کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

عوامل موثر بر رشد خلاقیت و شخصیت اجتماعی دانش آموزان

اختصاصی از کوشا فایل عوامل موثر بر رشد خلاقیت و شخصیت اجتماعی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

عوامل موثر بر رشد خلاقیت و شخصیت اجتماعی دانش آموزان


عوامل موثر بر رشد خلاقیت و شخصیت اجتماعی دانش آموزان

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان مقاله:
عوامل موثر بر رشد خلاقیت و شخصیت اجتماعی دانش آموزان

تهیه وتنظیم:


شماره پرسنلی:

نوع فایل:ورد قابل ویرایش


فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 5
مقدمه 7
نقش خانواده در هویت یابی: 9
فرهنگی – اجتماعی :
10
فرهنگی – دینی:
12
عزت نفس و رابط آن با بحران هویت :
13
گروه همسالان (Peer group)
14
نقش " خود" در اجتماعی شدن :
15
نقش دیگران مهم و تعمیم یافته در هویت یابی :
16
نقش مدرسه در هویت یابی :
17
عوامل موثر دررشد و پرورش شخصیت اجتماعی دانش آموزان
18
جایگاه خانواده در نظام تربیتی حضرت امام (ره)
21
جامعه شناسی تربیتی خانواده و تئوری ها
22
اصول و اهداف کلی آموزش و پرورش در ایران: 26
نقش نظام آموزشی در جامعه پذیری دختران 26
توزیع نا عادلانه امکانات آموزشی برحسب جنسیت 29
پی آمدهای منفی ناشی ازتبعیض های جنسی در نظام آموزشی 30
مدرسه نامرئی و نقش آن در فرآیند جامعه- پذیری 32
عوامل موثر در رشد و پرورش شخصیت اجتماعی دانش‌آموزان 33
محیط اجتماعی
36
تفاوتهای فردی در تأثیرپذیری شخصیت از محیط
37
مفهوم خلاقیت و روند تفکر خلاق : 38
ویژگیهای شخصیتی افراد خلاق : 41
رابطه هوش و خلاقیت : 46
عواملی که مانع خلاقیت می‌شوند :
50
نقش معلم در پرورش خلاقیت : 51
راههای ایجاد و پرورش خلاقیت :
53
نتایج نظرسنجی از تعدادی معلمان در زمینه خلاقیت : 55
راههای ایجاد و پرروش خلاقیت :
56
جمع بندی و نتیجه گیری 58
منابع و ماخذ: 59

 

 


چکیده
در بررسی سیر تکوینی جوامع بشری و مطالعه ی چگونگی تغییرات و سرعت تحولات در هر یک از آنها باید به زیر ساختهای فرهنگی اعم از باورها ،اعتقادات و سنتهای اجتماعی مردم آن جوامع به عنوان عامل اصلی و محرک مجموعه ای از تغییرات توجه خاصی مبذول شود . چرا که بدون شناخـت تأثیـر عوامل اصلی فکری ،تعیین مظاهر عینی تغییر و توسعه یا رکود و سکون آن،در گذشته ویا حال حاضر یک جامعه ،تقریباًامری محال است. گسترش وسایل ارتباط جمعی و انتقال معانی فرهنگی میان انسانها ، به قول مک لوهان در دهکده کوچک جهانی ،بیش از پیش مفاهیم مشترک انسانی را در میان افراد جوامع گوناگون به وجود آورده است. یکی ازاین مفاهیم مشترک انسانی ، حقوق شهروندی است که به برابری حقوق هر یک از افراد جامعه در دست یابی به امکانات و فرصت های اجتماعی ،سیاسی و اقتصاد ی اشاره دارد.
با توجه به حقوقی که بر افزایش سهم زنان از مواهب مختلف زندگی اجتماعی دلالت می کند، زمینه لازم جهت احراز موقعیت های اجتماعی گروه مردان، برای زنان جامعه نیز فراهم می شود . چنین شرایطی بدون تغییر نگرش کلی جامعه نسبت به زنان، به عنوان شهروندان درجه دو مهیا نخواهد شد.
آموزش پرورش یکی از محمل های ایجاد چنین فضا ها و فرصت هایی است که می تواند در تغییر دیدگاه جامعه نسبت به حضور زنان در فعالیت های بیرون از خانواده و درون خانواده نقش موثری داشته باشد.
مسلماً ایجاد چنین تغییری در ساختار آموزشی جامعه با تغییر شکل هر چند یک بارسیستم آموزشی از سالی به ترمی یا ترمی واحدی به سالی واحدی امکان پذیر نیست . بلکه تغییر نگرش متولیان نظام آموزشی در راستای رسیدن به توسعه پایدار ، به عنوان یک عزم و اراده ملی باید مطمح نظر قرار گیرد. و نهایتاً رسیدن به توسعه پایدار بدون توجه به نقش و تاثیر نیمی از جمعیت
خلاقیت یکی از عالی ترین و پیچیده ترین فعالیت های ذهن آدمی است که تعلیم و تربیت باید به آن توجه کند . خلاقیت نه فقط به هوش و تفکر بلکه به سازمان شخصیت فرد نیز مربوط می شود. یکی ازسؤالاتی که در چهار دهه گذشته ذهن بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان تعلیم و تربیت را به خود مشغول کرده این است که آیا می توان خلاقیت را پرورش داد؟
نتایج تحقیقات (بودو تورنس و...) نشان داده است خلاقیت که در تمام فعالیت های فردی و گروهی انسان مشاهده می گردد. با شدت و ضعف بالقوه و پرورش پذیر در همه انسان ها وجود دارد و برای پرورش خلاقیت (سندرز و سندرز) باید به کودکان و نوجوانان امکان تفکر داد و آنان را از انجام دادن فعالیت های قالبی و از پیش تعیین شده تا حد امکان بر حذر داشت .
بر این اساس ، در این مقاله به بررسی خلاقیت در ابعاد مختلف از جمله مفهوم خلاقیت و روند تفکر خلاق ، ویژگیهای افراد خلاق ، عوامل موثر در خلاقیت ، نقش معلم در پرورش خلاقیت راه های ایجاد و پرورش خلاقیت در دانش آموزان، می پردازیم .


دانلود با لینک مستقیم

مجموعه 30 شخصیت کارتونی لایه باز جهت طراحی عکس های آتلیه کودک و یا طراحی تبلیغاتی مرتبط با کودک(تقویم ، کارت ویزیت و ...)

اختصاصی از کوشا فایل مجموعه 30 شخصیت کارتونی لایه باز جهت طراحی عکس های آتلیه کودک و یا طراحی تبلیغاتی مرتبط با کودک(تقویم ، کارت ویزیت و ...) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مجموعه 30 شخصیت کارتونی لایه باز جهت طراحی عکس های آتلیه کودک و یا طراحی تبلیغاتی مرتبط با کودک(تقویم ، کارت ویزیت و ...)


مجموعه 30 شخصیت کارتونی لایه باز جهت طراحی عکس های آتلیه کودک و یا طراحی تبلیغاتی مرتبط با کودک(تقویم ، کارت ویزیت و ...)

مجموعه 30 شخصیت کارتونی لایه باز جهت طراحی عکس های آتلیه کودک و یا طراحی تبلیغاتی مرتبط با کودک(تقویم ، کارت ویزیت و ...)


دانلود با لینک مستقیم

مقاله شخصیت های خود شیفته

اختصاصی از کوشا فایل مقاله شخصیت های خود شیفته دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله شخصیت های خود شیفته


مقاله شخصیت های خود شیفته

تعداد صفحات :86

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

هرکس با فردی ملاقات می کند که به طور تحمل ناپذیر خودخواه و متکبر است، افرادی که در خیال پردازی ها نیروی خدایی مانند گم می‌شوند، مانند ثروت نامحدود، هوش بالا یا شهرت نابرابر به خودشان می چسبند. نه تنها معتقدند که بهتر از سایرین هستند، بلکه سایرین را نیز تحقیر و خوار می نمایند. آنها می درخشند و از ما این انتظار می‌رود که آنها را پرستش و تماشا کنیم. برای آنها باقی ما به سادگی کارگران زنبوری هستیم که از همه فرمانها باید اطاعت نماییم و ایده اصلی ما برای آنها ارزشمند نیست، آنها به طرح ها و تمایلات خود بسیار وابسته هستند. در تبادل افتخار رابطه با آنها، آنها معتقدند که ما باید هر گونه نیاز آنها را پیش بینی، و آنها را از هر گونه کار دنیوی دشوار معاف سازیم و همه باید به سختی برای شناسایی ایده های روشن و مبهم آنها کار کنند. آنها از روی عادت افراد را دچار شرم ساری می کنند. خود محوری آنها موجب بی تفاوتیشان نسبت به حقوق و رفاه، سایرین و قوانین اجتماعی می شود. برای توجیه عملکردشان، آنها به طور منطقی دلایلی را ارائه می دهند که این استعداد برتر خود و بی توجهی‌شان نسبت به سایرین را نشان دهند بنابراین خود را در بهترین موقعیت قرار دهند. آنها خیلی زود عصبانی و خشمناک می شوند.

چنین افرادی به عنوان شخصیت های خود شیفته شناخته می شوند که تنها برای راحتی خود عمل می کنند و آنها احتمالاً منفورتر از همه ناهنجاریهای شخصیتی هستند. مورد Einstein را به خاطر بیاورید (901) Malcolm مشخصاً مشکلاتی داشت که در میان آنها یک حس بزرگ نمایی و خود مهمی وجود داشت (معیار 1).

او خود را با Einstein و Salk مقایسه می کرد، افرادی که شرافتمندانه برای رأس بودن در کل زمان رنج می بردند مانند خودم. بی شک بزرگ نمایی Malcolm بسیاری رفتارهای او را تقویت می‌کرد. او گستاخانه ادعا می کرد که این مشکل شرکت است و نه او، حتی اگر روابط او با مافوق ها و زیردستان مانع ادامه رابطه شود. یک فرد نرمال زمانی را صرف بازتاب رفتار خود در مواجه با یک جبهه متحد می کند و به طرز احمقانه علیرغم بازخورد منفی از بالاترها و پائین ها در سلسله مراتب سازمانی خراب عمل نمی کند.

Malcolm مشخصاً خود مهم بود که باید علیرغم نادیده گرفتن سایرین حفظ و درک شود. بزرگنمایی او از زندگی خیالی تغذیه می‌کرد که در آن اوهام روشن و موفق تشخیص داده می شدند (معیار 2). به عنوان مثال او ذکر کرد که خود را به عنوان رئیس یک شرکت جدید می‌بیند که ایده های خود را وارد عمل می کند و می تواند تنها تصور کند که موفقیت یک موضوع زمانی است به علاوه او نیازمند این خیالات بود تا از تصویر برتری حمایت کند که مانع خروج او از میانگین بالا شود. بی شک نیاز او به این برتری شامل ارتباط با پرستشی بود که از مادرش دریافت می کرد که پافشاری داشت که او کاری مهم انجام خواهد داد و روزی مهم می شود و در تاریخ بشر نام او ثبت می‌گردد.

Malcolm مشخصاً باهوش بود در غیر این صورت زندگیش مدت‌ها قبل پایان می گرفت. با این حال تخمین او از توانایی ها و انتظاراتش که سایرین باید به هر خواسته اش احترام می گذاشتند از تمایز میان واقعیت و تصور خدشه دار شده، او خبر می داد. او معتقد بود که خاص است و البته توسط یک روانشناس تحت درمان بود زیرا تنها فردی با درجه پزشکی می توانست موقعیت او را درک کند (معیار 3). بعلاوه او خاص بود که از روشهای جدید انجام کارها استفاده می کرد که البته مخالف الگوهای سازمانی بود و او در مورد اثرات آن بر زندگی سایرین ناراحت نمی شد (معیار 7). به جای همدردی، Malcolm انتظار داشت که زیر دست ها به آسانی تشخیص دهند و به طور اتوماتیک بر هوش آنها تأثیر گذارد (معیار 5). به نظر او ناراحتی در مورد زندگی سایرین بی اهمیت بود. Malcolm با ارائه چنین حسی تنها می توانست از اطرافیان خود بهره برداری کند و بارها و بارها بی شرمانه همین کار را می کند. (معیار 6)

Malcolm اغلب روش درست و مناسب سروکار داشتن با ناخشنودی افرادی که بدبخت کرده بود را ارائه می کرد: آنها به او حسودی می کردند. دوباره آن Malcolm نبود که مشکل داشت بلکه سایرین توانایی های او را تشخیص می دادند که در جاده موفقیت و ثروت است و اینکه آنها چقدر تأثر آور هستند و در نتیجه موانعی را بر سر راه او می گذاشتند (معیار 8). آنها در مقایسه با او دیوانگانی بودند که به دنبال چیزهای بهترند اما به آنچیزی که می خواهند، نمی رسند.

با ارائه این تصاویر روشن از Malcolm اکنون در موقعیتی هستیم تا پرسش های اضافی را بپرسیم تا طرح این فصل را شکل دهیم. ابتدا طبیعی و غیرطبیعی را با هم مقایسه می کنیم و سپس در موضوع اصلی خود شیفتگی به تنوع هایی می رسیم. بعد از آن دیدگاه های روان‌پویشی و میان فردی و دیدگاه شناختی در رابطه با شخصیت خود شیفته توصیف می شود.

این بخش ها از هسته شخصیتی علمی است. به وسیله‌ی جستجوی توضیح آنچه که در شخصیت Malcolm مشاهده می کنیم، هدف حرکت فراتر از حکایت و ورود به حوزة تئوری است. همیشه تاریخ را لحظه لحظه توصیف می کنیم و به متفکران قدیمی کاری نداریم زیرا هر کدام به جنبه های متفاوت ناهنجاری توجه دارند. فرضیه های رشد نیز اغلب بررسی می شود، اما بررسی برای ناهنجاری های شخصیتی در زمان اخیر آزمایشی و تجربی است. پس از آن ترکیب های زیستی روانی اجتماعی تکامل نشان می دهد که چگونه وجود ناهنجاری شخصیتی از قانون تکامل تبعیت می کند. همچنین مقایسه ای میان خودشیفتگی و سایر ساختارهای تئوری و بحث چگونگی گرایش و تمایل شخصیتهای خود شیفته به توسعه و ایجاد اختلال های خودمحوری وجود خواهد داشت . در نهایت ما روی چگونگی درمان اختلال از طریق روان درمانی تحقیق کردیم و دوباره مواد خود را از لحاظ رویکردهای کلاسیک در این حوزه سازماندهی نمودیم: دیدگاه های میان فردی، شناختی و روان پویشی.

از نرمال به غیرنرمال

به استثناء ظاهر آن از طریق تاریخ میان سلطنتی و توانگری، شخصیت خود شیفته به نظر می رسد تنها در اواخر قرن 20 برتر و برجسته شد. خودشیفتگی در هر فرهنگی متفاوت است (1995 ، Capponi , warren) تجربه ما از طبقات متوسط و بالاتر آمریکایی است. طبقه بندی بین المللی بیماریها، برابر بین المللی DSM-IV شامل ناهنجاری شخصیتی نبود و بیان می داشت که این فرهنگ آمریکایی در سایر ملیت ها نفوذ نمی کند. به جای آن، خودشیفتگی ممکن است یک آسیب شناختی در ارتباط با سطوح بالاتر سلسله مراتب نیازهای مازلو باشد. افراد در ملیت های دارای امتیاز کمتر برای مثال آنقدر مشغولند که نمی توانند بیماریها را مهار کنند و البته شاید دچار خودشیفتگی نشوند. زمانی که نیازهای اصلی رفع شود، جستجوی خودشکوفایی وارد پیش زمینه می شود. آسیب شناختی های مربوط به آن شامل ناهنجاری شخصیتی خودشیفتگی می شود. این ریسک به نظر می رسد که حتی در یک جامعه بزرگتر است و به فردگرای و خودبزرگ نمایی فشار می آورد مانند ایالت متحده آمریکا، بعلاوه به نظر می رسد ناهنجاری و اختلال در حرفه هایی شایع تر است که دارای جنبه های غیرمعمول می باشند از جمله قانون، طب و علم یا آن‌هایی که قدرت ستاره دارند مانند سرگرمی، ورزش و سیاست. برای بیشتر ما این عقیده فوری و بی رنگ است که خودشیفتگی بیشتر برای مردان است (Rienzi, Forguera, Hitchcock,1995) شاید به این دلیل مردها را بیشتر برای بهره برداری مستحق می دانند. (Tschanz , Morf , Turner , 1998) ).

فرهنگ و خودشیفتگی گرایی:

بدلیل آنکه فرهنگ های فردگرایی ارزش خودشناسایی را بر گروه شناسی ترجیح می دهند، خودشیفتگی آسیب شناختی به خوبی با آن شرایط فرهنگی متناسب است. اما چگونه ممکن است آن نشأت بگیرید و در یک جامعه مجموع بیان گردد؟ در یک فرهنگ فردی، خودشیفتگی هدیه خداوند به جهان محسوب می شود. در یک جامعه هواخواه و جمعی به هر حال اصول اجتماعی در زندگی خود شیفتگی در راستای گروه ترجیح داده می شود و در دسترس عموم نیست به عنوان مثال در اسپانیا در قرن 15 ، این فرهنگ اجتماعی در ابتدا مخصوص مردان بود و ارثیه و ارزش خانوادگی محسوب می شد. پسر در حقیقت بعد از پدر دومین فرد خانواده، محسوب می شد. جای تعجب نیست که بسیاری فاتحان اسپانیایی که به جهان جدید وارد می شوند و در جستجوی شانس و بخت خود هستند از این قشر محسوب می گردند.

بدلیل آنکه این خود بنا بر الگوهای فرهنگی توسعه می یابد، فرد به دنبال فرم ها و شکل های مختلف خود برای توسعه در جوامع گوناگون است. Roland (1992) روی خانواده و خود ما که بیشتر مشخصه فرهنگ جمعی است و فردگرایی یا من خود که بیشتر مشخصه فرهنگ فردی است بحث کرده است. در آمریکا در یک جامعه فردگرایی، نمایش درونی خود بر فرد تأکید دارد و همچنین یک خودی با محدودیتهای خارجی که غیرقابل نفوذ است. بنابر آن ساختارهای خود شیفتگی فردی حرمت نفس نسبتاً مستقل است (1995 وCaponi , Warren). در فرهنگ های اجتماعی مانند ژاپن، توسعه خود درونی شامل روابط جمعی احساسی است و زندگی تعاونی و متقابل است و مرز خود قابل نفوذ و در دسترس برای همه‌ی آن هایی است که در جمع هستند بنابر آن ترکیبات خود شیفتگی ما خود بیانگر عزت نفس حاصل از شناسایی قوی و با افتخار خانواده، گروه ها و سایرین در روابط سلسله مراتبی است. (P-80)

بعلاوه چگونگی صحبت افراد در مورد کمالات در هر فرهنگی متفاوت است. فرهنگ های فردی به فرد قدرت بیان خود و کمالات خود را می دهد. هر کس می تواند در مورد کمالات خود و حتی بزرگی خود با خلوص صحبت کند (1998 ، Stone). در فرهنگ بودایی مانند ژاپن، افراد احساسات خود را حتی اگر متضاد نیز باشد بیان می کنند. بدلیل آنکه خودشیفتگی غربی به تجلیل از خود فشار می آورد، عملکرد فرد معمولاً به خودش تنها نسبت می یابد. در فرهنگ های اجتماعی، به هر حال پیشرفت اشخاص به حمایت غیر متزلزل و پایدار گروه نسبت داده می شود.

Babe Ruth ژاپنی در موفقیت خود اعلام کرد که پیروزی خود را مدیون راهنمایی مربی خود و تشویق طرفداران و هم تیمی های خود است. (1998 Stone,). بنابراین اگرچه تشخیص ضمنی برای نقش فردی در پیشرفت وجود دارد که نتیجه آن در گروه نیز موثر است. بعضی نویسندگان نوع خودشیفتگی رایج در آمریکا را به عنوان خودشیفتگی خودنمایی و در ژاپن را به عنوان خودشیفتگی نهفته بیان کردند.

رابطه میان خود شیفتگی و عدم انطباق پیچیده تر از سایر ناهنجاریهای شخصیتی است. تنها یک خط مناسب، اعتماد به خود طبیعی و حس خود ارزشی مصنوعی را جدا می سازد. بدلیل آنکه خودشیفتگی گرایی به حرمت نفس مربوط است، زیاد نمی توان روی آسیب شناختی آن کار کرد. حرمت نفس ناقص بیانگر احساسات ناشایسته و بی اثر است که هیچ ارزشی ندارد و برعکس حرمت نفس اضافی بیانگر فقدان احساس با سایرین، حس خود برتربینی و خودبینی می باشد. حرمت نفس اندک می تواند فلج کننده باشد تنها به این دلیل که افراد نسبت به خطراتی که حرمت نفس اندک برجای می گذارد تردید دارند. بهترین احتمال شکست به عنوان شانس دیگری را از دست دادن است. برخلاف آن افراد با خود توجهی مبتکرانه به طور نادرست معتقدند که می توانند هر چیزی را انجام دهند و دست آوردهای آنها فراتر از ارزش واقعی آنها است. اطمینان زیادی خطرات واقعی که برای آنها قابل اجرا است را مختومه می کند. رابطه میان حرمت نفس و آسیب شناختی شبیه نام u است. خود اعتمادی موجب می شود شما اجتماعی شوید اما خود اعتمادی بیش از حد شما را خودبین می سازد. افراد در خود شیفتگی سالم و میانه باید همدردی میان شخصی و اجتماعی را نشان دهند، یک تمایل خالص به ایده ها و احساسات سایرین و رضایت داشتن به منظور اعتراف به نقش اشخاص دیگر وقتی مسأله‌ای رخ می دهد. (شکل 1-9).


دانلود با لینک مستقیم