کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق درباره علل دروغگویی و راه جلوگیری از آن

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره علل دروغگویی و راه جلوگیری از آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

علل دروغگویی و راه جلوگیری از آن

) یکی از علل دروغگویی فرزندان ، تحمیل تکالیف سنگین به آنها و داشتن توقع بیش از طاقت کودکان است که آنان را به راه دروغگویی می کشاند و این عادت ناپسند را در آنان ایجاد می کند. رسول اکرم (ص) در این باره می فرمایند:

اگر آنچه که کودک در قوه و قدرت داشته و انجام داده است، از او قبول کنید و آنچه را که انجام آن برای او سنگین و طاقت فرساست از او نخواهید، فرزند دروغگو و بدبین بار نمی آید .

بنابراین لازم است پدر و مادر و مربیان در مقام کارها ، قدرت و نیروی عادت کودکان را در نظر بگیرند و چیزی که مطابق طاقت و توان آنهاست ، بر آنها تحمیل نکنند. چون کودک از رنجش مربی و این که مربی ، او را تنبل و نالایق بشناسد ، واهمه دارد . لذا وقتی از انجام کار فوق طاقت خود عاجز ماند، ناچار برای حفظ شخصیت خویش به دروغ پناه می برد و در اثر تکرار، دروغگو می شود.

۲) یکی دیگر از عوامل روانی که باعث دروغ گفتن کودک می شود ، احساس تحقیر است . کودکی که مورد تحقیر و اهانت واقع شده و به شخصیتش ضربه وارد آمده است ، تلاش می کند تا از هر راهی که می تواند ، خود را نشان بدهد؛ کاری کند که اعضای خانواده و احیاناً کسان دیگر، به وی توجه کنند و او را به حساب بیاورند. بنابراین از فرصت های گوناگون استفاده می کند تا منظور خود را عملی سازد. یکی از کارهای خطرناکی که این قبیل کودکان به آن دست می زنند، دروغگویی است . کودکی که در خانواده عملاً مورد تحقیر و بی اعتنایی بوده و روزگار خود را با محرومیت گذرانده است ، بزرگترین لذتش خودنمایی و جلب توجه دیگران است . او با راستگویی و بیان حقایق واقعی هرگز قادر نیست افکار دیگران را متوجه خود کرده و اعضای خانواده را به خویش جلب کند. ناچار دروغ می گوید و گاهی دروغ های بزرگ و وحشت زا و هیجان آورمی گوید ، دروغی که تا چند دقیقه همه را متوجه او کرده و خانواده را به جوش و خروش وا می دارد. مثلاً ، با وحشت و اضطراب ساختگی می دود و فریاد می زند : " مغازه آتش گرفت " یا خواهرم رفت زیر ماشین ! " .

موقعی که افراد خانواده با نگرانی و وحشت می دوند که خود را به محل حادثه برسانند، کودک دروغگو لذت می برد و شادمان می شود ، لذت می برد از این که آن صحنه را به وجود آورده و منشاء این همه هیجان و جنبش شده و اعضای خانواده را مسخره کرده و اهانت های گذشته آنان را تلافی کرده است .

مسلماً روش نادرست والدین ومربیان ، کودک را به دروغگویی وا می دارد ؛ بنابراین کسانی که می خواهند فرزندان خود را به نیکی پرورش دهند و آنان را راستگو تربیت کنند، باید از اول به طرزی صحیح وعاقلانه به شخصیت آنان احترام بگذارند و از تحقیر و اهانت آنها که منشاء انحراف و طغیان است بپرهیزند.

۳) یکی دیگر از علل دروغگویی اطفال ، ترس از مجازات است . مثلاً موقعی که به کودک بگویند: شیشه اتاق را تو شکسته ای؟ اگر کودک بداند که اعتراف او مجازات سختی را به دنبال خواهد داشت غریزه ی حفظ خود ، او را وا می دارد که به دروغ بگوید: " من نشکسته ام " . کودک چون خود را در مقابل تنبیه طاقت فرسای والدین ناتوان می بیند، برای حفظ خود چاره ای ندارد جز آنکه به دروغ پناه ببرد و گناه خود را انکار کند. بدیهی است هر قدر ترس از مجازات بیشتر باشد، اصرار کودک در دروغ بیشتر خواهد بود.

درمان این قبیل دروغگویی ها ملایمت و مهربانی والدین در تربیت فرزندان است. اگر والدین فرزندان خود را با اصول مهر و مؤدت پرورش دهند، اگر خانواده کانون عطوفت و رأفت باشد، اگر والدین انصاف داشته باشند و به وظایف خود در مورد فرزندان توجه کنند، بچه ها در برابر تخلفات خود دروغ نمی گویند.

یکی از مهمترین عوامل پرورش راستگویی در کودکان ، محیط خانواده است جایی که پدران ومادران راستگو هستند و پیرامون دروغ و خلاف حقیقت نمی گردند، کودک طبعاً به راه درستی می رود و راستگو بارمی آید. برعکس ، جایی که پدران و مادران خود دروغ می گویند و به این خوی ناپسند عادت دارند، قطعاً کودک نیز دروغگو می شود. در چنین خانواده ای ایجاد شرایط روانی برای جلوگیری از دروغگویی بی اثر است . محیط زندگی مهمترین و بزرگترین عامل سازنده شخصیت کودک است و با هیچ یک از عوامل روانی قابل مقایسه نیست . کودک بدون توجه و اراده ، با محیطی که در آن زندگی می کند منطبق می شود و آنچه می بیند و می شنود ، در فکر او نقش می بندد.

وقتی مرد یا زن بدون عنوان پدری یا مادری دروغ می گوید ، مرتکب یک گناه کبیره شده و استحقاق یک کیفر دارد ولی وقتی آن مرد و زن ، پدر و مادر باشند و در محیط خانواده در مقابل گوش های حساس و چشم های کنجکاو فرزندان خود دروغ بگویند، علاوه بر گناه دروغ ، گناه دیگری مرتکب شده و آن گناه ، پرورش دروغگوست که قطعاً به مراتب بزرگتر است.

دروغگویی در کودکان

دروغگویی از نظر لغوی به معنای کتمان واقعیت است. فرد دروغگو از طریق دروغ گفتن ضعفهای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره علل دروغگویی و راه جلوگیری از آن

تحقیق درباره جهنم و عذابهای آن

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره جهنم و عذابهای آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

جهنم و عذابهای آن

وحشت و اضطراب پیامبـر(ص) و علـی(ع) و فاطمـه (س)

و اصحاب ایشــان از آتش جهنم

وقتی آیه « وَ إنَّ جَهَنـَْــمَ لَمَوْعِدُهُم اَجْمـَــعینَ لَـها سَبْـعَةُ اَبْوابٍ لِکُــلٌّ بابٌ مِنْهـُــمْ جُــزْءٌ مَقـْــسومٌ » (1) نازل شد، رسول خدا(ص) گریه شدیدی کرد. صحابه هم از گریه آن حضرت گریه کردند، بدون این که بدانند جبرئیل چه آورده و رمز گریه پیغمبر چیست... کسی هم توانایی سخن گفتن با آن حضرت را نداشت و از عادات پیامبر(ص) این بود که هر زمان فاطمه(س) را می دید مسرور می گردید. از همین رو سلمان رهسپار خانه فاطمه(س) شد. وقتی وارد گردید، دید مقداری جو پیش روی فاطمه(س) است و مشغول آرد کردن است و این آیه را می خواند: « آن چیزی که نزد خداست بهتر و پاینده‌‌‌‌ترمی باشد.» (2)

سلمان موضوع گریه پیامبر(ص) را به فاطمه(س) خبر داد و ایشان برخاست و لباس پوشید و به عزم دیدار پیامبر(ص) بیرون آمد...

فاطمه(س) به پدر عرض کرد: ای پدر! فدایت شوم، چه چیز شما را گریانیده است؟ و پیامبر آن دو آن دو آیه را بر او خواند.

فاطمه(س) از شدت اندوه با صورت به زمین افتاد و صدای ناله‌اش بلند شد که وای، وای بر آن کسی که داخل آتش گردد...

در این حال سلمان نیز گفت: « ای کاش برای اهلم گوسفندی بودم و آنان مرا ذبح می کردند و گوشت مرا خورده، پوست مرا پاره پاره می کردند و من هرگز نام آتش را نمی شنیدم.»

ابوذرگفت: « ای کاش مادرم نازا بود و مرا نمی زایید و من هرگز اسم آتش را نمی شنیدم.»

حضرت علی(ع) نیز فرمودند: « ای کاش درندگان گوشت مرا پاره پاره می کردند و من نام آتش را نمی شنیدم.»

سپس دست روی سر گذاشت و شروع به گریه کرد و گفت: « آه، از دوری راه و کمی توشه در سفر قیامت. گناهکاران به سوی آتش می روند و به سرعت داخل دوزخ می شوند. در جهنم مریض هایشان مداوا نمی گردد؛ اسیرهایشان آزاد نخواهد شد... غذایشان آتش است، آبشان آتش است، در طبقات آتش می غلتند، بعد از پوشیدن لباس نخی و کتان، در دنیا، از تکه‌های آتش خواهند پوشید و هم نشینانشان هم شیاطین خواهند بود.»(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-      حجـــر / 44, 43.

2-      قصص / 60.

3-      بحارالانوار، ج43، ص87؛ ج8، ص303، ح62.

شکــل و شمـایل وعملکــرد مـلائـکه عـــذاب...

 « اِنَّ جَـهَـنَّـمَ کانَتْ مِرْصادا »(1) « جهنم در کمین گناهکاران است. »

بعضی گفته اند: مراد این است که ملائکه عذاب در کمین اینان هستند تا به دستورات الهی عمل کنند.

« بر آتش جهنم مأمورانی از ملائکه گمارده شده اند که خیلی خشن و سخت گیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی کنند و آنچه را که فرمان داده شده اند به طور کامل اجرا می نمایند. »(2)

ملائکه عذاب و مخصوصاًخازن و مالک جهنم را خداوند از غیظ و غضب و خشم خودش آفریده که خیلی بدترکیب و بد قیافه و خشن و خیلی بداخلاق هستند و از چشمانشانبرق می جهد و از دهانشان آتش بیرون می آید و هرگز خنده بر لبانشان نقش نمی بندد و هرگز شوخی نمیکنند.

پیامبر اکرم(ص) وقتی در معراج از جهنم بازدید می کردند با دیدن خازن جهنم از او ترسیدند.

ملائکه عذاب منتظر دستورات الهی هستند تا اهل عذاب را به اشد عذاب برسانند. هرچه اهل عذاب خواهش و التماس می کنند که از خداوند بخواهید مقداری عذاب ما را تخفیف دهد، ما نمی خواهیم و اجازه چنین در خواستی را هم نداریم...

«قدرت فرشتگان عذاب به قدری زیاد است که هر کدارم از آنان قدرت بلند کردن هفتاد هزار نفر را دارند که بلند می کنند و به طرف جهنم پرتاب می کنند. و در دست هریک، گرزهای آتشین است تا بر سر اهل عذاب بکوبند.»(3)

در پاسخ خداوند برای عذاب اهل جهنم که فرموده:

« خُذوهُ فَغُلّوهُ ثُمّ الّجَحیمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فی سِلسِــةٍ ذَرعُهــا سَبعُـونَ ذِراعاض فَاسْلُکوُهُ »(4)

هفتاد هزار ملک حرکت می کنند و اهل آتش را با غل و زنجیری که طولش 70 ذراع است بسته به طرف جهنم می کشند.

در بعضی روایات است که:

« اینان از عذاب کردن اهل آتش لـــذت می برند؛ چون هم اطاعت از خـــداوند است و هم اذیـت دشمنـــان خــــدا... »

پـنــــــاه بر خـــــــدا...!!!

 ۱- نبأ / 21.

۲- تحریم / 6.

۳- اقتباس از باب النار بحار، ج8.

۴- الحاقة / 32-30.

ویژگی های حضرت مهدی (ع)و حکومت جهانی اش

‌« پیشگفتار»

ای غائب از نظر،ای حجت ثانی عشر،ای شب دیجور را ستاره سحر، از منتظران رنجورت دریغ مفرما یک نظر.

ای خورشید پرده نشین ،ای کهف حصین،ای دُرّ ثمین، گوشه چشمی بنما به این دلهای غمین.

ای ابر فیض بار،ای روح نوبهار،ای زخوان کرمت ماسوا ریزه خوار،ز عاشقان کویت «یک نگاه»دریغ مدار.

ای فرزند عسکری،ای سلیل محمدی،ای غریو حیدری،بر منتظران دلسوخته ات زکرم نما نظری.

ای پور پیشوای خیبر شکن،ای سلیل حیدر مرحب فکن،برخیز و برقع ز رخسار بر فکن.

تو بیا تا ز پرتو رویت شب تاریک سحر گردد،ورنه ای مهر تابان ،بی تو هرلحظه تیره تر گردد.

من در این غار ،خسته و دلتنگ،انتظار تو را ستاره کنم، در شب تار وحشت زا لحظه های تو را شماره کنم.

اینک یک هزار و یک صد و شصت و چهار سال تمام است که «خورشید عدالت»در پشت ابرهای تیره و تار «غیبت»نهان شده تاروزی پس از سپری شدن دوران غیبت ظهور کرده،فروغ تابناک عدالت را بر هر کوی و برزن بتاباند و برجنایتها و خیانتهای انسانها خاتمه دهد.

نوید ظهور آن مصلح بزرگ،توسط پیامبران سترگ،در طول قرون و اعصار برای جهانیان بازگو شده و نغمه پیروزی حق بر باطل به دست

آن یکتا بازمانده از حجج الهی،گوش جهانیان را نوازش داده است.

دهها آیه قرآن،بر اساس صدها حدیث صادره از معصومان به ظهور موفور السّرور آن خورشید فروزان اِشعار دارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره جهنم و عذابهای آن

سلنیوم و اصلاح آلودگی آن در خاک

اختصاصی از کوشا فایل سلنیوم و اصلاح آلودگی آن در خاک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 75

 

فصل اول- خصوصیات سلنیوم

مقدمه:

اولین اطلاعات ثبت شده در این مورد توسط مارکو پولو در سال 1295 میلادی بوده است که در مناطق غربی چین ونزدیک تبت و مغولستان حیواناتش بعد از چرای گیاهان آن منطقه شروع به تلو خوردن می‌نمودند که امروزه می‌دانیم ناشی سمیت حاد سلنیومی‌بوده است.

برای اولین بار سلنیوم توسط Berzelius که در سال 1817 یا 1818 رسوبات و لجنهایی که از اکسیداسیون اکسید سولفور سنگ مس بدست می‌آمد را مورد بررسی قرار داد کشف شد وی متوجه شد که در بین آن عنصر جدیدی وجود دارد اما در آن هنگام آنرا با تلوریم اشتباه گرفتند بعد از گذشت ربع قرن Arnold به گوگرد قرمز توجه کرد و متوجه موادی در رسوبات آن شد و آنرا Sulfurrubeum نامید. به هر حال تا سال 1950 کسی متوجه وجود سلنیوم نبود فقط می‌دانستند که درجدول تناوبی عنصری وجود دارد که بار گوگرد (s) و عنصر تلوریم (Ti) هم خصوصیات است. و حتی خصوصیاتی به طور مشترک با هر یک از آنها دارد یعنی هم خصوصیات فلزی و هم غیر فلزی را داراست و در حالت سمیت،5 برابر خطرناک تر از آرسنیک می‌باشد؛ در نهایت آنرا سلنیوم نامیدند و بیان نمودند که این عنصر در محدوده خیلی کوچکی برای جانواران قابل استفاده می‌باشد.

در کل سلنیوم از عناصر کم مصرف می‌باشد که باعث سلامتی فرد یا گیاه یا حیوان می‌گردد، ولی همانطور که گفته شد مقدار نیاز به سلنیوم خیلی کم است.

سلنیوم اغلب در پروتئن ها موجب ساختن سلنوپروتئن ها می‌گردد که برای تولید آنزیمهای آنتی اکسیدان مهم هستند این آنتی اکسیدانها به کمک Se-Pt ها در حفظ سلامتی سلولها که مورد خطر رادیکالهای آزاد اکسیژن می‌باشند موثرند به صورت خلاصه باید گفت رادیکالهای آزاد بطور طبیعی در متابولیسم اکسیژن ساخته می‌شوند که ممکن است در ایجاد بیمارهای مزمن مثل سرطان و بیمار قلبی و عروقی و یا حتی در انجام فعالیتهای منظم غده تیروئید و سیستم دفاعی بدن نقش داشته باشند.

یکی از راههای مطمئن جذب سلنیوم خوردن غذاهای گوشتی وگیاهانی است که در مناطقی با خاکهای سرشار از سلنیوم می‌رویند که در ادامه بطور مفصل راجع به آن بحث خواهد شد. و در نهایت نتجه گیری می‌گردد که کمبود یا سمیت سلنیوم در بدن انسان تحت تاثیر مقدار سلینوم در بدن دامها و حیواناتی است که انسان از آن تغذیه می‌کند و آنها هم به نوبه خود متاثر از گیاهان منطقه و خاک آن نواحی اند البته در این میان عواملی چون اقلیم و pH هم موثر خواهند بود.

خصوصیات فیزیکی و شیمیایی: سلینوم

همانطور که در جدول شماره یک نشان داده شد سلنیوم عنصری با عدد اتمی‌34 و وزن اتمی‌78.96 و چگالی 79/4 گرم بر سانتیمتر مکعب در 20 درجه سانتگراد است. حجم اتم آن 45/16 سانتیمتر مکعب بر مول می‌باشد و جزء عناصر غیر فلزی و از گروه شش جدول تناوبی است که معروف به chalcogen می‌باشد.

جدول 1: خصوصیات عمومی‌سلینوم

Name

Selenium

Symbol

Se

Atomic number

34

Atomic weight

78.96

Density @ 293 K

4.79 g/cm3

Atomic volume

16.45 cm3/mol

Group

Non-Metal, Chalcogen

Discovered

1818

همانطور که در جدول شماره دو نشان داده شده است دمای ذوب این عنصر 490.2 درجه کلوین و دمای جوش آن 958 درجه کلوین برابر با 685 درجه سانتیگراد می‌باشد و همچنین انرژی ویژه ذوب آن 6.694 کیلو ژول بر مول است و گرمای ویژه تبخیر آن 37.7 همچنین فشار بخار این عنصر در 494 درجه کلوین برابر 0.695 پاسکال است می‌باشد.

جدول 2: خصوصیات فیزیکی سلینوم

State (s, l, g)

s

Melting point

490.2 K

Boiling point

958 K

Heat of fusion

6.694 kJ/mol

Heat of vaporization

37.70 kJ/mol

Vapor pressure 0.695 pa at 494 K

Speed of sound 3350 m/s at 293.15 K

همانطور که در جدول (شماره-3) انرژیهای یونش عنصر سلنیوم نشان داده شده است.

اولین انرژی یونش این عنصر490.9 کیلو ژول بر مول و دومین انرژی یونش آن 2044.5 کیلوژول بر مول و سومین انرژی یونش آن 2973.7 کیلو ژول بر مول و چهارمین


دانلود با لینک مستقیم


سلنیوم و اصلاح آلودگی آن در خاک

حذف دادسرا و تبعات آن

اختصاصی از کوشا فایل حذف دادسرا و تبعات آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

مبحث سوم : حذف دادسرا و تبعات آن

حذف دادسرا مغایرت صریح با اصول 162 و 164 و 172 قانون اساسی دارد. با نگاهی به اصول مربوط به وظایف قوه قضائیه در قانون اساسی متوجه می شویم که قانون مزبور دادسرا را به عنوان نهادی ثابت و پایدار در نظام حقوقی ایران پذیرفت و مورد شناسایی قرار داد، چنانکه نیازی به تصریح چنین سازمانی نشده و صرفاً در مواردی با ذکر عناوین « دادستانی» و «دادستان کل» بر وجود چنین نهادی تاکید نموده است. صرف نظر از اینکه حذف نهاد دادسرا با مفاد قانون اساسی سازگاری نداشته و در تضاد با این معنی بوده است ، اینک به تبعات آن پس از گذشت چند سال از اجرای قانون دادگاههای عمومی می پردازیم .

الف ـ تطویل رسیدگی و اتلاف وقت دادگاهها

1ـ علیرغم اینکه طراحان این قانون معتقد بودند که یکی از عوامل حذف دادسرا به علت اطاله دادرسی بوده است ، گذشت زمان چیز دیگری نشان داده است و با اجرای این قانون ، شاهد تطویل دادرسی بیشتری هستیم. همان گونه که در مبحث قبل در ادله مخالفین با این قانون اشاره شد ، در گذشته با شکایت شاکی ، پرونده در، دادسرا تشکیل و غالباً چیزی حدود 2سوم پرونده ها در شعب دادیاری و بازپرسی به علل گوناگون نظیر ، گذشت شاکی ، و یا جرم نبودن عمل انتسابی و یا فقدان دلایل کافی مبنی بر بزهکاری متهم ، حسب مورد قرار موقوفی تعقیب یا منع تعقیب صادر و پرونده مختومه می شد.

پرونده های قابل تعقیب پس از طی مراحل مقدماتی تحقیق با صدور قرار تامین مناسب و با صدور کیفرخواست قرار مجرمیت صادر و پرونده برای تصمیم گیری نهایی(صدور حکم) به دادگاه ارسال می گشت.

با تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب ، تمامی این وظایف از دادسرا به محاکم منتقل شد. پرونده قبل از ارجاع به قاضی تحقیق ، بایستی توسط رییس شعبه مورد مطالعه قرار گیرد ، تا از جریان امر آگاه شود. بدیهی است کسب اطلاع از پرونده ، مستلزم صرف وقت است و در صورت پیچیده بودن پرونده ، طبعاً اوقات بیشتری باید هزینه شود. در حالیکه وقتی در دادسرا کیفرخواست صادر و به دادگاه ارسال می شود ، هر قدر پرونده که پیچیده باشد ، قاضی دادگاه با خواندن کیفر خواست به تمامی زوایای پرونده آشنا میگردد و دیگر لزومی به مطالعه ورق به ورق پرونده نیست. حالا تصور نمایید ، پرونده ای بدواً به محکمه ای ارجاع شود ، بایستی تمامی مراحلی که در دادسرا طی می شود ، در اینجا نیز عمل شود ، آیا واقعاً این امر باعث اتلاف وقت محاکمه و در نتیجه اطاله دادرسی را در پی ندارد ؟!

قاضی با مطالعه پرونده و در صورت لزوم بایستی خود قرار تامین صادر نماید که این مورد هم موجب اتلاف وقت دادگاه بوده است. متاسفانه در دادگاههای عام قاضی تحقیق راساً اختیاری بر تصمیم قضایی نداشته و معروف به « قاضی بی اختیار» شده بود. در گذشته قاضی تحقیق در دادسرا اختیار بر تصمیم قضایی نظیر صدور قرار داشت ، اما جایگاه این قاضی در قانون دادگاههای عام به شدت تنزل پیدا کرد و در حد یک ضابط دادگستری شمرده شد.

با این اوصاف بر فرض هم دادگاه رایی به صواب صادر نماید ، آیا این تاخیر در رسیدگی بعضاً سالها به طول می انجامد ، آیا مرهمی بر زخمهای محکوم له خواهد بود. در این خصوص ضرب المثل غربی است که گفته شده است :

« دادی که دیر داده شود ، بیداد است »

2ـ مراجع قضایی سابق فقط با پرونده های تعیین دقت شده از قبل و احتمالاً دارای دقت مراجعه مواجه بودند. حال آنکه در دادگاههای عام ، علاوه بر پرونده های مذکور قاضی محکمه مکلف است به پرونده های ارجاعی همان روز که از پاسگاه به دادگاه ارسال می شود ، نیز رسیدگی نماید. این امر باعث اختلال در روند رسیدگی می شود. قاضی در حال رسیدگی به یک پرونده است که ضابط دادگستری به اتفاق شاکی و متهم وارد جلسه دادگاه می شوند و قاضی موظف است به آن پرونده نیز هم زمان رسیدگی نماید ، چه اتفاقی می افتد ؟ رئیس دادگاه ناچار است به خاطر عدم اختلال در روند پرونده در حال رسیدگی ، سریعاً پروندة ارجاعی را بدون ملاحظه دقیق برای تحقیقات بیشتر به پاسگاه ارجاع نماید و یک قرار باری به هر جهت ، برای متهم صادر نماید. آیا آن پرونده واقعاً نیازی به تحقیقات بیشتر داشته است، یا صرفا به جهت خلاص شدن از پرونده چنین دستوری داده شده است ؟! آیا صدور قرار تامین متناسب با جرم و وضعیت متهم بوده است یا خیر؟

به هرحال قاضی دادگاه ناچار است به جهت عدم اختلال در روند رسیدگی و همچنین عدم گسترده شدن افکار وی ، چنین تصمیماتی اتخاذ نماید ، ولی آیا این شکل واقعاً تاثیر منفی خود را بر دادگاه تحمیل نکرده است ؟ به همین علت ممکن است دادگاه بازهم وقت رسیدگی مجدد دهد تا دوباره به پرونده رسیدگی نماید که این مورد نیز مطلقاً اطاله دادرسی را در پی دارد.

بندهای 1و2 دست بدست هم داده تا فشار طاقت فرسایی بر قاضی تحمیل شود و به گفته یکی از قضات از زمان اجرای قانون تشکیل دادگاههای عمومی ، بیشتر پرونده ها در منازل رسیدگی می شوند و این دقیقاً به خاطر تراکم بیش از حد پرونده ها در دادگاههاست. آیا این حجم کار و محاکمات متنوع و متعدد باعث نشده است که قضات بدون تحقیقات مفیدتر ، پرونده ها را به سرعت مختومه نمایند تا به رسیدگی دیگر پرونده ها وقت داشته باشند که نتیجه این امر آیا بی عدالتی و نارضایتی مردم را در پی نداشته است ؟

ب ـ عدم تخصصی بودن دادگاهها

علوم امروزه گسترش فراوانی پیدا کرده اند. توسعه این علوم بیشتر ناشی از نیازهای جامعه بشری است. علم حقوق نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. نیازهای جهان امروزی در پی گسترش روز افزون و همه جانبه روابط اجتماعی و اقتصادی در سطوح مختلف جامعه جهانی بوجود آمده اند. به جهت گستردگی و شاخه های فراوان علوم و عدم توانایی در تحقیق و برای تمامی زوایای


دانلود با لینک مستقیم


حذف دادسرا و تبعات آن

تحقیق در مورد واردات غیر ضروری و اثرات منفی آن بر اشتغال 27 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق در مورد واردات غیر ضروری و اثرات منفی آن بر اشتغال 27 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

واردات غیر ضروری و اثرات منفی آن بر اشتغال

یکی از مسائل در ایران بحث واردات است. در کشورهایی که توسط بخش خصوصی اداره می‌شود سیاست‌های وارداتی به وسیلة دولت تأمین نمی‌شود و توسط بخش خصوصی صورت می‌گیرد. اما در ایران چون اقتصاد نفتی است درآمدهای نفت مسئولین را برای واردات وسوسه می‌کند.اگر سیر تحولات واردات ایران را بررسی کنیم قبل از پیدایش نفت عملاً درآمدی برای تجار بود که به دلیل عقب‌ماندگی اقتصادی در جهت تأمین نیازهای مالی شکل می‌گرفت. با پیدایش نفت مسئولین سعی کردند درآمدها را در جهت سرمایه‌گذاری صنعتی شکل دهند. صنایع فولاد، ماشین‌سازی، پتروشیمی و خودروسازی قبل از انقلاب تأسیس شدند. این صنایع هم محتاج واردات لوازم اولیه از خارج بودند. بنابراین اگرچه واردات بود ولی بیشتر برای تأمین صنایع داخلی صورت می‌گرفت. تعرفه‌ای که روی واردات وضع می‌شد برای کالای مصرفی بالا بود. بالای 40 درصد ولی برای کالای خام بین 0 تا 15 درصد. نتیجه اینکه هیچ سرمایه‌گذاری انگیزة سرمایه‌گذاری روی ماشین‌آلات را نداشت چون به راحتی از خارج وارد می‌کرد. ولی به دلیل اینکه تعرفه روی کالاهای مصرفی بالا بود سودآوری آن بیشتر بود، در نتیجه صنایع داخلی بیشتر روی صنایع مصرفی بودند و این تناقض مهمی با خود داشت و آن اینکه وقتی در تولید کالای مصرفی تا حدودی خودکفا شدیم فرایند صنعتی ایجاب می‌کند که یک کشور از تولید کالای مصرفی به سمت صنعتی برود. اما با موانعی مواجه می‌شد و آن اینکه هرگاه دولت می‌خواست واردات ماشین‌آلات را شکل دهد با اعتراض تولیدکنندگان کالای مصرفی مواجه می‌شد که نباید جلوی واردات گرفته شود. نمونه آن را صنعت لاستیک‌سازی می‌توان نام برد.

مشکل دیگر در این رابطه نبود یک سیاست مشخص است. با افزایش درآمد نفتی دولت اعتبار برنامة 5 سالة پنجم را دو برابر کرد و یک نوع سرمایه‌گذاری در همة بخش‌ها صورت گرفت. اما چند مشکل ایجاد شد. اول اینکه هنوز زیرساخت‌های لازم جهت توسعه همه‌جانبه کشور نداشتیم یعنی حمل و نقل، راه‌ها و... گسترش نیافته بود. کشتی اجاره می‌کردیم و حمل و نقل را با کشتی‌های استیجاری انجام می‌دادیم. در بهترین حالت در سال 56 تمام تجارت ما حدود 13 درصد توسط کشتی‌های ایرانی‌ها انجام می‌شد. این مشکل ارتباط بین تولیدکنندة داخلی و مصرف‌کننده خارجی را قطع می‌کرد و صادرات را محدود می‌نمود. بنابراین یکی از مشکلات قبل از انقلاب کمبود زیرساخت‌ها بود. حتی مدیریت بنادر نیز ضعیف بود حدود 17 درصد تخم‌مرغ‌هایی که وارد می‌کردیم شکسته می‌شد و یا نحوة‌واردات به گونه‌ای بود که از بندرعباس وارد می‌کردیم به تهران می‌آمد و دوباره به بوشهر و بندرعباس توزیع می‌شد!

یکی دیگر نبودن برق کافی بود. موانع دیگر مثل نبودن نیروی کار وجود داشت. کارگر ساده را از کشورهای هند و فیلیپین و اندونزی داشتیم و باز با کمبود مواجه شدیم. لذا این فعالیت‌ها باعث افزایش نقدینگی در کشور و تورم می‌شد دولت برای اینکه جلوی تورم را بگیرد واردات را افزایش می‌داد یعنی واردات مفری برای کنترل قیمت بود.

در دنیای واقعی دولت وظایفی دارد او نباید مخل نظام قیمت‌ها باشد و نباید موجب افزایش تورم و بوروکراسی شود، بنابراین آنچه انتظار می‌رود دولت‌ها انجام دهند آن است که خود را کوچک کنند و در عرصه‌هایی که بخش خصوصی می‌تواند وارد شود، فعالیت نکند. اما این ساده نیست و نیاز به اصلاح ساختار اقتصادی و نظام قانونی شفاف و کارآمد دارد و یک شبه اتفاق نمی‌افتد.

بنابراین تا وقتی با بوروکراسی اداری مواجه هستیم و دولت همچنان 80 درصد اقتصاد را در دست دارد به طور طبیعی نقدینگی را به جامعه تزریق می‌کند سالانه 36 درصد نقدینگی به جامعه تزریق می‌شود اما در طول 20 سال گذشته رشد اقتصادی حدود 5/5 درصد بوده. بنابراین با کسر این دو تورم 30 درصد تورم را داریم. البته ممکن است به دلیل بیماری اقتصاد ایران پیش‌بینی تورم در اینجا بسیار دشوار باشد.

بنابراین، این تورم تبعات سیاسی دارد و دولت برای کاهش نارضایتی به واردات دامن می‌زند پس در ایران دولت مشوق واردات است هم به دلیل این‌که درآمدهای نفتی را به واردات تبدیل می‌کند و هم به دلیل اینکه گرفتن جواز واردات دارای رانت است و معمولاً انحصاری است.

در گذشته واردات اینگونه تویه می‌شد که می‌خواهیم واردات را در جهت رقابت انجام دهیم تا کیفیت تولید‌کنندة داخلی بالا برود. نمونه آن واردات اتومبیل 300 میلیونی است که نه با تئوری اقتصادی سازگار بود و نه قابل رقابت با خودرو 15 میلیونی داخل است. در حالی که رقابت مستلزم این است که شرایطی فراهم شود که شرکت‌های خارجی در داخل سرمایه‌گذاری کنند و تولید‌کنند و آموزش دهند.

وقتی رتبة فضای کسب و کار ایران دو سال قبل 113 بوده و الان به 119 سقوط کرده نشان می‌دهد مشکلات نهادی در فضای کسب و کار داریم. در فضایی که فساد مالی وجود دارد و نیست، رانت‌جویی بسیار است و بوروکراسی عریض وجود دارد و هزینه‌های زیادی را به تولیدکنندة داخل وارد می‌کند و وارد رقابت نابرابری می‌شود. پس این بحث که واردات برای توان‌مند سازی تولیدکنندة داخل است اشتباه است. البته این معنا را نمی‌دهد که واردات نباید صورت گیرد بلکه بهانه‌ای که می‌آورند غلط است. امروز تولیدکنندگان شعبه‌هایی در کشور مقصد دایر کرده و بخشی از مراحل تولید را به آنها منتقل می‌کنند لذا ما می‌توانستیم به عنوان مکمل کشورهای خارجی در بعضی از صنایع تخصص پیدا کنیم.

بنابراین اگر واردات در جهت تکمیل کالای داخلی شکل بگیرد، می‌تواند اشتغال‌زا بوده و ارزش افزوده داشته باشد. ولی متأسفانه وارد فرایند تولید بین‌الملل نشدیم و تعامل بین‌المللی را هم نداشتیم. بنابراین وارداتی که صورت می‌گیرد، عملاً در جهت مصرف و نه تولید و مکمل سرمایه‌گذاری است. بهانة دیگری که در سال‌های بعد آوردند این بود که واردات در جهت تأمین تقاضای مصرف‌کنندة ایرانی انجام می‌گیرد تا کالای بی‌کیفیت و گران داخل را نخرد. این ظاهراً پسندیده است ولی شما می‌دانید که مصرف‌کنندة فقط کالا نمی‌خواهد بلکه آینده هم می‌خواهد. اگر به خواستة مردم توجه کنیم آنها خواسته‌های زیادی دارند، آموزش، فرصت‌های برابر، اشتغال، جلوگیری از فساد و فقر و ... از خواسته‌های اساسی مردم است.

وقتی ما این امکان را فراهم نمی‌کنیم که سرمایه‌گذاری خارجی در داخل سرمایه‌گذاری کند، تولیدکننده داخلی هم آموزش ببنید مشکل حل می‌شود و درواقع ما هر کالایی را می‌خریم در خارج از کشور ایجاد اشتغال می‌کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد واردات غیر ضروری و اثرات منفی آن بر اشتغال 27 ص