چکیده تحقیق:
در این تحقیق به بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج وعادی با آزمونMMPI پرداخته شد و پس از اینکه دو گروه 85 نفری نمونه های تحقیق، زنان سردمزاج و زنان عادی گزینش شدند آزمون MMPI مورد اندازه گیری قرارگرفت. در نهایت پس از محاسبه شاخص های آماری، از آزمون t استودنت گروههای مستقل استفاده به عمل آمد و به آزمون 8فرضیه تحقیق مبادرت ورزیده شد. با توجه به فرآیند آزمون فرضیه مشخص گردید که همه فرضیه های تحقیق رد و فرضیه های صفر تحقیق تایید گردیدند.
مقدمه
بی تردید میتوان گفت یکی از رایج ترین مفاهیم روان شناسی در میان همگان شخصیت است. چنانکه با اندکی توجه در صحبت های روزمره متوجه فراوانی کاربرد این مفهوم می شویم. کاربردهایی که براساس معانی وتعابیر مختلف قرار دارند گاه دلالت بر صفات و ویژگی های بارز افراد اعم از مثبت معمولی و منفی می نمانید و گاه نشاندهنده مقام و مهارت های اجتماعی هستند.
کاربرد دیگر واژه شخصیت زمانی است که توانش های فرد برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران مورد نظر است.موارد ذکر شده غالبا قضاوت های سطحی و محدود در مورد افراد را بدنبال دارند.اما نظر خبرگان این زمینه یعنی روان شناسان چیز دیگریست.
در تعاریفی که از شخصیت شده تنوع و اختلاف بسیاری به چشم می خورد که ناشی از نظریه های گوناگونی است که نظریه پردازان درباره چگونگی تشکیل و تحول شخصیت و مفاهیم انگیزشی رفتار آدمی دارند(جمالفر،1373ص121)
ابتدا باید گفت تمام افراد صرفنظر از خصوصیات مطلوب و نامطلوبشان دارای شخصیت هستند. آنچه موجب تمایز آنها میشود چگونگی ومنحصر بفرد بودن شخصیتهاست. این تفاوت ها را با ابزارهای گوناگونی که در خود بحث خواهیم نمود میتوان شناسایی کرد.
شخصیت یک مفهوم انتزاعی است که معرف ترکیبی از اعمال افکار، هیجانات، و انگیزش های فرد به گونه ای بی همتاست و هیچ دو فردی دارای شخصیت یکسانی نیستند. هر چند که شخصیت افراد مختلف دارای وجوه اشتراکی نیز می باشند شخصیت یک فرد نسبتا ثابت باقی می ماند اما دو عامل رشد و تجربه می توانند آن را تغییر دهند.
شخصیت، مفهومی است که به ویژگی های مشخص و ملموس و واکنش های فرد در موقعیت های مختلف اطلاق می شود. واژه شخصیت ترجمه کلمه پرسونالیتی است که خود از پرسونا ی لاتینی به معنای ماسک اقتباس شده است نقابی که بازیگران تئاتر به فراخود نقش خود بر چهره می زده اند و بتدریج به خصوصیات اخلاقی و روانی افراد اطلاق شده است. در حالی که امروزه روانشناسان این مفهوم را به عنوان صفات معتبر و پایدار افراد آدمی به کار می برند.
منظور از شخصیت مجموع کیفیت های موروثی و اکتسابی است که خصوصیت فرد بوده و او را منحصر بفرد میکند. کیفیت های موروثی یا ذاتی تغییر ناپذیرند و فاقد جنبه اخلاقی بوده و مزاج نامیده می شوند در حالی که کیفیت های اکتسابی که منش می نامیم حاصل تجربیات فرد می بانشد و تاحدی تغییر پذیرند و تفاوت های این حوزه است که مشکلات اخلاقی را پدید می آورد و بیانگر مرحله ای است که فرد در هنر زیستن بدان رسیده است.
آلپورت که از او به نام بنیانگذار مطالعات نوین شخصیت نام می برند معتقد است شخصیت سازمان پویایی از سیستم های روان تنی فرد است که رفتارها و افکار خاص او را تعیین میکند.
گیلفورد، چنین اظهار می دارد که شخصیت الگوی منحصر بفرد صفات شخصیتی است. بالاخره کتل معتقد است که شخصیت امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد فراهم میکند. در مجموع باید گفت این سه به ترکیبی از اعمال ،افکار هیجانات وانگیزش های مشخص که در تعامل او با دیگران نمایان می شود توجه داشته اند.
فصل اول
۱-۱مقدمه
۱-۲ بیان مساله.
۱-۳ موضوع پژوهش
۱-۴ هدف پژوهش
۱-۵فایده واهمیت پژوهش
۱-۶ فرضیه های پژوهش
۱-۷تعریف عملیاتی متغیرها
فصل دوم
پیشینه پژوهش
الف مبانی نظری
ب تحقیقات انجام شده
فصل سوم
۳-۱ مقدمه
۳-۲جامع آماری
۳-۳ نمونه و روش نمونه گیری
۳-۴ابزار اندازه گیری
۳-۵روش آماری
فصل چهارم
تحلیل داده ها
فصل پنجم
۵-۱ بحث و نتیجه گیری
۵-۲محدودیت های تحقیق
۵-۳پیشنهادات تحقیق
۵-۴ چکیده تحقیق
منابع
پیوست
آزمون شخصیتی چندوجهی مینه سوتا (MMPI)
فهرست نمودار ها
۴-۳-۲-نمودار ستونی مقایسه محورD نمونه های تحقیق
۴-۳-۳-نمودار ستونی مقایسه محورHY نمونه های تحقیق
۴-۳-۴-نمودار ستونی مقایسه محورpd نمونه های تحقیق
۴-۳-۵-نمودار ستونی مقایسه محورPa نمونه های تحقیق
۴-۳-۶-نمودار ستونی مقایسه محورPt نمونه های تحقیق
۴-۳-۷-نمودار ستونی مقایسه محورSc نمونه های تحقیق
۴-۳-۸-نمودار ستونی مقایسه محور Maنمونه های تحقیق
پایان نامه برای دانشگاه آزاد
موضوع:مقایسه هوش هیجانی بین دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران
فرمت:ورد و قابلیت ویرایش آسان
تعداد صفحات:70صفحه
عناوین:
فصل اول :
مقدمه1
بیان مسأله 6
اهمیت و ضرورت مسئله 7
اهداف تحقیق 9
سوالات پژوهش 10
فرضیه های پژوهش 10
تعاریف عملیاتی واژه ها 10
فصل دوم :
ادبیات و پیشینه تحقیق 11
مبانی نظری و تئوریک 11
پژوهش در زمینه هیجان خواهی 14
بررسی های مربوطه به دوقلوها 16
شواهد موجود درباره ساعتهای درونی 17
مطالعات انجام شده بر روی انسان 18
مطالعات انجام شده بر روی حیوانات 19
ساعتهای درونی و مغز 19
ساعتهای درونی انسان 21
یک ساعت درونی دوم 22
شواهد موجود درباره اثر عوامل محیطی 22
باز – تنظیم ساعتها 23
نور به عنوان یک نشانه راهنمای خارجی 23
ترکیبات بیوشیمیایی در نقش نشانه های راهنمایی خارجی 24
کنترل فیزیولوژیکی ریتمهای زیستی 25
کنترل برون زاد (خارجی) 25
کنترل برون زاد (داخلی) 26
بررسی خواب 28
انواع مختلف خواب 29
مراحل خواب 31
تحقیقات استانی 33
فصل سوم :
روش اجرای تحقیق 39
حجم نمونه 40
روش تحقیق 41
ابزار جمع آوری اطلاعات42
خلاصه پژوهش… ۱
فصل اول. ۲
پرسش پژوهش… ۲
فرضیه پژوهش… ۲
اهداف پژوهش: ۲
متغیر پژوهش… ۲
تعریف نظری متغیرهای پژوهشی: ۳
کودک خیابانی.. ۳
کودک عادی: ۳
هوش هیجانی.. ۳
کودک عادی: ۴
هدف پژوهش: ۴
اهمیت موضوع پژوهش… ۵
فـصل دوم. ۶
پیشـینه. ۶
نظریه پردازان. ۱۲
دیدگاه توانایی (پردازش اطلاعات). ۱۳
۱-ارزیابی و ابراز هیجان: ۱۳
۲-تنظیم هیجان در خود و دیگران. ۱۳
۳-بهره برداری از هیجان: ۱۴
شاخه اول: ۱۴
شاخه دوم: ۱۵
شاخه سوم: ۱۷
فهم و تحلیل اطلاعات هیجانی.. ۱۷
شاخه چهارم: ۱۸
تنظیم هوشمندانه هیجان: ۱۸
دیدگاه مختلط هوش هیجانی (شخصیتی هیجانی اجتماعی). ۱۹
مدل هوش هیجانی بار- آن. ۲۲
الگوی ۵ بخش هوش هیجانی بار- آن. ۲۳
۱-درون فردی.. ۲۳
۲-بین فردی.. ۲۴
۳-قابلیت سازگاری و انطباق. ۲۴
۴-مدیریت فشار روانی.. ۲۴
۵-خلق عمومی.. ۲۴
یافته های اصلی از مطالعه های مربوط به افراد باهوش هیجانی پایین و بالا. ۲۴
یافته های اصلی در مورد افراد با هوش هیجانی بالا: ۲۶
کودک خیابانی و پیشینه تاریخی آن: ۲۶
پیشینه کودک خیابانی و کار. ۲۸
تعریف واژه کودک خیابانی.. ۲۹
عوامل بروز پدیده کودک خیابانی.. ۳۰
نظریه ها و دیدگاههای مبنی بر عوامل تعیین کننده کار کودکان. ۳۲
دیدگاه مندلوچ: ۳۲
دیدگاه استرلینگ: ۳۳
دیدگاه السون. ۳۴
دیدگاه فانیت: ۳۴
فصل سوم. ۳۶
طرح پژوهش: ۳۷
جامعه آماری: ۳۷
نمونه وروش نمونه گیری: ۳۷
ابزار پژوهش… ۳۷
روش اجرا ۳۸
روش نمره گذاری.. ۳۸
روش تجزیه وتحلیل: ۳۹
فصل چهارم. ۴۰
فصل پنجم. ۴۶
بحث و نتیجه گیری: ۴۷
پیشنهادات برای تحقیقات آتی.. ۴۸
محدودیت های پژوهش… ۴۹
فهرست منابع. ۵۰
نمونه تست.. ۵۲
حسین وفایی صنعتی بررسی واعتبار وپرسشنامه هوش هیجانی «دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی پایان نامه کارشناسی ارشد » چاپ نشده واحد مرکز ۱۳۸۱
کلمن-دانیل .هوش عاطفی (ترجمه حمید رضا بلوچ) تهران جیحون ۱۳۷۹ دماس احمد هوش هیجانی فصل نامه تعلیم وتربیت ۱۳۸۱
عبادی –شیرین –حقوق کودک تهران انتشارات کانون ۱۳۷۶
کلمن- دانیل هوش هیجانی توانایی محبت کردن ومحبت دیدن (نسرین پارسا تهران انتشارات رشد ۱۳۸۰)
محی الدین بناب.مهدی روان شناسی انگیزش و هیجان ،تهران نشر راه ۱۳۷۴
معین. محمد. فرهنگ فارسی جلد سوم تهران انتشارات امیرکبیر
کوئن بروس مبنای جامعه شناسی علامعباس توسلی ورضا فاصل تهران انتشارات سمت ۱۳۸۲
فرجی ذبیح الله انگیزش و هیجان تهران نشر میترا
پیشینة هوش هیجانی را می توان در ایده و کسلر به هنگام تبیین جنبه های غیر شناختی هوش عمومی جست و جو کرد. وکسلر در صفحه ۱۰۳ گزارش ۱۹۴۳ خود دربارة هوش می نویسد کوشیده ام نشان دهم که علاوه بر عوامل هوش عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارند که می تواند رفتار هوشمندانه را مشخص کند. نمیتوانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم. مگر اینکه آزمونها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوشی در بر داشته باشند. وکسلر در کارهای خود به تلاشهای دال حسی به سنجش حیات غیر شناختی هوش نیز اشاره کرده است. نتیجه کوشش های دال در مقیاس رشد اجتماعی وایلند منعکس است.
پیر (۱۹۸۴) نیز بر این باور بود که تفکر هیجانی بخشی از تفکر منطقی است و به این نوع تفکر یا به معنای کلی تر هوش، کمک می کند. روان شناس دیگری نظیر مایر (۱۹۹۳) و سالووی نیز پژوهش های خود را بر جنیه های هوشی هیجانی متمرکز کردهاند (جلالی ۱۳۸۱) پیش از ۱۹۹۰ پاین (۱۹۶۸) برای نخستین بار واژه هوش هیجانی را به کار برد و چنین نوشت:
یکی از دلایلی که بسیاری از پژوهشگران در حال حاضر هوش هیجانی را مورد مطالعه قرار می دهد. این است که افرادی هوش هیجانی بالایی دارند در برخی جنبه های از دیگر افراد جامعه مؤثرترند.
هوش هیجانی، احساس و تفکر را به کار می گیرد و موفقیت افراد را به زندگی بهترین نحو پیش بینی می کند (بس ۱۹۹۶ و هنگ ۱۹۹۶ به نقل از مایر سالوی و کارسو ۲۰۰۰)
شایان ذکر است که ایده هوش هیجانی پس از ۵۰ سال بار دیگر توسط گاردنر (۱۹۸۳) استاد روان شناس دانشگاه هاروارد دنبال شد. وی هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگونی چون زبانی، موسیقیایی، منطقی ریاضی جسمی میان فردی و درون فردی می داند. گاردنر وجوه شناختی مختلفی را با عناصر از هوش شناختی یا به گفته خودش شخصیتی ترکیب کرده است. بعد غیر شناختی مورد نظر او مشتمل بر دو مؤلفه کلی است که وی آنها را با عناوین استعدادهای درونی و مهارت های میان فردی معرفی میکند. به نظر گاردنر هوش هیجانی متشکل از دو مولفه هوش درون فردی و هوش میان فردی است.
طی یافته های کلمن (۱۹۹۸) سالووی و مایر (۱۹۹۰) اولین تعریف رسمی از هوش هیجانی مطرح می شود. در همان سال نیز مایر و سالوی همراه با دی پائولو اولین آزمون توانایی های هوش و هیجانی را به ثبت رساندند یک آزمون توانایی به جای اتکا به گردش دادن شخصی توانایی ها. توانایی های واقعی را می سنجد از آن پس از هر کسی در زمینه تحول مفهوم هیجانی به عنوان هوش حقیقی شناخته شده اند.
بار آن هوش غیر شناختی را عامل مهمی در تعیین توانمندی افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند و آن را با سلامت عاطفه- یعنی وضعیت روانی یعنی و در مجموع سلامت هیجانی- در ارتباط مستقیم می بیند. بار آن برای اولین بار بهره هیجانی (EQ) را در برابر IQ که اصطلاح شناخته شده و مقیاسی برای سنجش هوش شناختی است مطرح کرد و از سال ۱۹۸۱۰ به تدوین پرسشنامه بهره هوش هیجانی EQ و توصیف کمی هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت فرد نیست.
هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی دست که نشان می دهد دقت گزارش های هیجانی افراد چقدر متفاوت است و درک دقیق تر هیجان چگونه منجر به حل بهتر مسئله هیجانی در زندگی فرد می شود در واقع هوش هیجانی توانایی درک و ابراز هیجان ذهن و فهم و استدلال هیجان و نظم دادن به هیجان خود و دیگران است (مایر و سالووی ۱۹۹۷)
هوش هیجانی آگاهی از احساس ها و استفاده از آن برای تماسی تصمیم های مناسب به زندگی و همچنین توانایی تحمل کردن ضربه های روحی و مهار آشفتگی های روحی است و به عبارت دیگر هوش هیجانی نوعی مهارت اجتماعی است یعنی با مردم کنار آمدن مهار احساس ها و رابطه با انسان ها و توانایی ترغیب یا راهنمایی دیگران (به نقل از علی حسین وفایی صفتی ۱۳۸۱-۱۳۸۰) هوشیاری هیجانی غیر مهارت در کنترل هیجانها به طوری که تعادل بین هیجانها و منطق را به نحوی افزایش دهد که فرد به شادکامی دراز مدت دست یابد (همین ۱۹۹۶)
عامل هوش عاطفی نوعی از با هوش بودن است. از دیدگاه روزبرگ (۱۹۹۲) هوش عاطفی از دو مؤلفه بینش فرد و استعداد فطری همدلی تشکیل شده است.
مؤلفه اول: بینش فردی در همة موقعیت ها و به طور حتم در تمام مراحل حل مسئله، تصمیم گیری و یا انجام تکلیف یادگیری شایان اهمیت است.
مؤلفه دوم: به هنگام انجام وظیفه و یا موقعیتی خاص در رابطه با دیگران ضرورتی یا به شکلی است که در چنین موقعیتی رابطه ای متقابل میان ما و دیگران وجود دارد. با وجود این احساس همدلی حتی در صورت عدم حضور فیزیکی دیگران می تواند مؤلفهای ضروری و حساس باشد.
مثلاً: وقتی برای کسی یا از جانب کسی مطلبی می نویسیم شناخت مخاطب یقیناً بر اساس احساس همدلی نسبی در برقراری ارتباط اثر بخشی عاملی ضروری است. (حسین ئفایی صنعتی ۸۱)
مایر و سالووی هوش هیجانی را متشکل از مؤلفه ای درون فردی می دانند که در پنج حیطه به شرح زیر خلاصه می شود.
۱-خودآگاهی[۱] : به معنای آگاهی از خویشتن خویش، توان خودنگری و تشخیص دادن احساسات خود به همان گونه ای است که وجود دارد.
۲-اداره هیجانها:[۲] به معنای اداره و کنترل هیجانها، کنترل احساسات به روش مطلوب و تشخیص منشأ این احساسات و یافتن راه های اداره و کنترل ترس ها و هیجانها و عصبانیت و … است
۳-خودانگیزی:[۳] به معنای جهت دادن عواطف و هیجانها به سمت و سوی هدف، هویشتن دار هیجانی و به تأخیر انداختن خواسته ها و بازداری و تلاش هاست.
۴-هم حسی[۴]: به معنای جسمانیت نسبت به علایق و احساسات دیگران و تحمل دیدگاههای آنان و بها دادن به تفاوت های موجود بین مردم در رابطه با احساسات خود نسبت به اشیا و امورات .
۵-تنظیم روابط:[۵] به معنای ادارة هیجان های دیگران و برخورداری از کفایت های اجتماعی و مهارت های اجتماعی است به نظر گاردنر، هوش هیجانی از دو مؤلفه تشکیل شده است. هوش درون فردی و هوش میان فردی هوش درون فردی، مبین آگاهی فرد از احساسات و هیجانات خویش افکار باورها. احساسات شخصی و احترام به خویشتن و تشخیص استعدادهای ذاتی، استقلال عمل در انجام کارهای مورد نظر و در مجموع میزان کنترل شخصی بر هیجانها و احساس ها و خود رهبری است.
هوش میان فردی: به توانایی درک و فهم دیگران اشاره دارد و می خواهد بداند چه چیزهایی انسان را بر می انگیزد، چگونه فعالیت می کند و چگونه می توان با آنها همکاری داشت. (جلالی ۸۱)
با نگاهی به تعاریف متعدد هوش هیجانی دو خط نظری کلی را در این زمینه ی توان یافت. دیدگاه اولیه، هوش هیجانی را نوعی هوش تعریف می کند که هیجان و عاطفه را در بر می گیرد. دیدگاه بعد دیدگاه مختلط است که هوش هیجانی را با سایر توانایی ها و ویژکگی های شخصیت نظیر انگیزش ترکیب می کند.
اصطلاح هوش هیجانی اولین بار در سال ۱۹۹۰ از سوی رابرو مایر و سالووی به عنوان شکلی از هوش اجتماعی تعریف شد. الگوی اولیه آنها از هوش هیجانی سه حیطه از توانایی ها را شامل می شود.
ارزیابی و ابراز هیجان خود به دو مؤلفه کلامی و غیر کلامی و ارزیابی و ابراز هیجان دیگران با مؤلفه های فرعی غیر کلامی و همدلی مشخص می شود (مایر و سالووی ۱۹۹۰)
تنظیم هیجان در خود به معنی تجربه فراخورده کنترل و ارزیابی عمل و خلق خویشتن دست تنظیم هیجان در دیگران یعنی تعامل مؤثر با سایر افراد برای مثال آرام کردن هیجانات درمانده کننده در دیگران.
با استفاده از اطلاعات هیجانی در تفکر، عمل و مسئله گشایش است. مایر و سالووی در ۱۹۹۷ مدل اصلاح شده ای از هوش هیجانی که بر مؤلفه های شناختی رشد هوشمندانه و هیجانی تأکید داشت ارائه دادند. این مدل هوش هیجانی را به صورت عملیاتی در دو سیستم شناختی و هیجانی بررسی می کند. سیستم استعداد تشخیص با وارد کردن، اطلاعات، توانایی پردازش اطلاعات را در تمام مدت و دستکاری سریع نمادها و ارجاع آن با دانش تخصصی را دارد. هر دو سیستم تک الگویی و کاملاً سنجیده عمل می کنند. مدل مورد نظر از چهار شاخه تشکیل شده که هر یک طبقهای از توانایی ها را به صورت اساسی سنجیده و سلسله مراتب مرتب شده ای را نشان میدهند. (مایر و سالووی ۱۹۹۷)
ادراک و ارزیابی و بیان هیجان که شامل
ادراک هیجان می باشد
تنظیم هیجان
فهم هیجان
کنترل هیجان
در چرخه سیستم شناختی هیجانی این شاخه شامل بازشناسی و وارد کردن اطلاعات است. هوش هیجانی بدون شاخه اول نمی تواند شروع شود. اگر هر زمان احساس ناخوشایندی به سمت شخص آید شخص توجهش را از آن منحرف می سازد چرا که توجه به احساسات و آموخته است. درک هیجانی، توجه به رمزگشایی پیام های هیجانی که در حالات چهرع تن صدا و آثار هنری نهفته است را بیان می کند. برای مثال شخص حالات خنده و چیزهایی زیاد دیگری را در مورد هیجانات و احساسات دیگران درک می کند اما فرد دیگری این هیجانات و حالات را درک نمی کند. این توانایی ها، پایه و مهارت های پردازش اطلاعات مربوط به احساس ها و حالات خلقی هستند. افرادی که با سرعت و دقت هیجاناتشان را ارزیابی و بیان می کنند بهتر میتوانند به محیط و اطراف خود پاسخ دهند افرادی که مهارت بیشتری در این کار دارند و بهتر می توانند به محیط اجتماعی شان واکنش نشان دهند و می توانند چهارچوب حمایت اجتماعی مناسبی را برای خویشتن بسازند (مایر و سالووی ۱۹۹۷)
تسهیل هیجانی تفکر که توانایی اولوین دادن و به کار گرفتن تفکر شخصی بر پایه احساسات در ارتباط با اشیاء، وقایع و سایر افراد، توانایی ایجاد یا تقلید هیجانات واضح و فعال جهت تسهیل قضاوت، تشخیص و حافظه مربوط به احساسات، توانایی استفاده از حالات هیجانی برای تسهیل مسئله گشایش و خلاقیت را در بر می گیرد (برای مثال احساس زمینه خلاقیت را تسهیل می کند) ین شاخه با استفاده از هیجان برای تقویت پردازش های شناختی است. هیجان دو سیستم شناختی را تسهیل می کند. احساسات شناخته شده، زمانیکه شخص تصور می کند که من ناراحت هستم و شناخت های متغیر، زمانیکه شخص در حالت ناراحتی فکر می کند که من خوب نیستم. تسهیل هیجانی بر تفکر و چگونگی ورود داده های هیجانی به سیستم شناختی و متغیر شناخت جهت مساعدت تفکر، تمرکز یافته است.
فردی که هیجانات و معانی آنها و چگونگی ترکیب و بهبود آن ها را درک می کند، استعداد درک حقایق بنیادی ماهیت انسان در روابط میان فردی را دارد.
حالات هیجانی و اثرات آن می تواند افراد را به سوی هدف متفاوت هدایت کند. برای مثال خلق مثبت با احتمال بیشتری بیاید مثبت را ایجاد می کند در حالی که خلق منفی پیامد منفی را به دنبال دارد. (مایر، گاسکه و براون ۱۹۹۳)
این دو سبک متفاوت پردازش اطلاعات به ترتیب برای دو نوع متفاوت تکلیف مسأله گشایش نتیجه بخش است و این تغییر و تفاوت های سیستم شناختی ما را برای توجه به جهات اطرافمان از چشم اندازهای مختلف وا می دارد.
مثلاً تفاوت میان شک و خوش بینی، مزیت چنین تفاوت هایی کاملاً آشکار است بیان شک و خوش بینی فرد را برای دیدن نقاط چندگانه و در نتیجه تصور یک مسئله به صورت عمیق ترغیب می کند. افراد با هوش از لحاظ هیجانی قادر به مهار و هدایت کیفیت های انگیختگی هستتند. دانش آموزی با یادآوری پیامدهای منفی شکست و یا ایجاد حالت ترس خود را برای مطالعه تحریک می کند. و به این ترتیب منجر به تقویت اعتماد به نفس تداوم و پشتکار در انجام تکلیف می شود. (به نقل از خسرو جاوید ۱۳۸۱)
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 60 صفحه می باشد.
چکیده پژوهش
پژوهش حاضر به منظور مقایسه زنان عادی و ویژه پرداخته شده است . ابتدا مقدمه ای راجع به مسئله و تعریف موضوع مورد بحث پرداخته ایم . یعنی به تعریف روسپی و روسپیگری پرداخته ایم . بر هیچ کس پوشیده نیست که اهمیت مسئله فحشا و عواقب شوم آن ها را به سوی مطالعه این مساله کشانیده است . انسان در طول تاریخ از انواع انحراف ها و آسیب های اجتماعی رنج برده است و همواره در جستجوی علل و عوارض آن و رهایی از این مسائل بوده است . دادن اطلاعات پیرامون این موضوع به دختران جوان بی گناهی که ممکن است روزی بر اثر یک برخورد تصادفی یا پیش آمدی شوم به بدترین سرنوشت دچار شوند خدمت به سزایی است و جز وظایف هر شخص نسبت به اجتماعش است که باید ادا شود .
هدف از پژوهش حاضر ، شناخت عوامل موثر در جامعه و هم خانواده که زمینه ساز به فحشا کشیده شدن زن ها می شود و اینکه با استفاده از داده ها و نتایج آماری شیوع این مساله را سنجیده و گستردگی آن را مورد بررسی قرار دهد . در این تحقیق جامعه مورد مطالعه در مورد زنانی است که در مراکز و کانون اصلاح و ترتبیت ویژه زنان تحت عناوین مرکز امیدوار و شفق نگه داری می شوند . و هم چنین زنان عادی که در کانون خانواده زندگی می کنند . روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری در دسترس است که تعداد نمونه در این تحقیق بالغ بر 80 نفر می باشد که 40 نفر آن ها از بین زنان ویژه و 40 نفر آن ها از بین زنان عادی انتخاب شده اند و مورد مطالعه قرار گرفته اند . و پرسشنامه را در اختیار آن ها قرار داده و این پرسشنامه ، پرسشنامه ای خود ساخته بوده است .
در این پژوهش 5 فرضیه را مد نظر قرار داده ایم که به شرح زیر می باشد :
بعد از تجزیه و تحلیل داده های آماری به محاسبات آماری پرداخته ایم.
فهرست
عنوان
صفحه
چکیده پژوهش
7
فصل اول
روسپیگری
10
فحشا و بی پروایی جنسی 10
انواع فواحش
11
بیان مساله
12
اهمیت و ارزش موضوع
12
هدف های پژوهش
13
فرضیه ها و سوالات پژوهش
14
متغیرهای مورد مطالعه
14
بیان فرضیه
16
تعریف عملیاتی متغیرها
16
فصل دوم
ابعاد تاریخی فحشا
20
جرایم مربوط به اعمال منافی عفت در قبل از انقلاب اسلامی
24
وضعیت روسپیگری در ایران
25
وضعیت روسپیگری بعد از انقلاب
26
زنان روسپی بی خانمان
28
بررسی یک معضل اجتماعی فقر و ریشه فحشا
30
تحلیل فحشا از دیدگاه کارکرد گرایی
33
جاذبه و خطرات روسپیگری
35
سبب شناسی روسپیگری
36
فصل سوم
روش جمع آوری اطلاعات
41
روشهای آماری برای تجزیه و تحلیل اطلاعات
42
فصل چهارم
مقدمه
44
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
51
محدودیت ها
54
پیشنهادات
54
پرسشنامه
55
منابع
57
دانلود روش تحقیق بررسی رغبتهای شغل دانشآموزان دختر ناشنوا و عادی شهر کرج با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 55
مقدمه
یکی از عوامل مهم تحول و نوسازی جامعه آموزش و پرورش میباشد بسیاری از صاحب نظران امور تربیتی با این سؤال مواجه هستند که چگونه میتوان روندهای فرسوده آموزشی را تغییر داده نطام آموزش و پرورش را بهبود بخشید. نظام تربیتی در تغییر رفتار و هدایت نسل جوان همواره با آینده سروکار دارد بطوریکه هر چه دورانهای آینده در نظر برنامه نویسان و مربیان آموزش و پرورش روشنتر باشد فعلایتهای تربیتی و با کیفیت بهتر انجام گرفته و نتیجه مطلوبتری بدست میدهد به همین جهت در جهان کنونی هیچ کشوری نیست که در زمینه آموزش و پرورش به مطالعه نیازمندیها و ارزشهای انسانی در آینده نپردازد وکورکورانه یا بر اساس نیازها و ارزشهای رایج زمان به تنظیم برنامههای آموزشی دست بزند.
بطورکلی روشهای جدید تعلیم و تربیت مطالعه واقعیتها را در اطراف موضوعانی که برای شاگردان جالب است سازمان میدهد هدف این روشها تربیت به مهمترین وجه ممکن است این نوع تربیت تنها متضمن آنچه که تدریس میشود نیست بلکه شامل چگونگی توجه به علاقه و جلب علاقه دانشآموزان به درس خواندن نیز میباشد. مقصود این نیست که مهمترین و با استعدادترین شاگردان از آموزش استفاده کنند بلکه برنامه باید با توجه به آمادگیهای فردفرد شاگردان تنظیم گردد تا همه بتوانند و از آن بهره بگیرند. برنامه آموش باید بنجوی تنظیم گردد که در عین حال که شاگردان را از آموزش برخورد در نماید علاقه به یادگیری را نیز در آنان تقویت کند.
بسیاری از مربیان تعلیم و تربیت استدلال میکنند که اگر دانشآموزان براساس علاقه خود آموزش ببینند و رشته تحصیلی را با توجه به علاقه خود انتخاب کنند موفقیت بیشتری کسب میکنند و به این ترتیب از اتلاف وقت و نیروی آنان جلوگیری خواهد شد. به این منظور شناسایی علائق دانشآموزان امری ضروری است شناخت علائق یکی از جنبههای مهم برای درک موقعیتهای یادگیری شاگردان است و یکی از موقعیتهای یادگیری پیشرفت تحصیلی است.
دانش مربوط به علائق شاگرد برای مربی اهمیت زیاد دارد چون از طرفی شاگرد را بهتر میشناسد و سطح دانش او را براساس این شناسایی بالاتر میبرد واز طرف دیگر او را با رشتههای تحصیلی مشاغل و حرفههای مختلف آشنا میکند به این ترتیب مربی هم به جنبه فردی – احساسی و هم جنبه تحصیلی – حرفهای شاگرد توجه میکند از سوی دیگر رشد سریع تکنولوژی و پیشرفتهای علمی و فنی قرون اخیر. تحولات ژرفی را در زمینههای اجتماعی و اقتصادی پدید آورده است. در مملکت ما نیز این تحولات و تغییرات در تمام شئون زندگی اثر گذاشته و امکانات تازهای را سبب گشته است.
روی همین اصل افراد به انتخاب بجا و سنجیده شغل آیندهشان براساس علائق و استعدادهای خود توجه بیشتری مبذول میدارند تا علاوه بر تأمین آیندهای بهتر و بهرهمندی هر چه بیشتر از امکانات یاد شده بتوانند اوقات کار خود را به صورتی مطبوع و دلپذیر درآورند.
در عصر تکنولوژی و صنعت آموزش و پرورش باتربیت نیروی کارآمد میتواند پیروزیهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را نصیب ملت نماید.
رشد سریع تکنولوژی آموزش و پرورش را نیازمند گسترش کمی و کیفی مینماید و برنامههای قالبی و محدود دیگر قادر به همگامی با سرعت مضاعف تکنولوژی نخواهد بود. در زندگی و تمدن مبتنی بر کشاورزی و دامداری سرنوشت شغلی هر فرد معلوم بود و معمولاً شغل پدر را فرزندان به ارث میبرند در چنین شرایطی نه سنجش علافه مطرح بود و نه در نظرگرفتن استعداد و نه راهنمایی شغلی، ولی در عصر حاضرمسأله به این سادگی نیست فرصتهای شغلی فراوان و گوناگون و وجود حالت تردیدزا و سرگردانی جهت انتخاب شغل و کوشش برای بکار گماردن بهترین فرد برای هر شغل لزوم توجه به علائق و خصوصیات و استعدادهای افراد برای انتخاب یک شغل متناسب بیشتر از هر زمانی جلوهگری میکند.
بیان مسأله:
امروزه آموزش و پرورش هر کشوری سعی در پرورش و بارآوردن افرادی دارد که بتواند با سیستم جامعه و همچنین با توجه به علاقه و رغبت خود کار مورد علاقهشان را پیدا کرده و بعنوان فرد مطلوب در جامعه فعالیت نمایند. این امر در جهان در حدود سال 1914 . م شروع شده است. از طرف دیگر آموزش و پرورش ناشنوایان حدود چهارصد سال و در ایران حدود هفتاد سال سابقه دارد. اما هنوز آموزش و پروش نتوانسته پاسخگوی بسیاری از سؤالات گروه علیالخصوص در زمینه راهنمایی شغلی و حرفهای هنوز سئوالات زیادی بدون پاسخ ماندهاند
توجه به رغبتهای کودکان از زمان تحول درآموزش و پرورش ایجاد گشته و با جایگزینی آموزش و پرورش فعال این توجهات روزبه روز بیشتر میشود.
قابل ذکر است که براساس تعریف ارائه شده در فرهنگ عمید رغبت عبارتست از: خواستن، میل داشتن، دوست داشتن، علاقه، میل، اراده و آرزو. همچنین در فرهنگ لغت وبستر رغبت عبارتست از: تحریکی احساساتی که با توجه به علاقه نسبت به چیزی توأم باشد رغبت زمانی ایجاد میشود که انسان چیزی را دوست بدارد و آن شئی را مورد توجه قرار دهد و مشاهده کند یا درباره آن چیز بیاندیشد و سرانجام از آن لذت ببرد بعبارت دیگر میتوان گفت که رغبتها همان ترجیح و دوست داشتنیهای انسان است در لحظه معینی از زمان.
با توجه به اینکه در این تحقیق انواع ناشنواها بطور جداگانه مورد بررسی قرار نگرفتهاند بنابراین بادی گفت که: ناشنوا فردی است که بنابر عللی و با درجات مختلفی از جس شنوایی خود محروم شده و هم اکنون در مدارس مخصوص ناشنوایان تحصیل میکند.
در کشور ما این مسأله یعنی توحه به رغبتهای کودکان و جایگزینی آموزشی و پرورشی فعال. هنوز در مدارس عادی کمتر بچشم میخورد و در جامعه محدود ناشنوایان نیز این امر هنوز مورد توجه قرارگرفته است. به جهت روشن نمودن یکی از این سئوالات دست به تحقیق زده میشود و طی آن یک آزمون( پرسشنامه شغلی) بین کودکان ناشنوا و افراد عادی اجرا میگردد.