کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود مقاله و تحقیق درباره امام حسن عسگری

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره امام حسن عسگری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

حضرت امام حسن عسگری (ع)

ابو محمد حسن بن على امام یازدهم از ائمه اثنى عشر(ع) و سیزدهمین معصوم از چهارده معصوم(ع)است.

پدر بزرگوارش امام هادى(ع)هنگام تولد فرزند، شانزده سال و چند ماه بیشتر ندا شت. مادرش بانویى صالحه و عارفه به نام سوسن یا حدیثه یا سلیل بود.

تولدش به اختلاف روایات در ماه ربیع الاول یا ربیع الآخر سال 231 یا 232 ه.ق. و بنا به اکثر روایات در مدینه اتفاق افتاده است. (بعضى ولادت ایشان را در سامرا دانسته‏اند ولى صحیح نیست.)

22 یا 23 سال داشت که پس از وفات پدر بزرگوارش امام هادى(ع)(254 ه.ق.) به امامت رسید و در هشتم ربیع الاول سال 260 ه.ق. در حدود 28 یا 29 سالگى وفات یافت و در خانه خود و جوا ر قبر پدر خویش در سامرا به خاک سپرده شد.(آستانه سامر)

در شمایل آن حضرت آورده‏اند که رنگش گندمگون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامش متناسب بود و با آنکه جوا ن بود مشایخ قریش و رجا ل و علماى زمان را تحت تأ ثیر خود قرار مى‏داد.دوست و دشمن به برترى او در علم و حلم و جود و زهد و تقوى و سایر مکارم اخلاق اذعان داشتند.

چون او و پدر بزرگوارش امام هادى(ع)در محله عسکر(قرارگاه سپاه) در شهر سامرا زندگى مى‏کردند به عسکرى لقب یافتند و نیز این دو امام مانند امام جواد(ع) به احترام جد بزرگوارشان على بن موسى الرضا(ع) به ابن الرضا مشهور بودند.عثمان بن سعید عمرى و بعد از او پسرش محمد بن عثمان پیشکار و دربان آن حضرت بودند.

مدت کوتاه حیات امام به سه دوره تقسیم مى‏گردد: تا چهار سال و چند ماهگى(و به قولى تا 13 سالگى)از عمر شریفش را در مدینه بسر برده، تا 23 سالگى به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا مى‏زیسته(254 ه.ق.)و تا 29 سالگى یعنى شش سال و اندى پس از رحلت امام دهم(ع)در سامرا، ولایت بر امور و پیشوایى شیعیان را بر عهده داشته است.

امام هادى(ع)پسر دیگرى به نام ابو جعفر محمد داشت که بنا به برخى روایات از جمله روایتى که شیخ طوسى در کتاب الغیبة آورده مقرر بود امامت شیعه به او برسد و امام دهم به امامت او اشارت فرموده بود(و قد کان أشار إلیه و دل علیه).محمد بن على مردى با ورع و پارسا، داراى جلالت قدر و نبالت شأن و مورد احترام اصحاب پدر خویش بود.اما این پسر در زمان حیات امام از دنیا رفت و بعضى از شیعیان از این بابت به اندیشه فرو رفتند. از جمله ابو هاشم داود بن قاسم جعفرى گوید من در این اندیشه بودم که امام هادى فرمود بلى خداوند بجاى ابو جعفر ابو محمد را امام قرار داد همچنانکه درباره اسماعیل فرزند امام صادق(ع) و امام کاظم(ع)چنین شد.این روایت یکى از روایات مهم دال بر نص امامت امام حسن عسکرى(ع)است.

مزار محمد بن على در یک فرسخى سامرا زیارتگاه مسلمین است و پس از مرگ نیز کرامات و خوارق عاداتى به او نسبت مى‏دهند.اعراب براى او معجزاتى قائل هستند و سوگند دروغ به او یاد نمى‏کنند.

امام دهم را برادر دیگرى بود به نام جعفر که نزد شیعیان به لقب کذاب معروف شد.بعد از آنکه امام حسن عسکرى(ع)از سوى پدر به امامت منصوب گردید(بعد از فوت محمد بن على)جعفر مدعى وى گردید و شروع به کارشکنى و توطئه‏گرى و فتنه‏انگیزى بسیار نمود و بعد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره امام حسن عسگری

دانلود مقاله و تحقیق درباره حسن نیت در مباحث حقوقی

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره حسن نیت در مباحث حقوقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

مقدمه

از یک دیدگاه کلی می توان گفت که «حسن نیت» به دو طریق و شیوه درقرار دادها کاربرد دارد. به عبارت دیگر حسن نیت درقرار دادها در دو چهره متفاوت ظاهر شده و مورد توجه قانوگذار و حقوقدانان قرار می گیرد. غالباً حسن نیت درقراردادها به عنوان یک الزام و تکلیف برای طرفین قرارداد و از این حیث مورد بررسی قرار می‌گیرد. چهره دیگر حسین نیت آن است که حسن نیت یکی از طرفین قرارداد و عامل جلب حمایت قانونگذار از او می گردد. دراین چهره معمولاً حسن نیت در میزان مسؤولیت مؤثر بوده و قانونگذار مسؤولیت کمتری برای فرد با حسن نیت به نسبت شخصی که فاقد حسن نیت است، مقرر می‌کند. ما این دو جنبه چهره حسن نیت را به ترتیب به عنوان حسن نیت در چهره الزامی و تکلیفی و حسن نیت درچهره حمایتی نام گذاشته ایم.

اصل حسن نیت درقراردادها، اصلی است که در نظام حقوقی ایران و درمیان حقوقدانان مورد توجه و عنایت کافی قرار نگرفته است. البته در سالهای اخیر شاهد توجه بیشتری هم در جامعه حقوقی و هم از سوی قانوگذار به آن هستیم. اگر چه باید به این نکته توجه کنیم که هرچند حسن نیت به عنوان یک اصل کلی که رعایت آن در قراردادها ضرروی است و به عبارت بهتر اصلی که باید در قواعد عمومی قراردادها مورد توجه قرار گیرد، مورد بحث قرار نگرفته و از این عنوان بسیار به ندرت در منابع حقوقی و قوانین استفاده شده است، اما جوهره این مفهوم به دفعات و به شیوه های مختلف در کتب فقهی، حقوقی و نیز در قوانین مورد عنایت بوده است، بویژه اینکه دربسیاری از موارد قانونگذار احکامی وضع نموده است که می توان زیر بنا و مبنای اصلی یا یکی از مبانی اصلی آن احکام را حسن نیت دانست (برای نمونه رجوع شود به مواد، 69، 263، 325، 391، 438ق.م مواد 337، 349، 370 ، 391، 426، 490 و 500 ق.ت)

گام نخستین برای آشنایی با کاربرد حسن نیت درقراردادها، تعریف و شناخت مفهوم حسن نیت است.

اولین و اساسی ترین گام برای شناخت یک مفهوم و در قلمرو حقوق برای شناخت یک اصل حقوقی، ارائه تعریفی از آن است. این مطلب در مورد حسن نیت که به عقیده برخی تعریف شدنی نیست و نمی توان آن را در قالب یک تعریف آورد و مطابق عقیده ای دیگر ارائه یک تعریف مشخص از آن، کار درستی نیست، اهمیت بیشتری می یابد. از سوی دیگر به لحاظ معنا و محتوای حسن نیت، در برخورد با بسیاری از اصول و نهادهای حقوقی در می یابیم که محتوا و معنای این اصول و نهادها بسیار نزدیک با اصل کلی حسن نیت است و برای شناخت کامل این اصل ناگزیر از توجه به این اصول و نهادها هستیم. همچنین برای شناخت معنا و کاربرد این اصل و نیز آشنایی با سیر تاریخی آن، بررسی تاریخچه حسن نیت بطور اجمال، ضروری می نماید. از گذشته تا کنون نسبت به پذیرش این اصل ایرادها و انتقادهایی مطرح شده و در مقابل نیز پاسخهایی به این ایرادها داده شده و از پذیرش آن دفاع شده است. اما هر گاه این اصل در حقوق قراردادها پذیرفته شود موضوع بعدی که برای شناخت آن و کاربرد آن باید مورد بررسی قرار گیرد آن است که در عمل چگونه می توان ا حراز کرد که یک طرف قرارداد دارای حسن نیت بوده است یا خیر. آیا باید به انگیزه و جنبه های درونی و نیت واقعی او توجه کرد یا ملاکهای عینی و خارجی در این زمینه وجود دارد و باید بکار گرفته شود. آخرین بحث کلی در مباحث شناختی و نظری در مورد حسن نیت آن است که حسن نیت در قراردادها دارای دو چهره است. در چهره اول طرفین ملزم به رعایت این اصل و به تعبیر دیگر رعایت صداقت، درستی و... و خودداری از فریب، خدعه و... هستند و از حسن نیت در چهره دوم مواردی را در نظر داریم که یک طرف قرارداد از روی حسن نیت و با نداشتن آگاهی از یک واقعیت، اقدامی کند و قانونگذار به این جهت او را به طریقی مورد حمایت قرار می دهد.

از گذشته تا کنون در سلسله مباحث مربوط به حسن نیت، موضوعی که ذهن حقوقدانان را به خود مشغول کرده است عبارت بوده است از «شناختن و شناساندن مفهوم حسن نیت». حسن نیت را می توان اصطلاحی بسیط دانست. اصطلاحی که به سختی در قالب یک تعریف ساده و سهل می آید و لذا این عقیده مطرح شده که برای شناخت حسن نیت و بکار بستن آن، ارائه تعریفی از آن ضرورت ندارد. با وجود این به طرق و با تعابیر مختلف، سعی در تعریف حسن نیت شده است. بسیط بودن مفهوم حسن نیت و گستردگی آن موجب ارتباط وسیع آن با بسیاری از اصول و نظریه هایی که در واقع، مضمون و محتوای آنها ضرورت پای بندی به اخلاقیات و رعایت صداقت، انصاف و ... است شده و به این ترتیب مشکل شناخت حسن نیت و قلمرو آن دو چندان می شود.

در این تحقیق برآنیم که با بحث و بررسی در زمینه تعاریف ارائه شده از حسن نیت در مبحث اول و نیز بررسی اصول و اصلاحات مرتبط با آن در مبحث دوم، به قدر توان در شناسایی این اصل گام برداریم.

مبحث اول: تعریف حسن نیت

هر گاه واژه «حسن نیت» بکار برده می شود معنای روشن و ساده ای از آن به ذهن متبادر می شود. کمتر کسی را می توان یافت که در درک معنای حسن نیت با مشکل مواجه گردد. تعریفی که افراد مختلف در پاسخ به سوال از معنای حسن نیت می کنند مشابه و نزدیک است. حسن نیت یعنی داشتن صداقت، نیت پاک و بی شائبه و درست.

اما هنگامی که صحبت از بکار بردن «حسن نیت» در قراردادها می شود، دیگر، آن سادگی و بدیهی بودن معنا و مفهوم حسن نیت وجود ندارد و سوال و ابهامی جدی از این جهت مطرح می گردد. حسن نیت در قراردادها یعنی چه؟ می توان گفت که مشکل از آنجا ناشی می شود که «حسن نیت در قراردادها» به معنای ورود قاعده ای که جنبه اخلاقی دارد در قراردادها و به تعبیر بهتر در عالم حقوق می باشد. پذیرش ورود و کاربرد «حسن نیت» در قراردادها به معنای آن است که حسن نیت به عنوان یک اصل و قاعده مطرح شود و در نتیجه مسائل و موضوعات حقوقی بهمان ترتیب که در مورد بسیاری اصول و قواعد دیگر مطرح می شود در این مورد نیز مطرح گردد. یعنی بطور خلاصه اولا: باید موضوع الزام آور بودن آن مورد توجه قرار گیرد. ثانیا: آثار و کاربرد آن در مراحل مختلف قرارداد مورد بحث قرار گیرد. ثالثا: و شاید مهمتر از همه، ضمانت اجرا یا ضمانت اجراهایی برای نقض این قاعده در نظر گرفته شود. این گونه مسائل و موضوعات از یکطرف از معنا و مفهومی که برای حسن نیت در نظر گرفته می شود متاثر هستند و از سوی دیگر بر ارائه تعریف و معنایی دقیق و روشن از حسن نیت اثر می گذارند. بنابراین شاید گزاف نباشد اگر گفته شود «حسن نیت در قراردادها» از نظر معنا و مفهوم، سهل و ممتنع است. سهل است چون حسن نیت معنایی نسبتا روشن و ساده دارد و لذا ابتدائا معنایی از این عبارت در ذهن نقش می بندد و ممتنع است چون با شناختی که از قراردادها و نکات و مسائل حقوقی مربوط به آن وجود دارد ارائه تعریف روشن و دقیقی از حسن نیت در قراردادها کار آسانی نیست و فهم و درک معنای آن و تبیین آن مستلزم تعمق و تحقیق ویژه در مورد آن است. اصولا همانطور که در بحث از ایرادها و اشکالهایی که نسبت به حسن نیت در قراردادها و پذیرش آن مطرح خواهد شد، از جمله مهمترین ایرادها در این زمینه آن است که به کاربردن حسن نیت به عنوان یک اصل در قراردادها در حالی که از نظر معنا و مفهوم، مبهم و مجمل است و نمی توان مرز دقیقی از این جهت برای آن ترسیم نمود،


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره حسن نیت در مباحث حقوقی

زندگی نامه سید حسن حسینی 23 ص

اختصاصی از کوشا فایل زندگی نامه سید حسن حسینی 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

زندگی نامه سید حسن حسینی

متولد ۱۳۳۵ محلهٔ سلسبیل تهران، بزرگ شدهٔ نازی آباد و محله نیروی هوایی. دارای دیپلم طبیعی، لیسانس تغذیه از دانشگاه مشهد، فوق لیسانس و دکترای ادبیات فارسی. مسلط به زبان عربی و آشنا با زبان‌های ترکی و انگلیسی در حد استفاده از منابع و مآخذ و صحبت کردن و نوشتن. از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علی الخصوص مجلهٔ فردوسی آغاز کرد. در سال ۱۳۵۸، حوزهٔ اندیشه و هنر اسلامی را که به همراه استاد محمد رضا حکیمی، آقایان رخ صفت، تهرانی و آیت ا... امامی کاشانی، راه‌اندازی کرد که مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امین پور بر عهده داشت. در دورهٔ آموزشی سربازی بود که جنگ شروع شد. بعد از اتمام دوره‌ی‌آموزشی، با اینکه رَسته بهداری داشت، مسئولیت رادیو ارتش را به عهده گرفت تا چند سال بعد از آزادی خرمشهر، در رادیو ارتش ماند اما وقتی دید جنگ تمام شدنی نیست، به حوزه‌هنری باز برگشت. در سال ۱۳۶۶ در اثر اختلافاتی که با مدیر وقت حوزه‌هنری داشت، دسته جمعی استعفا کرده و به تدریس در دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد روی آورد. او از سال ۱۳۷۸ در واحد ویرایش رادیو تا زمان مرگش حضور داشت. سال ۱۳۷۹ مجموعه‌ی‌کامل غزلیات بیدل دهلوی را که نزدیک به سه هزار غزل را در بر می‌گیرد بر روی CD خواند. حوزه فعالیتهای دکتر حسینی شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف می‌باشد. او سالهای آخر عمرش را به سبک‌شناسی قرآن و زبان‌شناسی حافظ مشغول بود و در ۹ فروردین ۱۳۸۳ بر اثر سکته قلبی، درگذشت. در چهارمین همایش چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۳، از دکتر حسینی تقدیر شد.

آثار

هم‌صدا با حلق اسماعیل (شعر) سال ۱۳۶۳ انتشارات سوره مهر

براده‌ها (مجموعه‌ای از تأملات اجتماعی و ادبی) سال ۱۳۶۵ انتشارات سوره مهر

بیدل، سپهری و سبک هندی (پژوهشی در زمینهٔ سبک‌شناسی) سال ۱۳۶۷

گنجشک و جبرئیل (شعر) سال ۱۳۷۰، نشر افق

مشت در نمای درشت (مقایسهٔ ادبیات و سینما از طریق معانی و بیان) سال ۱۳۷۱

گزیدهٔ شعر جنگ و دفاع مقدس (شعر) انتشارات سوره مهر

نوش‌داروی طرح ژنریک (شعر طنز) انتشارات سوره مهر

طلسم سنگ انتشارات سوره مهر

شقایق نامه

در ملکوت سکوت (شعر)

از شرابه‌های روسری مادرم (شعر) انتشارات انجمن شاعران ایران

سفرنامهٔ گردباد (شعر) انتشارات انجمن شاعران ایران

ترجمه:

حمام روح (ترجمهٔ گزیده‌ای از آثار جبران خلیل جبران)، سال ۱۳۶۴

نگاهی به خویش (مصاحبه با شاعران و نویسندگان معاصر عرب، همراه با موسی بیدج)

ذهن حسینی در تصرف الله و ذهن شاملو در تصرف خاک است.»

«کسی می‌تواند در جهان تصرف کند که در تصرف شعر باشد و شعر هم مثل عاشقی، قرار و نظم و نظام نمی‌پذیرد. سیدحسن حسینی در تصرف شعر است و خاستگاه شعر او مرکزی در وجود خود اوست.»«اگر بگویید شاعرانی مثل شاملو هم در تصرف شعر هستند و حسینی هم در تصرف شعر است، پس فرق چیست؟ می‌گویم آن مرکزی که در وجود حسینی هست و از جمله ذهن او را در تصرف می‌گیرد، الله است و آن مرکز در شاملو خاک است. آیا نور صداقتی که از خاستگاه شعری سیدحسن حسینی تتق می‌زند، از شعر شاملو هم می‌زند.»گرمارودی سپس به تحلیل یکی از 6 دفتر شعری سیدحسن حسینی با عنوان "گنجشک و جبرئیل" پرداخت و این مجموعه را نه تنها حادثه‌ای جدید در شعر آیینی فارسی بلکه اساسا مبدا آن خواند. وی با بیان این که در شعر قدیم، هندسه و مهندسی استواری وجود نداشته، گفت: «مهندسی استوار از ویژگی‌های دفتر شعر "گنجشک و جبرئیل" است. مجموعه یادشده یکی از دفترهای شعر زنده یاد حسن حسینی بود که شاعر با استفاده از تکنیک‌های مدرن شعری به روایت حماسه تاریخی عاشورا پرداخته و خود وصیت کرده بود این کتاب را در خاک جای او بگذارند تا شفیع او در هنگامه محشر باشد. این شاعر در ادامه صحبت‌های خود، دیگر ویژگی "گنجشک و جبرئیل" را معاصر بودن شاعر آن دانست و گفت : حسینی ، شاعری معاصر است نه به لحاظ تقویم بلکه به لحاظ درک و دریافت.

به گزارش مهر، گرمارودی در ادامه افزود: «در تمام کتاب "گنجشک و جبرئیل" حماسه موج می‌زند چرا که خود حسینی سراپا حماسه بود. این حماسه در حد و درخور مخاطبان، شکوهمند و فاخر به چشم می‌آید. نه به افراط می‌رود و نه به تفریط.»شایان ذکر است اسماعیل امینی و ساعد باقری از دیگر سخنرانان این مراسم بودند. در پایان این مراسم، سیدحسام الدین سراج با گروه موسیقی سنتی خود به اجرای برنامه پرداخت.

گذری بر اندیشه وشعر سید حسن حسینی

اشاره:هنوز زلال کلامش را یارای جریان و بارآوری و بهارآوری بود، هنوز ذوق نقاشی و طبع طنازش مجال نو بودن و نو ماندن داشت، و هنوز سخن دلپذیرش بیش‌از آنکه زینت‌بخش موزة خاطره‌ها و بزرگداشتها شود می‌توانست مؤثر و کارآمد باشد... اما تقدیر چنین بود...اهل‌دل بود و خلوتی داشت با‌دل و «بیدل»، و از این رهگذار کلام او را لطفی و تأثیری که دلیل راه نوجویان عرصة شعر و شاعران جوان و جوان‌دل گردید. اگرچه در هجوم آثاری بی‌مایه و غالباً تقلیدی ـ که همچون لباسی از وصله‌های ناجور بر قامت رشید شعر امروز نشسته‌اند ـ رغبتی به نشر رایحة ذوق سرشار و طبع لطیفش نداشت، اما همان آثار کم‌حجم و معدودشعری که از خود به یادگار گذاشت، مکان و مرتبة شایستة او را در شعر معاصر و به‌ویژه در شعر و ادب پایداری می‌نمایاند.آنچه در پیش روی دارید، برگرفته از پژوهشی است در شعر زنده‌یاد «سیدحسن حسینی» که رویکرد اصلی آن دست یافتن به مختصات و ویژگیهای شعر او و شیوة آن، بررسی پنج عنصر شعری: «محتوا، تخیل، شکل و قالب، زبان و موسیقی» در آثار شعری اوست.هرچند که همواره بر آنم که آنچه کلام او را گیرا و ماندگار کرده است، نه ویژگیهای صوری و نه هیچ‌یک از این عناصر، بلکه همان گرمی و لطف کلام دلنشین اوست.

الف) درونمایه و محتوا مجموعة «هم‌صدا با حلق اسماعیل» ـ اولین اثر شعری سیدحسن حسینی ـ که در سالهای آغازین دهة اول انقلاب منتشر شد، مشتمل است بر سه فصل:


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه سید حسن حسینی 23 ص

تحقیق و بررسی درمورد زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس 14 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی درمورد زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وىبراى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند.

همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمى راسخ چون کوهى استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گرى استعمارگران را افشا نمود جنایتکاران وى را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت و غریبى این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.

این نوشتار اشاره اى کوتاه به زندگى ابرمردى است که بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره ساخت و بیگانگان را به تحیر واداشت . اگر ما به ذکر نامش می پردازیم و خاطره اش را ارج مى نهیم بدان علت است که وى پارسایى پایدار و بزرگوارى ثابت قدم بود که لحظه اى با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامى مدت عمرش ساده زیستى ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبى را شیوه زندگى خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوى را کسب کرد.

ولادت و تحصیلات

شهید سیدحسن مدرس بر حسب اسناد تاریخى و نسب نامه اى که حضرت آیه الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) تنظیم نموده از سادات طباطبایى زواره است که نسبش پس از سى و یک پشت به حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام مى رسد. یکى از طوایفى که مدرس گل سرسبد آن به شمار مى رود طایفه میرعابدین است این گروه از سادات در دهکده ییلاقى ((سرابه )) اقامت داشتند. سید اسماعیل طباطبائى (پدر شهید مدرس ) که از این طایفه محسوب مى گشت و در روستاى مزبور به تبلیغات دینى و انجام امور شرعى مردم مشغول بود، براى آنکه ارتباط طایفه میرعابدین را با بستگان زواره اى قطع نکند تصمیم گرفت از طریق ازدواج پیوند خویشاوندى را تجدید و تقویت کرده ، سنت حسنه صله ارحام را احیا کند. بدین علت نامبرده دختر سیدکاظم سالار را که خدیجه نام داشت و از سادات طباطبایى زواره بود به عقد ازدواج خویش درآورد. ثمره این پیوند با میمنت فرزندى بود که به سال 1278 ق . چون چشمه اى پاک در کویر زواره جوشید. پدر وى را حسن نامید. همان کسى که مردمان بعدها از چشمه وجودش جرعه هایى نوشیدند. پدرش غالبا در ((سرابه )) به امور شرعى و فقهى مردم مشغول بود ولى مادر و فرزند در زواره نزد بستگان خویش بسر مى بردند تا آنکه حادثه اى (1) موجب شد که پدر فرزندش را که شش بهار را گذرانده بود در سال 1293 به قمشه نزد جدش میرعبدالباقى ببرد و محله فضل آباد این شهر را به عنوان محل سکونت خویش برگزیند. این در حالى بود که میرعبدالباقى قبلا از زواره به قمشه مهاجرت کرده و در این شهر به فعالیتهاى علمى و تبلیغى مشغول بود.(2) سیدعبدالباقى بیشترین نقش را در تعلیم سیدحسن ایفا نمود و او را در مسیر علم و تقوا هدایت کرد و به هنگام مرگ در ضمن وصیت نامه اى سیدحسن را بر ادامه تحصیل علوم دینى تشویق و سفارش نمود زمانى که سیدعبدالباقى دارفانى را وداع گفت مدرس چهارده ساله بود.(3) وى در سال 1298ق . به منظور ادامه تحصیل علوم دینى رهسپار اصفهان گردید و به مدت 13 سال در حوزه علمیه این شهر محضر بیش از سى استاد را درک کرد.(4) ابتدا به خواندن جامع المقدمات در علم صرف و نحو مشغول گشت و مقدمات ادبیات عرب و منطق و بیان را نزد اساتیدى چون میرزا عبدالعلى هرندى آموخت . در محضر آخوند ملامحمد کاشى کتاب شرح لمعه در فقه و پس از آن قوانین و فصول را در علم اصول تحصیل نمود. یکى از اساتیدى که دانش حکمت و عرفان و فلسفه را به مدرس آموخت حکیم نامدار میرزا جهانگیرخان قشقایى است .(5) مدرس در طول این مدت در حضور آیات عظام سیدمحمد باقر درچه اى و شیخ مرتضى ریزى و دیگر اساتید در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید و در اصول آنچنان مهارتى یافت که توانست تقریرات مرحوم ریزى را که حاوى ده هزار سطر بود، بنگارد. شهید مدرس چکیده زندگینامه تحصیلى خود را در حوزه علمیه اصفهان در مقدمه شرح رسائل که به زبان عربى نگاشته ، آورده است . وى پس از اتمام تحصیلات در اصفهان در شعبان 1311 ق . وارد نجف اشرف شد و پس از زیارت بارگاه مقدس نخستین فروغ امامت و تشرف به حضور آیه الله میرزاى شیرازى در مدرسه منسوب به صدر سکونت اختیار نمود و باعارف نامدار حاج آقا شیخ حسینعلى اصفهانى هم حجره گردید. مدرس در این شهر از جلسه درس آیات عظام سیدمحمد فشارکى و شریعت اصفهانى بهره برد و با سید ابوالحسن اصفهانى ، سیدمحمد صادق طباطبائى و شیخ عبدالکریم حائرى ، سید هبه الدین شهرستانى و سیدمصطفى کاشانى ارتباط داشت و مباحثه هاى دروس خارج را با آیه الله حاج سید ابوالحسن و آیه الله حاج سیدعلى کازرونى انجام مى داد. مدرس به هنگام اقامت در نجف روزهاى پنجشنبه و جمعه هر هفته به کار مى پرداخت و درآمد آن را در پنج روز دیگر صرف زندگى خود مى نمود. پس از هفت سال اقامت در نجف و تاءیید مقام اجتهاد او از سوى علماى این شهر به سال 1318ق . (در چهل سالگى ) از راه ناصریه به اهواز و منطقه چهارمحال و بختیارى راهى اصفهان گردید.

دوران تدریس

مدرس پس از بازگشت از نجف و اقامت کوتاه در قمشه خصوصا روستاى اسفه و دیدار با فامیل و بستگان ، قمشه را به قصد اقامت در اصفهان ترک و در این شهر اقامت نمود. وى صبحها در مدرسه جده کوچک (مدرسه شهید مدرس ) درس فقه و اصول و عصرها در مدرسه جده بزرگ درس منطق و شرح منظومه مى گفت و در روزهاى پنجشنبه طلاب را با چشمه هاى زلال حکمت نهج البلاغه آشنا مى نمود. تسلط وى به هنگام تدریس در حدى بود که از این زمان به ((مدرس )) مشهور گشت . وى همراه با تدریس با حربه منطق و استدلال با عوامل ظلم و اجحاف به مردم به ستیز برخاست و با اعمال و رفتار زورمداران مخالفت کرد.

زمانى پس از شکست کامل قواى دولت در درگیرى با نیروهاى مردمى ، اداره امور شهر اصفهان به انجمن ولایتى سپرده شد. صمصام السلطنه که به عنوان فرمانده نیروهاى مسلح عشایر بختیارى نقش مهمى در ماجراى مشروطیت داشت در راءس حکومت اصفهان قرار گرفت و در بدو امر مخارج قوا و خساراتى را که در جنگ با استبداد قاجاریه به ایشان وارد آورده بود به عنوان غرامت از مردم اصفهان آنهم با ضربات شلاق طلب نمود. مدرس که در جلسه انجمن ولایتى اصفهان حضور داشت و نیابت ریاست آن را عهده دار بود با شنیدن این خبر بشدت ناراحت شد و گفت حاکم چنین حقى را ندارد و اگر شلاق زدن حد شرعى است پس در صلاحیت مجتهد مى باشد و آنها (حاکمان قاجار) دیروز به نام استبداد و اینها امروز به نام مشروطه مردم را کتک مى زنند.(6) صمصام السلطنه با مشاهده این وضع دستور توقیف و تبعید مدرس مبارز را صادر کرد اما وقتى ماجراى تبعید این فقیه به گوش مردم اصفهان رسید کسب و کار خود را تعطیل و به دنبال مدرس حرکت کردند. این وضع کارگزاران صمصام را بشدت نگران کرد و خشم مردم ، حاکم اصفهان را ناگزیر به تسلیم نمود و با اجبار و از روى ناچارى در اخذ مالیات و دیگر رفتارهاى خود تجدید نظر کرد و مدرس هم در میان فریادهاى پرخروش مردم که مى گفتند ((زنده باد مدرس ))، به اصفهان بازگشت . مدرس در ایام تدریس به وضع طلاب و مدارس علمیه و موقوفات آنها رسیدگى مى کرد و متولیان را تحت فشار قرار مى داد تا درآمد موقوفات را به مصرف طلاب برسانند. تسلیم ناپذیرى او در مقابل کارهاى خلاف و امور غیرمنطقى بر گروهى سودجو و فرصت طلب ناگوار آمد و تصمیم به ترور او گرفتند. اما با شجاعت مدرس و رفتار شگفت انگیز او این ترور نافرجام ماند و افراد مذکور در اجراى نقش مکارانه خود ناکام ماندند.(7) آیه الله شهید سیدحسن مدرس در سنین جوانى به مقام رفیع اجتهاد رسید و از لحاظ علمى و فقهى مجتهدى جامع الشرائط، صاحب فتوا و شایسته تقلید بود و هر چند حاضر به چاپ رساله عملیه خود نشد، در فقه و اصول و سایر علوم دینى آثارى مفصل و عمیق از خود به یادگار نهاد و آیه الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) تاءلیفات فقهى او را ستوده و افزوده است که : از مدرس اجازه نقل حدیث داشته است .(8) آیه الله حاج سید محمد رضا بهاءالدینى در مصاحبه اى اظهار داشته است مرحوم مدرس یک رجل علمى و دینى و سیاسى بود و این گونه فردى مهم تر از رجل علمى و دینى است زیرا این مظهر ولایت است که اگر ولایت و سیاست مسلمین نباشد دیگر فروع اسلامى تحقق کامل نمى یابد.(9) مدرس با ورود به تهران در اولین فرصت درس خود را در ایوان زیر ساعت در مدرسه سپهسالار (شهید مطهرى کنونى ) آغاز نمود و تاءکید کرد که کار اصلى من


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی درمورد زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس 14 ص