کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

مقاله درباره اطلاعات ناتوانی

اختصاصی از کوشا فایل مقاله درباره اطلاعات ناتوانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

اطلاعات ناتوانی: ناتوانی های خواندن و یادگیری (Fs17) Fs17 اطلاعات ناتوانی > انتشارات > NZCHCR انتشارات مرکز ترویج بین المللی برای بچه های ناتوان .ناتوانی های خواندن و یادگیری روزنامه توضیح (توجیه) (FS17) .چاپ چهارم 2004. تقریبا حدود 22 صفحه چاپ شده.تفسیر PDF فهرست:معرفی/نگاهی به یادگیری/ناتوانی ها/کمک به کودکتان/ یادگیری/نوجوانان با مشکلات خواندن یا یادگیری /منابع /سازمان

معرفی: مرکز ترویج بین المللی برای بچه های ناتوان (NICHCY) خوشحال است که اطلاعاتی برای شما درباره مشلکاتی که بچه ها ،جوانان ونوجوانان در یادیگری تجربه می کنند بخصوص در یادگیری خواندن فراهم کند. داشتن شکل درخواندن به هیچ وجه غیرعادی نیست.میلیون ها نفر در آمریکا مشکل خواندن دارند. بعضی ممکن است اصلا قادر به خواندن نباشند در حالیکه دیگران مهارت خواندن را دارند اما ممکن است کند خواندن باشند.مفید است که بدانیم که مشکلات خواندن اغلب با مشکلات نوشتن،گوش دادن و یا صحبت کردن همراه است. هر کسی که در یک و یا در هممه این نواحی مشکل دارد باید بداند که کمک فراهم است. دلایل بسیاری در اینکه چرا یک نفر ممکن است در پیشرفت مهارت خواندن مشکل داشته باشد وجود دارد. یکی از رایج ترین دلایل این است که شخص ناتوانی خواندن دارد. خوانش (خواندن) پرشی یکی از ناتوانی های خواندن است. انواع دیگری از ناتوانی های خواندن وجود دارد که می توانند باعث مشکلات یادگیری خواندن و یا به طور کلی یادگیری شوند. اینها د راین راهنما بعدا توصیف می شوند.هممه مشکلات خواندن توسط ناتوانی های خواندن باعث (به وجود نیامده اند) نشده اند. مهم است که تعیین کنیم چه چیزی باعث به وجود آمدن مشکل می شود. بعضی از علت ها غیر از ناتوانی های یادگیری بینایی و یا شنوایی ضعیف است. اختلال احساسی یا کند ذهنی از دلایل دیگر هستند.کسی که مشکل خواندن دارد باید با متخصصان رشته خواندن صحبت کنند و ارزیابی کاهی دریافت کنند. با تست ها و تکنیک های دیگر ارزیابی ریشه مشکل خواندن می تواند تعیین شود. بعد از آن بایدعمل کرد تا به شخص به غلبه یا یادگری جبران برای مشکل خاص خود کمک کرد. این چاپ نشر نشریه با دو هدف اصلی در ذهن توسعه پیدا کرده است. اینها شامل

توصیف بعضی از رایج ترین ناتوانی های یادگیری که می توانند باعث مشکلات خواندن شوند

شما را به سازمان هایی که می توانند بر کمکی که شما نیاز دارید به شما کمک کنند متصل کنیم. پرونده:// A :/ ناتوانی 20% اطلاعات 20% خواندن 20% و20%یادگیری 20% نتوانی 20% تست این نشریه چاپ بدین ترتیب سازمان دهی شده:

1)نگاهی به ناتوانی یادگیری در بچه ها و جوانان

پیشنهادهایی برای والدین در اینکه چگونه به بچه های به سن مدرشان کمک کنند تا یاد بگیرند

3)توجه به نوجوانان دارای مشکلات خواندن و یادگیری شامل گام های (اقداماتی) که نوجوانان


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره اطلاعات ناتوانی

مقاله اختلالات مهارتهای حرکتی و ناتوانی های بدنی کودکان و نوجوانان استثنایی

اختصاصی از کوشا فایل مقاله اختلالات مهارتهای حرکتی و ناتوانی های بدنی کودکان و نوجوانان استثنایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اختلالات مهارتهای حرکتی و ناتوانی های بدنی کودکان و نوجوانان استثنایی


مقاله اختلالات مهارتهای حرکتی و ناتوانی های بدنی کودکان و نوجوانان استثنایی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:25

اختلالات مهارتهای حرکتی و ناتوانی های بدنی Physical Disabilities:

یک اختلال در توالی رشد و هماهنگی حرکتی است و این در حالی است که هیچ گونه عقب ماندگی ذهنی یا عمومی،اختلال فراگیر رشد و یا اختلال عصبی و ناتوانی های عصبی عضلانی،فلج مغزی و یا اختلالات پیش رونده مخچه وجود ندارد و اختلال مورد نظر در پیشرفت تحصیلی یا فعالیت های زندگی روزمره به طور قابل ملاحظه ای تأثیر داشته باشد.

میزان شیوع اختلال در هماهنگی حرکتی مربوط به رشد بین کودکان 5 تا 11 ساله شش درصد است.کودک مبتلا به اختلال هماهنگی حرکتی مانند کسی در نظر گرفته می شود که دارای مشکلاتی در یادگیری حرکتی است و هنگامی که بطور معمول انتظار می رود که کارهای حرکتی به اجرا درآیند کودک رفتار حرکتی ناشیانه،نا متعارف و ناکارانه را نشان می دهد.

کودک ممکن است اشیاء را بیاندازد،بلغزد و مکرراً به زمین بخورد و مهارت هایی که در طول رشد کسب می شود مانند بستن بند کفش،دکمه های پیراهن و زیپ شلوار و… دیر فرا گرفته شود.به علت انجام حرکات ناشیانه و ناهماهنگ مشکلاتی در بازی ها مانند جور کردن و چیدن قطعات در کنار هم،ساختن مدل و بلوک های ساختمان،بازی با توص و مسائل دیگر و بالاخره اشکال در نوشتن پیش می آید.در این کودکان اختلال در گفتار نوسانات خلقی و بی توجهی بکرات گزارش شده است.در افراد بی قرار و پیش فعال بیشتر به علت حواس پرتی و تکانشکری ممکن است با اشیاء برخورد کرده و یا به زمین بیفتد و یا اشیا را به زمین بیندازند که با اختلال در مهارتهای حرکتی،مطابقت ندارد.در صورتی که ملاکها برای هر دو اختلال مطابقت کنند هر دو تشخیص مطرح می شود.

از نظر درمان و آموزش،آموزش مهارت های حرکتی طبق تکنیک های خاص و توصیه شده در کودکان پیش دبستانی همچنین آموزش جسمانی و تربیت بدنی مفاهیم آموزشی حرکتی ادراکی (چون در توالی رشد ابتدا مهارت های حرکتی ادراکی می شوند)،روش های تمرینی درمانی برای انواع بدکاری حرکتی و سایر روشهای تخصصی برای درمان این گونه کودکان پیشنهاد شده است.

در حقیقت،ابتدایی ترین پاسخهای رفتاری کودک از نوع حرکتی یا عضلانی است.کودک با کمک این رفتارهای حرکتی به درک خود و دنیای اطراف خود نائل می شود،و این تجارب حرکتی زیربنای آگاهی ها و یادگیری های او را فراهم می آورد.

در دوران کودکی آمیختگی و پیوستگی فعالیت های حرکتی و ذهنی بسیار بالاست.همچنین می توان تا حدود زیادی ریشه رفتارهای ذهنی تکامل یافته تر را نیز در یادگیری های حرکتی جستجو کرد.

بطور کلی،پیش نیاز هر نوع رفتار،کشش های حرکتی و عضلانی است که قبل از بروز آن رفتار به فعالیت درمی آیند.در حرکت،دو دستگاه عصبی و عضلانی فعالیت دارند و اختلال هر کدام باعث اختلالات حرکتی می شود.اختلالات حرکتی ممکن است صرفاً جنبة عضوی یا روانی داشته باشد.

کودکان مبتلا به ناتوانی های بدنی ممکن است عقب ماندگی ذهنی،اختلالات یادگیری و اختلالات هیجانی و اختلالات گویایی و… داشته باشند و حتی ممکن است تیز هوش نیز باشند.

وسعت،دامنه و تعداد ناتوانی های جسمانی بسیار زیاد است.کودکان ممکن است دچار اختلالات مادرزادی و یا اینکه ناتوانی به علت تصادفات،بیماری(فلج اطفال) مسمومیت،اختلال تغذیه و… بوجود آید.بعضی از ناتوانی ها زودگذر و خفیف و بعضی شدید و پیش رونده که ممکن است در همان دوران کودکی به مرگ منتهی شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اختلالات مهارتهای حرکتی و ناتوانی های بدنی کودکان و نوجوانان استثنایی

دانش آموزان سرآمد با ناتوانی در یادگیری

اختصاصی از کوشا فایل دانش آموزان سرآمد با ناتوانی در یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

دانش آموزان سرآمد با ناتوانی در یادگیری

بیشتر از بیست سال پیش روانشناسان دانش آموزان سرآمد را که همراه با ناتوانی یادگیری بودند تشخیص دادند در دهه های قبل فرضیه های برای معیار شناسایی این جمعیت داده شد البته بیشتر اینها توسط تحقیقات دیگر تأیید نشده حتی در بعضی موارد تناقض هم داشت . ما در مورد پذیرش یک مفهوم پیوسته برای G/LD و فرایند های نادرست شناسایی و مداخله برای رسیدن به هدف بحث می کنیم . یکی از راههای رایج عملیاتی برای G/LD تفاوت بین عملکرد و توانایی و پیشرفت افراد است و. اگرچه از این روش برای تشخیص بالینی این افراد استفاده می شود وی انتقادهای اساسی هم وجود دارد . صرف نظر از الگوهای متفاوت ولی آسان است تصویر شخصی که IQ بالا دارد ولی پیشرفت آنها در بعضی از موضوعات عملی پائین تر است از متوط بچه ها و کودکان سرآمدی که هم برجسته هستند و هم در بعضی جنبه ها ناتوانی یادگیری دارند .

در این مقاله به صورت خلاصه به تاریخچه این بچه های استثنایی دوگانه پرداخته می شود . چهار پیشنهاد و پروژه تحقیق برای درک بهتر این افراد گفته شده واگن اولین پژوهشگری بود که در رشته G/ID مقاله ارائه داد یک بازنگری کلی داشتند در مورد پیشینه G/LD توصیه کردند که در این مورد نیاز به تحقیقات با اعتبار بالا وجود دارد ایشان مطالعه های موردی زیادی انجام داد و از طریق مشاهدات معلمان ، پزشکان ، خود گزارش دهی از اشخاصی که G/lD داشتند اطلاعات زیادی کسب نمودند .

5 سال بعد کوهن و واگن یک پژوهش مشابه طولانی انجام دادند روی دانشجویانی که هم متعدد بودند و هم ناتوانی یادگیری داشتند و سعی کردند راههای که دارای اعتبار و پایایی باشد برای تشخیص چنین دانشجویانی پیدا کنند بعضی از این راهها در مقاله حاضر آمده است .

ما امیدواریم که تحقیقات بیشتری انجام شود هم برای بهتر فهمیدن و تشخیص بهتر این دانش آموزان و هم برای راههای با اعتبار و پایایی بالاتر .

تاریخ و تعریف : بچه های با هوش بالا که دارای یک ناتوانی مشخص هستند مطالعات موردی مثل هلن کلر واستیون ها و کینگ و افراد برجسته ای که به این صورت بودند این تحقیقات منجر به پیدایش کمیته کودکان سرآمد با ناتوانی خاصی شد . انجمن کودکان استثنایی CEC که دو کنفرانس ملی تحت همین عنوان در سال 1976-1977 ارائه شد و طبقه بندی جدید هم تحت همین عنوان سرآمد – ناتوان بوسیله ERIC ( مرکز اطلاعات منابع تعلیم و تربیت ) ارائه شد که آخرین اطلاعات قابل دسترسی را از G/LDارائه می دهد . کتاب تکس روی آموزش سرآمدها بتدریج شروع کار را برای یکی کردن در این رشته دیویس و ریم1 در سال 1989 یک فصل را از کتاب اختصاصی دادند به این دانش آموزان و در یک جامعه 450 تا 300 هزار نفری این دانش آموزان را بررسی کردند و تأکید کردند که شناسایی G/LD روشهای مختلفی دارد و پیشنهاد کردند که از معیارهای دسته بندی رفتار – خود تعیینی و مشاهده طولانی دانش آموزان استفاده شود . شروع به این کار مهم است و دور نهایی خوبی دارد این دانش آموزان G/LD در کلاس ضعیف عمل می کنند و نمی توانند استعداد خود را پرورش دهند ویت مور ومیکر2 درسال1985 گفتنداز لحاظ اخلاقی همه دانش آموزان

_____________________________________________

1. Davis & Rimm

2.whitmore & Marker

باید این امکان آموزشی را داشته باشند که بتواند استعدادهای بالقوه خود را رشد دهند و تعامل اجتماعی را یاد بگیرند .

کودکان سرآمد همراه با ناتوانی خاص

این مفهوم اول برای کودکان با ناتوانی حس و فیزیولوژیکی اطلاق می شد و تعمیم آن به دانش آموزان LD خیلی نیست از لحاظ زمانی در این مقاله عنوان می کند تاریخچه افرادی را که نقص های در فیزیولوژیکی داشتند دو ویژگی های مثل LD برای مثال تامسون 1967 که فرد ایزوله ای بود یا هارونی که در هجی کردن ضعیف بود یا دیگر افراد .

دو کار عمده روی G/LD در سال 1983 انتشاریافت یکی از آنها اصلاح درست ارزشی در یادگیری و شناسایی این کودکان بود و همچنین برنامه ریزی برای آنها بر اساس بررسی های زیادی که توسط دانشگاه جوهان هاپکین در سال 1981 شد . تعریف دقیقی برای این دانش آموزان وجود نداشت مگر از روی انجام تست JQ و کمی عملکرد آنها . تنن بور و بالدوین 1 در سال 1983 موارد زیادی را از جمله چشم انداز روانی – اجتماعی سرآمدها و تعامل با محیط و فاکتورهای متعدد مرتبط با تونایی را بررسی کردند . و همچنین بررسی ویژگی LD مثل تفاوت قابل ملاحظه بین استعداد بالقوه کودکان و عملکرد واقعی آنها در سال لانسل کتابی را منتشر کرد در مورد یادگیری دانش آموزان G/LD و موضوعات زیادی را در تشخیص و کمک به این دانش آموزان

_____________________________________________

1.Tannen baum & Baldwin

عنوان نمود . دانیل دو گروه G/LD را معرفی نمود .

1- کودکانی با مشکلات خواندن که با هوش هستند ولی در تست هوش شخصی نیست .

2- کودکانی که سطح نمره آنها بالا است و تشخیص ها داده نمی شود .


دانلود با لینک مستقیم


دانش آموزان سرآمد با ناتوانی در یادگیری

تحقیق وبررسی در مورد ناتوانی یادگیری 82 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد ناتوانی یادگیری 82 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 83

 

مقدمه:

چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علی‌رغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کرده‌اند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و می‌شوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل می‌گردد.

ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر می‌گیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسه‌های نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار می‌آورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علی‌رغم رشد جسمی،‌ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه می‌رسند با مشکلاتی ویژه روبرو می‌گردند که عرصه را بر آنها تنگ می‌کند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیش‌دبستانی به آسانی امکانپذیر است،‌براحتی نمی‌توان آن را در سنین پیش‌دبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمی‌تواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،‌رنج می‌برد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشه‌دار می‌شود واحساس حقارت درونی جایگزین آن می‌گردد.

مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقب‌مانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمی‌کنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که می‌بینند درک نمی‌کنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمی‌باشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشته‌اند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبت‌کردن ، هجی‌کردن، نوشتن وحساب کردن و... در این مدارس آموزش می‌بینند.

تاریخچه و تعریف و فراوانی

تاریخچه:

متأسفانه تاریخچة آموزش کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری بسیار کوتاه است. تا سال 1960 مشکل این کودکان تقریباً شناخته نشده بود. در این سال تلاشهایی وسیع آغاز شد و نظریات متفاوتی عنوان گردید، دسته‌ای ناتوانیهای خاص یادگیری را معلول تنبلی کودکان خواندند، دسته‌ای دیگر وجود ضایعة مغزی را علت این عارضه تلقی کردند. گروهی معلولیت ادراکی و گروه دیگر اختلالات عصبی را علت ناتوانی یادگیری می‌شناختند. آشفتگی و سردرگمی موجود چندان هم بی‌علت نبود. اصولاً شناخت کودکان مبتلا به ناتوانی‌های خاص یادگیری، مستلزم گذشت زمان بود. گذشت زمانی که موجبات به هم رسیدن علوم متفاوتی چون پزشکی، علوم تربیتی، روان‌شناسی، توانبخشی و ... درگره‌گاه واحدی به نام اختلال یادگیری را فراهم کرد. در این میان پزشکی نخستین رشته‌ای بود که به تشخیص دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری توجه کرد. پس از آن روانشناسان به مطالعة خصوصیات این دانش آموزان پرداختند. با این وجود تا اوایل دهة 1960 کاری که در خور توجه باشد انجام نگرفته بود، به همین علت در این دهه، علمای تعلیم و تربیت نیز به جریان مذکور پیوستند و برای حل این مشکل پیشقدم گشتند.

در سال 1896 پزشکی انگلیسی به نام مورگان وضعیتی را گزارش کرد که آن راکوری لغات می‌نامید. حالتی که ناتوانی در خواندن کلمات از آن تعبیر می‌شد. چند سال پس از آن یعنی در سال 1920 این مورد جای خود را به عنوان مفهومی در مطالعات علمی بازکرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد ناتوانی یادگیری 82 ص

دانلود پایان نامه پیرامون ناتوانی یادگیری

اختصاصی از کوشا فایل دانلود پایان نامه پیرامون ناتوانی یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه پیرامون ناتوانی یادگیری


دانلود پایان نامه پیرامون ناتوانی یادگیری

 

 

 

 

 

 

 

 

 



فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:78

پایان نامه روانشناسی و علوم تربیتی

مقدمه:

چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علی‌رغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کرده‌اند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و می‌شوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعه ما از این راه متحمل می‌گردد.

ناتوانیهای یادگیری مقوله خاص دیگری است که درحیطه کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر می‌گیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسه‌های نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار می‌آورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علی‌رغم رشد جسمی،‌ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه می‌رسند با مشکلاتی ویژه روبرو می‌گردند که عرصه را بر آنها تنگ می‌کند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیش‌دبستانی به آسانی امکانپذیر است،‌براحتی نمی‌توان آن را در سنین پیش‌دبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمی‌تواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،‌رنج می‌برد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشه‌دار می‌شود واحساس حقارت درونی جایگزین آن می‌گردد.(حاج بابایی و دهقانی، 1372)

مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقب‌مانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمی‌کنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که می‌بینند درک نمی‌کنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمی‌باشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشته‌اند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبت‌کردن ، هجی‌کردن، نوشتن وحساب کردن و… در این مدارس آموزش می‌بینند.

 
تاریخچه و تعریف و فراوانی

 

تاریخچه:

متأسفانه تاریخچه آموزش کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری بسیار کوتاه است. تا سال 1960 مشکل این کودکان تقریباً شناخته نشده بود. در این سال تلاشهایی وسیع آغاز شد و نظریات متفاوتی عنوان گردید، دسته‌ای ناتوانیهای خاص یادگیری را معلول تنبلی کودکان خواندند، دسته‌ای دیگر وجود ضایعه مغزی را علت این عارضه تلقی کردند. گروهی معلولیت ادراکی و گروه دیگر اختلالات عصبی را علت ناتوانی یادگیری می‌شناختند. آشفتگی و سردرگمی موجود چندان هم بی‌علت نبود. اصولاً شناخت کودکان مبتلا به ناتوانی‌های خاص یادگیری، مستلزم گذشت زمان بود. گذشت زمانی که موجبات به هم رسیدن علوم متفاوتی چون پزشکی، علوم تربیتی، روان‌شناسی، توانبخشی و … درگره‌گاه واحدی به نام اختلال یادگیری را فراهم کرد. در این میان پزشکی نخستین رشته‌ای بود که به تشخیص دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری توجه کرد. پس از آن روانشناسان به مطالعه خصوصیات این دانش آموزان پرداختند. با این وجود تا اوایل دهه 1960 کاری که در خور توجه باشد انجام نگرفته بود، به همین علت در این دهه، علمای تعلیم و تربیت نیز به جریان مذکور پیوستند و برای حل این مشکل پیشقدم گشتند.

در سال 1896 پزشکی انگلیسی به نام مورگان وضعیتی را گزارش کرد که آن راکوری لغات می‌نامید. حالتی که ناتوانی در خواندن کلمات از آن تعبیر می‌شد. چند سال پس از آن یعنی در سال 1920 این مورد جای خود را به عنوان مفهومی در مطالعات علمی بازکرد.

در سال 1930 عصب آسیب‌شناسی به نام اُرتون[1] رابطه میان غلبه مغز و اختلالات تکاملی زبان را مورد مطالعه قرار داد. در سال 1947 استراوس[2] و لتی‌نین [3] کتاب «آسیب‌شناسی روانی و تربیت کودک معلول مغز» را منتشر کردند که بر پایه آن ناتوانیهای یادگیری ناشی از ضایعات مغزی قلمداد می‌شوند.

از سال 1948 به بعد تلاشهایی شکل یافته‌تر در این زمینه آغاز شد که به طور عمده مربوط به تلاش برای کشف حدود و علل متفاوت ناتوانیهای یادگیری بود. این تلاشها ادامه یافت و به پدید آمدن گروههای محلی و سازمان‌های ایالتی متفاوتی انجامید که در سال 1963 با برگزاری یک کنفرانس ملی به رهبری ساموئل کرک[4] در شیکاگو اقدام به ایجاد و سازماندهی یک مؤسسه ملی کردند. در همین سال کرک طی سخنانی در این کنفرانس گفت: موضوع بحث ما در این جا کودکانی هستند که یا به جهت سبب‌شناسی ( برای مثال نقص کار مغز ، نقص جزئی در کار مغز یا اختلال عصبی – روانی) ، یا به سبب جلوه‌های رفتاریشان (برای مثال، اختلالهای ادراکی، فعالیت‌های حرکتی بیش از حد، نارساخوانی یادیس لکسی) نامی بر آنها نهاده شده است» کرک در اظهارات خود پیشنهاد کرد که برای پرهیز از معمای پیچیده کار ناقص مغز،‌از اصلاح «ناتوانی یادگیری» که در برگیرنده تمام افراد مورد نظر است استفاده شود.

اولیای کودکانی که به ناتوانی یادگیری مبتلا بودند و با اصطلاحات پیشنهاد شده قلبی موافقت نداشتند. این اصطلاح را شور و شوق پذیرفتند و مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری را تشکیل دادند. این نامگذاری مشکل به وسیله کرک و تشکیل مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری معمولاً به عنوان شروع اداری و رسمی حرکت در جهت برخورد با ناتوانیهای یادگیری در نظر گرفته می‌شود.(حاج بابایی و دهقانی ،1372)

تعریف اختلالات یادگیری:

اصطلاح اختلالات یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش‌آموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه می‌شوند و درعین حال در چهارچوب سنتی کودکان استثنایی نمی‌گنجند.

تعاریف ناتوانی یادگیری با تغییرات متنوعی همراه بوده است این امر ممکن است به خاطر ارزشیابی و بازنگری‌های متحد و در این قلمرو و ماهیت علمی آن باشد. رشته‌های تخصصی متعددی به طور مثال پزشکی، روانشناسی، علوم تربیتی، ‌زبان شناسی و عصب شناسی، هر کدام اصطلاحاتی را برای تبیین این اختلال دخیل کرده‌اند. برای مثال علوم تربیتی عبارت ناتوانی یادگیری خاص را به کار می برد، روانشناسی از مقولات همچون اختلالات ادراکی، رفتارهای فزون کنشی، نقص توجه و زبان شناسی از عبارات ناگویی اکتسابی، نارساخوانی و پزشکی و عصب‌شناسی از موارد ضربه مغزی،‌ نارساکنش‌وری قلیل مغز، صدمه یا آسیب‌ مغزی استفاده می‌کنند.(شریفی درآمدی ،1381)

تعریف قانون آموزش و پرورش برای کودکان دارای ناتوانی یادگیری چنین است:

«ناتوانی یادگیری بخصوص ، یعنی اختلالی در یک یا چند فرایند روانی پایه که به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می‌شود و می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ،‌فکر کردن، صحبت‌کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن، یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیت‌های ادراکی ،آسیب دیدگی‌های مغزی، نقص جزئی در کار مغز ، دیس‌لکسی یا نارساخوانی و آفازیای رشدی را در بر می‌گیرد.» (جرالد ومگ لافلاین، منشی طوسی،1376)

انجمن مخصوص کودکان و بزرگسالان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری تعریف دیگری را ارائه داده است، این تعریف معتقد است که ناتوانیهای یادگیری ریشه نورولوژیک دارد و وجه تمایز این تعریف آن است که وسعت حوزه‌هایی که تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند. وسیعتر می‌کند و آن را به چیزی غیر از دروس نیز گوش می‌دهد. تعریف چنین است:

«ناتوانیهای یادگیری ویژه، حالتی مزمن است که منشأ نورولوژیک دارد و به صورت انتخابی در کار رشد و یا ابزار مهارتهای کلامی و غیر کلامی دخالت می‌کند. این اختلال ممکن است در افرادی که دارای هوش متوسط یا بالا و کسانی که سیستمهای حسی و حرکتی‌شان به طور کافی درست کار می‌کند و اشخاصی که از فرصت‌های یادگیری به اندازه کافی استفاده می‌کنند نیز تظاهر کند. ناتوانیهای یادگیری از نظر نوع تظاهرات و میزان رشد فرد می‌تواند متفاوت باشد. این حالت ممکن است در سراسر زندگی در عزت نفس، تحصیلات، شغل، ارتباط با دیگران و فعالیت‌‌های روزمره فرد، تأثیر منفی بگذارد».دانیل پی و کافئن،جوادیان،1375)

در سال 1981 کمیته مشترک ملی برای ناتوانیهای یادگیری (njcld) ، مرکب از: نمایندگان انجمن گویایی و شنوایی آمریکا، جامعه کودکان وبزرگسالان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری، شورای مخصوص ناتوانیهای یادگیری، بخش مربوط به کودکانی که دچار اختلالات ارتباطی هستند، انجمن بین المللی خواندن، انجمن دیسلکی مشترکاً تعریفی ارائه داده‌اند که چنین است:

«ناتوانیهای یادگیری یک اصطلاح کلی است که به علت گروهی از بی‌نظمی‌های نامتجانس به وجود می‌آید. این حالت ممکن است به صورت اشکالات مهمی در اعمالی نظیر: گوش دادن، صحبت‌کردن، خواندن، نوشتن، استدلال کردن یا حساب کردن تظاهر نماید. اکثر این بی‌نظمی‌ها جنبه ذاتی دارند و به نظر می‌رسد که معلول بدکاری سیستم اعصاب مرکزی باشند. حتی با وجود اینکه ناتوانی یادگیری ممکن است همراه با سایر شرایط معلولیت رخ دهد و یا تأثیرات منفی محیطی مانند تفاوت‌های فرهنگی،آموزش نامناسب وکافی را در برداشته باشد.» (دانیل پی وکافئن، جوادیان، 1375)

تعریف دیگری که در این جا ارائه می‌شود به نقل از کنگره آمریکا طبق قانون عمومی 142-94 است، تعریف چنین است:

«ناتوانی‌های یادگیری به معنای وجود اختلالی در یک یا چند فرآیند روان‌شناختی پایه بوده که به فهم یا استفاده از زبان نوشتاری ویا گفتاری مربوط می‌شود و می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ، فکر کردن، صحبت‌کردن، خواندن، نوشتن و هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود.»(ایلوارد و براون، برداری، 1377)

تعریف دیگری که بیت من ارائه داد که یک بعد تازه و مهم به آن اضافه می‌کرد، او قید اختلاف را نیز در تعریف گنجاند که عبارت بود از اختلاف بین ظرفیت تخمین زده شده و پیشرفت مشاهده شده، تعریف چنین است:

«کودکان که دارای اختلال در یادگیری هستند کسانی‌اند که از نظر آموزشی اختلاف فاحشی بین توانائیهای عقلی بالقوه تخمین زده شده آنها و سطح عملکرد واقعی حاصل از اختلالهای اساسی در فرآیند یادگیری آنها وجود دارد که ممکن است همراه با اختلال قابل مشاهده‌ای در کارکرد دستگاه عصبی مرکزی باشد یا نباشد و وابسته به عقب‌ماندگی ذهنی تعمیم یافت، محرومیت‌های تحصیلی یا فرهنگی، پریشانیهای هیجانی شدید، یا از دست دادن حواس نیستند.»

این تعریف که به تعریف nachc معروف است بر خلاف تعریفهای پیشین مشخص می‌کند که تعیین اختلال کارکرد دستگاه عصبی مرکزی اختیاری بوده و برای تشخیص یک کودک دارای اختلالات یادگیری الزامی است.(ایلوارد وبراون، برداری، 1377)

تعریف دیگری که در اینجا ارائه می‌شود تعریفی است که کمیته مشاوره ملی کودکان معلول در گزارشی به کنگره،‌برای ناتوانی‌های یادگیری پیشنهاد نمود و در آخر هم 5 مسأله را در این تعریف مورد توجه قرار داد. تعریف چنین است:

«کودکان دارای ناتوانی‌های ویژه‌ یادگیری که در یکی یا بیشتر فرایندهای روانشناختی مربوط به درک یا استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری از خود نابهنجاری نشان می‌دهند. این نابهنجاری ممکن است در گوش دادن، تفکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا حساب کردن خودنمایی کند. این نابهنجاری شرایطی مانند معلولیت ادراکی، آسیب‌مغزی، ناکارآیی حداقل مغزی، بدخوانی، اختلال تکلمی تکوینی و نظایر آن بازتاب یابد. در این لیست ناتوانی‌های یادگیری مربوط به بینایی،‌شنوایی، معلولیت‌های حرکتی، عقب‌ماندگی‌ ذهنی، اضطراب عاطفی یا کمبودهای محیطی مورد نظر نمی‌باشد.» در این تعریف 5 مسأله مورد توجه بوده است:

1ـ ناتوانایی در انجام تکالیف مدرسه: ناتوانی در یادگیری مهارتهای تحصیلی به عنوان تجلی اصلی ناتوانی‌های یادگیری شناخته شده‌اند.

2ـ عوامل استثنایی: از این تعریف عواملی بخصوص مانند مشکلات جسمانی، نقص حسی، تدریس ضعیف، عوامل فرهنگی محیطی و عقب‌افتادگی ذهنی مستثنی شده‌اند. کودکان درگیر این عوامل استثنایی علاوه بر مورد مبتلا به خود ناتوانی‌های یادگیری نیز از خود نشان می‌دهند و همین امر موجب تناقض و سردرگمی می‌شود.

3ـ وابسته‌های فیزیولوژیکی: در این تعریف از عملکرد سیستم مرکزی عصبی مقداری انحراف وجود دارد.

4ـ اختلاف درعمل: شاخص اصلی ناتوانی در یادگیری تفاوت موجود بین عملکرد تحصیلی مورد انتظار کودک بر مبنای هوش و پیشرفت موجود او می‌باشد.

5 ـ وابسته‌های روانشناسی: نابهنجاری در یکی یا بیشتر فرایندهای اصلی روانشناسی به عدم موفقیت در یادگیری می‌انجامد.(دورکین ،صالحی،1376) «کودکان ناتوان در یادگیری در یک یا چند فرایند اساسی روانی در ارتباط با فهمیدن یا کاربرد زبان شفاهی یا کتبی ناتوانی نشان می‌دهند. تظاهرات این ناتوانی ممکن است به صورت اختلال در گوش دادن، فکر کردن،سخن گفتن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا حساب باشد.».(کریمی، 1380)

تا اینجا تعریف‌های زیادی ارائه شد. ارائه دهندگان این تعریف‌ها و سایر دست اندرکاران این رشته، هدف مشابهی را دنبال می‌کنند. بدین معنی که همه می‌کوشند ناتوانی یادگیری را به گونه‌ای تعریف کنند که در ارائه خدمات لازم به این مبتلایان به کار آید. در همه این تعریف‌ها چهار بعد اساسی دیده می‌شود:

    «تفاوت میان عملکرد مورد انتظار و عملکرد واقعی یک کودک.
    مظاهر یا نشانه‌های رفتاری مربوط به ضعف و قوت موضوعهای تحصیلی وزبان در یادگیری.
    وجود یا عدم سایر مشکلات، چون ناشنوایی
    تمرکز یا نگرش پایه آنها درباره مشکل یادگیری.»(فرقانی رئیسی، 1372)

 

درجه شیوع ( فراوانی):

«بر مبنای تغیرپذیری تعاریف و معیارهای به کار رفته تخمین شیوع ناتوانی‌های یادگیری مشکل می‌باشد. کمیته مشاوره ملی کودکان معلول تخمین زده است که 1 تا 3 درصد جمعیت آماری در سن مدرسه با این ناتوانی‌ها روبرو می‌باشند. با وجود این بر مبنای مطالعات انجام گرفته این مقدار 1 تا 30 درصدکودکان را شامل می‌شود.».(دورکین ،صالحی، 1376)

پرویز شریفی نیز در کتاب خود بیان داشته است که :

تعیین میزان شیوع افراد ناتوان یادگیری، آن هم در یک مقیاس بزرگ، با توجه به صرف هزینه هنگفت، زمان زیاد، اتخاذ تصمیمات دقیق علی‌رغم وجود تعاریف مختلف، مرور نظریه‌ها ورویه‌های ارزشیابی متعدد، کاری بس مشکل است. میزان برآورد از 1 تا 28 درصد در نوسان است. اززمانی که مطالعه در زمینه ناتوانی‌های یادگیری شروع شده میزان شیوع این اختلال در بین کودکان در مقایسه با سایر ناتوانی‌ها بالا بوده است . اکثر گزارش‌ها نشان می‌دهد که 2 تا 3 درصدکودکان دارای نیازهای ویژه به ناتوانی یادگیری مبتلا هستند.(شریفی درآمدی، 1381)

به دلیل نبود تعریفی مشخص ، تعیین میزان دقیق فراوانی ، ناتوانیهای یادگیری میسر نیست. با این وجود محققان مختلف با معیارهای تشخیصی متفاوت به پیداکردن میزان فراوانی این کودکان اقدام نموده‌اند که طبعاًً این معیارها هیچ گونه همخوانی با یکدیگر ندارند.اداره آموزش ایالات متحده در سال 1984 اعلام کرد که 63/4 درصد از جمعیت 3 تا 21 ساله آمریکا از خدمات خاص کودکان ناتوان یادگیری استفاده کرده‌اند.

در حال حاضر دست اندرکاران حدس می‌زنند که حداقل بین 1 تا 3 درصدو حداکثر تا 7 درصدکودکان به ناتوانیهایی یادگیری مبتلا هستند. میزان رواج نارساخوانی در کل جمعیت ده‌درصد برآورد شده است. انجمن آمریکایی روانپزشکی 1980، برآورد فراوانی اختلال یادگیری زبان را بین 1 تا 8 نفر در هر 1000 نفر کودک می‌دانند. همان گونه که ملاحظه می‌کنید. نبود یک تعریف جامع و مانع، به روشهای معتبر تشخیص و شیوه‌های ناهمسان ارزیابی منجر می‌گردد که در این زمینه باارقامی متفاوت روبه رو باشیم.(حاج بابایی،دهقانی ،1372)

 


دانلود با لینک مستقیم