انسانیت و جرائم علیه آن
دکتر رضا نوربها
مقدمه
به تازگی در فرانسه مردی در زندان مرد که متهم بود چهل و چند سال پیش به مدت دو سال عامل کشتار, شکنجه و قتل عام اهالی لیون بوده است. یک آلمانی اصیل برخاسته از رایش سوم و غرق شده در تخیلات و اوهام ناسیونال سوسیالیسم آلمان و ابر مرد هیتلر یکی از هزاران عوامل تفکر افراطی و جاه طلبانه رایش و خود یکی از دهها قربانیان شیفته رژیمی که سوداگری مرگ دیگران را تبیلغ می کرد و مدعی سردمداری و سروری عالم بوده, مردی که به هنگام پیروزی فراموش کرده بود که زمان فراموش نمی کند و به دنبال سالها انتظار در سن هقتاد و چند سالگی در پپشت دیوارهای زندان حبابهای تخیلات او را مرگ نابود کرد, و باز به تازگی گفتگو از کسان دیگری که نه در قفس زندان بلکه بر مسند قدرت, متهم به تجاوز به انسان و حریم انسانیت اند.
اینکه در عصر ما یکیابر دیگر جرایم علیه انسانیت مطرح می شود: بمبارانهای شیمیایی مردم بیگناه وفروریختن بمب بر خانه های مسکونی, کشتارهای دسته جمعی همه نشان از جرایمی هستند که از طرفی می توانند به دلیل برخورد با وجدان جامعه بشری موضوع بحثهای اخلاقی و عاطفی باشند و از طرف دیگر به واسطه قرار گرفتن در محدوده حقوق جزای بین الملل موضوع تحلیلهای حقوقی فراوان گردند که گرچه در قسمت اول بسیار گفته و نوشته شده اما در قسمت دوم لزوم دقت در جنحه های حقوقی واجتماعی آن بیشتر ضروری است.
در حقوق جزای داخلی به جرایم علیه اشخاص توجه فراوان شده است و در مجموعه های قوانین و مقررات جزایی به اینگونه جرایم دقت کرده اند اما جرایم علیه انسانیت در مفهوم خاص خود اصلاحی است که در اساسنامه دادگاه نورمبرگ برای محاکمه جنایتکاران و بزهکاران علیه انسانیت به کار گرفته ده است.
توجه به اینگونه حرایم با دقت در این نکته که انسانیت را در مفهوم شناخت عام بشری مورد آسیب وخدشه قرار می دهد نیاز به تفکری مجدد درمفاهیم جرم از سویی و انسانیت از سوی دیگر دارد, مفاهیمی تقریباً روشن از نظر جرم و مبهم از نظر انسانیت. در وهله اول شناخت این مفاهیم به شکل تجریزی و در وهله دوم ترکبی این دو از نظر آگاهی بر حدود و ثغور جرایم ضروری است.
قسمت اول _ شاخت مفاهیم جرم و انسانیت
قسمت دوم _ حدود و قلمرو جرایم علیه انسانیت
قسمت 1
ناخت مفاهیم جرم و انسانیت
به لحاظ آشنایی با مفهوم جرایم علیه انسانیت در وهله اول باید جرم نه از باب تعریف قانونی که بسیار در آن بحث دشه بلکه از نظر تحلیل روان _ اجتماعی ان بررسی گردد و در ثانی باید مفهوم انسانیت مورد دقت قرار گیرد.
بند اول:
جرم
اعمال انسان تحت تاثیر کششهای درونی و فشارهای بیرونی اتفاق می افتد. غالباً کششهای درونی را به واکنشهای روانی ادمی در قبال کنشهای مختلف تعبیر می کنند و فشارهای بیرونی را به جبرهای پیچیده اجتماعی که انسان را از کودکی در بر می گیرد پیوند می زنند.
این هر دو در تکوین فعل آدمی یا ترک فعل او موثر است. انسان رفتار خود را با توجه به تعادلی که میان آن کششها و این جبرها ایجاد می کند هماهنگ می سازد و یا بهتر بگوییم ناچار از این هماهنگی است چه در غیر این صورت به اصطلاح جرم شناسان حاشیه نشین جامعه می شود و در متن اصلی نقشی پیدا نمی کند, پس از هماهنگی فرد تطبیق به هر دلیل و باوری که باشد. ناهماهنگی در حقیقت عدول آگاه فرد از معیارهاست که اگر در شکلی محدود, متعارف و فاقد لطمه و آسیب (لااقل به ظاهر امر) به جامعه باشد عمل را ضد اخلاقی, مخالف با وجدان و ضد اجتماعی نشان می دهد مشروط بر آنکه جامعه آسیبها را آنچنان جدی تلقی نکند که تنبیه موثر و شدیدی را برای مرتکبین ضروی تشخیص دهد. در صورت اول نکوهش و سرزنش با پند و اندرز پاسخگوی ناهماهنگی است: پدری فرزند دروغگوی خود را سرزنش می کند, معلمی شاگرد تنبل خود را اندرز می دهد و مدیری کارمند فراری از کار را توبیخ می نماید. نه سرزنش پدر, نه اندرز معلم و نه توبیخ مدیر هیچ یک مجازات نیستند گرچه فرزند و شاگر و کارمند هر یک به نوعی بامعیارهای اجتماعی که دروغ را بد می داند, تنبلی را نکوهش می کند و کم کاری را ناپسند می شمارد ناهماهنگی نشان داده اند. اما چنانچه جامعه فراتر از این مسایل به ناهماهنگیهای بنگرد و وجود و حیثیت انسانی را دستخوش آنچنان لطماتی ببیند که پاداش آنها باید به دلیل تجاوز به حریم انسان شدید باشد تنبیه موثری را برای ناهماهنگان در نظر می گیرد که اصطلاحاً این تنبیهات را مجازات می گویند در این صورت عمل فاعل را جرم می نامند و آن را فعل یا ترک فعل قابل مجازات می شناسند. بی آنکه در این تعریف به انگیزه های وقوع جرم اشاره کنند و یا به علتهای آن بپردازند, در این حال جرم در حقیقت ارزشها را دستخوش آسیب ساخته به معیارهای اجتماعی صدمه وارد کرده و موجب گسیختگی علقه های اجتماعی شده است مجازات مجرم تلاشی است برای استقرار تعادلی که با جرم دچار نوسان شده و جامعه انسانی را جریحه دار کرده است و انسانیت در نتیجه این یورش قربانی گردیده است.
بند دوم
انسانیت
انسانیت مصدر جعلی از انسان است, تعریف انسان در وهله نخست جنبه عینی وجود او را متبادر به ذهن می کند و در گام بعدی ذهنیت انسان در ارتباط با مفهوم ذاتی او مشخص می گردد. وقتی با شما در مورد الف صحبت می کند بلافاصله اگر او را بشناسید تصویر خارجی وی در نظرتان مجسم می شود, ادراکات هماهنگ بعدی از شناخت الف تصویر شخصیت او را به دست می دهد این شخصیت جدا از هیات مورد شناسایی شما نیست, بهتر بگوییم جنبه عینی انسان وجود خارجی اوست, آن چیزی که می بینیم و می توانیم لمس کنیم, موجودی که روی دو پا می ایستد, دارای ویژگیهای خاص جمجمه خویش است و به قول فلاسفه وجود متفکر است که با منطق سرو کار دارد.
اما این موجود متفکر و منطقی چگونه به منطق دست یافته و از آن بهره برده است؟ پاسخ را باید در ذهنیت انسان که ناشی از سیستم مغزی اوست جستجو کرد. مغز با دریافت داده های خارج و تنظیم آنها به نحو مطلوب (و البته در شرابطی ممکن و با توجه به عدم اخلال ارگانیسم ) به مرور زمان ذهنیت انسانی را می سازد و این ذهنیت به ارزیابی مسایل و داده ها می پردازد و باز داده های جدید کسب و ارزیابیهای تازه ای به وجود می آید, شرایط روانی و جبرهای اجتماعی ماده قضاوت فرد را نسبت به خود و محیط ایجاد می کنند در حالی که خود این داده ها از محیط و شریاط خاص فرد متاثر شده اند؛ به هر حال ذهنیت با معیارهای مختلفی آشنا می شود و به تدریج معیارهای مشترکی با ذهنیت دیگران پیدا می کند, معیارهای مشترک صرفنظر از تعریف, عمق, بعد, شرایط زمانی و مکانی ونوعشان (که تاثیر هر یک را بدواً تحلیلی و آنگاه ترکیبی می توان بررسی کرد) عناوینی را به خود می گیرند که گرچه در همه عالم به یکسان تفسیر نمی شوند اما به دلیل اشتراک معنوی در جهات مختلف به اشتراک لفظی می رسند. بدین تعبیر انسان در این اشتراک موجودی است متفکر , مسئول , خیر خواه و نه موجودی فاقد تفکر, بی بند و بار و طالب شر و بدی, چنین موجودی در مورد مسایل به تعمق می نشیند, خود را در قبال خود, خداوند و دیگران مسئول می شناسد به ارزشهای فردی خود و دیگران احترام می گذارد, ستمگری را نفی می کند و ستمکشی را تحقیر می نماید, آزادی را دوست دارد و خیر را برای خود و دیگران جستجو می کند, شرور نیست و پلیدی را نمی پسندد و خلاصه علیرغم تفسیرهای موسع این مفاهیم از ناحیه پردازان, در حد توان خویش و با توجه به استعمال این مفاهیم در مواضع عرفی خود (چه در یک جامعه معین و چه در جوامع مختلف) سعی می کند تا انسان باشد و انسانی فکر کند. انسان بودن و انسانی فکر کردن و یا به تعبیر دیگر انسانیت با وجود تفسیر پذیری مفاهیمی تازه نیستند. بدیهی است فرهنگ جوامع مختلف تعاریف کم و بیش متنوعی از انسانیت می دهند, اما همچنانکه گفته شد وجوه مشترک این تعاریف در آن حد متعارف و منطقی قابل رویت است که بتوان تعریفی از انسانیت داد و آن را جلوه پسندیده کششهای متعالی آدمی به سوی کمال شناخت. مقصود از این کششهای متعالی مجموعه داده های مورد قبول متعارف اخلاقی اکثریت جوامع انسانی است بی آنکه موارد استثنایی نادیده انگاشته شود. انسانیت در این تعریف سخن شیرین و جذابی برای خوشامد دیگران نیست, واقعیت جاندار زمانه و گویای سیر آدمی به سوی کمال است. شتابان از کنار آن گذاشتن و دل به نام آن خویش داشتن بی آنکه سر در قدمش نهادن و عبادتش کردن, آرام آرام به قربان فرستادن اوست, کاری که در زمانه ما به آسانی انجام می پذیرد, به سادگی فروریختن دیواری و شکستن شیشه ای.
قسمت 2
حدود قلمرو و جریام علیه انسانیت
رفتارها و روابط انسانی افراد در جامعه غالباً بر دو محور رفتارهای عاطفی و روابط حقوقی دور می زند. انسان در رفتارهای عاطفی خود نسبت به دیگران محبت می ورزد, مهربانی می کند, خشمگین روابط افراد از این حیث است؛ اما انسان با دیگران روابط حقوقی نیز ایجاد می کند, خانه ای نی خرد یا می فروشد, بستانکار و بدهکار می گردد و نیز اعمالی انجام می دهد که گاه عنوان جرم می گیرد و برای آن مجازات تعیین می شود. این روابط که به هر حال چندان جدا از روباط دسته اول نیستند اگر در قالبهای مشخص حقوقی قرار گیرند روابط حقوقی افراد را معین می کنند. این روابط هم می توانند موضوع بحث در حقوق داخلی باشند و هم در حقوق بین الملل. مطالعه در حقوق داخلی در زمینه این روابط غالباً ساده تر است زیرا مقررات داخلی بیشتر مدون و قابلیت اجرایی آنها زیادتر است در حالی که در حقوق بین الملل قواعد و مقررات به دلیل عرفی بودن آنها دستخوش تعبیرها و تفسیرها طبق سلایق مختلف دولتها, مقتضیات و اوضاع و احوال می گردد. بدین لحاظ قلمرو و جرایم علیه انسانیت در حقوق داخلی با آنچه در حقوق بین الملل با آن برخورد می شود تفاوت دارد.
بند اول
قلمرو جرایم علیه انسانیت در حقوق داخلی
در حقوق داخلی بحثی از انسان و انسانیت نشده است ولی تجاوز به حریم انسانیت با ایجاد قواعد و مقرراتی که ارزشهای انسانی را حراست کنند مدنظر قرار گرفته است.
احترام به تمامیت جسمی و روانی فرد و همچنین حیثیت, آبرو, مال و ناموس او به عنوان ارزشهای شناخته شده در جوامع مختلف به اشکال گوناگون مورد توجه قرار گرفته است, همچنین احترام به تعهدات و قراردادهای ناشی از روابط افراد چنانچه بر مبنای قانونی و صحیح تنظیم گردیده باشند میزان ارزش در جامعه هستند.
مساله ارزش را معیارهای اجتماعی مشخص می کند که البته این معیارها نمی توانند دور از زیربنیادهای جسمی و روانی افراد باشند. جایگزینی در گروه و در اجتماع معیار اجتماعی است, اما افراد دارای هوش بیشتر و ادراک دقیقتر ساده تر به این جایگزینی می رسند. البته خصوصیات این ارزشها در ارتباط باساختارهای روانی_ اجتماعی جوامع مختلف تفاوتهایی گاه اندک و گاه چشمگیر دارد. ولی به هر حال چون هر جامعه ای با ارزشهای خاص خود زندگی می کند لذا معیارها را باید حسب مقتضیات و تحولات کمی و کیفی آن جامعه سنجید . بحث در ارزشها به شناخت نسبی جامعه می انجامد, اما در جمع می توان گفت علیرغم گونه گونی جوامع مختلف, نژادهای متنوع و اندیشه های متفاوت, انسان در کلیاتی مفاهیم ارزشها را یکسان تلقی می کند. انسان در آینه بزرگ انسانیت با قضایا به نحو منصفانه تری برخورد می کند ود رغیر آن راه جدول در پیش می گیرد. تجاوز به این ارزشهاست که در حقوق داخلی عنوان جرم می گیرد و برای آن مجازات یا قادامات تامین تعیین می گردد و آسیب پذیری اجتماعی را محدود می کند اما این قوانین بیشتر ناظر برفرزند نه بر اجتماع. در قوانین جزایی آسیب به جان پاداشی سخت دارد, تجاوز به مال افراد مجازاتهای شددی طلب می نماید وهتک حیثیت و آبروی افراد با کیفرها یمناسب جبران می گردد. در این جرایم علی الاصول وجدان اجتماعی به شکل محدود آسیب می بیند, جامعه گاه حتی از وقوع اینگونه جرایم آگاه نمی شود و تنها از طریق رسانه ها یگروهی و یا افواهی از جرایم مطلع می گردد. به طور خلاصه تاثیر این جرایم به ظاهر بیشتر در روابط متقابل شاکیان و مدعیان خصوصی و متهم یا متهمان است و عکس العملهای اجتماعی در قبال اینگونه جرایم با گذشت شاکیان و یا مجازات متهمان پایان می پذیرد. اما در قلمرو حقوق بین الملل مساله تفاوت دارد.
تعداد صفحه :18
اثبات جرائم منافی عفت از نگاهی دیگر
ر قانون مجازات اسلامی برای اثبات بعضی از جرائم منافی عفت، به وجود دلایل خاص قانونی منوط شده است. چنانچه آن دلایل قانونی خاص وجود نداشته باشد، عمل منافی عفت ارتکابی قابل اثبات نخواهد بود. وجود این روش سبب میشود تا در بسیاری از موارد بزه ارتکابی قابل اثبات نباشد، زیرا تحصیل دلایل مورد نظر قانونگذار یا به سهولت امکان نمییابد یا اساساً امکانپذیر نیست. در نتیجه حقوق قربانیان جرم و شکات خصوصی در جرائم منافی عفت تضییع میگردد و جامعه نیز در معرض ارتکاب جرائم مهم منکراتی قرار میگیرد. در این مقاله جرائم منافی عفت، ادله اثبات دعوی جزائی و دلایل خاص جرائم منافی عفت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و سعی شده که راهکارهای عملی موجود برای رهایی از این نارسائیها مورد شناسایی قرار گیرد تا شاید در پرتو آن بتوان قربانیان جرائم منافی عفت را یاری نمود که بتوانند از حقوق قانونی و مشروع خود دفاع کنند.
اشـاره:
«جرائـم منافـی عفـت» بـه جـهت تعـرض بـه حـیات مـادی و معـنوی انسـانها از اهـمیت خاصـی برخـوردار است. در راسـتای مـبارزه بـا این جرائـم، جامـع بودن ادلـه ثبـات نقـش به سزائـی ایفـا مینمـاید. ایـن مقالـه به ارزیـابی «ادلـه اثبات جرائم منـافی عفـت» پرداختـه است که حـاوی نکات مهـم و قابـل تأمـل میباشـد۶۱۴۸۶ در این مجال فرصـت را مغتنم دانـسته و صاحـبنظران فقهـی و حقـوقی را به هـماندیشی، نقـد و نظـر و ارائـه راهکـار نسبـت بـه موضوع مطـروحـه بـا توجـه به توانمندی فقـه پویـای شـیعه دعوت مینمـاییم.
کشف جرم از راههای اصولی و متقن یکی از مهمترین کارهای دادگاه بعد از گرفتن مجرم است. هرچه کشف جرم از راههای علمی، قانونی و اصولی انجام شود هم نسبت به مجرم احقاق حق میشود و هم تأثیر تربیتی و اجتماعی مجازات از بین نمیرود؛ چون حکومت با اعمال مجازات برای مجرم هدف تربیت، اصلاح و پیشگیری از مجرم شدن افراد دیگر جامعه را دارد. قبل از اعمال مجازات، کشف جرم مجرم از مهمترین مراحلی است که هر مجرمی باید آن را طی نماید. در این حال جرمهای که به نحوی با عرض و آبروی انسانها مرتبط است و غالباً این جرمها را انسانها از یکدیگر مخفی میکنند، اثبات آن بسیار سخت میباشد. به همین دلیل در شرع مقدس اسلام نسبت به این نوع جرائم حساسیت بیشتری اعمال شده است. البته گروهی معتقدند هدف شارع مقدس از محدود نمودن راههای اثبات جرم در اینگونه اعمال، عدم اثبات این جرمها بوده است. زیرا با اثبات اینگونه از جرمها فقط تجری انسانها نسبت به حدود الهی اثبات میشود و با عدم اثبات آن فساد و فحشا توسعه نمییابد. اگر این هدف را بپذیریم که شاید تا حدی هم درست باشد. اما عدم اثبات اینگونه از جرائم منافی عفت میتواند مجرم را در حصن عدم اثبات جرم قرار دهد و میداند هرچه این اعمال زشت را انجام دهد میتواند با عدم اقرار و عدم شهود از قانون بگریزد. عدم اجرای قانون میتواند منجر به رواج انواع انحرافها و فسادها در جامعه شود. لذا برای پیشگیری از انحراف در جامعه و اجرای قانون و عدالت برای همگان ضروری است که برای «اثبات جرائم منافی عفت» راههای دیگری نیز که مورد تأیید شارع و فقه باشد بهره گرفته شود. این مقاله از سه بخش جرائم منافی عفت، ادله اثبات دعوی جزائی و دلایل خاص جرائم منافی عفت، تشکیل شده است.
جرائم منافی عفت
تعریف
مقنن در قانون تعریفی از «جرائم منافی عفت» ذکر نکرده است �۶۱۵۳۱�۶۱۴۸۹�۶۱۵۳۳ و حتی ضابطه و معیار خاص قانونی نیز ارائه نداده است تا بر آن مبنا بتوان جرائم منافی عفت را شناخت. در نتیجه عناصر کلی تشکیل دهنده این نوع جرمها مشخص نیست. قانونگذار به جای این که جرائم منافی عفت را تعریف نماید تا مصادیق آن معلوم شود، مصادیق را احصا کرده است تا تعریف آن مشخص گردد. این روش راتعریف به مصداق مینامند وآن غیر از تعریف کلی، جامع و مانع میباشد که مطلوب اهل علم بوده و کاربرد فراوان دارد. به علاوه احصا مقنن حصری نبوده و تمثیلی میباشد.
روش قانونگذار سبب شده است تا در قوانین موضوعه این نوع جرمها یک جا و تحت یک عنوان تدوین نگردد که با یک نگاه اجمالی بتوان آنها را تشخیص داد و کلیه مصادیق آن را شناخت. در نتیجه برای یافتن مصادیق جرائم منافی عفت، در هر مورد باید به قانون مراجعه نمود و حکم مسئله را آموخت.
تعیین دقیق مصادیق جرائم منافی عفت با قاضی است. با توجه به مجازاتهای سنگینی که درباره بسیاری از جرائم منافی عفت مقرر میباشد و با عنایت به این که در جامعه کنونی برداشتهای مختلف و متفاوتی از این نوع جرائم وجود دارد. بهتر بود که قانونگذار کلیه جرائم منافی عفت را با دقت تعیین و مـعرفی میکرد و آنـها را حـصری اعـلام مینمود یـا لااقـل ضابطهای ارائـه میداد تـا به کـمک آن بـتوان این نـوع جـرائم را شناخت. بـدیهی است اتـخاذ این روش میتوانست بر بـسیاری از ناهـماهنگیهای مـوجود در ایـن رهـگذر پـاسخ دهـد. لـذا بـا عنایت به اصل قانونی بودن جرائم و مـجازاتها که مـورد احترام جـوامع بـشری اسـت و بـا فـقدان نـص خـاص، جـرم دانـستن بعضی از اعـمال مـنافی عفت محل تردید است. اعـمالی مـانند «صـنمپرستی»�۶۱۴۷۲«مـبدل پـوشی»، «پـوشیدن لـباس جـنس مـخالف» «حـیوان دوسـتی»، «حیوانبازی»، «بچهبازی»، «عورت نمایی»، «نظربازی جنسی» یا «چشمچرانی»، «خودآزاری جنسی»، «استمنا»، «پیردوستی» و ... از قلمرو کیفری خارج میباشند. حتی اعمالی مانند «ازاله بکارت»، «روسپیگری»، «اعاشه از عواید فحشا زنان»، «واداشتن افراد و جوانان به شهوترانی» و... عنوان کیفری خاصی ندارد. مراجع قضایی این گونه اعمال را در بعضی موارد از مصادیق فعل حرام دانسته و بر آن مبنا برای مرتکبین مجازات تعیین میکنند. البته از نظر علمی و با توجه به لزوم تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق، عملکرد محاکم قضایی روش مطلوبی به نظر نمیرسد. زیرا این روش با اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها و تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق که مورد حمایت همه جانبه حقوق بشری و نیز مورد حمایت شرع است نادیده گرفته میشود.
با این وجود روش قانونگذار از خیلی جهات مطلوب به نظر میرسد؛ زیرا جرائم منافی عفت برخاسته از سنتها و عرفهای اجتماعی است. کمتر جرمی را میتوان یافت که تا این حد، معیارهای عرفی، سنتی و مذهبی در ظهور آن تأثیر داشته باشد. در هر جامعه با توجه به اندیشههای سنتی، عرفی، فرهنگ اجتماعی و تاریخ تحول آن جرائم منافی عفت به وجود میآید و با تغییر عرف و دگرگونی فرهنگ اجتماعی این اعمال نیز رنگ عوض میکند. شاید به همین مناسبت باشد که قانونگذار جرائم منافی عفت را تعریف نمیکند و به معرفی بعضی از مصادیق آن بسنده میکند تا مصادیق موردی آن در عمل عرف وقاضی تعیین گردد.
باید توجه داشت. که روش مذکور این خطر را دارد که قاضی را در تشخیص مصادیق جرائم منافی عفت و اعمال سلیقه و دیدگاه خاص خود آزاد میگذارد که این امر ممکن است اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها را به مخاطره بیاندازد �۶۱۵۳۱�۶۱۴۹۵�۶۱۵۳۳ و از جهت مصادیق «قبح عقاب بلا بیان» باشد.
در جامعه اسلامی ایران با الهام از شریعت مقدس اسلام و سنتهای دیرینه و عفت ذاتی ایرانیان، اعمال منافی عفت درطول تاریخ تحول یافته و مصادیق بیشتری پیدا کرده است که با دیدگاههای ملی، محلی، سنتی و مذهبی به خوبی میتواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در قانون مجازات اسلامی پنج قسم مجازات ذکر شده است:
۱)- حدود؛ ۲)- قصاص؛ ۳)- دیات؛ ۴)- تعزیرات؛ ۵)- مجازاتهای بازدارنده مجازاتهای جرائم منافی عفت در مقررات مربوط به «حدود»، «تعزیرات» و «مجازاتهای بازدارنده» بیان شده است. در باب «قصاص» و «دیات» مجازات این نوع جرمها وجود ندارد. بنابراین جرائم منافی عفت را میتوان به دو نوع مهم تقسیم نمود:
۱)ـ جرائم منافی عفت مستلزم حد؛
۲)ـ جرائم منافی عفت مستلزم تعزیر و مجازاتهای بازدارنده.
هر یک از انواع دوگانه جرائم مذکور مقررات ویژه خود را داشته و با روشهای متفاوتی قابل اثبات میباشد.
۱)ـ جرائم منافی عفت مستلزم حد
در قانون مجازات اسلامی، تحت عنوان حدود پنج نوع جرم منافی عفت ذکر شده است که عبارتند از:
زنا، لواط، مساحقه، قوادی و قذف.
هر یک از این جرائم جداگانه و به اختصار مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد.
الف)ـ زنا
زنا یکی از شنیعترین اعمالی است که انسان مرتکب آن میشود. نویسندگان قانون مجازات اسلامی با عنایت به فقه شیعه و توجه به سنتهای مذهبی موجود فرضهای مختلف زنا را بیان کرده و شدیدترین مجازاتها را برای موارد آن داشتهاند.
زنا عبارت است از: «جماع مرد با زنی که بر او ذاتاً حرام است اگر چه دردبر باشد». زنا در صورتی موجب حد میشود که زانی یا زانیه بالغ، عاقل و مختار بوده و به حکم و موضوع آن نیز آگاه باشد.
مجازات زنا در موارد ذیل اعدام است و فرقی بین جوان، غیر جوان، محصن و غیرمحصن نیست.
- زنا با محارم نسبی؛
- زنا با زن پدر؛
- زنای غیرمسلمان با زن مسلمان؛
- زنا به عنف و اکراه
حد زنا در موارد ذیل رجم است:
- زنای مرد محصن؛
- زنای زن محصنه با مرد بالغ.
در بقیه موارد مجازات زنا ۱۰۰ ضربه شلاق میباشد.
ب)- لواط
از نظر فقه اسلامی، لواط شنیعترین و زشتترین عمل انسانی است. افکار عمومی جوامع اسلامی، مرتکبین این عمل را سزاوار مجازات میداند. در عمل لواط فاعل و مفعول هر دو محکوم به حد میشوند. حد لواط در صورت دخول قتل است و اجرای قتل به یکی از طرق اندختن از بلندی، زیر آوار گذاشتن، قتل با شمشیر و زنده در آتش سوزانیدن است و در صورت عدم دخول (تفخیذ) ۱۰۰ ضربه شلاق میباشد.
ج)- مساحقه
مساحقه هم مثل لواط یکی از زشتترین اعمال انسانی است. حد مساحقه برای هر یک از طرفین ۱۰۰ ضربه تازیانه میباشد و هرگاه مساحقه سه بار تکرار شود و بعد از هر بار حد جاری گردد، در مرتبه چهارم حد آن قتل است.
د)- قوادی
قوادی عبارت است از «جمع و مرتبط کردن دو نفر یا بیشتر برای زنا یا لواط».
هـ)- قذف
قذف نسبت دادن زنا یا لواط به شخص دیگری است. هر یک از انواع پنجگانه جرائم مذکور راههای اثباتی ویژهای دارند که در ادامه مقاله مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.
۲)ـ جرائم مستلزم تعزیر و مجازاتهای بازدارنده
کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی با عنوان تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده مقررات ویژهای درباره جرائم منافی عفت انشا نموده است. فصل هیجدهم این بخش به جرائم ضد عفت و اخلاق عمومی اختصاص یافته است.
به موجب ماده ۶۳۷ ق.م.ا.: «هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع و یا عمل منافی عفت غیر از زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا ۹۹ ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه کننده تعزیر میشود». و در ماده ۶۳۸ ق.م.ا. آمده است: «هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به فعل حرام نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن دارای کیفر نمیباشد ولی عفت عمومی را جریحهدار نماید، فقط به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد». در ارتباط با جرائم منافی عفت در فصل هیجدهم کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی عناوین مجرمانه ذیل وجود دارد:
الف)- رابطه نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا؛
ب)- زنا با اقرار کمتر از چهار مرتبه؛.
ج)- قرار گرفتن دو مرد به طور برهنه در زیر یک پوشش؛
د)- بوسیدن از روی شهوت؛
ه)- قرار گرفتن دو زن به طور برهنه زیر یک پوشش؛.
و)- حضور زنان درمعابر و انظار عمومی بدون حجاب شرعی؛
ز)- تظاهر به عمل حرام (علناً در انظار و اماکن عمومی)؛
ح)- دایر کردن اماکن فساد؛
ط)- پوشیدن لباس و آرایش خلاف شرع و موجب فساد؛
ی)- به نمایش گذاشتن عکس یا فیلمهای مبتذل و تجارت آنها.
اعمال مذکور با صراحت در قوانین مدون جمهوری اسلامی ایران عنوان شده است. چنانچه گفته شد همه اعمال منافی عفت درقوانین موضوعه عنوان نگردیده است. بعضی از اعمال مانند: «روسپیگری»، «تشویق جوانان به فساد و شهوترانی»، «ازاله بکارت بدون زنا»، «اعاشه از عواید فحشاء زنان» و نظایر اینها عنوان کیفری خاصی ندارد.
۲۹ عنوان جرائم منافی عفت به طور کلی اعم از اینکه جزو جرائم منافی عفت مستلزم حد، تعزیر و مجازات بازدارندة باشد، در قوانین موضوعه جمهوری اسلامی ایران عنوان شده است، بدون اینکه این فهرست حصری باشد. این عناوین عبارت است از:
فهرست جرائم منافی عفت در قانون مجازات اسلامی
ردیف عنوان مجرمانه ماده قانونی میزان مجازات ادله اثبات
۱ زنا بدون شرایط احصان مواد ۶۳، ۶۴ و ۸۸ ۱۰۰ تازیانه حدی ۱- اقرار چهار مرتـبه؛ ۲- شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل و دو زن عادله؛ ۳- علم قاضی. مواد ۸۱-۶۸وماده ۱۰۵ ق.م.ا.
۲ زنا با محارم نسبی ماده ۸۲ بند الف قتل حدی “ “ “ “ “
۳ زنا با زن پدر ماده ۸۲ بند ب قتل حدی زانی “ “ “ “ “
۴ زنای غیر مسلمان ماده ۸۲ بند ج قتل حدی زانی “ “ “ “ “
۵ زنای به عنف و اکراه ماده ۸۲ بند د قتل حدی زانی یا زانیه اکراه کننده “ “ “ “ “
۶ زنای مرد محصن با زن محصنه ماده ۸۳ بندهای الف و ب حد رجمی مرد و زن “ “ “ “ “
۷ زنای محصنه با نابالغ ماده ۸۳ تبصره ذیل آن ۱۰۰ ضربه تازیانه حدی “ “ “ “ “
۸ زنای پیرمرد محصن با پیرزن محصنه ماده ۸۴ حد رجمی، قبل از آن حد جلدی “ “ “ “ “
۹ زنای مرد متأهل که قبل از دخول مرتکب زنا شود ماده ۸۷ حد جلدی و تراشیدن سر و تبعید به مدت یک سال “ “ “ “ “
۱۰ تکرار زنا برای مرتبه چهارم ماده ۹۰ قتل حدی “ “ “ “ “
۱۱ زنا در ازمنه و امکنه شریف ماده ۱۰۶ علاوه بر حد، تعزیر “ “ “ “ “
۱۲ رابطه نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا ماده ۶۳۷ شلاق تا ۹۹ ضربه “ “ “ “ “
۱۳ زنا با اقرار کمتر از چهار مرتبه ماده ۶۸ تعزیر ۱- اقرار کمتر از ۴ مرتبه؛ ۲ـ علم قاضی؛ ۳ـ شهادات گواهان.
۱۴ لواط ماده ۱۱۰ قتل حدی ۱- اقرار چهار مـرتبه؛
۲- شهادت چـهارمـرد عـادل�۶۱۴۷۲؛ ۳- عـلم قاضی. مواد ۱۲۶-۱۱۴و مـاده ۱۰۵ ق.م.ا.
۱۵ لواط فاعل بالغ عاقل با شخص نابالغ ماده ۱۱۲ قتل حدی برای فاعل و تا ۷۴ ضربه شلاق برای مفعول، به شرط عدم اکراه “ “ “ “ “
۱۶ لواط نابالغ با نابالغ ماده ۱۱۳ تا ۷۴ ضربه شلاق “ “ “ “ “
۱۷ لواط با اقرار کمتر از چهار مرتبه ماده ۱۱۵ تعزیر “ “ “ “ “
۱۸ تفخیذ ماده ۱۲۱ ۱۰۰ ضربه تازیانه حدی “ “ “ “ “
۱۹ تکرار تفخیذ برای مرتبه چهارم ماده ۱۲۲ قتل حدی “ “ “ “ “
۲۰ قرار گرفتن دو مرد به طور برهنه در زیر یک پوشش ماده ۱۲۳ ۹۹ ضربه شلاق تعزیری “ “ “ “ “
۲۱ بوسیدن از روی شهوت ماده ۱۲۴ ۶۰ ضربه شلاق تعزیری “ “ “ “ “
۲۲ مساحقه مواد ۱۲۷ و ۱۲۹ ۶۰ ضربه تازیانه حدی “ “ “ “ “
۲۳ تکرار مساحقه برای مرتبه چهارم ماده ۱۳۱ قتل حدی “ “ “ “ “
۲۴ قرار گرفتن دو زن به طور برهنه زیر یک پوشش ماده ۱۳۴ هر یک کمتراز ۱۰۰ ضربه تازیانه تعزیری “ “ “ “ “
۲۵ قوادی ماده ۱۳۸ ۷۵ ضربه شلاق و تبعید از ۳ ماه تا یک سال برای مرد و فقط ۷۵ ضربه شلاق برای زن ۱- اقرار دو مرتبه؛ ۲- شـهادت دو مـرد عاقـل؛ ۳- عـلم قـاضی. مواد ۱۳۷ـ ۱۳۶ و ۱۰۵ ق.م.ا.
۲۶ حضور زنان در معابر و انظار عمومی بدون حجاب اسلامی تبصره ماده ۶۳۸ حبس از ۱۰ روز تا ۲ماه یا جزای نقدی از ۵۰.۰۰۰ تا ۵۰۰.۰۰۰ ریال ۱- اقرار؛ ۲-شهادت گواهان؛ ۳- علم قاضی؛ ۴- گزارش ضابطین.
۲۷ تظاهر به عمل حرام (علناً در انظار و اماکن عمومی) ماده ۶۳۸ حبس از ۱۰ روز تا ۲ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق به علاوه مجازات عمل حرام “ “ “ “ “
۲۸ دایر کردن اماکن فساد و فحشاء ماده ۶۳۹ ۱ تا ۱۰ سال حبس و بسته شدن موقت محل “ “ “ “ “
۲۹ پوشیدن لباس و آرایش خلاف شرع یا موجب ترویج فساد ماده ۴ “ “ “ “ “
ادلة اثبات دعوی جزائی
از نظر تاریخ حقوق جزا، روشهای اثبات دعوی کیفری، همانند مفهوم کیفر دادن در طول زمان تغییر و تکامل یافته است و آن را به چند دوره ذیل تقسیم نمودهاند:
۱)- دوره باستان
در این دوره ارزش و اعتبار دلیل به نظر رؤسای قبایل وابسته بود. امارة برائت وجود نداشت. مجرم میبایست بیگناهی خود را اثبات میکرد. البته بیگناهی یک امر عدمی است و اثبات آن مشکل بود و به تنهایی قابل اثبات نمیباشد. در حقیقت دستور به اثبات یک امر عدمی تکلیف مالایطاق بود.
برای اثبات بیگناهی، راهی نبود، جز این که مجرم را وا میداشتند تا به آزمایشهای خارقالعاده و ماوراء الطبیعه متوسل شود. مثل: ریختن سرب گداخته بر روی بدن مجرم، اجبار نمودن به این که در میان شعلههای آتش راه برود یا با دستان بسته در رودخانه شنا کند؛ جزو موارد متداول بود. آنان انتظار داشتند با این گونه آزمایشها، بزهکاری یا بیگناهی مجرم را آشکار کند؛ بدین معنی که اگر مجرم بیگناه باشد، جان سالم به درمیبرد و هر گاه بزهکار باشد در میان شعلههای آتش میسوزد یا در رودخانه غرق میشود که در این صورت به مجازات عمل ارتکابی میرسد. تاریخ از این نوع آزمایشها نمونههای فراوانی ثبت کرده است و به خاطر دارد.
۲)- دوره دلایل مذهبی
در این دوره احکام به نام خداوند صادر میشد. گناهکار بودن یا بیگناه بودن مجرم به وسیله رؤسای ادیان مشخص میشد و مجازات آن نیز از طرف آنان تعیین میگردید. در نتیجه، به جرأت میتوان گفت که ارزش و اعتبار دلایل در هر مورد منوط به نظر رؤسای ادیان بوده است.
تعداد صفحه :35
تعداد صفحات :200
دانشگاه علمی و کاربردی
واحد کانون سردفتران و دفتریاران
موضوع:
جعل اسناد هویتی و نقش آن در جرائم علیه اموال
استاد:
جناب آقای دکتر امیرهوشنگ ایل بیگی
نویسندگان:
اسناد هویتی مدارکی هستند که برای احراز هویت و شناسائی افراد به کار می روند و شامل 6 سند ، شناسنامه ، کارت ملی ، پایان خدمت یا معافیت از خدمت، گذرنامه و مدارک شناسائی صنفی مانند کارت های شناسایی ادارات دولتی را شامل می شود .
این اسناد پایه و اساس سایر مدارک نیز قرار می گیرد و به همین لحاظ از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند و در جامعه نیز از اعتبار خاصی برخوردار هستند و به لحاظ موارد فوق الذکر مورد توجه مرتکبین جرائم گوناگون خصوصاً جرائم علیه اموال ( کلاه برداری ، سرقت ، خیانت در امانت و چک پرداخت نشدنی ) قرار می گیرد و مرتکبین جرائم مذکور با جعل اسناد هویتی و با سوء استفاده از عملکردهای این اسناد به اهداف مجرمانه خود نائل می شوند .
در خصوص اینکه اسناد هویتی مجعول چه نقشی در وقوع جرائم علیه اموال ( کلاه برداری ، سرقت ، خیانت در امانت و چک پرداخت نشدنی ) دارند ، تحقیق حاضر به روش توصیفی طراحی گردیده و از نظرات اهل خبره با استفاده از ابزار پرسش نامه و مطالعه اسنادی پرونده های آگاهی تهران اجرا شده است.
این تحقیق مشتمل بر فصل می باشد که در فصل اول کلیات و ادبیات موضوع بیان گردیده است و در فصول بعدی به روش شناسایی تحقیق و تجزیه
و تحلیل یافته ها و نتیجه گیری و پیشنهادات پرداخته شده است .
مهمترین هدف این پژوهش ، شناسایی کم و کیف نقش اسناد هویتی مجعول در وقوع جرائم علیه اموال می باشد و در مسیر دستیابی به این هدف ، آسیب پذیری های اسناد هویتی و شیوه های به کارگیری اسناد مجعول هویتی و راه کارهای علمی و عملی در مقابله با جعل این اسناد و استفاده از آن ها برای ارتکاب جرائم دیگر معلوم می گردد .
لذا فرضیه های تحقیق پیرامون چهار بعد اساسی به شرح ذیل می باشد :
ابعاد فرضیه های تحقیق به شرح فوق مورد بررسی قرار گرفته و با آزمون های آماری ارزیابی شده و نتایج حاصله از ارزیابی فرضیه ها نشانگر این است که :
الف ) در وقوع جرائم علیه اموال شناسنامه بیشتر از سایر اسناد هویتی مورد جعل قرار می گیرد .
ب ) جابجائی عکس در اسناد هویتی متداول ترین شیوه جعل اسناد برای ارتکاب جرائم علیه اموال است .
ج ) در مجموعه جرائم علیه اموال ، اسناد هویتی مجعول بیشتر برای ارتکاب کلاهبرداری مورد استفاده قرار می گیرند .
د ) برای مقابله با استفاده از سند هویتی مجعول تشدید مجازات مرتکبین و توجه به مبارزه سرکوبگرانه تاثیر چندانی نخواهد داشت و به تنهایی کافی نیست .
ضمن اینکه اصلاح قوانین در این خصوص از جنبه میزان مجازات که نشانگر میزان اهمیت این اسناد و میزان قباحت عمل جعل اسناد هویتی بوده باشد ، در کنار اقدامات پیشگیرانه موثر می باشد .
بر این اساس از مجموع چهار فرضیه تحقیق فرضیه های اول تا سوم اثبات شده و فرضیه چهارم تایید نگردیده است .
در نهایت با یک جمع بندی اجمالی دستاوردهای نظری و عملی تحقیق در دو بخش (1) مبارزه با جعل اسناد هویتی و (2) مبارزه با استفاده از سند هویتی تقسیم بندی شده و در هر بخش راه کارهای مناسب برای برنامه های بلند مدت و کوتاه مدت ارائه گردیده است که در برنامه های کوتاه مدت به استحکام بیشتر اسناد هویتی فعلی و رفع نواقص و ضعف های سیستم بررسی اسناد تاکید نموده و در برنامه های بلند مدت رویکرد بهره گیری از تکنولوژی پیشرفته امروزی با قابلیت های الکترونیکی هم در صدور اسناد و هم در بررسی اسناد مورد توجه قرار گرفته است و ماحصل نهایی تحقیق این است که برای اطمینان از احراز هویت فرد باید بانک متمرکز اطلاعات فردی با مشارکت تمامی ارگانها و نهادهای ذیربط به وجود آید و در شناسائی اشخاص به جای تکیه بر مندرجات ظاهری اسناد هویتی که می تواند غیر واقعی و منحرف کننده باشد به سوابق موجود در آن بانک که از اعتماد بیشتری برخوردار است ، تاکید نمود .
واژه های کلیدی :
جعل اسناد ، اسناد هویتی ، جرم ، جرائم اموال
فهرست مطالب
اول : مقدمه
دوم : بیان مسئله
سوم : سوالات تحقیق
چهارم : اهمیت موضوع
پنجم : انگیزه انتخاب موضوع
ششم : اهداف موضوع
هفتم : فرضیات تحقیق
هشتم : نوع و روش تحقیق
نهم : موانع و محدودیت های تحقیق
دهم : پیشینه تحقیق
یازدهم : مفاهیم و اصطلاحات
بخش دوم : ادبیات موضوع
اول : مقدمه
دوم : سند
سوم : تاریخچه سند در حقوق ایران
الف ) در حقوق ایران قبل از اسلام
ب ) در حقوق ایران بعد از اسلام
چهارم : تعریف سند
الف ) تعریف لغوی سند
ب ) تعریف اصطلاحی سند
پنجم : انواع سند
ششم : هویت و تعریف آن
الف ) تعریف لغوی هویت
ب ) تعریف اصطلاحی هویت
ج ) تعریف حقوقی هویت
د ) هویت در تحقیق حاضر
هفتم : تاریخچه اسناد هویتی
الف ) در ایران قبل از اسلام
ب ) در ایران بعد از اسلام
هشتم : تعریف اسناد هویتی
نهم : وجوه افتراق و اشتراک اسناد سجلی با اسناد هویتی
دهم : انواع اسناد هویتی
الف ) شناسنامه
ب ) گذرنامه
ج ) گواهینامه رانندگی
د ) کارت پایان خدمت
ه ) مدارک شناسایی صنفی
یازدهم : تکنولوژی های پیشرفته اسناد هویتی
دوازدهم : تکنولوژی های کارت های هوشمند
سیزدهم : تکنولوژی نقطه هوشمند
چهاردهم : تکنولوژی هولوگرام
پانزدهم : تکنولوژی بارکد
بخش سوم : جعل سند و استفاده از سند مجعول
اول : مقدمه
دوم : تاریخچه جعل
الف ) در حقوق ایران
ب ) در حقوق اسلام
ج ) در حقوق جزای ایران قبل از پیروزی انقلاب
د ) در حقوق جزای ایران بعد از پیروزی انقلاب
سوم : تعریف و مفهوم جعل
الف ) معنی لغوی جعل
ب ) معنی اصطلاحی جعل
چهارم : صور مختلف جعل سند
پنجم : ارکان متشکله جرم جعل اسناد هویتی
الف ) رکن قانونی
ب ) رکن مادی
ج ) رکن معنوی
د ) رکن ضرری
1 ) ضررهای مادی و معنوی
2 ) ضررهای جعل در اسناد هویتی
ششم : روش های جعل در اسناد هویتی
الف ) ایجاد تغییرات در مندرجات متن سند
ب ) تغییر و جابجائی عکس
ج ) ارائه مدارک هویت غیر
د ) دخل و تصرف در امهار روی سند
هـ ) ساخت و تکثیر سند
هفتم : استفاده از اسناد هویتی مجعول و غیر واقعی
هشتم : انواع مبارزه با جرم جعل
الف ) مبارزه کیفری با جرم
ب ) مبارزه غیر کیفری با جرم
نهم : شیوه مبارزه با جعل سند هویتی
دهم : شیوه مبارزه با استفاده از سند هویتی مجعول
یازدهم : روش مبارزه توامان با جعل سند و استفاده از سند مجعول
فصل دوم : جرائم متاثر از جعل اسناد هویتی
بخش اول : جرائم علیه اموال
اول : مقدمه
دوم : کلاهبرداری
1 ) تاریخچه کلاهبرداری
2 ) تعریف کلاهبرداری
3 ) ارکان تشکیل دهنده کلاهبرداری
4 ) شیوه های کلاهبرداری با استفاده از اسناد هویتی مجعول
الف ) کلاهبرداری از طریق افتتاح شرکت های واهی
ب ) افتتاح حساب بانکی برای کلاهبرداری
ج ) اخاذی تحت عنوان مامور دولت
د ) کلاهبرداری از طریق وصول چک های تقلبی
هـ ) کلاهبرداری به منظور استفاده از امکانات ویژه دولتی
و ) کلاهبرداری از طریق سوءاستفاده از موقعیت اجتماعی قشر خاص
ز ) کلاهبرداری از طریق فروش مال غیر با جعل ملاک هویتی
سوم : خیانت در امانت
1 ) تاریخچه خیانت در امانت
2 ) تعریف خیانت در امانت
3 ) ارکان جرم خیانت در امانت
4 ) تاثیرگذاری اسناد هویتی جعلی در وقوع خیانت در امانت
الف ) خیانت در امانت در محموله های دولتی
ب ) فروش مال مورد امانت با جعل مدارک هویتی مالک اصلی
ج ) حضور شخص ثالث در بین امین و مالک و بهره گیری از سند هویتی مجعول
چهارم : سرقت
1 ) تاریخچه سرقت
2 ) تعریف سرقت
3 ) ارکان جرم سرقت
4 ) تاثیر اسناد هویتی در شیوه های مختلف سرقت
الف ) سرقت تحت عنوان مامور با ارائه کارت شناسائی جعلی
ب ) وصول چک های مسروقه با استفاده از اسناد هویتی جعلی
ج ) فروش اموال مسروقه با مدارک هویتی جعلی
پنجم : صدور چک پرداخت نشدنی
1 ) تاریخچه چک
2 ) تعریف چک و چک پرداخت نشدنی
3 ) ارکان متشکله جرم صدور چک پرداخت نشدنی
بخش دوم : سایر جرائم متاثر از جعل اسناد هویتی
اول : جرائم امنیتی
الف ) اقدام علیه امنیت کشور
ب ) اختلاس و سوءاستفاده های کلان اقتصادی
ج ) خروج از کشور به صورت غیر قانونی
د ) اقامت غیر مجاز در کشور
دوم : جرائم غیر امنیتی
الف ) فریب در ازدواج
ب ) دریافت گواهی عدم سوءپیشینه
جرائم ) فرار از خدمت سربازی
د ) تقلب در امتحانات علمی با استفاده از سند هویتی جعلی
ه ) تغییر هویت مجرمین فراری
فصل سوم : شیوه های تحقیق و تجزیه و تحلیل داده ها
بخش اول : روش شناسی تحقیق
اول : مقدمه
دوم : نوع و روش تحقیق
سوم : جامعه آماری
چهارم : تعریف عملیاتی متغیرها
منابع
بخش اول : کلیات
اول : مقدمه
قبل از اینکه انسان پا به عرصه اجتماع بگذارد ، در هر کجا که با تهدیدی روبرو میشده ، خود به دفاع از خود پرداخته و علاوه بر دفاع از خود ، به تناسب پیشرفت و رشد عقلانی خود ، در جهت پیشگیری از خطرات احتمالی آتی نیز برآمده است . بر فرض مثال ، پس از پناه بردن به بالای درختان جهت در امان ماندن از شر حیوانات ، به غارها پناه برده و بعد از آن اقدام به احداث پناهگاه برای خود نموده است .
جوامع بشری هم از بدو تشکیل همواره در طول تاریخ با معضلات و تهدیدهایی روبرو بوده است که هم نظم و انضباط و بقاء جامعه و هم فرد فرد جامعه را تهدید نموده و موجب سلب آرامش و امنیت اجتماعی و اخلال در ادامه حیات اجتماعی و اقتصادی و ... انسان گردیده است و از وقتی هم که انسان پا به عرصه اجتماع گذاشته است ، تعرض به تمامیت و حقوق فردی هر کدام از افراد جامعه ، تعرض به جامعه و امنیت و آسایش آن را به دنبال داشته است .
جوامع بشری در مقابل این پدیده های تهدید آمیز و به منظور مقابله با آن، اقدام به وضع قواعد و مقرراتی مینماید که در ادبیات امروزی قانون نام گرفته است.
قانون موضوعه حافظ منافع فردی و اجتماعی و امنیت و آسایش عمومیجامعه بوده و مورد قبول اکثریت افراد جامعه بوده و از مجموع عرف و عبادت و فرهنگ و اعتقادات مذهبی و دینی و ... آنان نشات گرفته است و وضع چنین قواعد و مقررات به تنهایی برای نیل به اهداف جوامع بشری کافی نبوده چرا که اقلیتی از افراد جامعه بنا به منافع و مصالح شخصی خود که با منافع سایر افراد جامعه و ارزشها و هنجارهای مورد قبول عامه اجتماع تعارض دارد ، اقدام به نقض مقررات موضوعه مینمایند.
بنابراین جوامع بشری عکس العمل نشان داده و با این اعمال مجرمانه به مبارزه و مقابله پرداخته اند و عکس العمل جوامع انسانی به 2 شکل صورت میگیرد :
الف ) روش سخت افزاری که همان مقابله و سرکوبگری است که به منظور برقراری و ایجاد امنیت که پدیده ها و اعمال مجرمانه ضد اجتماعی آسایش مردم را سلب کرده اند توسط نهادهایی که حسب مقررات دارای مسئولیت هستند اجرا میشود .
ب ) روش نرم افزاری که همان اقدامات پیشگیری کننده است که در این روش اقدام به شناسایی بسترهای وقوع جرم و از بین بردن این بسترها با توسل به شیوه های اصولی و منطقی میشود که کم هزینه نیز میباشد .
این دو روش نه تنها مغایرتی با هم ندارند ، بلکه مکمل همدیگر هم هستند و امروز نهادهایی مثل دادگستری ، نیروی انتظامیو ... عهده دار انجام این وظایف هستند . گرچه از مقررات کیفری ایران عکس العمل ها جنبه سرکوبگری به خود گرفته است ولی اقدامات پیشگری هم مد نظر بوده است . اخیراً در سیاستهای کیفری وضع قوانین کیفری جرم زدایی از قوانین و حذف عناوین کیفری غیر موثر مورد توجه میباشد .
تنظیم اسناد هویتی بنام تک تک افراد جامعه جهت شناسایی آنان و برقراری نظم و انضباط و امنیت اجتماعی به عنوان یک نیاز به موازات پیشرفت جوامع انسانی احساس و اقدام به این امر شد . بنابراین تعرض به یک سند هویتی مثل شناسنامه نه تنها تعرض به حقوق صاحب آن و افراد دیگری که قربانی اعمال بزهکارانه میشوند محسوب میشود ، بلکه به لحاظ سلب اعتماد و اطمینان و اخلال در نظم و آسایش عمومیجامعه ، اجتماع نیز از آن متضرر میشود . پس جامعه با اقدامات سرکوبگرانه و با وضع قوانین کیفری درصدد مبارزه بر آمده و در این خصوص پیش بینی های لازم تا حدودی در قوانین کشور صورت گرفته است و با وجود وضع قوانین کیفری باز هم شاهد ارتکاب چنین جرائمیهستیم و به نظر میرسد که تنها مجازات کافی نبوده و توجه مضاعف به اقدامات پیشگیرانه و اتخاذ تدابیر اصولی و علمیو منطقی را میطلبد .
در جرم شناسی پیشگیری از وقع جرم به عنوان شاخه ای از جرم شناسی کاربردی مطرح است و موضوع آن تعیین موثرترین وسایل برای تامین و پیشگیری از جنایت در مقیاس کل جامعه یا یک جمعیت محدودتر مانند شهر یا ناحیه ای از شهر و غیره بدون ارعاب عمومیبوسیله تهدید کیفری است[1].
پیشگیری وضعی از اشکال گوناگون پیشگیری میباشد و منظور از آن عبارت است از اقدامات پیشگیرانه معطوف به اوضاع و احوالی که جرائم ممکن است در آن وضع به وقوع بپیوندند یا به عبارتی پیشگیری شامل اقدامات غیرکیفری است که هدفشان جلوگیری از به فعل در آمدن اندیشه مجرمانه یا تغییر دادن اوضاع و احوالی است که یک سلسله جرائم مشابه در آن به وقوع پیوسته و یا ممکن است در آن اوضاع و احوال ارتکاب یابد[2] .
این نوع پیشگیری هم در جعل اسناد و استفاده از سند مجعول و هم در جرائم علیه اموال که هر دو جزء آماجهای مادی محسوب میشوند میتواند موثر باشد و به عبارتی با اتخاذ تدابیر پیشگیرانه وضعی ، میتوان از وقوع جعل در اسناد و همچنین بکارگیری سند مجعول و به دنبال آن وقوع انواع مختلف جرائم علیه اموال جلوگیری کرد .
یکی از اقداماتی که در رابطه با پیشگیری وضعی جعل اسناد که مقدمه ای برای وقوع جرائم شدیدتر بعدی است میتوان مورد استفاده قرار داد ، در مرحله اول شناسائی بسترهای وقوع جرم جعل اسناد است ، زمینه هایی مانند آسیب پذیری های اسناد و عدم استحکام آنها که شیوه های مختلف جعل را برای تبهکاران میسر ساخته و میتواند به عنوان بستری مناسب برای جعل اسناد محسوب گردد . و در مرحله بعدی میتوان با تعیین روش ها و راه کارهای بهره گیری مجرمین از اسناد جعلی در ارتکاب جرائم تمهیدات لازم را به عمل آورد و فرصت سوء استفاده از اسناد مجعول را از آن ها سلب نمود .
در این تحقیق با توجه به وسعت و گستردگی بحث جعل اسناد و تنوع جرائمیکه با استفاده از اسناد مجعول به وقوع میپیوندند ، شاخه ای از اسناد تحت عنوان اسناد هویتی ( مدارک و اسنادی که برای احراز هویت و شناسایی افراد در جامعه کاربرد دارند ) مورد بررسی قرار گرفته و نقش آنها در گروهی از جرائم مهم و شدید ، تحت عنوان جرائم علیه اموال مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
دوم : بیان مسئله
یکی از عوامل مهم تنظیم روابط مختلف افراد جامعه با یکدیگر اسنادی که مردم به آن ها اعتماد دارند و اگر این اعتماد و اطمینان افراد جامعه نسبت به اسناد تنظیمیسلب شود ، امنیت و نظم اجتماعی و روابط اجتماعی آن جامعه با اخلال روبرو خواهد شد . بنابراین حفظ و رعایت صحت مفاد و محتوای آن ها جهت جلب اعتماد عمومیلازم و ضرورت دارد.
جعل یک سند با استفاده از آن ارتباط تنگاتنگی داشته و در حقیقت عمل جعل سند مقدمة بزه استفاده از سند مجعول است و مکمل هم محسوب میشود و جعل اسناد برای استفاده از آن بوده و جاعل در جعل سند هدف نهایی خود را که بهره برداری از این سند مجعول است دنبال میکند .
نکته مهم دیگر اینکه جعل و استفاده از سند مجعول علاوه بر مواردی که ذکر شد تاثیر دوجانبه ای در ایجاد آثار و تبلیغات سوء آنها در جامعه دارند تاثیر غیرمستقیم آن ها هم در استفاده مجرمین حرفه ای از این اسناد در جهت نیل به اهداف مجرمانه حاصل میشود .
از جمله اسناد مهمیکه در هر جامعه ای کاربرد روزمره داشته و در کلیه نهادها و ارگانها و سازمانهای دولتی و خصوصی مورد استفاده قرار میگیرد اسناد هویتی هستند و این اسناد پایه و اساس صدور سایر اسناد در سازمان های دولتی و غیره از قبیل ادارات و مراجع رسمی، ثبتی و ... قرار میگیرند . بنابراین عدم دقت در جعل این گونه اسناد ممکن است سبب صدور اسناد صحیح دیگر میشود که مورد سوء استفاده قرار گرفته و در تحقق جرائم مختلف موثر بوده و کشف و تعقیب کیفری مجرمین را هم با مشکل مواجه کند .
با بررسی سوابق موجود در مراجع قضایی و انتظامیمشخص میشود که مجرمین حرفه ای و تبهکاران به عادت با شگردهای مختلفی از آسیب پذیری های اسناد هویتی که دارای کاربردهای فراوانی هستند بهره گرفته و با جعل آنها جرائم مختلفی را که عمدتاً جرائم مالی هستند مرتکب میشوند . بنابراین متولیان امر برای اینکه بتوانند با این پدیده مبارزه اساسی و ریشه ای و موفق به شکل سازماندهی شده داشته باشند آگاهی آنان از چگونگی نقش اسناد هویتی مجعول در وقوع جرائم علیه اموال ضرورت دارد و این تحقیق جهت پاسخگویی به این سوال است که :
نقش اسناد هویتی مجعول در وقوع جرائم علیه اموال چگونه میباشد ؟
سوم : سوالات تحقیق
جهت نیل به هدف و پاسخ سوال اصلی میتوان در جهت توصیف جزئیات هدف از تحقیق، سوال اصلی را به چند سوال تقسیم کرد .
سوالات تحقیق که مجموع پاسخ آنها میتواند پاسخ سوال اصلی باشد عبارتند از :
2 ) متداولترین شیوه جعل اسناد هویتی برای ارتکاب جرائم علیه اموال چه میباشد ؟
3 ) اسناد هویتی مجعول ، غالباً برای ارتکاب کدام جرم از جرائم علیه اموال مورد استفاده قرار میگیرند ؟
4 ) موثرترین اقدام در مقابله با بکارگیری اسناد هویتی جعلی چیست ؟
چهارم : اهمیت موضوع
با توجه به اینکه جرم جعل و وقوع آن، وقوع جرائم دیگر را به دنبال دارد ، بنابراین لازم به نظر میرسد که با آن مقابله نمود و در نتیجه، کشف جرم جعل هم ممکن است به کشف جرائم دیگر مرتبط با آن منجر شود . بر این اساس و با هدف پیشگیری از وقوع جرائم متاثر از جعل بایستی با وقوع جعل سند و استفاده از مجعول به شدت مقابله نمود .
اهمیت این امر در خصوص اسناد هویتی بیشتر به چشم میخورد . چرا که اسناد هویتی مجعول از ابزارهای کارآمد و موثر مجرمین حرفه ای در ارتکاب جرائم دیگر خصوصاً جرائم علیه اموال است . جرائمیکه از بدو شکل گیری جوامع بشری و تحقق حق مالکیت خصوصی در اجتماعات انسانی وجود داشته و به انحاء و اشکال مختلف به وقوع پیوسته است .
جرائم علیه اموال از جمله جرائم متداول مخل نظم و امنیت جامعه است و اگر از تک تک افراد هر جامعهای حتی از جرائم علیه امنیت و آسایش عمومیسوال شود، مسلماً از سرقت و راه زنی و کلاهبرداری و غارت اموال و غیره اسم خواهند برد .
با توجه به تعداد اسناد هویتی و آسیب پذیری هایی که این اسناد دارند و تنوع در استفاده از این اسناد در موقعیت های مختلف باعث شده که تبهکاران و مجرمین حرفه ای از اسناد هویتی در ارتکاب جرائم گوناگون استفاده ابزاری بکنند و به روشهای مختلف و گوناگونی دست به ارتکاب جرائم متفاوت با توسل به اسناد هویتی مجعول میزنند . و نظر به افزایش بی رویه چین جرائمیموجب شده است که قانونگذار در جهت جلوگیری از ارتکاب چنین جرائمیپا فراتر از قانون مجازات اسلامیگذارده و در قوانین خاص و اسناد خاص مجازات های جداگانه ای برای جعل اسناد پیش بینی نماید . مثل قوانین مربوط به جعل شناسنامه یا گذرنامه یا اسناد ثبتی و نظامیو غیره .
با توجه به اینکه مجرمین در ارتکاب جرم با سند هویتی مجعول با یک هویت غیرواقعی دست به ارتکاب بزه میزنند و رد پایی از خود برجای نمیگذارند ، بنابر این کشف و تعقیب کیفری متهم با مشکل مواجه و در مواقعی غیرممکن میشود .
[1] ریموند گسن ، جرم شناسی کاربردی ، ترجمه مهدی کی نیا ، انتشارات کی نیا ، سال 1375 صفحه 68
[2] ریموند گسن ، همان منبع ، صفحه 133
تعداد صفحات:85
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه
تعریف معاونت به طور کلی
تعریف معاونت در حقوق
تعریف معاونت در حقوق جزا
تاریخچه معاونت
شرایط معاونت در جرم مستلزم کیفر
عنصر قانونی
عنصر مادی
عنصر معنوی
آیا معاونت جرم مستقل است یا غیرمستقل
فواید تمیز و تشخیص معاونت جرم از مباشر جرم ( از دیدگاه گلدوزیان)
فواید تمیز و تشخیص معاونت جرم از مباشر جرم ( از دیدگاه قانونی)
قاعده خاص معاونت در حکم مباشرت
بررسی رابطه معاونت با شرکت و تسبیب در جرم
تفاوت معاونت و شرکت در جرم
وجه افتراق و اشتراک معاونت و تسبیب در جرم
وجه اشتراک تسبیب و معاونت از نظر فقه
وجه افتراق معاونت و تسبیب در جرم از دیدگاه فقه
وجه افتراق و اشتراک از نظر مجازات
تحقق معاونت در جرم
مصادیق معاونت در قانون
معاونت در جرم در حقوق تطبیقی
معاونت در جرایم غیر عمدی
1- معاونت در جرایم غیر عمدی در رویه ایران
2- معاونت در جرایم غیر عمدی به صورت تطبیقی
3- معاونت در جرایم غیر عمدی از نظر دکترین حقوق فرانسه
مجازات معاونت در جرم
تأثیر علل مشدده در میزان مجازات معاون جرم
تأثیر علل مشدده کیفیات مخففه در میزان مجازات معاون جرم
کیفیت مجازت معاون جرم
معاونت در جرایم عمدی
تعریف حدود
قصاص
تعزیرات
بارزترین مشخصه تعزیرات
معاونت در جرایم مستوجب حد و مصادیق آن
معاونت در جرایم مستوجب تعزیرات و مصادیق آن
معاونت در جرم
مقدمه
قانون مجازات اسلامی 1375 (تعزیرات) کتاب پنجم از قانون مجازات اسلامی است که به مبحث تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده اختصاص دارد. این قانون اولین قانون دائمی مجازات اسلامی است که پس از پیروی انقلاب اسلامی به تصویب رسیده است.
انسجام دادن به قوانین کیفری قبل، جایگزینی مجازات شلاق با مجازات حبس، احصاء جرایم قابل گذشت از دیگر ویژگی های عمده این قانون هستند.
چنانچه به گذشته سیر قانونگزاری در زمینه مسائل کیفری از پیروزی انقلاب اسلامی به بعد بنگریم، قوانین کیفری یک سیر تکاملی را پشت سر گذاشته اند. با گذشت زمان در عمل معایب و محاسن قوانین نمود یافته و قانونگزار در صدد تقویت محاسن و رفع معایب برآمده است. بر این اساس هر قانون جدیدی نسبت به قوانین قبلی کامل تر است.
با مقایسه قانون مجازات اسلامی 1370 با قوانین حدود و قصاص و دیات سابق و نیز مقایسه کتاب پنجم این قانون که در سال 1375 به تصویب رسیده است با قانون تعزیرات مصوب 1362 و حتی با قانون مجازات اسلامی 1370 سیر تکاملی آنها محرز است و ملاحظه می گردد قانونگزار با تصویب قوانین جدید در صدد مرتفع نمودن معایب و نواقص قوانین قبلی نیز بوده است. لذا ملاحظه می گردد مقرراتی که در قانون مجازات اسلامی سال 1370 پیش بینی شده است گاهاً در قانون 1375 نیز مورد عنایت قانونگزار بوده اند، از جمله مقررات راجع به شروع به قتل عمد و قتل به تسبیب، فحاشی، سرقت، ساخت و تهیه مشروبات الکلی و غیره ... از آن جایی که مجموعه قانونی مجازات اسلامی از ماده یک شروع و تا ماده ی 729 ادامه دارد و هر دو قانون مجازات اسلامی 1370 و 1375 مجموعاً یک قانون محسوب می شوند، آیا امکان تعارض بین مواد این قانون وجود دارد و در صورت تعارض بین مواد مختلف این قانون چگونه باید رفع تعارض کرد؟ در چه مواردی تعارض وجود دارد؟ و این تعارضها ظاهری هستند یا واقعی؟ سوالاتی است که در این مقاله سعی بر پاسخگویی به آنها است.
تعریف معاونت به طور کلی : معاونت در جرم آن است که شخص بدون انکه مستقیماً و رأساً در عملیات اجرایی جرم شرکت نموده باشد بر اثر تحریک و تطمیع یا نیرنگ و فریب دیگری را وادار به ارتکاب جرم می نماید و یا با علم و اطلاع وسیله ارتکاب جرم را برای مباشر اصلی تهیه و تحصیل می کند و یا آن که طریق ارتکاب جرم را به مجرم اصلی ارائه می دهد.
تعریف معاونت
معاون کسی است که در نفی فعل مجرمانه نقش ندارد لیکن امکانات را برای تحقق فعل اصلی توسط مجرم فراهم می آورد و راه را هموار کرده تحصیلات لازم را برای مباشر یا مسبب جرم تدارک می بیند.
معاونت از دیدگاه حقوق جزا از دو نظر مورد توجه قرار می گیرد یکی مفهوم مرسع و دیگری مفهوم مضیغ.
معاونت در مفهوم مرسع : شامل هر گونه مداخله و مشارکت در ارتکاب جرم و از آن جمله شامل اصطلاح خاص و حقوقی معاونت در جرم می باشد.
در حالی که در معنای مضیغ معاونت، نوع خاص و معینی از همکاری در ارتکاب جرم است به طوری که مجرم اساساً و رأساً هیچگونه مداخله ای در عملیات اجرایی سازنده جرم نداشته و نقش او، فرعی و تبعی بوده و تنها در پیرامون جرم محدود و مشخصی به اموری چون تهیه مقدمات جرم و تشویق و ترغیب می پردازد و مراد ما از معاونت در جرم مفهوم مضیق آن است. معاونت ممکن است قبل از حصول نتیجه باشد و گاهی نیز معاونت همزمان با وقوع جرم است که در آن صورت معاون مجرم را در حین ارتکاب جرم یاری می رساند بطوری که در رکن مادی جرم دخالت نکند.
فصل ششم از قانون مجاات عمومی مصوب 23 دی ماه 1304 بر شرکا و معاونین مجرم اختصاص یافته و ماده 28 از قانون مذکور مقرر داشته اشخاص ذیل معاون مجرم محسوب می شوند :
مطابق ماده 29 در مورد معاونین محکمه می تواند نظریه اوضاع و احوال قضیه و یا نظریه کیفیت، معاونین مجرم را به همان مجازاتی که برای شریک مجرم مقدر است و سپس ماده 30 از این قانون به کیفیاتی اختصاص که موجب تشدید یا تخفیف مجازات در خصوص فاعل می گردد اشاره نموده و عدم تسری آن را به معاون یا معاونین مجرم بیان داشته است.
این مقولات به موجب قانون مجازات عمومی سال 1352 منسوخ شدند.
برابر ماده 29 اشخاص زیر معاون جرم دانسته :
1- هر کسی که بر اثر تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع کسی را *****مصمم به ارتکاب جرم نماید و یا بوسیله دسیسه و فریب و نیرنگ موجب وقوع جرم شوند.
2- هر کسی با علم و اطلاع وسایل ارتکاب جرم را تهیه کرد و یا از طریق ارتکاب آن را با علم به قصد مرتکب ارائه دهد.
3- هر کسی عالماً، عامداً وقوع جرم را تحصیل کند.
بر اساس ماده 30 مجازات شخصی یا اشخاصی که اداره یا سردستگی دو یا چند نفر را در ارتکاب جرم به عهده داشته باشد اعم از اینکه عمل آنان شرکت در جرم یا معاونت باشد حداکثر مجازات آن جرم خواهد بود.
در تاریخ 21 مهر 1361 قانون راجع به مجازات اسلامی به صورت آزمایشی به تصویب رسید برابر ماده 21 قانون مصوب سال 1361 در جرایم تعزیر اشخاص زیر معاون جرم محسوب و تعزیر می شوند :
1- هر کسی با علم و اطلاع وسایل ارتکاب جرم را تهیه کند.
2- هر کسی بر اثر تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع کسی را مصمم به ارتکاب جرم نماید.
3-هر کسی عاملاً و عامداً جرم را تحصیل کند.
مطابق ماده 43 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 اشخاصی زیر معاون جرم محسوب می شوند.
1)هر کس که دیگری را تهدید تحریک یا ترغیب یا تطمیع به ارتکاب جرم غایت و یا بوسیله دسیسه و فریب و نیرنگ موجب وقوع جرم شود.
2)هر کسی با علم و عمد وسایل ارتکاب جرم را تهیه کند و یا از طریق ارتکاب آن را با علم به قصد مرتکب ارائه دهد.
3)هر کس عالماً و عامداً وقوع جرم را تحصیل کند.
تبصره 1 : برای تحقیق معاونت در جرم وجود وحدت قصد و تقدم و یا تفاوت زمانی بین عمل معاون و مباشر جرم شرط است.
تبصره 2 : در صورتی که برای معاونت در جرمی، مجازات خاص در قانون یا شرع******* وجود داشته باشد همان مجازات اجرا خواهد شد.
شرایط معاونت در جرم مستلزم کیفر
برای اینکه بتوان شخصی را به عنوان معاون جرمی که توسط شخصی دیگر ارتکاب یافته است تعقیب و مجازات نمود بایستی عنصر قانونی، مادی، معنوی نظیر آنچه که برای مباشر اصلی لازم است وجود داشته باشد.
الف : ابتدا اولین شرط را که مبتنی بر وجود یک فعل اصلی قابل مجازات است و در حقیقت عنصر قانونی جرم را تشکیل می دهد مورد بررسی قرار می دهیم.
1) فعل اصلی قابل مجازات : فعلی است که قانون آن را جرم شناخته، در صورتی که فعل مباشر اصلی قانوناً جرم نباشد کسی که معاونت در وقوع چنین فعل غیر مجرمانه ای داشته، قابل مجازات نیست. ماده 268 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد :
« چنانچه مجنی علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص نفس عفو نماید حق قصاص ساقط می شود و اولیاء دم نمی توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند » مع ذلک هنوز خودکشی ماهیتاً جرم شناخته نشده و مساعدت و همکاری در خودکشی نیز عنوان معاونت نداشته و قابل مجازات نخواهد بود.
تعداد صفحات :255
چکیده .............................................................................................................. 1
مقدمه :.................................................................................................. ........ 2
بخش اول : تدابیر عام حمایتی و پیشگیری در قلمرو جرائم جانبازان ،ایثارگران و
خانواده شهدا
فصل اول : تدابیر عام پیشگیری...................................................................... 8
مبحث اول : مفهوم پیشگیری........................................................................... 8
گفتار اول : مفهوم موسع پیشگیری.................................................................. 9
الف – تدابیر دفاع فردی .................................................................................. 9
ب – تدابیر و اقدامات دفاع جمعی .................................................................... 9
گفتار دوم : مفهوم مضیق پیشگیری............................................................... 10
مبحث دوم : انواع روشهای پیشگیری............................................................ 11
گفتار اول : پیشگیری کیفری............................................................................. 12
الف – پیشگیری عام ........................................................................................ 12
ب – پیشگیری خاص ....................................................................................... 13
گفتار دوم : پیشگیری غیر کیفری..................................................................... 13
مبحث سوم : پیشگیری اجتماعی – وضعی.................................................... 14
گفتار اول : پیشگیری اجتماعی.......................................................................... 15
الف – مراقبت مبتنی بر منطقه همسایگی « مراقبت محله ای ».......................... 15
ب – شیوه های مبتنی بر نهاد اجتماعی............................................................ 16
گفتار دوم : پیشگیری وضعی........................................................................... 18
گفتار سوم : پیشگیری از جرم از دیدگاه اسلام.............................................. 19
مبحث چهارم : پیشگیری از جرم از دیدگاه قوانین .............................. ........ 22
گفتار اول : پیشگیری ار جرم و قانون اساسی................................................ 22
گفتار دوم : کنگره های پیشگیری از جرم سازمان ملل متحد.......................... 26
الف – کنگره اول تا چهارم .............................................................................. 27
ب – کنگره پنجم تا هفتم................................................................................... 29
ج – کنگره هشتم تا دهم................................................................................... 30
گفتا ر سوم : پیشگیری از جرم و قوانین عادی............................................... 32
گفتار چهارم : پیشگیری از بزهکاری................................................................ 35
الف – استراتژی های خانواده گرا................................................................... 38
ب – استراتژی های جامعه گرا........................................................................ 39
ج- استراتژی های پایشی................................................................................. 40
فصل دوم : تدابیر عام حمایتی........................................................................ 41
مبحث اول : تعریف بزهکاری.......................................................................... 41
گفتار اول : تعریف بزه دررویکردهای مختلف................................................. 42
الف – رویکرد حقوقی جرم.............................................................................. 42
ب – رویکرد جامعه شناختی............................................................................ 43
ج – رویکرد جرم شناسی................................................................................. 44
گفتار دوم : رویکردها درمورد علل بزهکاری ................................................ 46
الف – رویکرد شکل ظاهری............................................................................. 46
ب – رویکرد ساختار زیستی............................................................................ 47
ج – رویکرد روانشناختی.................................................................................. 48
د – رویکرد وضعیت اقتصادی......................................................................... 49
ﻫ - رویکرد کنترل اجتماعی.............................................................................. 50
و – رویکرد پیوند افتراقی................................................................................. 51
ز – رویکرد التقاطی.......................................................................................... 53
مبحث دوم : علل تحقق جرم............................................................................ 54
گفتار اول : طبقه بندی جامعه شناسان از جرائم.............................................. 55
الف – جرائم خیابانی ....................................................................................... 55
ب – جرائم یقه سفیدان (جرائم شغلی و صنفی)............................................... 56
ج – جرائم یارانه ای ........................................................................................ 57
د – جرائم سازمان یافته ................................................................................. 58
ﻫ - جرائم سیاسی ........................................................................................... 59
گفتار دوم : عوامل موثر درکژرفتاریهای اجتماعی و جرم.............................. 60
الف – فقدان خانواده ....................................................................................... 61
ب – خشونت در خانواده ................................................................................ 62
ج – حاشیه نشینی و جرم................................................................................. 64
د – جرائم خاص زنان...................................................................................... 65
مبحث سوم : تبیین جامعه شناختی کژرفتاریهای اجتماعی و جرم.............. 66
گفتار اول : نظریه های مربوط به دیدگاه کارکردی......................................... 67
الف – نظریه آنومی (بی هنجاری)..................................................................... 67
ب – نظریه فشار ساختاری.............................................................................. 68
ج – نظریه پیوند اجتماعی................................................................................. 71
گفتار دوم : نظریه های مربوط به دیدگاه تضاد..................................... ....... 72
گفتار سوم: نظریه های مربوط به کنش متقابل گرایی..................................... 73
الف – نظریه خرده فرهنگی.............................................................................. 73
ب – نظریه انتقال فرهنگی................................................................................. 75
مبحث چهارم : انواع تدابیر قانونی حمایتی از معلولین عام ....................................76
گفتار اول : قانون جامع حمایت از حقوق معلولان ...................................................76
گفتار دوم : جنبه های حمایتی از معلولین عام ........................................................82
بخش دوم : تدابیر خاص حمایتی - پیشگیری در قلمرو جرائم جانبازان ، ایثارگران و خانواده شهدا
فصل اول : تدابیر خاص پیشگیری ................................................................... 87
مبحث اول : سرقت........................................................................................... 87
گفتار اول : تعریف سرقت................................................................................ 87
گفتار دوم : علل سرقت..................................................................................... 91
الف – فقر مالی................................................................................................. 92
ب – فقر فرهنگی............................................................................................... 92
ج – نابرابری های اجتماعی.............................................................................. 93
د – شهرنشینی و زاغه نشینی.......................................................................... 93
ﻫ - از هم پاشیدگی خانواده.............................................................................. 94
و – معاشرت با دوستان ناباب......................................................................... 94
ز – بیکاری....................................................................................................... 95
ح – مهاجرت..................................................................................................... 95
گفتار سوم : سرقت در حوزه جانبازان ، ایثارگران و خانواده شهدا.............. 97
الف – ارائه جامعه آماری مجرمین حوزه جانبازان، ایثارگران و خانواده شهدا 97
ب – بررسی و تحلیل جرم سرقت در حوزه خانواده شهدا............................. 98
ج – راه های پیشنهادی بررسی کاهش جرم سرقت در جامعه (بطور عام).............. 99
مبحث دوم : خرید و فروش مواد مخدر و اعتیاد به آن ................................. 105
گفتار اول : سیر تاریخی مواد مخدر و اعتیاد.................................................. 105
الف – سیر تاریخی........................................................................................... 105
ب – تعریف اعتیاد............................................................................................. 108
گفتار دوم : مواد مخدر از دیدگاه جرم شناسی............................................... 111
گفتار سوم : جرم اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر در حوزه جانبازان، ایثارگران
و خانواده شهدا............................................................................................... 114
گفتار چهارم : راههای درمان و پیشگیری اعتیاد............................................. 116
مبحث سوم: خودکشی..................................................................................... 118
گفتار اول : تعریف خودکشی............................................................................ 119
گفتار دوم : انواع خودکشی.............................................................................. 120
الف – خودکشی دگرخواهانه............................................................................ 120
ب – خودکشی خودخواهانه............................................................................ 121
ج – خودکشی ناشی از بی هنجاری ................................................................ 121
د – خودکشی جبری................................................................................ ........ 121
گفتار سوم : علل و انگیزه های خودکشی........................................................ 122
الف – خودکشی ناشی از جنون و اختلال روانی.................................... ........ 122
ب – عوامل اجتماعی......................................................................................... 123
ج – شرایط اقتصادی........................................................................................ 123
گفتا ر چهارم : خودکشی در ایران................................................................... 123
گفتار پنجم : بررسی خودکشی موفق درحوزه جانبازان ............................... 128
مبحث چهارم : سایر جرائم در حوزه جانبازان ، ایثار گران و خانواده شهدا......... 134
گفتاراول : کلاهبرداری..................................................................................... 135
گفتار دوم : جرم صدور چک بی محل ............................................................ 136
گفتار سوم : ضرب و جرح ............................................................................. 137
گفتار چهارم : قتل ............................................................................................ 137
گفتارپنجم: جعل عنوان و اسناد ..................................................................... 138
گفتار ششم : آدم ربایی .................................................................................. 139
فصل دوم : تدابیر خاص حمایتی...................................................................... 143
مبحث اول : امکان اعاده به خدمت جانبازان................................................... 143
گفتار اول: استخدام جانبازان........................................................................... 143
گفتار دوم : احقاق حقوق ایثارگران.................................................................. 148
الف – مجلس شورای اسلامی.......................................................................... 148
ب – شورای نگهبان.......................................................................................... 149
ج – دیوان عدالت اداری.................................................................................... 150
د – سازمان بازرسی کل کشور....................................................................... 152
گفتار سوم: سازمانهای حمایتی رزمندگان در جهان............................. ........ 159
الف – سازمانهای حمایتی در روسیه............................................................... 160
ب – امکانات کمیته جانبازان آلمان................................................................... 165
ج – بیمه جانبازان در کره جنوبی..................................................................... 166
د – حمایت از مصدومان جنگی در آمریکا....................................................... 167
گفتار چهارم : مقایسه تطبیقی ارائه خدمات به ایثارگران در ایران و سایر کشورها
.......................................................................................................................... 169
الف – تسهیلات رفاهی...................................................................................... 171
ب – حقوق و مزایا............................................................................................ 173
ج – امور آموزشی .......................................................................................... 175
د – بهداشت و درمان....................................................................................... 176
ﻫ - مسکن......................................................................................................... 177
گفتار پنجم: نمونه هایی ازتعاریف واژه معلولین در دیگر کشورها................. 178
مبحث دوم: وضعیت معلولین و جانبازان در ایران............................. ........ 183
گفتار اول : لایحه حمایت از اشتغال معلولین و جانبازان................................. 185
گفتار دوم : انتظارات برآورده نشده جانبازان و ایثارگران............................. 189
گفتار سوم : لایحه جامع خدمات رسانی به ایثارگران .................................... 194
مبحث سوم: اقدامات دولت در رسیدگی به خانواده شهدا............................. 201
گفتار اول : تاسیس بنیاد................................................................................... 201
گفتار دوم : کمک به جانبازان بر حج استحبابی ترجیح دارد............................ 207
گفتار سوم : جانبازان و حقوق شهروندی....................................................... 215
مبحث چهارم : بنیاد شهید و اتخاذ تدابیر پیشگیری............................ ........ 220
گفتار اول : اهداف بنیاد شهید........................................................................... 221
گفتار دوم : حمایت خاص در جهت پیشگیری از آسیب پذیری........................ 225
نتیجه گیری....................................................................................................... 235
منابع و مأخذ..................................................................................................... 241
نظر به عنوان و قلمرو مطالب بخش دوم ، مطالب آن در دو فصل ارائه می شود .
فصل اول : تدابیر خاص پیشگیری
مبحث اوّل : «سرقت»
سرقت از باسابقه ترین جرایم بشری است که در جامعه های مختلف به شیوه های گوناگون دیده می شود. این پدیده در طول زمان دستخوش دگرگونیها و تغییرات زیادی شده است. امّا تنها چیزی که از بدو پیدایش و شکل گیری آن تاکنون ثابت مانده ، زشتی و مذموم بودن ماهیت آن است.
با گذشت زمان، شیوه ها و روش های سرقت، نوع اموال و اشیاء مسروقه و وسایل و ابزار مورد استفاده برای ارتکاب سرقت تغییر یافته ، بطوری که امروزه برخی از سارقان ازآخرین تکنیکها و تکنولوژیها برای پیشبرد کار خود استفاده می کنند. به همین لحاظ شیوه های مقابله و روش های برخورد با آنها متناسب با دگرگونیهای سرقت متحول شده است. به تعبیر دیگر، چون در عصر ما موارد و وسایل گوناگون سرقت و گرایش به آن تغییر یافته ، مقابله با آن نیز دشوارتر شده است.
گفتار اوّل : تعریف سرقت
برای سرقت تعریفهای متعددی ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره می شود:
بالاخره از نظر قانون سرقت تنها وقتی موجود است که شیئی موضوع جرم بدون آگاهی و برخلاف میل صاحب آن از تصرف دارندۀ قانونی آن به تصرف عامل جرم درآید، لازمۀ آن، گرفتن ، برداشتن و کش رفتن است[2].
علل و انگیزه های سرقت (تبیین روان شناختی)
علل و انگیزه های روانی- عاطفی سرقت را میتوان به شرح زیر برشمرد:
رابرت مرتُن درنظریه بی هنجاری خود می گوید: که افراد هر جامعــــه یک سلسله هدف های پذیرفته شده فرهنگی را دنبال می کنند که برای نیل به آنها به یک سلسله ابزار و وسایل نیاز دارند. هنگامی که افراد به شیوه های مشروع از رسیدن به هدفها یا وسایل حصول به آن هدفها مأیوس شوند به نوآوری یا طغیان و شورش دست می زنند؛ زیرا وقتی در جامعه ای بر هدفها بیش از حد تکیه شود و وسایل رسیدن به این هدفها نادیده نگاشته گردد ، وقوع سرقت قابل پیش بینی است، چون سرقت نوعی نوآوری در رسیدن به هدف تلقی می شود.
وقتی انسان میل دارد به هدفی برسد، ولی به علت برخورد با مانع یا موانعی چند به آن هدف دست نمی یابد، می گوییم در او ناکامی ایجاد شده است. «دولارد و دوب» معتقدند که شیوع فراوان سرقت ودیگر تبهکاریها در میان گروههای فقیرتر و افزایش آن در دوران سختی و تنگدستی راباید واکنش در برابر ناکامی دانست[3].
وقتی میان امیال شدید ما و هدفهایمان سدهای نا شکستن و ناگذشتن حایل باشد، با ناکامی و تعارض و تنش مواجه می شویم[4]. به عنوان مثال، جوانی که در خانواده ای فقیر و بی چیز تولد یافته و در کودکی محبت ندیده و سالها مورد بی مهری و بی توجهی واقع شده، احتمالاً در بزرگی به غارتگری اموال دیگران دست می زند و این امر برای او رضایت خاطری را فراهم می آورد که همواره در جستجوی آن بوده است.
پریچارد می گوید :تمایل به دزدی گاه یکی از خصوصیات جنون اخلاقی ست و گاه اگر هم تنها خصوصیت آن نباشد، بارزترین آنهاست.
7- خودنمایی : برخی از جوانان برای نشان دادن صفت «کلّه شقی» و جرأت حادثه جویی که برای آنها بسیار ارزشمند است، به بزهکاری روی می آورند و ظاهراً مصرف مواد مخدر یا دست زدن به سرقت برای یک جوان او را در چشم همگنانش کسی می سازد از این رو فرد با موقعیت های مساعدی برای ارتکاب جرم روبرو می گردد و به دزدی و غارت اموال دیگران دست می زند و اموال مسروقه رابا افتخار در اختیار دیگر دوستان می گذارد و بدین وسیله با ایفای چنین نقشی نیاز به تعلق خاطر گروهی خود را برآورده می سازد.
8- جمعیت زیاد: زیاده روی درمحبت نیز مانع رشد و تکامل شخصیت کودک می گردد. کودکان نازپرورده که در محیط خانواده تمام توقعات و خواسته هایشان بدون چون و چرا انجام می گیرد، در اجتماع نیز انتظار دارند تمام آرزوهای آنان به زودی برآورده شود. در صورت عدم توفیق و روبرو شدن با شکست تصور می کنند که همه بر علیه آنان قیام نموده و عداوت دارند. در نتیجه ترسو، خودخواه، پرمدعا و پرتوقع بوده با قبول عضویت در باندهای سرقت، می خواهند ازجامعه انتقام بگیرند.
گفتار دوم: علل سرقت
اهمیت شرایط اجتماعی و اقتصادی در تبیین علل سرقت بر کسی پوشیده نیست. لاکاسانی (Lacassaney) دربارۀ تأثیر محیط اجتماعی می گوید که اگر نتوان آن را عامل انحصاری شناخت؛ ولی برترین و مهمترین عامل سرقت و دیگر بزهکاریها است. نظر او را می توان در دو فرمول زیر خلاصه کرد:
برخی از عوامل اجتماعی – اقتصادی سرقت را می توان به شرح زیر دانست:
الف- فقر مادی : فقر و محرومیت مادی راشاید بتوان گفت از مهمترین عوامل به وجود آورندۀ سرقت است. فردی که دچار این آسیب اجتماعی است از یک سو از لحاظ روانی احساس حقارت و مغبون بودن می کند و از جامعه طلبکار است، و از سوی دیگر چون جامعه را مسئول محرومیت و فقر خود می پندارد، نوعی احساس انتقام کش در او پرورش می یابد. به این ترتیب کوشش او برای فقرزدایی چه بسا در مجاری غیرقانونی و ضداجتماعی افتاده به سرقت ، یا جنایت کشیده شود. برای مثال : در سالهای اخیر بر اثر رشد تورم و فاصله گرفتن هزینه ها از درآمدها، نرخ سرقت، در جامعۀ ما رو به تزاید بوده است[7].
اکثر این سارقان از قشر جامعه بوده، از درآمد کمی برخوردارند.
ب- فقر فرهنگی : روان شناسان اجتماعی جرم و کجرویها را سرپیچی از هنجارها، رسمها، سنّت ها و قوانین جامعه می دانند. رسمها و سنّت ها و قوانین هر جامعه به عنوان مجموعه ای ازارزشهای فرهنگی آگاهاًنه یا ناآگاهاًنه است که از نسل های قبـــــل به نسل های بعد منتقل می شود، مورد احترام است و تجاوز به آن جرم محسوب می گردد.
فقر فرهنگی ، نقش اساسی درایجاد جرم دارد. دزدان اکثراً بی سوادند و بی سوادان در اثر فقدان امکانات رشد فکری، برای پیشرفت و ترقی خود از شیوه های دیگر فرهنگی مثلاً از توانمندیهای جسمی بهره می گیرند.
ساترلند ( Sutherland) در تبیین علل جرم به عوامل قومی، مهاجرت، ناسازگاریهای برخی از گروه ها، و عدم رشد خرده فرهنگ ها توجه دارد و تبهکاری را مسأله ای ناشی از تعـــــارض فرهنگــــی می شناسد[8].
ج- نابرابری های اجتماعی:
نظریه تضاد بر پیامد های شخصی و اجتماعی تمرکز قدرت و ثروت در دست عده ای معدود در جامعه تکیه دارد. طرفداران این نظریه تا حدّی تبیین های متفاوتی را دربارۀ چرایی بروز نابرابری های اجتماعی عنوان می کنند.
(کوهن Cohen) آسیب شناس اجتماعی، خرده فرهنگ ها را از مشخصه های اصلی جوامع طبقاتی می داند که احتمال کجرویهای اجتماعی را فزونی می بخشند، زیرا عملی چون سرقت در بین برخی از گروه های نوجوان و جوان، ممکن است به صورت هنجار درآمده باشد، درحالی که همین عمل ازنظر دیگران غیر عادی و نابهنجار تلقی شود.
د- شهرنشینی و زاغه نشینی : گسترش بی رویۀ شهرها و انبوهی جمعیت هردو از عوامــــل جرم زا هستند.
افرادی که در محله های پرجمعیت شهر های بزرگ زندگی می کنند، با شرایط اجتماعی واقتصادی سختی روبرو بوده و مشکلات عدیده ای را به دوش می کشند. زندگی برای کودکان در چنین شرایطی مانند زندانی است که هیچ راه گریزی بر آن متصور نیست.
انبوهی و تراکم جمعیت که از ویژگیهای محله ها وزاغه هاست، موجب می شود تا فرد نتواند در زندگی داخلی و خصوصی خود مسائل و مشکلات شخصی را بروز دهد؛ ناچار آن رااز دیگران پنهان می دارد. از این رو، سرقت، فحشاء، اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی که بطور عجیبی درمکان های شلوغ و فقیرنشین شهری رواج دارد، از بین نخواهد رفت، مگراینکه شرایط و عوامل اقتصادی و اجتماعی که موجب پیدایش این مسائل شده، دگرگون شود و از بین برود.
ه- از هم پاشیدگی خانواده : آسیب شناسان اجتماعی یکی از عمده ترین عمل بزهکاری کودکان را ستیز درخانواده می دانند و معتقدند جدایی والدین نقش بسیار منفی و ویرانگری درشخصیت کودکان دارد و زمینه را برای ارتکاب بزهکاری در آنان فراهم می آورد. بیشتر بزهکاران، آغاز سرکشی خود را جدایی پدر و مادر، اختلافات خانوادگی و متشنج بودن خانواده ذکر کرده اند. جای تردیدی نیست که خانواده نقش مهمی را در پایه ریزی شخصیت کودک برعهده دارد. کودک امنیت خودعاطفی را که در شکل ذهنی شخصیت او اهمیت بسزایی دارد و در آغوش خانواده به دست می آورد. بنابراین هرنوع خدشه ای که به این امنیت عاطفی وارد شود، در روند طبیعی شکل گیری شخصیت کودک اختلال ایجاد می کند. طبیعی است که یک شخصیت دارای اختلال، گرایش به بزهکاری دارد تا یک شخصیت طبیعی و سالم.
از این رو فردی که دارای اختلال شخصیت است دست خودرا به انواع بزهکاری و از جمله سرقت آلوده می دارد.
و) معاشرت بادوستان ناباب : «ساترلند» در نظریه پیوند افتــراق (انتقال فرهنگی) خــــود می گوید: « رفتار مجرمانه مانند هر نوع رفتار دیگری آموختنی است .» از این رو داشتن دوستان ناباب و تاثیر معاشرت با آنها در کشیده شدن فرد به سوی سرقت نقش اساسی دارد . به موجب تحقیقی که در ایران انجام شد ، 42 درصد سارقان تحت بررسی ، دوستان نابابی داشته و75 درصد آنها با چنین دوستانی رفت و آمد زیاد و طولانی داشته اند .[9]
ز- بیکاری: بیکاری عامل مهم دیگری در ایجاد فقر است و فقر نیز از عوامل اصلی سرقت و جرم محسوب می شود . بیکاری از دو جهت در ازدیاد و سرقت نقش دارد :
- یکی وجود فرصتهای اضافی و خالی بودن اوقات فراغت :
وقتی افراد جامعه به ویژه جوانان فرصتهای اضافی داشته باشند و این فرصتها از مجرای درست و صحیح نتواند مورد استفاده قرار گیرد ، طبعاً به روشهای غیر اصولی و ضد اجتماعی کشیده می شوند . مولود بسیاری از دزدی ها یا تبهکاریها که از روی بی حوصلگی یا برای تنوع و سرگرمی صـــورت می گیرد نمونه هایی از این نوع است .
- و دیگر نداشتن درآمد کافی برای گذراندن زندگی : هر فرد بیکار ناچار باید به نحوی زندگی خود را بگذراند و برای گذران باید درآمدی داشته باشد . چون کسب چنین درآمدی نمی تواند از راهها و شیوه های درست و قانونی تامین شود ، چه بسا فرد به راههای غیر قانونی کشیده می شود و ازطریق دزدی هزینه گذران زندگی خودرا تامین کند.
1- ماده 212 قانون حدود و قصاص
2- گلدوزیان ، ایرج « حقوق جزای اختصاصی» ، جلد اول ، چاپ سوم ، مؤسسه انتتشارات جهاد دانشگاهی ، 1372، ص 293.
1- کلدین برگ، آیو، «روان شناختی اجتماعی»، ترجمه علی محمد کاروان، نشر اندیشه ، 1342،ص449.
2- مان ،زمان ،ترجمه محمود صناعی ، نشر اندیشه ، 1355، صفحه 132
1- مجله تربیت ، شمارۀ سوم – سال هشتم – ص 22
1- گسن ، ریموند ، «مقدمه ای بر جرم شناسی» ، ترجمه مهدی کی نیا، تهران؛ نشر مؤلف، 1370، صفحه 135.
1- براساس آمار رسمی مرکز آمار ایران ، میزان سرقت در بین سالهای 1365 تا 1369 مرتباً در حال افزایش بوده است.
1- سخاوت - جعفر– « آسیب شناسی اجتماعی» ، دانشگاه علامه طباطبایی – جزوة درسی - 1368 – ص 35.
1- قربان حسینی ، علی اصغر ، «جرم شناسی و جرم یابی سرقت» ، تهران نشر جهاد دانشگاهی – 1371 ، ص262.