانش آموزی و دانشجویی خود را محک بزنند و امکانات و توانائیهای خویش را ازریابی کنند و بر اساس آن هدفها و راههای زندگی خود را برگزینند و به سویش گام بردارند همچنین اگر سازمانهای بزرگ و کوچک درصد گزینش کارمند یا انتخاب و انتصابات افرادی با شخصیتی متناسب با سازمان هستند و اگر میخواهند در طول خدمت کارکنان و مدت عمرسازمان یک مسیر شغلی قابل انعطاف و متناسب با نیازهای متقابل افراد و سازمان طراحی کنند و به کار بستن اینگونه تدابیر مدیریتی در همبسته کردن افراد با سازمان میتواند بسیار موثر شد. (میر سپاسی1378)
فرمت ورد قابل ویرایش تعداد صفحات 203
فایل بصورت ورد (قابل ویرایش) و در 165 صفحه می باشد.
یکی از مهمترین مسائل مورد علاقةمدیران این است که چگونه می توانند کارکنان را به انجام دادن کاری که میخواهند، ترغیب کنند. این موضوع به صورت دیگری قابل طرح است و آن اینکه “چرا کارکنان،کاری را که از آنان متصور است، انجام نمی دهند؟” بحثهای تئوریک زیادی تاکنون در این زمینه مطرح شده است و لی آنچه از دیدگاه مدیران بیشتر اهمیت دارد، اطلاع و به کارگیری رهنمودهایی است که در عمل بهترین کاربرد را داشته باشد.
در پژوهشی که بوسیلة یکی از مشاوران مدیریت در ایالات متحده در طی مدت پانزده سال از طریق جمع آوری نظرات بیش از بیست هزار تن از مدیران بعمل آمده، کوشش شده است، دلایل این موضوع جست و جو و بررسی شود. همچنین باتوجه به آثار مشخصی که اقدامات مدیر در این جهت داراست،شیوه اقدام و عمل او که موجب می شود کارکنان آنچه از آنان متصور است، انجام ندهند و نتیجة عملکرد مطلوب حاصل نشود، مورد توجه قرار گرفته است.
در استنباط از یافته های این پژوهش، دلایل متعددی در پاسخ به سؤال فوق ، گردآوری و دسته بندی شده و همراه با هر مورد، راه حلهایی برای اجتناب از این امر و در نتیجه دستیابی به عملکرد مطلوب به مدیران توصیه گردیده است.
نتایج حاصل از این تحقیق، در کتابی تحت عنوان “چرا کارکنان، کاری را که از آنان انتظار می رود، انجام نمی دهند؟ و در این باره چه باید کرد؟” از سوی “فردیناند، ف. فورنیس” به رشته تحریر درآمده است. از آنجا که یافته ها و راه حلهای ارائه شده، از موضوعات سودمند و کاربردی است، در این نوشته با رعایت اختصار به بیان آنها می پردازیم.
چکیده :
قسمت عمدۀ افغانستان امروزی ( منطقه هرات ، ولایتهای قندهار، هزاره ، نیمروز و … ) در ادوار مختلف تاریخی از ایران باستان تا دو سدۀ اخیر، تحت فرمان روایی ایرانیان اداره می شده است . ( به جز 7 سال حکمرانی این قوم به سرکردگی محمود و اشرف افغان در خاک ایران،1722 تا 1729میلادی ) که در این میان، عهدنامۀ پاریس ، مانند دیگر قراردادهای ننگین دوران قجری، موجب پیوستن منطقۀ هرات به خاک آن سرزمین شد. اگرچه این سرزمین سالهای سال نتوانست استقلال را درکشور خود به معنای واقعی کلمه بشناسد به طوری که یا تحت استعمار انگلیس ، شوروی بود یا بعد از آن با جنگ های داخلی نژادها، اقلیت ها در داخل کشور و نیز که با اشغال از سوی ایالات متحده آمریکا همراه بود و مردم این سرزمین را مجبور به ترک وطن و پناهندگی به سایر کشورها نمود و از آنجا که مرزهای وسیع همجوار با ایران دارد، مهاجرت بیشتر آنان درسه دهۀ اخیر به کشورمان به ویژه کلان شهر مشهد و توابع میباشد.
مهاجرت افاغنه به داخل کشور به دو صورت می باشد : گروه کمتر به صورت قانونی و گروه بیشتر آنان غیر قانونی به مرزهای کشور داخل شدهاند که از گروه اخیر به عنوان « پدیدۀ غیر مجاز » نیز نام برده شده است.
هدف مهم این رساله پرداختن به موضوع تأثیرات مهاجرت اتباع افغانی در بزهکاری آنان در مشهد است و این که مهاجرت به تنهایی در بزهکاری آنان موثر بوده یا عوامل دیگری هم در کنار مهاجرت نقش دارند. که تمامی موارد در تحقیق پیمایشی به صورت پرسشنامه و مصاحبه آورده شده است. ابتدا تأثیر مهاجرت و سپس سایر موارد مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین با بررسی آماری از جرایم صورت گرفته بوسیله مهاجران افغانی، عوامل موثر در بازگشت مهاجرین، روش های جمهوری اسلامی ایران و مقامات مسئول در خراسان رضوی نسبت به اینگونه افراد را مشخص می نماییم. در خاتمه با ارائه پیشگیری و پیشنهادهایی از بحران مهاجرت و بزهکاری مهاجران افغانی در شهر مشهد، امیدوارم نتیجه مطلوب را به دست آورده باشم.