مقاله با عنوان جمهوری اسلامی ایران و حق شرط برای معاهدات بین المللی حقوق بشر در فرمت ورد در 33 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
چکیده
مقدمه
الف. حق شرط
ب. شروط اعتبار و آیین پذیرش یا مخالفت با شرط
نظام سنتی حق شرط
نظام حقوقی حق شرط بر اساس کنوانسیون وین 1969 حقوق معاهدات
شروط اعتبار حق شرط
نظام حقوقی پذیرش یا مخالفت با شرط
ج. نظام حقوقی حق شرط بر معاهدات بین المللی حقوق بشر
دیدگاه کمیته حقوق بشر
دیدگاه کمیسیون حقوق بین الملل
دیدگاه حقوقدانان
ملاک اعتبار شرط بر اساس کنوانسیون وین
آثار مترتب بر احراز بی اعتباری شرط
د. حق شرط جمهوری اسلامی ایران بر کنوانسیون حقوق کودک
نظر شورای نگهبان در مورد کنوانسیون حقوق کودک
اعتراض کشورها نسبت به شرط کلی جمهوری اسلامی ایران
ضرورت تجدید نظر در شرط کلی و مبهم
نتیجه گیری
یاداداشت ها
منابع
چکیده :
وجود انقلاب در هر کشوری دلالت بر فاکتورهای منفی سران آن کشور را دارد که به نوعی بیعدالتی و فشار عرصه را به مردم تنگ کرده و موجب برپایی اعتراضات و مخالفت های شدید و در نتیجه انقلاب می شود , که انقلاب اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. انقلاب اسلامی ایران که ریشه های آن به سال 1342 برمی گردد به رهبری امام خمینی در سال 1357 به بار نشست، و دولتی اسلامی بنام جمهوری اسلامی ایران جای آنرا گرفت سیاست جمهوری اسلامی ایران در خارج هم تاثیرات بسیاری در دوره انقلاب و پس از آن بوجود آورد، که تاثیرات و بازتابهای بسیاری در منطقه و جهان داشته است از آنجایی که سیاست خارجی جمهوری اسلامی همیشه مدافع حقوق حقه و گروههای مبارز اسلامی نیز بوده است، در نتیجه تاثیر و نفوذ گسترده ای در منطقه و جهان گذارده است که به صورت های گوناگون نمایان شده است مانند تشدید مقاومت گروههای مبارز افغانستان علیه نیروهای متجاوز شوروی، روحیه بخشیدن به گروههای مقاومت اسلامی مصر و اخوان المسلمین، تقویت یافتن گروههای اسلامی الجزایر و ترس کشورهای غربی از گسترش سیاستهای انقلابی جمهوری اسلامی ایران و تاثیر آن به کشورهای دیگر، حمایت و تقویت گروههای جهادی لبنانی و فلسطین و جبهه گیری علنی ایران برای مبارزه با اشغالگری رژیم صهیونیستی – از جمله حمایت از گروه های مبارز لبنانی، امل و تشکیل گروه جهادی حزب الله تحت نفوذ حمایت ایران – و تقویت و تحکیم مواضع گروههای فلسطینی بخصوص جهاد اسلامی و حماس و همچنین حمایت از رژیم ضد نژاد بدست آفریقا جنوبی و مبارزه با استکبار جهانی را می تواند از سیاست های خارجی جمهوری اسلامی ایران نام برد.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که با تکیه بر ایدئولوژی بسیار قوی اسلامی و انقلاب موضع خود را آغاز کرد، پیام آور این بود که اسلام نه تنها قادر به تشکیل حکومتی بنیادین و استوار است بلکه در سایه عدالت و حقانیت آن می تواند سرمشق و آغازی برای صدور آن نیز باشد و ثابت نمود که اسلام دارای امکانات، ایدئولوژی و پویایی، قدرت انقلابی و مبارزات لازم برای مقاومت در برابر زور و سلطه و استعمار است، و می تواند با ابر قدرتها و عوامل آنها مبارزه کند و به پیروزی برسد و تنها اسلام است که می تواند حیثیت از دست رفته مسلمانان را از طریق مبارزه با سلطه گران و استعمارگران به آنان باز گرداند
فهرست مطالب :
پیشگفتار
فصل اول : کلیات
مقدمه
بیان مسئله و تعریف آن
بررسی سوابق و ادبیات موضوع «پیشینه موضوع»
هدف پژوهش
پرسش اصلی پژوهش
فرضیه ها
تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم و متغیرها
روش تحقیق و گردآوری داده ها
حدود قلمرو پژوهش
موانع، مشکلات و محدودیتهای تحقیق
سازماندهی پژوهش
فصل دوم : مباحث نظری و تئوریک تحقیق
سیاست
سیاست در معنای عام
سیاست در معنای خاص
سیاست از دیدگاه ریمون آرون
سیاست خارجی
سیاست خارجی از دیدگاه اسلام
سیاست خارجی ایران در بدو انقلاب
اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بدو انقلاب «از دیدگاه امام خمینی»
سیاست های کلان جمهوری اسلامی ایران
اصول و مبانی سیاست خارجی، مواضع جهانی
اصول و مبانی سیاست خارجی، موانع منطقه ای
اصول و مبانی سیاست خارجی، مواضع نهضت های آزادی بخش
اصول و مبانی سیاست خارجی، مواضع گروههای مبارز فلسطین
دیدگاه امام خمینی در رابطه با اسرائیل
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره حکومت آقای هاشمی رفسنجانی
تغییر الگوی رفتاری سیاست خارجی به مصالحه و همزیستی
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره حکومت آقای خاتمی
تنش زدایی، اصول مطرح در سیاست خارجی
فصل سوم
بخش اول
تاریخچه فلسطین
قدمت فلسطین
مهاجرت یهودیان – طرح صهیونیست
کنگره استعماری 1907
جنگ جهانی اول
قیمومیت انگلیس بر فلسطین
جنبش اعراب و سرکوب انگلیس
کمیته فلسطین و طرح تقسیم
قطعنامه 181 مجمع عمومی
اعلام تشکیل دولت یهود و حمله اعراب
بخش دوم
انگیزه ها و اهداف
اهداف
اساس نامه یا میثاق نامه حماس
روش های جنبش حماس برای دستیابی به هدفهای استراتژیک
وجوب جهان برای آزادی فلسطین
همبستگی اجتماعی حماس
جهان شمولی دایره مبارزات فلسطین از دیدگاه حماس
حمایت های حماس
طرح حماس برای اتحاد گروه ها
مساله اسراء هدف حماس
رد راه حل های سازش با صهیونیسم
آتش بس مشروط حماس «خروج اسرائیل از نوار غزه»
مواضع جدید حماس، پس از شهادت شیخ یاسین رهبر حماس
نابودی رژیم صهیونیستی از سرکوب حماس آسانتر است «خالد مشعل»
عدم ادغام حماس و دولت خودگردان
بخش سوم
مخالفت شدید حماس با تشکیل دولت فلسطین
تشکیلات خودگردان و مواضع حماس
مواضع تشکیلات خودگردان و حماس در رابطه با گفتگو با اسرائیل
اقتدار حماس، انزوای عرفات
از شعار تا عمل (عقب نشینی گام به گام سازمان آزادیبخش فلسطین)
توطئه نقشه راه
جنبش های اسلامی و ملی فلسطین و موضع حماس
کنفرانس عقبه مخالفت حماس و فتح «عبدالعزیز رنتیسی»
فصل چهارم
بخش اول
جهاد اسلامی فلسطین
از ظهور تا شهادت شیخ عزالدین قسام
قیام عزالدین قسام
اخوان المسلمین از جنبش جهاد اسلامی
زمینه های ظهور جنبش جهاد اسلامی
تأسیس جنبش جهاد اسلامی
رهبری و اعضای جنبش جهاد اسلامی
فعالیت های جنبش جهاد اسلامی
جهاد مصلحانه
فعالیت های شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی
تدابیر رژیم صهیونیستی برای مقابله با عملیات نظامی حماس
مواضع جهاد اسلامی فلسطین نسبت به مسئله صلح
بخش دوم
جهاد اسلامی و گروههای فلسطین
جهاد اسلامی فلسطین و حماس
جهاد اسلامی و دولت مستقل فلسطین
جهاد اسلامی و سازمان آزادی بخش
اختلافات و دیدگاه جنبش اسلامی و سازمان آزادی بخش فلسطین
شهرت حماس بیش از جهاد اسلامی
بخش سوم
انتفاضه
انتفاضه معنی و مفهوم
انتفاضه فلسطین
علل انتفاضه
واقعیت های انتفاضه از زبان آمار
اهداف انتفاضه
انقلاب اسلامی ایران مهمترین عامل موثر در شروع و استمرار انتفاضه
نقش جنبش مقاومت حماس و جهاد اسلامی در قیام فلسطینیان
نقش جهاد اسلامی در انتفاضه 1987
انتفاضه از دیدگاه رئیس دفتر سیاسی حماس خالد مشعل
انتفاضه از دیدگاه شیخ ابراهیم القوقا یکی از رهبران حماس
انتفاضه از دیدگاه دکتر حلمی محمد القاعوده نویسنده مصری
فصل پنجم
بخش اول
تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر دو گروه جهاد اسلامی فلسطین و حماس
تأثیرپذیری گروههای اسلامی فلسطین از انقلاب اسلامی ایران
بازتاب انقلاب اسلامی ایران «شکل گیری جهاد اسلامی فلسطین»
پیروزی حزب ا... الگوی مبارزات فلسطین
ایران الگوی مبارزات جهاد اسلامی
ایران و دو حادثه شگفت انگیز برای مقاومت فلسطین
انتفاضه شیوه های مبارزاتی مردم ایران در زمان انقلاب
توانمندی نظامی ایران خطری برای اسرائیل
بخش دوم
رهبران ایران و مقاومت فلسطین
الف- سیاست تصمیم گیری رهبران ایران
ب-دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در رابطه با اسرائیل «امام خمینی، آیت الله خامنه ای …»
طرح روز جهانی قدس، احیای جنبشهای اسلامی و بسیج مسلمانان
آیت الله خامنه ای و حمایت از مقاومت فلسطین
آقای خاتمی و حمایت از مقاومت فلسطین
وحدت نظر جهاد اسلامی فلسطین و رهبران جمهوری اسلامی ایران «زوال اسرائیل»
جنبش جهاد اسلامی و تاثیر اندیشه های امام خمینی (ره)
رهبریت ایران و جنبش جهاد اسلامی فلسطین «دکتر رمضان عبدالله دبیر کل جنبش اسلامی فلسطین»
بخش سوم
حمایت ایران از مقاومت فلسطین حماس و جهاد اسلامی
ایران و حمایت از مقاومت فلسطین
ارتباط سازمان جهاد اسلامی فلسطین با جمهوری اسلامی ایران
حمایت های مالی، نظامی حماس و جهاد اسلامی
ایران یکی از منابع مالی جهاد اسلامی
آینده منازعه فلسطین و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
فصل ششم
بخش اول
بازدارندگی ایران در روند صلح
واکنش ایران و دیگر کشورها در قبال توافقنامه اسلو «غزه-اریما»
انتفاضه و نقش بازدارندگی ایران در روند صلح
جهاد اسلامی فلسطین و نقش بازدارندگی ایران در روند صلح
حماس و نقش باز دارندگی ایران در روند صلح
فشار غرب و آمریکا بر ایران در پی حمایت از مقاومت فلسطین
بخش دوم
کنفرانس تهران
کنفرانس تهران در حمایت از انتفاضه فلسطین
تحریف واقعیت ها به وسیله یهودیان
دستاوردهای کنفرانس حمایت از انتفاضه در تهران
کنفرانس تهران و تشکیل دادگاه بین المللی جنایات جنگی
سازمان کنفرانس اسلامی ونقش بازدارندگی ایران در روند صلح
بخش سوم
پیروزی حماس در انتخابات
پیروزی جنبش حماس در انتخابات شهرداری ها «نوار غزه»
پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی
بررسی علل پیروزی و آینده تشکیلات حماس
علل ناکامی فتح
علل پیروزی حماس
مسئولیتهای حماس
ورود خالد مشعل به تهران و حمایتهای رهبر انقلاب
کمک 250 میلیون دلاری ایران به حماس
نخست وزیر و رئیس مجلس جدید فلسطین
همه پرسی برای برسمیت شناخت اسرائیل
نتیجه گیری
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:63
فهرست مطالب: صفحه
پیشگفتار 1
فصل اول (کلیات) 3
طرح مسئله 4
اهداف تحقیق 10
اهمیت تحقیق 10
سوال اصلی 10
سوالات فرعی 11
فرضیات تحقیق 11
متغیرها و مفاهیم عملیاتی 11
روش تحقیق 11
مشکلات و موانع تحقیق 11
سازماندهی تحقیق 12
فصل دوم- مفهوم توسعه و توسعه یافتگی 14
فرهنگ و توسعه 22
مفهوم فرهنگ 22
ویژگیهای عمومی فرهنگ 24
تاثیر فرهنگ بر توسعه و اهمیت مفهوم توسعه فرهنگی 29
استراتژی فرهنگی 33
فصل سوم- موانع توسعه در ایران 40
فرهنگ عمومی تاثیر گذار بر روند توسعه 40
تیپولوژی شخصیتی ایرانیان 42
نتیجه گیری 52
فهرست منابع 55
پیشگفتار :
یکی از مباحث مهمی که در نیمه دوم قرن بیستم و به دنبال ظهور کشورهای تازه استقلال یافته جهان سوم در عرصه روابط بین الملل توجه بسیاری از اندیشمندان علوم سیاسی را به خود جلب نموده است، نوسازی و توسعة سیاسی و توسعة اقتصادی است. اما این سوال مطرح میشود که چرا تابه حال ایران نتوانسته است به الگویی درجهت نیل به توسعه سیاسی و اقتصادی دست یابد؟ در این مسیر با چه مشکلاتی مواجه میباشد؟
باعنایت به اهمیت این موضوع، مانیز در این پژوهش سعی نمودهایم ضمن ارائه تصویری از توسعه و ویژگیهای آن، به بررسی ساختارهای فرهنگی ایران بپردازیم و مهمترین علل توسعه نیافتگی ایران را فرهنگ حاکم بر روح ملت ایران ذکر نموده، و به عنوان راه حل توسعه فرهنگی را مقدم بر توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی دانستهایم.
ضمنا در این پژوهش سعی شده است ریشهای ترین مسائل موجود در بطن فرهنگ ایرانی و مشکلات ساختارهای اجتماعی ایران مورد بررسی قرار گرفته تا علل توسعه نیافتگی ایران در عرصه های سیاسی و اقتصادی مشخص تر گردد.
در مجموع میتوان گفت که هدف اصلی در این تحقیق این است که توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی در کشور ما، در مقام نخست به معنای پالایش ویژگیهای منفی و فرهنگی است که در طول تاریخ و در بستر زمان شکل گرفتهاند و رفع این موانع جز از طریق ایجاد یک نظام آموزشی کار آمد آن هم از طریق اهتمام جدی دولت که قادر به تربیت انسانهایی خلاق و با فرهنگ باشد میسر نیست. بدیهی است که رفع این نواقص در فرهنگ جامعه، بستری مناسب جهت توسعه همه جانبه را در کشور فراهم خواهد آورد.
اثبات این موضوع که توسعه فرهنگی مقدم تر از توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی است، انگیزة انتخاب موضوع از جانب محقق میباشد.
در خاتمه لازم است از زحمات استاد عزیزم جناب آقای دکتر سریع القلم که افتخار شاگردی ایشان را دوران تحصیلم در دانشگاه شهید بهشتی داشتم تشکر و قدردانی نمایم. زیرا از ایشان مطالب بسیاری آموختم که در تمامی ابعاد زندگیم راهگشایم بودند و در این پژوهش هم از مطالب کتاب عقلانیت و آینده توسعه یافتگی در ایران ایشان استفاده فراوانی نمودهام.
البته مطالب کتاب مذکور را با آمیختههای ذهنیم عجین ساختهام بدیهی است که هرگونه کاستی متوجه حقیر میباشد.
فصل اول
کلیات تحقیق
طرح مسئله:
دغدغه پیشرفت، توسعه یافتگی و ثبات سیاسی ایران همچنان ادامه دارد، درحالیکه بسیاری از کشورهای هم ردیف ما راه و افقهای خود را پیدا کردهاند، ما هنوز در نزاعهای فکری و سیاسی خود غوطهوریم. جالب اینکه مباحث پیشرفت و توسعه یافتگی را قبل از کشورهایی مانند مالزی، چین، کره جنوبی و… آغاز کردهایم.( ) سوال اینجاست که چرا تاکنون ایران نتوانسته است به الگویی در زمینه توسعه دست یابد؟ چرا رهبران و نخبگان ایرانی از گذشته درس عبرت نمیگیرند و اشتباهات خود را مرتب تکرار میکنند؟ چرا خیلی فکر نمیکنند؟ و اگر هم فکر کنند صحیح فکر نمیکنند؟ اگر ریشه مسائل قبل از انقلاب را بخواهیم به بیگانگان و امپریالیسم نسبت دهیم مشکلات بعد از انقلاب را چگونه باید ارزیابی کنیم؟ ما ایرانیان خیلی ملت خودخواهی هستیم هیچ وقت نمیخواهیم بپذیریم که اشتباه کردهایم عموماً خارج از خود به دنبال علتها، مشکلات و ریشهها هستیم، زمانی امپریالیسم را سرزنش کردیم و اکنون که امپریالیسم در خانه ما نیست جریان و گروه دیگر را متهم میسازیم. همیشه به دنبال این هستیم که خود را توجیه کنیم. وقتی رهبران و نخبگان ایرانی اشتباه میکنند هیچ وقت از ملت عذرخواهی نمی کنند بلکه اشتباهات خود را به دیگران نسبت می دهند. مسئله دیگر این آنکه افکارمان خیلی مدرن است و مانند تکنولوژی سریع وارد میشود، ولی خلقیات ما که نتیجه وجود سالها استبداد در این مملکت است، همچنان تعیین کننده مانده است و سرنوشت مارا میسازد. ماافکار بسیار خوب خود را در سخنرانیها نتوانسته ایم به سیستم تبدیل کنیم. ظاهراً در نمایش فکر بیش از عمل لذت میبریم. باید بپذیریم انسانهابا سخنرانی تربیت نمیشوند، بلکه به طور مقطعی اهمیت مسائل تربیتی پی میبرند. تربیت یک جامعه تداوم، نظم.تفکر و انسانهایی متعهد و حساسی را میطلبد. دیگر آنکه ما سامان و استوار را دوست نداریم،چون سامان یافتن خیلی زحمت دارد. ساختن یک سیستم خیلی مشکل است. سیستم پذیری خیلی دشوارتر است، به همین دلیل ترجیع دادهایم با هیجانات و اوضاع روز زندگی کنیم. برایمان همان کافی است که درآمد نفت حداقل بقای ما را تضمین میکند و به همین راضی هستیم. مسئله دیگر اینکه عدهای میخواهند به زور عقاید خود را بر دیگران تحمیل کنند. برخی می خواهند تمام مردم ایران را مذهبی کنند، برخی به دنبال غربی کردن همه هستند، برخی به دنبال روشنفکر کردن همه هستند، اینها متوجه نیستند که هر کدام از این اسمها نوعی تحمیل به عامه مردم است. یک جامعه به همه نوع قشر نیاز دارد: مذهبی، غرب زده، روشنفکر، بومی و بسیاری از اقسام دیگر. آزادی در این دنیای پرتنوع و پرتلاطم عبارت است از اینکه هر کس تعلق فرهنگی خود را کسب کند و بدون تعرض و تعدی دیگران و دولت بتواند بدان عمل کند. عمده مشکل توسعه نیافتگی ایران در افکارمان نیست بلکه در تبدیل فکر به عمل است وناتوانی در ساختن سیستم است و نهایتا در شخصیت پرورش نیافته ماست. اینکه هرکسی برایش خودش مهم است و برای عقاید دیگران هیچ ارزشی قائل نمی باشد. در جامعهای که افراد این اندازه نسبت به هم دافعه دارند نمی توان یک سیستم اجتماعی را ساخت. ایده گفتگوی تمدنها را مطرح میکنیم و میخواهیم به جهانیان فن گفتگو بیاموزیم وهمه را به وحدت فراخوانیم اما برخلاف آنچه که دینمان به ما آموخته درمیان خود ترحم نداریم. حذف و حسادت و تخریب به شدت در میان ما رواج دارد و بر پایه محبت و عطوفت و همفکری و هم فهمی با یکدیگر معاشرت نمیکنیم. دو پایه مترولوژیک تمدن غرب، ساماندهی و تشکیل از یک طرف و ظرفیت نقد پذیری از طرف دیگر است. ما در هر دو نوع ضعیف هستیم.
در این درس نمره بیشتری بگیرید!
برخی از عناوین اصلی تحقیق عبارتند از:
منشأ کرامت
تقسیم کرامت به ذاتی و ارزشی
تردیدی در کرامت ذاتی انسان
نقد و بررسی
کرامت ارزشی در قانون اساسی
کرامت به مثابه قاعده
اصل برابری حقوق
حقوق سیاسی
حقوق فرهنگی، اجتماعی
حقوق قضایی
برای دانلود متن اصلی تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
در این درس نمره بیشتری بگیرید!
در بخشی از این تحقیق می خوانیم:
در پایههاى نظرى قانون اساسى، دو ایده وجود دارد: اول، جنبه تحدید و مشروط کردن قدرت و قید و بند زدن بر آن و دوم، تأکید بر قوه جعل و تأسیس قانون از سوى انسان که این دو در ذیل واژه «کنستیتوسیون» نهفته است. آیا بدین معنا سنتى با نام قانون اساسى در ایران داشتهایم؟ اولین رویارویى ایرانیان با این پدیده با چه تفکراتى صورت گرفت؟
سنت قانون اساسى و قانونگذارى به آن معنایى که شما فرمودید، یعنى تأسیس و نهادینه کردن تشکیلاتى که بتواند عدالت و آزادى را در جامعه نهادینه و یا تضمین کند و ظلم، استبداد و خودکامگى را تحدید کند، در ایران با همین معنا و با همین لفظ «کنستیتوسیون»(1)، 5/1 قرن سابقه دارد.
در سال 1236 ش. یعنى حدود یک و نیم قرن پیش، در اصلاحات دوره ناصرى، طرحى به عنوان قانون اساسى یا «دفتر قانون» توسط میرزا ملکم خان، از نیاکان روشنفکرى ایران، به صورت مکتوب ارائه شد. وقتى ریاست کابینه در اختیار مشیرالدوله قرار گرفت، میرزا ملکم خان هم به عنوان مشاور مدیریت اجرایى کشور فعالتر شد و «دفتر قانون» را ارائه کرد. اولین انجمن سیاسى در کشور به صورت جمعیت فراموشخانه به عنوان یک تشکل سیاسى فعال شد و محتواى مطبوعات رسمى افزایش یافت.
در همین دورهها آثار آخوندزاده را داریم. او مبانى نظرى جدیدى مثل اومانیته را مطرح کرد. «راسیونالیسم»، به عنوان اینکه انسان باید از عقلانیت انتقادى و خرد جمعى براى مدیریت و توسعه حیات خویش بهره بگیرد، مطرح شد. در همین دهه، آثار و مکتوبات آخوندزاده در جامعه دست به دست مىگشت. کتاب یک کلمه اثر معروف مستشار الدوله بود و منظورش از یک کلمه، همان «قانون» است؛ یعنى تمام مشکلات جامعه ما یک کلمه است و آن کلمه هم نبود قانون است.
در حقیقت معتقد هستید که متفکرانى که به کارکرد قانون اساسى اعتقاد داشتند و براى تأسیس آن تلاش مىکردند، به مبانى متافیزیکى و بنیادهاى فکرى قانون اساسى آشنایى داشتند؟
به صورت مطلق و کامل، نه؛ اما به صورت نسبى و کم و بیش، اندیشمندان ایرانى توجه و تفطن به این معانى داشتند. در واقع بهتدریج آن را مشق مىکردند و راهى جز این متصور نبود.
به هر حال، این فرایند آغاز شده بود. روزنامه اختر، قانون اساسى 109 مادهاى دوره تنظیمات در ترکیه را در ایران براى خوانندگان فارسى زبان منتشر مىکرد. میرزاملکم خان مىگفت: دولت و قدرت یک شر اجتنابناپذیر است و نمىتوانیم از آن گریزى داشته باشیم. ملکم خان مطرح مىکند که: «مشکل ما این است که حاکم تعیین مىکنیم، بدون قانون؛ سرتیپ معزول مىکنیم، بدون قانون؛ بندگان خدا را به حبس مىکشیم، بدون قانون؛ شکم پاره مىکنیم، بدون قانون؛ مالیات مىگیریم، بدون قانون و...».
به هر حال، مبانى قانون اساسى، مثل اومانیسم و عقلانیت یا عقل عملى بشر، که ریشه همه آنها در انسانگرایى است، در آثار اندیشمندان ما کم و بیش وجود داشته است. یکى از علل تبعید سید جمالالدین در دوره ناصرى این بود که بنا به روایت محمد مخزومى در خاطرات جمال الدین... او مسأله قانون اساسى و کنستیتوسیون را مطرح کرد.
به گمان این جانب، تجددخواهى و مطالبه تغییرات نهادهاى اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و اقتصادى در ایران نیز به صورت یک فرایند غیر خطى و بطئى، طى دو قرن پیش، جریان داشته است و نه تنها تلاش نافرجامى نبوده، بلکه دستاوردهایى نسبى نیز بر جاى گذاشته است و طبعاً این تحولات نمىتوانسته بدون هزینه پیش برود. بنده تصور نمىکنم فرایندهاى مدرنیته و تغییرهاى اجتماعى در کشورهاى غربى، خطى و کمهزینه و سریع و آسان بوده است. به زعم من، کسانى به همان اندازه که مدرنیته غرب را به صورت یک اسطوره جادویى مىانگارند، جامعه و تاریخ ایران را نیز خیلى دست کم مىگیرند و این نوعى از دست دادن اعتماد به نفس ملى است.
برای دانلود متن اصلی تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.