دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 72 صفحه می باشد.
فهرست
فصل اول : ۱
مقدمه ۱
بیان مسأله ۶
اهمیت و ضرورت مسئله ۷
اهداف تحقیق ۹
سوالات پژوهش ۱۰
فرضیه های پژوهش ۱۰
تعاریف عملیاتی واژه ها ۱۰
فصل دوم : ۱۱
ادبیات و پیشینه تحقیق ۱۱
مبانی نظری و تئوریک ۱۱
پژوهش در زمینه هیجان خواهی ۱۴
بررسی های مربوطه به دوقلوها ۱۶
شواهد موجود درباره ساعتهای درونی ۱۷
مطالعات انجام شده بر روی انسان ۱۸
مطالعات انجام شده بر روی حیوانات ۱۹
ساعتهای درونی و مغز ۱۹
ساعتهای درونی انسان ۲۱
یک ساعت درونی دوم ۲۲
شواهد موجود درباره اثر عوامل محیطی ۲۲
باز – تنظیم ساعتها ۲۳
نور به عنوان یک نشانه راهنمای خارجی ۲۳
ترکیبات بیوشیمیایی در نقش نشانه های راهنمایی خارجی ۲۴
کنترل فیزیولوژیکی ریتمهای زیستی ۲۵
کنترل برون زاد (خارجی) ۲۵
کنترل برون زاد (داخلی) ۲۶
بررسی خواب ۲۸
انواع مختلف خواب ۲۹
مراحل خواب ۳۱
تحقیقات استانی ۳۳
فصل سوم : ۳۹
روش اجرای تحقیق ۳۹
حجم نمونه ۴۰
روش تحقیق ۴۱
ابزار جمع آوری اطلاعات ۴۲
روش جمع آوری اطلاعات ۴۴
روش آماری ۴۵
فصل چهارم : ۴۶
جدول داده های شماره ۱ (جدول مادر) ۴۶
نمودار مقایسه هوش عادی دختران فراری و عادی ۵۰
تجزیه و تحلیل یافته ها ۵۲
فصل پنجم : ۵۸
نتیجه گیری ۵۸
محدودیت ها و ملاحظات تحقیق ۶۲
پیشنهادات ۶۴
منابع و مآخذ ۶۶
منابع و مأخذ :
۱ ) اتوکلاین برگ، روان شناسی اجتماعی، علی محمد کاردان، اندیشه، تهران، چهارم، ۱۳۷۲ ؛
۲ ) دلاور، علی، روش های آماری در علوم تربیتی، پیام نور، تهران، اول، ۱۳۶۹ ؛
۳ ) سیف، علی اکبر، روان شناسی پرورشی، آگاه، تهران، هشتم، ۱۳۷۲ ؛
۴ ) گنجی، حمزه، روان شناسی شخصیت، رشد، تهران، دوم، ۱۳۸۱ ؛
۵ ) جمعی از نویسندگان، مطالعات اجتماعی اول دبیرستان، کتب درسی، تهران، اول، ۱۳۸۷ .
چکیده :
ویژگی های رفتاری هر فردی حاصل نوع شخصیّت فردی است. و شخصیّت هم محصول استعدادها و توانایی ها و هوش و احساسات و هیجانات رفتاری افراد است در یک کلام از جمع بندی تعاریف هوش (عمومی، کلامی، فضایی، تخیّلی، حسابی، …) می توان به این نتیجه رسید که «هوش میزان توانایی سازگاری فرد با محیط است» بدیهی است، تفاوت رفتارها و منش و شخصیت افراد به نوع احساسات و نگرش ها و گرایش ها و انتظارات و امیال و علایق فرد وابسته است.
در تحقیق حاضر نیز با عنوان بررسی هوش هیجانی دختران عادی و فراری ۲۵ – ۱۵ ساله به جستجو و بررسی نوع و میزان و مؤلفه های هوش هیجانی در دو گروه دختران ۲۵ – ۱۵ ساله عادی در خانواده ها و فراری پرداخته ایم.
و با فرض تفاوت در بین هوش هیجانی این دو گروه به بیان مسئله با ذکر تبیین هوش هیجانی و اهمیت و اهداف و متغیرها و تعاریف در فصل اول و نیز مبنی تئوریک و نظری آن بخصوص هوش در میان دوقلوها و بررسی هوشی روی حیوانات و پاسخ های آنها و بررسی ساعت های درونی و فیزیولوژیکی و تأثیر نور و کنترل های برون زاد و درون زاد و به بررسی انواع خواب و مراحل خواب که با سلسله اعصاب و روابط عصبی و هوشی مرتبط است اشاره شده و با پرداختن به تحقیقات انجام شده ملّی و استانی و منطقه ای فصل دوم را خاتمه داده ایم. در فصل سوم فقط به روش اجرای تحقیق (ابزارهای جامعه، حجم نمونه، روش جمع آوری اطلاعات و روش آماری) پرداخته ایم.
و در فصل چهارم با استفاده از داده ها و جمع بندی و دسته بندی آنها به تجزیه و تحلیل آنها اقدام کرده ایم و نتایج کمّی بدست آمده را با تحقیقات و مبانی نظری تحت عنوان تأیید فرضیه تطبیق داده ایم و در فصل پنجم با اشاره به نتیجه گیری کلی و بیان مشکلات و محدودیت ها و نیز ارائه پیشنهادات و توصیه ها و ذکر منابع و مآخذ و الحاق ضمائم و پیوست ها پژوهش را به سرانجام رسانده ایم.
فصل اول
«مقدمه»
عناصر وجودی خانواده اعم از پدر و مادر، خواهر و برادر و احتمالاً پدر بزرگ و مادر بزرگ در کانون و هستۀ خانواده از ارزش و جایگاه متفاوتی برخوردارند. که اصطلاحاً در متون جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی این جایگاه ها و حوزه ها نقش نام دارد.
ایفای نقش در قالب انجام تکالیف و وظایف خود انتظارات و توقعاتی هم بدنبال دارد که از سایر نقش ها انتظار می رود. اگر پدر شب و روز در سرما و گرما در شرای سخت بدنبال تهیۀ امکانات و وسایل آسایش و آرامش اعضای خانواده است. و فی المقدور همه نیازهای اساسی اعضاء در تهیه و تأمین می کند. در جای خود انتظاردارد که اعضاء در مصرف امکانات صرفه جویی کرده و جانب اهمیت و ارزش آن را درک نمایند و به قول و عمل پدر احترام بگذارند. همچنین است این مهم در مورد مادر که همه تلاش و مساعی ما در تأمین آرامش و آسایش و تدارک خوشبختی و شرایط باب میل اعضاء و مخزن محبت و عاطفه و قدرشناسی است. و انتظارش این است که حتی پدر نقش مادر را درک نماید و بچه ها هر کدام به نوبه خود در حفظ و رعایت زحمات و ارزش های در کوشا باشند و از ناحیه درک زحمات و نه از زاویه دل رحمی قدر ایثار و از خودگذشتگی مادر را بدانند.
نهاد خانواده در عین حال که رکین ترین رکن و هسته اولیه تشکیل اجتماعات و گروه های بزرگ و کوچک اجتماعی است. و اولین گروه حضور انسانها در جمع و گروه های انسانی است.
علاوه بر صفات و ویژگی های سایر گروه ها دارای ابعاد مختلف دیگری است که تاحدی گروه یا تمام خانواده را از سایر گروه هاجدا می کند. این ویژگی ها عبارتند از:
۱ ) عاطفی بودن ؛
۲ ) نسبی بودن ؛
۳ ) نزدیکی بودن در عین اختلاف ؛
۴ ) حتمی بودن ؛
۵ ) عمومی بودن .
۱ ) همه اعضای خانواده به دلیل هم ژنی و هم خونی و هم رحمی بودن دارای روابطی عاطفی و مهربانانه و صمیمانه قلبی هستند؛
۲ ) چون از یک پدر و مادر و یا از حداقل دو یا ۳ پدر و مادر هستند از لحاظ نسبی به یکدیگر نزدیک هستند؛
۳ ) به دلیل بالا هر چند ممکن است. کودک یا پدربزرگ۷۰سال اختلاف داشته باشند ولی به هم نزدک هستند و حرف ها و روابط نزدیک و محرمانه و صمیمانه ای دارند؛
۴ ) در همه اقوام و گروه ها این نهاد و خانواده حتمی است که باید ابتدا فرد در خانواده تولد بزرگ شود تا رسمیت خود را در گروه های دیگر اعلام کند ؛
۵ ) عمومی بودن یعنی این ویژگی ها مخصوص ایران و شده بیت و یکم نیست و شامل همه اقوام وملت ها برای همه قرون و اعصار می باشد.این پنج ویژگی قطعی و قمی در نهاد خانواده این نهاد را از سایر نهاد ها متمایز می کند؛
دختران در خانواده از لیطیف ترین وحساس ترین و شکننده ترین اعضای آن بشمار می روند. شاید دلیل این حساسیت و شکنندگی جسم حساس و ضعیف خطری آنان و ویژگی شخصیت زود رنج و مادرانه آنها و تیپ خطریو طبیعی زیبا شناسانه و شاعرانه و هنری دختران در طول قرن ها و هسته جوامع و گروه های اجتماعی است.
شخصیت جذاب و حساس دختران و فرهنگ عمومی اجتماعات بشری بخصوص جوانان پسر در گرایش و میل خطری و جنبی به دختران در سنین بلوغ قصایی از رعب و سخت گیری خانواده ها در کنترل دختران و نظارت بر آمد و شد آنها وتحصیل و رفتارهای آنان را دامن می زند. و گاهی در اثر شدت عمل و عدم بر خورد عقلانی و منطقی و سخت گیری مستبدانه و نیزعدم پختگی و تجربه کافی و نیز و سیاسی و وعده و عیدهای بیرونی از ناحیه پسران واغفان و گمراه کردن آنها از سوی دوستان دختری دختران آنها را به اخذ تصمیمی خطرناک بنام ترک منزل و در بعد وسیع تر و شدیدتر فراز از خانه ترغیب می کند و خانواده و خانواده هایی را دچار مشکلات فراوان با توجه به فرهنگ متعصب مذهبی و یا شخصیت آبرومندانه ملی و محلی آنهامی نماید.
که گاه تبعات و اثر ات آن به ازدواج اجباری و کوچ خانوادگی و درگیری اعضای خانواده با هم و با عاملان منجر می شود.
فرار دختران چه مقوله ای است؛ و چه سابقه و تاریخچه ای دارد؟ و زمینه ها و شرایط تحقق این عمل چه چیزی است؟ و چه تبعات و اثراتی در جامعه بر جای می گذارد؟ و پیامدهای ناشی از این عمل چه بازخوردهایی در خانواده و جامعه و قوانین دارد؟
متأسفانه و یا خوشبختانه مقوله فرار دختران موضوع نسبتاً جدیدی است که اغلب در قرن حاضر بخصوص دهه های آخر قرن بیستم شاهد آن هستیم. و قبل از آن به دلیل نگرش به زن و به تبع آن دختران آنگونه بود زنان اغلب عناصر درون خانواده ای بودند و نقش آنان در تحصیل و اجتماع و شغل و فعالیت ها بسیار کم رنگ و اندک بوده است. و اغلب زنان خانه دار و مردان پش از استطاعت نسبی یا زنان ازدواج می کردند و این ازدواج آخرین آرمان و زیباترین اتفاق زندکی زنان بشمار می رفته است. که پس از آن به دنیا آوردن بچه ها و تربیت نسبی آنها و پیر شدن و مردن سیر زندگی آنان بوده است هر چند تعداد انگشت شماری هم بنا به شرایط و ضوابط خاصی و ملی تحصیلات درخور به شغل دبیری و یا مامایی پزشکی و غیره مفتخر می شوند. اما امروزه وضع قابل مقتیسه با گذشته نیست و حتی در برخی از موارد پیشتازی دختران کاملاً محسوس است.
در دهه های اخیر ایفای نقش زنان و شرایط و موقعیت های جدید بوجود آمده باعث حضور زنان به صورت گسترده در اجتماعات و کسب تحصیل و مهارت در دوره های مختلف شده است و گویی زنان عقده ها و محدودیت های قرن های گذشته را در دهه های اخیر جبان کرده اند. تا آنجا که در سال های گذشته به صورت متمادی کیفیت و کمیت حضور زنان در دانشگاه ها و تحصیل و حتی برخی از شغل ها بمراتب بیش از دختران می باشد و شرکت و قبولی ۶۴ درصد در قابل ۳۶ درصد در دانشگاه ها این ادّعا را کاملاً روشن می کند.
حتی این وضع در مورد دانش آموزان شدیدتر است. طبق تحقیقات بعمل آمده در سال های گذشته (۸۰ – ۷۹) و ثبت آن در خلاصه تحقیقات و مطالعات در کتاب پژوهشی استان ها از ۱۲ درصد دانش آموزان ترک تحصیل شده و انصراف داده ۹ درصد پسران و ۳ درصد دختران هستند. اما از میان ۱۶ درصد دانش آموزان ثبت نام شده مناطق محروم ۱۲ درصد دختران و ۴ درصد پسران را شامل می شود. همه این آمار و ارقام را به این دلیل آوردیم که حضور همه جانبه و پر رنگ دختران را با توجه به شخصیت عاطفی و لطیف و جذاب و پسر گرای آنان را طرح کنیم.
و اگر این میل و گرایش همرراه با سخت گیری و استبداد خانواده ها توأم باشد. سرخوردگی و قهر و یا ترک تحصیل و گاهی تصمیم به فرار اتفاق می افتد و ما در این گزارش قصد این را داریم که چه تفاوتی میان هوش هیجانی دختران عادی و فراری دجدو دارد؟
«بیان مسأله»
مشکل و اختلال و بزه فرار دختران از خانه که به دلیل اغفال و جلب شدن آنها توسط جوانان پسر و یا دوستان دختری دختران با وعده های جذاب و رویایی، دست یابی به ثروت و موقعیت و جمال و شهرت و معروفیت و رهایی از محدودیت انجام می گیرد، صفحه و موضوع تلخی است که هیچ کس مصون و اسثناد از آن نیست و هر لحظه دختران هر خانواده ای ممکن است در این جریان و دام طراحی شده گرفتار گردند.
البته عدهّ ای از روانشاسان صاحب نام و متبحّر علت و عوامل فرار دختران را در مبدأ و خانواده جستجو می کنند و معتقدند که خانواده زمینه ساز و مستند کننده این شرایط و تحقق این رویدادها هستند. و اگر خانواده ها نسبت به دختران خود شناخت کافی داشته باشند و از علایق و استعداد و خلاقیت ها و انگیزش ها و میل ها و نگرش های آنان مطلع باشند یا عناوین مختلف و متفاوت مثل سوق دادن به ورزش و هنر و نقاشی و هدایت آنها به آیین و مراسم مذهبی و انتخاب دوستان یا صلاحیت و صرف کردن انرژی انفجاری آنان و نیز نظارت و کنترل رفت و آمد آنها و پی گیری تحصیلات زمینه و شرایط وقوع این اعمال و ذهنیّت را از دختران خود سلب می کنند. در غیر اینصورت این وظیفه و مهم توسط گروه دیگیر و با نیّات و اهداف متفاوت تری و با هدف سوء استفاده و بهره برداری از آنها انجام می دهند. در این تحقیق، پژوهشگر به دنبال پاسخ دادن به این سئوال است که آیا بین هوش هیجانی دختران عادی و فراری تفاوت وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت مسئله :
تمامیت و حفظ ساختار خانواده و ادامۀ حیات و شادابی و نشاط آن از مهمترین وضروری ترین و غیر قابل اجتناب ترین هدف های والدین و اعضای خانواده در همۀ اقوام و ملت ها بخصوص ما ایرانیان متعهد و مسلمان و متعصب است. حفظ قوام و چهارچوب خانواده با محوریّت پدر و ایفای مادران و خواهران و برادران از چند نظر حائز اهمیّت است.
الف ) خانواده یک گروه است و اعضای گروه دارای روابط منظم و پایدار و عاطفی بوده و خلاء و نقصان یک عنصر همۀ روابط درون خانواده را به هم می ریزد.
ب ) ایرانی متعهّد و مسلمان بوده و نسبت به غیبت و فرار دختران از منزل حساس و آن را نوعی بزه و بی آبرویی و آسیب دیدگی ناموسی و هتک حرمت و تخطّی از اصول و ارزش ها و دیگران شریک تین عمل را متجاوزان حریم ستر و حجاب و ناموس خانواده تلقّی می کنند.
ج ) مقبولیت و شرافت و محبوبیت خانواده تضعیف شده و گناه به خانواده با نوعی نگاه مجرمانه و گناهکارانه ادامه پیدا می کند.
و ) اگر دختران با این اقدام راه بازگشت را نداشته باشند. به دامی می افتد که عواقبی جز ننگ و بدبختی و سوء استفاده های شیطانی از آن ها چیز دیکر انتظار نمی رود و اکر برگردد مقبولیت و اعتبار خود را تا حد یک زن زنا کرده و پست پایین می آورد.
هـ ) ارزش ها تغییر پیدا کرده و اعصاب و ذهنیت خانواده نسبت به جامعه متحوّل می شود و بدبینی و خشم و تندخویی جای خود را به اطمینان و آرامش و اعتماد می دهد.
و ) دولت و مأموران و مسئولان نظامی و ارشادی در برخورد با این افراد جنبه های بزهکارانه را مد نظر قرار می دهند و معمولاً به دختران فراری با چشم بزهکار و آماده انحراف و خلاف و مستعد و آماده جرم و گناه نگاه می کنند و تکرار و کثرت این اعمال نا امنی و بدبینی عمومی را در جامعه ترویج می دهد.
ز ) این قبیل دختران معمولاً تحصیلات ناتمام دارند. و مادران موفقی نیستند و هر لحظه در انتظار شنیدن گذشته ننگین خود از زبان باصطلاح شوهر و حتی بچه های خود هستند و جرأت بازگشت به موطن را ندارند. و این افکار و اندیشه ها خو به خود ناامنی روانی و روان نژادی فردی فرد را دامن می زند، و امید و امیدواری به آینده و آرزوهای دور و دارز خوشبختی فرزندان را در هاله ای از نگرانی و ترس و تشویش گم می کند و هر کسی را که می بیند احساس می کند که از گذشته او با خبر است و در مجالس و محافل شرکت نمی کند.
هـ ) اگر هم راهش را ادام.ه داد و شوهری مثل خودش انتخاب و اختیار کرد هیچ ضمانت و اطمینانی از خوشبختی آتی برای آنان نمی توان پیش بینی کرد اگر هم ظاهراً خوشبخت باشند در باطن و وجدان خود گناه سنگینی و ثقیلی را حس می کنند که تا آخر عمر گریبان و ذهن او را راحت نمی گذارد.
و اینکه بالاخره، عنصری از عناصر و جوان نابوده شده است. آیا این دلایل و اهمیت کافی برای انتخاب و اختیار موضوع کافی نیست؟
اهداف تحقیق
هدف های عمده تحقیق حاضر عبارتند از :
- تعیین هوش هیجانی دختران عادی و فراری ۲۵ – ۱۵ ساله در تهران
- مقایسه هوش هیجانی دختران عادی و فراری ۲۵ – ۱۵ ساله تهران
- عوانل و زمینه های و فرار دختران از منزل در تهران
اهداف فرعی
- تعیین و انتخاب مهم نمونه حراقل به تعداد ۱۰۰ نفر
- برآورد هوش هیجانی همه حجم نمونه بوسیله تست و کسلر
- شناسایی عوامل فرار دختران از زمان خودشان
- مقایسه یافته ها با یافته های قبلی و تاریخی و مطالعاتی
- نتیجه گیری کلبی و نهایی
سؤالات پژوهش
- آیا بین هوش هیجانی دختران فراری و دختران عادی تفاوت وجود دارد؟
فرضیه پژوهش :
- بین هوش هیجانی دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد.
تعاریف عملیاتی :
فرار دختران : غیبت حداقل یک شبانه روز دختر ۲۵ – ۱۵ از خانه مشروط بر اینکه از شهر و حوزه خود خارج شده باشد.
عادی : دخترانی که با شرایط مختلف در خانه نزد پدر و مادر در زندگی می کنند.
هوش : ساخت و توانایی ذهنی و توانشی مقر انسان در برخورد با مسئله و ارائه راه حل متناسب با خود (۱)
هوش هیجانی : هوش هیجانی شامل بخشی از ذهن و توانایی که فرد را با احساسات و تعلّقات عاطفی و احساسی مواجه می نماید.
شهر تهران : تهران مرکزی شامل حدود جغرافیایی میدان آزادی تا شهدا و از جماران و تجریش و ولنجک تا راه آهن و مرقد امام خمینی (ره)
انگیزش : میزان سیاق و شوق احساسی دریافت و برخورد و پاسخ احساسی و شوقی بدون ادراک و تفکر و تمرکز و توجه در مسئله و محرک.
مبانی نظری و تئوریک
در بحث جنسی در نیاز به پیشرفت متوجه شدیم فعالیتهایی که در ارزشهای فرهنگی وجود دارند ممکن است موجب تغییراتی در سطح انگیزۀ پیشرفت شوند. برای پژوهش روی این موضوع که چگونه ممکن است نیاز به پیشرفت در طی زمان تغییر یابد، در سال ۱۹۷۶ یکی از پژوهشگران با استفاده از شش تصویر شبیه به تصویرهای آزمون TAT یک نمونه ملی شامل بیش از ۱۲۰۰ آزمودنی بزرگسال را مورد آزمایش قرار داد. نتایج این بررسی با یافته های یک زمینه یابی که ۱۹ سال قبل، یعنی، در سال ۱۹۵۷ انجام شده بود، مورد مقایسه قرار گرفت. (وروف، ۱۹۸۲).
در مورد مردان، سطح نیاز به پیشرفت ثابت باقی مانده بود. در مورد زنان سطح نیاز به پیشرفت افزایش یافته و حاکی از آن بود که طی مدت ۱۹ سال زنان به طور فزاینده ای به کار و پیشرفت به عنوان وسیله ای برای ابزار وجود روی آورده اند که باز کمتر از مردان است. سن اوج نیاز به پیشرفت در زنان در محدودۀ ۲۱ الی ۲۹ سالگی یکسان باقی مانده، در حالی که برای مردام اوج در بررسی سال ۱۹۵۷ در محدودۀ ۴۰ الی ۴۹ سالگی و در سال ۱۹۷۶ در محدودۀ ۳۰ الی ۳۹ سالگی بود.
برای هر دو جنس، همبستگی بین انگیزیش پیشرفت و حضور در دانشگاه، بالا باقی مانده بود. هم مردان و هم زنانی که به دانشگاه می رفتند، از نظر انگیزۀ پیشرفت به میزان معناداری بالاتر از کسانی بودند که دانشگاه نمی رفتند.
همچنین یافته های زمینه یابی سال ۱۹۷۶ تفاوتهای جنسی را در خصوص نقش شغلی آشکار کرد. مردانی به پیشرفت نمرۀ بالایی داشتند نسبت به شغل خود جهت گیری شدیدی داشتند. آنها گزارش کردند که از شغل خود راضی هستند، کار را بر فعالیتهای اوقات فراغت ترجیح می دهند، شغلهای سطح بالایی دارند و معتقدند که کارشان ارزشهای اصلی آنان را تحقق می بخشد. به علاوه آنان نسبت به سایر جنبه های زندگی خود نگرشهای مطلوبتری داشتند، از سلامت روانی و جسمانی برخوردار بودند و از نظر خود کارآمدی در رضایت از زندگی زناشویی در سطح بالا قرار داشتند ولی در هر حال، منبع اصلی ارضای آنان شغلشان بود. زندگی خانوادگی و انجام وظایف پدری در نظر آنان به اندازۀ شغل آنان و ارضای نیاز به پیشرفت اهمیت نداشت. نتایج به دست آمده از زمینه یابی سال ۱۹۷۶ در مورد زنان متفاوت بود. نیاز به پیشرفت آنان بیشتر با ایفای نقش همسر و مادر و فعالیتهای اوقات فراغت ارضا می شد تا با کارشان.
هر چه نیاز به پیشرفت یک زن بالاتر بود، احتمال زیادتری وحود داشت که در فعالیتهای اوقات فراغت هیجان انگیزتر یا دشوارتری شرکت کند و آن فعالیتها را به عنوان تحقق ارزشهای اصلی خویش در نظر بگیرد. همچنین زنانی که نیاز به پیشرفت بالایی داشتند گزارش کردند که به عنوان مادر تا حدودی احساس بی کفایتی می کنند و معتقدند که فعالیتهای آنان مزاحم کودکانشان است به رغم این واقعیت که انجام وظایف مادری حداقل بخشی از نیاز به پیشرفت آنان را ارضا می کند. به طور کلی، در این زمینه یابی زنانی که انگیزۀ پیشرفت بالایی داشتند، در درجه اول به شغل خود به عنوان منبع اصلی ارضا تأکید نکردند.
ماروین زوکرمن، هیجان خواهی : از اوایل دهۀ ۱۹۷۰ ماروین زوکرمن یکی از روان شناسان دانشگاه دله ویر پژوهشهای وسیعی در جنبۀ محدودی از شخصیت که هیجان خواهی می نامد، آغاز کرده است. او معتقد است که این پدیده یک صفت از شما است که با نیاز به احساسها و تجربه های متنوع، بدیع و پیچیده و میل به خطر جویی جسمانی و اجتماعی به خاطر چنین تجربه هایی تعرف می شود. (زوکرمن، ۱۹۷۹، ص ۱۰).
اندازه گیری هیجان خواهی : زوکرمن یک پرسشنامه ۴۰ ماده ای مداد و کاغذی به نام مقیاس هیجان خواهی (SSS) ساخته است. در جریان ساخت این آزمون، او آن را روی اشخاص بسیاری که رفتارشان با تعریفی که از هیجان خواهی مطابقت داشت، اجرا کرده است.
برای صفت کلی هیجان خواهی چهار عامل یا مؤلفه تعیین شده است (زوکرمن، ۱۹۸۳، ص ۴۲) این عوامل عبارت اند از :
۱ ) حادثه جویی، تمایل به درگیر شدن در فعالیتهای جسمانی که شامل عناصری از سرعت، خطر، تازگی و گریز از جاذبه است (مانند چتر بازی یا غواصی)؛
۲ ) تجربه جویی، جستجو برای تجربه های جدید از طریق مسافرت، موسیقی، هنر و شیوۀ زندگی خود انگیخته و ناهمرنگی با وجوه تشابهی که مردم به آنها گرایش دارند؛
۳ ) بازداری زدایی، نیاز به جستجوی رهای در فعالیتهای اجتماعی بازداری شده با توسل به الکل یا بدون آن؛
۴ ) ملال پذیری، اجتناب از تجربه تکراری، کار عادی یا یکنواخت یا اشخاص قابل پیش بینی، و در صورت قرار گرفتن اجباری در معرض چنین تجربه هایی، واکنش عدم رضایت بی قرارانه نشان دادن؛
پژوهش در زمینۀ هیجان خواهی
پژوهشها نشان داده اند که اشخاص جوان مذکر، بین سنین نوجوانی تا اوایل دهۀ دوم زندگی، مردم فرهنگهای غربی و سفید پوستان در مقایسه با سالمندان، زنان و مردم فرهنگهای شرقی و رنگین پوستان، در مقیاس SSS نمره بیشتری به دست می آورند.
کسانی که هیجان زیادی دارند در مقایسه با افرادی که هیجان خواهی کمی دارند، به احتمال زیادتر مواد مخدر مصرف می کنند، سیگار می کشند، الکل می نوشند، به سرعت رانندگی می کنند، اقدام به آمیزش جنسی فراوان می کنند، دست به قمار می زنند، خطر جویی جسمانی دارند، و به مکانهای ناآشنا سفر می کنند، حتی هنگامی که مسافرتها توأم با خطر هستند.
کسانی که هیجان خواهی زیادی دارند، از نظر خودمحوری بیشتر برون گرا، خودمختار، جسور و ناهمرنگ یا ناپیرو و در ابزار هیجانی خود بی پروا هستند.
کسانی که هیجان خواهی زیادی دارند، در مقایسه با کسانی که هیجان خواهی اندکی دارند، از نظر کارکرد شناختی نسبت به محرکهای دردناک تحمل بیشتری دارند، با سرعت بیشتری نمادها و اعداد را تشخیص می دهند و در تحریک بینایی، پیچیدگی را ترجیح می دهند. مجذوب اندیشه های گمانه ای، شبه علمی می شوند و گرفتار تفکر دارای فرایند ابتدایی هستند.
علایق شغلی مردانی که هیجان خواهی زیادی دارند، متوجه علم و مشاغل کمک رسانی است، مردانی که هیجان خواهی کم دارند، بیشتر متوجه مشاغل دفتری و تجاری هستند. آنهایی که هیجان خواهی زیادی دارند در مشاغل کمک رسانی، به انجام کارهای مهیج و خطرناک می پردازند.
کسانی که هیجان خواهی زیادی دارند، از نظر نگرشمای مذهبی و سیاسی بیشتر متمایل به آزاد اندیشی هستند، در برابر موقعیتهای مبهم تحمل بیشتری دارند، در نگرشهای جنسی آسان گیرتر و از نظر سلطه جویی ضعیف ترند. همچنین پاسخهای فیزیولوژیکی آنان به محرکهای جدید شدیدتر از گروه دیگر است. هیجان خواهی عمدتاً ارثی است، ولی عوامل محیطی مانند ترتیب تولد و سطوح هیجان خواهی والدین ممکن است بر آن تاثیر بگذارند.