کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

علل پیشروی مسلمانان در ایران و شکست ساسانیان 29 ص

اختصاصی از کوشا فایل علل پیشروی مسلمانان در ایران و شکست ساسانیان 29 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

علل پیشروی مسلمانان در ایران و شکست ساسانیان

• مقدمه

• همانگونه که بنای یک ساختمان عظیم مستلزم پایه¬های سترگ و ستون¬های محکمی است بنای هر شاهنشاهی و حکومتی بر ستون-های قابل اتکایی استوار است. در بررسی علل انقراض سلسله ساسانی ابتدا باید معین گرداند که پایه¬های شکل¬گیری این نظام سیاسی چه بود و این پایه¬ها و مایه¬ها در طول سالیان چه مسیری را گذرانده و چه آسیب¬هایی را پشت سر گذاشته که سرانجام سنگینی تنه عظیم خود را تاب نیاورده و به سراشیبی سقوط افتاده است.

• در خصوص ظهور و سقوط حکومت¬ها یک نظریه عمومی وجود دارد که ابن خلدون آن را به خوبی تشریح کرده و از نظر نگارنده بسیار قابل اعتنا می¬باشد.

• به نظر ابن خلدون نبرد و تنازع میان دو شیوه اساسی معیشت بادیه¬نشینی و یکجانشینی ریشه تحولات تاریخی و پیدایش و استقرار دولت و طبقه حاکم بشمار می¬آید. چنانکه می¬گوید: «زندگی بادیه¬نشینی کهن¬تر و پیشتر از زندگی شهرنشین است و بادیه¬نشینی به منزله گهواره اجتماع و تمدن است و اساس تشکیل شهرها و جمعیت آنها از بادیه¬نشینان بوجود آمده است.» [1]

• مضمون نظریه وی این است که در حالیکه طوایف دامدار و صحرانشین در جستجوی مرتع در حرکت هستند مردم یکجانشین در روستاها و شهرها سکونت گزیده¬اند. در شرایط سکونت در یک محل فساد و تن-آسانی و تجمل¬پرستی و تنزل اخلاق اجتماعی توسعه یافته و موجب تباهی می¬شود در اثر همین رخوت و سستی مردم دلاور و جنگ¬جوی قبایل بر شهرنشینان غلبه می¬یابند و خود آنها نیز سرانجام به تن¬آسانی و تجمل روی آورده و مغلوب و مقهور طوایف صحراگرد می¬شوند.

• در واقع نیروی این اقوام صحراگرد و دلاور بازوی نظامی این سرزمین به حساب می¬آمد که با نام¬های گوناگون همچون «مادها، هخامنشیان، سلوکیه، پارت¬ها، ساسانیان، اعراب مسلمان، ترکان غزنوی، ترکان سلجوقی، ایلخانان مغول، ترکان تیموری، ترکمن¬های صفوی، پارسیان زند و ترکمن¬های قاجار» [2] در پهنه سرزمین ایران آشکار شده و بترتیب جای خود را به دیگری دادند.

• از سویی دیگر شاهنشاهی¬های ایران از یک روند ظهور و سقوط خاص خود نیز پیروی می¬کنند که شاید ویژگی بسیاری از حکومت¬های سلطنتی باشد. برای روشن¬تر شدن این نظر حکومت هخامنشیان را به عنوان نمونه بررسی می¬کنیم.

• با ظهور کورش و مبارزات و جنگ¬های مشهورش بنای یک حکومت و امپراطوری عظیم در فلات ایران شکل می¬گیرد. امپراطوری که نه تنها تمام حوزه فرهنگی ایران را در سیطره خود می¬گیرد بلکه سرزمین¬های وسیعی چون مصر، یونان و ... را زیر چتر خود قرار می¬دهد.

• معمولا بنای اولیه چنین حکومت¬هایی چنان استوار است که چند پادشاه بعد از بنیانگذار و نخستین شاه مقتدر با دشواری زیادی روبرو نمی¬شوند.

• بنای مستحکم کوروش در زمان کمبوجیه، داریوش کبیر با همان قوت و قدرت پایدار می¬ماند همین استحکام حتی در زمان خشایارشاه نیز با وجود دراز دستی¬های وی برقرار است؛ اما فتور و سستی و علائم اولیه زوال در زمان شاهان بعدی نمودار می¬شود.

• بعد از این مانند بسیاری از شاهنشاهی¬های ایرانی قدرت جنگاوری در شاهان دیگر کمتر می¬شود تا جایی که همچون گرگ پیری که در سنین کهنسالی به مکر و چاره¬اندیشی روی می¬آورد به «سربازان طلایی» خود روی می¬آوردند مثلا بجای روبه¬رو شدن با یونان می¬کوشند با اختلاف¬افکنی بین آتن و اسپارت مانع از وحدت یونان شده و در نتیجه از نگاه و درازدستی آنها به قلمرو خود جلوگیری نمایند.

• اما این ترفند هم تا جایی کاربرد دارد که آرمان¬های بلندپروازانه، جنگاوری و انتقام¬جویی سردار مقدونیه مطرح نباشد. بعد از این می¬بینیم هخامنشیان نیز پایه¬های رفیع حکومت خود را در اثر سستی، فساد و تسویه حساب¬های خونین برای رسیدن به سلطنت، حذف همه شاهزادگان و نخبگان سیاسی و اقتدارطلبی گروههای مختلف قدرت و نیز کم شدن روحیه جنگاوری فرو افتاده می¬بینند. ویژگی که وجه مشترک بسیاری از شاهنشاهی¬های ایران محسوب می¬گردد. همین اتفاق در اکثر سلسله¬های بعدی ظهور و سقوط یافته یعنی اشکانی، ساسانی و حتی سلسله¬های معاصر یعنی صفویه، افشاریه، زندیه و قاجار مشاهده می¬شود.

• اقدامی که جانشینان شاه اسماعیل به خصوص شاه عباس اول و شاهان قبل و بعد وی انجام می¬دهند بسیار حائز اهمیت است، یعنی کشتن هر کس که به نوعی خطری احتمالی برای شاهنشاه


دانلود با لینک مستقیم


علل پیشروی مسلمانان در ایران و شکست ساسانیان 29 ص

دانلود مقاله کامل درباره ساسانیان 15 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله کامل درباره ساسانیان 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

ساسانیان

حکومت خاندان ساسانی در ایران ، پس از انقراض دولت پارتی (اشکانی) به مدت چهار قرن دوام یافت. در تاریخ آغاز حکومت اردشیر اول ، نخستین شاهنشاه ساسانی ، میان محققان اختلاف جزئی (در حدود سه سال) است. ما در اینجا محاسبه " نلدکه " را بر محاسبات دیگران ترجیح و آن را ملاک قرار می دهیم . بنا به محاسبه نلد که ، نخستین سال شاهنشاهی اردشیر اول ساسانی (یعنی ، سالی که در آن به شاهنشاهی رسید) با بیست و پنجم و بیست وششم سپتامبر سال 226 مسیحی (مطابق با سال 538 سلوکی) آغاز می شود که سال حکومت دولت ساسانی بر سرتاسر ایران است و پایان حکومت این خاندان ، در سال 651 یا 652 م. است که سال کشته شدن یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی در مشرق ایران است . بنابر این ، حکومت ساسانیان بر ایران بیش از چهار صد سال (426 سال) ادامه داشته است .در این چهار صد سال ، دولت ساسانی یکی از دو دولت بزرگ جهان متمدن آن روز (در آسیای غربی) بوده است که مرزهای آن در مشرق ، تا دره رود سند و پیشاورو در شمال شرقی ، گاهی تا کاشغر کشیده شده بود . در شمال غربی ، تا کوههای قفقاز و دربند در ساحل دریای خزر و گاهی هم ، تا دریای سیاه می رسید و در مغرب ، رود فرات به طور کلی مرز این دولت با حکومت روم و جانشین آن یعنی روم شرقی با بیزانس بود . البته ، گاهی این مرز خیلی فراتر از رود فرات می رفت و گاهی هم به این سوی فرات منتهی  می شد ، ولی صرف نظر از کششها و فشردگیها می توان رود فرات را مرزی طبیعی میان دو دولت بیزانس و ساسانی دانست .

دولت بیزانس که در مشرق متصرفات خود با دولتی نیرومند مانند دولت ساسانی سروکار داشت و آن را قویترین خصم خود می دانست ، گرفتاریهای زیادی هم در مغرب و هم در شمال متصرفات خود به خصوص در اروپا داشت . این گرفتاریها ، مانع از می شد که دولت بیزانس همه هم و توجه خود را مصروف مرزهای شرقی خود کند و به همین سبب ، دولت ساسانی، مانند دولت اشکانی ، توانسته بود پایتخت خود را تیسفون در کنار دجله قرار دهد و از نزدیکی پایتخت به مرزهای دشمن ، بیمی نداشته باشد . دولت ساسانی هم، در مشرق و شمال مرزهای خود، گرفتاریهای زیادی داشت که گاهی به مرحله خطرناک وتهدید کننده ای می رسید . بدین گونه ، سیاست خارجی دولت ساسانی در سرتاسر این جهان قرن، در روابط با شرق و غرب خلاصه می شد. اما دولت ساسانی در این مدت خود را به حد کافی  نیرومند نشان داد و توانست مملکت ایران را از آسیبهای مخرب و خطرناک نگه دارد و در داخل مملکت برای مردم ایران ، زندگی مرفه قرین با امنیت تامین کند .

این حکومت ، فرهنگی در زمینه سیاست و مملکت داری و اخلاق و روابط سالم اجتماعی و هنر به وجود آورد که پس از انقراض و اضمحلال سیاسی ، اثرات خود را در نسلهای بعدی و فرهنگی اقوام مجاور، به طور بارزی نشان داد.

با اینکه دشمنان شناخته شده دولت ساسانی ، دولت متمدن بیزانس و دولتهای نیمه متمدن شمال ومشرق کشور بودند ، سقوط این دولت نه از سوی این دشمنان بلکه از جانبی بود که هرگز انتظار آن نمی رفت و آن دولتی بود که با آنکه جنبه نظامی آن از اقوام بیابان گرد بود ، ولی بنیه سیاسی و اجتماعی آن برپایه بینش دینی و فکری نیرومندی بود که دولتها و دشمنان دیگر ساسانی فاقد آن بودند . دولت اسلامی که در اوایل قرن هفتم میلادی در مدینه ، تشکیل شده بود ، از جهت روحی و معنوی چنان قوی بود که تسلط آن بر ممالک مجاور ، مانند تسلط اقوام با دیه نشین و صحرانورد دیگر ، موقتی نبود، بلکه چنان عمیق بود که با همه گسستگی و ضعف سیاسی و نظامی آن ، پس از دو قرن سلطه ، اثرات معنوی و فرهنگی آن هنوز هم ادامه دارد. زادگاه دولت ساسانی ، " ایالت " پارس بود. چنانکه معلوم است، در دولت پارتی یا اشکانی در ایالات و ولایات مختلف ایران ، حکومتهای محلی نیمه مستقلی بودند که از لحاظ سیاست خارجی ، تابع دولت مرکزی بودند که دولت سلطنتی بود و در راس آن شاهنشاه قرار داشت . در ایالت پارس نیز ، چنین حالتی وجود داشت . از این پادشاهان آن ، مانند اردشیر ، دارا ، منوچهر (در صورتهای قدیمی آن) روی آن نوشته شده و این نشان می دهد که یاد پادشاهان هخامنشی و اساطیری در میان حکام محلی زنده بوده است . وجود بناهای عظیم تخت جمشید و بناهای دیگر ، در زنده بودن خاطرات گذشته در میان فرمانروایان پارس ، به طور قطع موثر بوده است . بر روی سکه های قدیمتر ، عنوان این پادشاهان به خط آرامی " فرترکه " است . بر این سکه ها ، نقش پادشاه نشسته بر تخت یا ایستاده در برابر آتشگاه با درفشی که به احتمال همان درفش کاویان است دیده میشود .بنابر تاریخ طبری (که منقول از خدای نامه است) در اواخر حکومت اشکانیان ، در ایالت پارس حکام متعددی بوده اند و در ناحیه استخر ، حکومت در دست خاندان بازرنگی بوده است . در این زمان که مقارن ظهور اردشیر بوده ، مردی به نام گزهر (گوچثر ، گوی چهر) از این خاندان حکومت داشته است.

ساسان که نام خاندان ساسانی از اوست ، به گفته طبری ، صاحب (نگهدار) آتشکده استخر بوده است که به نام آتشکده ناهید یا آناهید معروف بود . در کتیبه سه زبانه کعبه زرتشت که به دستور شاپور اول – پادشاه ساسانی – نقش شده است ، ساسان عنوان " خدا " دارد که به معنای خدای آفریننده جهان نیست ، بلکه عنوان سلطنتی باید باشد (مانند اعلیحضرت . رجوع شود به " میراث ایران " ، فرای ، ص208 و نیز کلماتی چون خانه خدا و کدخدا و در مقیاس بالاتر یعنی کشور خدا = پادشاه) . شاپور در این کتیبه خود را نیز " خدا " ولی پرستنده مزدا خوانده که دلیل کافی بر این است که مقصود از " خدا " معنای مصطلح امروزی آن نبوده است . شاپور پدرش اردشیر را نیز خدا و پرستنده " مزدا " و شاهنشاه ایرانیان معرفی کرده ، در حالی که خود را " شاهنشاه ایرانیان و جز ایرانیان " خوانده و جد خود بابک را، فقط شاه نامیده . این به آن معنی است که بابک فقط یک حاکم یا شاه محلی بوده وحکومت اردشیر از سرزمین واقعی ایرانیان تجاوز نکرده بوده است . همچنین ، فقط شاپور در این کتیبه نذورات و قربانیهایی برای ارواح خاندان و خویشان سلطنتی دستور داده ، از ساسان نام برده ولی او را " شاه " نخوانده . می توان از این نکته چنین استنباط کرد که آنچه در کارنامه اردشیر بابکان و در شاهنامه فردوسی آمده (درباره اینکه ساسان پدر واقعی اردشیر بوده است) به حقیقت نزدیکتر است . در این دو روایت که قسمت بیشتر آن افسانه است، ساسان از نسل شاهان کیان معرفی شده که پس از آوارگی ودربه دری پدرانش ، از هند به ایران آمده و چوپان بابک پادشاه پارس شده و بابک پس از دیدن خوابی، دختر خود را به ساسان داده و اردشیر از این ازدواج به وجود آمده و بابک او را پسر خود خوانده است. به همین سبب ، شاپور در کتیبه خود صورت رسمی را ، که اردشیر پسر بابک بوده، آورده ، اما از ساسان به عنوان جد بزرگ خود یاد نکرده است . البته بودن ساسان ازنسل  کیانیان و آوارگی اجداد ساسان و چوپان او افسانه است.  

بابک نیز ، بنابر روایت طبری ، منصب روحانی ریاست آتشکده آناهید را دارا بود و از زنش که رودک یا روتک نام داشت، اردشیر به وجود آمد. البته، بابک پسر دیگری هم به نام شاپور داشته که ظاهرا" بزرگتر از اردشیر بوده است . گزهر یا گوچثر ، پادشاه بازرنگی ، غلامی اخته به نام " تیرا " داشت که " ارگبذ " شهر دارابگرد بود. (ارگبذ به معنی کوتوال یا صاحب و دارنده قلعه می باشد) . بابک که هنوز شاه یا حاکم نبود ، و فقط نگهدار آتشکده استخر بود ، از گزهر خواست که تیرا فرزند او (اردشیر) راتربیت کند تا بتواند پس از او ، ارگبذ دارابگرد گردد. اردشیر پس از تیرا ارگبذ دارابگرد شد، ولی به آن اکتفا نکرد و حکومت خود را به تدریج به شهرهای مجاور بسط داد و سرانجام برخود گزهر عاصی شد و از پدرش بابک خواست تا او گزهر را بکشد . بابک ، پس از تحقق خواست اردشیر ، از اردوان ، شاهنشاه اشکانی نیز خواست که مقام گزهر و خاندان بازرنگی را به او دهد. اردوان با این کار موافقت نکرد، ولی بابک به این مخالفت وقعی ننهاد . زیرا، سلطنت اشکانی در حال ضعف بود و برای شاهنشاهی آن ، دو مدعی یکی به نام بلاش و دیگری به نام اردوان وجود داشت. در سالنامه سریانی اربل آمده است که بلاش (چهارم ) پادشاه اشکانی با پارسیان جنگید و پارسیان چندین بار شکست خوردند تا آنکه آنان با مردم ماد و پادشاهان آدیابنه و کرکوک متحد شدند و سرانجام دولت پارت را برانداختند . از این گفته برمی آید که بابک در آغاز مخالفت با اشکانیان ، از ایشان شکست خورده بود . پس از مرگ بابک ، شاپور (پسر بزرگتر او) به حکومت رسید ، ولی اودر اثر حادثه أی کشته شد واردشیر حکومت پارس را به دست آورد ومخالفان خود را در پارس یکی پس از دیگری مغلوب کرد و بعد از آن به کرمان حمله برد و پادشاه آن را که بلاش نام داشت ، دستگیر نمود . پس از آن ، یکی از پسران خود را که اردشیر نام داشت حاکم کرمان کرد و سپس ، بر سواحل خلیج فارس مسلط شد. اردوان شاهنشاه اشکانی ، پس از شنیدن اعمال خود سرانه اردشیر ، نامه تهدید آمیزی به او نوشت و پادشاه اهواز را مامور کرد که او را دستگیر کند . پادشاه اهواز در محل اردشیر خره (از نواحی پارس) از ابر سام (فرستاده اردشیر) شکست خورد. اردشیر به اصفهان حمله کرد و پادشاه آن را که " شاذشاپور" نام داشت ، اسیر کرد . پس از آن ، بر خوزستان و میسان (در واقع در جنوب عراق و مصب دجله و فرات) دست یافت .

میسان با میشان یا مسنه و خاراکنه ، از دیرباز برای خود دولتی مستقل داشت که البته از شاهنشاه اشکانی اطاعت می کرد. تاریخ تصرف میسان یا مسنه ، در سال 223 مسیحی بوده است . جنگ سرنوشت ساز میان اردوان و اردشیر در صحرای " هرمزدجان " یا " هرمزدگان " روی داد که موقعیت آن معلوم نیست ، ولی آن را در خوزستان دانسته اند.

" ویدن گرن " خاور شناس سوئدی ، آن را در گلپایگان امروزی می داند . پسر اردشیر – شاپور- در جنگ با اردوان شجاعت زیادی از خود نشان داد و " داد بنداذ " کاتب یا وزیر اردوان را به دست خود کشت . پس از شکست قطعی اردوان ، ارمنستان و بین النهرین و ماد بزرگ با آذربایجان به دست اردشیر افتاد . اردشیر بر تیسفون ، پایتخت دولت اشکانی ، در ساحل دجله ، دست یافت و آن را پایتخت خود قرار داد .

در ساحل غربی دجله ، از دیر باز شهر سلوکیه وجود داشت که در سال 312 پیش از میلاد به وسیله " سلوکوس نیکاتور " بنا شده بود و از مراکز فرهنگی و بازرگانی مشرق زمین بود . این شهر در سال 164م. از سوی رومیان ویران گردید و به همان حال بود تا آنکه اردشیر پس از فتح تیسفون آن را از نو باز ساخت و نام آن را " وه اردشیر " یا " به اردشیر " گذاشت . همان که آن را به عربی " بهرسیر" میخواندند و از جمله هفت شهر پایتخت ساسانیان گردید که به سریانی " ماحوزی " و به عربی " مداین " خوانده می شد.  تصرف ارمنستان به دست اردشیر ، به آسانی صورت نگرفته است و بعضی می گویند: تصویری که از اردشیر و شاپور در سر راه سلماس به ارومیه بر سنگ کنده شده ، به یاد بود فتح ارمنستان به دست اردشیر بوده است . شاید ، بتوانیم این نقش را از زمان شاپور اول بدانیم نه اردشیر ، زیرا فتح نهایی ارمنستان به دست اردشیر نبوده و در زمان شاپور اتفاق افتاده است . چنانکه گفتیم ، شاپور پدر خود (اردشبر) را در کتیبه کعبه زرتشت ، " شاهنشاه ایرانیان " و خود را " شاهنشاه ایرانیان و جز ایرانیان " خوانده است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره ساسانیان 15 ص

دانلود ساسانیان 15 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود ساسانیان 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

 

 

  

 

تعداد صفحات : 14 صفحه

ساسانیان حکومت خاندان ساسانی در ایران ، پس از انقراض دولت پارتی (اشکانی) به مدت چهار قرن دوام یافت.
در تاریخ آغاز حکومت اردشیر اول ، نخستین شاهنشاه ساسانی ، میان محققان اختلاف جزئی (در حدود سه سال) است.
ما در اینجا محاسبه " نلدکه " را بر محاسبات دیگران ترجیح و آن را ملاک قرار می دهیم .
بنا به محاسبه نلد که ، نخستین سال شاهنشاهی اردشیر اول ساسانی (یعنی ، سالی که در آن به شاهنشاهی رسید) با بیست و پنجم و بیست وششم سپتامبر سال 226 مسیحی (مطابق با سال 538 سلوکی) آغاز می شود که سال حکومت دولت ساسانی بر سرتاسر ایران است و پایان حکومت این خاندان ، در سال 651 یا 652 م.
است که سال کشته شدن یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی در مشرق ایران است .
بنابر این ، حکومت ساسانیان بر ایران بیش از چهار صد سال (426 سال) ادامه داشته است .
در این چهار صد سال ، دولت ساسانی یکی از دو دولت بزرگ جهان متمدن آن روز (در آسیای غربی) بوده است که مرزهای آن در مشرق ، تا دره رود سند و پیشاورو در شمال شرقی ، گاهی تا کاشغر کشیده شده بود .
در شمال غربی ، تا کوههای قفقاز و دربند در ساحل دریای خزر و گاهی هم ، تا دریای سیاه می رسید و در مغرب ، رود فرات به طور کلی مرز این دولت با حکومت روم و جانشین آن یعنی روم شرقی با بیزانس بود .
البته ، گاهی این مرز خیلی فراتر از رود فرات می رفت و گاهی هم به این سوی فرات منتهی  می شد ، ولی صرف نظر از کششها و فشردگیها می توان رود فرات را مرزی طبیعی میان دو دولت بیزانس و ساسانی دانست .
دولت بیزانس که در مشرق متصرفات خود با دولتی نیرومند مانند دولت ساسانی سروکار داشت و آن را قویترین خصم خود می دانست ، گرفتاریهای زیادی هم در مغرب و هم در شمال متصرفات خود به خصوص در اروپا داشت .
این گرفتاریها ، مانع از می شد که دولت بیزانس همه هم و توجه خود را مصروف مرزهای شرقی خود کند و به همین سبب ، دولت ساسانی، مانند دولت اشکانی ، توانسته بود پایتخت خود را تیسفون در کنار دجله قرار دهد و از نزدیکی پایتخت به مرزهای دشمن ، بیمی نداشته باشد .
دولت ساسانی هم، در مشرق و شمال مرزهای خود، گرفتاریهای زیادی داشت که گاهی به مرحله خطرناک وتهدید کننده ای می رسید .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود ساسانیان 15 ص

دانلود پایان نامه تاریخ ساسانیان

اختصاصی از کوشا فایل دانلود پایان نامه تاریخ ساسانیان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه تاریخ ساسانیان


دانلود پایان نامه تاریخ ساسانیان

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:250

پایان نامه مقطع کارشناسی – رشته تاریخ

چکیده:

پایان نامه حاضر می کوشد شکل گیری و گسترش نظام حکومتی ایران دوره ای ساسانی را از سال ۲۲۶تا ۴۲۰  میلادی روشن سازد.محور این تحقیق توصیفی است پیرامون بخش های قضایی و اداری دیوانسالاری ساسانی. در این میان ، مقام های مربوط به این نظام مورد توجه  قرار گرفته اند .فصل اول تحقیق که حکم مدخل را دارد ،روند قدرت یابی و استقرار حکومت ساسانی را در دوره ای اردشیر بابکان مورد بررسی قرارمی دهد ؛ سال های کوشش او در برقراری پیوندهای نزدیک میان دین و حکومت و به عبارت بهتر ، اتخاذ شکلی یگانه از دین به عنوان دین رسمی ، در جریان این روند مورد بحث قرار گرفته است . فصل دوم ،جزئیات مربوط به طبقات اجتماعی در این دوره گردآوری و تحلیل شده اند ، درفصل سوم تصویری کلی از نظام دیوانی ساسانیان ارائه می کند. فصل چهارم مشاغل دیوانی و درباری دیوانسالاری ساسانی را مورد بررسی قرار می دهد . بالاخره ،در فصل پایانی ،شخصیت های برجسته ای که در دیوانسالاری ساسانی ایفای نقش کردهاند ، مورد شناسای و تحقیق قرار گرفته اند .

روش تحقیق به کار رفته در این بررسی بیش از هر چیز روش کتابخانه ای است .داده های این بررسی از متن های نوشتاری گردآوری شده اند . در ارائه ای این داده ها از شیوه ی توصیفی – تحلیلی استفاده شده است و در مواقع لزوم ،کوشش شده است مباحث متناقض مورد تحلیل نیز قرار گیرند.
   فهرست مطالب:
 
            عنوان                                                                              صفحه

مقدمه                                                                                                               ۱
معرفی منابع                                                                                                                ۹
فصل اول: تلاش اردشیر در جهت تشکیل حکومت و اتحاد دین و دولت                    ۱۹

۱-۱ساسانیان ادامه دهنده را هخامنشیان                                                      ۲۰

۲-۱   تلاش اردشیر در جهت تشکیل حکومت                                               ۲۴

۳-۱  اتحاد دین و دولت در عصر ساسانیان                                                   ۲۷

فصل دوم: مروری بر طبقات اجتماعی در عصر ساسانیان                         ۳۲

۱-۲ تعریف طبقه اجتماعی                                                                            ۳۳

۲-۲ طبقات اجتماعی                                                                                     ۳۴

۳-۲ طبقه روحانیون                                                                                      ۳۷

۱-۳-۲ موبد                                                                                                 ۴۵

۲-۳-۲ موبدان موبد                                                                                        ۴۸

۳-۳-۲ هیربد                                                                                                 ۵۱

۴-۳-۲ زوت و راسپی                                                                                    ۵۳

۵-۳-۲ دستور                                                                                               ۵۴

۴-۲ طبقه جنگجویان                                                                                       ۵۴

۱-۴-۲ وظیفه جنگجویان                                                                                   ۵۷

۲-۴-۲ تقسیم طبقات جنگجویان                                                                          ۵۷

۱-۲-۴-۲ سواره نظام                                                                                       ۵۷

۲-۲-۴-۲- جایگاه سواره نظام                                                                            ۵۸

۲-۲-۴-۲ پیاده نظام                                                                                           ۶۰

۵-۲ طبقه کشاورزان و صنعتگران                                                                       ۶۱

۱-۵-۲- طبقه کشاورزان                                                                                    ۶۵

۲-۵-۲-طبقه صنعتگران                                                                                            ۶۷

فصل سوم: نظام دیوانی در عصر ساسانیان                                                     ۶۸

۱-۳ شناخت سازمان‌های داخلی دوره ساسانیان                                                       ۶۹

۲-۳- دیوان                                                                                                           ۷۳

۱-۲-۳ پیدایش دیوان‌ها                                                                                           ۷۵

۳-۳ دیوان ریاست طبقات جامعه                                                                              ۷۷

۱-۳-۳ وزرگ فرمذار یا بزرگ فرمذار                                                                        ۷۸

۲-۳-۳وظایف و اختیارات وزیر                                                                                     ۸۳

۴-۳ دیوان سپاه                                                                                                  ۸۴

۱-۴-۳  ایران سپاهید                                                                                          ۸۶

۲-۴-۳  ارتشیاران سالار                                                                                   ۸۹

۳-۴-۳  ارگبذ                                                                                                   ۹۰

۵-۳ دیوان دادرسی (داد)                                                                                  ۹۳

۱-۵-۳ ارزش داد و دادگستری                                                                                    ۹۶

۲-۵-۳ منشاء قوانین در عصر ساسانیان                                                              ۹۸

۳-۵-۳ حوزه قضات                                                                                      ۹۹

۴-۵-۳ ادّله اثبات دعوی                                                                                ۱۰۰

۵-۵-۳ پادشاه در منصب قضاوت                                                                    ۱۰۲

۶-۵-۳ روحانیون در منصب قضاوت                                                                            ۱۰۳

۶-۳ دیوان رسایل (دیوان دبیران)                                                                        ۱۰۵

۷-۳ طبقه‌ی متستخدمین ادارات (دبیران)                                                                ۱۰۶

۱-۷-۳ دبیر                                                                                            ۱۰۹

۲-۷-۳ ایران دبیربد(دبیر بد)                                                                       ۱۱۰

۳-۷-۳ اهمیت دبیران و دیدگاه شاهان به دبیران                                              ۱۱۱

۴-۷-۳ چگونگی برگزیدن دبیران                                                                  ۱۱۴

۵-۷-۳ وظایف دبیران                                                                               ۱۱۶

۶-۷-۳ اصناف دبیران                                                                               ۱۱۹

۱-۸-۳ دین دبیر                                                                                      ۱۱۹

۸-۲–۳ دبیران دیوان خراج                                                                       ۱۲۰

۳-۸-۳ گذک آمار دبیر                                                                              ۱۲۱

۴-۸-۳ واسپوهرگان آمازکار                                                                      ۱۲۱

۵-۸-۳ روانیگان دبیر                                                                                ۱۲۱

۶-۸-۳ آذربادگان دبیر                                                                                        ۱۲۱

۷-۸-۳ گنج آمار دبیر                                                                                ۱۲۲

۹-۳ دیوان سرای شمره یا دیوان استیفا (اداره مالیه)                                        ۱۲۲

۱۰-۳ دیوان خراج                                                                                    ۱۲۳

۱-۱۰-۳ خسرو انوشیروان و اصلاح نظام مالیاتی                                            ۱۲۵

۲-۱۰-۳ واستر پوشان سالار                                                                      ۱۲۶

۳-۱۰-۳ آمار کار(آمارگر )                                                                         ۱۲۸

۴-۱۰-۳ دهقانان                                                                                      ۱۲۹

۱-۴-۱۰-۳ جایگاه دهقانان                                                                         ۱۳۲

۱۱-۳ دیوان درآمدهای کل کشور                                                                ۱۳۳

۱۲-۳ دیوان خزائن                                                                                   ۱۳۴

۱۳-۳ گهبذ و ضرب مسکوکات                                                                              ۱۳۵

۱۴-۳ دیوان آتشکده‌ها                                                                               ۱۳۶

۱۵-۳ دیوان برید                                                                                     ۱۳۷

۱۶-۳ دیوان اشراف                                                                                  ۱۴۱

۱۷-۳ دیوان ایران دربد                                                                                       ۱۴۲

۱۸-۳ دیوان مهرشاهی (دیوان خاتم )                                                            ۱۴۳

۱۹-۳ دیوان احشام                                                                                  ۱۴۴

۱-۱۹-۳  آخور آمار دبیر – آخورسالار                                                        ۱۴۵

۲۰-۳ دیوان ویژگان                                                                                 ۱۴۶

۲۱-۳ دیوان نوروز                                                                                   ۱۴۷

۲۲-۳ دیوان کستبزود (دیوان آب)                                                                ۱۴۸

۱-۲۲-۳ وظیفه‌ی دیوان آب                                                                        ۱۴۹

۲۳-۳ دیوان جامه خانه                                                                                       ۱۵۰

۲۴- ۳  ایران درستبد                                                                                ۱۵۰

فصل چهارم :مشاغل دیوانی و درباری                                                                      ۱۵۲

۱-۴مشاغل دیوانی                                                                                    ۱۵۳

۲-۴ پادشاه                                                                                            ۱۵۴

۱-۲-۴شاه                                                                                             ۱۵۵

۱-۲-۴ وظیفه متقابل شاهان و پادشاهان                                                       ۱۵۶

۳-۴ شهرب                                                                                            ۱۵۷

۴-۴ مرزبان                                                                                            ۱۵۹

۵-۴ اسپهبد                                                                                            ۱۶۱

۶-۴ پادگوسپانان                                                                                     ۱۶۲

۷-۴ بیدخش                                                                                            ۱۶۴

۸-۴ اندرزبد                                                                                           ۱۶۵

۹-۴ آموزگاران اسواران                                                                           ۱۶۶

۱۰-۴ دریوشان جادگ گو و دادور (مدافع درویشان و دادور)                                      ۱۶۷

۱۱-۴ خرم باش                                                                                                ۱۶۷

۱۲-۴ پشتیگبان سالار                                                                               ۱۶۹

۱۳-۴ مهماندار                                                                                        ۱۷۰

۱۴-۴ خوانسالار                                                                                      ۱۷۱

۱۵-۴ پذشخوار                                                                                                 ۱۷۲

۱۶-۴ مردبذ                                                                                            ۱۷۳

۱۷-۴ دیده‌بان سلطنتی                                                                               ۱۷۴

۱۸-۴ بازدار                                                                                           ۱۷۴

۱۹-۴ گنجور                                                                                           ۱۷۵

۲۰-۴ دواتدار                                                                                          ۱۷۵

۲۱-۴ کاروانسالار                                                                                    ۱۷۶

۲۲-۴ تغاربد                                                                                           ۱۷۶

۲۳-۴ آیین بد                                                                                          ۱۷۶

۲۴-۴ بازاربد                                                                                          ۱۷۷

۲۵-۴ کیروگ بد ( هنربد )                                                                          ۱۷۷
فصل پنجم شخصیت‌های برجسته دوره ساسانیان                                                  ۱۷۹

۱-۵ تنسر در منابع                                                                                   ۱۸۰

۱-۱-۵-تنسر                                                                                          ۱۸۲

۲-۱-۵ تنسر شخصیتی تاریخی                                                                   ۱۸۴

۲-۵ ابرسام                                                                                            ۱۸۶

۱-۲-۵  تنسر و ابرسام                                                                                       ۱۸۸

۳-۵ کرتیر و تقویت روحانیت زرتشتی                                                                    ۱۹۲

۱-۳-۵ کرتیر                                                                                          ۱۹۳

۲-۳- ۵ کرتیر و شاپور یکم و ترقی مقام وی در شاهان بعدی                                      ۱۹۵

۳-۳-۵ کریتر و کتیبه‌های وی                                                                     ۱۹۹

۴-۵ آذرپاد مهراسپندان                                                                                      ۲۰۶

۵-۵ مهرنرسی                                                                                        ۲۱۰

نتیجه                                                    

دانلود با لینک مستقیم

کتاب شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان

اختصاصی از کوشا فایل کتاب شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

کتاب شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان


کتاب شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان

دانلود با لینک مستقیم