روانشناسی انگیزش
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد.
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد.
فرایندهای انگیزشی جهت و شدت رفتارهای هدفمند را تعیین میکنند و افراد این فرایندها را در ذهن خود به صورت امیال آگاهانه تجربه میکند.
● تعریف انگیزش
تعریف انگیزش (Motivation) بستگی به مفاهیم نظری روان شناسی دارد. در واقع تعریف یک روان شناس از انگیزش به دیدگاه او بستگی دارد.
فروید ، کتل ، مورفی ، هب و... تعارفی را در مورد انگیزش ارائه کردهاند، اما در یک جمعبندی کلی میتوان انگیزش را به صورت « مجموع متغیرهای پیچیده ارگانیزمی و محیطی که کنش آنها به فعالیت عمومی و جهتدار احساس و رفتار منجر میشود.» تعریف کرد.
● جایگاه انگیزش در روان شناسی
« روان شناسی انگیزش » جایگاه مهمی در روان شناسی دارد و چنین استنباط میگردد که روانشناسی انگیزش با مسائل و پدیدههایی سر و کار دارد که کل روانشناسی با آن روبرو است. با کمی دقت میتوان دریافت که برای پژوهشگران مسائل اساسی عبارتند از اینکه:
چرا رفتار خاصی پدید میآید؟ چرا رفتار هدفدار است؟ چرا رفتار به صورت پیوسته و متناوب اتفاق میافتد؟ و...
این سوالها و مسائل باعث پدیدآیی نظریههای گوناگونی شده است.برخی از آنها عبارتند از: نظریه غریزه (Instinet Theory) ، نظریه سایق (Drive Theory) ، نظریه انتظار _ ارزش (Expectancy _ Value Theory) و نظریه نیازها (Needs Theory)
● موضوعات مورد توجه در روان شناسی انگیزش
انگیزش ، مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
چندین نظام انگیزشی انسانها را در تلاش مداوم برای رفع حالتهای ناخوشایند میدیدند، نظیر « فروید» که انسان را در یک میدان نبرد دائمی با نیروهای جنسی و پرخاشگری میدید. در این حال چندین نظام انگیزشی ، انسانها را موجوداتی کنجکاو ، هیجان خواه ، با هدف و برنامه و تلاشگر در نظر میگیرد.
با این حال آنها تا حدودی درست هستند و نه کاملا درست یا غلط. بنابراین انگیزش مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
● انگیزش یک فرآیند است.
انگیزش فرآیندی پویا است و نه ایستا. خیلی از انگیزهها (و نه همه آنها) از یک فرآیند چهار مرحلهای «پیش بینی ، برانگیختگی ، عملرفتاری و پیامد» پیروی میکنند. در مدت پیش بینی ، فرد انتظار پیدایی انگیزه را دارد. ویژگی آن وجود یک حالت محرومیت و تمایل به هدف است.
در مدت برانگیختگی ، محرک درونی یا بیرونی انگیزه را تحریک نموده و به رفتار جهت میدهد.
در مدت عمل رفتاری ، فرد برای نزدیک شدن یا دور شدن از شی هدف انگیز ، به رفتار هدفگرا میپردازد. در مدت پیامد ، فرد پیامدهای سیری یا اشباع انگیزه (فروکشی انگیختگی) را تجربه میکند.
تعداد صفحات: 30
درباره مدیریت انگیزش در سازمان
وضعیت دنیای کسب و کار امروز و رقابت روزافزون در عرصه های مختلف تجارت بیانگر آن است که سازمان هایی که در پی کسب نتایج مطلوب هستند، باید نیروی کار با انگیزه ای داشته باشند.
فراگیری روش های ایجاد انگیزه در افراد، از جمله مهارت های مهمی است که هر مدیر باید از آنها برخوردار باشد.
انگیزه عبارت است از میل و اراده فرد به انجام یک کار، در گذشته تصور می شد که انگیزه باید خارج از وجود افراد به آنها تزریق شود، اما امروزه اعتقاد بر این است که هر فرد به وسیله یک سری نیروهای مختلف درونی و بیرونی انگیزه پیدا می کند.
بهترین کار این است که کارکنان را ترغیب کنید تا انگیزه خود را با نیازهای سازمان همسو کنند. امروزه سازمانها برای بهره برداری بهتر از توانایی های بالقوه کارکنان به سرعت از ساختار (دستوردهی - نظارت) فاصله می گیرند و به سمت (توصیه - توافق) روی می آورند تا از این طریق بهتر بتوانند در افراد ایجاد انگیزه کنند.
این تغییر نگرش زمانی آغاز شد که کارفرمایان متوجه شدند پرداخت پاداش بسیار اثربخش تر از تهدید آنها به تنبیه و توبیخ است، پذیرش تکنیک های انگیزشی مدیران به وسیله کارکنان هر سازمانی مستلزم آن است که قبلاً محیطی برای آنها ایجاد کرده باشد که در آن، یک سری نیازهای مهم انسانی برآورده شده باشد.
به کارگیری پاره ای از این تکنیک ها که زمینه ساز ایجاد انگیزه از سوی مدیران برای بهبود کیفیت و پیشرفت امور سازمانی است معطوف به نکات زیر است:
اولاً: کارکنان سازمان باید از نقش خود و اهمیت آن باخبر باشند، برخورد خوب با کارمندان از دیگر روش های ایجاد انگیزه است. به کارمندان خود احترام بگذارید تا آنها نیز به شما احترام بگذارند. تا آنجا که در توان شماست به شرایط کار و مسائل مربوط به حقوق و پست و موقعیت، امنیت شغلی و جو محیطکار توجه و به موقع به آنها رسیدگی کنید تا افراد در محیطی راحت و با خیالی آسوده کار کنند.
با مشکلات شخصی که هر از گاهی برای کارمندانتان پیش می آید برخوردی مثبت و سازنده داشته باشید و با آنها ابراز همدردی کنید. کارمندان خود را به شرکت در تصمیم گیری ها تشویق کنید و تا آنجا که ممکن است افراد را در جریان امور قرار دهید
تردید و بی ثباتی باعث کاهش انگیزه می شود، گسترش بحث و گفت وگو، ایجاد فرهنگ پرهیز از سرزنش، جلب همکاری کارکنان، حمایت و قدردانی، ایجاد فرصت برای ارتقای کارمندان توانا و جوان، ایجاد فرصت فعالیت های ورزشی در خارج از محیط کار، جلب همکاری از طریق مشوق های بدون هزینه مانند تجلیل در حضور جمع و تقدیر کتبی از دیگر عوامل مهم در انگیزش کارکنان است.
نشان دادن ابتکار عمل از سوی کارمندان، یکی از علایم بالا بودن سطح انگیزش در محیط کار است. تا آنجا که امکان دارد به افراد فرصت دهید تا از ابتکار عمل و خلاقیت خود در انجام امور استفاده کنند، از کارمندان تازه وارد به گرمی و صمیمیت استقبال کنید تا بهتر بتوانید از توانایی های آنها استفاده کنید.
درمورد همکاران و کارمندانتان شخصاً قضاوت کنید و تحت تا ثیر حرف های دیگران قرار نگیرید، به خاطر داشته باشید که چگونگی ارزیابی و دادن پاداش به افراد، در عملکرد آنها تا ثیرگذار است.
همچنین میزان مزایا و عوامل انگیزشی کارکنان خود را براساس میزان مسئولیت و کمک آنها درجهت تحقق اهداف سازمان تعیین کنید و نه براساس ارشدیت یا مقام.
تعداد صفحات: 10
توصیف و اولویت بندی عوامل انگیزش شغلی معلمان تربیتبدنی نیشابور براساس نظریه هرزبرگ
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:75
پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد
تربیت بدنی و علوم ورزشی
فهرست مطالب :
فصل اول: طرح تحقیق
مقدمه ۲
بیان مساله ۳
ضرورت و اهمیت تحقیق ۵
اهداف تحقیق ۶
فرضیه های تحقیق ۷
پیش فرض های تحقیق ۷
محدودیت های تحقیق ۸
تعریف وازه ها ۸
فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق
ادبیات تحقیق ۱۱
نگرشهای مدیریت به انگیزش ۱۲
ـ رویکرد کلاسیک ۱۲
ـ رویکرد نئوکلاسیک ۱۳
ـ رویکرد اقتضایی ۱۴
نگرشهای روانشناختی در زمینه انگیزش ۱۵
ـ نظریه لذت طلبی ۱۶
ـ نظریه غرایز ۱۶
ـ نظریه تقویت ۱۶
ـ نظریه شناخت ۱۷
نظریه های انگیزشی ۱۷
الف) نظریههای فعالسازی انگیزش ۱۷
ـ نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو ۱۸
ـ نظریه دو جنبهای انگیزش ۲۰
ـ نظریه دوعاملی انگیزش ۲۱
ـ نظریه لذتگرایی مک کللند ۲۲
ـ نظریه نیازهای زیستی، تعلق و رشد ۲۳
ب) نظریههای فرایندی ۲۴
ـ نظریه انتظار و احتمال ۲۴
ـ نظریه برابری ۲۵
عنـوان صفحه
ـ نظریه هدفگذاری ۲۵
ـ نظریه تقویت و اصلاح رفتار ۲۶
نظری تفصیلی بر تئوری هرزبرگ ۲۷
پیشینه تحقیق ۳۰
جمع بندی ۳۶
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
مقدمه ۳۹
روش تحقیق ۳۹
جامعه اماری ۳۹
متغیرهای تحقیق ۳۹
ابزار اندازه گیری ۴۰
روایی و پایایی پرسشنامه ۴۲
نحوه امتیاز گذاری پرسشنامه ۴۲
روش جمع آوری اطلاعات ۴۳
روشهای آماری ۴۴
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل آماری
مقدمه ۴۶
توصیف اماری داده ها ۴۶
تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها ۵۲
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
خلاصه تحقیق ۵۷
بحث و نتیجه گیری ۵۹
پیشنهادهای تحقیق
الف- پیشنهادات برخاسته از تحقیق ۷۱
ب- پیشنهادات برای تحقیقات بعدی ۷۳
منابع و مأخذ ۷۵
فهرست جداول :
جدول ۱- مفروضات نظریة x و y درباره انسان ۲۱
جدول ۲- فراوانی و درصد پاسخگویان براساس جنسیت ۴۶
جدول ۳- فراوانی و درصد پاسخگویان براساس نوع استخدام ۴۷
جدول ۴- فراوانی و درصد پاسخگویان براساس مدرک تحصیلی ۴۷
جدول ۵- فراوانی و درصد پاسخگویان براساس سن ۴۸
جدول ۶- فراوانی و درصد پاسخگویان براساس سوابق ورزشی ۴۸
جدول ۷- فراوانی و درصد پاسخگویان براساس سنوات خدمت ۴۹
جدول ۸- میانگین و انحراف معیار هرکدام از انگیزندهها ۵۰
جدول ۹- میانگین و انحراف معیار هرکدام از عوامل بهداشتی ۵۱
جدول ۱۰- نتایج آزمون تی مستقل مربوط به جنسیت در مورد عوامل انگیزش ۵۲
جدول ۱۱- تجزیه و تحلیل داده ها در مورد عوامل انگیزنده معنا دار ۵۳
جدول ۱۲- نتایج تحلیل واریانس مقایسه سطوح مختلف تحصیلی با عوامل ایجاد انگیزش ۵۳
جدول ۱۳- نتایج تحلیل واریانس مقایسه سوابق مختلف خدمت با عوامل ایجاد انگیزش ۵۴
جدول ۱۴- نتایج تحلیل واریانس مقایسه سطوح مختلف سنی با عوامل ایجاد انگیزش ۵۵
فهرست اشکال :
شکل ۱- تحولات تاریخی نگرش مدیریت و روانشناسی به انگیزش ۱۷
شکل ۲- طبقه بندی سلسله مراتب نیازهای مازلو ۱۹
شکل ۳- فرایند انگیزش از طریق ارضای نیازها ۲۰
شکل ۴- الگوی ساده انتظار ۲۵
چکیده :
هدف از این پژوهش،توصیف و اولویت بندی عوامل انگیزش شغلی معلمان تربیت بدنی بر اساس نظریه هرزبرگ بود.جامعه آماری این پژوهش شامل 100 نفر از معلمان تربیت بدنی زن و مرد در مقاطع مختلف تحصیلی نیشابور در سال تحصیلی 84-1383بودند که همگی در تحقیق شرکت کردند. این پژوهش از نوع توصیفی است که به شکل میدانی انجام گرفته است.ابزار اندازه گیری یک پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نظریه هرزبرگ بودکه به تمامی 100 نفر برای تکمیل ارایه شد. که 91 نفر از آزمودنیها به پرسشنامه ارسالی پاسخ دادند. از آمارهای توصیفی و استنباطی برای توصیف و تحلیل داده ها استفاده گردید.نتایج نشان داد که در بین عوامل انگیزشی رشد فکری وارتقاء، قدردانی، پیشرفت، ماهیت مسوولیت ، ماهیت کار و موفقیت به ترتیب بیشترین اهمیت را در انگیزش شغلی معلمان دارند.در بین عوامل بهداشتی روابط ،حقوق و دستمزد،امنیت شغلی،شرایط کار،قوانین و مقررات و سرپرستی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت هستند.اولویت بندی عوامل انگیزشی در معلمان زن و مرد به طورجداگانه نشان داد که در بین معلمان زن قدردانی،رشد فکری و ارتقاء،پیشرفت،ماهیت کار،ماهیت مسوولیت وموفقیت و درمعلمان مرد رشد فکری و ارتقاء،قدردانی،پیشرفت،ماهیت مسوولیت،موفقیت و ماهیت کار به ترتیب بیشترین اهمیت را دارند.همچنین اولویت بندی عوامل بهداشتی در معلمان تربیت بدنی زن و مرد نشان داد که در معلمان زن روابط انسانی و اجتماعی ،شرایط کار،حقوق ودستمزد،امنیت شغلی،قوانین ومقررات و سرپرستی به ترتیب بیشترین اهمیت را در بین عوامل دارند.در حالی که در معلمان مرد حقوق ،امنیت شغلی،شرایط کار،روابط ،قوانین و مقررات وسرپرستی به ترتیب اولویت قرار دارند.مقایسه برخی عوامل جمعیت شناختی با عوامل انگیزشی نشان داد که فقط در مورد جنسیت با عوامل انگیزشی تفاوت معنی دار است. مقایسه سایر عوامل جمعیت شناختی مانند سطوح مختلف سنی ، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت با عوامل انگیزشی تفاوت معناداری را نشان نداد.
کلید واژه ها:
انگیزش شغلی ـ معلمان تربیت بدنی ـ نظریه هرزبرگ
مقدمه
آموزش و پرورش زیر بنای توسعه اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است ، به همین دلیل در اکثر جوامع ، توجه ویژه ای به آن می شود و سالانه بخش قابل ملاحظه ای از بودجه های هر جامعه صرف فعالیتهای آموزشی می گردد(6). از سوی دیگر ، در انتقال میراث فرهنگی جامعه از نسلی به نسل دیگر و زمینه سازی برای باروری میراث فرهنگی ، شاید هیچ عنصری به اندازه آموزش توسط معلمان با انگیزه سهم و نقش اساسی ندارد. در حقیقت معلمان هسته های اصلی آموزش و پرورش و معماران واقعی تعلیم و تربیت در جامعه اند(1). برای تحقق این امر مهم ، جوامع بشری به معلمان با انگیزه و اثر بخش نیاز دارند تا بتوانند جوانان را در قالب یک نظام تعلیم و تربیت اثر بخش پرورش دهند و آنان را برای آینده ای بهتر تجهیز کنند. بنابراین به نظر می رسد برای ایجاد انگیزه های شغلی قوی ، مسؤولین باید تلاش نمایند تا بتوانند محیطی جذاب و مطلوب که بتواند به نیازهای معلمان پاسخ دهد فراهم آورند. بدیهی است برای انجام چنین امر مهمی در مرحله نخست ، شناسایی نیازها و انگیزه های معلمان از اهمیت بالایی برخوردار است تا بتوان هماهنگ با برنامه ریزی های منظم و مطابق با اصول ، ضمن دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت ، معلمان نیز به اهداف شخصی خود دست یابند(26).
صاحب نظران نظریه های مختلفی را در مورد انگیزش ارائه کرده اند. یکی از نظریه هایی که کاربرد زیادتری دارد ، نظریه دوعاملی انگیزش فردریک هرزبرگ[1] است.
این نظریه نیازهای انسان را به دو گروه عوامل بهداشتی یا ابقاء کننده و عوامل انگیزاننده تقسیم می کند. عوامل بهداشتی عواملی مانند: حقوق و مزایا، سرپرستی، روابط با مافوق و زیر دستان و امنیت شغلی هستند که وجود آنها در کار باعث جلوگیری از نارضایتی کارکنان می شود، اما باعث انگیزش و رضایت در کار آنان نمی شود. عوامل انگیزاننده عواملی مانند موفقیت در کار، قدردانی، رشد و پیشرفت و ماهیت شغل، هستند که وجود این عوامل باعث انگیزش و رضایت در کار میشود اما فقدان آنها باعث ترک شغل و نارضایتی نمی شود(17).
با توجه به کاربرد فراوان نظریه دو عاملی هرزبرگ در انگیزش شغلی کارکنان ، این تحقیق قصد دارد تا عوامل مؤثر بر ایجاد انگیزش شغلی معلمان تربیت بدنی شهرستان نیشابور را در ارتباط با این نظریه شناسایی و اولویت بندی نموده و از آن برای رفع نیازها و ایجاد انگیزش در کار معلمان استفاده نماید.
بیان مسأله
برای اینکه مدیران بتوانند به مقاصد و اهداف سازمانی دست یابند ابتدا از امیال ، خواسته ها و تمایلات کارکنان خودآگاه شوند. این کار از طریق انجام تحقیقات پیرامون انگیزش کارکنان امکان پذیر است (42). در تأیید این مطلب ویلیام جیمز[2] با توجه به تحقیقات خود در زمینه انگیزش دریافت که اگر کارکنان برابر 20 الی 30 درصد توانایی خود کار کنند می توانند شغل خود را حفظ کنند ، در حالی که همان کارکنان اگر خوب برانگیخته شوند می توانند تا سقف 80 الی 90 درصد توانایی خود کارایی داشته باشند (44). هرزبرگ نیز با توجه به تحقیقات خود تأکید بر انگیزش را یکی از راههای موفقیت مدیران می داند
(45 ، 14). برای شناخت بیشتر از رفتارهای انسان ابتدا باید نیاز ها و انگیزه های آنان را
شناخت. اساس رفتارهای انسان نیازها و انگیزه های اوست. به سخن دیگر بر اساس سخن محققان ، انگیزش به معنی عامل تشویقی و ترغیبب کننده افراد به کار است
(6،14،28،2). بنابراین با توجه به اهمیت و نقش انگیزش در ارتقای رفتار و بهره وری نیروی انسانی ، به نظر می رسد مطالعه علمی آن در سازمانها از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.یکی از سازمانهای مهم در کشور آموزش و پرورش است که بقا و دوام جامعه بستگی به کارایی و کیفیت تعلیم و تربیت آن دارد (24). معلمان تربیت بدنی یکی از عناصر مهم در این سازمان هستند که بدون توجه به نیازها و انگیزه های آنها نمی توان پایه های تربیتی صحیح و اصولی را بیان نهاد. چنانچه فعالیتهای تربیت بدنی توسط معلمان با انگیزه هدایت شود ، می تواند سلامت دانش آموزان را در دوران تحصیل و بعد از آن تأمین نماید. اما راه افزایش انگیزش در معلمان چیست؟ آیا فقط توجه به نیازهای مادی و برطرف نمودن آنها برای افزایش انگیزش شغلی معلمان کافی است یا باید به موارد دیگر نیز توجه شود؟ در زمینه پاسخ به این سوالات با توجه به نظریه های مختلف انگیزشی تحقیقات اندکی در بین معلمان تربیت بدنی در کشور صورت گرفته است که در بسیاری از آنها نتایج متفاوتی بدست آمده است. این تحقیق در صدد است تا با شناسایی و اولویت بندی نیازهای معلمان تربیت بدنی بر اساس نظریه هرزبرگ به این سوالات جواب دهد : 1- اولویت انگیزاننده های شغلی معلمان تربیت بدنی کدامند؟
2- اولویت عوامل بهداشتی معلمان تربیت بدنی کدامند؟ 3- اولویت عوامل انگیزاننده و بهداشتی معلمان تربیت بدنی به طور جداگانه در زن و مرد چگونه است؟ 4- آیا بین عوامل انگیزشی و برخی از ویژگی های جمعیت شناختی مانند سن ، جنس ، سابقه خدمت و مدرک تحصیلی مختلف معلمان بدنی تفاوت وجود دارد؟
ضرورت و اهمیت تحقیق
نیروی انسانی بزرگترین سرمایه در هر سازمانی محسوب می گردد. بر این اساس کارایی و اثر بخشی هر سازمان بستگی زیادی به کارکنان آن دارد(19). توجه به نیروی انسانی در آموزش و پرورش مهم تر و ضروری تر از سایر سازمان ها بنظر می رسد ، زیرا مسئولیت تربیت و پرورش نیروی انسانی و وظیفه خطیر انسان سازی را بر عهده دارد. در واقع بیشتر افراد جامعه حساس ترین دوران عمر خود را تحت پوشش برنامه های آموزشی و تربیتی این سازمان قرار می گیرند.
معلمان تربیت بدنی یکی از عوامل انسانی مهم در آموزش و پرورش هستند که نقش بسیار حساسی در تربیت و سلامت نیروی انسانی جامعه دارند. این نقش با توجه به ماهیت کار آنها یک نقش الگویی مهم برای دانش آموزان محسوب می شود. از این رو پژوهش در زمینه مسائل و مشکلات معلمان و یافتن راه حل های انگیزشی برای افزایش بازده کار آنان ضروری است. زیرا هر کوششی که در زمینه چگونگی بهتر اداره کردن انسان ها صورت می گیرد مستلزم کشف نیازهای اساسی و درک انگیزه های رفتار است (42). انجام این تحقیق و تحقیقات مشابه بویژه در آموزش و پرورش و در بین معلمان تربیت بدنی این امکان را فراهم می کند که با بدست آوردن اطلاعات لازم از جامعه مورد نظر و شناخت نیازهای معلمان بتوان برخی از نارسایی های موجود در امر افزایش کارایی آنها در مدارس را تا حدودی مشخص ، طبقه بندی و حل نموده و زمینة افزایش بهره وری آنان را فراهم نمود. بنابراین یکی از انگیزه های مهم انتخاب موضوع ، نقش و تأثیر انگیزش شغلی معلمان در انجام بهتر امور و ارائه خدمات بهتر به دانش آموزان و در نتیجه کمک به توسعه ورزش و سلامت جامعه است.
بطور کلی شناخت و اولویت بندی عوامل انگیزش شغلی معلمان تربیت بدنی می تواند مزایای زیر را در بر داشته باشد :
کارایی معلمان تربیت بدنی.
اهداف تحقیق
الف) هدف کلی : هدف کلی این تحقیق توصیف و اولویت بندی عوامل انگیزش شغلی
معلمان تربیت بدنی شهرستان نیشابور بر اساس نظریه هرزبرگ است.
ب) اهداف اختصاصی : این تحقیق به طور ویژه به دنبال اهداف زیر است:
1- توصیف و اولویت بندی انگیزنده های شغلی در جامعه تحت بررسی.
2- توصیف و اولویت بندی عوامل بهداشتی در جامعه تحت بررسی.
3- توصیف و اولویت بندی عوامل انگیزشی و بهداشتی به طور جداگانه در معلمان زن و
مرد جامعه تحت بررسی.
4- مقایسه عوامل ایجاد انگیزش در معلمان تربیت بدنی با توجه به برخی از ویژگی های
فردی آنها.
فرضیه ها یا سؤالات تحقیق
1- میزان انگیزش شغلی معلمین زن و مرد با هم تفاوت دارد.
2- میزان انگیزش شغلی معلمین با سطوح تحصیلی مختلف آنان با هم تفاوت دارد.
3- میزان انگیزش شغلی معلمین با سوابق خدمت مختلف آنان با هم تفاوت دارد.
4- میزان انگیزش شغلی معلمین با سنین مختلف آنان با هم تفاوت دارد.
پیش فرض های تحقیق
پژوهش حاضر براساس پیش فرض های زیر انجام گرفته است :
1- پرسشنامه با فرهنگ کشور هماهنگ بوده و برای پاسخ دهندگان روشن و قابل
فهم است.
2- پاسخ دهندگان به محقق اعتماد کرده و با توجه به تأکید محقق در صفحه آغازین پرسشنامه ، سئوالات را صادقانه پاسخ داده اند .
3- محقق از معتبر ترین روش های آماری جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کرد .
محدودیت های تحقیق
الف) محدودیت های در کنترل محقق
1- محدود بودن تحقیق به جامعه معلمان تربیت بدنی شهرستان نیشابور.
2- عوامل انگیزشی بررسی شده در معلمان تربیت بدنی فقط محدود به عوامل
انگیزشی هرزبرگ بودند.
ب) محدودیت های خارج از کنترل محقق
1- عدم همکاری و وجود انگیزه لازم در برخی از معلمان جهت پر کردن دقیق پرسشنامه به علت دلزدگی آنها از بی اثر بودن این تحقیقات در زندگی و کار آنها .
2- انگیزش شغلی علاوه بر متغیرهای بررسی شده با متغیرهای دیگری نظیر ؛
ارزش ها ، مسائل رفاهی - اجتماعی ، درآمد غیر از شغل نیز ارتباط دارد.
3- عدم وجود مراکز عالی در نیشابور و محدودیت در منابع غنی و جدید در مورد
موضوع تحقیق بویژه درباره جامعه تحت بررسی محقق.
تعریف واژه ها
1- نظریه دو عاملی هرزبرگ: نظریه دو عاملی هرزبرگ[3] یکی از تئوریهای محتوایی در رفتار سازمانی است. در این تئوری یکسری از عوامل در کار به عنوان عوامل انگیزاننده و یکسری تحت عنوان عوامل نگهدارنده یا بهداشتی نامگذاری شده اند . مدیر سازمان در صورتی می تواند در کاهش نارضایتی و ایجاد انگیزه کارکنان موفق باشد که به هر دو عامل توجه کامل داشته باشد(45).
2 – عوامل انگیزاننده: عوامل انگیزاننده[4] عواملی هستند که وجودشان باعث ترغیب و انگیزش در کار می شوند مثل موفقیت ، پیشرفت در کار ، قدردانی یا شناخت ، نفس کار(17).
3 – عوامل بهداشتی: عوامل بهداشتی[5] عواملی هستند که وجودشان در کار ضروری است ولی باعث انگزش و رضایت در کار نمی شوند . مثل حقوق و دستمزد، امنیت شغلی، خط مشی و سیاست مدیران ، سرپرستی ،شرایط کار ، روابط حاکم بر محیط کار(19).
4 – معلم تربیت بدنی: به کلیه معلمان زن و مرد که در فرایند تعلیم و تربیت در جریان سال تحصیلی 84-83 مشغول تدریس درس تربیت بدنی در شهرستان نیشابور هستند.
5 – انگیزش شغلی: عبارتست از میل به کوشش فراوان در جهت تامین هدف های سازمان به گونه ای که این تلاش در راستای ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود(16).
و...
فایل بصورت ورد (قابل ویرایش) و در 173 صفحه می باشد.
- برانگیختن را تعریف نموده و بین تحریک کننده های درونی و برونی افتراق قائل شوید.
2- دربارة برانگیختن بیماران و مراجعین شامل متغیرهای تحریک کننده تغییر در انتخابهای غذایی بحث کنید.
3- مدلهایHerzbery , Maslow دربارة فرآیند برانگیختن ( تحریک کردن) را شرح دهید.
4- تئوری های معاصر تحریک کردن را مقایسه نموده و مواردی که هر کدام دیگری را تکمیل میکند را بیابید.
من فکر میکنم که میتوانم. من فکر میکنم که میتوانم. من میتوانم (خواهم توانست)
متخصصین رژیم درمانی لازم است بدانند که چگونه انگیزه بیماران و کارمندان خود را افزایش داده و ابقاء کنند. این میتواند یک امر چالش برانگیز باشد. پیش از آنکه افراد بتوانند کار متفاوتی انجام دهند مثلاً در اعمال رژیمیخود تغییر ایجاد کرده یا بطور کارآمدتری کار کنند، میبایست انگیزه انجام آن کار را داشته باشند.
به کارگیری مطالبی که اخیراً دربارة برانگیختن انسان، شناخته شده در تنظیم اهداف، طراحی استراتژی های اصلاح رفتار، طراحی و اجرای برنامه ها و سمینارهای آموزشی و مشاوره با دیگران به طور خودی یا گروهی اهمیت حیاتی دارد.
به دلیل طبیعت دقیق برانگیختن نمیتوان هزاران عقیده و تعریف متفاوت برانگیختن که تاکنون موجود است را به طور علمیمعتبر کرد. برانگیختن را میتوان به عنوان چیزی که باعث انجام کاری توسط فرد می شود یا فرآیند تحریک کردن یک فرد برای انجام کاری تعریف کرد. این امر با این سوال که رفتار انسانی اتفاق میافتد سروکار دارد. کلمه برانگیختن (انگیزه) بطور فراوان برای تشریح فرآیندی که الف) رفتاری را تحریک و بیدار میکندب) به رفتار جهت و هدف میدهد ج) ادامه اصرار بر یک رفتار د) به انتخاب و ترجیح یک رفتار خاص منجر میشود. برانگیختن نه تنها با آنچه افراد میتوانند انجام دهند مرتبط است، بلکه با آنچه خواهند توانست نیز ارتباط دارد.مطالعات اخیر در ادبیات علم پزشکی به مطالعه مستمر در بکارگیری برانگیختن در مراقبتهای بهداشتی اشاره دارد.
برانگیختن پیچیده است و چندین عامل و یا متغیر، هم درونی و هم برونی فرآیند آن را در هر لحظه از زمان تحت تأثیر قرار میدهد. تأثیرات برانگیختن امروز میتواند از فردا متفاوت باشد و اهداف کوتاه مدت میتواند بر اهداف بلند مدت، پیشی بگیرد.
داشتن دانش اینکه چگونه کاری را بطور کامل انجام دهیم و یا اینکه چه بخوریم تا سالم شویم و سالم بمانیم و یا اینکه برای غلبه بر مسائل پزشکی رایج ازقبیل دیابت چه کنیم میتواند با همراهی دیگر عوامل برانگیختن ساده تر عملی شود.
مشکل برانگیخته شدن این است که کدام نیاز برای مراقبت دیابت یا قلبی عروقی با اهداف درگیر می شود.
به علاوه خوردن بعضی چیزها مثل کیک شکلاتی و یا دیر رسیدن به محل کار “فقط برای این یک بار” اهداف کوتاه مدت دلخواه را تآمین میکند.
اگر چه بخش مهمیاز دانش مرتبط با انگیزه مفید است ولی روشهای معجزه آسا و یا پاسخ جامعی برای مشکلات پیچیده انگیزه ای وجود ندارد.
برانگیختن میتواند هم از عوامل درونی و هم از عوامل برونی به وجود آید و این عوامل میتواند بر افراد تأثیر مثبت یا منفی بگذارد.
انگیزه درونی از درونی افراد بر میخیزد. بر اساس نیازهای آنها، آرزوها، آمال و اهداف آنها. فردی که آرزو میکند، ترقی کند و بیماری که بعد از حمله قلبی recorery وضع سلامتی بهتر را به عنوان یک اولویت شخصی میبیند، اهداف درونی دارد که رفتاری را تحریک میکند ( بر میانگیزاند)
عوامل برونی یا برو نزاد میتوانند انگیزه درونی را تکمیل کنند و یا به عنوان یک مانع و سد بر انگیزه درونی تأثیر منفی بگذارند. مثالی از عوامل بیرونی مثبت که انگیزه را افزایش میدهد، حمایت دیگران، تحسین و پاداش مادی میباشد. انگیزه یک شخص در جهت دستیابی به اهداف رژیمی، به هر حال توسط فرصتهای اجتماعی ویا توسط خانواده و دوستانی که حمایت کننده نبوده و غذاهای نا مناسبی سفارش میدهند، مختل میشود.
مدیران رژیم شناس بر انگیزه کارکنانی که میبایست فرآیندی که برای عملکرد کارآمد لازم است را بیاموزند، کارهایشان را بدون نظارت مستقیم، درستکارانه انجام دهند و برای ارتقاء محیط شغلی، پیشرفت کنند، تأثیر میگذارند.
رژیم شناسان بایستی نه تنها کارکنان بلکه مراجعین که ممکن است نیاز به آموختن درباره چیزهایی مثل اثر رژیم بر مراقبتهای پیش از زایمان و یا مشکلات سدیم، کلسترول و یا شکر در رژیم غذایی دارند، را برانگیزانند.
این فصل درباره بر انگیختن در 2 مبحث بحث میکند: به عنوان یک کمک برای پیروی مراجعین و بیماران و کمک به مدیریت کارکنان، گر چه هر بخشی جداگانه آموزش داده شده، برخی اصول برانگیختن و تئوری ها برای هر دو زمینه بکار میرود.
والدین ممکن است با نگرانی درمورد تغذیه کودکشان برانگیخته شوند.
انگیزه مراجعین و بیماران
هدف مشاوره و آموزش تغییر غذاها و رفتارهای تغذیه ای به شکلی است که افراد رژیم سالم تری انتخاب کنند. انتخاب غذا، به هر حال بخشی از یک سامانه پیچیده رفتاری است که توسط گستره ای از انواع متغیرها شکل میگیرد ( به فصل 1 مراجعه کنید) انتخابهای غذایی کودکان، مقدمتاً توسط والدین و عملکردهای قومی و فرهنگی گروه آنان تعیین میشود. سایر عوامل عبارتند از قیمت غذا، طعم غذا، جغرافیای مذهبی، همسالان و تأثیرات اجتماعی، تبلیغات در رسانه ها،تسهیلات در دسترس، تهیه و نگهداری غذا، مهارتهای مصرف کننده در تهیه ی آماده سازی غذا، عوامل زمان و راحتی، و ترجیحات و تحمل های فردی. تمامیاین عوامل مصرف غذا را یک امر بسیار فردی و مقاوم به تغییر میسازد.
همانطور که در سیر فصلهای این کتاب ذکر شده است، مشاوران علاقمند به تأمین مداخلات و استراتژی هایی به منظور تغییر انگیزه در رفتارهای تأمین کننده سلامتی و پیشگیری کننده از بیماری در مراجعین خود هستند. اگر چه هیچ مدل یا تئوری خاصی نمیتواند به تنهایی کاملا فراگیر و منتج به موفقیت باشد. در عوض پزشکان میبایست قادر به گرد آوری چند راه و تشخیص برای کار با هر فرد باشند.
راههای برانگیختن در این فصل و سایر جزئیات در فصلهای دیگر کتاب آمده است. این قسمت به ترکیب مدل ها و راههای مختلف پرداخته است.
هدف هر مشاوره ای افزایش مراقبت از خود و مدیریت خود است. البته این امر به آمادگی شخص، رضایت و توانایی به عهده گرفتن و حفظ تغییرات در رفتارهای خوردن بستگی دارد. تصمیم گیری در مسائل مربوط به سلامتی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد. مدل باور سلامتی تلاش دارد تصمیمات افراد دربارة تغییرات رفتارهای سلامتی را پیش بینی کند. تغییر توسط باور فردی تعیین میشود: 1) اینکه او مستعد ابتلا به یک ناخوشی باشد یا بیماری دارد، 2) اینکه بطور جدی به ناخوشی مبتلا شود یا آن را بصورت درمان نشده رها کند، 3) اینکه تغییر رفتارهای تغذیه ای در کاهش خطر بصورت مفید خواهد بود،4) اینکه موانع موجود در راه عمل را بتوان برطرف کرد این مدل با این حقیقت که رفتارهایی مثل خوردن بیشتر یک سلسله از عادات هستند تا تصمیم گیری ها.محدود شده است و تصمیم گیری برای خوردن با هدف کاهش وزن متفاوت از هدف های دیگر سلامتی است چرا که سلامتی هدف با ارزش برای برخی افراد نیست و عوامل اقتصادی- اجتماعی، روانی و فرهنگی برای شخص ممکن است مهمتر باشد.
مدل تئوریک و مدل مراحل تغییر برای خاطر نشان کردن این مفید است که هر فرد در یکی از چندین مرحله متفاوت آمادگی انگیزه ای برای تغییر رفتارهای رژیمیاز پیش تفکر ( بدون قصدی برای تغییر) تا تفکر، آماده سازی، عمل و ابقاء ( نگهداری) قرار دارد. در هر مرحله افراد از فرآیندها و مشارکت در فعالیتهای متفاوتی برای ایجاد تغییر استفاده میکنند. بنابراین مشاور میتواند انگیزه را با شناسایی مرحله تغییر مراجع و استفاده از استراتژی های مناسب برای آن مرحله، افزایش دهد. تصمیم برای تغییر و یا حرکت به مرحله بالاتر وقتی اتفاق میافتد که با ارزش تر بوده و یا نظرات موافق فرد بر نظرات مخالف بچربد. روشی که مصاحبه انگیزه ای نامیده میشود مراحل مدل تغییر را کامل کرده است.
فعالیتهای Bandura بر روی خود- کفایتی بر باورهای افراد درباره قابلیت های آن برای موفقیت در تغییر یک رفتار مثل انتخاب غذا برای دستیابی به فرایند سلامتی مطلوب، توجه دارد. افرادی که عقیده دارند که نمیتوانند کاری را انجام دهند ( پیش متفکر) نمیتوانند هیچ تلاشی برای تغییر کنند. اگر خودکفایتی برای یک تغییر رفتاری با یک هدف پایین باشد، هدف دیگری باید انتخاب شود خود کفایتی با مراحل آماده سازی، عمل و نگهداری تغییر بسیار مرتبط است. آنهایی که دارای سطح بالایی خود کفایتی هستند تلاشهای بزرگی هم انجام میدهند. از 4 روش ممکن برای افزایش خود-کفایتی در مراجعین موثرترین روش برای افرادی است که موفقیت های کوچک در دستیابی به اهداف برای تغییر داشته اند که میتواند با موفقیت های کوچکتر دنبال شود.
تنظیم اهداف میتواند انگیزه برای تغییر را افزایش دهد. افراد فاقد اهداف خاص برای ایجاد تغییرات در شیوه زندگی بر انگیخته نشده اند. برای مثال اگر شما هدفی برای کسب یک درجه دانشگاهی داشته باشید بنابراین شما برای یک دورة جذاب آماده شده اید که شما را به قدر کافی صرف حفظ شیوه زندگی که خواسته اید میکند(نه آن دسته از عوامل چند گانه انگیزه ای نسبت به عامل منفرد) آیا شما 4 سال از عمر خود را صرف نشستن در کلاس خواهید کرد؟ تغییر در انتخاب های غذایی میتواند متقابلاً اهداف معقول و قابل اندازه گیری را فراهم آورد. انتخاب اهداف میبایست توسط مراجع انجام شود نه مشاور و میبایست به قدر کافی ساده باشد تا موفقیت آن مطمئن باشد. خود ارزیابی افراد در رابطه باروند خود در جهت اهداف و موفقیت ها میتواند خود کفایتی را افزایش دهد.
در مسیر یک هدف خود پایشی میتواند مفید باشد. افرادی که رفتارها و عملکردهای غذایی خود را بصورت روزانه و یا یک دورة زمانی ثبت میکنند میتوانند ببینند که چه میکنند. آنها میتوانند الگوی خوردن خود را یادداشت کنند با شمارش گرمهای چربی و یا ثبت تغییرات فشار خون یا قند خون، مراجع میتواند اطلاعات با ارزش کسب کرده و خود التفاتی خود را افزایش دهد.
وقتی که مراجع به هدف خود رسید، لازم است که خود را با اقلام غیر غذایی تشویق کند که یک تحریک کننده خارجی است. همانگونه که در فصل 1 ذکر شده این امر همچنین برای کاهش محرک ها و عوامل منجر به خوردن درمحیط را کاهش داده و آنها را با عوامل جدید و بهتر جایگزین کند. یک برنامه رفتاری با کنترل غذا و محیط غذا خوردن و به خود جایزه دادن با تغییر موفقیت آمیز مرتبط است هیچ کس کامل نیست و مشکلاتی در مسیر تغییر پایدار وجود خواهد داشت. Prochaska چنین ذکر میکند که یک فرد ممکن است بیش از دیگری در مراحل ابتدایی تغییر بماند. از این رو مشاور استراتژی ها را تغییر داده و آنها را برای هر مرحله جور میکند. قبل از این عمل با مراجع میتوان درباره امکان موقعیت های پر خطر،لغزش ها، انحرافات، و روشهای اجتناب از برگشت حالات قبلی مشاوره کرد. در طول یک لغزش، درک شخص و یا تفکر وی ممکن است منفی شود. بجای فکر کردن به اینکه” من میتوانم این کار را انجام دهم” ( درک مثبت، خود کفایتی را افزایش میدهد) مراجع ممکن است فکر کند” این کار خیلی سخت است من میخواهم هرچه که دلم میخواهد بخورم” ( درک منفی، خود کفایتی را کاهش میدهد) بسیاری از مردم تأثیر«تفکر» و« صحبت با خود» بر انگیزه و رفتار را کم برآورد میکنند. مشاوران میتوانند از مراجعین، خود بخواهند که رفتار خود قبل و بعد از خوردن غذا را پایش کرده و بر روی باز سازی ادراک کار کنند. حمایت اجتماعی میتواند به خوبی برانگیزه و تغییرات رژیمیاثر بگذارد. آیا حمایت خانوادگی از تغییر در انتخاب های غذایی برای یک عضو خانواده لازم است؟ گرفتاریهای فرهنگی برای تغییر چه هستند؟ حمایت اطرافیان مثل خانواده، دوستان و مشاور مفید است. برای تضمین موفقیت، ممکن است لازم باشد، مشاور با خانواده و قالب فرهنگی کار کند.
آموزش تغذیه برای اینکه افراد بفهمند” چه باید بکنند؟” مهم است. هنوز بیش از حد واقعی تخمین زدن روشی برای برانگیختن افراد برای تغییر است بسیاری از افراد میدانند که باید چه بخورند و چقدر ورزش کنند. ولی آنها این کار را انجام نمیدهند آموزش تغذیه لازم است ولی به تنهایی برای بر انگیختن و پیشبرد تغییر در انتخاب های غذایی کافی نیست.
خود ارزیابی
- از خود بپرسید که آیا بطور منظم راهنماهای رژیمیو ورزش آمریکا را دنبال میکنید؟
- آیا نظرات موافق بر نظرات مخالف میچربد؟
- شما در چه مرحله ای از تغییر در خوردن و ورزش هستید؟
- چه چیزی شما را بر میانگیزاند؟
مدلها و مباحث پیشین میبایست در مشاوره به عنوان روش و استراتژی برای تحریک تغییر در رفتارهای خوردن همراه و در آمیخته شود. مراجع هم به اطلاعات و هم مهارت ها نیاز دارد. یک روش جامع با تأکید بر محرک های داخلی نسبت به خارجی به شکل موفق تر میآید.
متن داخل شکل: اگر من 5 پوند وزن کم کرده ام، امشب دسر خواهم خورد.
متن زیر شکل: هیچ پاداشی به شکل غذا لازم نیست.
انگیزه کارمندان
این بخش مباحث برانگیختن در ارتباط با کارمندان را شرح داده و تئوری های برانگیختن و اشارات رفتاری آنها برای متخصصین رژیم درمانی را میآزماید. خواننده باید به خاطر داشته باشد که نیروی ابزارهای چند گانه در بر انگیختن معمولاً بیشتر از ابزارهای منفرد است
maslow & Herzberg
دو نظریه پرداز ابتدایی که سهم عمده ای در مطالعه بر انگیختن داشته اند آبراهام ماسلو و فردریک هرز برگ هستند.ماسلو انگیزه انسانی را با علائق فردی مرتبط نمود.در تئوری درجه بندی نیازهای وی و مدل تقدم نیازها وی 5 نیاز کلی برای توضیح انگیزه انسانی در نظر گرفته است: نیازهای فیزیولوژیک، نیاز به ایمنی و امنیت نیازهای اجتماعی، نیاز به احترام و نیاز به خودباوری. برای آنکه هر نیازی به عنوان یک عامل انگیزه فعال شود. میل به نیاز قبلی میبایست کامل شود. به بیان ساده تر ماسلو گفته است که راه تحریک انگیزه در افراد، تعیین این است که چه خواسته ای از آنها تأمین نشده باقی مانده است و سپس طرح ریزی کاری که با رسیدن به هدف آن کار، آنها به خوبی اهداف شخصی خود را نیز تآمین کنند.
ابتدائی ترین نیازهای انسان نیازهای فیزیولوژیک هستند. ( شکل 1-9) بیماری و گرسنگی قبل از هر نیاز دیگری جای میگیرد. فقط پس از تأمین آنهاست که انسان تمایل خود به دیگر نیازها را تحربه میکند. شخصیت تهیدست که تنها قادربه بر آوردن ضروریات فیزیو لوژیک خویش است ممکن است بدون توجه به موقعیت شغلی برای تأمین معاش و پناهگاه خود و خانواده اش کار کند. پس از اینکه آنها پول کافی برای تأمین این ضروریات بدست آوردند دیگر تنها کارکردن برای غذا و پناهگاه ( مسکن) مدت زیادی کافی نخواهد بود. در آن نقطه انگیزه برای کار به ابقاء ایمنی و امنیت ارتقاء خواهد یافت.
در بسیاری سازمان ها امروزه، طی قراردادهای کاری، اتحادیه ها، مقرارت دولتی و برنامه های متعهد بیمه ای، نیاز به امنیت تأمین میشود. با اشباع نیازهای زیست شناختی و امنیتی، تمایل افراد به پذیرش و فعالیتهای اجتماعی به نیاز تأمین نشده غالب تبدیل شده و بنابراین باید برای طرح ریزی اهداف کاری به منظور برانگیختن کارمندان مورد توجه قرار گیرد. نیازهای اجتماعی میتواند به عنوان یک تمایل برای عضویت، مشارکت در یک گروه شناخته شده مثل: خانواده، یک جامعه، کار، مشغولیت های همسایگان ، اتحادیه ها، و .... تجربه شود. اگر نیاز اجتماعی تأمین شود، انگیزه کارمندان با تمایل به جایگاه و احترام تحریک میشود که معمولاً به صورت نیاز به شناسایی کمال تجربه میشود.
بر گرفته از:
Herzberg F.work and the nature of man . Cereland,
OH: world publishing co,1996, And Maslow. AH.
Motvaticn & personality. NewYork. Harper & Bros,1954
گر چه هر کدام از 5 محدوة نیازها زمانی نیاز اصلی خواهد شد، قویترین برانگیزنده نیاز بالاتر قبل ازتأمین آن خواهد بود. هنگامیکه نیاز به احترام زیاد تأمین نشده نباشد، نیاز به خود باوری غالب میشود. خود باوری بالاترین تمایل انسان و بسیار خود خواهانه است. این نیاز فرد را برای خود باوری و فرصت برای رشد به عنوان یک شخص به جلو میراند و به نظر میرسد که تنها وقتی سایر نیازها برآورده شود، به شکل موثر و کارآیی تأمین میگردد. اکنون در قرن 21 ، نیازی که معمولاً تجربه میشود تمایل به رشد شخصی و تخصصی که بتواند به بهترین نحو در تجربه کاری تآمین شود میباشد.
برای رژیم شناس به کار بردن تئوری Maslow با هر درجه از اطمینان مشکل است گرچه دانشمندان اجتماعی هنوز سلسله مراتب نیازهای وی را به عنوان اصول طراحی یک ساختار کارآ برای تسهیل برانگیختن به کار میبرند. رژیم شناس گزارشات کمیدربارة کارمندان، سطح نیازهای آن ها و میزان تأمین نیازها دارد. بعلاوه شدت نیازها از روزی تا روز دیگر حتی گاهی از ساعتی دیگر تغییر میکند. یک شخص که ممکن است در حال ورود به سطح نیاز برای افزایش احترام باشد، ناگهان یک تصادف داشته و شدیداً نگران نیازهای فیزیولوژیک و توان تأمین خوراک خانواده خود در صورت ناتوانی و عدم صلاحیت برای کار شود. بر خلاف محدودیت کاربردهای تئوری maslow این تئوری میتواند دیدگاهی درباره فرآیند برانگیختن فراهم آورده و اغلب میتواند در طراحی مشاغل، انتخاب کارمند و استراتژی های گسترده برای نگهداری اشتیاق و جذابیت در میان کارمندان مفید واقع شود.
انگیزش در مدیریت
هدف رفتاری
دانشجو باید بعد از مطالعه این فصل بتواند:
- چند تعریف از انگیزش را بیان کند.
- یکسان بودن همه در برابر مقررات را توضیح دهد
- تشویق و تنبیه را در خصوص انگیزه تعریف کند.
- نقش تربیتی تشویق و تنبیه را بیان کند.
- درخصوص پاداش بعنوان یک ابزار سازنده توضیح دهد.
- به پرسش های پایان فصل پاسخ دهد.
بطورکلی انسانها باید برانگیخته شوند تا رفتار مشخص و معینی را از خویش بروز دهند، یکی از راههایی که باعث افزایش تولید یا بطور کلی بالا رفتن کیفیت کار در سازمانها می شود، برانگیختن کارکنان به شیوه های مختلف است این اصلی است که هر مدیری برای پیشرفت کارش و اعمال مدیریت صحیح ناگریز به اعمالآن است در واقع مدیری با استفاده از شیوه ها و متدهای مختلف از مهارت های متعددی استفاده می کند تا این مهارت او را در راه رسیدن به اهداف سازمانی یاری دهد.
از مهمترین این مهارتها همانطور که ذکر شد ایجاد انگیزه در کارکنان است، «ضروری ترین تکلیفی که بر عهده مقامات رهبری در جامعه اسلامی در ایجاد انگیزش برای مدیریت ها مقرر است این است که برای تامین سعادت مردم جامعه آنان را از هدف اصلی حیات بطور کلی و انگیزش اصلی و انگیزشهای ثانوی و فردی آن آگاه ساخته و آنها را برای مردم چنان تعلیم دهد و قابل پذیرش سازد که مردم فعالیت های خود را در جامعه و در هر موقعیتی که باشند آگاهانه و از روی آزادی انتخاب نمایند
هدف اصلی حیات انسانها در این زندگانی عبارت است از قرار گرفتن در جاذبه کمال اعلی ازمسیر ذیل که عبارت است از تکاپویی آگاهانه در حیات هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری می شود و با نظر به عظمت انگیزش هدف در اشتیاق حرکت به مرحلهم بعدی می افزاید» از انگیزش تعاریف متعددی بعمل آمده است که ذیلا به برخی ازآنها اشاره می کنیم.
تعریف انگیزش
نگیزش عبارتست از هنر اداره کردن یک گروه برای رسیدن به اهداف با رغبت و تلاش پیگیر درونی (آیین مدیریت ص 142)
انگیزش عبارتست از: بکارگیری توانایی فکری، خلاقیت، تجربه وجهان بینی با توجه به عوامل بوم شناسی و محیطی همراه با طرح ریزی عقلانی برای حرکت جمعی بسوی اهداف سازمان (آیین مدیریت ص 142)
انگیزش عبارتست از ریشه های محرکی که فرد را وادار به بروز نوعی عمل یا رفتار می کنند تا نیازهایی را که آرزو دارد برطرف سازد (روابط انسانی در مدیریت، کمال پرهیزکار، ص 178)
انگیزش علت ها و سبب هایی که کلیه سلوک و رفتار آدمی را چه بصورت انفرادی و چه بصورت گروهی بوجود می آورند می باشد (روابط انسانی در مدیریت، کمال پرهیزگار، ص 178)
انگیزش عبارتست از عامل محرکه ای که مدیران در اعضاء سازمانی خود ایجاد می نمایند تا بتوانند برای حصول به اهداف سازمانی راه را هموار سازند (همان منبع ص185)
تعداد صفحات: 109