کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

پایان نامه حقوق - بزهکاری اطفال

اختصاصی از کوشا فایل پایان نامه حقوق - بزهکاری اطفال دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه حقوق - بزهکاری اطفال


پایان نامه حقوق - بزهکاری اطفال

450 ص

امروزه مسأله بزهکاری اطفال و نوجوانان، از جمله مسائل بغرنج اجتماعی است که فکر اکثر دانشمندان را به خود مشغول داشته است. درباره علل افزایش بزهکاری در روزگار کنونی؛ عقاید مختلفی ابراز شده است. پاره ای از محققین ازدیاد جرم و جنایت را در جهان امروز از خصوصیات کنونی جوامع متمدن دانسته و معتقدند که به همان نسبت که بشر به سوی ترقی و تکامل صنعتی و مادی پیش می رود و از معنویت دور می شود، به همان نسبت نیز تبهکاری، قانون شکنی، بزهکاری و ارتکاب اعمال ضد اجتماعی توسعه و گسترش یافته و از سکون و آرامس معنوی در اینگونه اجتماعات کاسته می شود.

بعضی از صاحب نظران نیز افزایش تبهکاری در جوامع کنونی را ناشی از «سستی اعتقادات مذهبی و فتور ایمانی به مبدأ» دانسته چنین استدلال می کنند که بر اثر فروریختن اعتقادات و ضعف اخلاقی در جوامع شهرنشین «وجدان» که پلیس باطنی هر یک از افراد بشری است در اینگونه افراد دچار ضعف گشته و نمی تواند وظیفه اساسی خود را که پایداری از نیکی ها و پیش گیری از بدی هاست، به نحو کامل و شایسته ای به انجام رساند.

بالاخره جمعی دیگر از اندیشمندان به این نتیجه رسیده اند که آنچه طفل بزهکار را به سوی بزهکاری سوق می دهد معلول دو دسته از عوامل جرم زاست : عوامل بزه ای داخلی و عوامل بزه ای خارجی.

عوامل بزه ای داخلی ناشی از ساختمان جسمی و روانی اطفال می باشد از قبیل : عوامل مادرزادی، عوامل ناشی از وراثت، عوامل ناشی از زایمان، ضربه های مغزی، طرز کار ترشحات غدد داخلی، عوامل متعدد روانی از قبیل نوروز، پیسکوز، پریشان روانی و امثال آنها که در پیدایش بزهکاری اطفال و انحرافات آنان مؤثرند.

عوامل بزه ای خارجی که ناشی از عوامل خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی است.(1)

گفتار اول

شکل گیری شخصیت بزهکار

شخصیت یک فرد یک «ساختار ایستایی»داده شده در آن لحظه است که شخص مورد آزمون، مرتکب جرم شده است، به عکس «ساختار پویا» است که تدریجاً در طی دوران شکل گیری شخصیت بوجود آمده و تا حدود 25 سالگی، و از آن پس تحت نفوذ عوامل گوناگون تحول آن تداوم می یابد.

*دکترین فلسفی مادرزادی بودن یا ناپایداری زمینه اگرچه این نکته حقیقت دارد که امروزه دیگر جرم شناسان پدیده مادرزادی بودن بزهکاری باور ندارند، مع ذلک بعضی چنین اندیشیده اند که بر اثر عوامل گوناگون، زمینه خیلی سست تر و ناپایدار می شود و بدین سان آستانه بزهکاری را به نحوی مستقیم پاین می آورند و شخص را در برابر تأثیرات جرم زای محیط در شکل گیری و تحول شخصیت او حساس تر می سازند و از آنجا اهمیت مفهوم «زمینه» در جرم شناسی آشکار می شود.

مفهوم زمینه در شرایط زیست – روانی برای فعالیت بزهکار خلاصه می شود.

این مفهوم مخصوصا متضمن خصائص ارثی و مادرزادی فرد است، هم چنین تغییراتی را در بر می گیرد که در طول زندگی به وسیله ارگانیسم تحت تأثیرات بدنی یا روانی متحمل می شود.

در حوزه زیست شناسی ادعا می شود اولا میان وراثت کروموزومی، نژاد، شرایط بهداشتی قبل و بعد از تولد، جنس، سن و ارتکاب جرم رابطه وجود دارد و مجرم از نظر جسمانی از فرد طبیعی عقب افتاده تر است و ثانیا تمایل به ارتکاب جرم و قانون شکنی به ان قسمت مغز مربوط است که نیازهای عاطفی، برنامه ریزی، تصمیم گیری، توجیه و تعدیل ها و نیروی انگیزه را کنترل می کند. اضافه بر این در مغز افراد متمایل به جرم در قسمت زیست خشونت نوعی ماده شیمیایی محرک به شکل فعال تر ملاحظه می شود و به علاوه تفاوت هایی نیز در قسمت فوق چشمی مغز انان مشهود است که در قسمت تنظیم رفتار مؤثر می افتد.(2)

هر فرد دارای خصوصیات بیولوژیکی ویژه ای است. بعضی از این خصوصیات با افراد دیگر همنوع فرد مشترک هستند که شاید بتوان تکامل و بقای آنها را به عنوان جزئی از گنجینه رفتاری انسان ها از ارزش انها در حفظ و بقای آنها را به عنوان جزئی از گنیجینه رفتاری انسان ها از ارزش آنها در حفظ و بقای آنها را به عنوان جزئی از گنجینه رفتاری انسان ها از ارزش آنها در حفظ و بقای نوع ناشی دانست.

بازتاب های ساده، پرهیز از محرک های دردناک و گریز از خظر نمونه هایی از این رفتارهای ژنوتیپی هستند که عمدتا از موهبت ذاتی و ارثی سرچشمه می گیرند. خصوصیات دیگری از قبیل آستانه تحمل درد، حساسیت اتونومیک، شیوه رفتار به نظر می رسد بیشتر جنبه هایی از فردیت فنوتیپی شخص هستند. بسیاری از خصویات فرد احتمالا از هنگام تولد با او هستند و می توان آنها را به عنوان نتیجه ترکیب ژن های رسیده از پدر و مادر و ارثی دانست. جز در مورد همشکلان یکسان، هر فرد از لحاظ ترکیب دقیق خصوصیات ارثی با افراد دیگر فرق دارد و محققان رفتار باید این تفاوت های فردی را در نظر داشته باشند. اگرچه علم توارث در سال های اخیز پیشرفت زیادی کرده است، ما هنوز به اندازه کافی در این زمینه اطلاعات نداریم تا بتوانیم بین عوامل ژنوتیپی (ناشی از وراثت) و فنوتیپی (ناشی از محیط) کاملا فرق بگذاریم.

به علت این نقص معلومات، تمام جنبه های رفتاری که ظاهراً از بدو تولد با فرد هستند به عنوان عوامل سرشتی نام برده می شوند. در این مرحله از تاریخ ما قدرت آن را نداریم که عوامل سرشتی را قبل از بروز آنها تحت نفوذ درآوریم. اگرچه تا حدودی می توانیم بعدا بعضی از آنها را تغییر داده و تحت کنترل ارادی خود درآموریم. به این ترتیب، یک فرد می تواند یاد بگیرد که بر خلاف تمایلات سرشتی خود در مقابل محرک های دردناک یا حاکی از خطر عکس العمل مثبت نشان دهد، میزان تحمل خود را در برابر درد افزایش دهد، یا پاسخ های خودکاری از قبیل ضربان قلب و فشار خون خود را تغییر دهد.(3)

به بیان دیگر که با زبان ژنتیک گفتگو می شود و به ژن غالب و بارز از یک سو و ژن مغلوب و نهفته از دیگر سو توجه می شود، بزهکاری اکتسابی و ثمره فاسد جامعه و معاشرت با اشخاص ناباب و بدان جلوه گر شده است. آنچه استنباط می شود که اگر بشر به حال خود رها می شد احتمالا در جبر بیولوژیکی و روانی با خسران کاری خود به پرتگاه سقوط و انحطاط و زوال می افتاد. فلسفه تشریع برای رهایی انسان از جبر جنائی و اعتلای به مقام حریت و انسانیت است.

چزار لمبروز در سال 1876 در کتاب معروف خود «مرد جنایتکار» وجود «جانیان مادرزادی» را پذیرفته است که حیات این گروه از تبهکاران از راه وراثت وقف بر جنایت است. این دسته از جنایتکاران در مسیر «تکامل انواع» متوقف مانده اند و همانگونه که چارلز داروین بیان داشته : جنایتکاران مادزادی نمایشگر قدیمی ترین انواعی هستند که در مسیر تکامل آنان انسان های به هنجار پدید آمده اند. لومبروزو، از دیگر سو خصوصیات مربوط به سیماشناسی و روانی جنایتکاران را با افراد وحشی که در مقایسه با انسان های متمدن از مسیر تکامل بر کنار مانده اند مقایسه می کرد و اوصاف مشترک آنان : حرکات غیرعادی و ناگهانی، خشونت و سفاکی، فقدان عواطف لطیف را برمی شمرد و معتقد بود که وراثت در تبهکاری سهمی قاطع دارد و بر اساس پندار او، نه فقط سرنوشت بعضی از آدمیان، بلکه این سرنوشت نامیمون یک میراث تحمیلی و انتقال خصائصی است که به هنگام ولادت از والدین خود به همراه آورده اند و آنان را به کیفر قراردادی متعاقب ساخته است.


دانلود با لینک مستقیم

بزهکاری

اختصاصی از کوشا فایل بزهکاری دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

بزهکاری


بزهکاری

165ص

بزهکاری و علل و انگیزه های آن ، از جمله مشکلات اجتماعی است که از دیرباز چشم تیزبین و ذهن روشن محققین و دانشمندان از آن به دور نبوده است . مطالعة پژوهشهای متخصصان علوم انسانی در طی دو سه قرن گذشته نشان می دهد که عده زیادی از آنان همواره وقت خود را مصروف این مهم کرده اند ،تا شاید کشف علل بزهکاری و از میان برداشت عوامل موثردر پیدایش آن راه گشایی در جهت رفع این آفت اجتماعی باشند. افزایش میزان تبهکاری و بزهکاری از نیم قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم وپس از دو جنگ بین الملل اول و دوم ،که منجر به متلاشی شدن خانواده ها وسرگردانی کودکان گردید، مورد بحث محافل بین الملل قرار گرفت. در سال 1984 در اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه های سایر سازمانهای بین المللی لزوم توجه به حقوق اساسی و ارزشهای بشری و حفظ حقوق اساسی و ارزشهای بشری وحفظ حقوق حقه کودکان منظور گردید و به رسمیت شناخته شد.

بزهکاری نوجوانان یکی از انواع ناسازگاری زیستی روانی اجتماعی است و چنانکه لاوری میگوید،

سلوک رفتاری که خود شخص را ارضاء نماید ولی مورد پسند جامعه نباشد سلوک دشوار یا بزهکاری و حتی در برخی موارد جنایت نامیده می شود . صرف نظر از قوانین تدوین شده برای این پدیده، بزهکار دیگر به عنوان یک فرد ضد اجتماعی که برای مصالح اجتماع باید مجازات شود شناخته نمی شود، بلکه جوانی است مبتلا به اختلال در رشد شخصیت که بزه وی نیز با توجه به الگوی شخصیتی و تاثیرات خانواده و رفتار و موازین آنها و شرایتی که جرم اتفاق افتاده است ارزشیابی می شود. بطور کلی، عقاید گوناگونی در مورد افزایش بزهکاری ذکر شده است.

کانگر (1983) ازدیاد جرم و جنایت و تشکیل باندهای بزهکاری را توسط نوجوانان از اختصاصات جوامع کنونی دانسته و معتقد است که تحرک جامعه امروزی از قبیل صنعتی شدن کشورها، ازدیاد مهاجرت، نفوذ فرهنگهای مختلف در یکدیگر ،ازدیاد مشکلات اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر، فقدان اعتقادات مذهبی و اخلاقیات، منازعات خانوادگی، وغیره انگیزهای برونی و درونی نوجوانان را در ارتکاب بزه تشکیل می دهد.

تحقیقات و آمارها روشنگر رو به گسترش نهادن بزهکاری نوجوانان در اکثر جوامع می باشد. طبق گزارش موسسه تحقیق جرم و جنایت آمریکا(1987)، 90 درصد از نوجوانان آمریکایی حداقل یکبار مرتکب بزهکاری شده اند. همچنین آمار منتشره در سال 1984 در ایالت متحده آمریکا نشان می دهد که 50000 نوجوان به جرم ارتکاب بزهکاری در کانون اصلاح و تربیتی نگهداری می شده اند (پاپالیا و الدز، 1985 ، صفحه 617 ).

گزارش دیگری در همین زمینه نشان می دهد که خشونت و تبهکاری در جامعه آمریکا به طرز روزافزونی رو به گسترش نهاده است. به عنوان مثال در سال 1980 میزان جنایت در حدود 148 درصد و شامل بیشتر از 11 تا 13 درصد کل جمعیت آمریکا بوده است، گزارش دیگری از موسسه تحقیق جرم و جنایت در آمریکا نشانگر این مهم بوده است که بین سالهای 1989ـ1980 میزان جنایت 69% ، تجاوزات جنسی 116 درصد. وبالاخره مشاجرات توام با خشونت 102 درصد نسبت به سالهای قبل افزایش داشته است. این آمار بخصوص در مورد بزهکاری نوجوانان هشدار دهنده بوده، و نشان داده است که بین سالهای 1967ـ1958 در حدود 300 درصد سرقت توسط نوجوانان انجام گرفته است. ضمنا با آمار فوق باید 40% تبهکاری و بزهکاریهای گزارش نشده را نیز اضافه کرد . بطور نسبی بغیر از اتحاد جماهیر شوروی ، سایر کشورهای اروپای غربی آمار مشابهی در این زمینه داشته اند . از کشورهای اروپای شرقی آمار دقیقی در زمینه بزهکاری نوجوانان در دست نیست و به نظر می رسد بزهکاری نوجوانان یا بسیار محدود بوده، و یا با معانی دیگری تعبیر شده است(دی فلوئر و دیگران، 1987 ،صفحه 78).

2ـ بیان مساله :

هرگاه صحبت از بزهکار یا ناسازگاری جوانان و نوجوانان یا اجتماع می شود بلافاصله این فکر به خاطر خطور می کند که از چه راه و با چه وسایلی می توان اعمال ضد اجتماعی و نابهنجار این گونه افراد را پیشگیری و یا کنترل نمود؟

امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا، طرق و وسایل خاصی برای این مسئله حاد اجتماعی در نظر گرفته اند که یکی از آنها تربیت مجدد اطفال و نوجوانان در کانونهای اصلاح و تربیت است . ولی باید توجه داشت برای اینکه بتوانیم نوای جوانی را، که در داخل خانواده خود به خوبی تربیت نشده و بر اثر عدم هماهنگی جامعه خویش به صورت یک فرد بزهکار قانون شکن و ضد اجتماع در آمده است مجددا تربیت نموده وبا اصول و موازین حاکم بر اجتماع تطبیق دهیم می بایستی علاوه بر وجود وسایل و تجهیزات لازم ، وقت و فرصت کافی نیز برای این کار در اختیار داشته باشیم که خود دلیلی بر ارائه خدمات آموزشی در محله های بزهکار خیز است .

امروزه این مطلب مسلم است که جوان یا نوجوانی که به سرقت و جیب بری و قاچاق مواد مخدر و نظایر این گونه اعمال ضد اجتماعی عادت کرده است به صرف توقف سه ماه یا شش ماهه در کانون اصلاح و تربیت تغییر روش نخواهد داد و هرگاه از زندان و یا کانون اصلاح و تربیت آزاد شود مجددا چون حرفه و کار شرافتمندانه نمی داند و ترک عادات قدیمی برایش مشکل است به محیط سابق و زندگی فساد آمیز خود مراجعت خواهد کرد .

بنابراین متفکرین و متخصصین اجتماعات غربی با ابداع و استقرار سیستم صدور حکم محکومیت به مدت نا معین مسئله اصلاح و تربیت و نوجوانان را به نحو مطلوب حل کرده و به موازات آن با تشکیل سازمانهای اختصاصی وابسته به دادگاههای اطفال برای استقرار یک نظم نوین در زندگی بی بندوبار نوجوانان بزهکار و ناسازگار راه حل های جدیدی یافته و بدین گونه از فشار بار دادگاه های اطفال نیز به نحو محسوسی کاسته و تعداد پرونده های ناشی از ارتکاب جرم جوانان بزهکار را بطور چشمگیر تقلیل داده اند .

در کشورهای غربی معمولا در جوار دادگاههای اطفال ، موسسات خاصی وجود دارد (کانون اصلاح و تربیت) که عهده دار تربیت اطفال بی سرپرست بوده و قاضی اطفال این گونه کودکان را به آن موسسات تحویل می دهد . تجربه نشان داده است که تشدید مجازاتها از تعداد قرون وسطائی نتوانسته عامل لازم و کافی برای پیشگیری و اجتناب از ارتکاب جرم و تکرار آنها باشد ولی آموزش توسط نهادهای مختلف شهری بر اساس نیازهای خاصی آن محیط ها توانسته نگرش اعضای آن جامعه خاص را تغییر دهد .

بنابراین باید بدنبال روشهای آموزشی و فرآیندهای آگاهی رسانی که موجب جلوگیری از وقوع جرائم می شود، و از راه کشف آن علل که بیشتر از فساد محیط یا از عکس العملهای احساسات و تمایلات ناآگاه مجرم سرچشمه می گیرد ، از وقوع حوادث ناهنجار و جرائم کاست و شخصیتهای معلول و حادثه جو را از بسیاری کارها که سبب اتفاق جرمها می شود منع کرد .

جامعه شناسی کیفری با اندیشه های نو ، افکار جدید و ارزندهای که مربوط به اعاده حیثیت افراد است ، می کوشد تا واقعیت را بصورتی که باید جلوه گر سازد و بی عدالتیهایی را که تا کنون رواج داشته است و باز هم ادامه دارد به وجهی شایسته آشکار نماید .

علم جامعه شناسی کیفری اثبات می کند که بزهکاران حیوانی وحشی نیستند که باید کشته بشوند، میکروب به شماره نمی آیند که باید در نابودیشان کوشید ، زشت و پلید و نابکار و غیر قابل اصلاح نمی باشند که به دیار نیستی رهسپار گردند . بلکه انسانند و می توانند مانند سایرین دارای اندیشه های عالی و منشها و اخلاقیات شایسته باشند و حتی در زمره بهترین انسانها در آیند به همین جهت ریشارد می نویسد :

که فراموش شده است که بزهکاران میکروب نیستند بلکه انسانند و جرم تنها عیب برخی از افراد استثنایی نیست ، بلکه تهدیدی است اخلاقی که بر رفتار همه مردم ، سنگینی خود را تحمیل می کند .

امروزه به خوبی به ثبوت رسیده است که خشونت و اجرای مکافات باعث ستیزه گری بیشتر بزهکاران می شود و هیچگاه و در هیچ زمانی و مکانی خشونت وسیله ارشاد و اصلاح نیست ، بلکه با آ موزش و آگاهی انسانی به اعضای جامعه می توان پیشگیری یا علاج واقعه قبل از وقوع را انجام داد.

ژرژ ویدال بوسیله آمارهایی که از بزهکاران در فرانسه بدست آورد ، اثبات کرد که رقم جرائم در این کشور و پس از اجرای کیفرهای بسیار سنگین افزایش یافت در حالیکه پس از آموزش های خاص مشروط بطور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا کرد وبه همین جهت الن کی استاد تعلیم و تربیت در مورد سیاست کیفری صحیح می نویسد :

نرمش و ملایمت در جلسات آموزش به مراتب با ارزش تر از خشونت و شدت عمل است .

سوالات پروژه حاضر عبارتند از :

آیا بین ویژگی های فردی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های اخلاقی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های خانوادگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های مذهبی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های اقتصادی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های فرهنگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های اجتماعی نوجوانان وبزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود پایان نامه بزهکاری و علل و انگیزه های آن

اختصاصی از کوشا فایل دانلود پایان نامه بزهکاری و علل و انگیزه های آن دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه بزهکاری و علل و انگیزه های آن


دانلود پایان نامه بزهکاری و علل و انگیزه های آن

بزهکاری و علل و انگیزه های آن

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:194

فهرست مطالب :

۱ـ مقدمه. ۱

۲ـ بیان مساله : ۴

سوالات پروژه حاضر عبارتند از : ۷

۳ـ اهمیت مسأله : ۸

هدفهای مطالعه : ۱۲

تعریف بزهکاری: ۱۵

تعریف بزه قبل از شروع تحقیقات علمی : ۱۷

آغاز تحقیقات علمی : ۱۸

طبقه بندی بزهکاران از نظر تیپ بدنی و قیافه : ۱۹

انواع جرمهای ارتکابی: ۲۰

تفاوتهای جنسیتی درآسیب پذیری در برابر فشار : ۲۰

تاریخچه بزهکاری : ۲۱

علل و عوامل مؤثر در بزهکاری : ۲۴

عوامل ذاتی غیر ارثی: ۲۹

الفـ ـ عوامل مربوط به دوران حاملگی: ۲۹

۱ـ سن مادر: ۳۰

۲ـ سوء تغذیه: ۳۰

۳ـ تأثیر داروهای شیمیایی: ۳۰

۴ـ تأثیر الکل و مواد مخدر: ۳۰

۵ـ بیماریهای مادر در دوران بارداری: ۳۱

۶ ـ حالت هیجانی ـ عاطفی مادر: ۳۲

۷ـ تأثیر تشعشعات رادیو اکتیو: ۳۲

ب ) عوامل مربوط به دوران زایمان: ۳۳

اختلالات روانی: ۳۳

عوامل درونی: ۳۳

۱ـ اهمیت خانواده: ۳۶

الف ـ نقش خانواده در رابطه با دروغگویی: ۳۷

ب ـ اثرات احساس حقارت  در  ایجاد اعمال بزهکارانه: ۳۹

ج ـ محبت والدین: ۴۰

جو عاطفی خانواده : ۴۱

۲- وظیفه مدرسه از نظر بهداشت روانی : ۴۲

۳- تاُثیر عامل اقتصادی در بوجود آمدن بزهکاران : ۴۳

الف ) رابطه جنگ و جرم : ۴۴

ب)رابطه فقر و جرم : ۴۵

۳ـ رابطه سینما و مطبوعات با جرم: ۴۶

۴ـ بیکاری و بی ثمر بودن: ۴۶

۵ـ تأثیر عوامل طبیعی وجغرافیایی در بزهکاری: ۴۷

۶ ـ  تأثیر عوامل مربوط به محیط خارجی: ۴۹

۷ـ عوامل مربوط به محیط انتخاب: ۴۹

۸ـ عوامل مربوط به سازمانهای کیفری و زندانها: ۴۹

۹ ـ عامل پس افتادگی فرهنگی وپیشرفت تکنولوژی: ۵۰

۱۰ـ شهر نشینی: ۵۰

۱۰ـ  تراکم و افزایش جمعیت: ۵۰

۱۱ـ نقش تربیت در بزهکاری کودک: ۵۰

عوامل زیستی: ۵۲

۱- تعریف وراثت: ۵۲

الف- عوامل مؤثر فیزیولوژی: ۵۲

ب- سلامت جسم و اثر آن در بزهکاری: ۵۳

۲- جنس و نژاد: ۵۳

۳-سرنوشت و اغتشاشات روانی: ۵۳

۴-تأثیر عامل زیست شناسی در بزهکاری: ۵۴

۵-محرکات و علل روانی و جسمی و تأثیر آن در رفتار مجرمانه: ۵۴

۶- کیفیت ساختمان طبیعی بدن در رفتار بزهکارانه: ۵۶

۷- آثار حمل و ولادت: ۵۷

۸- تأثیر الکل و مواد مخدر در بزهکاری: ۵۷

۹- تأثیر روان پزشکی: ۵۸

نقش بیماری ها و اختلالات روانی در رابطه با بزهکاری: ۶۵

عقب ماندگی: ۶۵

روان پریشی: ۶۶

اسکیزوفرنیا: ۶۷

پارانویا: ۶۷

مانی: ۶۷

صرع: ۶۸

پسیکوپاتیک(روان و تجورها): ۶۸

نقش روان شناسی در شناسایی بزهکاران: ۶۸

روان کاوان: ۷۰

شیوه های تبیین روانی: ۷۲

نقش شخصیت در شناسایی مجرمین: ۷۳

اختصاصات بزهکاریهای اطفال و نوجوانان: ۸۰

بزه های گروهی: ۸۱

بزه های پنهان: ۸۲

نظریاتی چند راجع به بزهکاری: ۸۴

موروثی بودن ( نارسائی کروموزومی): ۸۴

۲- ارضاء نشدن آرزوهای منطقی فرد: ۸۵

۳- احساس گناه: ۸۵

۴- نیاز به محبت: ۸۵

۵-جستجو برای هویت: ۸۷

۶-تضاد فرهنگی و دورشدن از ارزشهای فرهنگی سنتی: ۸۸

۷-یاد گیری اجتماعی: ۸۸

۸-جامعه شناسی: ۸۹

۹-اضطرابهای بلوغ: ۸۹

۱۰-عوامل مربوط به شخصیت و منش: ۹۱

۱۱-عوامل مربوط به عدم رشد عاطفی: ۹۱

۱۲-روابط مادر و فرزند: ۹۱

۱۳-چند عاملی بودن: ۹۲

۱۴-دنیای بیرون: ۹۲

۱۵-الگوی قدرت مردانگی: ۹۲

۱۶-وراثت: ۹۳

۱۷-مادران شاغل: ۹۴

۱۸-متارکه: ۹۴

پیشینه های تحقیق : ۹۶

نقش مدارس : ۱۱۲

نقش خانواده : ۱۱۵

نقش کار : ۱۱۸

نقش پلیس : ۱۱۹

۱ – روش تحقیق : ۱۲۳

۲- منابع داده ها : ۱۲۴

۳-روشهای جمع آوری داده ها : ۱۲۵

۴- توصیف ابزارها و وسایل جمع آوری داده ها : ۱۲۵

ارائه داده ها و تحلیل آنها ۱۲۶

۱ـ بیان مجدد مسئله : ۱۴۸

۲ ـ توضیح روشهای بکار برده شده : ۱۵۰

۳- یافته های اصلی نتیجه ها: ۱۵۱

فهرست منابع. ۱۶۱

چکیده :

بزهکاری و علل و انگیزه های آن ، از جمله مشکلات اجتماعی است که از دیرباز چشم تیزبین و ذهن روشن محققین و دانشمندان از آن به دور نبوده است . مطالعة پژوهشهای متخصصان علوم انسانی در طی دو سه قرن گذشته نشان می دهد که عده زیادی از آنان همواره وقت خود را مصروف این مهم کرده اند ،تا شاید کشف علل بزهکاری و از میان برداشت عوامل موثردر پیدایش آن راه گشایی در جهت رفع این آفت اجتماعی باشند. افزایش میزان تبهکاری و بزهکاری از نیم قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم وپس از دو جنگ بین الملل اول و دوم ،که منجر به متلاشی شدن خانواده ها وسرگردانی کودکان گردید، مورد بحث محافل بین الملل قرار گرفت. در سال 1984 در اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه های سایر سازمانهای بین المللی لزوم توجه به حقوق اساسی و ارزشهای بشری و حفظ حقوق اساسی و ارزشهای بشری وحفظ حقوق حقه کودکان منظور گردید و به رسمیت شناخته شد.

بزهکاری نوجوانان یکی از انواع ناسازگاری زیستی روانی اجتماعی است و چنانکه لاوری میگوید،

سلوک رفتاری که خود شخص را ارضاء نماید ولی مورد پسند جامعه نباشد سلوک دشوار یا بزهکاری و حتی در برخی موارد جنایت نامیده می شود . صرف نظر از قوانین تدوین شده برای این پدیده، بزهکار دیگر به عنوان یک فرد ضد اجتماعی که برای مصالح اجتماع باید مجازات شود شناخته نمی شود، بلکه جوانی است مبتلا به اختلال در رشد شخصیت که بزه وی نیز با توجه به الگوی شخصیتی و تاثیرات خانواده و رفتار و موازین آنها و شرایتی که جرم اتفاق افتاده است ارزشیابی می شود. بطور کلی، عقاید گوناگونی در مورد افزایش بزهکاری ذکر شده است.

کانگر (1983) ازدیاد جرم و جنایت و تشکیل باندهای بزهکاری را توسط نوجوانان از اختصاصات جوامع کنونی دانسته و معتقد است که تحرک جامعه امروزی از قبیل صنعتی شدن کشورها، ازدیاد مهاجرت، نفوذ فرهنگهای مختلف در یکدیگر ،ازدیاد مشکلات اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر، فقدان اعتقادات مذهبی و اخلاقیات، منازعات خانوادگی، وغیره انگیزهای برونی و درونی نوجوانان را در ارتکاب بزه تشکیل می دهد.

تحقیقات و آمارها روشنگر رو به گسترش نهادن بزهکاری نوجوانان در اکثر جوامع می باشد. طبق گزارش موسسه تحقیق جرم و جنایت آمریکا(1987)، 90 درصد از نوجوانان آمریکایی حداقل یکبار مرتکب بزهکاری شده اند. همچنین آمار منتشره در سال 1984 در ایالت متحده آمریکا نشان می دهد که 50000 نوجوان به جرم ارتکاب بزهکاری در کانون اصلاح و تربیتی نگهداری می شده اند (پاپالیا و الدز، 1985 ، صفحه 617 ).

گزارش دیگری در همین زمینه نشان می دهد که خشونت و تبهکاری در جامعه آمریکا به طرز روزافزونی رو به گسترش نهاده است. به عنوان مثال در سال 1980 میزان جنایت در حدود 148 درصد و شامل بیشتر از 11 تا 13 درصد کل جمعیت آمریکا بوده است، گزارش دیگری از موسسه تحقیق جرم و جنایت در آمریکا نشانگر این مهم بوده است که بین سالهای 1989ـ1980 میزان جنایت 69% ، تجاوزات جنسی 116 درصد. وبالاخره مشاجرات توام با خشونت 102 درصد نسبت به سالهای قبل افزایش داشته است. این آمار بخصوص در مورد بزهکاری نوجوانان هشدار دهنده بوده، و نشان داده است که بین سالهای 1967ـ1958 در حدود 300 درصد سرقت توسط نوجوانان انجام گرفته است. ضمنا با آمار فوق باید 40% تبهکاری و بزهکاریهای گزارش نشده را نیز اضافه کرد . بطور نسبی بغیر از اتحاد جماهیر شوروی ، سایر کشورهای اروپای غربی آمار مشابهی در این زمینه داشته اند . از کشورهای اروپای شرقی آمار دقیقی در زمینه بزهکاری نوجوانان در دست نیست و به نظر می رسد بزهکاری نوجوانان یا بسیار محدود بوده، و یا با معانی دیگری تعبیر شده است(دی فلوئر و دیگران، 1987 ،صفحه 78).

2ـ بیان مساله :

هرگاه صحبت از بزهکار یا ناسازگاری جوانان و نوجوانان یا اجتماع می شود بلافاصله این فکر به خاطر خطور می کند که از چه راه و با چه وسایلی می توان اعمال ضد اجتماعی و نابهنجار این گونه افراد را پیشگیری و یا کنترل نمود؟

امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا، طرق و وسایل خاصی برای این مسئله حاد اجتماعی در نظر گرفته اند که یکی از آنها تربیت مجدد اطفال و نوجوانان در کانونهای اصلاح و تربیت است . ولی باید توجه داشت برای اینکه بتوانیم نوای جوانی را، که در داخل خانواده خود به خوبی تربیت نشده و بر اثر عدم هماهنگی جامعه خویش به صورت یک فرد بزهکار قانون شکن و ضد اجتماع در آمده است مجددا تربیت نموده وبا اصول و موازین حاکم بر اجتماع تطبیق دهیم می بایستی علاوه بر وجود وسایل و تجهیزات لازم ، وقت و فرصت کافی نیز برای این کار در اختیار داشته باشیم که خود دلیلی بر ارائه خدمات آموزشی در محله های بزهکار خیز است .

امروزه این مطلب مسلم است که جوان یا نوجوانی که به سرقت و جیب بری و قاچاق مواد مخدر و نظایر این گونه اعمال ضد اجتماعی عادت کرده است به صرف توقف سه ماه یا شش ماهه در کانون اصلاح و تربیت تغییر روش نخواهد داد و هرگاه از زندان و یا کانون اصلاح و تربیت آزاد شود مجددا چون حرفه و کار شرافتمندانه نمی داند و ترک عادات قدیمی برایش مشکل است به محیط سابق و زندگی فساد آمیز خود مراجعت خواهد کرد .

بنابراین متفکرین و متخصصین اجتماعات غربی با ابداع و استقرار سیستم صدور حکم محکومیت به مدت نا معین مسئله اصلاح و تربیت و نوجوانان را به نحو مطلوب حل کرده و به موازات آن با تشکیل سازمانهای اختصاصی وابسته به دادگاههای اطفال برای استقرار یک نظم نوین در زندگی بی بندوبار نوجوانان بزهکار و ناسازگار راه حل های جدیدی یافته و بدین گونه از فشار بار دادگاه های اطفال نیز به نحو محسوسی کاسته و تعداد پرونده های ناشی از ارتکاب جرم جوانان بزهکار را بطور چشمگیر تقلیل داده اند .

در کشورهای غربی معمولا در جوار دادگاههای اطفال ، موسسات خاصی وجود دارد (کانون اصلاح و تربیت) که عهده دار تربیت اطفال بی سرپرست بوده و قاضی اطفال این گونه کودکان را به آن موسسات تحویل می دهد . تجربه نشان داده است که تشدید مجازاتها از تعداد قرون وسطائی نتوانسته عامل لازم و کافی برای پیشگیری و اجتناب از ارتکاب جرم و تکرار آنها باشد ولی آموزش توسط نهادهای مختلف شهری بر اساس نیازهای خاصی آن محیط ها توانسته نگرش اعضای آن جامعه خاص را تغییر دهد .

بنابراین باید بدنبال روشهای آموزشی و فرآیندهای آگاهی رسانی که موجب جلوگیری از وقوع جرائم می شود، و از راه کشف آن علل که بیشتر از فساد محیط یا از عکس العملهای احساسات و تمایلات ناآگاه مجرم سرچشمه می گیرد ، از وقوع حوادث ناهنجار و جرائم کاست و شخصیتهای معلول و حادثه جو را از بسیاری کارها که سبب اتفاق جرمها می شود منع کرد .

جامعه شناسی کیفری با اندیشه های نو ، افکار جدید و ارزندهای که مربوط به اعاده حیثیت افراد است ، می کوشد تا واقعیت را بصورتی که باید جلوه گر سازد و بی عدالتیهایی را که تا کنون رواج داشته است و باز هم ادامه دارد به وجهی شایسته آشکار نماید .

علم جامعه شناسی کیفری اثبات می کند که بزهکاران حیوانی وحشی نیستند که باید کشته بشوند، میکروب به شماره نمی آیند که باید در نابودیشان کوشید ، زشت و پلید و نابکار و غیر قابل اصلاح نمی باشند که به دیار نیستی رهسپار گردند . بلکه انسانند و می توانند مانند سایرین دارای اندیشه های عالی و منشها و اخلاقیات شایسته باشند و حتی در زمره بهترین انسانها در آیند به همین جهت ریشارد می نویسد :

که فراموش شده است که بزهکاران میکروب نیستند بلکه انسانند و جرم تنها عیب برخی از افراد استثنایی نیست ، بلکه تهدیدی است اخلاقی که بر رفتار همه مردم ، سنگینی خود را تحمیل می کند .

امروزه به خوبی به ثبوت رسیده است که خشونت و اجرای مکافات باعث ستیزه گری بیشتر بزهکاران می شود و هیچگاه و در هیچ زمانی و مکانی خشونت وسیله ارشاد و اصلاح نیست ، بلکه با آ موزش و آگاهی انسانی به اعضای جامعه می توان پیشگیری یا علاج واقعه قبل از وقوع را انجام داد.

ژرژ ویدال بوسیله آمارهایی که از بزهکاران در فرانسه بدست آورد ، اثبات کرد که رقم جرائم در این کشور و پس از اجرای کیفرهای بسیار سنگین افزایش یافت در حالیکه پس از آموزش های خاص مشروط بطور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا کرد وبه همین جهت الن کی استاد تعلیم و تربیت در مورد سیاست کیفری صحیح می نویسد :

نرمش و ملایمت در جلسات آموزش به مراتب با ارزش تر از خشونت و شدت عمل است

سوالات پروژه حاضر عبارتند از :

آیا بین ویژگی های فردی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های اخلاقی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های خانوادگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های مذهبی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های اقتصادی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های فرهنگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های اجتماعی نوجوانان وبزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

3ـ اهمیت مسأله :

در ایران طبق گزارشهای آماری ،‌ تا سال 1345 تعداد بسیار کمی از نوجوانان در کانونهای تربیتی نگهداری می شدند . ولی از سال 1356 به بعد سرقت از ناحیه صغار کمتر از 18 سال 65 درصد ،‌ میزان ضرب و جرح و چاقو کشی و قاچاق 45% افزایش داشته است . با توجه به آمارهای منتشر بطور خلاصه می توان گفت که 50% از جرائم نوجوانان ،‌جرا ئمی علیه اشخاص از نوع ضرب و جرح غیر عمدی 45%‌ از نوع منازعه و چاقو کشی و یا ضرب و جرح منتهی عضو بوده است ،‌ و فقط 5% بقیه مربوط به قتل های عمدی می باشد ( صلاحی 1357،صفحه 48و 178) .

اکثر دانش پژوهان رشد و شخصیت نظیر فروید و اریکسون بر این عقیده می باشند که دوران اولیه کودکی دورانی سرنوشت ساز و دوران نوجوانی یک بحران محسوب می شود . بدین جهت است که رعایت بهداشت روان و بررسی بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری نوجوانان می باشد . به موجب آمارهایی که توسط متخصصین امور تربیتی و جرائم اطفال در بلژیک بدست آمده است از تعداد 4221 مجرم صغیر تعداد 1607 نفر آنان یتیم بوده اند که از این عده 406 نفر آنها هم پدر و هم مادر خود را در طفولیت از دست داده اند ،‌ضمناً‌تعداد 1201 کودک منتسب به پدران و مادران این گروه مجرم می باشند ،‌که طبق همان آمار 937 نفر از پدران 264 نفر از مادران این گروه معتاد به مشروب بوده اند . تعداد 546 نفر از این اطفال دارای نامادری و یا نا پدری بوده و تعداد 316 نفر آنان پدران و یا مادران معتاد به مواد مخدر داشته اند . علاوه بر این ،‌ تعداد 228 نفر از اطفال مذکور از ازدواجهای غیر قانونی متولد شده ،‌ یعنی فاقد پدر قانونی بوده اند . ضمناً 189 نفر از کودکان فوق الذکر نیز پدر و مادر مجرم و محبوس داشته اند . و بالاخره تعداد 139 نفر از اطفال بزهکار مورد مطالعه پدر و یا مادرشان قبلا به موجب حکم دادگاه به حبسهای بیش از 3 ماه محکوم شده و بقیه نیز بر اثر سوء‌ معاشرت و عدم تربیت صحیح به ارتکاب جرم دست زده اند برخی یافته ها حاکی از آن است که ، فشارزاهای روانی ـ اجتماعی در قالب رویدادها و تغییرات زندگی ،‌می تواند علت تغییر و دگرگونی عجیب در رفتار نوجوانان و جوانان باشد (هولمز وراهه ،1967 ، ص 116) . قوی ترین و متقاعد ترین شواهد ،‌از مطالعه هایی به دست آمده که در شرایط مختلف ،‌پیامدهای فشارزاها مورد بررسی قرار گرفته اند . شرایط یا رخ دادهای طبیعی یا مصائب وارده (مصیبتها ) رویدادها یا تغییرات شدید شخصی ـ‌ اجتماعی ،‌ از مجموعه منابع بنیادی این مفهوم می باشند ( براهنی و همکاران ،1366ص 268)

ارتباط فشار زاهای شدید که مغایر با تغییرات به هنجار هستند ،‌ جزء‌ شواهدی محسوب می شوند که از لحاظ اولویت بر دیدگاه اختلالهای رفتاری ارجعیت یافته اند . گزارشهای بالینی و نتایج بررسیهای آماری -‌ پژوهشی ،‌ نشان دهنده آن است که عمده ترین تأثیر رویدادها یا تغییرات زندگی این است که کارکرده های روانی اجتماعی شخصی را دچار نقص کرده و پیامد این تجربه ناخوشایند ،‌ رفتار بزهکارانه خواهد بود (‌ پور افکاری ،‌ 1368،ص39 )

مساله بزهکاری نوجوانان و جوانان به طور کلی ،‌ از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است . این مشکلات که قسمت عمده آنها ریشه در خانواده و محیط زندگی دارد ،‌باعث می شود که شخصیت سالم و نوجوان امروز آسیب پذیر و نوجوان فردا ،‌ در آینده به عنوان فردی که دچار اختلالهای روانی – رفتاری است جلوه گر شود (بیلر ،1974،کدیور، 1371،ص96 )

در مطالعه تکوینی نوجوانان مقطع دبیرستان ،‌ وضعیت آموزشگاهی و محیط اجتماعی مربوط به آن عامل اصلی انجام هویتی در مقابل آشفتگی هویتی ،‌ کاربرد یافته است ،‌ نظریه مارشیا که بحث از وجود تعهد و بران در چهار وضعیت مختلف آموزشگاهی از لحاظ ویژگیهای روانی – رفتاری اختصاصی یافته به سطح آموزشگاه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی می نگرد و پیامد این نظر ایجاد طبقات از لحاظ عوامل ایجاد کننده بهداشت روانی دانش آموزان مطرح هستند(سیف،‌1373، ص 116)

اگرچه خانواده می تواند تا حد زیادی نوجوانان و جوانا ن را در ارضای نیازهایش کمک کند ،‌ولی همیشه منابع محیطی و سطوح مختلف طبقات اجتماعی به شیوه ای کاربردی در رشد و سازگاری یا در مقابل ناسازگاری نوجوانان و جوانان و به تصویر کشیدن نشانه های آشفتگی های روانی –رفتاری مؤثر بوده اند. دلیل بزرگ این ادعاء این است که همیشه در برخی از محیطهای زندگی با سطوح اقتصادی و اجتماعی یا پایین تر،‌وضعیتهای اجتماعی ـ اقتصادی حاکم بر آن الگوساز رفتارهای ناسازگارانه بوده و همچنین طبق پژوهش های مشاهده ای سازگاری دارند و پیوسته با نیروهای قضایی و حقوقی درگیر هستند . وضعیت نارسای اقتصادی و اجتماعی خانواده ها (والدین)

گاهی نیازهای اساسی فرزندان راناکام می گذارند و گاهی عوانل مستعد کننده ای که در شخصیت نوجوانان وجود دارند ،‌ مانع سازگاری کافی آنان می شوند . نتیجه مطالعه یابررسی بسیاری از پژوهشهای روانشناسان پرورش موید آن است که سطوح مختلف طبقات اجتماعی ،‌خود تعیین کننده وضعیت اقتصادی نوجوانان و جوانان بوده و این عمل اجتماعی ،‌یعنی نشانه های روان ـ‌رفتاری مشاهده می شو د که دانش آموز برای ارضای نیازهای خود در جهت نادرستی قدم می گذارد ،‌لازم است که هرچه زودتر آنرا مشخص کنیم ،‌هرچه دانش آموز بیشتر به مکانیسمهای دفاعی یا واکنشهای نورتیک (روان رنجورانه ) پناه ببرد ،‌ غیر قابل انعطاف تر می شود و در مقابل تغییر ،‌ بیشتر مقاومت می کند . یکی از بزرگترین مشکلاتی که روانشناسان آموزشگاهی برای متقاعد کردن دانش آموزان مدارس سطح پایین جامعه با آن درگیرند ،‌ تغییر الگو های رفتاری همکلاسان یا همسالان در محیط مدرسه و اصلاح یادگیریهای که به صورت مشاهده ای ،‌ نقش سرمشق را بازی می کنند (جی. ا. جانسون 1967).

برآوردهای بسیار درمورد درصد نوجوانان و جوانانی که در یک فرآیند تغییر رفتار نوعی کاملاً سازگار شده اند و آنهایی که سازگار نیستند وجود دارد . این برآوردها با توجه به معیارها یاملاکهای آشفتگیهای روانی ـ رفتاری و ابزارهای ارزشیابی شخصیت یانیم رخ روانی به دست آمده است و نشان دهنده تفاوت بین شاخصها در محیطهای تحصیلی و زندگی متفاوت می باشند . ولی دو مجموع ارقام ارائه می شود تا شاخص از آنچه در فعالیتهای آموزش براین تغییر رفتار نوجوانا ن و جوانان انتظار می رود داشته باشند . ایران منش و همکارانش (1989)برآورد زیر را بر اساس درجه بندی 800 نوجوان ده جوان که تحت آموزش تغییر رفتار محلی قرار گرفته اند ارائه داده اند :

سازگار کامل :20 %

بدون مشکل مشخص :52%

دارای اختلال رفتاری : 20%

دارای اختلال در سازگاری :8%

سی. ای . اولمن (1982) دریافت که وقتی کارشناسان تغییر رفتار نوجوانان و جوانان به طور مستقل به قضاوت می پردازند ،‌همگی متفق القول اند که حدود 8% نوجوانان پسرها به دخترها،‌ چهار به یک بوده است و رفتار بزهکارانه پسرها به علت ثب قانونی بیشتر از دخترهاست .

آر . جی استنت برآورد کردکه حدود 22%‌ از دانش آموزان دبیرستانی یک ناحیه آموزش و پرورش سطح پایین جامعه که خدمات رایگان دولتی برخوردارند ،‌به طور جدی یامتوسط از نظر اختلالات رفتار بلوکی (بزهکاری) دارای نشانه های آشفتگی شدید یا حتی در برخی از مناطق عمیق هستند .

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله بزهکاری زنان و مسئولیت کیفری مخففه

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله بزهکاری زنان و مسئولیت کیفری مخففه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله بزهکاری زنان و مسئولیت کیفری مخففه


دانلود مقاله بزهکاری زنان و مسئولیت کیفری مخففه

 

 

 

 

 

 

بزهکاری زنان و مسئولیت کیفری مخففه

خش حوادث در رسانه های مختلف اعم از روزنامه ها ، هفته نامه ها ، تلویزیون و ... همیشه از پرطرفدارترین بخش ها محسوب شده و می شود . درباره این گرایش ، علل مختلفی بیان می شود که در اینجا قصد نداریم به کالبد شکافی آن بپردازیم . در اینجا ، در نظر داریم با ذکر خلاصه ای از حوادث مندرج در نشریات ، به وسیله کارشناسان حقوقی به تحلیل آنها بپردازیم تا به این وسیله هم دانشجویان حقوق و هم علاقه مندان مسائل حقوقی و جزایی با چگونگی تشریح حقوقی یک پرونده ( هرچند آنچه در روزنامه ها انعکاس می یابد فاقد جزئیات یک پرونده است ) آشنا شوند.

در بحث مسؤولیت کیفری ، قاعده کلی بر این پایه استوار است که « جنسیت » زن تأثیری در مسؤولیت کیفری او نداشته و حتی سبب تخفیف این نوع مسؤولیت نمی شود .

بنابراین زنان همانند مردان در قبال اعمالی که دارای خصیصه کیفری است ، مسؤول و قابل مجازات شناخته می شوند . این رویکرد در حالی است که اغلب فرهنگ ها در مورد برخی از خصوصیات زنان اتفاق نظر وجود دارد . گفته می شود این نوع خصوصیات ناشی از عوامل جسمانی و یا به نظر برخی و بیشتر معلول تعلیم و تربیت فرهنگ هاست ، به طوری که « زن » تحت شرایط و مقتضیات خاص و انتظارات فرهنگی ، عادتاً واکنش احساسی متناسب با آن اوضاع و احوال و یا انتظارات از خود بروز می دهد و به هر حال پرداختن به این موضوع در حوصله این نوشتار و تخصص نگارنده نیست و اشاره به این موضوع در این مقال و در رابطه با عدم تأثیر جنسیت در مسؤولیت کیفری است ، در حالی که پذیرش تأثیر هیجانات آنی در باب مسؤولیت کیفری جرم و نوع آن به ویژه در جرائم قتل و صدمات بدنی عمدی در برخی از سیستم های جزائی مانند فرانسه و انگلیس سبب تفکیک قتل آنی از قتل با سبق تصمیم و اعمال مسؤولیت های کیفری و مجازات های متفاوت گردیده است که تفصیل این موضوع نیز نوشتار جداگانه ای را می طلبد . همانطوری که بنا به شرایط و عوامل مؤثر اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی در هر جامعه ، موقعیت های « زن و مرد » متفاوت می باشد ، نوع و آمار جرائم هر یک از آنها نیز مختلف است و این اختلاف فاحش در میزان جرائم ارتکابی آنان به وضوح دیده می شود ، زیرا آمار جرائم زنان درصد بسیار کمتری نسبت به آمار جرائم مردان تشکیل می دهد .

به نظر می رسد رقم کمتر جرائم زنان سوای جنسیت ، ناشی از مداخله کمتر آنان در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی ، اقتصادی و تجاری است و در عوض ، در نهاد خانواده و تربیت فرزندان و به طور کلی در چرخه امور داخلی خانه و خانواده ، تکالیف و مسؤولیت و بلکه مشتقات بیشتری به زنان تحمیل می شود و اما در این نوشتار کوتاه ، نگارنده درصدد است به نکاتی از شرایط و موقعیت های قانونی متفاوت زنان نسبت به مردان در اوضاع و احوالی که مرتکب جرم می شوند ، اشاره نماید تا مشخص شود جدا از آسیب دیدگی زنان در شرایطی که « بزه دیده » جرمی هستند در برخی موارد از « بزهکاری » نیز آنها در موقعیت های خاص وادار به ارتکاب جرم می شوند .

به رغم تأثیر جنسیت زن در اعمال مسؤولیت کیفری کامل در قوانین موضوعه کشور ما ، در برخی ممالک این نوع مسؤولیت تحت شرایط خاص و یا در مورد جرائمی معین نسبت به زنان مرتکب جرم به مسؤولیت مخففه ( diminished responsibility ) تبدیل یافته و موجب تغییر عنوان مجرمانه ( ماهیت جرم ) و مجازات تقلیل یافته می گردد ، در حالی که مقررات کیفری فعلی کشور ما ، اساساً مسؤولیت مخففه پیش بینی نشده و مسؤولیت کیفری بر دو مبنا یعنی « مسؤولیت » استوار می باشد . بنابراین در احراز عوامل رافع مسؤولیت کیفری مانند جنون در زمان ارتکاب جرم و یا اکراه و اجباری که عادتاً قابل تحمل نبوده و موجب اختلال در اراده مرتکب شده و او را وادار به ارتکاب جرم نماید ، قانوناً امکان پذیرش حالات بینابین و نسبی وجود ندارد . به سخن دیگر ، قاضی رسیدگی کننده نمی تواند با احراز اکراه یا اجبار ، منجر به اختلال نسبی اراده مرتکب جرم ، مسؤولیت کیفری او را براساس مسؤولیت مخففه تشخیص و بر مبنای مقررات قانونی ، مجازات وی را تقلیل دهد ، در مورد ابتلاء به جنون در حال ارتکاب نیز با وجود اینکه در ماده 51 قانون مجازات اسلامی تصریح شده جنون به هر درجه که باشد ( هرچند جنون نسبی ) رافع مسؤولیت کیفری است ، اما از آنجایی که جنون در قانون تعریف نشده و درجات آن مشخص نگردیده است ، رویه قضایی براساس احراز جنون تام و عدم مسؤولیت کیفری کامل استوار است و در مواردی که مرتکب جرم در زمان ارتکاب عمل مجرمانه جنون نسبی مبتلاست ، اگرچه با صراحت ماده 51 قانون مرقوم می بایستی مجرم مبری از مسؤولیت کیفری شناخته شود ، اما اغلب مرتکب دارای مسؤولیت کیفری کامل شناخته می شود ، به هر حال پذیرش مسؤولیت مخففه از نوع آنچه در بالا بیان شده ، جایگاه قانونی ندارد .

تعداد صفحه :7


دانلود با لینک مستقیم

مقاله بزهکاری و علل و انگیزه های آن

اختصاصی از کوشا فایل مقاله بزهکاری و علل و انگیزه های آن دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله بزهکاری و علل و انگیزه های آن


مقاله  بزهکاری و علل و انگیزه های آن

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:217

فهرست مطالب:

مقدمه

بیان مساله

سوالات پروژه

اهمیت مسأله

هدف های مطالعه

پیش فرض ها ، حدود مطالعه و محدودیت ها

تعریف اصطلاحات مهم

تعریف بزهکاری

آغاز تحقیقات علمی

طبقه بندی بزهکاران از نظر تیپ بدنی و قیافه

انواع جرم های ارتکابی

تفاوت های جنسیتی د رآسیب پذیری در برابر فشار

تاریخچه بزهکاری

علل و عوامل مؤثر در بزهکاری

عوامل ذاتی غیر ارثی

جو عاطفی خانواده

عوامل زیستی

عقب ماندگی

نقش روان شناسی در شناسایی بزهکاران

نقش شخصیت در شناسایی مجرمین

اختصاصات بزهکاری های اطفال و نوجوانان

بزهکاری گروهی

بزهکاری پنهان

نظریاتی چند راجع به بزهکاری

پیشینه های تحقیق

نقش مدارس

نقش خانواده

نقش کار

نقش پلیس

روش تحقیق

منابع داده ها

روش های جمع آوری داده ها

توصیف ابزارها و وسایل جمع آوری داده ها

ارائه داده ها و تحلیل آنها

نحوه زندگی خانواده

مشکلات روانی ( سابقه بستری ) خانواده

موقعیت زن در خانواده

وابستگی نوجوان به خانواده

بیان مجدد مسئله

توضیح روش های بکار برده شده

یافته های اصلی نتیجه ها

توصیه برای پژوهش های بعدی

فهرست منابع

 

مقدمه
بزهکاری و علل و انگیزه های آن ، از جمله مشکلات اجتماعی است که از دیرباز چشم تیزبین و ذهن روشن محققین و دانشمندان از آن به دور نبوده است . مطالعة پژوهشهای متخصصان علوم انسانی در طی دو سه قرن گذشته نشان می دهد که عده زیادی از آنان همواره وقت خود را مصروف این مهم کرده اند ،تا شاید کشف علل بزهکاری و از میان برداشت عوامل موثردر پیدایش آن راه گشایی در جهت رفع این آفت اجتماعی باشند. افزایش میزان تبهکاری و بزهکاری از نیم قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم وپس از دو جنگ بین الملل اول و دوم ،که منجر به متلاشی شدن خانواده ها وسرگردانی کودکان گردید، مورد بحث محافل بین الملل قرار گرفت. در سال 1984 در اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه های سایر سازمانهای بین المللی لزوم توجه به حقوق اساسی و ارزشهای بشری و حفظ حقوق اساسی و ارزشهای بشری وحفظ حقوق حقه کودکان منظور گردید و به رسمیت شناخته شد.
بزهکاری نوجوانان یکی از انواع ناسازگاری زیستی روانی اجتماعی است و چنانکه لاوری میگوید،
سلوک رفتاری که خود شخص را ارضاء نماید ولی مورد پسند جامعه نباشد سلوک دشوار یا بزهکاری و حتی در برخی موارد جنایت نامیده می شود . صرف نظر از قوانین تدوین شده برای این پدیده، بزهکار دیگر به عنوان یک فرد ضد اجتماعی که برای مصالح اجتماع باید مجازات شود شناخته نمی شود، بلکه جوانی است مبتلا به اختلال در رشد شخصیت که بزه وی نیز با توجه به الگوی شخصیتی و تاثیرات خانواده و رفتار و موازین آنها و شرایتی که جرم اتفاق افتاده است ارزشیابی می شود. بطور کلی، عقاید گوناگونی در مورد افزایش بزهکاری ذکر شده است.
کانگر (1983) ازدیاد جرم و جنایت و تشکیل باندهای بزهکاری را توسط نوجوانان از اختصاصات جوامع کنونی دانسته و معتقد است که تحرک جامعه امروزی از قبیل صنعتی شدن کشورها، ازدیاد مهاجرت، نفوذ فرهنگهای مختلف در یکدیگر ،ازدیاد مشکلات اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر، فقدان اعتقادات مذهبی و اخلاقیات، منازعات خانوادگی، وغیره انگیزهای برونی و درونی نوجوانان را در ارتکاب بزه تشکیل می دهد.
تحقیقات و آمارها روشنگر رو به گسترش نهادن بزهکاری نوجوانان در اکثر جوامع می باشد. طبق گزارش موسسه تحقیق جرم و جنایت آمریکا(1987)، 90 درصد از نوجوانان آمریکایی حداقل یکبار مرتکب بزهکاری شده اند. همچنین آمار منتشره در سال 1984 در ایالت متحده آمریکا نشان می دهد که 50000 نوجوان به جرم ارتکاب بزهکاری در کانون اصلاح و تربیتی نگهداری می شده اند (پاپالیا و الدز، 1985 ، صفحه 617 ).
گزارش دیگری در همین زمینه نشان می دهد که خشونت و تبهکاری در جامعه آمریکا به طرز روزافزونی رو به گسترش نهاده است. به عنوان مثال در سال 1980 میزان جنایت در حدود 148 درصد و شامل بیشتر از 11 تا 13 درصد کل جمعیت آمریکا بوده است، گزارش دیگری از موسسه تحقیق جرم و جنایت در آمریکا نشانگر این مهم بوده است که بین سالهای 1989ـ1980 میزان جنایت 69% ، تجاوزات جنسی 116 درصد. وبالاخره مشاجرات توام با خشونت 102 درصد نسبت به سالهای قبل افزایش داشته است. این آمار بخصوص در مورد بزهکاری نوجوانان هشدار دهنده بوده، و نشان داده است که بین سالهای 1967ـ1958 در حدود 300 درصد سرقت توسط نوجوانان انجام گرفته است. ضمنا با آمار فوق باید 40% تبهکاری و بزهکاریهای گزارش نشده را نیز اضافه کرد . بطور نسبی بغیر از اتحاد جماهیر شوروی ، سایر کشورهای اروپای غربی آمار مشابهی در این زمینه داشته اند . از کشورهای اروپای شرقی آمار دقیقی در زمینه بزهکاری نوجوانان در دست نیست و به نظر می رسد بزهکاری نوجوانان یا بسیار محدود بوده، و یا با معانی دیگری تعبیر شده است(دی فلوئر و دیگران، 1987 ،صفحه 78).


دانلود با لینک مستقیم