خلاصه کتاب «شنود اشباح» به صورت ورد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
موضوع : خلاصه گزارش طرح آموزش عملی نماز پایه سوم دختران
سپاس و ستایش پروردگار جهانیان را که توفیق آموزش بهترین عمل را نصیبمان کرد.
گزارشی که پیش رو دارید خلاصه طرح اموزش عملی نماز ویژه دختران پایه سوم ابتدایی است که بنا بر برنامه ارائه شده از سوی سازمان از ابان ماه شروع و تا اردیبهشت ماه سال جاری ادامه می یابد.
آموزش احکام و مسائل ضروری مربوط به نماز ویژه دختران پایه سوم طبق تقویم زمان بندی این طرح با جلسات توجیهی مربوط به این طرح که والدین دانش آموزان نیز حضور داشتند شروع شد، در این جلسات به ضرورت علاقه مند سازی و ایجاد نگرش مثبت در دانش آموزان و آموزش صحیح نماز و احکام اولیه اشاره شد و اولیا هم قول همکاری را در زمینه اجرای هر چه بهتر این طرح به بنده دادند.
اولین موضوع مورد بحث در این طرح آموزش اصول دین بود که بعد از توضیح و تبیین هر یک از این اصول و آشنایی دانش آموزان با معنا و مفهوم هر یک از این اصول و همچنین ضرورت وجود هر یک از این اصول دانش آموزان در گروه به بحث و تبادل نظر درباره اصول دین پرداختند سپس نماینده گروهها برای دیگر گروهها یکی از این اصول را توضیح دادند تا دانش آموزان با تبادل نظر میان همدیگر به درک عمیق تر و بهتری نسبت به این مطلب پیدا کنند
اصولاً دانش آموزان در گروه به شکل بسیار خوبی به یادگیری مطلب می پردازند و این مطلبی بود که من در آموزش موضوعات مختلف آموزش نماز به آن توجه کردم و به آن مبادرت ورزیدم.
موضوع دیگر آموزش مفهوم تقلید بود که برای آموزش این موضوع به دانش آموزان این موضوع گوشزد شد که انسان در زندگی در مسائل و مشکلات خود به متخصص در آن مورد مراجعه می کند مانند مراجعه به پزشک جهت درمان بیماری، سپس آنان به این باور رسیدند که در مسائل دین هم می توانند به مرجع تقلید بعنوان متخصص در دین مراجعه کنند.
دانش آموزان با زمان سن تکلیف خود که پایان نه سالگی است هم اشنا شوند، همچنین با سن تکلیف در پسران که پایان پانزده سالگی است آشنا شدند.
در خصوص آموزش عملی وضو ابتدا طرز صحیح وضو گرفتن توسط معلم مربوطه و همچنین با استفاده از سی دی آموزشی به فراگیران آموزش داده شد سپس دانش آموزان در گروه به برطرف کردن اشکالات یکدیگر پرداختند و برعملکرد انان در گروه هم نظارت شد
دانش آموزان با وضوی جبیره که در مواقع اضطرار و مواقعی که آب برای بدن ضرر داشته باشد و همچنین طرز صحیح انجام این وضو در گروه آشنا شدند و آن را تمرین کردند
درباره آموزش تیمّم و کار گروهی تیمم و همچنین مواقعی که تیمم جایز است برای دانش آموزان گفته شد که مواقعی که آب نباشد یا برای بدن ضرر داشته باشد و یا دسترسی به آن ممکن نباشد و یا با سختی و مشقّت همراه باشد می توانند تیمم کنند همچنین چند نمونه از چیزهایی که تیمم بر آنها صحیح می باشد جمع آوری شد و دانش آموزان تیمّم را به صورت گروهی تمرین کردند.
در خصوص مکان و لباس نمازگزار به دانش آموزان دو مطلب پاک بودن و غصبی نبودن توضیح داده شد و آنها به خوبی به این مسئله پی بردند.
دانش آموزان با قبله مسلمین «کعبه» به عنوان جایی که همه مسلمانان می بایست برای حفظ وحدت و یکپارچگی و همچنین نظم به طرف آن نماز بخوانند آشنا شدندو همچنین به دلایل نماز خواندن به سوی این مکان مقدس آگاهی پیدا کردند.
برای آموزش صحیح اذان و اقامه از نوار قرآن پایه سوم که اذان و اقامه در آن به خوبی قرائت شده بود استفاده شد و دانش اموزان با الفاظ اذان و اقامه و تعداد و ترتیب آنها به خوبی آشنا شدند و آن را در گروه تمرین کردند.
دانش آموزان همچنین با نماز های پنج گانه و تعداد رکعات آنها آشنا شدند و همچنین مراحل اقامه نماز به آنان توضیح داده شد و آنها با تمرین سوره حمد و توحید توسط نوار قرآن و لوحه این دو سوره را حفظ کردند و طرز تلفظ صحیح این دو سوره را نیز فرا گرفتند. در خصوص آموزش رکوع و سجود ابتدا وضعیت صحیح بدن در این دو مورد آموزش داده شد و دانش آموزان با شیوه صحیح قرار گرفتن بدن در رکوع و سجده و جاهایی از بدن که با زمین تماس دارند آشنا شدند و بعد ذکر مخصوص انها را فرا گرفتند و در گروه به تمرین آن پرداختند
درباره قنوت به دانش آموزان گفته شد که قنوت به عنوان یک دعای مستحب در نماز خوانده می شود و می توان آن را حتی به زبان فارسی نیز گفت. همچنین دانش آموزان با ذکر قنوت که در کتاب قرآن سوم آمده است آشنا شدند و به معنا و مفهوم آن پی بردند و آن را حفظ کردند و در گروه تمرین و تکرار کردند.
ذکر تشهد و زمان گفتن آن در نمازها برای دانش آموزان توضیح داده شد و با استفاده از نوار و لوحه این ذکر تمرین و تکرار شد تا دانش آموزان آن را به خوبی یاد بگیرندو بخاط بسپارند، همچنین از آنان خواسته شد که در صورت تمایل معنای آنرا نیز یاد بگیرند که برای این کار امتیاز خاصی برای آنان قرار داده شد که گرفتن جایزه یکی از مواردی بود که دانش آموزان نسبت به آن علاقه نشان دادند.
دانش آموزان در خصوص آموزش سلام هم با زمان خواندن این ذکر در نمازها آشنا شدند و با استفاده از نوارو تمرین و تکرار به یادگیری بهتر و دقیق تر آن پرداختند و معنا و مفهوم آن را نیز یاد گرفتند.
شایان ذکر است در تمامی این موارد کارتهای امتیاز جهت دریافت جایزه و یا جایزه های مختصری نظیر شکلات و گرفتن خانه در نمودار پیشرفت تحصیلی از مواردی بود که جهت ایجاد انگیزه بیشتر جهت یادگیری در انها استفاده شد.
در پایان برنامه زمان بندی شده در بهمن ماه به تمرین نماز دو رکعتی در نماز خانه آموزشگاه پرداختیم و به صورت گروهی این نماز را تمرین کردیم.
موضوعاتی که در اینده به آنها خواهیم پرداخت از این قبیل می باشد:
تمرین نماز سه رکعتی و چهار رکعتی به شکل گروهی در نماز خانه
آموزش نماز جماعت و کار گروهی نماز جماعت و شرکت در نماز جماعت مسجد روستا
آموزش مبطلات نماز و آموزش احکام روزه و حجاب و توضیح و تبیین آنها برای دانش آموزان
آشنایی با محرم و نامحرم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
خلاصه : مجسمهدرایران باستان، دریونان ومصر باستان ـ معرفی سه مجسمه از دورههای هخامنشی و اشکانی، مفهوم کنگره برروی کلاه مجسمهها، مجسمه سرازسنگ لاجوردین
یونانیان، خدایان متعدد خود را بصورت مجسمه در معابد خود قرار میدادند و آنها را پرستش می نمودند. مجسمه های سنگی و برنزی بیشماری نیز از قهرمانان خود در میدانها و معابر عمومی میگذاشتند.
مصریان عقیده داشتند که روح هر انسانی پس از مرگ به این جهان بر می گردد و برای اینکه آن روح سرگردان نشود مجسمههایی از سنگ یا برنز یا چوب یا گچ می ساختند و در مکانهای امنی قرار میدادند و چون آن مجسمه ها کاملاً شبیه اشخاصی که مرده بودند ساخته میشد به عقیده آنان روح به آسانی میتوانست در آنها جای گیرد. بعلاوه مصریان نیز خدایان خود را بصورت موجوداتی در سنگ یا برنز مجسم میکردند و در معابدشان قرار می دادند ایرانیان قبل اسلام، هنگامیکه تمام ملل جز ملت یهود به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و دارای مذهبی بودند که به توحید خیلی نزدیک بود. هرودت که ایرانیان عهد هخامنشی را به هم میهنان خود در کتابی تحت عنوان «تاریخ» معرفی نموده تعجب می کند از اینکه ایرانیان برای خدایان خود معبد و مجسمه ای نمی سازند و میگوید آنها برای انجام مراسم مذهبی خودشان روی بلندیها میروند و خداوند خود را به این طریق پرستش مینمایند.
در عهد ما هیچ مجسمهای که خدای ایرانیان قدیم یعنی اهورامزدا را به ما نشان بدهد نمیشناسیم انسان بالداری که در پیشانی آرامگاه بعضی از پادشاهان هخامنشی نقش شده اهورامزدا نیست این فقط تقلیدی از نقوشی است که در همان زمان در آرامگاههای پادشاهان مصر نقش میشده و چون شاهنشاهان هخامنشی بر کشور مصر تسلط یافته بود ند از بسیار از رسوم مصریان تقلید نمودند. هیچ مدرک کتبی یا منطقی به ما نشان نمیدهد که این نقش از اهورامزدا باشد.
با این حال وقتی اشکانیان خواستند رب النوع ناهید یا آناهیتا را نشان دهند آنرا بصورت زنی روی سنگ نقش کردند و به همین طریق اهورامزدا در عهد ساسانیان بصورت انسانی نقش شده که قدرت سلطنت را به پادشاهان ساسانی می دهد و مهر یا میترا نیز بارها بر روی نقوش برجسته در دامنه کوهها بصورت انسانی نشان داده شده که اشعه متعدد، اطراف صورت او را احاطه کرده ولی هیچ یک از خدایان بصورت مجسمهای که بتواند روی پایه ای قرار گیرد و اطراف آن آزاد باشد در دوران پیش از اسلام در ایران ساخته نشده است.
در کشورهای مجاور ایران یعنی هندوستان و مصر و یونان مجسمه های متعدد از دورانهای قدیم باقی مانده. هندیها مجسمه بودا را در معابد خود قرار می دادند. مصریها مجسمه فراعنه را میساختند و رومیها پیکر امپراطوران و سرداران را در سنگ میتراشیدند یا در برنز میریختند. تنها مجسمهای که از شاهنشاهان قدیم ایران باقیمانده پیکر شاپور دوم میباشد که روی تخته سنگی طبیعی که در غازی در کنار دره شاپور قرار داشته تراشیده شده و معلوم نیست در چه زمانی مورد حمله انسانی قرار گرفته و به زمین انداخته شدهاست.
در این مجسمه سعی نشدهاست که شباهتی میان شاهنشاه و مجسمه وجود داشته باشد. و فقط از طرز آرایش مو و لباس و جزئیات دیگر تشخیص داده شد که قصد هنرمند مجسم نمودن شاپور دوم بوده است.
در این مقاله سه مجسمه زیبا که از دوره هخامنشی و اشکانی باقی مانده ارائه داده میشود.
چند سال پیش آقای علی سامی در تخت جمشید سر مجسمه کوچکی را پیدا کرد که از جنس سنگ لاجورد و تنها مجسمه قابل توجهی است که تاکنون در تخت جمشید پیدا شده. صورت جوانی است در حدود 22 سال موهای او مانند تمام موهائی که در دوران هخامنشی نقش شده مجعد است و بر سر او کلاه کنگره داری است که مخصوص پادشاهان یا وارثان بلا فصل آنها است.
کنگره نماینده شهر و پایتخت است بعداً بصورت تاج کنگره دار درآمده و علامت قدرت و حکومت است. این سر بصورت مجزی از بدن ساخته شده و روی بدن الصاق شده است. ابتدا گفته شد نقش جوانی خشایارشا است. بعداً گفته شد نقش داریوش اول است. هیچ معلوم نشده به چه مناسبت باید خشایارشا یا داریوش باشد. به هر حال تاج کنگره دار او علامت سلطنت است و چون داریوش اول وقتی به پادشاهی رسید بیش از یک جوان معمولی سن داشت بهتر است بگوئیم این سر مجسمه خشایارشا است. بدون شک نباید فرض کرد که شباهتی به شخص خشایارشا داشته باشد زیرا تمام نقوش برجسته تخت جمشید مانند شاهنشاه و خدمتگزار و سربازان بهم شبیه است به این معنی که سنگتراشان یک صورت خیالی برای همه در نظر گرفته و طبق آن شاه و سرباز و خدمتگزار را نقش کرده اند. تنها اختلافی که میان آنها وجود دارد جزئیات لباسی است که آنها را از یکدیگر متمایز می نماید.
چون کتیبه ای همراه این سر مجسمه نبوده نمی توان [3] بطور قطع آن را به شاهنشاه معینی نسبت داد ولی چون خشایارشا بیش از سایر شاهنشاهان هخامنشی در تخت جمشید اقامت داشته، احتمال دارد این سر تصویر او باشد. جز این سر مجسمه، پیکر دیگری که در سنگ یا گچ تراشیده شده باشد یا در برنز ریخته شده باشد از دوره هخامنشیان در دست نیست. با این حال در مجموعههای خصوصی خارج از ایران چند مجسمه گلی کوچک وجود دارد که به دوره هخامنشی نسبت داده میشود ولی از نظر هنری به پای سر مجسمه نامبرده در بالا نمیرسد.
از دوره اشکانیان مجسمههای برنزی و گلی بسیار کوچک بدست آمده که بعضی از آنها به سبک یونانی ساخته شده و بعضی دیگر به سبک ایران است ولی از همه آنها مهمتر دو مجسمه است که هر دو در موزه ایران باستان قرار دارند و قابل مطالعه میباشد.
یکی از آنها سر مجسمه مرمری است که در حدود سی سال پیش در شوش بوسیله هیئت فرانسوی پیدا شد و باستان شناسان فرانسوی پس از مطالعه و تحقیق درباره آن اظهار کرده اند تصویر ملکه « موزا» زن فرهاد چهارم است که نژاد او ایتالیائی بود. ملکه موزا نیز تاج کنگره داری بر سر دارد ولی احتمال دارد شباهت مجسمه در این مورد با ملکه اشکانی کامل بوده باشد زیرا تمام جزئیات قیافه و حتی چین زیر گردن نشان داده شده. احتمالاً ملکه موزا هنگامی که شبیه او را در سنگ می تراشیدند در حدود سی یا سی و دو سال داشته. قطعاً به تاج ملکه چیزهای دیگری الصاق شده بوده که امروزه از میان رفته [4] چون قسمت پشت سر مجسمه صیقلی نشده. این مجسمه نیز روی بدن مجزایی قرار میگرفت و در کنار دیوار واقع میشده. در روی پیشانی مجسمه نام سنگ تراش بدین طریق به خط یونانی نوشته شده ( آنتینوکوس پسر درایانتوس). بنابراین تنها مجسمه مرمر قابل توجهی که از عهد اشکانیان باقی مانده بدست سنگتراشان یونانی ساخته شده و این فرض تأیید میشود که هنرمندان ایرانی علاقه زیاد به ساختن مجسمه نداشتهاند.
مجسمه سوم متعلق بدوره اشکانی و از جنس برنز است. این مجسمه تمام قد است حتی کمی از قد معمولی انسانی بزرگتر است. میان سر و بدن که مجزی از هم ساخته شده تناسب صحیحی موجود نیست و باز میبینیم که ساختن مجسمه های دو قطعه یعنی بدن مجزی از سر در ایران مورد توجه بودهاست. هنر ساختن مجسمههای بزرگ برنزی در ایران زیاد معمول نبوده و اینطور به نظر می رسد که سازنده این مجسمه آشنایی به یک مجسمه سازی برنزی یونانی داشته. با این حال گذشته از فن برنز ریزی، سایر جزئیات پیکر سازی مربوط به این مجسمه کاملاً ایرانی است.
از مطالب بالا می توان چنین نتیجه گرفت که، ایرانیان که در تمام رشتههای هنری تزئینی مانند نقاشی، سنگتراشی، منبتکاری و غیره مهارت فوق العاده بخرج دادهاند در فن مجسمه سازی علاقه زیاد از خود نشان نداده اند و این عدم علاقه به ایجاد مجسمه، در تمام ادوار تاریخی پیش از اسلام و در دوران اسلامی همچنان ادامه داشته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر
رومئو و ژولیت از دو تا خانوادهی کله گنده! بودن که از قدیمالایام با هم دشمنی داشتن و عمراً کنار نمیومدن با هم. هر وقت هم بین اینا درگیری میشد، کلی تلفات میداد.
رومئو عاشق یه دختری بود به اسم رزالین و خودش رو میکشت واسه دختره ولی رزالین اصلاً عین خیالش نبود و این موضوع خیلی رومئو رو اذیت میکرد. یه روز دوستجونِ رومئو برای اینکه یه کم تفریح کنن و حال رومئو بهتر بشه و انقدر به رزالین فکر نکنه، بهش خبر میده که خانوادهی فلانی - خانوادهی ژولیت اینا در واقع! البته اون موقع، رومئو نمیدونسته که اصولاً ژولیتی وجود داره - یه مهمونی بزرگ قراره برگزار کنن و کلی دختر خوشگل اونجا هست از جمله رزالین و اگه بیای با هم بریم، میتونی کلی رزالین رو دید بزنی. رومئو میگه نه، اونا من رو میشناسن. بعد اگه اونجا ببینن من رو که بدون دعوت اومدم به مهمونیشون، فکر میکنن قصدم مسخره کردنشون بوده، بعد دعوا راه میفته. ولش کن اصلاً. دوستجونش میگه خب میتونی ماسک بزنی. کسی نمیشناسدت، چیز غیر متداولی هم نیست. خلاصه انقدر اصرار میکنه تا رومئو از رو میره و قبول میکنه.
روز جشن، رومئو و دوستش میرن توی مراسم شرکت میکنن و کلی همه رو دید میزنن و اینا تا اینکه وسط مراسم بزن برقص، رومئو ژولیت رو میبینه و یک دل نه، صد دل عاشقش میشه. آخر سر طاقت نمیاره و میره جلو با ژولیت حرف میزنه و آمارش رو میگیره و می فهمه خانوادهش کین و اینا و تاااازه دوزاریش میفته که عاشق دختر خانوادهای شده که شدیداً دشمن خانوادهی خودش محسوب میشن ولی بازم از رو نمیره. (جزئیات مکالمات رو ننوشته بود توی یه وجب کتاب که!) وقتی رومئو داشته با ژولیت صحبت میکرده، یکی از اطرافیان صدا ش رو میشناسه و به پدر ژولیت خبر میده که رومئو بدون دعوت با یه ماسک روی صورتش اومده که مراسم ما رو مشخره کنه و بیاین سریعاً حالش رو بگیریم. پدر ژولیت برای اینکه مراسم به هم نخوره قبول نمیکنه و میگه الان نه، بذارش برای یک فرصت مناسب.
شب از دیوار باغ ژولیت اینا میره بالا و توی باغ میره و میره تا میرسه زیر پنجرهی اتاق ژولیت. همون موقع ژولیت میاد توی ایوون و شروع میکنه توی دلش بلند بلند با رومئو حرف زدن! و کلی به عشقش اعتراف میکنه و هی رومئو رو ناز میده و اینا. رومئو خان هم که توی تاریکی نشسته بود و همه رو گوش میکرد، یهویی میاد بیرون و شروع میکنه قربون صدقهی ژولیت رفتن و همون جا این دو نفر بر اساس شناخت عمیقی که از هم پیدا کرده بودن، به هم قول میدن که با هم ازدواج کنن و قرار میشه هر وقت ژولیت آمادگیش رو داشت، خبرش رو بده به رومئو. رومئو هم خوشحال و خندون میاد خونه. فردا صبح کلهی سحر، رومئو میره دنبال یکی از دوستانش که آدم مذهبیای بوده که جریان رو بهش بگه و ازش بخواد مراسم ازدواج رو براشون انجام بده. ژولیت هم یکی رو میفرسته که خبر بده آمادهس برای ازدواج. خلاصه مراسم انجام میشه و ژولیت بدو بدو برمیگرده خونه. همه چیز گل و بلبل بوده تا اینکه یه روز رومئو داشته برای خودش راه میرفته که میبینه دوستش با اون یارو! که توی مهمونی صدای رومئو رو شناخته درگیر شدن و کار به توهین و کتککاری و بزن بزن میکشه و دوست رومئو کشته میشه. تا اون زمان رومئو سعی میکرده مشکل رو مسالمتآمیز حل کنه ولی وقتی میبینه اینطوری شد، اون رو ش بالا میاد و میزنه طرف رو میکشه. بعد تازه فکر میکنه که این چه کاری بود آخه؟ روابط دو خانواده فقط بدتر میشه با این اتفاقها و دیگه اصلاً جرات نمیکنن ماجرای ازدواجشون رو علنی کنن. اون آقایی که مراسم ازدواج رو برای رومئو انجام داده بود، بهش میگه برو از ژولیت خداحافظی کن و یه مدت برو یه شهر دیگه، همون جا بمون تا آبا از آسیاب بیفته. بعد من خودم مارجای ازدواج شما رو به خانوادههاتون میگم. شاید این جریان باعث شه اینا دشمنی دیرینهشون رو کنار بذارن. شب رومئو دوباره از دیوار باغ میره بالا، از پنجره میره توی اتاق ژولیت، طی مراسمی ازش خداحافظی میکنه و صبح زود از همون راهی که اومده بود، میره بیرون و عازم سفر میشه. (مراسمش هم به کسی مربوط نیست!(
اوضاع تقریباً خوب بوده تا اینکه پدر ژولیت براش یک عدد همسر با شخصیت انتخاب میکنه و میگه فلان روز مراسم ازدواجه. خودت رو آماده کن. ژولیت هم داشته سکته میکرده که حالا چی کار کنه؟! کلی عذر و بهانه میاره که ما هنوز عزاداریم و از این حرفا ولی پدرش قبول نمیکنه. وقتی میبینه دیگه چارهای نداره، میره پیش دوست رومئو - که مراسم ازدواج رو انجام داده بود دیگه - و میگه به نظرت من چی کار کنم؟ اصلاً جرات ندارم که بگم قبلاً ازدواج کردهم.
کامل ترین خلاصه از کتاب رفتار مصرف کننده سولومون
فرمت پی دی اف ارتقا داده شده با کیفیت مناسب
زبان:فارسی
توضیح:دو فصل از کتاب دست نویس می باشد