کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

مقاله درباره نشانه های ماسونی جام جهانی 2010

اختصاصی از کوشا فایل مقاله درباره نشانه های ماسونی جام جهانی 2010 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره نشانه های ماسونی جام جهانی 2010


مقاله درباره نشانه های ماسونی جام جهانی 2010

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

نشانه های ماسونی جام جهانی 2010

 

اگر در طرحهای مثلثی منقوش بر روی توپ این بازی ها که حرف و حدیث زیادی نیز درباره آن به وجود آمد اندکی دقت بفرمایید متوجه خواهید شد که روی بدنه توپ سه هرم آیرودینامیک طراحی شده که در کنار هر ضلع آن یازده مثلث یا هرم کوچک تر قرار دارد که مجموعا در اطراف هر مثلث بزرگ ۳۳ مثلث یا هرم کوچک جای می گیرد.که اشاره به دو عدد فوق مقدس ماسونها یعنی یازده و سی وسه دارد! ( اعداد نه ، یازده ، سیزده و سی و سه اعداد مقدس ماسون ها هستند و در این میان ۱۱ از اهمیت ویژه ای برخوردار است).برای طراحی این توپ از یازده رنگ استفاده شده و همان طور که مستحضر هستید خود آرم شرکت آدیداس از جمله آرم های ماسونی معروف به شمار می رود.لذا حرف و حدیث هایی که در باره توپ به وجود آمد تنها وسیله ای برای متمرکز کردن توجهات بر روی توپ این بازی ها بود که در پس پرده تفکرات و اهداف شوم و شیطانی گردانندگان ماسون فیفا را در خود نهان کرده بود !

/

شاید بگویید این موارد اتفاقی است اما وقتی به این نکته دقت کنیم که بازی ها در روز ۱۱ ژوئن آغاز و دقیقا ۱۱ ژولای پایان می یابد ( ماههای ششم و هفتم میلادی که جمعشان ۱۳ می شود ) ماجرا اندکی مشکوک تر می شود! حتی با خوشبینانه ترین حالت و مسامحه فراوان شاید بتوان همه اینها را اتفاقی دانست اما در باره عبارت « Jabulani » که در زیر آرم آدیداس نقش بسته چه توضیحی می توان داد؟در حالی که این واژه بسیار بسیار به عبارت « Jahbulon » که نام خدای شیطانی ماسونهاست شباهت دارد!!!گفتنی است ماسونها در درجات بالای سازمان و همچنین شبکه ایلومیناتی موجودی به نام Jahbulon که تلفظ فارسی آن « یه بال آن » می شود را می پرستند.که ترکیبی از سه خدا یعنی « یهوه » ( خدای یهودیان ) ، « بعل » ( خدای باستانی بین النهرین ) و « آن » ( همان اوسیریس خدای مردگان در مصر باستان ) است. در واقع یهودیان سامری نسب ( نه موحدان معتقد به تورات حقیقی ) که در دو منطقه مصر و بین النهرین زندگی کرده بودن این خدایان پاگانیستی را وارد در دین جدید خود نمودند و با این تحریف بزرگ ، خدایی ترکیبی ساختند و فراماسونری نیز که بی شک فرزند نامشروع یهودیت صهیونیزم است آنرا به ارث برده است !

/

شایان ذکر است فیفا اعلام نمود عبارت « Jabulani » نام یک از ۱۱ زبان زنده در افریقای جنوبی است ( باز هم ۱۱ ) و در توضیحی دیگر آن را واژه ای از زبان « Zulu » دانست که به معنای « شادی کردن » است !

آیا واقعا توپ جام جهانی جای درج کلمه ای از یکی از ۱۱ زبان آفریقای جنوبی است ؟

/

بر روی توپ این بازی ها طرح جام جهانی ۲۰۱۲ نیز نقش بسته است ( تصویر فوق ) .اگر خوب به آن توجه فرمایید در گوشه بالا سمت راست آن شاهد سر پرنده ای هستید که بدون هیچ توجیهی در این لوگو جای گرفته است !!

/

در واقع این پرنده نماد « هروس » خدای شیطانی و اسطوره ای ماسونهاست ( فرزند ایزیس و اوزیریس ) که او را با حضرت مسیح برابر می دانند و حتی بی شرمانه مسیح را الگوی خود ساخته یهودیان از هروس تلقی می کنند و پیامبری ایشان را زیر سوال برده و این نبی الهی را دروغ گو می دانند !

/

گفتنی است در میان ورزشگاه های کشور افریقای جنوبی که برای جام ۲۰۱۰ ساخته شدند ورزشگاهی شبیه به « چشم » نیز وجود دارد و نکته جالب تر اینکه نام آن « MOSES » یا همان « موسی » است.( تصویر « Moses Mabhida Stadium » را در زیر می بینید )

/

این همه اصرار بر خدایان پاگانیستی و الحادی و اشاره به آنها به هر طریق و در هر کجای ممکن از سوی ماسون ها با چه هدفی صورت می گیرد ؟مگر نه این که هرگاه ماسونها در جایی نمادگرایی نمودند بلا فاصله فتنه ای بزرگ را در ادامه طراحی و اجرا نمودند ؟ ما باید در جام جهانی ، یا پس از آن منتظر چه باشیم ؟


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نشانه های ماسونی جام جهانی 2010

تحقیق درمورد آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درمورد آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد

اشاره:

در قسمت اول مقاله «جهانی شدن اقتصاد: منافع و هزینه‌های بالقوه و ارزیابی آن» نوشته «مایکل دی. اینتری لیگیتور» استاد علوم سیاسی و مطالعات سیاسی و مدیر مرکز روابط بین‌الملل دانشگاه کالیفرنیا که در خبرنامه شماره 51 (مهر ماه 1382) به چاپ رسید ضمن ارائه تعریفی از جهانی شدن، عوامل مؤثر بر این فرآیند همچون پیشرفت‌های تکنولوژیک، آزادسازی تجاری، تحولات نهادی، ظهور یک توافق ایدئولوژیک جهانی در باره ارزش اقتصاد بازار و تحولات فرهنگی مورد بحث قرار گرفت. اکنون در بخش پایانی این مقاله منافع و هزینه‌های ناشی از جهانی شدن بررسی می‌شود که در زیر از نظرتان می‌گذرد.

مزایای ناشی از رقابت

قبلاً اشاره شد که جهانی شدن آثاری مثبت و منفی دارد. در این قسمت به آثار مثبت جهانی شدن که از رقابت سرچشمه می گیرد می پردازیم و در قسمت بعد به آثار منفی جهانی شدن که می تواند به بروز منازعاتی بینجامد خواهیم پرداخت. در قسمت آخر هم امکان همکاری بین المللی برای رفع آثار منفی جهانی شدن را بررسی خواهیم کرد.

جهانی شدن باعث بروز رقابت فراینده ای در سطح جهانی شده است. هر چند عده‌ای از رقابت و می‌ترسند، ولی رقابت آثار سودمند بسیاری دارد که می تواند باعث افزایش تولید یا کارایی شود. همان طور که آدام اسمیت و سایر اقتصاد دانان قدیم در باره مزایای نظام بازار گفته‌اند، رقابت و گسترش بازارها می‌تواند به تخصصی شدن امور و تقسیم کار بینجامد. تخصص و تقسیم کار با تأثیری که روی افزایش تولید می‌‌گذارد، اکنون نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح جهانی هم وجود دارد. از جمله آثار مفید دیگر رقابت می توان به صرفه های مقیاس اشاره کرد که می تواند به کاهش هزینه ها و قیمتها و تداوم رشد اقتصادی کمک کند. مزیت و فایده دیگر رقابت و جهانی شدن، منافع و عوایدی است که تجارت سودمند برای هر دو طرف در بر دارد و این طرفها می توانند افراد، شرکتها، سازمانها، کشورها، گروه‌بندیهای تجاری، قاره ها یا واحد های دیگر باشند. علاوه بر این، جهانی شدن با عقلانی ساختن تولید در مقیاس جهانی و با گسترش تکنولوژی و فشار رقابت موجد نو آوری مداوم در سطح جهانی باعث افزایش بهره‌وری می گردد. به طور کلی، این آثار مفید ناشی از جهانی شدن نشان می دهد که این رقابت می تواند تولید، دستمزدهای واقعی، سطح زندگی و به طور کلی موقعیت کلیه طرفها را بهبود و ارتقا بخشد. نتیجه این امر افزایش رفاه انسان در کل جهان خواهد بود. البته این مسأله توزیعی یا عدالت گرایانه هم مطرح است که چه کسی واقعاً از این مزایا و فواید بالقوه جهانی شدن بهره خواهد برد.

هزینه ها و کشمکش های ناشی از جهانی شدن

جهانی شدن نه تنها منافعی در بر دارد بلکه هزینه ها یا مسائل بالقوه ای هم در پی دارد که برخی از معتقدان آنها را خطرات بزرگی می خوانند. این هزینه ها می تواند به بروز انواع گوناگون منازعات در سطوح ملی، منطقه ای یا بین المللی بینجامد. یکی از این هزینه ها یا مسائل این است چه کسی از مزایا و فواید بالقوه جهانی شدن سود خواهد برد. مسائل زیادی در باره توزیع عادلانه منافع، عواید جهانی شدن بین افراد، سازمانها، کشورها و مناطق می تواند وجود داشته باشد. در واقع، بخش زیادی از این منافع و عواید به افراد یا کشورهای ثروتمند رسیده است که نابرابر های بیشتری به وجود آورده و می تواند به بروز منازعاتی در سطوح ملی و بین المللی بینجامد عده ای با مشاهده این امر که نرخ رشد کشورهای فقیر بیشتر از کشورهای ثروتمند است، ادعا کرده اند که ممکن است در آمدها در سطح جهانی به هم نزدیک شوند. ولی واقعیت این است که گروه کوچکی از کشورها (ببرهای شرق آسیا) نرخ رشد بالایی داشته ولی نرخ رشد کشورهای کمترتوسعه‌یافته آفریقا، آسیا و آمریکای جنوبی و مرکزی پایین تر از کشورهای ثروتمند بوده است. بدین ترتیب، کشورهای فقیر به طور فزایند‌ه‌ای حاشیه نشین می شوند. این روند به نابرابری شدید درآمدها (نه نزدیکی آنها) در سطح جهانی انجامیده و باعث تبدیل کشورهای دارای رشد سریع به کشورهای ثروتمند ولی تنزل بیشتر کشورهای فقیر شده است. این نابرابری فزاینده به بروز نارضایی و احتمالاً منازعات بین المللی می انجامد، چرا که کشورها می کوشند تا به گروه کشورهای ثروتمند بپیوندند و کشورهای فقیر برای کسب سهم خود از تولید جهانی به مبارزه با کشورهای ثروتمند خواهند پرداخت. این مساله توزیع یکی از چالشهای عمده فرآیند جهانی شدن اقتصاد جهانی است.

دومین هزینه یا مسأله ناشی از جهانی شدن عبارت است از احتمال بروز بی ثباتی های منطقه ای یا جهانی در اثر وابستگی متقابل کشورها در سطح جهانی. نوسانها و بحرانهای اقتصادی محلی در یک کشور ممکن است آثاری منطقه ای یا حتی جهانی در پی داشته باشند. این امر فقط یک امکان نظری نیست، کمااینکه بحران پولی و مالی آسیا که در سال 1998 از تایلند شروع شد و بعد به سایر کشورهای جنوب شرقی آسیا و حتی کره جنوبی گسترش یافت، این مسأله را نشان داد. این پیوندها و بی‌ثباتی‌های بالقوه نشان می‌دهد که بین کشورهای به هم پیوسته می تواند آسیب پذیری متقابل زیادی وجود داشته باشد. بروز یک رکود یا بحران جهانی می تواند باعث بروز گرایشی به سوی قطع وابستگی متقابل ناشی از جهانی شدن شود، همان طور که «رکود بزرگ» دهه 1930 نشان داد و به کاهش متقابل ارزش پولهای ملی، اتخاذ سیاستهای خود خواهانه، افزایش تعرفه ها و اشکال دیگر حمایت گرایی منجر شد. سرانجام این وضعیت می تواند بروز منازعه اقتصادی یا گرایش به جنگ اقتصادی و احتمالاً منازعه نظامی و در نتیجه تکرار تاریخ میان دو جنگ جهانی و بروز بزرگترین جنگ تاریخ بشر باشد.

سومین مسأله ناشی از جهانی شدن این است که عده ای می گویند کنترل اقتصاد ملی ممکن است از دست دولتهای دارای حاکمیت مستقل خارج شده و به واحدهای دیگری مثل دولتهای ملی قدرتمند، شرکتهای چند ملیتی یا جهانی و سازمانهای بین المللی سپرده شود. به همین دلیل، عده ای فکر می کنند که جهانی شدن باعث از میان رفتن حاکمیت ملی می گردد. بنابر این، جهانی شدن از یک طرف می‌تواند باعث ایجاد این تصور بین رهبران ملی شود که عاجزانه گرفتار نیروهای جهانی شده اند و از طرف دیگر می تواند باعث بروز نوعی نارضایتی بین عموم مردم شود. این امردر نهایت می تواند به بروز بیگانه هراسی و ملی گرایی افراطی همراه با گرایش به سوی حمایت گرایی و رشد جنبشهای سیاسی افراطی و بالاخره بروز منازعات سیاسی منجر شود.

گاه ادعا می شود که جهانی شدن باعث افزایش


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد

تحقیق درباره بحرانم~1

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره بحرانم~1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

بحران مالی جهانی و بازار مالی ایراندکتر مجید رضا داوری - رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل بانک تجارت

مقدمه بحران مالی اخیر آمریکا که به عقیده بسیاری از کارشناسان، یکی از بزرگترین بحران‌های ایجاد شده در اقتصاد این کشور بعد از بحران دهه 1930 است. رفته رفته با گسترش دامنه خود به کشورهای اروپایی و سپس سایر نقاط دنیا سرایت کرده به طوری که تاکنون مجموع ثروت از دست رفته در سراسر جهان بیش از 31 هزار میلیارد دلار بوده که از این میزان بیش از 9 تا 11 هزار میلیارد دلار آن مربوط به آمریکا بوده است. درخصوص طول دوره بحران و اثرات آن بر رشد اقتصاد جهانی اکثر کارشناسان معتقدند که در بهترین شرایط تا انتهای سال 2009 و حتی 2010 شاهد بهبود اوضاع اقتصادی جهان نخواهیم بود، به طوری‌که بر طبق برآوردهای سازمان ملل رشد اقتصادی جهان در سال 2009 با کاهش 4/0 درصدی مواجه خواهد بود که بعد از رکود بزرگ سال 1930 میلادی، سال 2009 اولین سالی است که اقتصاد جهان با کاهش نرخ رشد مواجه است. کشور ما نیز اگرچه به دلیل عدم ارتباط بازارهای مالی با بازارهای جهانی در معرض اثرات اولیه بحران قرار نداشته اما تأثیر بحران بر بخش‌های واقعی اقتصاد کشورهای خارجی اثرات غیرمستقیمی بر بازار مالی کشور (به ویژه به دلیل کاهش قیمت محصولات اساسی نظیر مس، گوگرد، محصولات پتروشیمی و...) و نیز از مجرای کاهش قیمت‌های جهانی نفت بر اقتصاد کشور و درنهایت کاهش رشد اقتصادی خواهد گذاشت. در این ارتباط بر طبق پیش‌بینی‌های بانک جهانی رشد اقتصادی ایران در سال جاری و آتی به ترتیب به 9/5 و 5/3 درصد کاهش خواهد یافت. البته در کنار تهدیدهای فوق‌الذکر، فرصت‌هایی نیز پیش روی اقتصاد کشور وجود خواهد داشت که از جمله این موارد می‌توان به کاهش قیمت جهانی کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای وارداتی به کشور (با توجه به وابستگی اقتصاد کشور به واردات این قبیل کالاها)، امکان جذب سرمایه‌های خارجی و... اشاره داشت. ریشه‌های بحران مالی آمریکا با تمرکز بازار مالی الف) نقش دولت در بروز بحران ریشه بحران کنونی به زمان ریاست جمهوری کارتر و سال 1985 باز می‌گردد. در آن زمان برای جلب حمایت‌های سیاسی گروه‌های کم‌درآمد، وام‌های زیادی با نرخ سودهای پایین پرداخت شد که در سال 1985 نظام مالی آمریکا را دچار مشکل کرد. البته در آن زمان پدیده ورشکستگی بانک‌های کوچک به عنوان یک برنامه ادغام از سوی بانک‌ها و یک روش مدیریتی تفسیر شد، در صورتی‌که اصل موضوع مشکل بانک‌های کوچک در عدم توانایی پرداخت وام‌های کلان بود. از آن مقطع تا سال 2000 نظام بانکی آمریکا برای رونق بخشیدن به اقتصاد به سمت سرمایه‌گذاری در بخش مسکن حرکت کرد و پرداخت‌های کلان با سود پایین برای خرید مسکن آغاز شد. بعد از واقعه یازدهم سپتامبر نیز، فدرال رزرو برای کاهش بدبینی فعالان اقتصادی آمریکا طی یک سیاست انبساطی نرخ بهره را کاهش داد تا سرمایه‌گذاری تشویق شده و از حرکت به سمت رکود اجتناب شود (کاهش نرخ بهره به 1 درصد در پایان سال 2003). با کاهش قابل توجه نرخ بهره، بازار املاک و مستغلات آمریکا مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار گرفت و اعتبارات بانکی زیادی به آن اختصاص یافت این شرایط جدید باعث شد تا به افراد کم اعتبار نیز وام مسکن بدون ضابطه اعطاء شود که نتیجه آن، رشد سریع قیمت ساختمان و مسکن در آمریکا (شکل‌گیری حباب قیمتی)، رونق این بخش و سایر بخش‌های اقتصادی و درنهایت خروج رکود و از سوی دیگر بروز تورم بود. به منظور کاهش تورم، نرخ بهره افزایش داده شد (از 25/1 درصد به 25/5 درصد در پایان ژوئن 2006). با افزایش نرخ بهره و در نتیجه ناتوانی وام‌گیرندگان از بازپرداخت وام و کاهش قیمت مسکن به دلیل اشباع این بخش و از آنجا که این قبیل وام‌ها تبدیل به اوراق بهادار شده بودند بحران در این بخش، بازارهای پول و سرمایه را به شدت تحت تاثیر قرار داد. در این بین آنچه مهم است نقش دولت در شکل‌گیری حباب قیمتی و نهایتاً بحران است. از دیدگاه مبانی تئوریک اقتصاد تعادل در تمامی بازارها منجمله بازارهای مالی از طریق مکانیسم قیمت‌ها برقرار می‌شود. در این بین تمامی دولت‌ها از ابزار پولی (منجمله نرخ بهره) در جهت رسیدن به اهداف کلان اقتصادی استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر در شرایط تورمی نرخ بهره را افزایش داده و در شرایط رکود نرخ بهره را کاهش می‌دهند، که در این بین مسأله مهم علامت‌دهی ناصحیح به بازار درخصوص کمیابی منابع مالی و نیز ترجیحات مردم از سوی دیگر است. نمونه بارز چنین مسأله‌ای طی دو دهه اخیر در آمریکا اتفاق افتاد. در شرایطی که مردم آمریکا به شدت بدهکارند و مصرف آن ها در مواردی بیش از درآمدشان است چگونه می‌توان نرخ‌های بهره اسمی یک تا دو درصدی را که با لحاظ نرخ تورم، نرخ واقعی بهره منفی می‌شود، توجیه کرد؟ هدف نهایی فدرال رزرو از این اقدام تحریک سرمایه‌گذاری و مخارج مصرف‌کننده بود. فدرال رزرو می‌خواست که هزینه به دست آوردن سرمایه به حداقل برسد تا پول به بیشترین میزان سرمایه‌گذاری شود و مصرف‌کنندگان هم نگه‌داری پول را از دست رفتن آن بدانند و بیشتر خرج کنند. به باور فدرال رزرو برای جلوگیری از بیکاری در مقیاس وسیع لازم بود بیشتر خرج شود. اما آن چه که در نهایت تحقق یافت این بود که بخش عظیم سرمایه در بازار مسکن از بین رفت و بنابراین بازده این بخش منفی شد. در واقع کاهش تصنعی نرخ‌های بهره باعث علامت‌دهی ناصحیح به بازار و نهایت شکل‌گیری حباب قیمتی در بخش مسکن و بروز بحران مالی اخیر شد. از سوی دیگر برخی از ناظرین معتقدند که سیاست دولت در جهت توسعه اعطاء وام‌های پرخطر (sub prime) از طریق وضع قوانین شبیه سرمایه‌گذاری مجدد نیز در شکل‌گیری بحران و گسترش آن نیز بی‌تأثیر نبوده است، به طوری که در این زمینه، دولت بانک‌ها را به ویژه در بخش مسکن مجبور به اعطای وام به افراد با رتبه اعتباری پایین می‌کند. ب) بانک‌ها و عدم اعتبارسنجی دقیق مشتریان همانطور که در بخش قبلی اشاره شد سیاست فدرال رزرو در جهت کاهش نرخ بهره و توسعه اعطای وام‌های پرخطر از جمله علل بروز بحران مالی اخیر بوده است، به طوری که برخی بحران اخیر آمریکا را بحران اعتباری نیز نامیده‌اند. زیرا ریشه اصلی بحران اخیر در وام‌های رهنی پرریسک یا درجه دو (subprime mortgage) در بازار مسکن آمریکا بوده است. این نوع وام‌ها به دلیل آنکه به افراد کم‌درآمد و دارای سابقه اعتباری ناکافی پرداخت می‌شود، ریسک بیشتری دارند. بانک‌های آمریکا نیز بدون توجه به ریسک آنها بخش بزرگی از پرتفوی خود را به آن اختصاص دادند. اگرچه بحران وام‌های رهنی پرریسک یک بحران منطقه‌ای در آمریکا بود اما با تبدیل اوراق بهادار به دارایی‌ها به بازارهای جهانی نیز سرایت کرد. در واقع ریشه اعطای این قبیل وام‌ها به اقدامات آمریکا بعد از رکورد بزرگ دهه سی بر می‌گردد. در این خصوص کنگره آمریکا دو نهاد با نام فانی می (fanni mae) و فردی مک (Freddie mac) ایجاد کرد. کارشان این بود که وام‌های مسکن را از این بانک‌ها می‌خریدند و آن ها را در یک بسته‌ای می‌گذاشتند و این بسته را به عنوان یک اوراق قرضه از جانب خودشان در بازار دیگری می‌فروختند. این دو موسسه البته به منظور حمایت از افراد کم بضاعت‌تر برای خانه‌دار شدن، صرفاً وام‌هایی را می‌خریدند که اولاً ارزششان کمتر از سیصد هزار دلار باشد و ثانیاً با بررسی‌هایی که انجام می‌دادند، افراد گیرنده وام هم یک اعتبار نسبتاً خوبی داشته باشند. پس از سال 2002 مقدار وام‌های زیر سیصد هزار دلار زیاد شد (که طبیعتاً افراد کم‌بضاعت‌تر خانه‌های ارزان کمتر از سیصد هزار دلار را طلب می‌کردند). این دو موسسه هم پس از خرید وام‌ها با قراردادن وام‌ها در بسته‌های مختلف با نام اوراق بهادار رهنی (mortgage-backed security) اقدام به فروش آنها در بازار دیگری کردند. مشتریان این بازار غالباً کشورهای خارجی، بانک‌ها، صندوق‌های بازنشستگی و امثالهم بودند. البته در سال 1968 این نهادها خصوصی شدند، ولی همچنان تصور می‌شد که دولت از آنها حمایت می‌کند و مانع ورشکستگی آنها می‌شود. چرا که همگان تصور می‌کردند با توجه به این که کنگره در ابتدا این دو نهاد را به وجود آورده، خود نیز از آنها پشتیبانی خواهد کرد. اشتباه بزرگی که در سال‌های اخیر اتفاق افتاد این بود که این اوراق بسیار کم ریسک در نظر گرفته می‌شد. به نحوی که قیمت این اوراق بسیار نزدیک به اوراق قرضه فدرال رزرو بود. از سوی دیگر، بانک‌ها عملاٌ با فروش وام‌ها به این دو مؤسسه احساس می‌کردند که ریسک را از بین برده و در این میان یک سود ناشی از کارمزد به آنها تعلق می‌گیرد که سودی بدون ریسک به نظر می‌رسید. بنابراین بانک‌ها در اعطای این وام‌ها بسیاری از ملاحظات را لحاظ نکردند به طوری که ارزیابی صحیح از مشتریان (اعتبارسنجی) به انجام نرساندند و حتی برخلاف گذشته تا بیش از 90 درصد از ارزش خانه را به مشتریان تسهیلات اعطا کردند این امر با افزایش تقاضای مسکن، باعث توسعه شدید بازار مسکن در آمریکا شد. از سوی دیگر، قضیه به همین جا ختم نشد و از آنجایی که بانک‌ها دیدند بازار این اوراق بسیار پررونق است، خودشان اقدام به بسته‌بندی کردن و فروختن وام‌های مسکن بالاتر از سیصد هزار دلار کردند و مشتریان هم شروع به خریدن این بسته‌ها کردند و چون ریسک آن هم بسیار پایین در نظر گرفته می‌شد در نتیجه از این کار استقبال بسیار خوبی هم شد. این اوراق نه تنها در بورس‌های آمریکا بلکه در بورس‌های سایر کشورهای اروپایی و آسیایی نیز به فروش رسید و تعدادی از شرکت‌های بیمه نیز این اوراق را تضمین و بیمه کردند. ج) نقش مؤسسات رتبه‌بندی اعتباری در‌ فرایند تبدیل وام‌های رهنی به اوراق بهادار (MBS‌ها)، این اوراق ابتدا می‌بایست توسط شرکت‌های رتبه‌بندی با توجه به ریسک آن‌ها رتبه‌بندی می‌شدند و از آنجایی که در تاریخ‌ وام‌های مسکن، احتمال نکول به 1 درصد هم نمی‌رسید و از سوی دیگر این قبیل شرکت‌ها مسئولیتی برای پوشش زیان‌های اشتباهات خود نداشتند، لذا این شرکت‌ها هم رتبه‌های بسیار خوبی برای این وام‌ها قائل می‌شدند و حق‌الزامه‌ای هم از جانب بانک‌ها به این مؤسسات اعطا می‌شد. سابقه خوب این بازار و همچنین سودی که شرکت‌ةای رتبه‌بندی از رتبه بالاتر دادن به وام‌ها نصیبشان می‌شد، مکانیسم مشکل‌دار دیگری بود که وجود داشت. از سوی دیگر سرمایه‌گذاران در این اوراق درک نادرستی از رتبه‌های اعتباری این اوراق


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بحرانم~1

تحقیق درمورد شاخص‌های جهانی شدن اقتصاد و موقعیت ایران 46 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درمورد شاخص‌های جهانی شدن اقتصاد و موقعیت ایران 46 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 73

 

«دانشگاه آزاد اسلامی»

واحد ابرکوه

تحقیق مربوط به درس مالیة عمومی

موضوع تحقیق :

شاخص‌های جهانی شدن اقتصاد و موقعیت ایران

استاد مربوطه :

آقای دکتر علوی

تهیه کننده ‌:

مجتبی نخبه فلاح

دانشجوی رشتة حسابداری (مقطع کارشناسی)

فهرست مطالب

چکیده 3

مقدمه و طرح موضوع 4

1- جهانی شدن اقتصاد 5

2- شاخص‌های جهانی شدن 8

3- شاخص‌های ترکیبی 10

4- شاخص‌های غیر ترکیبی 19

1-4- شاخص‌های «باز بودن تجاری» 20

1-1-4- شاخص‌های وقوعی 20

2-1-4- شاخص‌های پیامدی 23

2-4- شاخص‌های باز بودن مالی 33

5- فرآیند جهانی شدن در آئینه شاخص‌ها 34

6- ایران و فرآیند جهانی شدن اقتصاد 37

جمع بندی وملاحظات 42

منابع 46

شاخص‌های جهانی شدن اقتصاد و موقعیت ایران

چکیده

پدیده جهانی شدن یکی از بحث‌انگیزترین موضوعات فرآوری کشورها در عصر کنونی است که در مورد آن اختلاف‌ نظرهای بسیاری وجود دارد و بررسی آثار و پیامدهای گسترده این فرآیند بر ابعاد مختلف حیاتی انسانی از جمله آثار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن توجه خاص اندیشمندان، سیاستمداران، اقتصاددانان و متولیان فرهنگی جهان را به خود جلب کرده است. این بررسی‌ها، قبل از همه نیازمند کمی کردن این پدیده و ساخت و به کارگیری شاخص‌های مناسب برای اندازه‌گیری آن می‌باشد. در این مقاله برآنیم که شاخص‌های مختلف جهانی شدن را که در ادبیات اقتصادی تجربی کاربرد دارد، معرفی نماییم. در بخش اول به مقدمه و طرح موضوع پرداخته و در بخش‌های دوم و سوم به ترتیب شاخص‌های ترکیبی و غیر ترکیبی جهانی شدن ارائه خواهد گردید. در بخش پایانی، فرآیند جهانی شدن را در آیینه شاخص‌ها نظاره‌گر خواهیم بود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد شاخص‌های جهانی شدن اقتصاد و موقعیت ایران 46 ص

تحقیق درمورد آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درمورد آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد

اشاره:

در قسمت اول مقاله «جهانی شدن اقتصاد: منافع و هزینه‌های بالقوه و ارزیابی آن» نوشته «مایکل دی. اینتری لیگیتور» استاد علوم سیاسی و مطالعات سیاسی و مدیر مرکز روابط بین‌الملل دانشگاه کالیفرنیا که در خبرنامه شماره 51 (مهر ماه 1382) به چاپ رسید ضمن ارائه تعریفی از جهانی شدن، عوامل مؤثر بر این فرآیند همچون پیشرفت‌های تکنولوژیک، آزادسازی تجاری، تحولات نهادی، ظهور یک توافق ایدئولوژیک جهانی در باره ارزش اقتصاد بازار و تحولات فرهنگی مورد بحث قرار گرفت. اکنون در بخش پایانی این مقاله منافع و هزینه‌های ناشی از جهانی شدن بررسی می‌شود که در زیر از نظرتان می‌گذرد.

مزایای ناشی از رقابت

قبلاً اشاره شد که جهانی شدن آثاری مثبت و منفی دارد. در این قسمت به آثار مثبت جهانی شدن که از رقابت سرچشمه می گیرد می پردازیم و در قسمت بعد به آثار منفی جهانی شدن که می تواند به بروز منازعاتی بینجامد خواهیم پرداخت. در قسمت آخر هم امکان همکاری بین المللی برای رفع آثار منفی جهانی شدن را بررسی خواهیم کرد.

جهانی شدن باعث بروز رقابت فراینده ای در سطح جهانی شده است. هر چند عده‌ای از رقابت و می‌ترسند، ولی رقابت آثار سودمند بسیاری دارد که می تواند باعث افزایش تولید یا کارایی شود. همان طور که آدام اسمیت و سایر اقتصاد دانان قدیم در باره مزایای نظام بازار گفته‌اند، رقابت و گسترش بازارها می‌تواند به تخصصی شدن امور و تقسیم کار بینجامد. تخصص و تقسیم کار با تأثیری که روی افزایش تولید می‌‌گذارد، اکنون نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح جهانی هم وجود دارد. از جمله آثار مفید دیگر رقابت می توان به صرفه های مقیاس اشاره کرد که می تواند به کاهش هزینه ها و قیمتها و تداوم رشد اقتصادی کمک کند. مزیت و فایده دیگر رقابت و جهانی شدن، منافع و عوایدی است که تجارت سودمند برای هر دو طرف در بر دارد و این طرفها می توانند افراد، شرکتها، سازمانها، کشورها، گروه‌بندیهای تجاری، قاره ها یا واحد های دیگر باشند. علاوه بر این، جهانی شدن با عقلانی ساختن تولید در مقیاس جهانی و با گسترش تکنولوژی و فشار رقابت موجد نو آوری مداوم در سطح جهانی باعث افزایش بهره‌وری می گردد. به طور کلی، این آثار مفید ناشی از جهانی شدن نشان می دهد که این رقابت می تواند تولید، دستمزدهای واقعی، سطح زندگی و به طور کلی موقعیت کلیه طرفها را بهبود و ارتقا بخشد. نتیجه این امر افزایش رفاه انسان در کل جهان خواهد بود. البته این مسأله توزیعی یا عدالت گرایانه هم مطرح است که چه کسی واقعاً از این مزایا و فواید بالقوه جهانی شدن بهره خواهد برد.

هزینه ها و کشمکش های ناشی از جهانی شدن

جهانی شدن نه تنها منافعی در بر دارد بلکه هزینه ها یا مسائل بالقوه ای هم در پی دارد که برخی از معتقدان آنها را خطرات بزرگی می خوانند. این هزینه ها می تواند به بروز انواع گوناگون منازعات در سطوح ملی، منطقه ای یا بین المللی بینجامد. یکی از این هزینه ها یا مسائل این است چه کسی از مزایا و فواید بالقوه جهانی شدن سود خواهد برد. مسائل زیادی در باره توزیع عادلانه منافع، عواید جهانی شدن بین افراد، سازمانها، کشورها و مناطق می تواند وجود داشته باشد. در واقع، بخش زیادی از این منافع و عواید به افراد یا کشورهای ثروتمند رسیده است که نابرابر های بیشتری به وجود آورده و می تواند به بروز منازعاتی در سطوح ملی و بین المللی بینجامد عده ای با مشاهده این امر که نرخ رشد کشورهای فقیر بیشتر از کشورهای ثروتمند است، ادعا کرده اند که ممکن است در آمدها در سطح جهانی به هم نزدیک شوند. ولی واقعیت این است که گروه کوچکی از کشورها (ببرهای شرق آسیا) نرخ رشد بالایی داشته ولی نرخ رشد کشورهای کمترتوسعه‌یافته آفریقا، آسیا و آمریکای جنوبی و مرکزی پایین تر از کشورهای ثروتمند بوده است. بدین ترتیب، کشورهای فقیر به طور فزایند‌ه‌ای حاشیه نشین می شوند. این روند به نابرابری شدید درآمدها (نه نزدیکی آنها) در سطح جهانی انجامیده و باعث تبدیل کشورهای دارای رشد سریع به کشورهای ثروتمند ولی تنزل بیشتر کشورهای فقیر شده است. این نابرابری فزاینده به بروز نارضایی و احتمالاً منازعات بین المللی می انجامد، چرا که کشورها می کوشند تا به گروه کشورهای ثروتمند بپیوندند و کشورهای فقیر برای کسب سهم خود از تولید جهانی به مبارزه با کشورهای ثروتمند خواهند پرداخت. این مساله توزیع یکی از چالشهای عمده فرآیند جهانی شدن اقتصاد جهانی است.

دومین هزینه یا مسأله ناشی از جهانی شدن عبارت است از احتمال بروز بی ثباتی های منطقه ای یا جهانی در اثر وابستگی متقابل کشورها در سطح جهانی. نوسانها و بحرانهای اقتصادی محلی در یک کشور ممکن است آثاری منطقه ای یا حتی جهانی در پی داشته باشند. این امر فقط یک امکان نظری نیست، کمااینکه بحران پولی و مالی آسیا که در سال 1998 از تایلند شروع شد و بعد به سایر کشورهای جنوب شرقی آسیا و حتی کره جنوبی گسترش یافت، این مسأله را نشان داد. این پیوندها و بی‌ثباتی‌های بالقوه نشان می‌دهد که بین کشورهای به هم پیوسته می تواند آسیب پذیری متقابل زیادی وجود داشته باشد. بروز یک رکود یا بحران جهانی می تواند باعث بروز گرایشی به سوی قطع وابستگی متقابل ناشی از جهانی شدن شود، همان طور که «رکود بزرگ» دهه 1930 نشان داد و به کاهش متقابل ارزش پولهای ملی، اتخاذ سیاستهای خود خواهانه، افزایش تعرفه ها و اشکال دیگر حمایت گرایی منجر شد. سرانجام این وضعیت می تواند بروز منازعه اقتصادی یا گرایش به جنگ اقتصادی و احتمالاً منازعه نظامی و در نتیجه تکرار تاریخ میان دو جنگ جهانی و بروز بزرگترین جنگ تاریخ بشر باشد.

سومین مسأله ناشی از جهانی شدن این است که عده ای می گویند کنترل اقتصاد ملی ممکن است از دست دولتهای دارای حاکمیت مستقل خارج شده و به واحدهای دیگری مثل دولتهای ملی قدرتمند، شرکتهای چند ملیتی یا جهانی و سازمانهای بین المللی سپرده شود. به همین دلیل، عده ای فکر می کنند که جهانی شدن باعث از میان رفتن حاکمیت ملی می گردد. بنابر این، جهانی شدن از یک طرف می‌تواند باعث ایجاد این تصور بین رهبران ملی شود که عاجزانه گرفتار نیروهای جهانی شده اند و از طرف دیگر می تواند باعث بروز نوعی نارضایتی بین عموم مردم شود. این امردر نهایت می تواند به بروز بیگانه هراسی و ملی گرایی افراطی همراه با گرایش به سوی حمایت گرایی و رشد جنبشهای سیاسی افراطی و بالاخره بروز منازعات سیاسی منجر شود.

گاه ادعا می شود که جهانی شدن باعث افزایش


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد