کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی

اختصاصی از کوشا فایل دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی


دفتر سبز بهاران نگرشی بر  محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی

 

 

 

 

 

 

 

عنوان مقاله :

دفتر سبز بهاران نگرشی بر ساختار و محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی شاعر معاصر

 به کوشش :

طاهره خبازی

 مقدمه و پیشگفتار

من دیده ام رنگین کمان را خندیده در ذرات باران

من خوانده ام رازی نهان را، در دفتر سبز بهاران

تغییر فصل بی بری را، سرسبزی و بار آوری را

حس کرده انگشتان سردم، در برگجوش شاخساران

کنکاش سرخ لاله ها را، در خلوت خاموش صحرا

دیدم که دارد داستانها، از چاره جویی های یاران

آن دانه ی خاکی چه بودا – پوسیدن تن را پذیرا-

از ساقه ی نو رسته فردا، چون خود پدید آرد هزاران

من دیده ام جبر زمان را، نابودی فرسودگان را

نادیده بگذشتند اما، از دیدنیها دیده داران

از راستی در گونه ی گل، رنگین شود خون تکامل

اما دروغین است و رسوا، سرخاب این صورت نگاران

از بوته ی خوشبوی گلپر، از پونه ی شاداب نوبر

آیا توان گفتن پیامی، با کرم های گنده زاران؟

ای روز خوب آفتابی، با آسمان پاک و آبی

آخر بگو کی می شتابی، تا مرز این شب زنده داران؟

( رستاخیز، ص 327 )

از سالهای آب و سراب

مقدمه و پیشگفتار

قرن معاصر بانوان شاعری را در دامان خود پرورده است که هر یک به سهم خود چنان ذوق و ابتکاری در کار سرودن شعر از خود نشان داده اند که روزگار، سخن ایشان را هرگز به فراموشی نخواهد سپرد و سیمین بهبهانی یکی از آنان است. سیمین بهبهانی ( خلیلی ) به سال 1306 ه.ش. در تهران متولد شد. پدرش عباس خلیلی نویسنده و روزنامه نگار و صاحب ده ها تالیف بود و مادرش فخر عال خلعتبری نیز شاعر و نویسنده و روزنامه نگار بود. وی تحصیلات دانشگاهی را در رشته ی حقوق قضایی به پایان رساند و از چهارده سالگی به شعر گفتن پرداخت. ابتدا با چهار پاره های نیمایی شروع نمود و بعد به گفتن غزل روی آورد ؛ اما درغزل تحولی عظیم به وجود آورد. زندگی سراسر نشیب و فراز و پرحادثه ی سیمین از کودکی تا نوجوانی شرحی بیش از حوصله ی این گفتار است و برای آگاهی از آن، می توان به شرحی که او با قلم شیرین و نثر دلاویز و روشن خود به عنوان مقدمه ای بر “ گزینه اشعار ” خود نوشته مراجعه کرد.

اما وی تنها شاعر نبود بلکه همچو پدر و مادرش به نویسندگی نیز می پرداخت؛ قصه و خاطرات و مقالات وی می تواند مطلب فوق را تایید نماید.

سیمین بهبهانی. شاعر معاصر، که در غزل سرایی و اشعار غنایی توانایی خود رانشان داده است در شعر خویش با انتشار دفترهای رستاخیز، خطی زسرعت و از آتش، دشت ارژن در عوالمی متفاوت با مجموعه های چلچراغ و مرمر سیر می کند، عوالمی گسترده تر از احساسات و عواطف فردی و رنج های تنهایی. در شعر او اینک غم وشادی دیگران بیشتر جلوه گر است و احساس او در خلال شعرش تپش دل وی را هم آهنگ با ضربان قلب مردم به گوش جان می رساند. خود او این تجربه ی معنوی بزرگ را در مقدمه ی دشت ارژن چنین تعبیر کرده است: “ دیری است تا شعرم به یک عاطفه ی همگانی بدل شده است گویی که زبان جمع است. و این نه ازان روست که خواسته ام تا از زبان جمع مستحیل شده ام.

سیمین بهبهانی آنچه را که هست می بیند و می گوید و آنچه را که می گوید به آن اعتقاد دارد.همان گونه که ذکر شد برای آشنایی بیشتر با شخصیت و حسب حال وی، بهتر است که به نوشته ها و سروده های ایشان مراجعه گردد که خود گویاتر است. در کتاب “ با قلب خود چه خریدم؟‌” ( گزینه قصه ها و یا دهای سیمین بهبهانی ) و نیز کتاب کلید و خنجر مطلب حسب حال ( جنینی که من بودم ) مطالبی به قلم توانای سیمین نوشته شده است که بسیار مفید خواهد بود.

آشنایی با شخصیت و افکار یک نویسنده و شاعر قدم نخست برای درک نوشته ها و سروده های وی است.

سیمین با نخستین شعری که در چهارده سالگی سرود در روزنامه ی “ نوبهار ” ملک الشعرا بهار چاپ شد نشان داد که دردهای جامعه و روزگار مردم پریشان حال تا چه اندازه اندیشه ی او را از نوجوانی به خود مشغول می داشته است.

سیمین اگرچه سرودن شعر را درقالب محمول عروضی آغاز کرد ولی شیوه ی نوین چهار پاره های به هم پیوشته را تا چند زمانی قالب بیشتر سروده های او را تشکیل می داد تا این که رفته رفته به غزل گرایش بیشتر یافت و توانست در این پهنه به آفرینش آثاری برجسته و چشم گیر و شهرتی شایسته دست یابد.

ویژگی هایی از شعر سیمین

گفتیم که سیمین در غزل تحولی عظیم را پدید آورد، به این صورت که آن را با مسائل روزمره و سوژه های نمایشی و گفت و گو ها پیوند داد. غزل وی دارای سبکی خاص است که باید آن را منحصر به فرد دانست. سیمین از سال 1352 ه.ش. و پس از انتشار کتاب رستاخیز خود شیوه ی تازه یی را در پرداختن غزل معاصر بنیاد نهاد که بدون هیچ تفاخری به لزوم آن سخت باور داشت. این شیوه ی تازه از هنگامی در شعر سیمین شکل گرفت که از دیدگاه دیگری به غزل نگریست و نه تنها در گزینش مضامین از هر دست ، به نوآوری پرداخت، که در استفاده از اوزان غزل روش دیگری به کار بست و وی بر این باور بود که “ ما امروز نیاز به اوزان تازه داریم، به جست و جو می رویم و در میان پاره های کلام آن را کشف می کنیم ”

وی از قالب کلاسیک غزل کناره گرفت که در آن توفیقی چشم گیر یافت. خود در این باره چنین می گوید:

“ می گویند: چرا سر به بیابان خشن و سنگلاخ گسترده اوزان ناشناس نهاده یی ؟ پای سمندت خواهد شکست و به سرخواهی افتاد. چشم کسی شیرین سواری تو را نخواهد دید، که پایی را پروای پی گرفتن بی پروایت دربادیه ی جنون نیست. به همان میدان پرتماشایی باز گرد، تا دیگر تاخ تاخ سم سمندت با صدای هلهله و آفرین در‌آمیزد. می گویم : بسیار در چنین میدان رانده ام که همه در عرصه ی بی خطرش، آشنا و چشم آموز، بی هیجان و بی حادثه، تسلیم تکاپوی سواران بوده است. کشف وطلب، اما، کوه و گداز می خواست، بیابان و ریگزار می جست، و همواری آن میدان، همه ی آن نبود که من می خواستم، این میدان، خود روزگاری، قطعه بیابانی ناشناخته و پرمانع است. انوری و عطار بارها و بارها راه نشان دادند و نشانه گذاشتند، سنگ برداشتند و سنگریزه کوفتند……. و آنک شما و عرصه ی آسان کرده ی ایشان. در این بیابان خواهم تاخت، تپه ها و گدارها خواهم شناخت، کوره راهی خواهم جست و زیر پویه ی مکرر ستورم چنان خواهمش کوفت که راهی شود ساده و هموار.

غزل قدیم خانه یی بود که در اجاق امنش آتشی می توانستم افروخت، اما نه آن بیابان که انفجار مکرر خمپاره ها را تاب آرد و پس از فرونشستن غبار، باز همان بیابان باشد با کوه های سربه فلک سوده، بی خدشه ی غبنی از جنبش پشه وار انفجاری که بر دامانش وزیده است.

و نیز خود درجایی دیگر آورده که:

“ تا اکنون نزدیک به چهل وزن تازه یا کم سابقه را آزموده ام. می پذیرم که درمیان آنها ممکن است دو سه تایی سنگین باشند یا اصلا خوشایند واقع نشوند، از یاد رفتن آنها به قبول و توفیق بقیه می ارزد. منتظر نیستم که همه ی تجربه ها نتیجه ی صد در صد درست داشته باشند. همچنین اگر بعضی به نتیجه نرسیدند، از ادامه ی تجربه نمی هراسم و گرنه هیچ ابداعی پدید نخواهد آمد.‌ ”

شعر سیمین ویژگیهای خود را دارد او براساس احساس عمل می کند و می داند که دیگر زمان گفتن غزل به سر آمده و این قالب شعر برای مردمش غیرقابل لمس و درک است و در مقتضای زمان آنان نیست. او غزل هایی می سراید که باغزل گذشتگان تفاوت داشته باشد. هدف عمده ی وی یکی وارد کردن مضامین اجتماعی در غزل است و دیگری دوری از تکرار مکررات در غزل هایش. اوضاع اجتماعی را بیان می کند و زبان اعتراض می گشاید.

شعر انتقادی آن هم در قالب غزل یکی دیگر از خصایص شعری اوست. سیمین، غزل را از حیطه ی گفت وشنود صرفاً عاشقانه یا وصف جمال محبوب به رخدادها و واقعیات موجود و منطبق با جامعه ی خود می کشاند و در این راه به موفقیت هایی در خور تحسین دست می یابد. شعر سیمین به ویژه غزل های او همه سرشار از تخیل و عاطفه در زبانی فاخر و استوار و باشکوه و دلپذیر است. زبان او در این گونه شعرها، زبانی درخور شعر با ترکیب های تازه و واژگانی شاعرانه است که همراه با پیوندی استوار مضامین عاطفی و تخیلات شاعرانه را بیان می کند و غزل های نوین او همه نمودار آزموده‌های دقیق و نگاه نکته یاب او به اجتماع است. او می نویسد:

“ شعرم تجربه ی لحظه هاست، گویی که زمان را و لحظه ها را جرعه جرعه، نوشیده ‌ام گاه شیرین و گاه تلخ. و همه جرعه ها به تدریج، با خون و گوشتم در آمیخته است؛ با جوانیم جوانی کرده و شور برآورده و آواز سرداده؛ با خشمم به خروش آمده، فریاد شده گاه رسا و گاه نارسا؛ تا گوش ها راه جسته و با اندوهم بالیده. و اکنون با گذشت عمر، جریان همه ی آن جرعه ها در ضمیرم به مصب رودی پیوسته که می‌خواهد به مردابی، دریاچه یی، یا ریگزاری فرو شود؛ و به آرام و گسترده و بی خروش، حرکتی به نهان داشته باشد. ”

شعرهای سیمین از نگرشی نو و زنانه برخوردار است. او غزل را در زمین می پرورد و غزلی برداشت می کند فراتر از غزل گذشتگان. غزل خود زائیده ی درخت کهن می‌داند اما با شاخه های جوان. سیمین بارها بیان می کند که هدف او تاثیرگذاری است او آرزو دارد که در شمار شعرای موثر باشد او شعر خود را سخن دل می داند وسخن دل از دید او سخنی است که از دردها و مشکلات مردمی بگوید که در میان آنان زندگی می کند نه تنها سخنی که از مغازلات و معاشقات افراد برخاسته باشد و در نهایت می توان سیمین را یک شاعر اجتماعی و مردمی نامید.

پاره ای از مضامین اشعار سیمین:

-عشق

هرگاه سخن از عشق به میان می آید، در مقابل، قالب غزل در شعر خود نمایی می کند. غزل قالبی است که اکثر افراد می پندارند، ایجاد شده تا سخن از عشق و دلدادگی و عاشق و معشوق بگوید؛ اما در مورد سیمین و اشعار او این مطلب صدق نمی کند او تحولی بسیار عظیم در غزل پدید آورد که سبب شهرتش نیز شده است هر چند خیلی ها او را به این کار متهم کردند و کارش را ناستوده دانستند. اما او با شجاعت و صراحت به جلو رفت تا در نهایت به موفقیت دست یافت و غزلش سخن دل شد، سخنی برخاسته از دردهای دل و از عشق واقعی.

سیمین در جواب آن افراد که او را نصیحت و شماتت کردند که دیگر از خشونت و زشتی نگوید و سخن دل بسراید، چنین پاسخ می دهد:

“ در جواب آنها می گویم شعر من سخن دل است و من جزء به آهنگ دل خود جواب نگفته ام و اصولاً نمی دانم منظورشان از سخن دل چیست، گویا آنها تنها مغازلات و معاشقات پیش پا افتاده و مکرر را که از بس شعرا، طی سالها و قرنها، دست به دامان آن زده اند، دیگر ناگفته و ناشنیده ئی ندارد، سخن دل می دانند. گویا هنوز گوشهای مشتاقشان از شنیدن وصف چشم و رخ و قامت یا لذت وصل و محنت هجو اشباع نشده و چشم های حریصشان در عقب تجسم صحنه های مستی و بی‌خبری می‌دود، اگر مطلب این طور است، که من فریاد می کنم و می گویم که من از این گونه سخنان دل بیزارم و از آنچه که از این قبیل تا به حال گفته ام پشیمان. البته من منکر عشق نیستم عشق، انواع مختلف دارد:

عشق به میهن، به همنوع، به خانواده و فرزند، به هنر و بالاخره یکی از انواع آن هم عشق مورد نظر آنهاست که یکی از مسائل ساده و طبیعی و غریزی بشر است و از ابتدای خلقت تا انتهای آن نیز در وجود هر شخص سالم و هر موجود زنده ای، با تمام مظاهر خود – که احیاناً زیبا و فریبنده هم هست – خود نمایی کرده و خواهد کرد؛ ولی این نوع اخیر آنقدرها بزرگ وارزنده نیست که کلیه ی عوامل زندگی را تحت الشعاع خود قرار دهد و همه ی هنرمندان هنر و نبوغ خود را یکجا، مصروف تجسم ریزه کاری های آن کنند و اگر کسی از این سنت تحمیلی و نامعقول سر باز زد او را محکوم کنند که به آهنگ دل خود پاسخ نگفته است. ”

در اشعار و نوشته های سیمین ردپای عشق دیده می شود نه به آن صورت که تا پیش از این بوده بلکه به صورتی نو و ابتکاری اما قابل لمس. وقتی زندگی و شرح حال سیمین مورد مطالعه قرار گیرد متوجه می شویم که با زنی بسیار با محبت و با انگیزه و حتی عاشق روبرو هستیم. او آن چنان عشق عمیق و مقدسی به همسرش دارد که یکی از مجموعه های شعریش به نام آن مرد، “ مرد همراهم ” را برای او اختصاص می دهد. او همسر خود را عاشق وار معرفی می کند. در نوشته ی «سالار قصه ی من» که در مورد مرگ همسر و یادآوری خاطرات شیرین آشنایی و ازدواج و همدلی آنان است، چه زیبا سخن سرایی می کند و به ذکر گذشته های زیبا و دلنشینی که با وی داشته است می پردازد. پس سیمین خود عشق را می شناسد در غیر این صورت نمی توانست به این زیبایی از عشق سخن بگوید. او خانه ی مشترکشان را نمادی ابدی از عشق و دوستی معرفی می کند؛ زیرا سالارخانه ی او همیشه رویی گشاده و چهره یی خندان برای پذیرایی مهمانانش داشت و نمادی بود از محبت و عشق.

او عشق را در همدلی و همدردی و گوش شنوا داشتن بر گفته های هم معرفی می‌کند. او عشق را در انتظار برای آمدن همسر و خوردن لقمه ای نان می داند. او عشق را در انتظاری که همسرش برای شنیدن شعرهایش پشت در اتاق می کشید معرفی می کند. پس چنین فردی از عشق بیگانه نیست. و عشق سیمین به همسر عزیزش منوچهر کوشیار نوعی از انواع متعدد عشق است. او شاعری مردمی و اجتماعی است که عشق به مردم و میهنش در آثار او خود نمایی می کند. او عشق را امید می داند و دست نیاز به سویش دراز می کند:

ای عشق تازه ، چشم امیدم به سوی توست

این دشت سرد غمزده را آفتاب کن

این برف از من است تو جسم را بسوز

این جای پا ازوست تو او را خراب کن

( جای پا، ص 194 )

او هستی و خلقت را زائیده عشق الهی می داند و عشق را عامل خلقت می داند در نظر سیمین عشق عامل زندگی و جان بخشی است:

این همچو ما دیر مانده

با نقش خود پیر مانده

گوید که تصویر عشق است

نقشی به عالم اگر هست

( یکی مثلاً این که، نوشیدنی گرم یا سرد، ص 135 )

قطره یی بی رنگ بودم، نور عشق از من گذشت

بر سپهر نام، چون رنگین کمان افتاده ام

وای سیمین نغمه های سینه سوز عشق را

این زمان آموختند کز زبان افتاده ام

( چلچراغ، زنجیر، ص 135 )

عشق است جمله هستی تو، جانت به نقد اوست گرو

انکار خویشتن چه کنی؟ بر شو به بام و جار بزن

( دشت ارژن، کولی واره، ص 47 )

زکار عشق پیوسته دمیده بودم و خسته

که ناگه و ندانسته رخ تو در ضمیر آمد

زعشق می کنم پروا که بی توان و بی یارا

زپا افتاده است اما بهار دستگیر آمد

هنوز عشق جان دارد بهار اگر توان دارد

به معجزش جوان دارد به سال اگرچه پیر آمد

( دشت ارژن، بهار شادشورافکن، ص 73 )


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه نیایش و ستایش معبود در اشعار شاعران برجسته سبک عراقی (نظامی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ)

اختصاصی از کوشا فایل پایان نامه نیایش و ستایش معبود در اشعار شاعران برجسته سبک عراقی (نظامی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه نیایش و ستایش معبود در اشعار شاعران برجسته سبک عراقی (نظامی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ)


پایان نامه نیایش و ستایش معبود در اشعار شاعران برجسته سبک عراقی (نظامی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ)

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 224 صفحه می باشد .


پایان نامه نیایش و ستایش معبود در اشعار شاعران برجسته سبک عراقی (نظامی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ)

پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
چکیده

نیایش یکی از روحانی ترین لحظات زندگی هر مؤمن است. در همه ادیان آسمانی متناسب با تلقی و درک مؤمنان از دین شیوه ها و شکل هایی برای راز و نیاز با معبود فراهم شده است. شاعران هم به عنوان دارندگان روحهای لطیف و حساس در لابلای اشعار خود مناجات هایی نغز و دلنشین گنجانده اند که از لطیف ترین فرازهای آثارشان است. در این پایان نامه مناجات در شعرهای پنج تن از شاعران برتر سبک عراقی مورد بررسی قرار گرفته است. علت انتخاب سبک عراقی به دلیل لطافت و جنبه های غنایی بالای شعر این دوره است. در بین شاعران متعدد سبک عراقی نظامی، عطار، مولوی، سعدی و حافظ به اذعان غالب منتقدان مقامی والاتر و بالاتر از دیگران دارند.

نکته اصلی در نیایش، دعا و مناجات ها درخواست از خداوند است به امید اجابت و یا ثنا و ستایش او برای عبادت. پیشوای ششم امام صادق (ع) انگیزه های نیایش را به سه قسم تقسیم نموده اند: الف)- گروهی خدا را به جهت ترس از عذاب خدا عبادت می کنند ب) عده ای برای دریافت مزد و پاداش خدا را می پرستند.ج) دسته ای دیگر خدا را از روی دوستی و علاقه ستایش می کنند. و او را شایسته عبادت و پرستش دانسته به درگاه بی نیازش نیایش می کنند. این دسته در گروه آزادگانند و عبادت آنان بهترین عبادت هاست. در دعا هم از نیاز عاشق سخن می رود، هم از ناز معشوق، هم از احتیاج این، هم از اشتیاق او؛ هم از انس، هم از خوف؛ هم از محبت، هم از معرفت؛ هم از توبه و انابت، هم از کرم و اجابت؛ هم از حاجات معیشتی و زمینی، و هم از مطلوب های آرمانی و آسمانی؛ هم از تسلیم، هم از تعلیم. چیست جز دعا که این همه نعمت و برکات از دامان و آستین آن سخاوتمندانه فرو ریزد؟ و آن همه خدمات و حسنات کریمانه از دست او برخیزد.

 این پایان نامه در  چهار بخش تنظیم شده است. در بخش اول کلیاتی درباره نیایش و معنای لغوی واصطلاحی آن و معادل و مترادف های دیگر آن بیان شده است. در بخش دوم سعی کرده ایم انواع یا شیوه های مناجات را در ادیان آسمانی بزرگ بررسی و تا حدودی مقایسه نماییم و بعد به مهم ترین شیوه های مناجات در دین اسلام بپردازیم. بخش سوم به نوع ادبی مناجات در ادبیات فارسی دری به طور کلی و در شعر سبک عراقی به طور جزئی پرداخته ایم. شیوه ها و محتواهای عمده مناجات ها در این نوع تقسیم بندی شده و اشکال آن استخراج شده است.  بخش چهارم به بررسی جزئی و موشکافانه انواع نیایش در شعر شاعران این دوره اختصاص یافته است. شاعران برگزیده به ترتیب تاریخی هر کدام یک قسمت را به خود اختصاص داده اند. نخستین شاعر نظامی است که نیایش هایش بیشتر جنبه زاهدانه دارد و در مخزن الاسرار بیشتر از مثنوی های دیگر خود مناجات کرده است. در مثنوی های دیگر نیایش ها بیشتر در آغاز یا پایان مثنوی هاست. عطار اولین شاعر عارف این مجموعه است و مناجاتهایش ویژگی عارفانه دارد. مناجات های عطار در لابلای مثنوی هایش پراکنده است و گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستان هایش نقل شده اند. بی پروایی و جسارت و صمیمیتی که در این مناجات ها وجود دارد به آنها عمق خاصی بخشیده است. مولوی بدون تردید بهترین و نغزترین مناجاتهای ادبیات فارسی را در مثنوی و غزلیات خود آورده است. نگاه برخاسته از وحدت وجود او باعث می شود که در جاهایی که حتی با شمس یا دیگر مظاهر حق هم راز و نیاز می کند، رنگ اسمانی و منزهی به نیایش هایش می دهد. مناجات های مثنوی بسیار زیاد و عمیق هستند و انواع لایه های گفتگوی صمیمانه و خالصانه را با معبود شامل می شوند. سعدی بیشتر با نگاه زاهدانه نیایش می کند گرچه در جاهایی رنگ عارفانه به آن می زند. نیایش هایش سعدی در بوستان در ابتدا و انتهای کتاب بیشتر است، سعدی چند قصیده کامل را نیز به مناجات اختصاص داده است. مناجات های حافظ در بین این شاعران از همه کمتر است و شاید آن هم به دلیل کاربرد خاص غزل در شعر حافظ باشد و نگاه انتقادی تندی که به شرایط جامعه خود دارد. نیایش های حافظ بیشتر پراکنده و به صورت تک بیت هایی درخشان در لابلای غزل هاست.

 کلمات کلیدی: نیایش- مناجات- شعر فارسی- سبک عراقی- راز و نیاز- سعدی- مولوی- عطار- نظامی- حافظ. غزل- مثنوی- عرفان.

فهرست مطالب

 

 چکیده

کلمات کلیدی

مقدمه

بخش  اول(نیایش و ستایش)

نیایش، ستایش و مترادفات آنها

نیایش

حمد

ستایش

دعا

مناجات

ذکر

ماهیت تجربه دینی نیایش

فلسفه نیایش و پرستش

فصل دوم – اقسام نیایش

محتوا و مضمون نیایش

ستایش و نیایش در قرآن

نیایش از دیدگاه دانشمندان و متفکران

سخنان دانشمندان روانشناسی

ستایش و پرستش کل موجودات

فصل سوم – دین

تعاریف دین

مراحل دین

دسته بندی ادیان

نیایش در ادیان مختلف

دین زرتشتی

اصول دین زرتشتان

اوستا کتاب دینی زرتشتیان

نماز و نیایش در آیین زرتشتی

نیایش در آتشکده

آداب نیایش زرتیشتیان

دین یهود

ریشه کلمات عبرانی

خدای یهود

توحید در یهودیت

کتاب آسمانی یهودیان

پوشش هنگام عبادت

اوقات نماز و نیایش یهودیان

ویژگی نمازهای سه گانه یهود

حج های یهود

مکان عبادت

دین مسیح

قتل یا عروج عیسی

خدا در دین مسیح

عبادت در دین مسیح

پی نویس

 

بخش دوم(دین اسلام ونیایش)

نیایش در دین اسلام

نخستین و مهمترین عبادت

اصول اسلام

ارکان اسلام

نماز

پرستش

محتوای پرستش

عبادت

نیایش و دعا

نیایش در قرآن

توبه راهی به سوی نیایش

صفات خداوند

 

بخش سوم نیایش در شعر شاعران سبک عراقی 

طریقه شعر خراسانی و عراقی

شعرای معروف سبک عراقی

پیشینه نیایش های منظوم فارسی

رواج غزل سرایی

نوع ادبی مناجات

خدا از دیدگاه عرفا

نماز و نیایش در اشعار شاعران 

انواع درخواست ها 

پی نویس

 

بخش چهارم بررسی نیایش شاعران برگزیده

فصل اول نظامی

فصل دوم عطار

فصل سوم مولوی

فصل چهارم سعدی

فصل پنجم حافظ

فهرست منابع 

فهرست منابع

۱-قرآن کریم.
۲-ابراهیمی مهدی: نسیم وحی در مثنوی عشق ، پژوهش در مبانی و روش های تفسیر قران کریم در مثنوی ، کتاب طه، آیت عشق، قم، ۱۳۸۴٫
۳-ابوالقاسم فردوسی ، شاهنامه، چاپ مسکو، ۱۹۶۵ م .
۴-ابوالقاسمی محسن: تاریخ زبان فارسی، چ دوم، انتشارات سمت، ۱۳۷۹٫
۵-ابوریحان بیرونی: آثار الباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت؛ انتشارات ابن سینا، تهران، ۱۳۵۲٫
۶-اپستاین ایزیدور: یهودیت بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد صالحی، چ اول، مؤسسه پژوهش حکمت و فلسفه ایران، تهران، ۱۳۸۵٫
۷-ایزد پناه مهرداد: آشنایی با ادیان قدیم ایران و بین النهرین، چ اول،  انتشارات محور، تهران، ۱۳۸۱٫
۸-باهنر محمد جواد: دین شناسی تطبیقی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بی جا، ۱۳۶۱٫
۹-بهار محمد تقی(ملک الشعرا): سبک شناسی زبان و شعر فارسی، به اهتمام کیومرث کیوان، چاپ اول، انتشارات مجید، تهران، ۱۳۷۷٫
۱۰-بویس مری: زرتشتیان،باورهاواداب دینی آنها،ترجمه عسکربهرامی، چاپ دوم، ققنوس، تهران،۱۳۸۱٫
۱۱-توفیقی حسین: آشنایی با ادیان بزرگ، چ هشتم، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، مؤسسه فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی۱۳۸۵٫
۱۲-جمعی از نویسندگان: نماز در سیمای خانواده، انتشارات انجمن اولیا و مربیان ، چاپ سوم ۱۳۸۱٫
۱۳-جلال الدین محمد مولوی، مثنوی معنوی،۳ جلد، تصحیح نیکلسون ،چاپ سوم،تهران، انتشارات مولی ،۱۳۶۳٫
۱۴-چیتیک ویلیام: شأن شایان نیایش های شیعی، ترجمه غلامرضا مهردادی، نمایه، بی تا، بی جا،
۱۵-حافظ شمس الدین محمد: دیوان، محمد قزوینی و قاسم غنی، چاپ سوم، لوح محفوظ، تهران، ۱۳۸۱٫
۱۶-حسینی ، جواد: دعا شاه کلید حل مشکلات ، نشریه کیهان ، ۲۲/۱۰/۸۴٫
۱۷-خرمشاهی بهاء الدین انصاری مسعود: پیام پیامبر مجموعه نامه ها و خطبه ها، انتشارات جام، تهران، ۱۳۷۶٫
۱۸-داوودی حسین: نجوای قلم(درآمدی بر پیشینه مناجات منثور فارسی) چاپ اول، امیر کبیر، تهران، ۱۳۸۰٫
۱۹-راغب اصفهانی: المفردات فی غریب القرآن، به تحقیق محمد سید گیلانی، انتشارات،  مرتضویه، تهران، بی تا، ذیل واژه دعا.
۲۰-ربانی محمدحسین: جهان زیبایی یا راه بهشت ، ، تهران، انتشارات انجام کتاب، چاپ اول، بهار۱۳۸۲
۲۱-رضوان طلب: پرستش آگاهانه ، چاپ اول ، ستاد اقامه نماز، قم، ۱۳۷۴٫
۲۲-رضی هاشم: آیین مهر تاریخ آیین راز آمیز میترایی در شرق و غرب از آغاز تا امروز، چ اول ،انتشارات حقیقت، ۱۳۸۱٫
۲۳-رضی هاشم: ادیان بزرگ جهان، چ پنجم، انتشارات فروهر، تهران، ۱۳۶۰٫
۲۴-زمردیان احمد: علی علیه السلام و کمیل، انشارات امیر کبیر، چ سوم، تهران، ۱۳۶۵٫
۲۵-سعدی شیرازی: گلستان، تصحیح غلامحسین یوسفی، چ پنجم، خوارزمی، ۱۳۷۷٫
۲۶-سروش عبدالکریم: حدیث بندگی و دلبردگی، چ اول،  انتشارات صراط، تهران، ۱۳۷۵٫
۲۷-شاهرخ،ارباب کیخسرو: زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت،به کوشش فرزان کیانی،چاپ پنجم، جامی، تهران،۱۳۸۳٫
۲۸-شریعتی علی: تاریخ ادیان، اکونومیست، تهران، ۱۳۵۲٫
۲۹-شفیعی کدکنی محمدرضا ، مقدمه مختارنامه،۱جلد، تهران،انتشارات توس،۱۳۵۸،
۳۰-شمیسا سیروس: انواع ادبی ، ۱ جلد ، چاپ اول، انتشارات باغ آینه ، تهران ، ۱۳۷۰٫
۳۱-شهرستانی سید علی: پژوهشی درباره اذان، ، ترجمه سید هادی حسینی، چاپ اول ،قم ،دلیل ها، ۱۳۸۵٫
۳۲-شیمل آن ماری: من بادم و تو آتش، فریدون بدره ای، توس، تهران، ۱۳۷۷٫چ
۳۳-صفا ذبیح الله: تاریخ ادبات ایران، خلاصه جلد ۱ و ۲، فردوس، ۱۳۷۹٫
۳۴-عباسی محبوبه: خوشه های خوشرنگ شاخه های معرفت(نوشتاری پیرامون عرفان و نیایش حسینی)، نشریه رسالت، ۸۲/۷/۸
۳۵-عبادزاده کرمانی محمد: تئوری هاواکتشافات علمی امروز در اشعارمولانا ،انتشارات اسلامی، تهران، ۱۳۶۳٫
۳۶-عرب احمدی سعید رضا: از صورت تا معنا، گذاری بر اندیشه های عرفانی در خسرو وشیرین نظامی، ،چ اول، انتشارات اطلاعات تهران، ۱۳۸۴ .
۳۷-عطار نیشابوری فرید الدین: تذکره الاولیاء، تصحیح نیکلسون، انتشارات میلاد، تهران، ۱۳۷۶٫
۳۸-عطار نیشابوری فریدالدین: ،مصیبت نامه ،به اهتمام دکتر نورانی وصال ، تهران، زوار، ۱۳۳۸٫
۳۹-عطار نیشابوری فریدالدین: منطق الطیر، محمد رضا شفیعی کدکنی، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۴٫
۴۰-عطار نیشابوری فریدالدین: مختارنامه، محمد رضا شفیعی کدکنی، توس، تهران، ۱۳۵۸٫
۴۱-کارگر محمدیاری، رحیم: نماز از دیدگاه دانشمندان و متفکران ، ستاد اقامه نماز ، چاپ اول زمستان ۷۴٫
۴۲-کارنگی دیل: آئین زندگی، مترجم م. آذین فر، چ چهارم،  انتشارات اسکندری، تهران، ۱۳۴۸،
۴۳-کرمانی محمد: دعا و نیایش(پژوهش پیرامون مسئله دعا و معرفی دعاهای مثنوی مولوی) چ اول، به نشر، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۳،
۴۴-کلینی رازی: اصول کافی، مترجم سید هاشم رسولی، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت، تهران، ج ۴٫
۴۵-محمود حقیقی کریم: عبادت عاشقانه، چ اول، انتشارات حضور، ۱۳۷۴٫
۴۶-مزداپور کتایون: سروش پیر مغان، یادنامه جمشیدسروشیان، چاپ اول ،ثریا، تهران،۱۳۸۱٫
۴۷-مصباح یزدی محمد تقی: بر درگاه دوست، عباس قاسمیان، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تهران، ۱۳۷۶٫
۴۸-منسوب به امام جعفر صادق(ع) مینیاگر عشق،ص۵۳۸ یا مصباح الشریعه، ترجمه و شرح حسن مصطفوی ،انجمن حکمت و فلسفه ایران،سال ۱۳۶۰٫
۴۹-موسوی کلانتری دامغانی: جلوه های نیایش، چ اول، انتشارات پیام آزادی، تهران، ۱۳۷۸،
۵۰-ناس جان: تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، چ ۹، تهران، ۱۳۷۷٫
۵۱-نظامی گنجوی ، خمسه ،تصحیح وحید دستگردی،۳ جلد،  چ دوم، موسسه مطبوعاتی علمی، تهران، ۱۳۶۳،
۵۲-ابوهلال عسگری: الفرق اللغویه، مکتبه القدسی، قاهره، ۱۳۵۳ه.ق.
۵۳-زرین کوب، عبدالحسین: سرنی ،چاپ سوم،انتشارات علمی ،تهران،۱۳۶۸٫
۵۴-زمانی کریم: بر لب دریای مثنوی معنوی، چاپ اول، نشر قطره، ۱۳۸۲٫
۵۵-زمانی کریم: میناگر عشق، شرح موضوعی مثنوی معنوی، نشر نی، تهران، ۱۳۸۲٫
۵۶-سعیدی، گل بابا: فرهنگ اصطاحات عرفانی ابن عربی، چاپ دوم،  انتشارات شفیعی، تهران، ۱۳۸۴٫
۵۷-عطاری کرمانی عباس: عشق،عشق،… باز هم عشق(زندگی پر ماجرای مولوی)، نشر آسیم، تهران، ۱۳۸۳٫
۵۸-فاضلی قادر: فرهنگ موضوعی ادب فارسی، مصیبت نامه و مظهر العجایب، چاپ اول، ۱۳۷۴٫
۵۹-فاضلی قادر: اندیشه عطار، چاپ اول، طلایه، تهران، ۱۳۷۴٫
۶۰-فرشاد محسن: اندیشه های کوانتومی مولانا، پیوند علم و عرفان، انتشارات جامعه، تهران، ۱۳۸۰٫
۶۱-قشیری ابوالقاسم: ترجمه رساله قشیریه، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، چاپ دوم، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۶۱٫
۶۲-مجتهد شبستری محمد: پرواز در ابرهای ندانستن،ماهنامه کیان ،ش ۵۲ ،۱۳۷۹٫
۶۳-محمد بن حسین بن خلف تبریزی،  برهان قاطع ،۵ جلد، به اهتمام دکتر محمد معین ،چ دوم، ابن سینا تهران،  ۱۳۴۲ ، ج ۴٫
۶۴-محمود حقیقی کریم: عبادت عاشقانه، چاپ سوم، انتشارات حضور، قم، ۱۳۷۸٫
۶۵-مسعودی فر جلیل: معرفت شناسی مثنوی مولوی، آهنگ قلم، مشهد، ۱۳۸۲٫
۶۶-مشیدی جلیل: نگرشی بر اندیشه های مولوی، ، اراک، دانشگاه اراک، چاپ اول، ۱۳۸۴٫
۶۷-مصباح یزدی محمد تقی: بر درگاه دوست، عباس قاسمیان، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تهران، ۱۳۷۶
۶۸-مولانا جلال الدین محمد: کلیات شمس تبریزی، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، به کوشش اردوان بیاتی، انتشارات دوستان، تهران، ۱۳۸۰٫
۶۹-مولانا جلال الدین محمد: مثنوی معنوی، قوام الدین خرمشاهی، چاپ اول، انتشارات دوستان، ۱۳۷۵٫
۷۰-کاتوزیان محمد علی همایون: سعدی شاعر عشق و زندگی، چاپ اول، نشر مرکز، تهران، ۱۳۸۵٫
۷۱-کارل الکسیس: نیایش،۱جلد، ترجمه دکترعلی شریعتی،شرکت انتشارات ،تهران،۱۳۳۹٫
۷۲-مطهری، مرتضی: آشنایی با قرآن، چ سوم،  مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق، تهران، سال۱۳۸۲
۷۳-نوریها حسنعلی: پرورش در پرتونیایش ، چاپ اول ، انتشارات دارالفکر، قم، ۱۳۷۲٫
۷۴-نوری، نظام الدین: جلوه علی(ع) در ادب فارسی، زهره، ساری، ۱۳۷۹٫
۷۵-واعظی نژاد، حسین ، طهارت روح  ، ستاد اقامه نماز ، ج ۳ ، قم ، ۱۳۷۴٫
۷۶-هاشمی سید جواد: محمد راز آفرینش، ترجمه و شرح موضوعی صحیفه سجادیه، چاپ دوم، انتشارات ایات بینات، بی تا. قم
۷۷-هجویری ابوالحسن علی بن عثمان جلابی: کشف المحجوب، تصحیح ژوکوفسکی، دوم، طهوری، تهران، ۱۳۷۱٫
۷۸-همایی، جلال الدین: فتون بلاغت ، صناعات ادبی، ۲ جلد در یک جلد ، چاپ دوم ، توس ، تهران ، ۱۳۵۱٫

مقدمه

 سپاس وستایش ویژه ذات اقدسی است که انسان را آفرید تا او را پرستش کنند. سلام و درود بر خاتم پیامبرانش که بنده خاص اوست، وبراوصیای  گرامی آن حضرت که همه شان بندگان شایسته او بوده ومی باشند بالاخص بر خاتم آنان که همچون مهر فروزان در پس ابر غیبت به شیفتگان خود نور امید می افشاند.

شاعران و نویسندگان پارسی زبان با بهره گیری از سخن پیامبر که فرمود “هر کاری با نام خدا آغاز نشود ابتر است” از دیر باز ،سروده ها و نوشته های خود رابا نام پروردگار جهان آغاز کرده اند وبزرگی و بخشندگی وی را ستوده و سر نیاز بر آستان او نهاده اند. بر پایه این شیوه پسندیده بهترین سرآغاز هر نوشته یا شعر فصلی است در نیایش خداوند وهیچ گنجی از  گنج های حکمت ومعرفت گشوده نمی شوندمگر آن که وصف یگانگی آفریدگار هستی ،کلید آن باشد.

از آن جا که تحمیدیه ها در آغاز هر اثر ادبی بخش مختصری از متون ادبی را تشکیل می دهد وبا عنایت به با ارزش بودن آنها از نظر محتوا وکیفیت ،بر آن شدم تا در گشتی کوتاه در گل گشت دل  گشای آثار تعدادی از پارسی سرایان نامور سبک عراقی ،دامنی از گلهای رنگین بچینم – گر چه از شمیم دلاویز آن دا منم از دست رفت- وبا مطالعه نیایش های شاعران وعرفا در لابلای متون آنها مرغ جانم به سوی افق مشرق به پرواز در آمد وبا مرکب عشق برای گذاشتن از وادی های دشوارقدم در راه طلب نهاده در آسمان توحید بال وپری زدم تا شاید نصیبی برم واز آن جا که گام نهادن در کوچه پس کوچه های اندیشه های  عرفا وخوشه چینی از کلام آنها جسارتی غظیم می طلبید که در خور توان نگارنده نبود، اما شوق وافر به تحقیق در زمینه وموضوع رساله ، زمام اختیار ازکفش ربود و همچو حافظ طائر فکرش به دام اشتیاق افتاد که عنایت حق شامل حالش شد واو را در این راه رهنمون ساخت.

این وجیزه خوشه چینی از خرمن اندیشمندان ودل سوختگانی است که عمری را در این راه گام نهاده اند، قلم فرسایی در مورد این موضوع از ناقصی چون این حقیرکاری بس دشوار بود ولی از آنجا که سرمایه بازار عرفان عشق به ذات بی نشان است ،هیچ دستی از این بازار،دستار تهی باز نمی گردد، این حقیر قلم به دست گرفته به پژوهش و تحقیق پیرامون نیایش معبود پرداختم. ابتدا درباره نیایش وستایش ونیاز آدمی به دین و پرستش موجودی روحانی پرداخته شد و پس ازآن به پژوهش ونیایش ها و مناجات های شاعران نامور سبک عراقی پرداخته شد همواره تلاش شد تا مباحث همراه با مأخذ باشد، همواره کوشش شده تا مآخذ و مراجع مهم تر ارائه شود و از مآخذ درجه دوم و کم اهمیت تر چشم پوشی شود.

 در پایان از شاعر خوش قریحه و مضمون یاب سبک هندی غنی کشمیری مدد می گیرم:

گر سخن اعجاز باشد بی بلند و پست نیست                     در ید بیضا همه انگشت ها یک دست نیست.

 بخش اول

نیایش و ستایش

فصل اول

نیایش، ستایش و مترادفات آن ها

 در همه ادیان و مذاهب در کنار وظایف فردی و اجتماعی که برای پیروان وضع شده، لحظات و زمان هایی هم برای ارتباط خالصانه و نزدیک با خالق در نظر گرفته شده است تا مؤمن در این لحظات بتواند پنهان ترین رازهای خود را با نزدیک ترین منبع آفرینش خود در میان بگذارد. این لحظات تنهایی را در فرهنگ دینی به اسامی گوناگونی نامیده اند. اسامی چون : نیایش، دعا، مناجات، حمد، ثنا، ذکر، تسبیح و … در ادبیات فارسی این واژگان ریشه عربی یا ایرانی دارند و در عین این که تفاوت های اندکی با یک دیگر دارند؛ همه به یک مفهوم و دلالت واحد اشاره دارند و آن عبارت است از خلوت کردن و درد دل گفتن با خالق یگانه که سرچشمه همه فیض ها و لطف هاست.

   برای شروع بحث و به منظور روشن شدن دامنه بحث در ابتدا ضروری می نماید تا به تعاریف و مفاهیم واژه نیایش و مترادفات آن در زبان فارسی بپردازیم.

  نیایش:

 در برهان قاطع ذیل کلمه نیایش آمده است:

«نیایش به معنی آفرین و تحسین و دعایی است که از روی تضرع باشد ».  این کلمه در زبان پهلوی nyayishn (پرستیدن) و در زبان ایرانی باستان nighayishn و در سانسکریت nyayati (آواز خواندن ) بوده است. نیاییدن مصدری بوده که در فارسی میانه به کار رفته و به معنی با مویه و نرم نرم سخن گفتن است. این نوع سخن گفتن مخصوص اعمال عبادی به خصوص راز و نیازهایی بوده که در هنگام نیاز و برای برآوردن حاجت به درگاه خداوند انجام می شده است. لحن این نوع راز و نیازها نرم و ملایم بوده و در فرهنگ ایرانی معمولاً در نیمه های شب یا صبح گاه و پس از انجام طهارت صورت می گرفته است. شخصیت های شاهنامه وقتی که در تنگنایی گرفتار می شوند طهارت کرده، سپس پیشانی بر زمین می نهند و با تضرع و گریه و زاری از خدا می خواهند تا گره از کارشان بگشاید. این نوع نیایش معمولاً در خلوت و دور از چشم دیگران صورت می گیرد.*

دکتر الکسیس کارل می گوید:

« نیایش پرواز روح آدمی است به طرف آن کانون روحانی عظیم و مرموز کائنات.»

 محمدتقی جعفری درباره نیایش معتقد است:

آن حالت روحی که میان انسان و معبودش رابطه انس ایجاد نموده و کشش برقرار می سازد ، نیایش نامیده می شود

 حمد:

در زبان فارسی کلمه ای نداریم که ترجمان دقیق کلمه «حمد» باشد. دو کلمه مدح و شکر عربی در زبان فارسی معادل دارند که معمولاً از این معادل ها برای کلمه حمد استفاده می شود. مدح را می توان ستایش و شکر ار می توان سپاس ترجمه کرد. با این حال هیچ کدام به تنهایی رساننده معنای حمد نیستند.

مدح به معنای ستایش است؛ ستایش از احساس های مخصوص انسانی است. این احساس در حیوان وجود ندارد. انسان در مقابل کمال و جلال ، زیبایی های طبیعت و عظمت خداوندی زبان به ستایش می گشاید. حیوان نه قدرت درک آنها را دارد و نه می تواند ستایشگر این اوصاف باشد. البته گاهی عمل ستایش در انسان به صورت پستی ظاهر می شود که آن را چاپلوسی می گویندو از صفات رذیله به حساب آید. چاپلوسی در موردی که انسان امر بی حقیقتی را ستایش می کند. و چه زشت و ناپسند است که انسان قدرت ستایشگری خود را که باید کمال و جمال و عظمت و زیبایی های واقعی را ستایش کند، از روی طمع در پای موجودی صرف کند که هیچ ارزش ستایش ندارد.قدرت ستایش گری برای آن است که انسان آن احساس عالی را ؛ یعنی تمجید و تکریم را؛ ارضا و اشباع نماید؛ نه این که در خدمت حس طمع که نوعی پستی است قرار دهد.

در ستایش های واقعی هیچ گونه طمعی در کار نیست، زیرا ستایش امری فطری و طبیعی است و انسان در مقابل زیبایی ها ناخوداگاه زبان به ستایش می گشاید. انسان وقتی در مقابل زیبایی ها و عظمت ها قرار می گیرد، خاضع می شود و خضوع خود را به صورت ستایش اظهار می کند و آن پدیده ی زیبا را تحسین می کند بدون آن که سودی از آن تحسین ببرد و این معنی کلمه ی مدح است.

ستایش:  

اسم مصدر است از ستاییدن و ستودن. در پهلوی «ستایشن » بوده است. در معنای دعا، ثنا، شکر نعمت، مدح و نیکویی گفتن، ستودن و آفرین. مقابل نکوهش.

ستایش کردن به معنی شکر نعمت خدا را به جا آوردن و او را مدح نمودن، پرستیدن، در معنی عبادت کردن، خم شدن به رسم تعظیم و نماز بردن و… نیز معنی شده است. ستایش از نظر زمانی معمولاً در جایگاه دوم قرار می گیرد؛ یعنی در ابتدا نعمتی داده می شود و ستایش کننده پس از دریافت آن نعمت اقدام به ستایش می کند. یا در مقابل زیبایی یا عظمتی قرار می گیرد و مجذوب آن شده خواسته یا ناخواسته زبان به ستایش می گشاید.

 دعا:

در لغت به معنی طلب فعل است و در اصطلاح، طلب کردن چیزی از خداوند و یاری خواستن از اوست.همچنین در تعریف دعا آورده اند که ندا کردن خداوند است با گریه و زاری برای آن که از دعا کننده دفع عذاب کند یا مطلوبش را برآورده سازد. در اصطلاح علمای بلاغت: «دعا یعنی طلب کردن دانی از عالی با تضرع و خشوع.» از نظر ابن عربی دعا به ضم دال، در لغت به معنای خواندن کسی ، حاجت خواستن، مدح و ثنا و نیایش و امثال آن آمده است و در عرف علما کلام انشایی است که دال بر طلب باشد با خضوع و آن را سؤال نیز نامند. ابن عربی در اعتبار و اهمیت دعا از حدیث پیامبر بهره می گیرد: الدعا مخ العباده؛ دعا مغز عبادت است، زیرا با مغز، اعضای دیگر بدن قوت می گیرند لغت دعا جایگاه خاصی در بین مسلمانان ، بلکه جهانیان دارد و ۲۱۲ بار در قران کریم آمده است. به همین جهت، دعا، تبتل، ابتهال، تضرع، مطلق خواندن و صدا کردن، ندا، صدا، آواز، درخواست، طلب حاجت، مناجات، قنوت، ندبه، ذکر، سجده، رکوع، سجود، تسبیح، مسئلت، التماس، حمد، ثناو… از معانی غنی دعا و نیایش بر می آید که درفارسی ما آن را خواندن، نیایش، کرنش، زاری، راز و نیاز، ارتباط قلبی با خدا، … می نامیم. اما حمد نه مدح خالص است و نه سپاسگزاری خالص. می توان گفت ترکیب مدح و سپاسگزاری حمد است؛ یعنی مقامی که هم لایق ستایش است و هم لایق سپاسگزاری. ستایش به خاطر عظمت و جلال و حسن و کمال و سپاسگزاری به دلیل نیکی ها و احسان و نعمت های فراوانی که به ما بخشیده است.

به نظر مطهری بعید نیست که در معنی حمد مفهوم دیگری نیز چون پرستش دخالت داشته باشد. پس در مفهوم حمد سه عنصر در آن واحد دخالت دارند: ستایش؛ سپاس؛ پرستش. وقتی می گوییم الحمدلله حمد مخصوص خداوند است. تنها سپاسگزاری نکرده ایم بلکه مفهوم ستایش و پرستش هم در آن گنجانده شده است. خداوند را به دلیل این که یگانه ذات شایسته پرستش است ستایش و سپاس و پرستش می کنیم.

 مناجات:

مناجات مصدر عربی از باب مفاعله و ریشه آن کلمه نجو (نجا ) است . ابوهلال عسگری می گوید: «نجوا سخنی پنهانی است که با دوستت در میان می گذاری و گویی آن سخن را چنان بالا می بری که غیر از او کسی را بر آن دسترسی نیست و این بدان دلیل است که معنی اصل کلمه، رفعت و بلندی است و از همین ریشه است نجوه به معنی سرزمین بلند.»

راغب اصفهانی در معنی مناجات آورده است:« مناجات کردن با کسی، همان به راز سخن گفتن است و در اصل سخن گفتن با کسی در سرزمین بلند و دور از چشم دیگران است» در متون ادب فارسی از میان واژگانی که هم معنی نیایش آورده اند، مناجات بیشتر از لغات دیگر به این تعریف نزدیک است. می توان مناجات را در اصطلاح خاص دینی چنین تعریف کرد:

مناجات راز و نیاز گفتن بنده به درگاه خداوند است که معمولاً در خلوت از روی صفای قلب و رقت احساس، به منظور استغفار و جلب یاری و ترحم وی انجام می گیرد.

ذکر:

یاد کردن، بر زبان راندن، به معنای یاد، آوازه، صیت، ثنا، دعا، ورد، جمع اذکار. ذکر به معانی چندی به کار رفته است که عبارتند از: ۱- به معنی خلاف نسیان و فراموشی. چون قول خدای تعالی: «و فانساه الشیطان ذکر ربه» (یوسف/۴۲) ۲- تلفظ و ذکر لسان «فاذکروا الله کثیراً »۳- احضار امری در ذهن به نحوی که همواره بماند و غایب نشود و همیبن معنی نیز خلاف نسیان است. ۴- الفاظ وارده خاص ۵- مواظب بر عمل ۶- ذکر قلب۷- طاعت و جزا ۸- صلاه ۹- بیان. ۱۰- حدیث. ۱۱- قرآن . ۱۲- علم. ۱۳- شرف. ۱۴- حفظ غیب. ۱۵- شکر. ۱۶- نماز جمعه. ۱۷- نماز عصر.

ابن عربی گوید: ذکر، نعمت الهی است و با این که نعمت الهی است، خلق را از آن پاداش و مزدی است چنان که خدای تعالی فرماید: «فاذکرونی اذکرکم» (انبیاء/ ۲۰)در ایه ۴۵ سوره عنکبوت بعد از آن که اهمیت نماز را بازگو می کند در پایان می افزاید: وَ لَذِِِکرُ اللهِ أکبَر. و بدین سان غایت نماز را که یادکرد خداوند است تأکید می کند. یا در آیه ۱۴ سوره طه در خطاب به موسی می فرماید:أقم الصَلوهَ لذکری. نماز را برپا دار تا یاد من باشی. در اهمیت ذکر روایات بسیاری از پیامبر و معصومین آمده است. وقتی از ایشان پرسیدندکدامین عمل فضیلت بیبشتری دارد فرمودند: أن تَموتَ و لسانُِکَ رطبٌ بذکر الله. این که در حال مرگ نیز زبانت به یاد خدا مرطرب شود. از امام صادق نیز نقل شده است که هیچ چیز نیست مگر آن که برایش حدی است. مگر ذکر خدا که برای آن محدودیتی نیست

ماهیت تجربه دینی نیایش

در نیایش احوالی پدید می آید که فیلسوفان دین امروز آن را «تجربه دینی» می نامند؛ یعنی که آدمی با جان خود اموری را می یابد که در ذهنش خطور نکرده است. مواجهه وجودی با حقایقی پنهان و دور از دسترس حواس و برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم و فراتر از تمامی آنچه که خوانده و شنیده است. انتقال این احوال و بازگفت این اسرار امکان پذیر نیست باید مرد راه بود و صادقانه گام در طریق سلوک نهاد و به آستان حقیقت رسید.

فیلسوفان غربی برای این سئوال سه پاسخ مهم و متفاوت مطرح کرده اند:

۱-  تجربه دینی، احساس یا ترکیبی از احساسات است. تجربه دینی احساس اتکای مطلق به موجودی متعالی است و مستقل از تصورات و باورها و افعال صاحب تجربه است و غیر شناختی است.

۲- تجربه دینی، تجربه ای است که صاحبش آن را دینی تلقی می کند چرا که این تجربه بر اساس امور طبیعی برای او تبیین پذیر نیست.

۳- تجربه دینی، نحوه ای ادراک است و ساختی مشابه ادراک حسی دارد.

 فلسفه نیایش و پرستش

فلسفه آفرینش انسان، بندگی و عبادت و عبودیت است. این صریح کلام الهی در قرآن کریم است که می فرماید: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات/۵۶) جن و انس را جز برای پرستش و بندگی خود نیافریدم. پس با این تصریح هدف اصلی آفرینش عبادت دانسته شده است. اما سؤالی که مطرح می شود این است که آیا در دوران های پیشین و اقوام گذشته امر پرستش چگونه صورت می گرفته یا چرا بعضی از انسان ها در گذشته به سوی بت پرستی یا ستایش عناصر طبیعت گرایش می یافته اند.

شور دینی، مبتنی بر شعور دینی است و شعور دینی بعدی اصیل و ریشه دار در وجود آدمی است که نمی توان آن را نادیده گرفت. بسیاری از فیلسوفان و متکلمان به صراحت، بر اصیل بودن حس پرستش و دین ورزی آدمی مهر تایید نهاده اند. بدین سان نیایش بخشی از ساختار وجودآدمی است. همین بافت مستقیم حضوری است که او را به نیایش و تضرع در آستان حق فرا می خواند. نیایش در عمق جان او ریشه دارد نه اینکه حاصل ترس و جهل او در برابر سیل و طوفان و زلزله و بلایای طبیعی باشد.

متکلمان، عارفان و پدیده شناسانی چون شلایرماخر، به ویژه رودولف اتو ، نیایش و میل پرستش در آدمی را زاییده شعور به «مخلوقیت» او می دانند. آن جا که آدمی در می یابد موجودی است مخلوق و الوهیتی در کار است که خود را به گونه های مختلف جلوه گر می سازد، میل به ارتباط و عطش رسیدن و وصول به آن «مطلقاً دیگر» ( The wholly other) یا « نومنیوس» در او بیدار می شود.

دین شناسان غربی اعتقاد دارند که پرستش در بشر ازپرستش سنگ، چوب، خورشید، ماه، آب، آتش وحیوانات گوناگون به عنوان معبود و مسجود شروع شده تا ارباب انواع مختلف تکامل یافته و سرانجام به پرستش خدا رسیده است.

بسیاری از تاریخ نویسان که تاریخ ادیان می نویسند معتقدند که پرستش بشر در ابتدا از پرستش همین بت یا پدر خانواده شروع شد و از کوچک ها شروع شد به طوری که از خدای خانواده به خدای قبیله و از آن به خدای مملکت و… رسید و بشر در این سیر تصاعدی به خدای یگانه رسید.

قرآن بر عکس این نظر سر چشمه همه ستایش ها را در توحید و پرستش خدای یگانه می داند. قرآن می گوید ابتدا پرستش خدای یگانه بوده است و انحراف از پرستش خدای یگانه منجر به بت پرستی یا شرک شده است.

مرتضی مطهری عقیده دارد از نظر برخی از دانشمندان مانند ماکس مولر بشر ابتدا موحد و یگانه پرست بوده و خدای واقعی خویش را می پرستیده است. پرستش بت یا ماه یا ستاره یا انسان از نوع انحراف هایی است که بعداً رخ داده؛ یعنی بشر چنین نبوده است که پرستش را از بت یا از انسان مخلوقی دیگر آغاز کرده باشد و تدریجاً با تکامل تمدن به پرستش خدای یگانه رسیده باشد. حس پرستش که احیاناً به حس دینی تعبیر می شود در عموم افراد بشر وجود دارد.

مطهری درباره نیاز انسان به پرستش می گوید:

یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل ترین ابعاد وجود انسانها حس نیایش و پرستش است. مطالعه آثار زندگی بشر نشان می دهد که در هر زمان و مکانی که بشر وجود داشته نیایش و ستایش هم وجود داشته است. پیامبران پرستش را نیاوردند بلکه نوع پرستش را به بشر آموختند و دیگر اینکه از پرستش غیر ذات یگانه (شرک ) جلوگیری به عمل آوردند.

عمق و اصالت گرایش انسان به پرستش معبود را می توان از استواری و عظمت بناهایی که در طول تاریخ برای پرستش گری بنیان گردیده دریافت. زیرا بشر خود درخانه کلوخین زندگی می کرده ولی کلیساها، کنیسه ها و مساجد و یا هر عمارت دینی را به بهترین وجه ساخته است و جنگهای سختی را در حمایت از معبود و مسجود خود تحمل می نموده است.

انسان از خود می پرسد چه چیز را و چگونه پرستش کند؟

طبعاً به عقل خود رجوع می کند همانگونه که حضرت ابراهیم (ع) به هنگام مواجهه با ماه پرستان، با آنان اظهار همراهی کرد و چون ماه ناپدید شد آن را عقلاً فاقد قابلیت خواند و سپس به خورشید روی آورد و به ظاهر نسبت به آن، اظهار علاقه نمود زیرا که بزرگتر و درخشنده تر بود و وقتی خورشید غروب کرد از آن نی

اشتراک بگذارید:


پرداخت اینترنتی - دانلود سریع - اطمینان از خرید

پرداخت و دانلود

مبلغ قابل پرداخت 3,000 تومان
عملیات پرداخت با همکاری بانک انجام می شود
کدتخفیف:

درصورتیکه برای خرید اینترنتی نیاز به راهنمایی دارید اینجا کلیک کنید


فایل هایی که پس از پرداخت می توانید دانلود کنید

نام فایلحجم فایل
niyayesh-dar-adabiyat_336529_1049.zip401.7k





پکیج استثنایی و بی نظیر 118 عددی اقدام پژوهی درقالب ورد و قابل ویرایش

پکیج استثنایی و بی نظیر 118 عددی اقدام پژوهی  درقالب ورد و قابل ویرایش قابل توجه فرهنگیان و دفاتر خدمات  کامپیوتری و کافی نت ها این پکیج متشکل از 118 عدد گزارش اقدام پژوهی می باشد که در تمامی مقالات فرمت های مورد نیاز رعایت شده است.مشابه این مجموعه با قیمت های بسیار بیشتری در اینترنت به فروش می رسد.که ما آن را با قیمت مناسب در اختیار شما مشتریان گرامی قرار می دهیم. اقدام پژوهی های حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش ...

توضیحات بیشتر - دانلود 50,000 تومان

دانلود با لینک مستقیم

بررسی آرایه های ادبی در متون و اشعار مانوی

اختصاصی از کوشا فایل بررسی آرایه های ادبی در متون و اشعار مانوی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

بررسی آرایه های ادبی در متون و اشعار مانوی


بررسی آرایه های ادبی در متون و اشعار مانوی

 پایان نامه کارشناسی ارشد ادبیات

گرایش فرهنگ و زبان های باستان

110 صفحه

چکیده:

مانی در سال 215 میلادی در بابل از پدر و مادری ایرانی به دنیا آمد. او پس از ادعای دریافت وحی در دو مرحله، یکی در سن 12 سالگی و دیگری در سن 24 سالگی؛ خود را آخرین فرستادة خداوند نامید و به­ خود لقب " خاتم ­النبیین" داد. مانی برای ترویج دین خود به ­ایران و چند کشور دیگر سفرکرد. در ایران از شاپوراول اجازه ­گرفت و تا زمان بهرام­ اول بدون هیچ­گونه مشکلی به ­ترویج دین خود پرداخت. دین مانی ترکیبی از آموزه ­های ادیان مسیحی، زرتشتی و گنوسی است که او آن را در قالب اسطوره به ­شعر و نثر بیان­ کرده ­است. سرود نامه ­­ها، بخش عمده ­ای از ادبیات مانوی را تشکیل می­دهند که از مهم­ترین آنها انگدروشنان (روشنی ­های کامل) و هویدگمان (نیک­بختی برای ما) و مهرنامگ(سرودنامه) می­باشد. همچنین داستان­های تمثیلی قسمت مهمی از ادبیات مانوی را به­خود اختصاص­ می­دهند که در پس آن داستان­ها، عقاید دین مانی نهفته ­است. مانی شاعر توانایی بود و در اشعار خود از تشبیهات زیبا و استعاره و کنایه ­های بدیع بهره ­می­برد. متون و اشعار مانوی از جنبه ­های زیادی همچون ساخت دستور زبان، ترجمه، ریشه­ شناسی و وزن شعری بررسی شده و کتاب­های ارزشمند فراوانی در این زمینه ها نوشته ­شده ­اند. امّا زیبایی این متون و اشعار از نظر ادبی چندان مورد توجه قرارنگرفته ­است. در این پایان ­نامه سعی­ شده که بازتاب اندیشه­ های مانی در اشعار او مورد تجزیه و تحلیل قرارگیرد و این نکته روشن شود که آیا اساساً مانی و مانویان از ادبیات به ­عنوان وسیله ­ای جهت تبلیغ دین خود استفاده می­کردند. که این امر با مطاله و بررسی کتاب­های به­روز نویسندگان صاحب­ نام این رشته و نیز مقالات جدید اساتید ایرانی و غیر ایرانی انجام ­شد و در نهایت نگارنده را به این نتیجه رساند که مانی با بهره ­گیری از واژگانی خاص در قالب آرایه ­های ادبی (بخصوص کنایه، تشبیه و استعاره) دین خود را تبلیغ می­کرده ­است.

کلید واژه : مانی، آرایه­ های ادبی، شعر


دانلود با لینک مستقیم

بررسی محتوایی اشعار شاعران شاخص انقلاب اسلامی

اختصاصی از کوشا فایل بررسی محتوایی اشعار شاعران شاخص انقلاب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

بررسی محتوایی اشعار شاعران شاخص انقلاب اسلامی


بررسی محتوایی اشعار شاعران شاخص انقلاب اسلامی

پایان نامه کارشناسی ارشد ادبیات

146 صفحه

چکیده :

از آنجا که شعر انقلاب جزء پیکره‌ی اجتماع محسوب می شود، به شدت تحت تاثیر تنش ها و رویدادهای سیاسی و اجتماعی قرار دارد، بنابراین محتوای اشعار شاعران انقلاب شامل مواردی است که به نوعی به انقلاب، اجتماع و دیگر وابسته های آن مربوط می باشد و چون رویکرد انقلاب اسلامی، یک رویکرد دین محور و خدایی است و بر مبنای معنویت شکل گرفته و تکامل یافته است، لذا بخش اعظم درون مایه‌ی اشعار شاعران انقلاب به آموزه ها و تعالیم اسلامی، شخصیت های بزرگ، نظیر پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع)، واقعه ی عاشورا و ادبیات پایداری اختصاص دارد. از طرف دیگر، مباحثی چون انقلاب اسلامی، شخصیت های برجسته‌ی انقلاب، مناسبت ها، اتفاقات و حوادث مهم آن بخش دیگری از اشعار این شاعران را در برمی گیرد. در کنار این مباحث، شاعران کم و بیش از عشق – البته عشق سماوی –عرفان، میهن پرستی و آزادی نیز گفته اند که قابل توجه و تأمل هستند. اگرچه بعد از انقلاب اسلامی، شاعران بسیاری در مورد انقلاب ، اهداف و رسالت آن شعر سروده اند، اما اشعار شاعران انتخابی برای این پایان نامه از کلیّت بیشتری برخوردار می باشند . تقریبا تمامی اشعارشان در زمینه ی انقلاب اسلامی سروده شده است؛ و به نوعی پروده‌ی انقلاب و باورها و اصول یا مبانی اعتقادی آن هستند..

واژه های کلیدی:شاعر انقلاب، شعر انقلاب،محتوا


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه بررسی و مقایسه اومانیسم در اشعار صلاح عبدالصبور و عائشه تیموریه

اختصاصی از کوشا فایل پایان نامه بررسی و مقایسه اومانیسم در اشعار صلاح عبدالصبور و عائشه تیموریه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه بررسی و مقایسه اومانیسم در اشعار صلاح عبدالصبور و عائشه تیموریه


پایان نامه بررسی و مقایسه اومانیسم در اشعار صلاح عبدالصبور و عائشه تیموریه

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:158

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته زبان و ادبیات عرب ( M.A )

فهرست مطالب:
عنوان                                                                                                                        صفحه
چکیده ...............................................................................................................................................       1
مقدمه ...............................................................................................................................................        2
فصل اول : کلیات تحقیق
1-01 بیان مسئله ..................................................................................................................................  5
1-02 سوالات تحقیق ..........................................................................................................................  5
1-3 0 فرضیه های تحقیق ....................................................................................................................... 6   
1-04 اهداف تحقیق ............................................................................................................................ 6
1-05 پیشینه تحقیق .............................................................................................................................. 7
1-06 روش کار  تحقیق ........................................................................................................................ 7
فصل دوم : اوضاع سیاسی ،  اجتماعی ، اقتصادی و ادبی مصر در قرن نوزدهم و بیستم میلادی
2-01اوضاع سیاسی مصر و تحولات حکومتی آن در قرن نوزدهم و بیستم  ................................................ 9
2-02اوضاع اجتماعی مصر در عصر عبدالصبور و عائشه تیموریه................................................................ 12
2-03اوضاع اقتصادی مصرو تحولات صنعتی در عصر دو شاعر ................................................................. 14
2-04 اوضاع ادبی مصر در عصر دو شاعر  ............................................................................................... 15
2-4-1 0 ادبیات و شعر معاصر عربی در قرن نوزدهم و بیستم  ................................................................. 16
2-4-2 0  شعر مصر در قرن های نوزدهم و بیستم میلادی ....................................................................... 17
2-4-3 0  نهضت نوگرایی در شعر........................................................................................................... 18
فصل سوم : شرح حال صلاح عبدالصبور و عائشه تیموریه
3-01 صلاح عبدالصبور ........................................................................................................................ 21
3-1-1 0  گذری بر زندگی صلاح عبدالصبور ......................................................................................... 21
3-1-2 0  اعتقادات صلاح عبدالصبور ..................................................................................................... 23
3-1-3 0  جایگاه ادبی صلاح عبدالصبور  .............................................................................................. 27
3-1-4 0  آثار شعری صلاح عبدالصبور................................................................................................ 27
3-1-5 0  مرگ صلاح عبدالصبور  ........................................................................................................ 30
3-2 0 عائشه تیموریه.............................................................................................................................. 31
3-2-01 گذری بر زندگی عائشه تیموریه ............................................................................................... 31
3-2-02 افکار و عقاید عائشه تیموریه..................................................................................................... 33
3-2-3 0  جایگاه ادبی عائشه تیموریه ................................................................................................... 37
3-2-4 0  آثار شعری عائشه تیموریه  .................................................................................................... 37
3-2-5 0  خصائص نثری عائشه تیموریه در خلال آثارش ....................................................................... 39
3-2-6 0  مرگ عائشه تیموریه ............................................................................................................. 42
فصل چهارم : بررسی معنا و مفهوم اومانیسم و سیر تاریخی آن  
مقدمه ................................... ................................................................................................................. 44
4-1 0 اومانیسم...................................... ............................................................................................... 45
4-02 دو نظریه درباره اومانیسم............................................................................................................... 46
4-3 0  اومانیسم و سیر تاریخی آن........................................................................................................... 47
4-4 0 اومانیسم و انسان گرایی در ادبیات عرب ...................................................................................... 50
4-5 0  انسان گرایی در شعر .................................................................................................................. 51
فصل پنجم : مقایسه و بررسی وجوه اشتراک و افتراق مضامین اومانیسم در اشعار عبدالصبور و عائشه تیموریه
5-01 وجوه اشتراک مضامین اومانیسم در اشعار عبدالصبور و عائشه تیموریه.............................................. 56
5-1-1 0  تجرد و خانواده....................................................................................................................... 57
5-1-2 0  عشق..................................................................................................................................... 60
5-1-3 0  مرگ یا زندگی............... ....................................................................................................... 63
5-1-4 0  صبر یا شکوه از مصائب روزگار  ............................................................................................ 69
5-1-5 0  اجتماع یا فردیت.................................................................................................................... 73
5-2 0  وجوه افتراق مضامین اومانیسم در اشعار عبدالصبور و عائشه تیموریه ............................................. 78        
5-2-1 0  ایمان یا انکار........................................................................................................................ 78
5-2-2 0 انسانیت یا شرارت....................................................................................................................84
5-2-3 0  در پی رسیدن به سعادت یا رسیدن به پوچی ........................................................................... 87
5-2-4 0  فقر یا رفاه اجتماعی............................................................................................................... 91
5-2-5 0 حزن یا نشاط باطنی ................................................................................................................ 94
5-2-6 0  ظلم یا عدالت اجتماعی .......................................................................................................... 98
فصل ششم : بررسی صناعات ادبی در اشعار عبدالصبور و عائشه تیموریه
مقدمه ................................................................................................................................................... 106
6-1 0 بلاغت تشبیه ............................................................................................................................. 106
6-2 0  بلاغت استعاره ......................................................................................................................... 108
6-3 0 تشبیه در اشعار اومانیسمی عبدالصبور و عائشه تیموریه ................................................................ 110
6-3-1 0  تشبیه در اشعار اومانیسمی صلاح عبدالصبور  ........................................................................ 110
6-3-2 0  تشبیه در اشعار اومانیسمی عائشه تیموریه ............................................................................. 114
6-4 0 استعاره در اشعار اومانیسمی عبدالصبور و عائشه تیموریه ............................................................. 121
6-4-1 0 استعاره در اشعار اومانیسمی صلاح عبدالصبور  ....................................................................... 121
6-4-2 0 استعاره در اشعار اومانیسمی عائشه تیموریه ............................................................................ 129
نتیجه گیری و پیشنهادات ...................................................................................................................... 136
ملخص البحث ...................................................................................................................................... 140
منابع و مآخذ  ...................................................................................................................................... 143
فهرست اعلام  ........................................................................................................................................149
چکیده انگلیسی .........................................................................................................................................II    


چکیده  
     اومانیسم یکی از بارزترین موضوعات شعری در عصر معاصر است که توجه شاعران و نویسندگان بسیاری را به خود جلب نموده است . در میان شاعران معاصر صلاح عبدالصبور و عائشه تیموریه در این زمینه از شهرت بسزایی برخوردارند . صلاح عبدالصبور درسال 1931 م در زقازیق مصر دیده به جهان گشود. وی تقریباً در باب تمامی اغراض شعری هنرورزی کرده است ؛ اما در خصوص دغدغه های بشری و تمایل به انسان گرایی ، دقت نظر ویژه دارد . او در اشعار اومانیسمی خویش از سختی ها و درد و رنج های زندگی سخن می گوید و در پایان دچار یأس و اندوه می شود ؛ زیرا امید و سعادت را نمی یابد . اما عائشه تیموریه ، از پیشوای نهضت ادبیات بانوان مصر بود که درسال 1840 م در قاهره متولد شد . وی در زمینه ی اشعار اومانیسمی ابیات فراوان ؛ اما پراکنده ای دارد که در دیوان و مجموعه اشعار وی به چشم می خورد و در نوع خود کم نظیر است . عائشه معتقد است که سعادت انسان در گرو حسن اخلاق و نگهداری و صیانت از نفس است و از سوی دیگر برترین عامل سعادت انسان را پناه بردن به خداوند می داند . اومانیسم در ابیات هر دو شاعر ، گاه در یک مضمون مشترک چون خانواده ، عشق ، مرگ و زندگی ، شکوه از مصائب روزگار همراه می شوند و گاه یکی از دو شاعر مضامینی را بر می گزیند که دیگری کمتر بدان پرداخته است یا در آن اختلاف نظر دارد . از این رو عبدالصبور نسبت به عائشه بیشتر به مسأله ی درد و رنج انسان ، مشکلات عصر حاضر ، فقر اجتماعی و ... پرداخته است حال آن که تیموریه توجه کمتری به این مسائل داشته است و درد و رنج و دغدغه ی او بیشتر ناشی از مشکلات و دردهای شخصی اوست .
کلید واژه : صلاح عبدالصبور ، عائشه تیموریه ، اومنیسم ، یأس و امید  

مقدمه
     سپاس خدایی که خورشید درخشان بلاغت را از مطلع روشن عبارات آشکار ساخت و شاخه ی فصاحت پر بار را با محسنات نیکو بهره مند ساخت . او را می ستایم که جادوی بیان را بر قلب ها مستولی ساخت و به واسطه ی ادبیات ، عقل را مسحور کرد .
آدمی و اموری که حول دغدغه و مشکلات وی می گردد همواره در طول تاریخ ذهن بشری را به سمت و سوهایی رهنمون می سازد که در پی راهی برای رهایی از آن متوسل به نیرویی ماوراء تصور انسان می گردد و آن نیرو چیزی جز قادر مطلق نمی باشد .
     در این باب با واژه اومانیسم برخورد می کنیم که به معنای انسان گرایی یا انسان مداری است ؛ اما در باب معنای اصطلاحی آن ، چنان تنوعی وجود دارد که برخی از اندیشمندان گفته اند : واژه ی فلسفی اومانیسم ، همانند سایر اصطلاحات فلسفی که دوره های موازی ، تاریخی عقلی و کاربردی عمومی دارند ، از تنوع فراوانی تعاریف رنج می برد ، تعاریفی که وقتی آن ها را یک جا و در کنار هم لحاظ می کنیم ، به نظر می آید که هیچ فردی را نمی توان یافت که اومانیست نباشد . واژه ی اومانیسم ، ناظر به مجموعه ای از مفاهیم در باب طبیعت ، ویژگی های معرِّف ، نیروها ، تعلیم و تربیت و ارزش های افراد بشری است .
   اما اومانیسم معنای عام و متداول نیز دارد که فراتر از یک جنبش ادبی – هنری بود ، بلکه عبارت است از ، یک شیوه ی فکری و حالت روحی که شخصیت انسان و شکوفایی کامل وی را بر همه چیز مقدم می شمارد ، و عمل موافق با این حالت و شیوه ی فکر . این معنا از اومانیسم ، یکی از مبانی و زیر ساخت های دنیای جدید به شمار می آید .
     اومانیسم در عصر معاصر در میان شاعران گسترش یافت . در این عصر که دوره ی مهم و طلایی در ادبیات عرب محسوب می شود شاعران در باب مضامین اومانیسمی هنرنمایی کردند که از جمله آن ها می توان به صلاح عبدالصبور و عائشه تیموریه اشاره کرد . مضامینی که این دو شاعر بیشتر بدان پرداخته اند حزن و اندوه ، سختی ها و مصائب روزگار ، فقر اجتماعی ، تنهایی و غربت ، ظلم و ستم حکومت حاکم ، رهایی از پوچی و رسیدن به سعادت می باشد .
     نوشتار حاضر مقایسه ای است میان صلاح عبدالصبور و عائشه تیموریه در خصوص مضامین اومانیسم که از پنج فصل تشکیل شده است . فصل اول در برگیرنده ی کلیّات تحقیق است ، و فصل دوم به بررسی اوضاع سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و ادبی عصرشان پرداخته شده است ، و فصل سوم زندگی نامه و احوال شعری دو شاعر بیان گردیده است ، و فصل چهارم به بررسی معنا و مفهوم اومانیسم و سیر تاریخی آن  پرداخته است ، و فصل پنجم به بررسی و مقایسه ی اشتراک و افتراق مضامین اومانیسم در اشعار هر دو شاعر مذکور پرداخته است ، و فصل ششم که فصل پایانی می باشد  به بررسی برجسته ترین صناعات ادبی در اشعار اومانیسمی عبدالصبور و تیموریه اختصاص یاقته ایت تا بدین وسیله میزان مهارت شاعران را در این زمینه به نمایش بگذارد . این فصل نیز از دو بخش تشکیل شده است ، در بخش اول تشبیه و در بخش دوم استعاره در اشعار آن دو مورد بررسی قرار گرفته است .


دانلود با لینک مستقیم