تأثیرات منفی سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک عقبمانده
54 صفحه در قالب word
مقدمه
وجود یک جامعه سالم از نظربهداشت روان،وابسته به سلامت اجزا کوچکتر آن جامعه مانند اجتماع ها،گروههاوخانواده های موجوددرآن جامعه است .وجود خانواده های سالم ودارای سلامت روان می تواند تاثیر بسزایی درسلامت روانی موجودوایجاد بهداشت روانی درآن جامعه داشته باشد،زیرا نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است وهر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن،در جامعه بزرگ انسانها تاثیرمستقیم وموثر دارد وثبات وبی ثباتی خانواده بطور مستقیم بر ثبات یابی ثباتی جامعه تاثیر دارد.
کودک عامل گسترش نسل است و تولد هرکودک می تواند برپویایی خانواده اثر بگذارد،والدین و دیگراعضای خانواده باید تغییرات متعددی راجهت سازگاری با عضو جدید تحمل کنند. تولد یک کودک ناتوان[1] بر خانواده می تواند اثرات عمیقی داشته باشد،زیرا خصوصیات کودکان ونوزادان معلول[2] حدود انتهایی رفتار است واز آنجایی که معلولیت ورفتارهای ناشی از آن امری ثابت وپایدار می باشد،این امر برتعاملاتی که کودک باوالدین وخواهران وبرادران خوددارد،تاثیر می گذارد(هالاهان وکافمن[3]، 1998).
مراقبت های اضافی که برخی از کودکان معلول به والدین تحمیل می کنند.برنحوه تعامل والدین تاثیر
می گذارد. بروز معلولیت در فرزندان اختلالات عاطفی ومشکلات اقتصادی زیادی رادر خانواده ایجاد
می کند،بنحوی که یکایک افراد خانواده دچاربحرانهایی ناشی ازوجودفردمعلول می شوند.
روابط دچار سردی وتیرگی می شودوروابط اجتماعی خانواده نیزمحدود می گردد.سایر فرزندان دچار مشکلات عاطفی واجتماعی میگردند وبطور کلی بهداشت روانی خانواده که ضامن سلامت کودکان وسرمایه های فردی_اجتماعی است به شدت به مخاطره می افتد(حسین نژاد،1375).
در تحقیق حاضرسعی محقق بر روشن کردن این موضوع است که آیاوجود کودک عقب مانده ذهنی میتواند برسازگاری اجتماعی مادران اثرات منفی داشته باشدیانه.
بیان مساله
خانواده یک نظام اجتماعی است که اختلال در هریک ازاجزای واعضاء آن کل نظام را مختل میکندواین نظام مختل شده به نوبه خوداختلالات مربوط به اعضاء راتشدیدومشکلات جدیدی را ایجاد میکند.بااین نگرش،معلولیت یکی ازفرزندان،برتمامی خانواده وکارکردهای مختلف آن وبر یکایک اعضاء تاثیرغالبا منفی باقی می گذارد.به عبارت دیگر معلولیت فرزندی درخانواده،مانع از آن می شودکه خانواده بتواند کارکردهای متعارف خود را بنحومطلوب داشته باشد.
از جمله این کارکردها تامین موجبات رشد و پرورش شخصیت فرزندان ، تأمین محیطی دلپذیر برای اعضاءو ایجاد پایگاهی برای برقراری روابط اجتماعی خانواده با دیگران می باشد.خانواده پایگاهی برای برقراری ارتباطات اجتماعی است وبرقراری ارتباط بادیگران دراستحکام شبکه خویشاوندی سهم بسزایی دارد(ناصرشریعتی وداورمنش،1374ص 117-116).
همانطورکه می دانیم انسان عادی برای حفظ وتطابق خودش بامحیط ازانواع روشهای خودآگاه ومکانیسم های دفاعی کمک می گیرد.ولی هرانسانی دربرابرفشارها وعواملی که سبب ایجاد تنش وفشارروانی دراو
می شود،دارای آستانه تحمل است وچنانچه فشارهای محیطی اوبیش ازاندازه شود،درنقطه ای تعادل روانی اوبه مخاطره می افتد(اسلامی نسب،1373،ص33).
با به دنیا آمدن کودک ناتوان فشارهایی بروالدین واردمیگرددکه موجب برهم خوردن آرامش وانسجام خانواده میشود،درنتیجه سازش یافتگی آنان راتحت تاثیر قرارمیدهد.
فابر[4] (1975 )خاطر نشان می سازد که دراثر وجود کودک عقب مانده ذهنی انواع فشارهای زیربه والدین وسایر اعضای خانواده تحمیل می شود:
1)به تعویق افتادن تحول روانی سایر فرزندان
2)محدودشدن پیشرفت خانواده
3)وقوع بحرانهایی مانند مشکلات زناشویی ،طلاق،افسردگی والدین
4)بروزاحساساتی ازقبیل خشم، ناامید ی واحساس گناه(ترنبول وترنبول[5]،1990 به نقل از شریفی ص64).
رزنبرگ ورابینسن (1990)به تاثیر شرایط خانواده برسازگاری با تولدکودک معلول اشاره می نماید.آنها خاطرنشان می سازند.خانواده هایی که ازنظروضعیت آموزشی،تربیتی وفرهنگی دروضعیت مناسبی نیستندوازامکانات حمایتی برخوردارنباشند وشرایط اقتصادی بدی داشته باشند،فرایند سازگاری رابخوبی طی نمی کنند ودچارناراحتی میشوند(ماهر،1377).
البرزی(1375)درباره تاثیر کودک عقب مانده ذهنی بر والدین و رویارویی پدر و مادر با کودک عقب مانده ذهنی نشان میدهد که والدین به واکنشهای مختلفی دچارمیشوند که عبارتنداز:احساس خجالت(41درصد)،احساس گناه(37درصد)،پنهان کردن فرزند(10درصد)
خانواده درارتباط باداشتن چنین فرزندی فشارهایی راتحمل میکند که از جمله آن مواردی ازقبیل نگرانی برای فرزند(87درصد)،آزردگی عصبی(2/53درصد)،تاثیر بر روابط خانواده(23درصد)،اختلاف زناشویی(18درصد)اشاره نمود(شریفی درآمدی،1381 ص165-164).
فابر(1959)یکی ازاولین پژوهشگرانی است که انواع استرس ایجادشده درخانواده که ناشی از پی بردن به معلولیت کودک است را موردبررسی قرارمیدهد.یکی ازرایج ترین این استرس ها،واکنش اندوه است.این واکنش سمبل یا نشانه مرگ کودک طبیعی است.بعبارت دیگر،داشتن کودک معلول نشانه ازدست دادن یک کودک طبیعی است.آگاهی ازاینکه کودک آنها بامشکل متولدشده است واین مشکل ادامه خواهدیافت،فرایندی ازاندوه راموجب میشودکه شبیه اندوهی است که اعضاء خانواده کودک درحال فوت باآن روبرو است.
فابراشاره می کند که وجودکودک معلول اغلب موجب اختلال دررشدوتعالی خانواده نیزمیشود.اوویژگی بحرانی که خانواده با آن روبرو است رامانند یک توقف درچرخه زندگی خانواده تعریف می کند که دراثرآن :
الف)رشدوتکامل خانواده کند می شود
ب)هماهنگی میان وظایف اعضاء خانواده مختل می گردد،درحالیکه درشرایط عادی این هماهنگی موجب رشدوتکامل خانواده می شود(ملک پور،1369).
ازعوامل فشارزابرخانواده ووالدین کودکان معلول،عوامل غیر اجتنابی هستند که دربرابرفعالیتها واهداف خانواده موانعی رابوجودمی آورند،این عوامل مشقت های عمومی هستند که با فعالیت های تفریحی،فرصتهای شغلی وفعالیتهای مربوط به سازمان خانواده مرتبط هستند.مک کابین وهمکاران معتقدندکه هم میزان وهم انعطاف تفریح وفراغت[6]دراین خانواده ها کاهش می یابدوبه همان صورت نیز به دلیل کارهای زیاد مسایل زمانی کاهش پیدا می کند.عوامل فشارزای دیگر ناشی از زندگی اجتماعی خانواده[7]
می باشند(حسین نژاد،1375).
کازات و ماروین (1984)،فابر(1959) واکنش های منفی که والدین ازدوستان وهمسایگان مشاهده می کنند وهمچنین خجالت واحساس شرم والدین ویا خواهران وبرادران به خاطر فرزند یابرادرشان،همچنین ترس از حوادث وتصادفات نیز میتواندمنجربه انزوای اجتماعی خانواده گردند(دارلینگ وسلیگمن ،1989به نقل از ایلالی1376).
در بیشترخانواده ها مادر بیشترین دشواری وفشار را در نگهداری بچه تجربه می کند.اودیگرقادر نیست مانندقبل کارهایی مثل آماده کردن غذا،شستن لباسها،خریدهفتگی خانه وکمک درتکالیف مدرسه رابخوبی انجام دهد.زمانی را که صرف افراد دیگر خانواده می کرد،کاهش می یابد.زیرا بیشتر وقت اوصرف مواظبت وتامین احتیاجات بچه معلول می شود.با دور شدن مادر از کارهای قبلی،سایر اعضای خانواده بیشتراحساس مسولیت می کنند.ممکن است برای افراد دیگر خانواده،سازگاری با فشارها و امور جدید که ناشی از وجود کودک معلول است،بسیار مشکل باشد(ادیب سرشکی،1380ص132).
اهمیت و ضرورت
یکی از مهمترین لوازم سلامت روانی، وجود محیط خانوادگی سالم است.این محیط زندگی رامی توان طوری تنظیم کرد،که هرچند در بهبود وضع افراد،موثر نباشد لااقل موجب تخریب آنها نگردد. درجامعه ما اعتقاد بر این است که حمایت ازنظام اجتماعی،حمایت ازهمه اعضای آن می باشد.
باتوجه به آمار دانش آموزان درسال 1370که حدود 15میلیون نفربرآوردشده[8] وباتوجه به متوسط درصد انواع دانش آموزان استثنایی،لذاتخمین زده می شود درکشورحدود 2میلیون دانش آموز استثنایی وجود دارد(سیف نراقی،1380ص18).
بنابراین تعداد قابل توجهی ازخانواده ها درجامعه ایرانی ازاثرات منفی داشتن یک کودک معلول وهمچنین از بار مراقبتی بسیار زیاد،فشارهای روانی،اجتماعی ومالی ناشی از داشتن یک کودک معلول رنج می برند،که این عوامل می توانند،ثبات ،خانوادگی رابرهم زده وباعث برهم ریختگی سازمان خانواده شوند.ازطرف دیگر بسیاری از متخصصانی که باافراد معلول واستثنایی کارمی کنندبه اهمیت توجه به این خانواده ها واقف هستند وهمچنین اثرات حضور یک کودک معلول رابرپویایی یک خانواده درک می کنند.متخصصین کودکان استثنایی ازتاثیرمنفی ومثبت یک کودک برخانواده باخبرند(ماهر، -1377 ص626).
مادران باتوجه به ساختارشخصیتی خود بیشتراحساس مسولیت ویاگاهی احساس گناه می کنند که این مکانیزم،باعث کسب اطلاعات بیشتر درزمینه ناتوانی ومعلولیت فرزند وحمایت افراطی ازکودک معلول می شود.ازطرفی چون مادران بیشتروقت وانرژی خودرا صرف کودک می کنند،بیشترازپدران با همسایگان،اطرافیان وفامیلها ارتباط دارندودرمعرض توضیح دادن وضعیت کودک قرارمی گیرند.مادران بیشتربرحسب مسایل هیجانی،روابط خانوادگی وخارج از خانواده واکنش نشان می دهند(رضازاده،1379).
مطالعاتی که درموردتاثیر تولد یک کودک مبتلا به ناتوانی برخانواده انجام گرفته نشان می دهد که در موردمادران سطوح بالایی از فشارروانی(کازاک وبکمن،19991)،نشانگان افسردگی وازهم گسیختگی خانوادگی(بریستول گالا کر اسکوپلور،1980)وهمچنین فرصت کمتری برای خودوهمچنین سلامت جسمی وخلقیات سطح پایین دارند(هولروید،1974،به نقل ازمنصف زاده ،1377).
درمطالعه ای که درمورد مشکلات روانی-اجتماعی خانواده های کودکان معلول انجام گرفت نشان داده شده است که والدین کودکان عقب مانده ذهنی وجسمی روان رنجوری بیشتری رانسبت به خانواده های عادی داشتند وسازگاری زناشویی درخانواده های عقب مانده ذهنی پایین تر بود(سینگ های[9]،گویال[10]،پرشاد[11]،سینگ های،والیا[12]).
وقتی والدین باعقب ماندگی فرزند خود روبرو می شوند به دنبال جایی یا کسانی می گردند که آنان رادرچگونگی برخورد وسازگاری با این پدیده راهنمایی نمایند.وظیفه ماکمک به والدین در جهت سازگاری وازطرفی کمک درجهت یافتن علت به منظور رهایی ازاحساس گناه ویااختلافات زناشویی وغیره است(یعقوبی،1372).
باتوجه به مطالبی که مطرح شد تحقیق حاضر به مقایسه سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بامادران کودکان عادی خواهد برداخت.دراین پژوهش سازگاری اجتماعی درهفت بعد (انجام وظایف روزمره،شرکت درفعالیتهای اجتماعی وفوق برنامه،روابط خویشاوندی،روابط زناشویی،نقش والدینی،روابط خانوادگی،موقعیت اقتصادی بررسی خواهد شد.
مادر نقش اساسی در حفظ تعادل روانی- اجتماعی خانواده داردوایجاد تنش وفشار درمادر برسایر اعضای خانواده اثرمی گذارد وباتوجه به اینکه مادر نقش مهمی درسلامت روان اعضای خانواده دارد برداختن به وضعیت مادران اهمیت زیادی دارد وهمچنین باتوجه به اینکه درموردسازگاری مادران کودکان عقب مانده ذهنی تحقیق صورت نگرفته است ،بررسی دراین زمینه ضروری به نظرمی رسد.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
تعداد صفحات : 40
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)
فهرست مطالب:
مقدمه
اثرافزایشی گاز 2Co برروی فرایندهای زیستی گیاه
استفاده از گاز2CO در گیاهان گلخانه ای
2CO و ارتباط آن با تولید محصولات زراعی
اثر عوامل محیطی در جذب 2CO به وسیله گیاه:
اعمال مدیریتهای لازم جهت جذب بیشتر2CO بوسیله گیاه:
روند افزایشی 2CO در اتمسفر و واکنش گیاه نسبت به آن
ساختن یک دستگاه ترریق CO2
افزایش دی اکسید کربن :
تئوری مدرنCO2 افزاینده :
اثرات گلوبال انرژی خورشیدی :
انرژی خورشیدی و تکنولوژی مدرن :
دی اکسید کربن :
کربن در اقیانوس :
پدیده دی اکسیدکربن :
مزیت درختکاری :
تغییرات آب و هوای اقلیمی در اثر افزایش اسیددوکربن اتمسفر :
پیشنهادات :
منابع و مأخذ:
مقدمه مقدمه
امروزه بحث نیاز غذائی در رأس مباحث علمی و کشاورزی قرار گرفته و مقبولترین روش جهت مقابله با این بحران افزایش عملکرد گیاهان زراعی در واحد سطح است. این مهم تحقق نمییابد مگر با شناخت عوامل محدودکننده افزایش عملکرد گیاهان زراعی.
از جمله عوامل محدود کننده عملکرد در تعدادی از گیاهان غلظت Co2 در اتمسفر است.
تاریخچه شناخت گاز Co2 و استفاده از آن به عنوان یک ماده غذائی به اوایل قرن 17 برمیگردد و دانشمندی به نام هلمونت آزمایشی به این ترتیب انجام داد.که یک درخت بید به وزن 2/2 کیلوگرم را در داخل یک گلدان که حاوی 8/90 کیلوگرم خاک خشک شده درآون بودکاشت و با آب باران درمواقع لزوم گلدان را آب می داد. بعد از پنج سال وزن درخت بید به حدود7/76 کیلوگرم رسید. در صورتی که وزن خاک گلدان حدود3/90 گیلوگرم بود. مهمترین نتیجه این آزمایش این بود که ماده اولیهای که سبب رشد گیاهان میگردد و اندامهای مختلف گیاهی در اثرآن رشد و نمو و تکامل می یابند Co2 موجود در اتمسفر میباشد. یک پدیده قابل توجه بیولوژیکی گیاهان در سطح کره زمین جذب حدود 15 میلیون تن گاز کربنیک در طول سال است.
در مورد مسألهى محرّم و عاشورا، باید بگویم که روح نهضت ما و جهت گیرى کلى و پشتوانهى پیروزى آن، همین توجه به حضرت ابىعبداللَّه(علیهالصّلاةوالسّلام) و مسایل مربوط به عاشورا بود. شاید براى بعضیها، این مسأله قدرى ثقیل به نظر برسد؛ لیکن واقعیت همین است. هیچ فکرى - حتّى در صورتى که ایمان عمیقى هم با آن همراه باشد - نمىتوانست تودههاى عظیم میلیونىِ مردم را آنچنان حرکت بدهد که در راه انجام آنچه احساس تکلیف مىکردند، در انواع فداکارى ذرهیى تردید نداشته باشند.
سخنرانى در دیدار با اعضاى جامعهى روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز تهران، علما و ائمهى جماعت و جامعهى وعاظ تهران و اعضاى شوراى هماهنگى سازمان تبلیغات اسلامى، در آستانهى ماه محرّم 11/5/1368
________________________________________
امام(ره) با ظرافت، آن تصور غلط روشنفکرمآبانهى قبل از پیروزى انقلاب را که در برههیى از زمان رایج بود، از بین بردند. ایشان، جهتگیرى سیاسىِ مترقىِ انقلابى را با جهتگیرى عاطفى در قضیهى عاشورا پیوند و گره زدند و روضهخوانى و ذکر مصیبت را احیا کردند و فهماندند که این، یک کار زاید و تجملاتى و قدیمى و منسوخ در جامعهى ما نیست؛ بلکه لازم است و یاد امام حسین و ذکر مصیبت و بیان فضایل آن بزرگوار - چه به صورت روضهخوانى و چه به شکل مراسم عزادارى گوناگون - باید به شکل رایج و معمول و گریهآور و عاطفهبرانگیز و تکاندهندهى دلها، در بین مردم ما باشد و از آنچه که هست، قویتر هم بشود. ایشان، بارها بر این مطلب تأکید مىکردند و عملاً هم خودشان وارد مىشدند.
ما در آستانهى محرّمِ انقلاب و محرّمِ امام حسین(ع) که یکى از محصولات آن نهضت، نظام جمهورى اسلامى است، قرار داریم. محرّمِ دوران انقلاب، با محرّمهاى قبل از انقلاب و دوران عمر ما و قبل از ما، متفاوت است. این محرّمها، محرّمهایى است که در آن، معنا و روح و جهتگیرى، واضح و محسوس است. ما نتایج محرّم را در زندگى خود مىبینیم. حکومت و حاکمیت و اعلاى کلمهى اسلام و ایجاد امید به برکت اسلام در دل مستضعفان عالم، آثار محرّم است.
ما در دوران خود، محرّم را با محصول آن، یکجا داریم. با این محرّم، بایستى چگونه رفتار کنیم؟ پاسخ این است که ما معممان، همهى علماى دین، همهى مبلّغان و همهى ذاکران، باید مسألهى عاشورا و مصایب حسینبن على(علیهالسّلام) را به صورت یک مسألهى جدى و اصلى و به دور از شعار، مورد توجه قرار بدهیم. واقعاً اگر بخواهیم این مسأله را جدى بگیریم، راهش چیست؟
حادثهى کربلا باید آبرومند و پرتپش و پرقدرت باقى بماند
من نمىخواهم به آقایان علما و مبلّغان و گویندگان و ذاکران محترم و همهى جمع ما که اهل منبر و روضه و بیان مصایب و محامد سیّدالشّهداء(علیهالصّلاة والسّلام) هستیم، مطلبى را در آن زمینهها مطرح بکنم؛ ولى به طور کلى باید بگویم که این حادثه - به عنوان پشتوانهى نهضت و انقلاب - باید آبرومند و پرتپش و پرقدرت باقى بماند. اگر برخورد امروز ما با این حادثه، مثل روضهخوانى باشد که در پنجاه سال قبل برخورد مىکرد - یعنى چیزى را در جایى مىدید و مثلاً بر حسب احتمال ذهنى، آن را ترجیح مىداد و نقل مىکرد و مؤمنین را مىگریاند و هم آنها و هم خود او به ثواب مىرسیدند - ممکن است به حادثه ضرر بزنیم.
امروز این حادثه، پشتوانهى یک نهضت است. اگر امروز به ما بگویند ریشهى این نهضتى که به وجود آوردهاید، کجاست؟ ما مىگوییم: ریشهاش پیامبر و امیرالمؤمنین و امام حسین(علیهمالسّلام) است. امام حسین کیست؟ کسى است که این حادثه را به وجود آورده و در تاریخ از او نقل شده است.
چکیده :
این مقاله، تحقیقات پیشین زنجیرة تأمین را با ایجاد و آزمایش تجربی یک مدل تئوریک از تأثیرات اقتضائی عدم قطعیت محیطی(EU) بر ارتباطات بین 3 بعد از یکپارچگی زنجیرة تأمین و 4 بعد از عملکرد عملیاتی توسعه میدهد. براساس تئوریهای پردازش اطلاعات سازمانی و اقتضائی، بحث میکنیم که تحت شرائط عدم قطعیت بالا، ارتباطات بین یکپارچگی مشتری/عرضهکننده و تحویل و عملکرد منعطف و بین یکپارچگی داخلی و کیفیت محصول و هزینه تولید تقویت خواهد شد. این فرضیات به طور گسترده از طریق تحلیلهای گروهی و مسیر ساختاری پرسشنامههایی که از 151 کارخانه تولید خودرو در تایلند جمعآوری شد، تأیید شده است. این مقاله به تحقیقات اقتضائی مدیریت عملیات کمک کرده و بهطور تجربی توضیحاتی را برای مدیران جهت متمایزکردن تأثیرات تلاشهای یکپارچگی خارجی و داخلی تحت شرایط محیطی مختلف بیان میکند.
واژگان کلیدی: عدم قطعیت محیطی ، اقتضائی ، ادغام زنجیرة تأمین ، عملکرد عملیاتی
مقدمه :
رشد(یا افزایش) شواهد بیان میکنند که یکپارچگی زنجیره تأمین (sci) تأثیر مثبتی بر نتایج عملکرد عملیاتی مانند تحویل، کیفیت، انعطافپذیری، هزینه دارد. (voss & susa. 2008) بیان میکنند زمانی که ارزش یک بهترین راهکار مثل SCI از طریق شواهد تجربی حمایت میشود، تحقیق باید از تعدیل ارزش آن به سمت فهم شرایط زمینهای که مؤثر هستند، تغییر مسیر دهد. از میان عوامل، عدم قطعیت محیطی (Eu) به عنوان یک عامل زمینهای (مفهومی) که براثربخشی یک بهترین راهکار اثرگذار است، شناسائی شده است.
برخی از مطالعات اخیر بحث میکنند که روابط SCI و عملکرد، توسط EU تعدیل میشود. با این وجود، این مطالعات در سه حیطه مشکلآفرین هستند: رویکردهای متفاوت در مفهوم سازی عوامل SCI، عملکرد و EU، یک مقایسه معنادار از، یا نتیجهگیری دربارهی، تأثیرات اقتضائی EU را رد میکند. شواهد گزارش شده تا به امروز نشان میدهند روابط SCI و عملکرد همواره توسط EU تعدیل نمیشوند. و حتی اگر تأثیر تعدیلی داشته باشد، مسیرهایشان متفاوت است. برای مثال(2005 Kouferos et.al) به این نتیجه رسیدند که عدم اطمینان محیطی تأثیرات تعدیلی قابل ملاحظهای بر ارتباط بین ادغام عرضهکننده و مشتری و ارتباط بین کیفیت و نوآوری محصول دارد.
بازی های رایانه ای در سال 1972 با (Pong) (یک بازی تنیس روی میز رایانه ای) آغاز شد و سپس در نظام سخت افزاری و نرم افزاری شروع به رشد کرد. بهبود کیفیت و تنوع بازی ها باعث گسترش روز افزون این رسانه در میان جامعه، خصوصاً در بین نوجوانان شد. اعتقاد بر این است که همچون تماشای تلویزیون، پرداختن به بازی های رایانه ای فرصت هایی را برای یادگیزی مشاهده ای فراهم می آورد، افزون بر این که بر خلاف حالت فعل پذیر تماشای تلویزیون، این بازی ها جنبه ی فعال بودن را اضافه کرده اند که اثر پرداختن به بازی ها را تشدید می کند با توجه به این که این بازی ها به عنوان دو مین سرگرمی پس از تلویزیون شناخته شده است. مخالفان این بازی ها با تأکید بر اثرات سوء آن از جمله: اعتیاد به بازی، افزایش حالات خشم و پرخاشگری، صرف پول زیاد جهت خرید آن و تأثیرات سوء جسمی و روانی دیگر، خاطر نشان می سازند که تأثیر آسیب های گفته شده بسیار بیش تر از مواردی هم چون افزایش هماهنگی چشمی – دستی و جنبه های مثبت دیگر می باشد. خشونت، بزهکاری، جنایت و از بین بردن هر آن چه فرا روی آدمی است یکی از اساسی ترین موضوع های مطرح شده در این بازی هاست. به طوری که بررسی های مختلف حاکی از آن است که مضامین اکثر این بازی ها به مواردی چون تخریب، کشتن و پرخاش بر علیه دیگری اختصاص دارد.
کـودکـان و نـوجـوانان به عنوان عمده ترین گروهی که متأثر از بازی ها بوده و اثرات بازی ها متوجه آنهاست مورد ارزیابی قرار گرفته اند از یک سو، سن شروع بازی ها از 7 سالگی و اوج آن در سن 15 – 12 سالگی است و از دیگر سو دانش آموزان به لحاظ ارزیابی و نمونه گیری راحت تر قابل دسترسی هستند. ضمن این که یکی از مهم ترین اثرات این گونه بازی ها، افت تـحصیلی دانش آموزان می باشد. لذا این قشر به عنوان جامعه آماری انتخاب شده است. با توجه به موارد فوق پژوهش حاضر به بررسی تأثیر بازی های رایانه ای بر میزان پرخاشگری در دانش آموزان مقطع راهنمایی که بیش تر در سنین 12 تا 15 سال هستند انجام گردید.
بیان مسأله:
امروزه بازی های رایانه ای جای بسیاری از تفریحات و سرگرمی های دیگر را در بین افراد و به خصوص کودکان و نوجوانان گرفته است و عرصه نوع بازی و وقت گیر بودن آن، بسیار زیاد شده است. این بازی ها، اگر چه می توانند به نوعی فرد را از آلوده شدن به مسائل غیر اخلاقی که در محیط های باز جامعه وجود دارند، جلوگیری نماید، ولی خود این بازی ها در صورت افراط، می توانند منجر به ایجاد مشکلاتی برای فرد و خانواده و حتی اجتماع گردد و به دلیل این که نوجوانان، در حساس ترین زمان برای فراگیری بهتر علم و دانش می باشند، این امر می تواند بر روحیه فعالیت های درسی وی اثر زیادی گذارد. حال با توجه به چنین موضوعی است که در تحقیق حاضر به دنبال بررسی این موضوع می باشیم که آیا بین انجام بازی های رایانه ای و پرخاشگری دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟ تا بدین وسیله تأثیر بازی های رایانه ای بر میزان پرخاشگری دانش آموزان بررسی شود.
ضرورت و اهمیت تحقیق:
یکی از از هیجان زاترین عرصه های زندگی بشر در قرن اخیر، عرضه ی بازی های رایانه ای می باشد که با افزایش سریع محبوبیت آن در بین کودکان و نوجوانان نگرانی همگانی از تـأثیرات زیانبار احتمالی این بازی ها فزونی گرفت. از جمله نگرانی های عمده در مورد این بازی ها، ویژگی آشکار خشونت آمیز بودن بسیاری از آن هاست. هم چنین بخش قابل توجهی از اوقات فراغت این قشر را به خود اختصاص داده است. این مطالعه با هدف بررسی وجود رابطه بین انجام بازی های رایانه ای و میزان پرخاشگری در دانش اموزان انجام شده است، تا علاوه بر ضرورت برنامه ریزی برای چگونگی استفاده آن در بین نوجوانان و کودکان، اهمیت زیانبار بودن آن نیز تشریح گردد.
فرضیه های تحقیق:
1 – بین پرخاشگری و تأثیر مخرب بازی های رایانه ای رابطه منفی وجود دارد.
2 – بین خشم و تأثیر مخرب بازی های رایانه ای رابطه منفی وجود دارد.
3 – بین تهاجم و توهین و تأثیر. مخرب بازی های رایانه ای رابطه منفی وجود دارد.
4 – بین کینه توزی و و لجاجت و تأثیر مخرب بازی های رایانه ای رابطه منفی وجود دارد.
تعریف عملیاتی متغیرها:
الف) متغیر مستقل: بازی های رایانه ای
ب) متغیر وابسته: پرخاشگری دانش آموزان
بازی های رایانه ای: نوعی سرگرمی و تفریح کامپیوتری می باشد که از لحاظ محتوایی بر هوش و رفتار کودک و نوجوان مؤثر است.
پرخاشگری: هر گونه کنشی است که به طور تأسف انگیزی با عنوان رفاه و سلامت فیزیکی روانشناختی یا اجتماعی بر اشخاص یا گروه های مختلف تحمیل می گردد.
روش تحقیق:
روش تحقیق در این پژوهش از نوع همبستگی است. تحقیق همبستگی (Correlation) که خود زیر مجموعه تحقیقات توصیفی (غیر آزمایشی) است با این هدف انجام میشود که رابطه میان متغیرها (Variables) را نشان دهد. در اکثر تحقیقات همبستگی دو متغیری از مقیاس فاصلهای با پیش فرض توزیع طبیعی دو متغیر در جامعه برای اندازه گیری استفاده میشود و معمولا برای تجزیه و تحلیل دادهها از فرمول ضریب همبستگی پیرسون استفاده می شود.
در این نوع تحقیق، هدف پیش بینی یک یا چند متغیر وابسته از یک یا چند متغیر مستقل است.
تعداد صفحات : 60