نمونه پروپزال درس روش تحقیق مدیریت :بررسی موانع اجرای استراتژی در سازمان
بصورت ورد ودر19صفحه
دارای منابع
در عصری که مدیران آن با چالشهای جدیدی چون تغییر، فرصتهای زودگذر و عدم قطعیت و بی نظمی مواجه اند، داشتن رویکردی استراتژیک می تواند آنها را در تمرکز بر افقهای دور دست، شناسایی فرصتها و مزیتهای رقابتی و انسجام بخشی فعالیتهای سازمان در مسیر روشن یاری رساند.
مطرح شدن تئوری های جدید مدیریت و تفکر راهبردی، این پرسش را به ذهن متبادر می سازد که آیا کاربرد تفکر جدید با وضع موجود سازمانها ممکن است یا اینکه مستلزم ایجاد تغییردروضع موجود سازمانهاست؟ به عبارتی دیگر اگر تفکر استراتژیک و برنامه های آنرا هم چون دارویی جهت درمان بیماری های موجود سازمانها یا تقویت کننده هایی برای سازمانها در نظر بگیریم، این پرسش مطرح می گردد که آیا با تحلیل وضع موجود و تدوین استراتژی مناسب برای سازمانها مأموریت ما به اتمام رسیده و یا اینکه می بایست پس از تدوین به مقوله مهم اجرا و ارزیابی استراتژیها اهتمام ورزیم و با شناسایی موانع اجرای استراتژی ها، برنامه های استراتژیک را به سرمنزل برسانیم؟
مسلماً برای یک سازمان هیچ کاری مهمتر از اجرای استراتژی نیست ؛ چرا که نحوه ایجاد ارزش برای ذینفعانش را در پی خواهد داشت. بنابراین ، ما بایستی این یادگیری را مورد توجه قرار دهیم که حدوداً 90% از سازمانها در اجرای استراتژی خود شکست می خورند.از سوی دیگر، پژوهشها دلیل بسیار روشن دیگری را نشان می دهند: فقدان همسویی.
سازمانها پیرامون استراتژی خود متمرکز نمیشوند، به همین دلیل استراتژی اجرا نمی شود. آمار ذیل نشان میدهد:
- 60 درصد از سازمانها پیوندی بین بودجه و استراتژی کسب و کار خود برقرار نکرده اند.
- 67 در صد از بخش های منابع انسانی (HR) و فناوری اطلاعات (IT) پیوندی بین اولویتهای بخش با استراتژی کسب و کار برقرار نکرده اند.
- 75 در صد از مدیران میانی ، پاداشهای مرتبط با استراتژی کسب و کار دریافت نکرده اند.
- 95 درصد از کل کارکنان درکی از اینکه استراتژی سازمان آنها چیست ، ندارند.(نورتون، 2009)
آقایان نورتون و کاپلان در سال 2006 برای بررسی وضعیت اجرای استراتژی در سازمانها یک پیمایش و مطالعه انجام دادند.آنها متوجه شدند که اکثر سازمانها برای اجرای استراتژیهای خود سیستمهای رسمی ندارند. تنها 40% از سازمانها بودجه را به استراتژیهای خود متصل کرده و فقط 30% از سازمانها سیستم پاداش و حقوق و دستمزد خود را به استراتژی مرتبط می کنند. در اکثر شرکتهای تحت پیمایش ، کمتر از 10% از کارکنان استراتژی سازمان را درک میکنند. علاوه بر این 85% از تیمهای اجرایی کمتر از یک ساعت در ماه را به گفتگو در باره استراتژی صرف میکنند.در این پیمایش 46% از کارکنان پاسخ داده اند که هیچگونه سیستم رسمی برای اجرای استراتژی در اختیار ندارند.(نورتون ،کاپلان ،2008)
- سوابق مربوطه و تحقیقات انجام شده در این زمینه:
در اوایل سالهای 1980 تحقیق توسط مشاوران مدیریت نشان داد که کمتر از ده درصد از استراتژیهایی که به طور موثر تدوین گردیده اند، با موفقیت پیاده شده اند. در تحقیقی که در سال 1982 انجام شده و نتایج آن در مجله Fortun انتشار گردید، مشخص شد که فقط 10% استراتژیهایی که به خوبی تدوین شده اند ، در عمل با موفقیت پیاده می شوند. در سال 1998 نتایج یک تحقیق از مجموعه ای متشکل از 275 مدیر نشان داد که توانایی اجرای استراتژی به مراتب مهمتر از کیفیت خود استراتژی است. ((Ernest & Young ,1998
در سال 1999 مجله Fortun مقاله ای راجع به شکست مدیران عامل سرشناس منتشر ساخت که در آن نتیجه گرفته شده بود ، که حدود 70% عدم موفقیت سازمانها استراتژیهای تدوین شده نیست، بلکه اجرای بد استراتژی است .(Charan & Colvin, 1999)
"پتیگریو"(1987،pettigrew) محتوای استراتژی ، زمینه های درونی و بیرونی سازمان و فرآیندهایی که تغییر استراتژیک انجام می شود را شناسایی کرد . او بیان می کند که محتوا ، بستر و فرآیند ، درهم تنیده و یکدیگر را متاثر می سازند . همچنین یکی از یافته های این پژوهش این بود که ارتباطات کافی، اجرای موفق را تضمین نمی کند بلکه تفسیر ، پذیرش و انطباق میان مجریان حیاتی است. فقدان درک از استراتژی نیز یکی دیگر از موانع اجرای استراتژی مشاهده شده در این مطالعه بود . (2002 Aaltonen, & IkaÈvalko)
بارتلت و گوشل( Bartlett and Ghoshal,1987:12) عنوان داشته اند: در تمام سازمانهایی که آنها مطالعه کرده اند مشکل، درک ضعیف نیروهای محیطی یا قصد استراتژیک نامناسب نبوده است، مشکل آنها در چگونگی آمادگی بمنظور فائق شدن به این تغییراتِ ضروری بوده است.
الکساندر(Alexsander) معتقد است اینکه چرا اجرا(ی استراتژی) شکست می خورد، این است که مدیرانِ اجراییِ عملیاتی و سایر مدیران و سرپرستان اهل عمل نیستند و مدلهایی که اعمال آنها را در طول اجرا هدایت می کنند، نظری هستند. بدون داشتن مدلهای مناسب، درک مناسب از عوامل چندگانه ای که باید بررسی نمایند، آنها به اجرای استراتژی ها اهتمام می ورزند و اغلب بطور همزمان کارهای اجرا را انجام می دهندکه غالباٌ این موارد منجر به شکست می شود.
از دیدگاه "جانسون و شولز" تصمیمات استراتژیک به این دلیل که ماهیتاً دارای ویژگی های ذیل هستند، می توانند از موانع اجرای موفق استراتژیها محسوب شوند.(جانسون و شولز؛2002):
1- تصمیمات استراتژیک ماهیتاً پیچیده اند. این امر بویژه در مورد سازمانهایی که محدوده جغرافیایی وسیعی را پوشش می دهند مصداق دارند.
2- تصمیمات استراتژیک ممکن است در شرایط نبود قطعیت اتخاذ شوند. بسیاری از تصمیمات استراتژیک در شرایطی گرفته میشوند که در آنها امکان پیش بینی آینده به روشنی وجود ندارد.
3- تصمیمات استراتژیک نیاز به رویکرد یکپارچه مدیریتی دارند. مدیران ناگزیر از توافق و مباحثه با دیگر مدیران هستند.
4- تصمیمات استراتژیک ممکن است مستلزم تغییرات بنیادی در فرهنگ و ساختار سازمان شوند.
به اعتقاد "فرد آر دیوید" برخی موانع اجرای برنامه ریزی استراتژی عبارتند از(دیوید2005):
- انجام برنامهریزی استراتژیک صرفاً برای کسب کنترل در مورد تصمیمات و منابع از سوی بعضی مدیران
- انجام برنامهریزی استراتژیک صرفاً برای براورده سازی الزامات قانونی از سوی بعضی مدیران
- شکست در تفهیم برنامهها به کارمندان و افراد سازمان
- فقدان حمایت مدیران ارشد از فرایند برنامهریزی استراتژیک
- ناتوانی در استفاده از برنامه به عنوان استانداردی برای ارزیابی عملکرد
- فقدان توانایی بهکارگیری کارمندان کلیدی در مراحل مختلف برنامهریزی استراتژیک
- فقدان بهکارگیری تمامی مدیران در فرایند برنامهریزی
- رسمیت بیش از حد در برنامهریزی، بهطوری که انعطافپذیری و خلاقیت از بین برود.
به عقیده "نورتون" و "کاپلان" موانع اساسی در پیادهسازی استراتژی عبارتند از (نورتون و کاپلان؛ 2001):
1. عدم تخصیص منابع
2. عدم تعهد مدیریت
3. عدم همسویی کارکنان
4. عدم انتقال استراتژی
" آکر" نیز معتقد است، یک تجزیه و تحلیل سازمانی میتواند به برآورد هزینهها و قابلیت امکان اجرای استراتژیهای خاص کمک کند. این تجزیه و تحلیل، با بررسی اجزای سازمانی نظیر ساختار، سیستمها، افراد و فرهنگ بهتر میتواند انجام گیرد.
بنیادی ترین مانع در اجرای موفق استراتژی ، ناتوانی درتوصیف استراتژی است.آنچه را نمیتوانید توصیف کنید، نمی توانید مدیریت کنید.استفاده از رویکرد ترسیم نقشه استراتژی باعث تسهیل این فرآیند می شود.نهایتاً اهداف استراتژیکِ یک کارت امتیازی متعادل به سنجه هایی که می تواند به روشنی روی آن گفتگو و کار شود ، تبدیل می شود.بر این اساس استراتژی به واژه های عملیاتی ترجمه می شود.(نورتون ،2009)
نمونه پروپزال درس روش تحقیق مدیریت :بررسی موانع اجرای استراتژی در سازمان