فرمت فایل : word(قابل ویرایش),PDF
تعداد صفحات فایل اصلی مقاله : 17 صفحه
تعداد صفحات فایل ترجمه شده : 34 صفحه
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:15
چکیده:
مهم ترین مشکل موجود در بخش حمل و نقل و ترافیک کلانشهرها، خصوصاً تهران، عدم وجود یک سیستم منسجم حمل و نقل همگانی است. رشد
بررسی حمل و نقل عمومی در جهت بهبود وضعیت آن باعث دستیابی به راهکارهای اجرایی با در نظر گرفتن تحلیل های اقتصادی - اجتماعی در کلانشهرها و همچنین اهداف دیگری نظیر کاهش زمان سفر و کاهش مصرف سوخت خواهد شد.
مهم ترین مشکل موجود در بخش حمل و نقل و ترافیک کلانشهرها، خصوصاً تهران، عدم وجود یک سیستم منسجم حمل و نقل همگانی است. رشد و تقویت حمل و نقل همگانی و مدیریت تقاضای سفر در راستای سیاستگذاری افزایش تعداد سفرها با این سیستم در کلانشهری مانند تهران، مهم ترین راهکار جهت بهبود تردد و کاهش تراکم و نهایتاً کاهش مصرف سوخت است.
اختصاص اعتبارات در جهت گسترش حمل و نقل همگانی، اقدامی جدی در جهت حذف حمل و نقل شخصی محسوب می شود.
نگاهی به سهم سفرهای روزانه انجام شده در شهر تهران نشان می دهد ۹/۵۸ درصد سهم سفرهای مربوط به حمل و نقل همگانی با احتساب اتوبوس، مترو، تاکسی و مسافرکش، مینی بوس و تاکسی تلفنی است و این در حالی است که سواری شخصی در سفرهای روزانه، ۱۲/۳۲ درصد سفرهای روزانه را به خود اختصاص می دهد.
البته باید در نظر داشت که حجم بالای سفرهایی که با حمل و نقل همگانی صورت می گیرد تنها با یک پنجم از وسایل نقلیه و سفرهای شخصی با بیش از نیمی از وسایل نقلیه صورت می گیرد که این امر نشان دهنده قابلیت بالای وسایل نقلیه عمومی در کاهش ترافیک است. شایان ذکر است ضریب سرنشین وسایل نقلیه از جمله خودرو سواری ۵/۱، اتوبوس ۳۵، تاکسی ۵/۲، مینی بوس ۱۴، موتورسیکلت ۲۵/۱ نفر است.
با توجه به اینکه هر روز به میزان قابل توجهی به تعداد وسایل نقلیه شخصی در تهران افزوده می شود، در صورت عدم توسعه، تقویت و سیاستگذاری در سیستم حمل و نقل همگانی، هر سال شاهد تراکم ترافیک و مصرف سوخت بیشتر خواهیم بود.
تحقیقات نشانگر آن است که قریب به ۶۰ درصد از سفرهای تهران (سفرهایی که با وسایل نقلیه عمومی انجام می گیرد) با مصرف حدود ۸ میلیون لیتر سوخت انجام می شود در حالی که در بخش خصوصی (سواری)، تقریباً ۳۲ درصد سفر با مصرف حدود ۷ میلیون لیتر سوخت انجام می شود. همچنین این تحقیقات نشان می دهد شدت انرژی در مدل های حمل و نقل همگانی بسیار پایین تر از خودروهای سواری است. به طوری که شدت انرژی در سواری بیش از ۸ برابر اتوبوس و ۴ برابر مینی بوس است.
در صورتی که یک تاکسی وارد ناوگان حمل و نقل کشور شود، سالانه بیش از ۵۵۰ لیتر صرفه جویی در مصرف سوخت خواهیم داشت. میزان صرفه جویی در صورت وارد شدن یک دستگاه اتوبوس دیزلی بیش از ۷ هزار لیتر و در صورت وارد شدن یک دستگاه اتوبوس گازسوز به ناوگان کشور به بیش از ۳۰ هزار لیتر در سال خواهد رسید. همچنین در صورت وارد کردن یک دستگاه مینی بوس دیزلی بیش از ۳ هزار لیتر در سال و در صورت وارد شدن یک دستگاه مینی بوس گازسوز، بیش از ۱۱ هزار لیتر در سال صرفه جویی به عمل خواهد آمد.
یکی از اهداف دولت تا پایان برنامه چهارم توسعه، افزایش سهم حمل و نقل همگانی به ۷۵ درصد از کل سفرهای شهری است.
توجه ناکافی به حمل و نقل عمومی، استفاده بیش از حد از خودروی شخصی، عدم تناسب عرضه و تقاضای حمل و نقل، فقدان مدیریت قوی و یکپارچه در عرضه و تقاضای حمل و نقل، استفاده ضعیف از پست و مخابرات و انجام سفرهای غیرضروری و روش های نامطلوب اداری که باعث مراجعه مکرر و غیرضروری ارباب رجوع می شود از عوامل موثر در ایجاد حمل و نقل نامطلوب است و توسعه حمل و نقل همگانی، اعمال مدیریت ترافیک، افزایش آگاهی عمومی، اعمال قوانین و مقررات ارتقای کیفیت خودروها نیز از راهکارهایی است که باید جهت بهبود وضعیت حمل و نقل شهری به کار بسته شود.
حمل و نقل عمومی در تهران قدیم
قبل از متداول شدن اتومبیل و به قول قدیمی ها کالسکه بخاری در میان اشراف و اعیان، کالسکه- شبیه ترین وسیله به اتومبیل- از زمان ناصرالدین شاه رایج گردید. در بین معممین هم مورد استفاده داشت و اولین نفر از علما که دارای کالسکه مخصوص شد آیت الله سید ابوالقاسم امامی داماد ناصرالدین شاه بود و بعد از او آیت الله شیخ فضل الله نوری را می توان نام برد.
فرمت فایل : docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:
مقدمه:
نقش و تأثیر قواعد فقه و گستره آن در نظام حقوقی ایران و اهمیت و کارآمدی آن را نمی توان نادیده گرفت. برای حل مشکلات نظام حقوقی، لازم است به متون فقهی اسلام مراجعه کنیم. انصاف این است که در متون حقوقی اسلام، بخصوص فقه پربار جعفری، قواعدی وجود دارد که توجه به آن ها و اهتمام به کاربردی نمودنشان در رویه جاری نظام قضائی ایران، می تواند بسیاری از مشکلات موجود در دادگاه ها را رفع کند.
قاعده «تحذیر» برگرفته از حدیث «قد عذّر من حذّر» است. این روایت منسوب به امام صادق(علیه السلام)است که ایشان آن را از حضرت علی(علیه السلام) نقل کرده. بر اساس قاعده مذکور، اگر کسی پیش از اقدام به کاری که احتمال دارد از رهگذر اعمال آن، خطری متوجه دیگری گردد، هشدار دهد؛ با وجود این، مخاطب یا شنونده به هشدار وی بی توجهی کند و ترتیب اثر ندهد و خود را در معرض خطر قرار دهد و در نتیجه فعل هشداردهنده خسارتی به هشدارشونده وارد آید، هشداردهنده مسئولیتی نخواهد داشت.
بنابراین، اساس این قاعده در مواردی که عدم توجه به آن موجب ضمان و مسئولیت مدنی یا کیفری است، می تواند رافع مسئولیت باشد و ضمان را از ذمّه مکلّفان و اشخاص حقیقی و حقوقی بردارد. برای مثال، جوی هایی که در خیابان ها توسط کارگران شهرداری و یا مناقصه کاران شرکت های خصوصی برای ارائه خدمات شهری حفر می شود و علایم هشداردهنده لازم در محل های مناسب نصب می گردد، می تواند مصداقی از این قاعده باشد و یا در بزرگراه ها و جاده های اصلی، زیر پل عابر پیاده و امثال آن، نصب پل عابر پیاده خود به منزله هشدار است و رافع مسئولیت خواهد بود. ده ها مثال دیگر از این قبیل همگی حاکی از کاربرد قاعده مذکور در جوامع امروزی است.
مرحوم شیخ مفید (413 ق) می فرماید: و من کان یرمی غرضاً فمرّ به انسان فحذّر، فلم یحذّر فاصابه السهم، فمات منه لم یکن علیه فی ذلک تبعه و لا ضمان[1].
اصول و مبانی قاعده «تحذیر» در فقه اسلامی
در خصوص ادلّه فقهی قاعده «تحذیر» و مبنا و دلیل آن که از مهم ترین مباحث مربوط به این قاعده است، ادلّه فراوانی را می توان بیان کرد. هر کدام از این ادلّه می تواند دلیلی بر ارزش و حجّیت مفاد این قاعده باشد. اهمّ دلایل قاعده مذکور را می توان به شرح ذیل مورد بررسی و تحقیق قرار داد:
الف. قرآن کریم
آیه 195 سوره مبارکه «بقره» می فرماید:
(وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَهِ)؛ با دست های خویش، خود را به هلاکت نیندازید.
شیخ طوسی می نویسد:
و قوله تعالی (لاَ تُلْقُواْ…) بمعناه لا تطرحوا انفسکم بان تفعلوا ما یؤدّی الیه؛
یعنی سخن حق تعالی که فرمود: «نیندازید…» به معنای این است که خودتان را در هلاکت نیندازید به اینکه کاری انجام دهید که منجر به هلاکت شود[2].
علّامه طباطبائی در ذیل آیه مذکور می نویسد: آیه اطلاق دارد و شامل هرگونه تباهی و هلاکت می شود، خواه از نظر افراط در مال باشد و خواه از نظر تفریط در مال، بلکه شامل غیر انفاق هم می گردد.
در تفسیر نمونه هم آمده است: جمله (لاَ تُلْقُواْ…) هرچند در مورد ترک انفاق برای جهاد اسلامی وارده شده است، ولی مفهوم وسیع و گسترده ای دارد که موارد زیاد دیگری را شامل می شود؛ از جمله اینکه انسان حق ندارد از جاده های خطرناک (چه از نظر ناامنی و چه عوامل جوّی یا غیر آن) بدون پیش بینی لازم بگذرد، یا غذایی که به احتمال قوی آلوده به سم است تناول کند، و یا حتی در میدان جهاد، بدون نقشه و برنامه ریزی وارد عمل شود. در تمامی این موارد، انسان بی جهت جان خود را به خطر انداخته است و مسئول است[3].
از مجموع مطالب مفسّران در ذیل آیه مذکور، می توان استفاده کرد که آیه کریمه یاد شده اعتبار و ارزش قاعده «تحذیر» را مورد تأکید قرار داده و آن را معتبر شمرده است. بر این اساس، هیچ کس حق ندارد جان خود را به خطر اندازد، بخصوص اگر فردی به دیگری هشدار دهد و هشدارشونده به اخطار او بی توجهی کند و تمامی شرایط نگه داری نفس از به هلاکت افتادن، در او باشد و با وجود این، خود را به مهلکه اندازد. وی مسلّماً از مصادیق آیه مذکور بوده و خود مسئول هلاکت خویش است و از این ناحیه، ضمان و مسئولیتی متوجه هشداردهنده نیست و در واقع، کار وی مصداقی از «خودکشی» بوده و جزو گناهان کبیره نیز شمرده می شود و لاجرم در پیشگاه الهی مؤاخذه می گردد[4].
ب. روایت امام صادق(علیه السلام)
در کلام منسوب به امام صادق(علیه السلام) و نقل ماجرای قضاوت امیرالمؤمنین(علیه السلام)، مطلبی آمد که به صراحت، حاکی از روش و اعتبار این قاعده بود.
مضمون سخن یاد شده این بود که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: در زمان امیرالمؤمنین(علیه السلام) کودکانی با سنگ قلاب هایشان بازی شرط بندی می کردند. یکی از آنان آنچه را با آن شرط بندی کرده بود، انداخت و به دندان یکی از افرادی که داخل بازی شده بود، اصابت کرد و شکست. شخص مصدوم شکایت کرد و دعوا را نزد امیرالمؤمنین(علیه السلام)بردند. ضارب اقامه بیّنه کرد، مبنی بر اینکه قبلا هشدار داده بود. حضرت فرمود: قصاص ندارد و سپس افزود: هر کس (موقع انجام کاری) هشدار دهد، معذور است[5].
از اطلاق روایت مذکور، استفاده می شود: هشداردهنده به طور مطلق، معذور است و مسئولیتی، چه به لحاظ کیفری و چه از نظر مدنی، متوجهش نیست. حضرت علی(علیه السلام) به صراحت، در ذیل این حدیث فرمودند: «قد اعذر من حذّر»؛ کسی هشدار داده معذور است؛ یعنی مسئول نیست.
با عنایت به اینکه مشایخ ثلاثه ( شیخ صدوق ، شیخ طوسی و مرحوم کلینی ) در من لا یحضره الفقیه ، الاستبصار و الکافی ، حدیث یاد شده را نقل کرده اند و کتب یاد شده از منابع مهم شیعی و جزو کتب معروف اربعه است، هم سند حدیث معتبر است و هم دلالتش آشکار. به همین دلیل، این می تواند دلیل محکمی برای پشتوانه قاعده «تحذیر» قلمداد شود.
ج. ادلّه قاعده «تسبیب»
در ادلّه تسبیب، اصل اولیه آن است که در مرحله نخست مباشر مسئول و ضامن است. اما در برخی موارد، سبب اقوا از مباشر است. از این رو، گفته شده است: سبب مسئول خسارت وارد شده است و او باید پاسخگو باشد و مورد خطاب مصدوم قرار گیرد.
در متون فقهی، در عبارات فقهای بزرگ، این مطلب مورد اتفاق بوده و تمامی فقها به نحوی مطلب مذکور را مورد تصریح قرار داده اند. فقط برای نمونه، به دو مورد از عبارات فقها بسنده می شود: مرحوم علّامه حلّی می فرماید: اذا اجتمع المباشر و السبب قدّم المباشر فی الضمان، و لا یجب علی السبب الاّ مع ضعف المباشر.
در سخن امام خمینی (قدس سره) نیز این مطلب آمده است:
مشهور فقها «تسبیب» را به معنای اقوی بودن سبب از مباشر دانسته اند. به گونه ای که تحقق فعل به سبب نسبت داده می شود، نه به مباشر؛ مانند اینکه فردی بالغ و عاقل و مختار به کودک یا دیوانه سنگی بدهد و بگوید ـ مثلا ـ آن را به شیشه بزن و او هم بزند و شیشه را بشکند. در این صورت، از باب تسبیب، فرد بالغ ضامن خسارت است.
در اتلاف بالمباشره، مرتکب، در هر صورت مسئول است، اگر چه تقصیر نداشته باشد؛ مثلا با رعایت احتیاطات لازم برف را از پشت بام ریخته، با این حال، به انسانی یا حیوانی آسیب برساند. ولی اگر با رعایت احتیاطات لازم سبب ورود خسارت شود مسئول نخواهد بود؛ مثلا چاه بکند و علایم راهنمایی قرار دهد، انسانی یا حیوانی بر خلاف معمول عبور کند مسئول نیست.
در اتلاف بالتسبیب عنصر «تقصیر» را دخالت می دهند و از شرایط تسبیب، «تقصیر» را ذکر می کنند؛ به این معنا که مصدوم احتیاطات لازم را در حدود متعارف رعایت نمی کند و بی توجهی به عواقب کار نوعی تقصیر و کوتاهی است.
به قول برخی از حقوق دانان، علمای حقوق در ما نحن فیه، مسئله یاد شده را از باب «تقصیر» حل می کنند[6]. از این رو، طبق تحلیل این عده از دانشمندان حقوق، خسارت زننده با هشدار قبلی جانب احتیاط را مراعات کرده است و بدینوسیله، هرگونه کوتاهی و سهل انگاری و تقصیر را از ساحت خود دور می نماید. از این رو، می توان گفت: انتساب هرگونه تقصیر به وی وجهی ندارد و بر عکس، طرف مقابل در این قضیه مقصّر شناخته می شود و در واقع، هشداردهنده هر چند به صورت مباشر موجب ضرر و زیان گردیده، اما مصدوم سببی است که اقوای از اوست.
یادآوری این مهم لازم است که در متون فقهی، چه در بحث «اتلاف» و چه در بحث «تسبیب»، بر عنصر «تقصیر» تأکید شده است، هم در اتلاف، علت ضامن بودن متخلف تقصیر اوست، و هم در تسبیب، مسبّب به خاطر تقصیر و اهمال کاری اش مستوجب تدارک خسارت است.
اما به نظر می رسد در قانون مدنی، نقصی که وجود دارد این است که تنها در تسبیب، عنصر «تقصیر» را دخالت می دهند، ولی در بحث «اتلاف» معتقدند: عنصر «تقصیر» مطرح نیست. متلف در هر صورت، مسئول و ضامن است.
از این رو، تأکید می شود در فقه اسلامی، چنین تفاوتی وجود ندارد. از نظر فقهای بزرگوار، رکن اصلی مسئولیت استناد، ارتباط اقواست. چنانچه رابطه میان ورود خسارت با یک فعل چنان قوی باشد که خسارت به آن عامل مستند گردد مسئولیت متوجه او خواهد بود، و در مواردی که خسارت به مباشرت صورت گیرد و عامل دیگری در میان نباشد، فقط مباشرْ مسئول است؛ زیرا استناد خسارت به مباشر، به طور مطلق محرز است، خواه مقصّر باشد یا غیر مقصّر. چنانچه خسارت ناشی از عامل واسطه باشد استناد خسارت به این عامل، هنگامی صحیح است که عنصر «تقصیر» محقق باشد. در غیر این صورت، انتساب و استناد خسارت به او محرز نخواهد بود.
در مورد اجتماع مباشر و سبب، اقوا بودن هر یک موجب انتساب مسئولیت به او خواهد بود. حال در بحث موردنظر، خسارت دیده علی رغم شنیدن هشدار و امکان فرار، که از شروط اصلی رفع مسئولیت است، اقدام به ورود به محل خطر نموده و از این رو، مقصّر است و انتساب خسارت به او اقواست. از این رو، ما نحن فیه از مواردی است که در آن، سبب اقوا از مباشر است[7].
د. شهرت عملی
«شهرت عملی» را به عنوان یکی از ادلّه و مبانی قاعده «تحذیر» آورده اند؛ به این معنا که هرچند در میان فقها، ادعای اجماع در خصوص عمل به مفاد قاعده «تحذیر» نشده، اما همان گونه که مرحوم صاحب جواهر فرمود، با عنایت به اینکه نظریه مخالفی هم در این خصوص وارد نشده است و فقها در عمل به مفاد این قاعده فتوا می دهند و چنانچه ـ به فرض ـ در ادلّه نقلی مانند حدیث مذکور در بند «ب» اشکال سندی هم وجود داشته باشد، با عمل اصحاب به مفاد حدیث، ضعف احتمالی در سند حدیث جبران می گردد. به نظر می رسد، فی الواقع، شهرت می تواند در کنار روایت مذکور، دلیلی مستقل برای قاعده تحذیر به شمار آید.
هـ. بنای عقلا
با مطالعه اجمالی در روش زندگی خردمندان عالم، به این نتیجه می رسیم که عقلای عالم هشداردهنده ای را که با رعایت جانب احتیاط، به طرف مقابلش، که در معرض آسیب از جانب اوست، هشداری می دهد و مصدوم را، که در معرض آسیب از جانب اوست و بدون رعایت قوانین هشداردهنده، خود را در معرض هلاکت قرار می دهد ضامن نمی شناسند. این معنا در تمامی عالم در بین خردمندان هر قوم و ملتی مورد تسالم و قبول همگان است و شارع مقدّس هم، که خود رئیس عقلاست، نه تنها مخالفتی با این پذیرش عمومی نکرده، بلکه ادلّه مذکور نیز حاکی از آن است که از ناحیه شارع مقدّس مورد تأیید نیز قرار گرفته است.
در عبارات بعضی از حقوق دانان و فقها، آمده است: روایت مذکور در این خصوص نیز ارشاد به عقل دارد و به تعبیر دیگر، هر آنچه عقل عملی حکم می کند شارع مقدّس نیز بدان حکم می نماید و قاعده «ملازمه» در اینجا جاری می شود: «کلّما حکم به العقل حکم به الشرع.».
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:146
فهرست مطالب:
عنوان مطالب………………………………………………………. صفحه
فصل اول کلیات پژوهش
1-1 مقدمه………………………………………………………………………………………. 14
2-1 بیان مساله……………………………………………………………………………….. 16
3-1 اهمیت و ضرورت مساله……………………………………………………………. 18
4-1 اهداف پژوهش…………………………………………………………………………. 20
5-1 فرضیههای پژوهش………………………………………………………………….. 21
6-1 تعریف اصطلاحات…………………………………………………………………….. 21
الف: تعریف نظری……………………………………………………………………………. 21
ب: تعریف عملیاتی……………………………………………………………………………. 21
فصل دوم: پیشینه پژوهش
– مقدمه………………………………………………………………………………………….. 25
1-2 مباحث نظری……………………………………………………………………………. 25
2-2 سوء مصرف مواد یک بیماری مغزی است…………………………………… 26
3-2 سوء مصرف مواد فقط یک بیماری مغزی نیست…………………………… 27
4-2 اصطلاح شناسی……………………………………………………………………….. 29
5-2 سوء مصرف و وابستگی به مواد………………………………………………… 30
6-2 اعتیاد………………………………………………………………………………………. 30
1-6-2 همهگیری شناسی………………………………………………………………….. 31
2-6-2 سبب شناسی………………………………………………………………………… 32
3-6-2 عامل سایکو دینامیک……………………………………………………………… 32
4-6-2 نظریات رفتاری…………………………………………………………………….. 33
5-6-2 وراثت چیست؟……………………………………………………………………… 34
6-6-2 عوامل ژنتیک………………………………………………………………………… 36
7-6-2 عوامل عصبی- شیمیایی………………………………………………………… 36
8-6-2 ابتلای همزمان……………………………………………………………………… 37
9-6-2 اختلالات شخصیت ضد اجتماعی…………………………………………….. 38
10-6-2 افسردگی و خودکشی …………………………………………………………. 38
7-2 اختلالات وابسته به الکل…………………………………………………………….. 39
1-7-2 همهگیری شناسی………………………………………………………………….. 40
2-7-2 فعالیتهای الکتروفیزیولوژیکی………………………………………………… 40
3-7-2 شیمی حیاتی یا زیست شیمی………………………………………………….. 42
4-7-2 آسیبپذیری زیستی نسبت به الکلیسم………………………………………. 43
5-7-2 عوامل شخصیتی و روان شناختی…………………………………………… 47
6-7-2 درمان و بازپروری……………………………………………………………….. 49
8-2 اختلالات وابسته به آمفتامین (یا شبه آمفتامین)…………………………….. 50
1-8-2 همه گیری شناسی………………………………………………………………… 51
2-8-2 نوروفارماکولوژی………………………………………………………………… 51
3-8-2 اختلال سایکوتیک ناشی از آمفتامین………………………………………… 52
4-8-2 درمان و بازتوانی…………………………………………………………………. 53
9-2 اختلالات وابسته به کافئین………………………………………………………….. 54
1-9-2 همه گیری شناسی………………………………………………………………… 55
2-9-2 نوروفارماکولوژی………………………………………………………………… 55
3-9-2 ژنتیک و مصرف کافئین…………………………………………………………. 56
4-9-2 کافئین به عنوان یک ماده مورد سوء مصرف…………………………… 56
5-9-2 عوارض نامطلوب …………………………………………………………………. 57
6-9-2 درمان…………………………………………………………………………………. 58
10-2 اختلالات وابسته به حشیش………………………………………………………. 59
1-10-2 همه گیری شناسی………………………………………………………………. 60
1-1-10-2 شیوع و روندهای اخیر……………………………………………………. 60
2-1-10-2 نوروفارماکولوژی…………………………………………………………… 61
3-10-2 اختلال سایکوتیک ناشی از حشیش………………………………………… 62
4-10-2 اختلال اضطرابی ناشی از حشیش…………………………………………. 63
5-10-2 درمان و بازتوانی……………………………………………………………….. 63
11-2 اختلال وابسته به کوکائین………………………………………………………… 66
1-11-2 همه گیری شناسی………………………………………………………………. 66
2-11-2 هم ابتلائی………………………………………………………………………….. 67
3-11-2 سبب شناسی………………………………………………………………………. 67
1-3-11-2 عوامل ژنتیک …………………………………………………………………. 67
2-3-11-2 عوامل اجتماعی و فرهنگی ………………………………………………. 68
3-3-11-2 یادگیری و شرطی شدن…………………………………………………… 68
4-3-11-2 عوامل دارویی………………………………………………………………… 69
4-11-2 نوروفارماکولوژی………………………………………………………………. 69
5-11-2 سوء مصرف کوکائین و وابستگی بر آن………………………………… 71
6-11-2 اختلال سایکوتیک ناشی از کوکائین ……………………………………… 71
7-11-2 اختلال خلقی ناشی از کوکائین …………………………………………….. 72
8-11-2 اختلال اضطرابی ناشی از کوکائین ………………………………………. 72
9-11-2 اثرات نامطلوب …………………………………………………………………… 72
1-9-11-2 اثرات بر عروق مغزی……………………………………………………… 73
2-9-11-2 اثرات قلبی……………………………………………………………………… 73
3-9-11-2 حملات تشنجی………………………………………………………………… 74
10-11-2 درمان و بازتوانی……………………………………………………………… 74
12-2 اختلالات وابسته به مواد توهم زا……………………………………………… 76
1-12-2 نوروفارماکولوژی………………………………………………………………. 77
2-12-2 مصرف داروهای توهم زا……………………………………………………. 77
3-12-2 آثار روان شناختی………………………………………………………………. 78
4-12-2 مکانیزمهای نوروفیزیولوژیکی………………………………………………. 79
5-12-2 اختلالات سایکوتیک ناشی از مواد توهم زا…………………………….. 80
6-12-2 اختلال خلقی ناشی از مواد توهم زا………………………………………. 81
7-12-2 درمان……………………………………………………………………………….. 81
13-2 اختلالات مربوط به مواد استنشاقی…………………………………………… 82
1-13-2 نوروفارماکولوژی………………………………………………………………. 83
2-13-2 اثرات نامطلوب …………………………………………………………………… 84
3-13-2 درمان……………………………………………………………………………….. 85
14-2 اختلالات مربوط به نیکوتین……………………………………………………… 85
1-14-2 همه گیری شناسی………………………………………………………………. 87
2-14-2 بیماران روانی…………………………………………………………………….. 88
3-14-2 نوروفارماکولوژی………………………………………………………………. 88
4-14-2 سبب یابی وابستگی به نیکوتین……………………………………………… 89
5-14-2 اثرات نامطلوب …………………………………………………………………… 90
6-14-2 مزایای بهداشتی ترک سیگار………………………………………………… 90
7-14-2 درمان……………………………………………………………………………….. 91
1-7-14-2 درمانهای روان شناختی………………………………………………….. 91
2-7-14-2 درمانهای روانی- دارویی………………………………………………… 92
15-2 اختلالات مربوط به مواد شبه افیونی (اپیوتید)…………………………….. 93
1-15-2 همه گیری شناسی………………………………………………………………. 95
2-15-2 نوروفارماکولوژی………………………………………………………………. 96
3-15-2 هم ابتلائی………………………………………………………………………….. 97
4-15-2 سبب شناسی………………………………………………………………………. 98
1-4-15-2 عوامل روانی- اجتماعی…………………………………………………… 98
2-4-15-2 عوامل ژنتیک و زیستی…………………………………………………….. 98
3-4-15-2 نظریه روانپویشی……………………………………………………………. 99
16-2 اختلالات مربوط به فن سیکلیدین (یا شبه فن سیکلیدین)……………….. 100
1-16-2 همه گیری شناسی………………………………………………………………. 100
2-16-2 نورفارماکولوژی………………………………………………………………… 100
3-16-2 اختلال خلقی ناشی از فن سیکلیدین……………………………………….. 101
4-16-2 اختلالات اضطرابی ناشی از فن سیکلیدین………………………………. 101
5-16-2 درمان……………………………………………………………………………….. 101
2-2 پیشینه تحقیق……………………………………………………………………………. 102
فصل سوم: روش تحقیق
مقدمه ……………………………………………………………………………………………. 105
1-3 روش تحقیق…………………………………………………………………………….. 105
2-3 جامعه آماری تحقیق………………………………………………………………….. 105
3-3 ابزار اندازه گیری……………………………………………………………………… 105
4-3 تعیین حجم نمونه………………………………………………………………………. 106
5-3 روشهای تجزیه و تحلیل دادهها ……………………………………………….. 106
6-3 تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه…………………………………………………. 107
7-3 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات…………………………………………………….. 108
فصل چهارم: یافته های پژوهش
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………………………… 121
1-5 چه کسی مسئول پیشگیری از اعتیاد است؟…………………………………… 121
2-5 محدودیت های پژوهش……………………………………………………………… 124
3-5 پیشنهادهای پژوهش…………………………………………………………………. 124
پیشنهادهایی به والدین……………………………………………………………………… 124
پیشنهادهایی به مسوولین …………………………………………………………………. 125
4-5 محدود کردن دسترسی به دارو………………………………………………….. 127
5-5 آموزش و پیشگیری………………………………………………………………….. 128
6-5 بهبود درمان و پژوهش……………………………………………………………… 129
7-5 توصیه های محافظت کننده………………………………………………………… 130
8-5 فهرست منابع:…………………………………………………………………………… 133
منابع فارسی……………………………………………………………………………………. 134
منابع خارجی…………………………………………………………………………………… 135
ضمیمه ………………………………………………………………………………………….. 136
فهرست جداول
عنوان مطالب صفحه
1- جدول شماره (1-4) توزیع فراوانی گروه نمونه معتادین و غیرمعتادین………. 110
2- جدول شماره (2-4) توزیع فراوانی گروه نمونه معتادین و غیرمعتادین براساس سن 111
3- جدول شماره (3-4) توزیع فراوانی گروه نمونه معتادین و غیرمعتادین براساس وضعیت تأهل 111
4- جدول شماره (4-4) توزیع فراوانی گروه نمونه معتادین و غیرمعتادین بر اساس شغل 112
5- جدول شماره (5-4) توزیع فراوانی گروه نمونه معتادین و غیرمعتادین براساس سطح تحصیلات 112
6- جدول شماره (6-4) نتایج آزمون t مستقل مقایسه مولفه های عوامل زیستی گرایش به اعتیاد در بین افراد معتاد و غیرمعتاد……………………………………………………………………………………………….. 113
7- جدول شماره (7-4) نتایج آزمون t تفاوت میانگین گروه معتادین و غیرمعتادین در مولفه های عوامل زیستی گرایش به سوء مصرف مواد………………………………………………………………………. 114
8- جدول شماره (8-4) نتایج آزمون t تفاوت میانگین مولفه های عوامل زیستی موثر بر گرایش به سوء مصرف مواد در گروه معتادین براساس سن ………………………………………………………………….. 115
9- جدول شماره (9-4) نتایج آزمون تعقیبی LSD اختلاف میانگین بین عوامل زیستی براساس سن معتادین 116
10- جدول شماره (10-4) نتایج آزمون t تفاوت میانگین مولفه های عوامل زیستی موثر بر گرایش به سوء مصرف مواد در گروه معتادین براساس میزان تحصیلات………………………………………….. 117
11- جدول شماره (11-4) نتایج آزمون تعقیبی LSD اختلاف میانگین بین عوامل زیستی براساس سطح تحصیلات 117
12- جدول شماره (12-4) نتایج آزمون t تفاوت میانگین مولفه های عوامل زیستی موثر بر گرایش به سوء مصرف مواد در گروه معتادین بر اساس ………………………………………………………………… 118
13- جدول شماره (13-4) نتایج آزمون تعقیبی CSD اختلاف میانگین بین عوامل زیستی براساس شغل 119
14- جدول شماره (14-4) نتایج آزمون f تفاوت میانگین گروه معتادین مجرد و متأهل در مولفه های عوامل زیستی موثر بر گرایش به سوء مصرف مواد …………………………………………………………. 119
چکیده پژوهش:
پژوهش حاضر به بررسی عوامل زیستی مؤثر در بروز سوء مصرف مواد پرداخته است. به همین منظور در کنار سؤال اصلی مبنی بر «مقایسه تأثیر عوامل زیستی مؤثر در بروز رفتار سوء مصرف مواد در بین افراد معتاد و غیرمعتاد»، یک سؤال دیگر با توجه به متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل، وضعیت تأهل در افراد معتاد تهیه و مورد بررسی قرار گرفت.
روش پژوهش توصیفی از نوع علمی، مقایسهای وجامعه آماری شامل کلیه افراد معتاد مستقر در زندان مرکزی اصفهان در سال 1387 و همچنین دانشجویان به عنوان گروه شاهد بوده است. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از معتادین و 60 نفر از افراد عادی بوده که گروه معتادین به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و گروه غیرمعتاد به وسیله روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده است. ابزار اندازهگیری پرسشنامه 60 سؤالی گری و ویلسون بوده است که از روایی و پایایی مناسبی در تحقیقات قبلی برخوردار بوده است. دادهها با استفاده از روشهای آزمون T و آزمون F مورد بررسی قرار گرفت که عمدهترین نتایج آن به شرح زیر میباشد:
– تفاوت معناداری بین عوامل زیستی گرایش به سوءمصرف مواد در افراد معتاد و غیرمعتاد وجود دارد.
– بین عوامل مؤثر بر سوءمصرف مواد مخدر در افراد معتاد و غیرمعتاد بر اساس متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل، وضعیت تأهل تفاوت معناداری وجود داشت.
فصل اول
کلیات پژوهش
1-1 مقدمه
در این تحقیق برآنیم که سوءمصرف مواد را از دریچه دیگر عوامل که کمتر مورد توجه قرار گرفته، مورد بررسی قرار دهم. در این تحقیق بررسی میکنیم که به غیر از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … عامل دیگری به نام عامل زیستی نیز در سوء مصرف مواد نقش دارد. این تحقیق نشان میدهد که احتمالاً یک بخش ژنتیکی و ارثی برای سوء استفاده از مواد مخدر و سوءمصرف مواد وجود دارد و ابزاری هم در تشخیص ژنهای ویژهای که اعمال سلولهای گوناگون و بیوشیمیایی را کنترل میکنند. (آی لیشنر، آلن، 1997) همچنین در این تحقیق به مطالعه و بررسی دوقلوها و فرزندخواندهها پرداخته، این مطالعات نشان میدهد که آیا استعداد و آمادگی داشتن خانواده به یک بینظمی و اختلال تأثیری در درگیرشدن به آن بینظمی و اختلال را خواهد داشت یا خیر. همچنان که میزان شرب الکل در دوقلوهای همسان 54% و در دوقلوهای غیرهمسان 28% بوده است (کلونینگر، 1988). تنها عامل اجتماعی و … منجر به سوء مصرف مواد نمیشود بلکه عامل زیستی هم در این میان سهم بسزایی دارد درک این نکته که سوءمصرف مواد پیامد یک تغییرات اساسی در عملکرد پیشانی مغز است. بدین معنا است که یک هدف اصلی درمان باید در برعکس کردن و یا جبران نمودن آن تغییرات در مغز مؤثر باشد. این مورد را میتوان از طریق مداوا یا درمانهای رفتاری انجام داد و درمانهای رفتاری عملکرد مغز را در اختلالات روانی دیگر تغییر میدهند. اما باید خاطرنشان کرد که سوءمصرف مواد آنقدرها هم ساده نیست. سوءمصرف مواد فقط یک بیماری مغزی نیست بلکه یک بیماری مغزی است که محیطهای اجتماعی در آن دخالت دارند (آی لیشنر، آلن، 1977). پدیده اعتیاد در جهان امروز به صورت یک معضل خانمانسوز باعث از هم پاشیدهشدن بسیاری از خانوادهها، به انحراف کشیدهشدن نوجوانان و جوانان، شیوع و گسترش بیماریها و ضررهای فراوان اقتصادی و مرگ و میر گردیده است. در واقع اعتیاد به عنوان یک مشکل همهجانه دامنگیر اجتماع انسانی است. اعتیاد در لغت به معنی خود را به عادتی نکوهیده وقف کردن است. به عبارت دیگر، ابتلای اسارتآمیز به ماده مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیانآور شمرده میشود، اعتیاد نام دارد. که اعتیاد مهمترین آسیب اجتماعی است که ریشه در عوامل اجتماعی روانی دارد و متقابلاً بر روان فرد و بر اجتماع اثر میگذارد. به عبارت دیگر رابطهای سه جانبه بین اعتیاد، اجتماع و روان وجود دارد و عمق فاجعه آنگاه ظهور بیشتری پیدا میکند که بدانیم بلای مذکور نقش مؤثر خود را بر روی نیروی فعال جامعه یعنی جوانان ایفا میکند. همچنین براساس مطالعات انجام شده در مناطق مورد بررسی کشور، بیش از 18% زنان مطلقه علت جدایی و طلاق را اعتیاد همسرانشان به مواد مخدر به خصوص الکل ذکر نمودهاند که میزان فوق در برخی استانها تا مرز 30% نیز گزارش شده است. (رئوفی و رضوی، 1378).
2-1 بیان مساله
اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک مشکل اجتماعی پدیدهایست استعماری که علاوه بر زمینههای ناسالم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی زمینههای شخصیتی، روانی و تربیتی نیز در چگونگی ابتلاء به آن از اهمیت زیادی برخوردار است امروزه وسعت این مشکل در جهان چنان گسترده است که لودوینگ سمشناس معروف گفته است: اگر غذا را مستثنی کنیم هیچ مادهای در روی زمین نیست که به اندازه مواد مخدر این چنین آسان وارد زندگی ملتها شده باشد.
در سالهای اخیر مطالعات زیادی در مورد سببیابی وابستگی به مواد انجام شده است محققین اخیراً در مطالعه مورد مصرف مواد و وابستگی از روش پلی مورفسیم طولی قطعات محدود شده “RFLP” استفاده کردهاند و گزارشهایی از روابط RFLP منتشر کردهاند.
برای اکثر مواد سوءمصرف، به استثنای الکل، محققین ناقلهای عصبی با گیرندههای عصبی شناسایی کردهاند که مواد از طریق آنها اثرات خود را اعمال میکنند. برخی پژوهشگران در مطالعات خود این فرضیه را دنبال میکنند. که مواد افیونی بر گیرندههای مواد افیونی اثر میکنند بنابراین در کسی که فعالیت افیونی درونزا کم است و مثلاً غلظت آندروفینها در بدنش کم است یا فعالیت آنتاگونیستی افیونی درون را خیلی بالا است ممکن است در معرض خطر ابتلا به وابستگی به مواد افیونی (ترکیبات تریاک) قرار داشته باشد. حتی در کسی که کارکرد گیرنده درونزا در او کاملاً طبیعی و غفلت ناقلهای عصبی بهنجار است، مصرف طولانی مدت یک ماده مورد سوء مصرف ممکن است نهایتاً سیستمهای گیرنده را در مغز تغییر دهد. بطوریکه مغز برای حفظ تعادل نیازمند ماده برونزا باشد. چنین فرآیندی در سطح گیرنده ممکن است مکانیسم پیدایش تحمل در دستگاه عصبی مرکزی (CNS) باشد. با این حال اثبات تغییر میزان آزاد شدن ناقل عصبی در کارکرد گیرنده ناقل عصبی دشوار بوده و تحقیقات جدید بر اثرات مواد بر سیستم پیام برنده دوم و تنظیم ژن متمرکز است (کاپلان و سادوک، ترجمه رضاعی و رفیعی، 1382).
بررسی الگوهای «موج نمای الکتریک مغز» در بزهکاران یکی دیگر از راهبردهایی است که در چند دهه اخیر مورد نظر بوده است. نابهنجاری الگوی فعالیت الکتریکی مغز در این افراد به دو صورت مشاهده شده است. یکی از نابهنجاریها وجود امواج «آهسته مغزی» است. چنانچه میتوان گفت که امواج مغزی آنها شبیه امواج مغزی کودکان و بیانگر رشد نایافتگی مغزی است. دومین ناهنجاری، وجود «خیزکهایی» در امواج مغزی بزهکاران است. وجود این خیزکها با رفتار پرخاشگرانه و «زود انگیخته» ارتباط دارد، به نحوی که در اغلب افرادی که مرتکب اعمال پرخاشگرانه میشوند، این خیزکها مشهود بوده به طور کلی وجود خیزکها در الگوی موج نمای الکتریکی مغز نشان دهنده «نارساکنش وری» «دستگاه کناری» مغز میباشد (آی لیشنر، آلن، 1997).
در تحقیقی که رمضانی (1381) در این زمینه انجام دادهاند با هدف بررسی بنیادهای زیستی تعیینکننده گرایش خودمصرف مواد سعی در ارائه مستند مربوط به یافتههای این موضوع نموده که در پژوهش حاضر نیز سعی شده است با بسط و بررسی هر چه بیشتر موضوع مطرح شده و با انجام تحقیقات وسیعتر در این زمینه این عامل مهم را به طور کاملتر مورد توجه قرار دهیم.
3-1 اهمیت و ضرورت مساله
از جمله چیزهایی که انسانیت را نه تنها نابود میسازد بلکه از بعد حیوانیش هم او را میاندازد وانسان را از جماد هم بدتر میکند. مساله اعتیاد است. اعتیاد نه تنها قدرت اندیشیدن را که از خصایص انسان است. از آدمی سلب مینماید و نیروی عرفان و شناخت او را از بین میبرد بلکه قوای حیوانی را هم از انسانی میگیرد و انسان را تبدیل به موجودی میکند که از هر جهت از تمام منافع و استعدادها دور افتاده است.
یکی از اهداف مشترک تمامی تمدنهای انسانی دستیابی به توسعه همه جانبه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است از این رو شناخت موانع موجود بر سر راه رسیدن به این هدف از اهمیت ویژهای برخوردار است و سلامت اجتماعی، صرفنظر از مبنی بودن هنجارها در جوامع مختلف بشری، همواره مدنظر تمام فرهنگها و نژادها بوده است و تمام متفکران و اندیشمندان و مصلحت خواهان جامعه را بر آن داشته تا برای حفظ جامعه خود از آسیبها و عوارض اجتماعی به هم اندیشی بپردازد و علل و عوامل مختلف این معضل خانمانسوز را بررسی کنند. پیشرفتهای چشمگیر دو دهۀ گذشته در زمینۀ علوم عصبی و علوم رفتاری، درک ما را از استعمال مواد مخدر و سوءمصرف مواد تا حد زیادی بالا برده است. برخی مدلهای رفتاری دربارۀ سوءمصرف مواد بیشتر بر رفتار مواد جوئی تاکید کردهاند تا نشانههای وابستگی جسمی. بنابراین ما باید با این افراد گرفتار در منجلاب سوءمصرف مانند یک بیمار محتاج برخورد کنیم. همانطور که به درمان افسردگی میپردازیم به درمان این افراد نیز همت گماشته و آنها را به مثابه یک بیماری بنگریم که نیاز به مراقبت ویژه دارند.
این پدیده مخرب که در کمین محو و نابودی گرانمایهترین و باارزشترین سرمایه جوامع انسانی یعنی جوانان نشسته و آنان را در چنگال عوارض سوء خود گرفتار میکند نه تنها جنبۀ شخصی و فردی ندارد بلکه یک آسیب اجتماعی محسوب میشود که علاوه بر تهدید سلامت جسم و روان افراد بر روی جنبههای اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی جامعه نیز اثرات زیانآور و غیرقابل جبرانی وارد میسازد. همچنین در طی سالهای اخیر ورود انواع مواد مخدر بازار دائمی پیدا کرده که جای پای محکمی در بطن جامعه و خانوادهها برای خود باز کرده است. لذا وظیفۀ خود میدانم تا با استفاده از رهآوردهای علمی و آموزش خانوادهها و جوانان با این پدیدۀ شوم به مبارزه برخاسته و با چارهاندیشیهای به موقع و دادن آگاهی و بصیرت اثرات آنها را تعدیل کرد. اخذ هر تصمیم و چارهاندیشی هم نمیتواند بدون زمینه سنجیهای قبلی و کسب اطلاعات اولیه صورت گیرد.
همانطور که گسترش اعتیاد بین جوانان و عواقب اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی آن موضوعی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت بیخیالی و سستی جوانان نسبت به این موضوع ویرانی و تباهی را به رگهای جامعه جاری میسازد. گذشتۀ ویتنام و چین و حال برمه، لائوس و … نمونههایی از عواقب شوم همگانی و گسترده اعتیاد است. گسترش اعتیاد در بین جوانان واقعاً زنگ خطری است برای تمام جوامع که برای مقابله و مبارزه با آن از هیچ کوششی نباید فروگذاری کنند.
به دلیل اهمیت زیاد این موضوع بر آن شده تا به یکی از ابعاد اعتیاد که کمتر مورد توجه و حتی میتوان گفت مورد غفلت واقع شده پرداخته و به این موضوع پرداخته که اعتیاد هم میتواند به عنوان یک بیماری مغزی مورد مطالعه قرار گیرد که محیطهای اجتماعی در آن دخالت دارند. باید بدانیم عوامل زیادی در بروز این پدیده شوم دخالت دارد از جمله بیماریهای عصبی، سرخوردگیها و مشکلات روانی و حالت ناشی از آنها نظیر اضطراب همچنین مسائل روانی و واکنشهای نابهنجار مباحثی همچون رفتار پسیکوزها- نوروزها و … ناسازگاریهای عصبی و بطور کلی اختلالات رفتاری همچنین اختلالات شخصیتی (قربان حسینی، 1370)
4-1 اهداف پژوهش
اهداف اصلی:
– بررسی عوامل زیستی مؤثر در بروز رفتار سوء مصرف مواد در معتادین.
اهداف جزئی:
– بررسی تأثیر عوامل زیستی در سوء مصرف مواد در معتادین بر اساس سن.
– بررسی تأثیر عوامل زیستی در سوء مصرف مواد بر اساس سن و وضعیت تأهل.
– بررسی تأثیر عوامل زیستی در سوء مصرف مواد بر اساس شغل و میزان تحصیلات.
5-1 فرضیههای پژوهش:
فرضیه اول: بین عوامل زیستی مؤثر بر گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین عوامل مؤثر بر گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در افراد معتاد بر اساس متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل؛ وضعیت تأهل تفاوت معناداری وجود دارد.
6-1 تعریف اصطلاحات
الف: تعریف نظری
اعتیاد (سوء مصرف مواد): عبارتست از وابستگی به عوامل یا موادی که تکرار مصرف آنها با کم و کیف مشخص و در زمان معین از دیدگاه معتاد ضروری مینماید، تا نوسانات حیاتی و احساس روشنبینی را بیش از پیش از میان برده، بتی را که از پیکر خود ساخته و پرداخته و در عین حال تاب و تحمل ندارد و در وادی زمان و مکان گم کند و بر جای آن، برداشتهای معین از مسایل حیاتی درون و برون را در قالب خیالبافی و انحرافی که برای او ردیابی شیرین و سرابی دلنشین مینماید در خود محدود کند و بوجود آورد (ایزدی، 1380).
تعریف سازمان بهداشت جهانی “WTO” نیز مشکل تعریف سوء مصرف دارو را از نقطهنظر خط مشی بهداشت عمومی مورد توجه قرار داده است. الگوی سازمان بهداشت جهانی در تدوین مفهوم «نشانگان وابستگی»، که بهتدریج جایگزین اصطلاحات «اعتیاد به دارو و سوء مصرف شده»، مؤثر بوده است. در سال 1981 کمیتۀ سازمان بهداشت جهانی، نشانگان وابستگی را به این صورت تعریف کرد.
«مجموعهای از پدیدههای فیزیولوژیکی، رفتاری، و شناختی که طی آن مصرف یک ماده یا طبقهای از مواد برای یک فرد معین اولویت بسیار بیشتری از رفتارهای دیگری مییابد که زمان ارزش والاتری داشتند. ویژگی توصیفی مهم نشانگان وابستگی عبارت است از میل به مصرف داروها، الکل، یا توتون (که اغلب نیرومند، و گاهی اوقات مغلوبکننده است) (روزنهان و سلیگمن، ترجمۀ یحیی سیدمحمدی، 1380).
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:140
پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد (M.A) تربیت بدنی و علوم ورزشی
فهرست مطالب
فصل اول : طرح تحقیق 1
1-1. مقدمه 2
1-2. بیان مساله 4
1-3. ضرورت و اهمیت تحقیق 7
1-4. اهداف تحقیق 10
1-5. متغیرهای تحقیق 11
1-6. فرضیات تحقیق 11
1-7. محدودیتهای تحقیق 12
1-8. تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق 13
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق 15
2-1. مقدمه 16
2-2. مبانی نظری تحقیق 16
2-2-1. کراتین 16
2-2-1-1. تاریخچه کراتین 16
2- 2-1-2. منابع کراتین 17
2-2-1-3. سنتز درونی و مکانیزم کراتین 18
2-2-1-4. نقش کراتین در بدن 21
2-2-1-5. عوارض جانبی 23
2-2-2. آمونیاک 25
25 2-2-2-1. متابولیسم بنیان آمین در عضله اسکاتی
25 2-2-2-2. پاسخهای آمونیاک هنگام ورزش
26 2-2-2-3. سایر حامل های بنیان آمین
27 2-2-2-4. انتقال آمونیاک از عضله اسکلتی
29 2-2-2-5. پالایشNH3پلاسمائی
32 2-2-2-6. سازگاری آثار مرکزی و محیطی آمونیاک
32 2-2-2-6-1. خستگی مرکزی
35 2-2-2-6-2.خستگی پیرامونی
40 2-2-2-7.متابولیسم آمونیاک و اسید آمینه در عضله اسکلتی ورزیده
44 2-2-3. سیستم غالب تولید انرژی در تکواندو و تأثیر کراتین بر آن
47 2-2-4. وزن
48 2-2-4-1. عوامل مؤثر در وزن
50 2-2-5. وزن بدون چربی
52 2-2-6. چربی و مهارتهای ورزشی
53 2-2-7. سرعت
55 2-2-7-1. انواع سرعت و آزمونهای آن
56 2-2-7-2. عوامل موثر بر سرعت
58 2-2-8. چابکی
59 2-2-8-1. آزمون های چابکی
60 2-3. تحقیقات انجام شده در زمینه مکمل های کراتین
60 2-3-1. تحقیقات داخلی
61 2-3-2. تحقیقات خارجی
61 2-3-2-1. مکمل سازی کوتاه مدت
63 2-3-2-2. مکمل سازی کراتین و قدرت
66 2-3-2-3. مکمل سازی کراتین و سرعت
69 2-3-2-4. مکمل سازی کراتین و توان
74 2-3-2-5. مکمل سازی کراتین و چابکی
76 2-3-2-6. مکمل سازی کراتین و ترکیب بدنی
80 2-3-2-7. مکمل سازی کراتین و آمونیاک
84 فصل سوم : روش شناسی تحقیق
85 3-1. مقدمه
85 3-2. روش تحقیق
85 3-3. مشخصات آزمودنیها
86 3-4. مکمل سازی آزمودنیها
87 3-5. تمرینات ورزشی آزمودنیها
88 3-6. متغیر های تحقیق
88 3- 7. ابزار های اندازه گیری
89 3-8. روشهای اندازه گیری متغیرها
89 3-8-1. قد
89 3-8-2. خونگیری
90 3-8-2-1. تحلیل نمونه های خونی
90 3-8-3. ترکیبات بدن
90 3-8-4. آزمون 40 یارد سرعت
91 3-8-5. آزمون چابکی ایلینویز
92 3-9. روشهای آماری تحلیل داده ها
93 فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته ها
94 4-1- مقدمه
94 4-2. تجزیه و تحلیل توصیفی یافته ها
95 4-2-1. آمونیاک
96 4-2-2. سرعت
97 4-2-3. چابکی
98 4-2-4. وزن بدن
99 4-2-5. توده بدون چربی
100 4-2-6. مایعات بدن
101 4-2-7. کراتینین
102 4-2-8. میانگین حداکثر سرعت رکاب زدن
103 4-3. آزمون فرضیه های تحقیق
103 4-3-1. فرضیه اول
105 4-3-2. فرضیه دوم
106 4-3-3. فرضیه سوم
107 4-3-4. فرضیه چهارم
108 4-3-5. فرضیه پنجم
109 4-3-6. فرضیه ششم
110 4-3-7. فرضیه هفتم
111 4-3-8. فرضیه هشتم
113 4-3-9. فرضیه نهم
114 4-3-10. فرضیه دهم
118 4-4. متغیرهای وابسته به تحقیق
121 فصل پنجم : بحث ، بررسی و نتیجه گیری
122 5-1. مقدمه
122 5-2. خلاصه تحقیق
124 5-3. بحث و بررسی
129 5-4. نتیجه گیری
129 5-5. پیشنهادات
فهرست جدولها
جدول2-1 ظرفیت و توان بیشینه سه دستگاه انرژی
جدول2-2. حداقل درصد چربی بدن برای مردان و زنان ورزشکار در مراحل مختلف رشد ........
جدول 3-1 . شاخصهای آماری سن، قد و وزن و سابقه تمرینی آزمودنیها
جدول 4-1. شاخصهای آماری مربوط به پاسخ آمونیاک گروه کراتین و دارونما
جدول 4-2. شاخصهای آماری مربوط به سرعت گروه کراتین و دارونما در پیش و پس آزمون
جدول 4-3. شاخصهای آماری مربوط به چابکی گروه کراتین و دارونما در پیش و پس آزمون
جدول 4-4. شاخصهای آماری مربوط به وزن گروه کراتین و دارونما
جدول 4-5. شاخصهای آماری مربوط به توده بدون چربی گروه کراتین و دارونما
جدول 4-6. شاخصهای آماری مربوط به کل مایعات بدن گروه کراتین و دارونما
جدول 4-7. شاخصهای آماری مربوط به کراتینین گروه کراتین و دارونما در پیش آزمون
جدول 4-8. شاخصهای آماری مربوط به میانگین حداکثر سرعت رکاب زدن گروه
جدول 4-9. مقایسه میانگین آمونیاک در پیش و پس آزمون گروه کراتین
جدول 4-10. مقایسه میانگین سرعت در پیش و پس آزمون گروه کراتین
جدول 4-11. مقایسه میانگین چابکی در پیش و پس آزمون گروه کراتین
جدول 4-12. مقایسه میانگین وزن در پیش و پس آزمون گروه کراتین
جدول 4-13. مقایسه میانگین توده بدون چربی در پیش و پس آزمون گروه کراتین
جدول4-14. مقایسه میانگین آمونیاک در دو گروه کراتین و دارونما
جدول4-15. مقایسه میانگین سرعت در دو گروه کراتین و دارونما
جدول4-16. مقایسه میانگین چابکی در دو گروه کراتین و دارونما
جدول4-17. مقایسه میانگین وزن بر حسب کیلوگرم در دو گروه کراتین و دارونما
جدول4-18. مقایسه میانگین توده بدون چربی در دو گروه کراتین و دارونما
جدول 4-19. خلاصه ای از تغییرات متغیرهای تحقیق در گروه کراتین و دارونما
جدول 4-20. خلاصه ای از اختلاف تغییرات متغیرها در دو گروه کراتین و دارونما
جدول 4-21. تغییرات متغیرهای وابسته به تحقیق در گروه کراتین و دارونما
جدول 4-22. اختلاف تغییرات متغیرهای وابسته به تحقیق در دو گروه کراتین و دارونما
فهرست شکلها
شکل 2- 1. سنتز کراتین
شکل 3-1. مسیر حرکت در تست چابکی ایلینویز
نمودار 4-1. تغییرات آمونیاک خون در پیش و پس آزمون گروه های کراتین و دارونما
نمودار 4-2. تغییرات سرعت در پیش و پس آزمون گروه های کراتین و دارونما
نمودار 4-3. تغییرات توان در پیش و پس آزمون گروه های کراتین و دارونما
نمودار 4-4. تغییرات چابکی در پیش و پس آزمون گروه های کراتین و دارونما
نمودار 4-5. تغییرات وزن در پیش و پس آزمون گروه های کراتین و دارونما
نمودار 4-6. تغییرات توده بدون چربی در پیش و پس آزمون گروه های کراتین و دارونما
چکیده :
کراتین به عنوان یک مکمل نیروزای مؤثر در بین ورزشکاران شناخته شده است. هدف از این پژوهش مطالعه تأثیر مکمل سازی کوتاه مدت کراتین بر آمونیاک خون و برخی شاخصهای عملکردی و ساختاری در تکواندوکاران نخبه ( با وزن ۹۳۵/۷ ± ۸۷/۶۷ کیلوگرم ، سن ۷۲/۳ ± ۷۵/۲۲ ) عضو تیم تکواندو آمن ، که دست کم مدت ۳ سال سابقه عضویت در یکی از تیمهای شرکت کننده در لیگ استان تهران را داشته اند ، بود. به همین منظور ۲۰ ورزشکار انتخاب و به صورت تصادفی و در یک طرح دوسوکور به دو گروه کراتین ( ۱۰n= ) و دارونما ( ۱۰n= ) تقسیم شدند. سپس گروه مکمل کراتین به مدت ۶ روز ، هر روز ۲۰ گرم کراتین در ۴ وعده ( ۵ × ۴ گرم ) مصرف کردند در حالیکه گروه دارونما به همین شکل و اندازه ، گلوکز مصرف کردند. در پیش آزمون و پس آزمون ابتدا وزن و توده بدون چربی آزمودنیها توسط دستگاه تجزیه و تحلیل ترکیب بدن ارزیابی شد. سپس آزمودنیها آزمونی را که شامل ده نوبت پدال زدن با حداکثر سرعت وتوان به مدت ۶ ثانیه ( ۶ × ۱۰ ثانیه ) با۳۰ ثانیه استراحت غیر فعال بین هر تکرار ، بر روی دوچرخه کارسنج بود انجام دادند که بلافاصله بعد از این آزمون از ورید بازوئی آزمودنیها در حالت نشسته توسط یک متخصص خونگیری می شد. در ضمن حداکثر سرعت در هر ۶ ثانیه رکاب زدن یادداشت می شد و در انتها میانگین حداکثر سرعت در کل ۱۰ تکرار محاسبه شد. در انتها از آزمودنیها آزمونهای ۴۰ یارد سرعت و چابکی ایلینویز به عمل آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان آمونیاک خون گروه کراتین ، در پس آزمون با کاهش چشمگیری مواجه شده است. که این کاهش به لحاظ آماری معنی دار بود. علاوه بر این میانگین حداکثر سرعت رکاب زدن درگروه کراتین از ۸۲/۸ ± ۰۲/۱۶۳ دور در دقیقه در پیش آزمون به ۵۱/۸ ± ۱۲/۱۷۴ دور در دقیقه در پس آزمون رسیده بود که این افزایش نیز به لحاظ آماری معنی دار بود( ۰۰/۰ p= ). رکورد زمان اجرای آزمون سرعت و چابکی آزمودنیهای گروه کراتین در پس آزمون ها به ترتیب ۳۸/۰و ۷۰/۰ ثانیه بهبود یافته بود که این مقادیر هم به لحاظ آماری به ترتیب در سطح ۰۲/۰p= و ۰۱/۰p= معنی دار بود. وزن هر دو گروه کراتین و دارونما نیز به ترتیب ۵/۱ و ۵۳/۰ کیلوگرم و توده بدون چربی گروه کراتین و دارونما نیز به ترتیب ۵۶/۱ و ۶۸/۰ کیلوگرم افزایش یافته بود که این افزایش ها نیز به لحاظ آماری معنی دار بود . به طور کلی با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که مصرف مکمل کراتین علیرغم اینکه باعث کاهش تجمع آمونیاک در خون می شود، سرعت عملکرد را نیز در فعالیتهای تناوبی در سطح بالاتر حفظ می کند. همچنین مصرف مکمل کراتین باعث بهبود سرعت و چابکی و همچنین افزایش وزن و توده بدون چربی آنها می شود.