دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
بازارهای سرمایه و ارکان آن
بازار سرمایه بعنوان زیر مجموعه ای از بازارهای مالی تلقی میگردد بطوریکه منابع مالی بلند مدت مورد نیاز بنگاههای تولیدی از این بخش از سیستم مالی تامین می گردد.
سرمایه امکانات لازم برای انتقال وجوه پس انداز مردم را به سایر فرصتهای سرمایه گذاری که برای واحدهای دیگر وجود دارد را فراهم می کند.
بازارهای سرمایه اصولاً به دو بخش اساسی تقسیم بندی میگردند، بازار اولیه و بازار ثانویه. فروش دارایی مالی که مستقیماً توسط صادر کننده آن صورت گیرد اصطلاحاً مبادلات بازار اولیه نامیده میشود. از سوی دیگر بازاری که در آن اوراق بهادار موجود مورد مبادله قرار گیرد بازار ثانویه نامیده می شود. در بازار ثانویه دارندگان اوراق بهادار می توانند در صورت تمایل دارایی خود را به دیگران بفروشند. وجود بازارهای ثانویه می تواند روند جریان وجوه را در بازارهای اولیه تضمین نماید.
بازارهای اوراق بهادار در مقایسه با بخش بانکی با سهولت بیشتری می توانند منابع مالی را به واحدهای مورد نیاز تخصیص دهند.
این دو بخش از بازارهای سرمایه نه به عنوان رقیب بلکه در واقع مکمل یکدیگر در جهت تامین نیازهای مالی بنگاههای تولیدی عمل می کنند ولیکن از آنجایی که بازار اوراق بهادار در چهارچوب مکانیزم بازار عمل می کند می تواند در امر تخصیص بهینه منابع مالی از سیستم بانکی کاراتر باشد.
بازار سرمایه در ایران
بازار سرمایه در ایران کم و بیش در بورس اوراق بهادار تهران می گنجد که پیشینه تاسیس آن به سال 1346 باز می گردد. بورس اوراق بهادار در ایران از پانزدهم بهمن 1346 فعالیت خود را با انجام چند معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی – به عنوان بزرگترین مجتمع واحدهای تولیدی و اقتصادی آن زمان – آغاز کرد. همچنین ، به تصویب قانون گسترش مالکیت سهام واحدهای تولیدی در اردیبهشت 1354 می توان اشاره کرد که به موجب آن موسسات خصوصی و دولتی مکلف شدند که به ترتیب 49 و 99 درصد سهام خود را به مردم عرضه کنند.
طی یازده سال فعالیت بورس تا پیش از انقلاب اسلامی در ایران، تعداد شرکتها، بانکها و شرکتهای بیمه پذیرفته شده از شش بنگاه اقتصادی با 6/2 میلیارد ریال سرمایه در سال 1346 به105 بنگاه با بیش از 230 میلیارد ریال در سال 1357 افزایش یافت. همچنین ، ارزش مبادلات در بورس از 15 میلیارد ریال در سال 1346 به بیش از 150 میلیارد ریال در سال 1357 افزایش یافت.
در دوره مزبور، نسبت حجم معاملات بورس به تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی در حدود 4/2 درصد بوده است که موقعیت ضعف بورس را در آن دوره به خوبی نشان می دهد.
نقش بانکها و موسسه های مالی غیر بانکی در بازار سرمایه
جریان منابع مالی به سوی بازار سرمایه اصولاً از راههای گوناگونی انجام میگیرد که به طور عمده شامل موارد زیر می گردد:
الف : بانکها
ب : شرکتهای اوراق بهادار
ج : شرکتهای بیمه
د : شرکتهای سرمایه گذاری
ه : اشخاص حقیقی (عامه مردم)
در این رابطه لازم به یادآوری است که پیچیده بودن معامله در بورس بهادار و ریسکهای مرتبط با آن موجب گردیده است تا به تدریج سهم اشخاص حقیقی (عامه مردم) در معاملات سهام بورس کاهش یابد و به عکس سرمایه گذاری مردم از طریق شرکتهای سرمایه گذاری (سهامی عام) که موسسه هایی کاملاً تخصصی بوده و بر روی مجموعه ای از سهام سرمایه گذاری می کنند افزایش یابد. شاهد مدعا اینکه تعداد سهامداران اینگونه شرکتها که در اصطلاحات مالی بین المللی از آنان تحت عنوان MUTUAL FUND نام می برند حتی به چند صد هزار نفر نیز برسد.
با توجه به موارد بالا چنین می توان نتیجه گیری نمود که جریان عتمده منابع مالی به سوی بازار سرمایه عملاً از طریق نهادهای خاصی صورت میگیرد که در زیر به اهم آنان پرداخته می شود:
الف – بانکها: بانکهای تجاری به منظور تنوع بخشیدن به سرمایه گذاریهای خود معمولاً علاوه بر انجام فعالیتهای بانکی اقدام به سرمایه گذاری در بازار سرمایه نیز می نمایند. چنین شیوه ای توسط بانکهای تجاری ایرانی در بازار سرمایه از یک منطق اقتصادی پیروی نکرده است. بلکه به دلیل دولتی بودن بانکها میزان سرمایه گذاری آنان متأثر از سیستهای کلان کشور بوده است. بطور مشخص در سالهای 1372 و 1371 که بورس اوراق بهادار تهران مواجه با مازاد عرضه سهام گردید به ناچار بانکهای تجاری به منظور ایجاد تعادل لازمه اقدام به دخالت در بازار سرمایه نمودند و بخشی از سهام موجود را خریداری نمودند.
در حال حاضر شبکه بانکی کشور عملاً بر بازار سرمایه چیرگی دارد. وانگهی بازار سرمایه ایران