مدیریت وچگونگی برخورد پیامبر اعظم (ص) با مسائل اقتصادی
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:38
چکیده :
سخن را از نخستین روزهای دعوت مبارک آن حضرت و برنامه های اعجازآمیزی که در دو مرحله متمایز زیر به اجرا درآورد آغاز می کنیم:
الف- مدیریت در مکه، ب- مدیریت در مینه.
رسول اکرم در مکه با زحمات فراوان و قرائت آیه های توحیدی و تأمل برانگیز و سوال و جوابهای هشیارگر و بیدارکننده و یادآوری جهان آخرت و آتش جهنم، به ساختن عقاید و تحکیم اندیشه های دینی و زدودن رسوبات جاهلیت از قلب و اندیشه تازه مسلمانان همت گماشت و با تبلیغی همه جانبه و حیرت آور همگان را به پذیرفتن دین گرانقدر الهی و ترک راه و رسم جاهلی فراخواند.
در این مرحله که سیزده سال به طول انجامید، مسلمانان به برنامه های ادرای متین آن حضرت در زمینه های تعلیم و تربیت و بویژه پرورش اندیشه ها و افکار، تمکین کرده و به اجرای آنها گردن نهادند و به همین جهت بیشتر ایات قرآن در این دوران نازل گردید.
یادآوری می شود که عقیده راسخ و ایمان پایدار، مردمان عادی را مسلمانانی امین و با اخلاص می سازد که به هنگام ورود به صحنه اجتماع و پذیرش مسئولیتهای مدنی، نمونه هایی زیبایی از سلوک و رفتار اسلامی را به نمایش گذارند، و برنامه های عبادی مانند نمازهای پنجگانه یومیه قرآن و دیگر عبادتهایی که پیامبر مسلمانان را به آن فرمان ئداد، و خود با کاملترین صورت به انجام آن می پرداخت، کاری در همین راستا و به منظور تربیت انسانهای کارامد و امین و راست کردار بود، و حتی خود آن حضرت و تعداید اندگ از یاران مخلص او عبادتهایی مانند نماز شب را با ذوق و اشتیاقی کامل وارد برنامه زندگی خود کرده بودند و قرآن کریم در باره آنان چنین فرموده است:
«و براستی، پروردگار تو می داند و جمعی از کسانی که با تو هستند، نزدیک به دو سوم یا نصف، یا یک سوم شب را به طاعت و نماز می پردازید، و خدا روز و شب را اندازه گیری کرده و می داند که شما، هرگز توان اینکه تمام ساعتهای شب را به عبادت ضبط کنید ندارید، و از شما درگذشت، پس شبانگاه هر مقدار که راحتی بتوانید، قلرآن را قرائت کنید».
گویا، این برنامه ریزی شبانه حکمتی پنهانی دارد، یعنی: علوه بر تقویت و تحکیم ایمان قلبی فرد شب زنده دار، بازتاب روزانه آن به شکل دعوت مردم به خدا و انفاق و بخشش در راه او تبلور می یابد.
به علت فشارهای که قریشیان بر دعوت جوان و نوخاسته اسلام وارد می ساختند، پیغمبر اکرم برای دو هجرت برنامه ریزی کرد، یکی از مکه به حبشه و دیگری از مدینه به مکه.
برنامه این دو مهاجرت چنان دقیق و منظم طراحی شده بود که فرصت را از دست دشمنان اسلام درآورد، و نتوانستند مانع اعزاک منظم و پنهانی گروههای مهجر گردند، و این هجرتها به جهت پیشگیری از خطرهایی بود که جان مسلمانان را تهدید می کرد.
یکی از نشانه های تدبیر خردمندانه و مدیریت قوی پیامبر (ص) این بود که خود ایشان، به دلایل زیر در مکه ماند و هجرت را به تاخیر انداخت:
الف-ملاقات با افرادی که از قسمتهای مختلف عربستان بریا زیارت کعبه به مکه می آمدند، و دعوت آنها به آیین حیات بخش اسلام که بیعت بزرگ جمعی از اهالی میدنه در عقبه اولی نمونه آن بود.
ناگفته نماند، که در موسم دیگر، هفتاد و سه نفر از نخبگان مدینه، که در میانشان تعدادی از بانوان نیز وجود داشتند، به مکه آمدند و بیعت عقبه ثانیه انجام پذیرفت، و این مجموعه های مسلمانان، بعد از بازگشتن به مدینه مقدمات هجرت پیامبر (ص) و زمینه های لازم برای تاسیس دولت اسلامی در آن شهر را فراهم ساختند.
ب-سازماندهی مهاجرت گروهی از مسلمانان اولیه به کشور حبشه که آن را هجرت اول یا هجرت صغیر نامیده اند. این هجرت سبب رساندن ندای اسلام به افریقا و تشکیل مرکزی در آن قغاره گردید که صدیا اسلام در آینده از آنجا به مناطق دیگر برسد؛ ضمن اینکه تجربه های زیادی نیز برای مسلمانان به همراه داشت.
ج-در زمان بیماری سرپرست و حامی پیامبر یعنی عموی بزرگوار ایشان، جناب ابوطالب، جمعی از قریشیان به نزد او آمده و تقاضا کردند که از برادرزاده اش محمد (ص) بخواهد تا دعوت مردم به دین جدید، دست بردارد یا تخفیفی در این امر بدهد، و آنان نیز در مقابل، هرچه می خواهد به او بدهند. لیکن، پیغمبر که در دعوتش ثابت قدم و استوار بود، در جواب آنان و خطاب به عموی ارجمندش فرمود:
ای عم بزرگوار، اگر یک کلمه را بر زبان آورید، سروری و فرمانروایی عرب و عجم را به دست خواهید اورد. قریشیان با خرسندی گردنهای خود را به سمت پیامبر فراز کردند تا بدانند آن یک کلمه چیست، و یکی از آنان گفت: بسیار خوب، به جان پدرت ده کلمه می گوییم، حال به ما بگو که چه باید بگوییم، پیامبر فرمود: بگویید (لااله الا الله) و آنچه جز خدای می پرستید، رها سازید.
مشرکان قریش با شنیدن این سخن، از نزد ابوطالب بازگشتند و همانند دنیای استکباری معاصر ما، غرور ناشی از احساسات قدرت آنان را به بدکاری و عدم پذیرش حق وادار کرد، زیرا اگر به بندگی خدا اقرار می آوردند، دیگر نمی توانستند به دزدیها و استثمارشان ادامه دهند و ناچار می شدند از مقام و منصبهایی که با ستنگری و شرک ورزی به خدا تحصیل کرده بودند، دست بردارند، و از منافعی که از مسافرت اعراب به مکه و زیارت بتهای درو کعبه عایدشان می شد چشم بپوشند.
با تامیل در این حادثه، برای ما روشن می شود که رصول خدا (ص) در آن هنگام به آماده ساختن زمینه برای برپایی دولت اسلامی و جهانی بر اساس توحید اهتمام می ورزیدند و این امر یکی از اصول مهم مدریت آن حضرت بود.
پیغمبر (ص) بعد از مهاجرت به مدینه برای اجرای احکام و قوانین قرآن به بنیانگذاری مبانی دولت اسلامی و سازمانهای حکومتی پرداخت، و روش حکومتی آن حضرت روشی بی نظیر و ممتاز بود که هیچ یک از تمدنهای گذشته یا آینده بشری مانند آن را سراغ ندارد.
اهمال در بررسی دقیق مدیریت پیامبر در مدینه همانند بی توجهی به یدگر مفاهیم و ارزشهای دینی، موجب زیان و خسران و عدم دستیابی به شیوه هایی است که آن حضرت برای سعادت انسان و توانمندکردن او با اندیشه و عمل مطرح ساختند.
تشکیلات اداری
آن بزرگوار قبل از هر چیز به تشکیل سازمانهای اداری پرداخت، و ایجاد اینس ازمانها و تشکیلات برای ایشان، وسیله اجرای مقررات الهی به حساب می آمد نه هدف.
اعضای سازمان اداری دولت اسلامی را اشخاص و افراد زیر تشکیل می دادند:
روسای مناطق و قبایل و نمایندگان پیغمبر در میان آنها، مأموران جمع آوری زکات و نگه داری و تقسیم آن، نویسندگان پیغمبر در میان آنها، مأموران جمع آوری زکات و نگه داری و تقسیم آن، نویسندگان وحی و نامه هایی مه رسول خدا برای پادشاهان و فروانروایان کشورها می فرستاد، و سفیرانی که بریا رسانیدن نامه های خدا به سران دول اعزام می شدند.
البته خود پیامبر در رأس این تشکیلات و دارای بالاترین قدیت سیاسی بود و بر تمام مسلمانان ولایتی عام و فراگیر داشت، زیرا علاوه بر مقام نبوت، مسئولیت امامت و فرمانروایی مسلمانان نیز به عهده ایشان بود.
چنانچه سوال شد، نقطه آغاز تشکیل دولت اسلامی در مدینه کدام حرکت رسول خدا بود: تشکیل بیت المال و خزانه؟ تاسیس سپاه و نیروی نظامی؟ راه اندازی سازمان قضایی؟ تاسیس حزب یا احزاب؟ یا ...؟
پاسخ این است که آن حضرت مسجد را نخستیم پایگاه حکومت قرار داد، و در زمان او، مسجد مرکزی برای تحریم باورهای دینی و پرورش و تزکیه روانی مسلمانان، و دانشگاهی بزرگ برای آموزش معارف اسلامی و قرارگاه سپاه اسلام و کانون اصلی امور معنوی و ارتباط با آفریدگار جهان و بالاخره مرکز تنظیم مدیریت همه نهادها و سازمانهای دولتی محسوب می گردید.
با وجود آن همه دشمنان سرسخت و افرادی که در داخل و خارج مدینه در کمین اسلام و مسلمانان نشسته بودند، آوردن دین جدید و گسترش و انتشار آن بدون مدیریت دقیق و ژرف نگر پیامبر، امکام پذیر نبود و به همین جهت، خود ایشان شخصاً مسئولیت اداره امور و به حرکت درآوردن سازمانهای اجرایی را عهده دار گشتند. البته همه این برنامه ریزیها از منبع وحی سرچشمه می گرفت، اما اجرا و تطبیق آنها تحت نظارت رسول خدا بود تا به طور طبیعی به دو شبهه زیر پاسخ داده شود:
الف-پندار دشمنان اسلام که ادعا می کنند، احکام اسلامی ذهن و خیالی هستند و پیاده ساختن آنها در عالن واقعیت بسیار مشکل است.
ب-گمانها و یا دروغهای عمده ی پیروان اندیشه لائیسم که به تفکیک نصوص قرآنی از برداشتها و اعمال انسان اعتقا دارند.
مشخصات کلی مدیریت پیغمبر اسلام (ص)
کمی بعد از ورود پیامبر به مدینه حادثه ها و وقایع متعدید روی داد که عملکرد ویژه پیامبر در هر یک از آنها دلیل استحکام و به کارگیری روشهای نوین در مدیریت آن حضرت می باشند و در این قسمت، تعدادی از آنها را به عنوان نمونه می آوریم:
1-عدالت
همه کارهای اجتماعی پیامبر به شیوه ای اداری و برنامه ریزی شده انجام می گرفت، و نمونه هیا زیبا و شگفت آوری از اجرای عدالت بر زیردستان به نمایش می گذاشت، چه، او حتی در نگاه کردن و تبسم برروی آنان تفاوتی نمی گذاشت و امور را چنان اداره می کرد که هر کس به حقی که سزاوار است برسد. و همین صفات الهی بود که او را الگویی بی نظیر در رهبری انسانی قرار داد.
بدیهی است که هر رهبر و مدیری، بر زیردستان تبعیض روا دارد، بیدادگر و ستمکار است و سبب از هم گسیختگی و فروپاشی مجموعه تحت مدیریت خود می گردد، و هم اکنون این آشفتگی و نابسامانی در ادارات و موسسات جوانع مادی قابل رویت است، در صورتی که پیوسته شعار می دهند که مدیر باید همه کارکنان را با یک چشم بنگرد و تساوی را بین آنان برقرار سازد.
حقیقت این است که این شعار آنها نیز مبنای درستی ندارد، و ما با استفاده از سیره مبارک رسول خدا اعلام می داریم که رفتلر مدیر هر مجموعه باید منطبق بر موازین عدالت باشد، یعنی: در شرایطی که دو مجموعه در سطحی واحد و دارای ویژگیهای یکسان باشد، مقتضای عدالت این است که از مزایای یکسانی برخوردار باشند، اعمال مساوات بین کارکنان آن سازمان و ادارات دیگر، برخلاف مصالح اجتماع است و ممکن است موجب از دست رفتن فرصتها، و نابودی شایستگیها و تواناییها گردد، همان گونه که گذشت بی مورد از خطای زیذدستان سبب شکسته شدن حرکت قانون و بی اهمیت شدن بازرسی و مراقبت و به کیفر نرسیدن گناهکاران می شود، و می توان گفت که در بعضی موارد مساوات منطبق بر عدالت نیست. زندگانی رسول خدا، حتی قبل از بعثت پر از رفتارهای زیبا و مدیریتهای زیباتر بود که از آن جمله است دقت نظر و حسن تدبیر آن حضرت به هنگام بروز اختلاف بین سران قبایل عرب برای نهادن «حجرالاسود» به جایگاه ویژه اش. زیرا هر یک از آنها یم خواتند افتخار این عمل را نصیب خویش سازند، و در این زمینه حاضر به هیچ گونه نرمش و گذشتی نبودند و نزدیک بود اختلاف و جنگی طولانی بین آنها بوجود آید. سرانجام توافق کردند تا اولین شخصی که به آنجا وارد می شود بین آنها داوری کند و به اراده خدا اولین فردی که بر آنها وارد شد محمد (ص) بود، و آن بزرگوار عبای خود را پهن کرد و حجر را در میان آن نهاد و از آنها خواست، تا هرکدام گوشه ای از آن را بگیرند و به نزدیک جایگاه بیاورند، آنگاه با دستهای مبارک، سنگ را در مکان مخصوص قرار داد و با این تدبیر بی نظیر و شگفتی ساز، قضیه به خیر و خوشی خاتمه یافت. نمونه زیبای دیگر، داستان ورود آن حضرت به مدینه در آغاز هجرت بود. همه مسلمانان آن دیار با اخلاق نیکوی رسول خدا آشنا بودند و با ارادت ویژه ای که به ایشان داشتند، دلشان می خواست افتخار میزبانی پیامبر نصیب خانواده آنها گردد. در آن فضای پرهیجان و حساس که هر لحظه ای امکان بروز تنش و درگیری هایی، که می توانست سالهای متمادی باقبی بماند و موجودیت آیین نوپای اسلام را نیز تهیدد کند، وجود داشت، پیامبر (ص) به مسلمانان گفت: شتر من مامور است، راه آن را باز کنید و هر جا بایستد به آن خانه وارد یم شوم و شتر بر در خانه ابوایوب انصاری زانئو زد و مسئله ای با آن اهمیت بدون درگیری و اختلاف، پایان پذیرفت.
مسئله مسلم دیگر این است که خطابهیا آسمانی و احکام و اوامر الهی، در بدو امر مفاهیم کلی و ذهنی هستند و تحقق خارجی آنها نیازمند مدیری توانا و شایسته است، و نبی گرامی اسلام مدیری بود که به خطاب اسمانی زیر و دیگر خطابهای قرآن تحقق عینی می بخشید:
(ای مومنان، عدالت را برپا دارید، و بریا خدا گواهی دهید، هرچند بر ضرر خود یا پدر و مادر و خویشان شما باشد)
2-برادری
این برنامه که در همه تاریخ بشریت نظیری ندارد، با زیباترین شیوه انسانی و ادایر انجام پذیرفت، و با آنکه مهاجران و انصار از نظر آداب و رسوم و خوی و خصلتهای فردی تفاوتهای زیادی با یکدیگر داشتند، اما آن رسول راستین پروردگار، با درنظر گرفتن تمام جوانب و شرایط اجتماع آن روز مدینه، بین آنان برادری برقرار ساخت. جالب است بدانیم که برای اجرای این برنامه هیچ گونه گزینش یا هماهنگی قبلی بین مسلمانان صورت نگرفته بود، و. قضیه به این شکل اتفاق افتاد که وقتی همه مسلمانان اجتماع کردند، پیامبر (ص) فرمان داد هر مسلمانی، با مسلمانی که نزدیک اوست پیمان برادری ببندد.
و نتیجه این برنامه الهی و اداری بی سابقه این بود که همه اصحاب، خود را اعضای یک خانواده می دانستند و به چنان درجه ای از ایثار نسبت به یکدیگر رسیدن بودند که در عین ینازمندی، اگر چیزی به دست می آوردند آن را به برادر مسلمان خویش می بخشیدند و چنانچه آیات مربوط به ارث و خویشاوندان نازل نمی شد، می پنداشتند که از یکدیگر ارث خواهند برد.
3-مسجد، عبادتگاه و مرکز اداری حکومت
امت نوپلای اسلام، نیازمند پایگاهی برای اداره فعالیتهای فکری و سیاسی و نظامی خود بود، پایگاهی که با اصول و ارزشهای آیین نوین او سازگار باشد. به همین جهت، پیغمبر قبل از اقدام به هر کاری، ساختمان مسجید را بنا نهاد، مسجدی در نهایت سادگی و بی پیرایگی و تنها مشتمل بر چهار دیوار که هر یک ارتفاعی معادل قامت یک انسان داشتند، و در آغاز بدون سقف بود و پس از مدتی از شاخه های درختان خرما، سقفی برای آن ساختند.
اصولاً، ارزش هر طرح و پروژه ای، به خوب اداره کردن و نوع کاربری و سودمندی آن برای مردم است، نه به سنگینی هزینه و فراوانی تجملات و اسرافکاری و هدر دادن اموال عمومی، آن چنان که در ساختمانهای عظیم دولتی و کاخهای رفیع فرمانروایان و دربار پادشاهان مشاهده می کنیم، و اخیراً نیز، هزینه اکثر پروژه های بزرگ کشورهای پیشرفته صنعتی و مادی معاصرریال با استثمار و چپاول سرمایه های کشورهای ضعیف تامین می گردد.
و...
هنر قلم زنی و چگونگی انجام آن
34 صفحه در قالب word
تاریخچه:
درباره اینکه هنر مدرن دقیقاً از چه زمانی آغاز میشود و کدام اثر هنری، سبک هنری، جنبش هنری یا حتی گفتمان هنری را میتوانیم در توالی زمانی تاریخ هنر، نقطه شروع هنر مدرن بدانیم، اختلافنظرهایی میان مورخان و پژوهشگران هنر وجود دارد. برخی هنر مدرن را حدوداً هنر قرن بیستم میدانند و سال 1905، یعنی زمان گشایش نمایشگاه فووها در سالن پاییز در پاریس را نقطه عزیمت خود قرار میدهند. برخی دیگر، از جمله کریستوفر ویتکومب، پژوهشگر آمریکایی هنر، معتقدند که هنر مدرن در دهه 1860 با نمایش تابلوی ناهار در سبزهزار اثر ادوارد مانه در سالن مردودهای پاریس آغاز میشود و حدوداً تا دهه 1970 ادامه مییابد.
اصطلاح هنر مدرن در پیشینه تاریخنگاری هنر در قرون گذشته نیز به کرات به کار رفته است و کاربردش در قرن بیستم به هیچوجه تازگی ندارد. چنینو چنینی (حدود 1370-1440) نقاش فلورانسی در اثری با عنوان کتاب هنر که در 1437 تألیف کرده است توضیح میدهد که جوتو چگونه نقاشی را «مدرن» ساخته است. جورجو وازاری (1511-1574) نقاش، معمار و تاریخنگار ایتالیایی هنر در 1550 کتابی را با عنوان زندگی هنرمندان تألیف کرد که تا به امروز به عنوان یکی از معتبرترین منابع اطلاعاتی درباره هنر و هنرمندان دوره رنسانس، مورد رجوع قرار گرفته است. وازاری نیز در این کتاب هنر عصر خویش را هنر «مدرن» میخواند. او در این کتاب مهم، که در واقع الگو و سرمشق بسیاری از مورخان هنر و خاطرهنویسان دورههای بعد قرار گرفته است، بر این اندیشه تکیه میکند که هنر دارای ماهیت تکامل یابنده است و هنرمندان نسلهای متوالی از دستاوردهای پیشنیان خود بهره میگیرند و سیر تکاملی هنر را دنبال میکنند. همچنین بد نیست که بدانیم معیار هنر راستین در نگاه وازاری، تقلید مخلصانه و شورمندانه طبیعت است که باید با مهارت دستان هنرمند و قالب آرمانی (یا فرم ایدهآل)ی که پیشاپیش در ذهن او شکل گرفته است به تحقق درآید.
آنچه را که وازاری معیار هنر راستین میداند بازتابنده دیدگاه مسلط در فضای هنری رنسانس است. این معیار در دورههای بعد نیز همچنان اعتبار خود را حفظ میکند و در قرن هجدهم، اساس نظریهپردازیهای نوین فلسفی درباره چیستی هنر و به تبع آن، تعریف هنر واقع میشود. شارل باتو، روحانی و متفکر فرانسوی، در 1746 مقاله مهم و دورانسازی را با عنوان هنرهای زیبا تحویل شده به اصلی واحد به رشته تحریر درمیآورد و «نظام مدرن هنرها» را براساس همان اصل واحد تدوین میکند. این اصل واحد یا مشترک هنرهای زیبا چیزی جز «تقلید از طبیعت زیبا» نیست. نظریه تقلید طبیعت یا بازنمایی واقعیت قابل شناخت تا آغاز نیمه دوم قرن نوزدهم نافذیت خود را حفظ میکند و تا آن زمان همچون گفتمانی مسلط بر همه جنبشهای هنر بصری سایهافکن است.
تحولات بزرگی که در نیمه دوم قرن نوزدهم در سه حوزه فناوری (از جمله اختراع و تکامل صنعت و هنر عکاسی از 1839 به بعد و تکامل سیستمهای ارتباطی) علم و فلسفه، و نیز اقتصاد و سیاست صورت میگیرند عمیقاً جهانبینی هنرمندان را تحت تأثیر قرار میدهند. این تحولات هم وضعیت مادی هنرمندان را دگرگون میسازند و هم بر ارزشها و آرمانهای معنوی آنها تأثیر میگذارند. نظام جدید ترویج، عرضه و فروش آثار هنری، آزادی نویافتهای را برای هنرمندان به ارمغان میآورد. هنرمندان اکنون بعد از قرنها وابستگی به حامیان از جمله پادشاهان، شهریاران، پاپها و اسقفان و اشراف هنردوست و هنرپرور، خود را آزاد احساس میکنند وبر پای خود میایستند. ولی آزادی همیشه با مسئولیت ملازمه دارد. هنرمند در این روزگار دیگر آن هنرمندی نیست که در قصرهای مدیچی، فیلیپ، چارلز و لویی به سر برد و یا به ولینعمتان خود در کلیسا و نهادهای حکومتی تکیه کند و به زعم جورجو وازاری، با بهرهگیری از دستاوردهای اسلاف خود، سیر تکاملی هنر را پی بگیرد و با مهارت هر چه بیشتر «طبیعت زیبا» را تقلید کند. هنرمند اکنون باید با آگاهیها و آزادیهای نویافته خویش، زیست بوم خود را از نو بنگرد، باطن خویش را بکاود و کاشف افقهای نوینی در عرصه برونی حیات باشد. در چنین فضایی، هنرمند نه تنها به جست و جو و ابتکار مضامین بدیع و یافتن نکتههای نغز در لایههای مغفول زندگی فردی و اجتماعی میپردازد بلکه عمیقاً خود را نیازمند جستن و پروراندن زبان و بیان و قالبی نو احساس میکند.
بنابراین هنرمند، به ویژه هنرمند تجسمی، میبایست خود را از قید سنتهای ریشهدار و آیینهای قوام گرفته هنر کلاسیک و آکادمیک رها میساخت و معیارها و هنجارهای آن را به چالش میگرفت. چه گفتن و چگونه گفتن، هر دو میبایست نو میشدند. این چرخش گفتمانی، هر چند حاصل تحولات کلان نیمه دوم قرن نوزدهم در حوزههای فلسفه و علم و فناوری، اقتصاد و سیاست، و روابط اجتماعی بود، شخصیتهایی به طور اخص در میان خود هنرمندان و خارج از جامعه هنری در زمینهسازی و شکلگیری آن، نقشی برجسته داشتهاند. نیچه، کروچه، برگسون، داستایوسکی، اسکار وایلد، والتر پیتر، گویا، کوربه، ترنر، رودن و بالاخره فروید از جمله این بزرگانند. البته ناگفته نگذارم که کلمنت گرینبرگ، منتقد نامدار آمریکایی، ریشه هنر مدرن را در فلسفه کانت و به طور اخص در نقد سوم او میجوید و آن را شالوده اصلی آموزههایی چون اصالت زیباشناسی، هنر برای هنر و خودمختاری هنر و جز اینها میداند.
اینکه دهه 1860 یا نخستین دهه قرن بیستم را زمان شروع تاریخ هنر مدرن بدانیم، یا به طور مشخصتر، امپرسیونیسم و پست امپرسیونیسم را هنر مدرن به شمار آوریم یا آنها را زمینهساز هنر مدرن محسوب کنیم، در ادامه این بحث مقدماتی ما تأثیر چندانی نخواهد داشت. در موارد بسیاری تعیین مقاطع تاریخی شروع و پایان جنبشهای هنری بیشتر براساس ملاحظات کاربردی و یا آموزشی صورت میگیرد تا معیارهای زیباشناختی. مثلاً وزارت فرهنگ فرانسه در تقسیم وظایف موزههای عمده پاریس مقرر کرده است که آثار هنر نقاشی و مجسمهسازی تا پایان دوره کلاسیک (به مفهوم گسترده آن) یعنی پایان نیمه اول قرن نوزدهم در موزه لوور، آثار امپرسیونیست و پستامپرسیونیست مربوط به نیمه دوم قرن نوزدهم در موزه دورسه، و هنر مدرن یعنی آثار پدید آمده از 1905 تا زمان حاضر در موزه مرکز ژرژپمپیدو و موزه شهر پاریس نگهداری شوند. نوربرت لینتون، نیز حدوداً همین ترتیب را دنبال کرده است، یعنی ضمن اشاره به نام نقاشانی همچنین داوید، کانستبل، ترنر، گویا، انگر و دلاکروا به عنوان پیامآوران هنر مدرن، نگاهی اجتمالی به کار نقاشانی چون مونه، سزان، گوگن، ونگوگ، سورا، هدلر و مجسمهسازی چون رودن میافکند و سپس بحث خود را به طور مبسوط با نقاشانی چون ماتیس، رئو، ولامنک و کیرشنر و دیگران که آثارشان را بعد از سال 1900 یعنی در قرن بیستم آفریدهاند دنبال میکند و چنان که پیداست هنر مدرن را حدوداً همان هنر قرن بیستم به شمار میآورد.
ولی ویژگی مهمی که قرن بیستم را از قرون پیشین ممتاز میکند حجم عظیم تغییرات و تحولاتی است که در این قرن صورت گرفته است. واحدهای زمانی مانند هزاره، قرن و دهه در دورههای مختلف تاریخی، دلالتهای معنایی مختلفی دارند. در سنت تاریخنگاری غرب رایجترین واحد زمانی برای تعیین مقاطع مهم تاریخی، قرن است. با این همه مورخان فرهنگ و تمدن بشر بررسی خود را از دورههایی آغاز میکنند که واحدهای زمانی آنها هزاره است. دوره پارینه سنگی که نخستین آثار هنری شناخته شده طی آن پدید آمده است از حدود چهل هزار سال قبل از میلاد آغاز میشود و تا حدود ده هزار سال قبل از میلاد ادامه مییابد. مجسمه ونوس ویلندورف در اتریش و نقش برجسته ونوس لوسل در فرانسه، ساختشان بین سیهزار تا پانزده هزار سال قبل از میلاد تخمین زده میشود. همچنین تصاویر گاومیش در غار التامیرای اسپانیا و اسب چینی در غار لاسکوی جنوب فرانسه، ترسیم یک حکاکیشان به حدود پانزده هزار تا ده هزار سال قبل از میلاد باز میگردد. دوران میانسنگی از حدود دههزار تا هشتهزار سال قبل از میلاد و دوران نوسنگی از حدود هشتهزار تا چهار هزار سال قبل از میلاد را دربرمیگیرند. هنر باستانی مصر و بینالنهرین از حدود چهار هزار سال قبل از میلاد آغاز میشود و تا حدود هزار سال قبل از میلاد ادامه مییابد. در این دورهها قرن چنان واحد خرد و کوچکی است که در بررسیهای تاریخی نقش چندانی ندارد.
به دوره یونانی که میرسیم واحدهای زمانی از هزار، به قرن کاهش مییابند که دلیل عمده آن، حجم افزوده رخدادها و امکان بیشتر ثبت رخدادهاست. هنر و فرهنگ یونان باستان در دوره زمانی بین 750 تا 480 قبل از میلاد با عنوان آرکائیک (قدیمی یا کهن) شناخته میشود. با این همه دوره زمانی مهمی که به فرهنگ و هنر کلاسیک (یونانی- رومی) معروف است و کوشش فضلا و هنرمندان رنسانس بیش از دو قرن به طول انجامیدهاند. جنبشهای هنری از رنسانس تا قرن بیستم، هر کدام بین حدود یک قرن تا نیم قرن دوام آوردهاند.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
دانلود روش تحقیق بررسی چگونگی تأثیر رضایتمندی شغلی در افزایش بهرهوری کارکنان دفتر مرکزی کمیته امداد امام خمینی (ره) با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 51
بیان مسأله
نیروی انسانی کمیاب ترین و گرانقیمتترین سرمایه هر سازمانی به حساب می آید. نیروی کار مقدم بر سرمایه و مستقل از آن است. داشتن شغل برای تأمین معیشت زندگی از ضروریات زندگی است و امدادگران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. هرچند که انسان در پی رسیدن به شغلی است که آرزوی آن را داشته لکن بسیاری از افراد به شغل موردنظر خود دست نمی یابند و ناگزیر در سایر مشاغل فعالیت می کنند. مدیران نیز بایستی توجه داشته باشند که برخوردی را که با سایر منابع مادی و شیای سازمانی دارند نمی توانند با منابع انسانی داشته باشند زیرا که انسان موجودی با شعور و با احساساتی پیچیده است و اعتقادات و باورها، ارزشها بر عملکردش تأثیرگذار است.
اهداف پژوهش:
شناسایی، مهم ترین عوامل ایجاد کننده رضایت شغلی در بین اعضای جامعه مورد بررسی، ارائه پیشنهادهای مناسب در جهت مدیریت صحیح بر رضایت شغلی در سازمان با توجه به نتایج حاصل از تحقیق.
روش شناسایی پژوهش:
پژوهش حاضر ازنوع کاربردی است وروش آن توصیفی است وبرای جمع آوری اطلاعات ازابزارپرسشنامه استفاده شده است.
جامعه آماری و نمونه گیری:
جامعه آماری، کارکنان معاونت نیروی انسانی کمیته امداد امام خمینی دفترمرکزی است که تعداد آنها حدودا 150نفرمی باشد.
نتیجه گیری وپیشنهادات:
با تأیید سؤالات وفرضیههای تحقیق، نتیجه میگیریم که : میزان حقوق ومزایا، پاداش های پرداختی، برخورداری ازامکانات رفاهی، داشتن وسایل ودسترسی به ملزومات اداری، وضعیت فیزیکی محل کار، ارتباط دوستانه با همکاران، ارتباط آسان با مسؤول مستقیم ومدیران ارشد، رعایت عدالت وبرابری ازسوی مسؤولین ، شرکت دادن درتصمیمات مربوط به واحدشغلی، داشتن امنیت شغلی، گرفتن ترفیع ورسیدن به مقامات بالاتر، معنویت وجذابیت درکار، دستیابی به مهارت وخلاقیت های فردی ورسیدن به رشد فکری، تصمیم گیری راحت وبی دغدغه درانجام وظایف وبهادادن مدیران به تلاشها وکوششهای کارکنان میتواند دررضایت شغلی آنان اهمیت بسزایی داشته باشد.
باتوجه به نتایج تحقیق، میتوان پیشنهادهایی را عنوان کرد که تدابیرو سیاستهای مالی مناسب تربه منظوررفع نیازهای مالی وتصمیمگیری های اساسی درشغل خود وایجاد فضای کاری مناسب ودادن امنیت شغلی را میتوان به عنوان پیشنهادهای این تحقیق عنوان کرد.
چگونگی ارتباطات در داخل سازمانها و مشاوره مدیریت با کارکنان
فصل 1-ارتباط در سازمان
مفهوم ارتباط
ارتباط در لغت به معنی مشارکت در یک نظر و ایجاد رابطه برای انتقال یک خبر به کار رفته است.از اواخر سالهای 1930 وپس از انتشار مقاله ای تحت عنوان(اطلاعات یک مسعله ی اندیشه است)به مرور اندیشمندان درصدد بررسی ارتباطات از طریق ریاضیات برآمدند.
رفته رفته مفهوم ارتباطات به فرایند اطلاعات تبدیل شد.متعاقب این امر(سیبرنتیک)عنوان شد که آن عبارت است از مجموعه تعوریهای مربوط به قانونمند ساختن انتقال و دریافت یک خبر بین انسان و ماشین.
ارتباطات و اطلاعات به عنوان اساس هستی انسانها مطرح شده است.چونکه بدین وسیله مکنونات،خواسته ها،نظرات،از فردی به فردی منتقل و درنتبجه نیازها رفع میشود.
بدین گونه بقای حیات انسانی فراهم میگردد.با توجه به آنچه که بیان شد میتوان گغت که در ایجاد ارتباط ,دو طرف وجود دارد.طرفی که اطلاعات را منتقل میکند و طرفی که اطلاعات را دریافت میدارد و با درک خود,آن را تفسیر میکند و نسبت به آن واکنش نشان میدهد.
ملاحظه میشود که در ارتباط بر اساس داد و ستد داده و ستانده اطلاعات جریانی بین دو یا چند نفر بوسیاه کلام،علامت،اصطلاحات و رمزها در راستای تفهیم یک خبر رسمی یا غیر رسمی برقرار میشود.ارتباطات با اطلاعات تفاوت دارد.
چون ارتباطات برای دریافت اطلاعات،وسیله قرار میگیرد.بطور مثال:
فرادستی با فرودستی ارتباط برقرار میکند،تا اطلاعات یا اخباری را به او منتقل کند،ملاحظه میشود که ارتباطات، وسیله انتقال پیام درسازمان است.تا بدین گونه تغییرات مطلوب در سازمان بوجود آید.
ارتباطات در سازمانهابه صورت اجباری و تمایلی بوجود می اید.در ایجاد نوع اول،فرهنگ سازمانی و در ایجاد نوع دوم،فرهنگ نیروی انسانی دخالت دارد.
ارتباطات به هر صورتی که در سازمان برقرار شود،در ایجاد آنها عواملی دخالت دارد.
عوامل ایجاد ارتباط در سازمانها
هر انسانی قبل از ورود در سازمان با تفاوتهای رفتاری همراه است.حیات سازمانی مرهون انواع ارتباطی است که در ایجاد آن دخالت دارد. این ارتباطات در سایه عوامل مختلفی به وجود می آید و عبارتند از:
1-میزان اختیار:
کار مسترک که در سازمان جاری است،از نظر اجرایی و پذیرش مسعولیت و نظارت بر انجام وظیفه،آمریت و ماموریت را در سازمان بوجود می آورد.
این امر نشعت گرفته از میزان اختیاری است که هر فرد در حیطه مسعولیت خود دارد.درنتیجه،سبب ایجاد روابط بین فرادست، فرودست و ارباب رجوع میشود.
2- ترکیب:
کار سازمانی در قلمرو کاری نیاز به ترکیب کار اعضای مختلف دارد. بنابر این جهت ایجاد این ترکیب،کارگزاران باید با هم مرتبط شوند.
ملاحظه میشود که فعالیت سازمانی که در نهایت به محصول،تولید،خدمت و یا به ترتیبی منجر میشود،مرهون ایجاد ارتباط اعضای سهیم در ایجاد آن کارند.
3-هم ارزشی گروهی:
انساها برای رفع نیازهای خود،محتاج به یکدیگرند.هم ارزشه،عامل عمده ای است که انسانهای نیازمند را به یکدیگر پیوند میدهد.
در درون سازمانها،به دور از سلسله مراتب،در اثر مجاورت و مشاهبت کاری،انسانها با ارزشهای مشابه،یکدیگر را پیدا میکنندو در ساعاتفراغت و به دور از محدودیت کاری با هم ،رابطه بر قرارمیکنند.این نوع روابط که جنبه بی ریایی و همزبانی دارد،در تکوین شخصیت انسانی،اهمیت خاص دارد.
چون فرد میتواند براحتی خواسته های خود را بیان کند،خود را بنمایاند،بخواهد و خواسته شود.همزبانی بین انسانهای سازمانی،در قالب هم ارزشی گروهی متجلی میشود که در ایجاد تغییر و تثبیت رفتار فردی موثر واقع میشود.
تعداد صفحات: 35