مقدمه
یکی از مسائلی که همواره ذهن نگارنده را به خود مشغول میداشت این بود که سرزمینهایی که زمانی جزو قلمرو ایران محسوب میشدند و نامهای فارسی اجزاء جغرافیایی آنها در کتب و متون تاریخی و ادبی این کشور مؤید چنان تعلقی میباشد، چگونه از این کشور جدا شده و سرنوشتی سوای ـ ایران به مفهوم سیاسی متداول امروزیاش ـ پیدا کردند. نامهایی چون رودکورایاکر که یادگار و یادآور نام کورش پادشاه بزرگ هخامنشی است، نامهای دربند، گنجه و بخصوص نام اخیر که یادآور شاعر پارسیگوی نظامی گنجهای است از جمله نامهایی میباشند که هر ایرانی ـ حتی با سواد اندک و بدون اطلاعات تاریخی ـ با شنیدن آن احساس بیگانگی نسبت به آنها نکرده و اگر بداند ـ که غالبا میدانند ـ آن سرزمینها دیگر متعلق به ایران نیست بر از دست رفتن آنها حسرت میخورد.
از زمانی که نگارنده دانشجوی مقطع کارشناسی بود، براین مطلب واقف شد که از ابتدای حکومت خاندان قاجار، مخصوصاً از زمان فتحعلیشاه ضعف قوای سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران در مقابل دول غربی روشن شد. اگرچه زمینه آن ضعف در گذشته فراهم شده بود) و از آن پس تدریجاً و عملاً و رسماً قسمتهایی از قلمرو تاریخی این کشور از آن جدا شده و در تنظیم روابط خود با دول اروپایی دچار خودباختگی و پذیرش قراردادهایی شد که ناشی از بیاطلاعی از اوضاع جهانی و سیاستهای دولتهای خارجی بود و استقلال سیاسی، نظامی، اقتصادی و حقوقی ایران را خدشهدار کرد.
فهرست مطالب:
1ـ مقدمه 2
2ـ مسأله اصلی 3
3ـ سوالات و فرضیات پژوهش 3
4ـ روش تحقیق 3
5ـ مشکلات تحقیق 4
6ـ پیشینه و ادبیات تحقیق 5
7ـ شناخت و نقد منابع 6
8ـ ساماندهی تحقیق 12
بخش اول:
1ـ روابط ایران و اروپا در دوره صفویه، افشاریه و زندیه (انگلیس، فرانسه، روسیه)
فصل اول:
1ـ1ـ روابط ایران و انگلیس در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ1ـ1ـ آغاز روابط ایران و انگلیس در دوره صفویه 19
1ـ1ـ2ـ سفارت شرلی به اروپا 23
1ـ1ـ3ـ اتحاد ایران و انگلیس علیه پرتغالیها و تصرف هرمز 27
1ـ1ـ4ـ روابط ایران و انگلیس پس از مرگ شاه عباس 30
1ـ1ـ5ـ شاه عباس ثانی و شاه سلیمان 33
1ـ1ـ6ـ روابط ایران و انگلیس در اواخر پادشاهی صفویه 34
1ـ1ـ7ـ روابط ایران و انگلیس در دوره افشاریه 36
1ـ1ـ8ـ روابط ایران و انگلستان در دوره زندیه 38
فصل دوم:
1ـ2ـ روابط ایران و فرانسه در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ2ـ1ـ آغاز روابط ایران و فرانسه در دوره صفویه: 46
عنوان صفحه
1ـ2ـ2ـ روابط ایران و فرانسه در دوره شاه سلطان حسین 55
1ـ2ـ3ـ مقدمات قرارداد 1708 56
1ـ2ـ4ـ سفارت فابر 56
1ـ2ـ5ـ سفارت میشل و عقد قرارداد 1708 57
1ـ2ـ6ـ سفارت محمدرضا بیک و نقش فرانسه در ایران پس از سقوط اصفهان 62
1ـ2ـ7ـ روابط ایران و فرانسه در دوره افشاریه 69
1ـ2ـ8ـ روابط ایران و فرانسه در دوره زندیه 74
فصل سوم
1ـ3ـ روابط ایران و روسیه در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ3ـ1ـ روابط ایران و روسیه در دوره صفویه 78
1ـ3ـ2ـ روابط ایران و روسیه پس از شاه عباس اول 90
1ـ3ـ3ـ روابط ایران و روسیه در زمان شاه سلطان حسین 96
1ـ3ـ4ـ سفارت اسرائیل اری و آرتمی والنسکی 98
1ـ3ـ5ـ روابط ایران و روسیه در دوره افشاریه 103
1ـ3ـ6ـ روابط ایران و روسیه در دوره زندیه 110
بخش دوم:
2ـ جایگاه ایران در رقابتهای اروپایی اوایل قرن نوزدهم (انگلیس، فرانسه و روسیه)
فصل اول:
2ـ1ـ اوضاع اروپا و کشیده شدن ایران به دایره سیاست بینالمللی
2ـ1ـ1ـ تحولات اروپا در قرون هیجدهم و نوزدهم: 115
2ـ1ـ2ـ انقلاب صنعتی 115
2ـ1ـ3ـ علل و نتایج انقلاب صنعتی 115
2ـ1ـ4ـ اوضاع اروپا در قرن هیجدهم 120
عنوان صفحه
2ـ1ـ5ـ اوضاع اروپا در اواخر قرن 18 122
2ـ1ـ6ـ ناپلئون و مصر 124
2ـ1ـ7ـ سیاست خارجی ناپلئون 126
2ـ1ـ8ـ از انقلاب فرانسه تا قتل تزار پل اول 131
2ـ1ـ9ـ از جلوس الکساندر تا عقد قرارداد تیلسیت 139
2ـ1ـ10ـ از قرارداد تیلسیت تا کنگره وین 151
فصل دوم:
2ـ2ـ سیاست خارجی ایران از سقوط اصفهان تا اواخر دوره فتحعلیشاه
2ـ2ـ1ـ از سقوط اصفهان تا فتحعلیشاه 166
2ـ2ـ2ـ تحولات سیاسی ایران در اوایل دوره قاجاریه 179
فصل سوم:
2ـ3ـ دخالت کشورهای اروپایی در اوضاع سیاسی ایران (فرانسه، انگلیس و روسیه)
2ـ3ـ1ـ دوره دخالت فرانسه در اوضاع سیاسی ایران 191
2ـ3ـ2ـ جایگاه انگلستان در جنگهای ایران و روسیه 207
2ـ3ـ3ـ مذاکرات و شکست اصلاندوز 217
2ـ3ـ4ـ عهدنامه گلستان و پذیرش صلح 223
2ـ3ـ5ـ دوره دوم جنگهای ایران و روسیه 232
2ـ3ـ6ـ نتیجه 236
موضوع: مطالعه تطبیقی عدم مسؤولیت کیفری بیماران روانی درهشت کشور اروپایی
هشت کشور اروپایی در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته اند: فرانسه، آلمان، انگلستان، دانمارک، اسپانیا، ایتالیا، هلند و سوئد.
در هرکدام از کشورها، نکات زیر مورد توجه قرار گرفت:
- در چه شرایطی حقوق جزا، عدم مسؤولیت کیفری افراد مبتلا به اختلالات روانی را به رسمیت می شناسد؛
- چه اقداماتی قابل اجرا بر روی چنین مجرمینی است.
این مطالعه در نهایت بیان می دارد که:
(1) به استثنای سوئد، در همه کشورهای مورد مطالعه، اختلال روانی از موجبات عدم مسؤولیت کیفری است.
سوئد، مقررات مربوط به عدم مسؤولیت کیفری بیماران روانی را از قانون مجازات مصوب 1962 خود حذف کرده است. در واقع، اختلالات روانی از کیفیات مخففه جرم به حساب آمده که می تواند مجرم را از تحمل مجازات تعیین شده برای جرم برهاند.
عدم مسؤولیت کیفری این بیماران در قوانین مجازات فرانسه، آلمان، دانمارک، اسپانیا، ایتالیا و هلند به رسمیت شناخته شده است. در انگلستان نیز، بر اساس متون مختلفی که نحوه دادرسی قابل اجرا بر روی بیماران روانی را تعیین می کند، اختلالات روانی می تواند ابزاری جهت دفاع قلمداد شده و مانع تحقق مسؤولیت کیفری متهم گردد. بر اساس اصول دادرسی انگلستان که در اواسط قرن نوزدهم میلادی تدوین شده، وضعیت روانی مجرم می تواند در حین دفاع مورد استناد قرار گیرد.
(2) در تمام نظامهای مورد مطالعه، «قاضی» در مورد اقدامات قابل اجرا بر روی مجرمین دچار بیماریهای روانی تصمیم گیری می نماید.
این مساله در سوئد هم وجود دارد: با وجود مسوولیت کیفری، افراد دچار اختلالات روانی،همانند سایر مجرمین، مورد مجازات تعیین شده توسط «قاضی» قرار می گیرند. معهذا، قاضی سوئدی حق ندارد که این افراد را به مجازات زندان محکوم نماید.
در دیگر کشورها هم، که عدم مسوولیت کیفری چنین افرادی پذیرفته شده است، این دادرسان کیفری هستند که در مورد تدابیر مناسب برای آنان تصمیم گیری می نمایند.
در آلمان، دانمارک، اسپانیا، ایتالیا و هلند، قوانین مجازات مقرر می دارد که افراد دچار اختلال مشاعر، نمی توانند مورد مجازات قرار گیرند؛ لکن اقدامات تأمینی لازم را می توان اتخاذ نمود. این اقدامات به هدف کیفر مجرم اتخاذ نمی شوند، بلکه به جهت بازپروری اجتماعی آنان است (همانند بستری کردن در بیمارستانهای روانپزشکی). در اسپانیا، ایتالیا، هلند و همچنین در دانمارک وضع به همین صورت است. هنگامی که تصمیم به بستری چنین مجرمینی، برای یک دوره نامحدود گرفته شود (همانند آلمان و دانمارک)، اجرای این تدابیر تحت نظارت قاضی خواهد بود. همچنین، در انگلستان، حتی اگر جریان دادرسی واقع نشود، به خصوص به این دلیل که متهم از سوی هیأت منصفه «ناتوان از شرکت در دادرسی[4]» شناخته شود، این قاضی است که در مورد سرنوشت مجرم بیمار تصمیم گیری می کند.
بررسی این قوانین مختلف نشان می دهد که به خلاف آنچه که در فرانسه وجود دارد، سایر کشورهای دیگر به دادرسان کیفری خود اجازه داده اند تا نحوه اجرای تصمیمات قضایی خود را مورد نظارت و یا تجدید نظر قرار دهند.
تعداد صفحات : 32
رهبری و مدیریت سازمانها در کشورمان با چالتهای فراوانی روبروست شمارش معکوس برای پیوستن ما به منظومه تجارت جهانی آغاز شده است پیوستی که چندان نیز از روی اختیار نیست. چشمهای خبرگان صنعت و اقتصاد این خاک نگران آثار این پیوستن است. آیا سازمانهای صنعتی ما توان رقابت در این فضا را دارند؟ در چه معیارهایی ضعیف هستیم؟ سازمان ما چگونه باید باشد تا در رقابت پیروز میدان باشیم؟ تفاوت سازمان ما با یک سازمان سرآمد درمقیاس جهانی چیست؟
این ها همان سوالهایی است که در کشورهای صنعتی و پیشرفته امروز، سالها قبل و در دوران رکود اقتصاد جهانی مطرح شد. کشورهایی نظیر: ژاپن،آمریکا کشورهای اروپایی این سوالات را طرح کردند و کوشیدند که الگویی از یک سازمان موفق و سرآمد ارایه کنند. سازمانی که نیازهای اصلی جامعه را به بهترین نحو برآورده میکند و در این راه سرآمد دیگر سازمانهاست. به الگوهایی که از این سازمان ها ارایه گردید مدلهای سرآمدی کسب و کار میگویند که به ادعای بسیاری از صاحب نظران نقش اساسی در جهت گیری صحیح سازمانهای تجاری در این کشورها داشته است( گر چه حوزه عمل بعضی از این مدل ها وسیع تر از حوزه تجارت است و مثلاً در حوزههای آموزش و بهداشت نیز استفاده میشود.) این مدلها الگویی از یک سازمان ارایه میکنند که در ایده و عمل سرآمد سازمانهای دیگر است و نشان میدهد برای رشد و سرآمدی چه تغییراتی در اجزاء سازمان باید انجام شود.
سوالی که عموماً در اینجا مطرح میشود این است که با توجه به اینکه کشور ما از لحظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارای ویژگیها و بافت خاصی است آیا استفاده از این مدلها میتواند برای سازمانهای ایرانی عملی و مفید باشد؟ و در صورت استفاده از آنها تا چه حد باید در آنها تغییر ایجاد کرد؟در بین مدلهای سرآمدی کسب و کار مدل EFQM به دلایل متعددی از جمله دلایل زیر، اهمیت بیشتری برای صنایع و سازمانهای پیشتاز در کشور ما دارد:
1) تحقیقات نشان میدهد که این مدل در سطح جهان بیش از دیگر مدلها به عنوان مدل مرجع جوایز ملی انتخاب شده است.
2) از آنجا که این مدل در اکثر کشورهای اروپایی، به عنوان مرجع انتخاب شده است امکان الگو برداری از طیف وسیعی از سازمانها در کشورهای مختلف اروپایی با شرایط و ویژگیهای متفاوت وجود دارد و امکان مراجعه و بازدید از سازمان سرآمد
( یا سازمانهایی که برای رسیدن به آن کوشیده اند) در برخی از این کشورها مثل ترکیه برای متخصصین کشور ما آسانتر است.
3) روابط کشور اروپایی، عموما روابط خوبی بوده است که امکان انتقال دانش و استفاده مستقیم از خبرگان این مدل را برای سازمانهای ایرانی فراهم میکند.
4) دیدگاه سیستماتیک قوی: توجه دقیق به مدیریت مبتنی بر فرآیندهای سازمانی و نتیجه گرایی مدلEFQM برای سازمانهای ایرانی که معمولا در این حوزه ها با مشکلات جدی روبررو هستند. بسیار آموزنده و اجرایی است.
5) مدلی که مبنای ارزیابی و اهدای “جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمان” در بخش صنعت و معدن ایران قرار گرفته است ( و قرار است توسط وزارت صنایع و معادن به سازمانهای واجد شرایط احراز جایزه داده شود) منطبق بر مدل EFQM است.
مقدمه 1
فصل اول: پیشینه تاریخی
تاریخچه مدلها 5
تکامل تدریجی مدلها 9
مزایای به کارگیری مدلها12
مبانی جایزه ها14
مدل ادوارد دمینگ17
مدل مالکولم بالدریج19
مدل بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت ((EFQM21
ساختار و چارچوب معیارهای مدل سرآمدی EFQM24
مقایسه سه مدل 25
مقایسه مدلهای تعالی سازمانی با ISO900027
مدل ملی 29
فصل دوم : مفاهیم بنیادین سرآمدی
تشریح مفاهیم بنیادین سرآمدی در مدل EFQM33
معرفی مفاهیم34
سطوح مختلف سرآمدی در مفاهیم بنیادین مدلEFQM44
فصل سوم: معیارها و زیر معیارها
ساختار مدل EFQM48
ارتباط میان مفاهیم بنیادین سرآمدی و مدل سرآمدی86
فصل چهارم: خود ارزیابی
خودارزیابی در مدل EFQM 88
فرایند عمومیخود ارزیابی89
رهیافتهای خود ارزیابی در مدل EFQM92
رهیافت پرسشنامه 92
مزایای رهیافت پرسشنامه92
معایب رهیافت پرسشنامه93
رهیافت نمودار ماتریسی93
مزایای رهیافت نمودار ماتریسی95
معایب رهیافت نمودار ماتریسی96
رهیافت کارگاه96
ملاحظاتی در مورد مراحل خودارزیابی ( با استفاده از رهیافت کارگاه)
برای هر کدام از 32 زیر معیار مدل EFQM99
مزایای رهیافت کارگاه99
معایب رهیافت کارگاه100
رهیافت پروفرما101
مزایای رهیافت پروفرما102
معایب رهیافت پروفرما103
رهیافت شبیه سازی فرآیند اخذ جایزه103
مزایای رهیافت شبیه سازی فرایند اخذ جایزه107
معایب رهیافت شبیه سازی فرایند اخذ جایزه107
مقایسه بین رهیافتهای مختلف و انتخاب مناسب ترین رهیافتها108
تعیین نقاط قوت و حوزههای نیازمند بهبود و نقش امتیاز دهی111
خلاصه فرایند امتیازدهی 114
پیشنهادهایی برای انجام خود ارزیابی در سازمانهای ایرانی116
فصل پنجم: سطوح سرآمدی
سطوح سرآمدی در مدل EFQM و فرایند دریافت جایزه119
فصل ششم : ارکان
ساختار124
شورای سیاستگذاری125
کمیته راهبردی127
کمیته علمی131
کمیته داوری133
مجری طرح135
پیوستها
پیوست شماره 1: نحوه امتیاز دهی در ارزیابی 138
پیوست شماره 2: پرسشنامه خود ارزیابی برای مدل EFQM141
پیوست شماره 3: فرم شماره 1 – درخواست گواهینامه171
پیوست شماره 4: فرم شماره 2- درخواست تقدیرنامه175
پیوست شماره 5: فرم شماره 3- درخواست تندیس179
منابع و مأخذ183
شامل 190 صفحه فایل word
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:250
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
1ـ مقدمه 2
2ـ مسأله اصلی 3
3ـ سوالات و فرضیات پژوهش 3
4ـ روش تحقیق 3
5ـ مشکلات تحقیق 4
6ـ پیشینه و ادبیات تحقیق 5
7ـ شناخت و نقد منابع 6
8ـ ساماندهی تحقیق 12
بخش اول:
1ـ روابط ایران و اروپا در دوره صفویه، افشاریه و زندیه (انگلیس، فرانسه، روسیه)
فصل اول:
1ـ1ـ روابط ایران و انگلیس در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ1ـ1ـ آغاز روابط ایران و انگلیس در دوره صفویه 19
1ـ1ـ2ـ سفارت شرلی به اروپا 23
1ـ1ـ3ـ اتحاد ایران و انگلیس علیه پرتغالیها و تصرف هرمز 27
1ـ1ـ4ـ روابط ایران و انگلیس پس از مرگ شاه عباس 30
1ـ1ـ5ـ شاه عباس ثانی و شاه سلیمان 33
1ـ1ـ6ـ روابط ایران و انگلیس در اواخر پادشاهی صفویه 34
1ـ1ـ7ـ روابط ایران و انگلیس در دوره افشاریه 36
1ـ1ـ8ـ روابط ایران و انگلستان در دوره زندیه 38
فصل دوم:
1ـ2ـ روابط ایران و فرانسه در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ2ـ1ـ آغاز روابط ایران و فرانسه در دوره صفویه: 46
عنوان صفحه
1ـ2ـ2ـ روابط ایران و فرانسه در دوره شاه سلطان حسین 55
1ـ2ـ3ـ مقدمات قرارداد 1708 56
1ـ2ـ4ـ سفارت فابر 56
1ـ2ـ5ـ سفارت میشل و عقد قرارداد 1708 57
1ـ2ـ6ـ سفارت محمدرضا بیک و نقش فرانسه در ایران پس از سقوط اصفهان 62
1ـ2ـ7ـ روابط ایران و فرانسه در دوره افشاریه 69
1ـ2ـ8ـ روابط ایران و فرانسه در دوره زندیه 74
فصل سوم
1ـ3ـ روابط ایران و روسیه در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ3ـ1ـ روابط ایران و روسیه در دوره صفویه 78
1ـ3ـ2ـ روابط ایران و روسیه پس از شاه عباس اول 90
1ـ3ـ3ـ روابط ایران و روسیه در زمان شاه سلطان حسین 96
1ـ3ـ4ـ سفارت اسرائیل اری و آرتمی والنسکی 98
1ـ3ـ5ـ روابط ایران و روسیه در دوره افشاریه 103
1ـ3ـ6ـ روابط ایران و روسیه در دوره زندیه 110
بخش دوم:
2ـ جایگاه ایران در رقابتهای اروپایی اوایل قرن نوزدهم (انگلیس، فرانسه و روسیه)
فصل اول:
2ـ1ـ اوضاع اروپا و کشیده شدن ایران به دایره سیاست بینالمللی
2ـ1ـ1ـ تحولات اروپا در قرون هیجدهم و نوزدهم: 115
2ـ1ـ2ـ انقلاب صنعتی 115
2ـ1ـ3ـ علل و نتایج انقلاب صنعتی 115
2ـ1ـ4ـ اوضاع اروپا در قرن هیجدهم 120
عنوان صفحه
2ـ1ـ5ـ اوضاع اروپا در اواخر قرن 18 122
2ـ1ـ6ـ ناپلئون و مصر 124
2ـ1ـ7ـ سیاست خارجی ناپلئون 126
2ـ1ـ8ـ از انقلاب فرانسه تا قتل تزار پل اول 131
2ـ1ـ9ـ از جلوس الکساندر تا عقد قرارداد تیلسیت 139
2ـ1ـ10ـ از قرارداد تیلسیت تا کنگره وین 151
فصل دوم:
2ـ2ـ سیاست خارجی ایران از سقوط اصفهان تا اواخر دوره فتحعلیشاه
2ـ2ـ1ـ از سقوط اصفهان تا فتحعلیشاه 166
2ـ2ـ2ـ تحولات سیاسی ایران در اوایل دوره قاجاریه 179
فصل سوم:
2ـ3ـ دخالت کشورهای اروپایی در اوضاع سیاسی ایران (فرانسه، انگلیس و روسیه)
2ـ3ـ1ـ دوره دخالت فرانسه در اوضاع سیاسی ایران 191
2ـ3ـ2ـ جایگاه انگلستان در جنگهای ایران و روسیه 207
2ـ3ـ3ـ مذاکرات و شکست اصلاندوز 217
2ـ3ـ4ـ عهدنامه گلستان و پذیرش صلح 223
2ـ3ـ5ـ دوره دوم جنگهای ایران و روسیه 232
2ـ3ـ6ـ نتیجه 236
مقدمه:
یکی از مسائلی که همواره ذهن نگارنده را به خود مشغول میداشت این بود که سرزمینهایی که زمانی جزو قلمرو ایران محسوب میشدند و نامهای فارسی اجزاء جغرافیایی آنها در کتب و متون تاریخی و ادبی این کشور مؤید چنان تعلقی میباشد، چگونه از این کشور جدا شده و سرنوشتی سوای ـ ایران به مفهوم سیاسی متداول امروزیاش ـ پیدا کردند. نامهایی چون رودکورایاکر که یادگار و یادآور نام کورش پادشاه بزرگ هخامنشی است، نامهای دربند، گنجه و بخصوص نام اخیر که یادآور شاعر پارسیگوی نظامی گنجهای است از جمله نامهایی میباشند که هر ایرانی ـ حتی با سواد اندک و بدون اطلاعات تاریخی ـ با شنیدن آن احساس بیگانگی نسبت به آنها نکرده و اگر بداند ـ که غالبا میدانند ـ آن سرزمینها دیگر متعلق به ایران نیست بر از دست رفتن آنها حسرت میخورد.
از زمانی که نگارنده دانشجوی مقطع کارشناسی بود، براین مطلب واقف شد که از ابتدای حکومت خاندان قاجار، مخصوصاً از زمان فتحعلیشاه ضعف قوای سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران در مقابل دول غربی روشن شد. اگرچه زمینه آن ضعف در گذشته فراهم شده بود) و از آن پس تدریجاً و عملاً و رسماً قسمتهایی از قلمرو تاریخی این کشور از آن جدا شده و در تنظیم روابط خود با دول اروپایی دچار خودباختگی و پذیرش قراردادهایی شد که ناشی از بیاطلاعی از اوضاع جهانی و سیاستهای دولتهای خارجی بود و استقلال سیاسی، نظامی، اقتصادی و حقوقی ایران را خدشهدار کرد.
مسأله اصلی:
چرا و چگونه ایران در اوایل قرن نوزدهم در کانون توجهات بینالمللی قرار گرفت؟
سوالات و فرضیات پژوهش:
با توجه به اهداف تحقیق مورد نظر، سوالات مطرح شده در این پژوهش عبارتند از:
ـ واکنش ایران در مقابل گرایش سه کشور روسیه، فرانسه و انگلستان به ایران چگونه بوده است؟
ـ گرایش سه کشور فرانسه، روسیه و انگلستان به ایران، برای ایران و کشورهای مذکور چه پیامدهایی داشت؟
در جواب سوالات فوق فرضیههای زیر مطرح است:
ـ رشد سرمایهداری صنعتی و رقابت امپریالیستی موجب توجه دولتهای اروپایی به ایران شد، با توجه به اینکه ایران از نظر موقعیت جغرافیایی شرایط حساسی داشت.
ـ پیروزی روسیه بر ایران نتیجه یک سری معاملات پنهانی میان روسیه و انگلیس بود.
روش تحقیق:
روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش بیش از هر چیز روش کتابخانهای است. دادههای این بررسی از متنهای نوشتاری گردآوری شدهاند. در ارائه این دادهها از شیوه توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است و در مواقع لزوم کوشش شده است مباحث متناقض مورد تحلیل قرار گیرد.
مشکلات تحقیق:
طبیعی است که تحقیقی در هر موضوعی مشکلات مخصوص به خود را دارا میباشد. از مشکلات نگارنده در تهیه و تدوین این رساله علاوه بر محدودیتهای مادی و محدود بودن زمان، مشکل دست یابی به منابع و مأخذ بوده است. یکی از مراجعی که انتظار میرفت در زمینه موضوع این رساله دارای اسناد و مدارک قابل توجهی باشد اداره آرشیو وزارت امورخارجه ایران بود. ولی متأسفانه استفاده از آن مرکز برای عموم محققین امکانپذیر نیست و فقط عدهای محدود و افرادی خاص میتوانند به اسناد آنجا دسترسی داشته باشند ـ از نیروهای وزارت مربوطه باشند.
مراکزی که مورد مراجعه اینجانب برای دستیابی به منابع مفید و مؤثر واقع شد. شامل کتابخانههای دانشگاههای تهران و اصفهان و چند کتابخانه دولتی و عمومی دیگر و کتابخانه شخصی بعضی از اساتید و دوستان بوده است. و بیمناسبت نیست که نگارنده مراتب تشکر و امتنان خود را نسبت به افرادی که در این زمینه بذل عنایت و همکاری کردهاند ابلاغ نماید.
مشکلات و محدودیتها و مخصوصاً تلف شدن مقدار زیادی وقت که غالباً ناشی از کمبود بعضی از امکانات و سیستم ارائه خدمات کتابخانههای مربوطه میباشد، بر کسانی که با این مراکز مرتبط باشند پوشیده نیست و توضیح بیشتر در این مورد ضروری نمینماید.
اگرچه منابع بسیار است، عدم دسترسی به کتابخانههای غنی و مکانهای فرهنگی بر مشکلات تحقیق افزوده است؛ در عین حال بسیاری از منابع که در ارتباط با موضوع بودهاند توجه نشده است زیرا از توان و زمان مشخص خارج است و در عین حال با توجه به گستردگی موضوع مقدور نبود که تمام منابع را بررسی نمایم. همچنین بسیاری از منابع یا در کتابخانهها موجود نیست یا به زبانهای دیگر است چون حیطه زمانی تحقیق دوران طولانی را دربر میگیرد؛ طبعاً فرصت ترجمه تمامی این منابع نبوده است و نیز بیشتر کتابهای هم که در مورد روابط ایران با دول اروپایی است به صورت پراکنده به این موضوع اشاره کردهاند اگرچه به روزگار خود آثاری شایان تحسین بودهاند، نباید منکر کاستیها و لغزشهای آنها باشیم. به نظر من وظیفه پیش روی محققان این است که مواد و مصالح تازهای به این چارچوب بیافزایند، هرچند بخش عمده این وظیفه میباید بدست نسل بعدی محققان انجام پذیرد، من هم امیدوارم سهم خود را ادا کنم.
پیشینه و ادبیات تحقیق:
با وجود اهمیت چشمگیر رویدادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران در روزگار فرمانروایی صفویان هنوز جای پژوهشهای روشمندی که به شیوهای نسبتاً همهسویه تاریخ این دوران را بررسی کرده باشند خالی است. پژوهشها چنان جزئی نگرند که قادر به شناخت روابط سیاسی این دوران نمیباشند. گرچه هر یک از این پژوهشها به نوبه خود ارزشمند و در جای خود سودمند هستند. برای بررسی این موضوع میتوان به مجموعه فنی از شرححال نگاریهای متعدد، خاطرات و سفرنامههای ایرانی و غیرایرانی بویژه مسافران، جهانگردان و مأموران اروپایی اطلاعاتی بدست آورد.
با توجه به سیاستهای باز صفویان و رقابت های اقتصادی دول اروپایی باعث شد که جهانگردان و بازرگانان اروپایی به ایران روی آورند که باعث گردآوری سفرنامههایی از جمله شاردن و تاورنیه،... شد که میتوان از میان آنها اطلاعاتی درباره اوضاع سیاسی ایران بدست آورد.
تاریخ روابط خارجی ایران در دوره افشاریه و زندیه از مرزهای شناخته شده ایران بزرگ و در حقیقت فلات ایران پیش نرفته بود که دول بیگانه را سراسیمه کند و برخورد منافع جدی و رویارویی را حتمی سازد، به همین خاطر منابع خارجی به این موضوع کمتر پرداختهاند و بیشتر اطلاعات آن دوران را میتوان از کتابهای مورخان ایرانی آن دوره نظیر محمدکاظم مروی و میرزا مهدیخان استرآبادی بدست آورد.
در دوران 150 ساله حکومت قاجار روابط ایران با غرب برقرار بود که خوشبختانه محققانی که راجع به اوضاع سیاسی و اجتماعی قاجار سخن گفتهاند صفحاتی از کتابهای خود را به روابط خارجی اختصاص دادهاند. اما تحقیق جامع و کاملی که اختصاصاً در این مورد باشد وجود ندارد و از حیث پژوهش فوق کاری بدیع و نو میباشد. بیان مسائل به شکل کلی و عدم برخورداری تحقیقات از تجزیه و تحلیل کافی از جمله مشکلاتی است که از دیرباز گریبانگیر تاریخ ایران بوده است.
شناخت و نقد منابع:
منابع مورد استفاده در این پژوهش به منابع دست اول و منابع تحقیقی تقسیم میشود که محقق تنها به نقد و شناخت منابعی که در این پژوهش بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است میپردازد.
ـ ناسخالتواریخ قاجاریه:
یکی از منابع اصلی کتاب ناسخالتواریخ قاجاریه تألیف میرزا محمدتقی سپهر ملقب به لسانالملک است. کتاب ناسخالتواریخ که مشتمل بر 23 جلد تاریخ عمومی است توسط میرزا محمدتقی سپهر (9 جلد) و پسرش عباسقلیخان سپهر (14 جلد) تألیف شده است. ولی آنچه که درباره موضوع این رساله مهم و مورد استفاده است جلد نخست از سه جلد کتاب لسانالملک است که تحت عنوان «ناسخالتواریخ یا تاریخ قاجاریه» مشهور است و گرچه با 23 جلد مذکور همنام میباشد ولی از نظر موضوع مستقل بوده و منحصراً مربوط به تاریخ قاجاریه است.
جلد اول کتاب ناسخالتواریخ قاجاریه مربوط است به روی کار آمدن سلسله قاجاریه تا پایان پادشاهی فتحعلیشاه که در آن جنگها، لشکرکشیها، عزل و نصبها، روابط خارجی، اعیاد و جشنها، مسائل مربوط به خاندان سلطنت و مانند اینها به رشته تحریر درآمده است. همین جلد در تدوین رساله حاضر مورد استفاده قرار گرفته است. مؤلف در این کتاب علاوه بر مسموعات، مشهودات، خاطرات و یادداشتهای شخصی و بعضی از اسناد رسمی و نوشتههای دولتی از برخی کتب تاریخی نیز استفاده کرده است.
درباره صحت و سقم مطالب کتاب باید توجه داشت که چون به دستور شاه و برای او نوشته شده، قهراً از دوراندیشیها، گزافهگوییها و اندیشه جلب رضایت زمامداران وقت برکنار نمانده، مخصوصاً که وقایعمربوط به پدران پادشاه را به نگارش درآورده و بعید نیست در بسیاری از موارد اگر از شرح وقایعی صرف نظر کرده یا به اختصار گذشته و حتی وقایع را تحریف کرده باشد.
با وجود این در نقل حوادث و وقایع در عین اختصار حاوی مطالب فراوان است. ولی معمولاً از توجه به علل دقیق رویدادها غفلت کرده و البته این خصوصیت در بسیاری از تاریخها رسمی به چشم میخورد.
روضه الصفای ناصری:
منبع دیگر «روضهالصفای ناصر» تالیف رضاقلیخان طبرستانی ملقب به لـله باشی و متخلص به هدایت است. مؤلف در سال 1215هـ در تهران متولد شد و در شیراز به تحصیل پرداخت. سپس به دربار محمدشاه و ناصرالدین شاه راه یافت و از طرف شاه اخیر به ریاست مدرسه دارالفنون منصوب شد.
کتاب هفت جلدی روضهالصفا توسط میرخواند (6 جلد) و خواندمیر (یک جلد) در قرن نهم و دهم هجری تألیف شده بود. هدایت سه جلد دیگر بر روضه الصفا افزود و آن را «روضه الصفای ناصری» نام نهاد که در این رساله به اختصار روضه الصفا خوانده میشود.
سه جلد اخیر روضه الصفا حوادث تاریخ ایران را از تشکیل حکومت صفویه تا سال 1274 شامل میشود آنچه در موضوع این رساله حائز اهمیت است جلد نهم آن میباشد که تاریخ ایران را از شروع حکومت زند تا اواخر سلطنت فتحعلیشاه قاجار توضیح میدهد. اثر هدایت از خصوصیات سایر تألیفات درباری مستثنی نیست و نباید از آن انتظار داشت تمام حقایق را به رشته تحریر درآورده باشد. با وجودیکه مؤلف در بسیاری از جاهای کتاب حوادث را با وقایعبینی بیشتری ـ نسبت به بعضی دیگر از مورخین درباری ـ نگاشته ولی گاهی در مبالغهگویی از دیگران پیشی گرفته است. و در موارد مختلفی مؤلف دقت کافی نداشته و وقایع را به طور ناقص یا حتی تحریف شده بیان کرده است.
مآثر سلطانیه:
یکی از مهمترین منابع روابط ایران و روس در اوایل دوره قاجار «مآثر سلطانیه» تألیف عبدالرزاق بیک مفتون دنبلی است. مؤلف که سالها در دربار زند به عنوان گروگان به سر میبرد با روی کار آمدن قاجار به تبریز آمد و در عهد ولایتعهدی عباس میرزا در دیوان انشای وی مشغول به کار شد. عبدالرزاق علاوه بر مآثر سلطانیه آثار تاریخی و ادبی متعددی از خود به جای گذاشت که بعضی از آنها به چاپ رسیده است. او در شعر مفتون تخلص میکرد.
مآثر سلطانیه اگرچه بنابر اعتراف ضمنی مؤلفش تاریخی رسمی و فروپاشی است با این حال دارای اعتبار خاصی است، زیرا مؤلف آن از نزدیک شاهد بسیاری از حوادث بوده یا آنها را از شهود عینی شنیده است. کتاب مشتمل است بر حوادث ایل قاجار از پایان صفویه تا مرگ آقامحمدخان به طور خیلی خلاصه، و حوادث مربوط به دولت قاجار تا سال 1241 هـ یعنی قبل از شروع جنگ دوم ایران و روس به طور مشروح و مفصل. از جهت مسائل سیاسی و روابط خارجی ایران دارای اهمیت چشمگیر میباشد. مهمترین موضوع کتاب روابط و جنگهای ایران و روس است و در این زمینه دارای مطالب منحصر به فرد است ولی از ذکر وقایع داخلی و گوشههایی از مسائل اجتماعی غافل نمانده و حوادث را به ترتیب سنوات درج کرده است.
با وجود اینها باید توجه داشت که مؤلف نویسندهای درباری بوده و کتاب او از خصوصیات عمومی چنین کتبی برکنار نیست. علاوه بر آنگاهی دقت کافی در ذکر حوادث نکرده و اطلاعات وی در موارد متعددی نه تنها محدود بوده بلکه غلط نیز بوده است.
در ذکر حوادث مربوط به جنگ به بزرگ کردن پیروزیهای ایران و شکست دشمن پرداخته و مبالغهگویی بسیار کرده است و از طرف دیگر شکستهای وارده بر سپاه ایران را از نتایج چرخ دوار دانسته و درصدد توجیه آنها برآمده و مستقیماً به علل واقعی آنها نپرداخته است.
سفرنامه خسرومیرزا به پطرزبورغ:
قسمت دیگر یعنی «سفرنامه خسرومیرزا به پطرزبورغ» اثر میرزا مصطفی افشار است. میرزا مصطفی چنانکه خود در ابتدای سفرنامه آورده و در خدمت میرزا مسعود مستوفی (مؤلف قسمت اول کتاب) به شغل منشیگری مشغول بوده و هنگامی که پس از قتل گریبایدوف، میرزا مسعود به تفلیس مأمور شده همراه وی بوده و سپس در جزو همراهان خسرو میرزا به پطرزبورغ رفته است. میرزا مصطفی به راهنمایی میرزا مسعود به نگارش شرح مسافرت میرزا مسعود به تفلیس و خسور میرزا به پطرزبورگ اقدام کرد.
مقاله با عنوان دادگاه جدید اروپایی حقوق بشر در فرمت ورد در 22 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
مقدمه
پروتکل شماره یازده کنوانسیون اروپایی حقوق بشر
قضات دادگاه جدید اروپایی حقوق بشر و نحوه انتخاب آنها
چه کسانی می توانند در دادگاه اقامه دعوی بکنند
ملاکهای پذیرش دادخواست در دادگاه
نتیجه و آینده دادگاه
منابع