بخشی از متن اصلی :
واد تندگویان درسپیدهدم روز 26 خرداد سال 1329 هجری شمسی پا به عرصه هستی نهاد. قدومش مایه برکت و خیر برای خانواده بود و وجودش روشنی بخش جانشان.قبل از اینکه به مدرسه برود پدرش او را به مسجد برد و با قرآن آشنا کرد. پدرش از هواداران آیت الله کاشانی ـ روحانی مبارز، مشهور بود. جواد در محیط ساده خانواده آموخت که معیار اصلی و هدف واقعی زندگی تجمل و رفاه نیست. بلکه غیر از مادیات، ارزشهای والاتر و برتر دیگری نیز وجود دارد. به همین دلیل در طول زندگی خود هیچگاه اجازه نداد وسیله برای او هدف شود.
جواد اکثر شبها، با قدمهای کودکانهاش همراه پدر و پدربزرگ به مسجد «بینایی» و هیات «بنیفاطمه» و فاطمیون خانیآباد میرفت. ساکت و آرام در گوشهای مینشست و به نماز خواندن مومنان نگاه میکرد و گوش او به تدریج با دعا و گفتار عالمان دین آشنا شد. هنوز به دبستان نرفته بود که در صف نماز جماعت در کنار پدر و پدربزرگ خود ایستاد و نماز خواند و درس خضوع و خشوع در برابر حق و ایستادگی در مقابل هرچه غیرخدایی، را آموخت. در کنار پدر و پدربزرگش در جلساتی که بعد ازهیات به گونهای خصوصی برگزار میشد شرکت داشت و با مبارزه مکتبی آشنا شد و تا آخرین دقایق حیات پرافتخارش از مبارزه دست نکشید و مسجد و هیات را ترک نکرد.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 11
بخشی از متن اصلی :
بابا طاهر عریان همدانی یکی از شاعران اواسط قرن 5 هجری قمری است که ولادت او اواخر قرن 4 می باشد. درباره زندگانی این شاعر عارف اطلاعات دقیقی در دست نیست. تنها روایتها و داستانهایی از مقام علمی و عرفانی این شاعر وجود دارد و گفته اند که به این دلیل به او عریان می گفتند چون از علایق دنیا دست کشیده بود و گفته شده که او معاصر با پادشاهی طغرل بیک سلجوقی بوده و این پادشاه ملاقاتهایی با بابا طاهر داشته است.
با دقت کردن در رباعیات او می توان به برخی از احوال او پی برد. به عنوان مثال او در این رباعی فرموده است: "نصیحت بشنو از پور فریدون که شعله از تنور سرد نایو"، متوجه می شویم که نام پدر او فریدون بوده است و همچنین گفته شده که بابا طاهر فرزندی به نام فریدون داشته که در زمان حیات او فوت شده که در سوگواری او گفته: "فریدون عزیزم رفته از دست / بوره کز نو فریدونی بسازیم" که معنای آن این است که فریدون عزیزم از دست رفته و از خدا فرزندی دیگر بطلبیم و نکته دیگر از زندگانی بابا طاهر این است که او روزها را بیشتر در کوه و بیابان می گذرانده و شبها را به عبادت و ریاضت مشغول بوده است و در مورد سال وفات این شاعر عارف نظریه های مختلفی بیان شده و به طور یقین نمی توان سال وفات او را مشخص کرد.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 9
ژان رنو بازیگر فرانسوی است که با بازی در فیلم حرفه ای به شهرت رسید . این بازیگر یکی از موفقترین بازیگران فرانسوی تاریخ سینما است . در صورتی که تمایل دارید با این بازیگر آشنا شوید ادامه مطلب را دنبال کنید .
ژان رنو در30 جولای سال 1948 با نام "دون ژوان مورنوای جدریک جیمنز" در کازابلانکای مراکش از والدینی اسپانیایی بدنیا آمد. خانواده اش برای فرار از چنگ حکومت فاشیستی "فرانسیسکوال کادیلوفرانکو" به مراکش در افریقای شمالی مهاجرت کردند. در آنجا بود که ژان به دنیا آمد و بعدها با دنیای نمایش و سینما آشنا شد.
سخن از معجزه قرن و شخصیت وارسته اى مانند امام خمینى آسان نیست انسانى که در هر زمینه اسوه و الگو بود.
از نظر علمى والا بر علم فقه و اصول چیره با فلسفه و عرفان همدم با رجال و درایه آشنا با علم اخلاق همراه و به آن آراسته. شب زنده دار بود و به مستحبات اهتمام مى ورزید. مسائل را خوب مى شناخت. دردهاى سیاسى اجتماعى کشور ایران را خوب دریافته بود و براى درمان آن هم راه حل داشت. هم دشمن را خوب مى شناخت و هم دوست را به خوبى در مى یافت. او در اوج دوران هراس انگیز رضاخانى رشد کرد و بالید و تجربه اندوخت و در دوران محمد رضا پهلوى تجربه خود را به کار گرفت و حکومت شاهنشاهى را واژگون و نظام اسلامى را بنیاد نهاد. و در این راه آزارها دید
و تبعید شد; اما نهراسید و هیچ گاه نترسید. این شخصیت را باید شناخت با دوران زندگى او آشنا شد زمینه هاى رشد وى را ریشه یابى کرد معلمان و استادان او را شناخت و به دیگران شناساند.
ما در این مقاله بر آنیم که گوشه هایى از زندگانى پرفراز و نشیب امام خمینى را به
( 433 )
مناسبت صدمین سال تولد آن عزیز در این سال 1378 که سال امام خمینى نامیده شده بشناسیم و بشناسانیم.
مراحل زندگى ایشان را مى توان به شش دوره تقسیم کرد.
1. از تولد تا 19 سالگى در خمین.
2. دوران تحصیل در حوزه اراک.
3. ورود به قم تا سال 1341.
این دوره چند برهه مهم دارد:
الف. از ورود تا آغاز تحصیل نزد آقاى شاه آبادى. ب. دوران تحصیل در محضر مرحوم شاه آبادى و تدریس فلسفه فقه و اصول.
ج. ورود آقاى بروجردى به قم و تدریس سطوح عالیه توسط امام تا آغاز مبارزه.
بخشی از متن اصلی :
امام حسن عسکرى (ع) در سال 232 هجرى در مدینه چشم به جهان گشود . مادروالا گهرش سوسن یا سلیل زنى لایق و صاحب فضیلت و در پرورش فرزند نهایت مراقبت راداشت ، تا حجت حق را آن چنان که شایسته است پرورش دهد . این زن پرهیزگار در سفرى که امام عسکرى (ع) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنیا رحلت کرد . کنیه آن حضرت ابامحمد بود .
صورت و سیرت امام حسن عسکرى (ع)
امام یازدهم صورتى گندمگون و بدنى در حد اعتدال داشت . ابروهاى سیاهکمانى ، چشمانى درشت و پیشانى گشاده داشت . دندانها درشت و بسیار سفید بود . خالى بر گونه راست داشت . امام حسن عسکرى (ع) بیانى شیرین و جذاب و شخصیتى الهى باشکوه و وقار و مفسرى بىنظیر براى قرآن مجید بود . راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه براى اصحاب بزرگوارش - در ایام عمر کوتاه خود - روشن کرد .
دوران امامت
به طور کلى دوران عمر 29 ساله امام حسن عسکرى (ع) به سه دوره تقسیممىگردد : دوره اول 13 سال است که زندگى آن حضرت در مدینه گذشت . دوره دوم 10 سال در سامرا قبل از امامت .
دوره سوم نزدیک 6 سال امامت آن حضرت مىباشد . دوره امامت حضرت عسکرى (ع) با قدرت ظاهرى بنى عباس رو در روى بود . خلفایى که به تقلید هارون در نشان دادن نیروى خود بلندپروازیهایى داشتند . امام حسن عسکرى (ع) از شش سال دوران اقامتش ، سه سال را در زندان گذرانید . زندانبان آن حضرت صالح بن وصیف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته
بود ، تا بتواند آن حضرت را - به وسیله آن دو غلام - آزار بیشترى دهد ، اما آن دو غلام که خود از نزدیک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثیر آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتارى گراییده بودند . وقتى از این غلامان جویاى حال امام شدند ، مىگفتند این زندانى روزها روزهدار است و شبها تا بامداد به عبادت و راز و نیاز با معبود خود سرگرم است و با کسى سخن نمىگوید .
عبیدالله خاقان وزیر معتمد عباسى با همه غرورى که داشت وقتى با حضرت عسکرى ملاقات مىکرد به احترام آن حضرت برمىخاست ، و آن حضرت را بر مسند خود مىنشانید . پیوسته مىگفت : در سامره کسى را مانند آن حضرت ندیدهام ، وى زاهدترین و داناترین مردم روزگار است . پسر عبیدالله خاقان مىگفت : من پیوسته احوال آن حضرت را از مردم مىپرسیدم . مردم را نسبت به او متواضع مىیافتم . مىدیدم همه مردم به بزرگواریش معترفند و دوستدار او مىباشند . با آنکه امام (ع) جز با خواص شیعیان خود آمیزش نمىفرمود ، دستگاه خلافت عباسى براى حفظ آرامش خلافت خود بیشتر اوقات ، آن حضرت را زندانى و ممنوع از معاشرت داشت .
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمتword در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 11