در جامعه امروز امریکایی، ورزش وسیله ای برای بحث در باره امور پراهمیت اخلاقی و فرهنگی شده است. جامعه نمونه امریکایی در این بحث به دلیل اشباع فرهنگی انتخاب شده است، این اشباع نقش مهمی را در مباحث عمومی ایفا می کند. ورزش بستر مناسبی را برای بحث روزانه در مورد مسایل اخلاقی و فرهنگی فراهم می کند.
از نظر تاریخی، ورزشها همیشه بخش جدایی ناپذیر تجربیات انسانی بوده اند. «پلاتو» در قوانین بیان کرده است «انسان ملعبه خداوند و در عین حال بهترین بخش اوست». بنابراین، هر مرد و زن باید مطابق آن زندگی کنند و بهتری بازی ها را انجام دهند.
انسان ها طی قرون به مشاهده ورزش و اظهارنظر در باره آن پرداخته اند.
در جامعه امروز امریکایی، ورزش وسیله ای در دسترس برای عموم شهروندان و نیز دانشگاهیان است تا در امور عمومی شرکت کنند. همان طور که پروفسور جیمزشل یادآوری کرده است. بحث های فلسفی گاهی خود را به شروعی غیرفلسفی می سپارد. ورزش در جامعه وسیله ای برای بحث در باره امور مهم اخلاقی و عرفی است. جامعه تجویز آمریکایی بر آن منظور در این بحث انتخاب شده است که فرهنگی اشباع شده از ورزش دارد. تمامی امریکایی های دارای زمینه اجتماعی – اقتصادی و آموزشی در باره این مفاهیم بحث می کنند. آن هم بسیار گسترده و در غالب مجلات علمی و عمومی، در ورزش گاه ها، و دور میز صبحانه این امور را در محل کار و نیز در گردهمایی های مناسبتی مورد بحث قرار می گیرند. سخنران های رادیو تمایز قاعده مندی از امور وابسته به ورزش را نشان می دهد و روزنامه ها نیز در هر بخش این مباحث را انجام یم دهند. وقتی مردم در باره ورزش سخن می گویند، به طور همزمان اموری بسیار مهم تر را مد نظر دارند و در بحثی شرکت می کنند که بحث روز امریکایی ها می باشد. این اشباع بودن، نقش حیاتی را در تحریک افراد برای شرکت در مباحث عمومی بازی می کند. ورزش ها، بستری مناسب را برای بحث روزانه در باره مسائل مهم اخلاقی و اجتماعی فراهم می آورد.نباحث عمومی و انعکاس فلسفی معمولاً مربوط به فلاسفه و سیاستمداران است. مفاهیم فلسفی سنتی همانند حقیقت عدالت، ارزش انسانی، نقش های جنسیتی و پیوستگی در این لیست وجود دارند. جامعه شناسان فلاسفه و منتقدان فرهنگی امور را مورد مطالعه و تجزیه و بحث قرار می دهند. آنها معمولاً این عمل را در غالب مجلات علمی، گردهمایی ها و کتاب ها به گونه ای بسیار رسمی انجام می دهند. آنها بسیار هدف مند و با قصد تاثیرگذاری روی فرهنگ به طریقی که انعکاس دهنده بحث خاص مورد نظر باشد این کار را انجام می ئدهند. اگرچه، وقتی امریکایی های عامی در باره آخرین ایمنی رادمن بحث می کنند، هدف تاثیرگذاری روی فرهنگ را ندارند. چون موضوعاتی از قبیل پاسخگویی و مسئولیت های شخصی و نیز بودن ممکن است. مباحث شامل امور پراهمیت برای فرهنگ نیست. برخلاف انتظار ما، شرکت کنندگان آن گونه که ما فکر می کنیم تاثیر نمی گذارد و به عنوان یک جامعه عمل نمی کنند.
دسترسی داشتن جامعه امروزی امریکایی به ورزشی، امکان حظور طبیعی شهروندان عادی را برای شرکت در مباحثات عمومی ایجاد می کند. در بسیاری از حالات، افراد نمی فهمند که در حال شرکت کردن در چنین فرایند مهمی هستند. اهمیت بحث های آنی روزانه که شامل ورزش است، نباید مورد برآورد قرار گیرد. این مباحثی که بسیاری از امریکایی ها در آن شرکت می کنند، اجازه می دهد که با بحث در باره مفاهیم مهم فلسفی و امور فرهنگی ادامه پیدا کند. این شراکت سازمان یافته است و از مباحث روزانه و بطور عام استنباط با فرهنگ سرچشمه می گیرد. خوب است که درب اره قرارداد امضا شده توسط الکس رودریگز سخن بگوییم زیرا اثبات می کند که ما در حال فکر کردن در باره امور مهم از جمله ارزش های انسانی و استافده اخلاقی از پول هستیم. ورزش این مفاهیم را ساده می کند و آنها می توانند با آن کشتی بگیرند. مردم، می توانند بگویند که ورزش بسیار خشن و تجاری و جنسی است. ما میگوئیم زیرا مقوله های خشونت، تجارت و جنسیت گرایی، برای پیشرفت هر جامعه مورد نیاز است. ورزش بخش مهمی از جمعیت امریکایی را سبب می شود که در ادامه دادن به بحث درب اره اهمیت امور اخلاقی و اجتماعی بپردازند.
شامل 31 صفحه فایل word
پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق
گرایش جزا و جرم شناسی
133 صفحه
چکیده:
از میان تمامی رشته های حقوق، حقوق کیفری دارای رسالت سنگین تر و وظیفه خطیر تری است، زیرا از یکسو با حفظ نظم جامعه و جلوگیری از اخلال در نظم و از سوی دیگر با حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی مردم سر و کار دارد. تجربه نشان داده است که تمایل بیش از حد به سوی یکی از موارد فوق، باعث ضربه به مورد دیگر و نادیده انگاشتن آن خواهد شد. لذا حفظ این تعادل، به طوری که نه نظم جامعه فدای آزادی افراطی افراد شود و نه به بهانه حفظ نظم و امنیت، حقوق مردم و آزادیهای مشروع آنها محدود شود، واجب و ضروری است.
یکی از مهمترین جرائم مورد بحث در حقوق کیفری قتل عمدی است که ارتکاب آن علاوه بر سلب حیات، این گرانمایه ترین سرمایه انسانها، باعث لطمه به خانواده قربانی، اجتماع و حتی خود قاتل و خانواده وی می شود. از طرفی، مجازات اعمالی برای این جرم نیز، همیشه سنگین و چه بسا غیر قابل جبران بوده است. لذا قانونگذار باید در خصوص چنین جرمی بدین اهمیت، دقتی دوچندان اعمال کرده و قوانینی رسا، صریح، جامع و عاری از ابهام تصویب کند، تحقیق قتل حاضر بر آن است که خصوصیات "رفتار مرتکب" را به عنوان قسمتی از عنصر مادی در قتل عمدی در حقوق ایران با نگاهی تطبیقی به حقوق ایالات متحده آمریکا، مطالعه نماید. در تحقیق حاضر برآنیم که صلاحیت و ماهیت افعال به ندرت کشنده و نوعا کشنده را بررسی نماییم؛ و اینکه آیا صرف استفاده از سلاح کشنده و یا حتی عمل نوعا کشنده، موجب تحقق قتل عمدی است؟ و یا اینکه عنصر روانی خاصی نیز برای تحقق آن ضروری است؟ همچنین تحقق قتل عمدی با افعال غیر اصابتی و به طور کلی با افعال ارتکابی منجر به صدمات معنوی بررسی می شود؛ وقوع قتل در اثر افعال معنوی نیز یکی دیگر از موارد مورد بحث تحقیق حاضر است. در پایان نیز به این مطلب خواهیم پرداخت که آیا ترک فعل به عنوان یکی از مصادیق رفتار مرتکب، می تواند موجب تحقق عنصر مادی قتل عمدی شود؟ و آیا قانون ایران تاب تحمل پذیرفتن اعمال مجازات قتل عمدی بر تارک فعل را دارد؟ امید است که تحقیق حاضر بتواند گوشه ای از نقایص قانونی مربوط به مبحث قتل عمدی در حقوق کیفری ایران را مشخص کرده و به همراه تحقیقات و نظریات دیگر، چراغی فرا روی قانونگذار در وضع قوانینی با حداقل عیب و ابهام قرار دهد.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
فهرست مطالب:
مقدمه:
1- راهکار سیاسی:
الف- قبل از حمله نظامی:
ب- بعد از حمله نظامی:
2- جنگ متعارف:
الف- راهحل دیپلماتیک:
ب- مقابله تکنولوژیکی:
ج- مقابله نظامی:
3- جنگ نامنظم و چریکی
4- جنگ نوین تهاجمی:
5- فعالیتهای اطلاعاتی
نتیجهگیری
منابع:
مقدمه:
بعد از جنگ سرد شاهد ظهور طیف جدیدی از حاکمیت در آمریکا بودهایم که از آنها به عنوان محافظهکاران یاد میشود. آنها معقتدند بعد از فروپاشی شوروی، آمریکا تنها ابر قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جهان بوده و باید از این قدرت بنحو احسن استفاده نماید و تمامی کشورها به نوعی در سلسله مراتبی که آمریکا مشخص میکند، جای گرفته و نقش تعیین شده خود را ایفا نمایند. ابراز اظهاراتی نظیر «تقسیمبندی کشورها به خیر و شر» «جدا نمودن کشورهای به خودی و غیرخودی» تعیین کشورهایی به عنوان «محور شرارت» و امثالهم توسط مسئولین وقت آمریکا، در این راستا ارزیابی میشود. حمله به افغانستان و عراق (که بدون اجماع جهانی انجام شد) نمود عملی و اجرای سیاست را شفافتر مینماید.
بطور خلاصه میتوان دیدگاه محافظهکاران جدید (یا راستهای افراطی) آمریکا را شامل موارد زیر دانست.(1)
1- اعتقاد به نظام تکقطبی (بجای دو قطبی یا چند قطبی) که در این نظام آمریکا سطرهی تمام عیار بر جهان خواهد داشت.
2- تغییر معادلات و قوانین بینالمللی، مربوط به دوران جنگ سرد بوده و در وضعیت تک قطبی، توان اداره جهان را ندارد.
3- اعتقاد به جنگ پیشگیرانه برای نیل به منابع و مصالح ملی و بر خلاف استراتژی بازدارندگی که مربوط به جنگ سرد است، آنان اعتقاد دارند چون ماهیت دشمنان آمریکا تغییر نموده و از روشهای مخفی برای ایراد ضربه به منابع آمریکا استفاده میشود لذا آمریکا مجاز است قبل از آنکه آنان بخواهند وارد عمل شوند علیه آنان دست به حمله بزند. در این زمینه میتوان به موارد متعددی از جمله، حملهی موشکی آمریکا به کارخانه داروسازی سودان اشاره نمود.
4- بیتوجهی به افکار عمومی جهان که اعتقاد آنان بر اقناع افکار عمومی نبوده بلکه میخواهند مردم را بترسانند تا به آنان احترام بگذارند.
5- ارتباط استراتژیک با اسرائیل که هرگونه فشار بر دولت اسرائیل را مخالف مصالح و منابع ملی آمریکا تلقی مینمایند بخصوص اینکه تعدادی از تئورسینهای این استراتژی از جمله مایلک لیدن،(2) دیکچنی، دونالد رامسفلد، گلاسوایت و ریچارد پرل از لابیهای صهیونیسم هستند. مهمتر آنکه محافظهکاران جدید اعتقاد به صهیونیسم مسیحی یا صهیونیسم آمریکایی دارند.
6- از نظر آنان دشمنان براساس نظریهی برخورد تمدنها شامل اسلامگرایان شیعه در ایران و لبنان، اسلامگرایان سنی در کشورهای عربی و اسلامی (بخصوص القاعده، حماس، جهاد اسلامی و …) نظامهای بعثی در عراق و سوریه، نظامهای کمونیستی در کرهشمالی و کوباست. هر چند ظهور محافظهکاران جدید بعد از جنگ سرد مخالف این نظریه بوده است ولی آنان بعد از حاکمیت جمهوریخواهان (جرج بوش پدر و بخصوص جرج بوش پسر) اجازه عملیاتی شدن تئوریهای خود را یافتند. حادثه 11 سپتامبر نیز باعث جهش عظیمی در اجرای این سناریو گردید. بطوریکه حمله آمریکا به افغانستان و عراق میسر گردیده و تهدیدات مختلف علیه ایران، سوریه، کرهشمالی و عربستان علمی شد. بر همین اساس آمریکا از حمله نظامی اسرائیل به سوریه (مهرماه 1382) بطور آشکار حمایت و پشتیبانی نمود.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:70
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
اهمیت نفت خلیج فارس برای آمریکا
اثرات نهضت ملی شدن نفت در خاورمیانه
مصر در دوران ناصر و سادات
سیاست خارجی آمریکا در دوران ناصر و سادات
اثرات تحریم نفتی اعراب در جنگ یوم کیپور در افزایش قیمتها
نفت ایران در دوران محمدرضا پهلوی
اثرات پیروزی انقلاب اسلامی بر ساختار نفت جهان
سیاست خارجی آمریکا در قبال نفت ایران در دوران رژیم شاه و بعد از انقلاب
منابع
یشگفتار:
منطقه خلیج فارس را نظریه پردازان قدیمی بخاطر وجود انرژی در آن «هارتلند» نامیده اند و تسلط بر آن را فرمانروایی هر کشوری در جهان می دانند. آمریکا هنگامی که سیاست فعالی را در عرصه بین المللی آغاز کرد منطقه خلیج فارس را در سیاست خارجی خود، لحاظ ویژه بخشید و سعی کرد ثبات خاورمیانه را به نفع خود برای هژمونی آمریکا حفظ نماید و هر گونة عوامل مزاحم را سد و اختلال این ثبات گردیده است، سعی کرده است از میان راه بردارد. ایجاد عوامل مختل کننده در مسیر اتحاد شوروی برای جلوگیری از نفوذ آن ، برای این منظور صورت گرفته است سرنگونی دکتر محمد مصدق و جذب مصر به طرف آمریکا در این راستا بوده است و مخالفت با جمهوری اسلامی ایران برای این منظور «ثبات خاورمیانه» برای تضمین منافع حیاتی آمریکا میباشد و حمایت از اسرائیل در جهت تأمین این اهداف بلندپروازانه آمریکا میباشد. این مجموعه سعی در بررسی این روند دارد. در آخر از آقای دکتر موسوی زاده به خاطر حسن و تدبیر لازم در جهت ارائه مطلوبتر همین تحقیق، هر چند ناقص تشکر کرده و توفیقات آن جناب را از خداوند منان خواستارم%
اهمیت نفت خلیج فارس از دیدگاه سیاست خارجی آمریکا 22/1/84
پشت منازعاتی که با زور و قدرت برای کنترل نفت جهان صورت می گیرد آشکار میشود که اشتهای سیری ناپذیری برای کنترل انرژی بدنبال صنعتی شدن جهان وجود دارد . ارقام حیرت آور در طی دهة 1960 سقوط افزایش تقاضای جهانی نفت که صدور هفت درصد در سال ثابت مانده بود ، اکنون تقاضای آن به دو برابر افزایش یافته است نشان می دهد میزان تولید نفت از 21 میلیون بشکه در روز در سال 1959 به 41 میلیون بشکه در روز در سال 1969 رسیده است در طی این دوره 100 میلیون بشکه نفت معروف شده است . بر اساس یک برآورد محافظه کارانه اگر میزان نفت %5 فقط افزایش یابد متوسط تولید نفت ، 105 میلیون بشکه در سال 1989 پیش بینی میشود . اما نیاز انبوه جهانی نفت که فقط میزان آن 9/532 میلیون بشکه در سال میرسد تنها بر ادامة حیات در جهان صنعتی کنونی ضروری است . این تنها یک نقش جزئی ازنیاز نفتی کشورهای صنعتی جهان میباشد . که تا اندازه ای کشورهای صنعتی را در وضعیت دشواری از نظر تأمین نفت خام قرار داده است که وجود این وضعیت دشوار در پشت منازعات که برای بدست آوردن نفت خام صورت می گیرد مخفی مانده داست . در سال 1970 نیاز ایالات متحده آمریکا که به نفت 7/43 درصد برآورد می شد که به استثنای نفت ، گاز با 3/32 درصد و زغال سنگ با 20 درصد وهیدروالکتریک با 8/3 درصد و سوخت هسته ای با 6/0 درصد مصرف میشد . در سال 1970 ، متوسط مصرف ایالات متحده ، 8/14 میلیون بشکه در روز بود ؛ این میزان مصرف ، 000ر672 یا 9/4 درصد بیشتر از متوسط مصرف روزانه در سال 1969 بوده مصرف انبوه برای 1970 ، 4/5 بیلیون بشکه برای ایالات متحده آمریکا ثبت شده که بر طبق بررسی مطبوعات نفتی بریتانیا معادل 100/1 گالون تولید برای هر مرد ، زن ، بچه در آمریکا کافی است . پیشتر از این ، این مصرف ناشی از سوخت نفت با 6/14 درصد سوخت به 3/2 میلیون بشکه در روز میرسد سوخت گازوئیل با 7/4 درصد به 8/5 میلیون بشکه در روز میرسد زیر میزان سوخت مصرف امریکا مشخص میشود .
1965 1970 1975 1980
نفت
گاز
زغال سنگ
هیدروالکتریک
سوخت هستهای 1/43
9/29
1/23
9/3
- 3/43
3/32
20
8/3
6/0 7/43
1/31
2/17
4/3
6/4 3/43
1/29
7/14
9/2
10
مصرف کل 100 100 100 100
بر حسب ذخایر انرژی موجود آمریکا ، کل تولیدات داخلی آمریکا ،در سال 1970 ازهیدروکربنهای مایع به 3/11 میلیون بشکه در روز میرسد که نسبت به سال قبل از آن (1961) بیش از 9/4 درصد مصرف ، به 1/9 میلیون بشکه در روز میرسد . سوخت گازطبیعی و گاز مایع با 8/5 درصد مصرف به 7/1 میلیون بشکه در روز میرسد که کمترین گاز کوره با 1/1 درصد به 5/0 بشکه میرسد و مقدار هیدروکربنهای مایع 02/0 میلیون بشکه در روز میرسید ، مابعدالتفاوت بین تولید فرآورده های نفت و مصرف داخلی با واردات این این فراورده ها جبران میشد با واردات این فراورده ها در سال 1970 د، نفت خام به میزان 3/1 میلیون بشکه در روز و فراورده های آن ، به ½ میلیون بشکه در روز میرسد . واردات نفت خام و فراورده های آن در حدود %22 از کل مصرف نفت خام داخلی آمریکا را تشکیل میداد .اگروقفه بین ذخایر موجود و تقاضا باشد موجب نگرانی مقامات عالیرتبه آمریکا می شود . بر طبق نظر موقتی هویت اندکی توقف در صنعت در نتیجه کمبود ذخایر نفت صورت گیرد ،ذخیره دوباره آن هنگامی میسر است که دولت آمریکا به تولید نفت خام خود بصورت کافی اقدام نماید . در سال 1969 ، ایالات متحده ذخایر نفتی خود را به میزان 6/29 میلیون بشکه رساند .
این یک کاهش سریع را به میزان 5/3 درصد به سال 1968 را نشان میدهد که بیشتر ازمیزان کاهش ½ درصدی سال 1968 و 2/0 درصدی سال 1967 میباشد . ذخایر نفت آمریکا فقط 2/8 درصد ذخایر نفتی جهان میباشد که تنها برای 5/9 سال نفت تولید شده در سال 1970 ، کفایت می کند تنها برای 5/9 سال نفت تولید شده در سال 1970 ، کفایت می کند . کاهش تدریجی ذخایر نفت در ایالات متحده ،نشان میدهد که تراز ذخایر نفتی آمریکا در سال 1970 ، 29540 میلیون بشکه یا 5/8 درصد نسبت به سال 1969 را کاهش یافته است . حتی اکتشافات انجام شده حتی میزان این کاهش را تا صدور %13 برآ.ورد مینماید وقتی این اکتشافات نشان میدهد که تراز ذخایر نفتی آمریکا از 13736 میلیون بشکه در سال 1969 به 5/11 میلیون بشکه در سال 1970 رسیده است . این بطور پیوسته کاهش تر از 48 درصدی مرادر 40 سال اخیر نسبت به سال 1956 ،در دخایر نفتی آمریکا ، نشان میدهد ایالات متحده آمریکا ،خواهان افزایش ذخایر نفتی داخلی خود ، به دلایلی مانند نیازهای اکولوژیکی و خروج سوخت زغال سنگ از بازار مصرف و محدودیت تولید گاز طبیعی و مسائل تکنولوژیکی و فنی در مواجهه با توسعه انرژی هسته ای ، میباشد پرفسورها هالفورد ال پیش بینیمی کند که دولتهای پیشرفته درصد جانشین کردن انرژی هسته ای بجای بخشی از نفت میباشد . ولی آن در آینده ، بعید به نظر میرسد . 20 سال قبل این نظر مورد پذیرش قرار گرفت و فقط انرژی هسته ای توانست 6/0 درصد از کل انرژی مورد نیاز آمریکا را تأمین کند . بر طبق دیدگاه جین مورال نماینده امریکا در امور دفاعی – امنیتی داخلی بیان میدارد هر چه بندرت توسعه منابع نفتی ، زمانبر هست اما نباید ایالات متحده نباید از دستیابی به این صنایه غفلت نماید . این منابع بقدر کافی نیازمند جستجوی زیاد برای کشف چاههای نفتی و زمان خیلی زیاد برای رفع موانه سر راه میباشند . آن بر مبنای باوری است که احتمالاً خواهان فرمانروائی مطلق آمریکا توسطانرژی بی نظیر نفت که جانشین توسط انرژیهای دیگر به جای آن متصور نیست .مورال به دقت وضعیت دخایر نفتی ایالات متحده را بررسی کرده است در این باره می گوید:
«تقاضای ما برای نفت خام هراسناک و وحشت آور بطور سریع رشد یافته است و ظرفیت داخلی ما با این روند تقاضا خسارت دیده و این مطلبی نیست که قابل کتمان باشد و احتمالاً کاشی مسلم ما از کل ذخایر نفتی ، در آینده قابل پیش بینی است.»
در حالیکه برآورده ها حاکیست که نیاز ایالات متحدةآمریکا به نفت ، در سال 1980 52 میلیون بشکه در روز برآورد میشود . که ایالات متحده فقط توانسته است 5/21 میلیون بشکه از آنرا از ذخایر نفتی خود ، تأمین نماید در حالیکه ایالات متحده آمریکا به بیش از 25 میلیون بشکه در روز به انرژی نفت ، احتیاج داشته است ، فقطتوانسته است در حدود 5/12 میلیون بشکه از آنرا در داخل تولید نماید ومابقی مجبور بوده است از خارج تأمین نماید . واردات آمریکا ، از کانادا بیش از 2 میلیون بشکه در روز وکشورهای نیمکره شرقی بیش از 2/3 میلیون بشکه در روز و شرق دور بیش از 2/0 میلیبون بشکه در روز برآورده میشود ولی این میزان به بیش از 1/7 میلیون بشکه در روز از منابع طبیعی نفتی خلیج فارسو آفریقا که بیش از %5 کل واردات نفتی آمریکا ازسایر نقاط جهان را تشکیل می دهد .از این مناطق ، تأمین می شود . منطقه خلیج فارس که بیش از %60 ذخایر نفتی و 30 درصد از منابع گازی جهان را در بر دارد . آمریکا حدود %30 ، اروپای غربی 60 درصد و ژاپن 76 درصد نفت وارداتی خود را از خلیج فارس تأمین می کنند . ازاینرو دستیابی به کشورهای خلیج فارس وخود خلیج فارس که در حقیقت شاهرگ حیاتی نفت وارداتی آمریکا و متحدان آن است ، نهایت اسمیت را دارد . اثر امنیتی نفت خلیج فارسنیز با اهمیت است . به این معنی که نه تنها اقتصاد کشورهای اروپایی ، بلکه سیستم های دفاعی آنها نیز برای کارکرد خود نیاز به نفت خلیج فارس دارند . بنابراین «ناتو» مهمترین بهره گیرنده و در حقیقت وابسته به نفت خلیج فارس است .
از اینرو حفاظت از امنیت منطقه خلیج فارس جز اهداف راهبردی ایالات متحده ی آمریکا در جهت تأمین منابع نامشروع آن کشور و دستیابی به انرژی این منطقه ، در سیاست خارجی آمریکا ، مورد مد نظر از آغاز نفوذ این کشور در منطقه پرتلاطم خاورمیانه بوبیژه حوزة نفت خیر این منطقه ، منطقه خلیج قارس بوده است .
بیش از 53 سال قبل ، ژاپن حمله شگفت انگیزیرا در پری هاربر انجام داد و ایالات متحده وارد جنگ جهانی دوم گردید. این حمله با شجاعت و تهور و با جسارت غافلگیرانه از طرف ژاپنیها انجام گرفت موجب شد آمریکا بصورت یک ابرقدرت در جهان تبدیل شود و این وضعیت نه تنها جهان را در حالت ناامنی قطعی و اجتناب ناپذیر قرارداد بلکه توصیف وضعیت جهان ویران شده که در آن نمایشی واقعی از جسارت و سیطره و هوا خواهی تبرارانه در طی تمام این دوران بنظر میرسد ، آنروز زنگ خطر برای ایمان طنین انداز شد و آغازی شد برای یک دوره جدید در امنیتی شدن سیاست آمریکا که به مدت نیم قرن به طول کشید . در طی این دوران شناخت نیست مفهوم درست امنیت برای دولتها آسان بود.
آن مفهوم پیروزی
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات272
فهرست مطالب
عنوان صفحه
تقدیر و تشکر الف
بخش مقدماتی : کلیات تحقیق
1 . طرح موضوع
1
2 . سوال اصلی
5
3 . سوالات فرعی
6
4 . فرضیه تحقیق
6
5 . مفاهیم
6
6 . مفروضات
8
7 . اهمیت و علل انتخاب موضوع
8
8 . برسی متون و آثار
11
9 . اهداف پژوهش
11
10 . نقطه ثقل پژوهش
11
11 . روش تحقیق
12
12 . سازماندهی پژوهش
12
بخش اول:سیاست خارجی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا
مقدمه بخش
15
16
گفتار اول : شناخت سیاست خارجی
16
الف ) تعریف و تبیین سیاست خارجی
16
ب ) اهداف سیاست خارجی
هدفهای اساسی یا اولیه
هدفهای متوسط یا درجه دوم
هدفهای جهانی یا دراز مدت
19
20
20
21
گفتار دوم: رابطه میان سیاست خارجی و منافع ملی
الف ) تعریف و تبیین منافع ملی و جایگاه آن در سیاست خارجی
ب ) قدمت و پیشینه کاربرد منافع ملی
24
24
27
29
29
29
30
31
گفتار دوم : اهداف ومنافع سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه
الف ) جایگاه منافع ملی در سیاست خارجی آمریکا
ب ) اهداف و منافع آمریکا در خاورمیانه
36
36
38
40
دسترسی به منابع نفت خاورمیانه
44
حمایت از دولتهای محافظه کار
45
48
50
بخش دوم:بنیاد گرایی و بنیاد گرایی اسلامی
مقدمه بخش
57
58
58
گفتار دوم:بنیادگرایی اسلامی
59
59
تفاوت بنیادگرایی اسلامی با بنیادگرایی مسیحی
62
ویژگی های بنیادگرایی اسلامی
63
اهداف و خواسته های بنیادگرایان
64
نشانه های بنیادگرایی اسلامی
66
جاذبه های بنیادگرایی اسلامی به عنوان رقیب مکاتب دیگر
67
رویکرد بنیادگرایی اسلامی به سیاست وحکومت
67
69
گفتار چهارم:واکنش های نظری به کاربرد تبلیغاتی غرب از اصطلاح بنیادگرایی اسلامی
71
گفتار پنجم:پیشگامان بنیادگرایی و احیاء طلبی اسلامی
77
77
محمد عبده
79
عبدالرحمن کواکبی
80
مودودی
82
سید قطب
حسن البناء
82
83
فصل دوم:نظریه پردازی پیرامون علل ظهور و ضد غربی بودن جنبشهای بنیادگرایی اسلامی
84
84
86
نگرش جهان سوم گرایی جدید
87
عکس العملی در برابر غربی شدن
88
نظریه مارتین مارتی و اسمارت
89
ظهور ایالات متحده
89
دیدگاه هرایردکمجیان
90
دیدگاه خورشید احمد
90
92
نگرش جهان سوم گرایی جدید
93
94
دیدگاه فرید زکریا
95
97
گفتار اول:ماهیت اقدامات خشونت طلبانه در جنبشهای اسلامی،تروریستی یا شهادت طلبانه ،انتخابی یا استیصالی
98
گفتار دوم:عوامل و متغیرهای تسهیل کننده یا کنترل کننده خشونت طلبی در جنبشهای اسلام گرا
104
105
توجیهات ارزشی
105
سنت و سوابق تاریخی
105
اقتدار سازمانی و نهادی
106
سکولاریسم
106
سرکوب و فشار
106
مداخله خارجی
107
ب ) متغیرهای کنترل کننده توسل به خشونت
107
1- اصلاحات و توسعه اقتصادی
107
2- سیاست وحدت گرایانه
107
3- مسله فلسطین
108
4- مشارکت سیاسی
108
منابع بخش دوم
114
بخش سوم:سیر تحولات بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه از
1979ـ2002: تشدید یا تضعیف
مقدمه بخش
123
124
124
127
ب ) ارائه چارچوب ها ی بدیل
127
128
129
انقلاب اسلامی در ایران
129
تسخیر مسجد بزرگ کعبه
133
حمله شوروی به افغانستان
133
ب ) اتخاذ مواضع تهاجمی به جای تدافعی
135
ج ) چرخش از اسلام میانه رو به اسلام مبارز
د ) افزایش عملیات مسلحانه گروههای بنیادگرای اسلامی
136
138
هـ ) طرح دکترین دولت غیر سرزمینی و پیشقراولی بنیادگرایی سنی(وهابیت)
139
و ) واکنش غرب و اظهار نگرانی از بنیادگرایی اسلامی
140
گفتار سوم : تأثیر حوادث 11 سپتامبر بر بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه
143
146
146
146
ب ) جناح های اسلامی در مصر
148
1 ) اسلام دولتی (الازهر)
148
2 ) اسلام میانه رو(اخوان المسلمین)
149
علل و عوامل شکل گیری اخوان المسلمین
151
فعالیت های اولیه
151
شخصیت حسن البنا
151
مبانی فکری و اندیشهای اخوان المسلمین
152
اصول شش گانه اخوان المسلمین برای تحقق اهداف مورد نظر
153
استراتژی اخوان المسلمین برای دستیابی به اهداف
153
وجه تمایز اخوان المسلمین با سایر جنبشهای اسلامی
154
عوامل مؤثر در فراگیری اخوان المسلمین در مصر و خاورمیانه
156
3 ) جناح اسلام انقلابی
157
1 . جماعت اسلامی
158
2 . سازمان الجهاد
158
علل و چگونگی شکل گیری
158
تفکر و اندیشه حاکم
159
سازماندهی و ساختار درونی
160
شیوه عملکرد
161
الجهاد از مصر تا افغانستان
161
3 . منظمه التحریر الاسلامی
162
4 . جماعه المسلمین (التکفیر و الهجره)
163
سابقه و پیشینه
163
تفکر و اندیشه حاکم بر گروه
163
164
1 ) مشروعیت زایی و عامل کشور سازی
164
168
169
171
2 ) مشروعیت زدایی و چالش برانگیزی
171
شورش جهیمان العطیبی
ظهور اسامه بن لادن و تشکیل سازمان القاعده
ج )گروهها و جناحهای اسلام گرا در عربستان سعودی
جناح مذهبی
جناح تکنوکراتها
منابع بخش سوم172
173
176
177
178
179
بخش چهارم : سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه
و تأثیر آن بر بنیادگرایی اسلامی در مصر و عربستان سعودی
مقدمه بخش
187
فصل اول:حمایت آمریکا از رژیم های غیر دموکراتیک و سرکوبگر و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی
188
188
188
ب)نقش سیاست خارجی آمریکا در تداوم رژیم های غیر دموکراتیک
191
ج) علت حمایت آمریکا از رژیم های غیر دموکراتیک
193
ترس از روی کار آمدن اسلام گرایان
193
کمک به تحقق صلح خاورمیانه
197
سیاست حفظ وضع موجود
198
گفتار دوم: همسویی سیاست خارجی آمریکا با دولت مصر و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی
199
گفتار سوم:همسویی سیاست خارجی آمریکا با دولت عربستان سعودی و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی
206
211
211
214
الف) واکنش نظری ـ فقهی
214
ب) واکنش عملی (مبارزه جویانه)
217
ج) صدام گرایی
218
د) بن لادن گرایی و فراگیر شدن کیش بن لادنیزم
219
فصل سوم:حمایت آمریکا از اسرائیل و تأثیر آن بر آمریکا ستیزی و رفتار گروههای بنیادگرا در خاورمیانه
221
221
علت حمایت آمریکا از اسرائیل
221
221
میزان کمک های آمریکا به اسرائیل
221
شیوه ها و روشهای گوناگون حمایت آمریکا از اسرائیل
222
225
تداوم بقاء و استمرار سلطه رژیم صهیونیستی
225
انعطاف ناپذیری رژیم صهیونیستی
226
استمرار عملیات شهرک سازی و ممانعت از تشکیل یک دولت فلسطینی
227
گفتار دوم: رابطه آمریکا با اسرائیل و تأثیر آن بر موضع گروههای بنیادگرا نسبت به آمریکا در مصر و عربستان سعودی
229
الف ) جایگاه مسئله فلسطین در اندیشه اسلام گرایان
230
ب ) نقش و تأثیر حمایت آمریکا از اسرائیل بر آمریکا ستیزی اسلام گرایان در مصر و عربستان سعودی
231
منابع بخش چهارم
237
نتیجه گیری
245
فهرست منابع
272