کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق وبررسی در مورد خاموش شدن چراغ علم

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد خاموش شدن چراغ علم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 135

 

خاموش شدن چراغ علم

خاموش شدن چراغ علم

مسلم است که خاموش شدن چراغ علم در هر جامعه ای یکی از دلایل اصلی عقب ماندگیش است. در ایران نیز به مدت چند قرن تمام فعالیتهایی که در وادی علوم طبیعی بود تعطیل شد. در پایان قرون وسطی در اروپا و تغییر بینش مردم و پیدایش انقلاب صنعتی کوچکترین اثری از تحول در ایران نبود. سرانجام پس از چند قرن غفلت عباس میرزا در طی جنگی با امپراطوری روس دریافت پیروزی در جنگ مستلزم تسلیحات و علوم مدرن است و امیرکبیر نیز با ساخت دارالفنون راه او را ادامه داد. البته جز ایران بسیاری از کشورها در این وضعیت بسر می برندند اما ایران در مقطعی از تاریخ مهد علم بوده است و در ادوار بعد علوم متروک گردیده اند و این باعث تعجب است. غالباً دربارة دورة دوم توضیحاتی کلیشه ای و کلی داده می شود که بالندگی مسلمین به تدریج رو به انحطاط نهاد و دیگر گرفته نمی شود که چرا اینطور شد؟ یک پاسخ متداول اما سطحی این است که مسلمانان از اسلام اصیل دور شدند و لاجرم به انحراف افتند به لحاظ سیاسی دچار تفرقه شدند و به لحاظ اجتماعی سروریشان را از دست دادند. مشکل این پاسخ این است که مراد از انحراف حکام است یا مسلمین یا هر دو و زمان انحراف نیز مشخص نیست.

اگر مقصود از انحراف حکامی باشد (بجز حضرت علی ) که امت اسلام نیز همواره خودشان به تباهی کشاندند نیز مشکل حل نمی شود زیرا مقطعی که دانشمندان مسلمان در هر زمینه ای فعال بودند به نام عمر طلایی رونق علمی اسلام درست در زمان همین انحراف (خلافت بنی عباس) حاکم بود. بعبارتی در مقطعی مسلمانان پیشرو علوم زمانه بودند و در مقطع دیگر علوم در همان اجتماع منسوخ بود. این نشان می دهد که حرف مسلمان بودن باعث پیشرفت یا رکود علمی نمی شود بلکه این مسلمانان هستند که اسباب تربیتی یا انحطاط جامعه شان را فراهم می آوردند. اما بنظر می رسد این توضیح برای ایرانیان اواخر قرن 19 واضح نبوده است چون آنان فقدان علم در ایران را نتیجه هجوم اعراب به ایران می دانند. بماد که امروزه هم افرادی چنین نظری دارند و اسلام را مانع ترقی علم می دانند. استدلال متداول دیگر در این مورد هجوم مغولان است که نه تنها باعث از بین رفتن دانشمندان شد بلکه با نابود کردن مدارس، کتابخانه ها و… نهادهای علمی مسلمانان را ریشه کن کرد. اگر مسئله به همین سادگی باشد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد خاموش شدن چراغ علم

تحقیق وبررسی در مورد اقلیدس 2

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد اقلیدس 2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

اقلیدس:

متاسفانه درباره و زندگی و شخصیت اقلیدس اطلاع کمی در دست بجز آنکه وی استاد ریاضیات در دانشگاه اسکندریه و ظاهراً موسس حوزه معروف و دیرپای ریاضیات اسکندریه بود. حتی در تاریخ وقایع عمده زندگی و محل تولد وی معلوم نیست ، اما محتمل به مظر می رسد که وی تعالیم ریاضی خود را در کدرسه افلاطونی آتن فرا گرفته باشد. سالها بعد ، پاپوس هنگام مقایسه اقلیدس و آپولونیوس و برای بی اعتبار کردن دومی ، از اقلیدس به خاطر فروتنی و توجهش به دیگران ستایش کرد. پروکلوس خلاصه ائودموسی خود را با داستان مکرر گفته شده جواب اقلیدس به سوال بطلمیوس درباره راه میان بر در دانش هندسه کامل می کند که «هیچ راه شاهانه ای در هندسه وجود ندارد.» اما همان داستان درباره منایخموس ، وقتی به عنوان معلم در خدمت اسکندر کبیر بود ، نیز نقل شده است. استوبائیوس حکایت دیگری دارد. داستان دانش آموزی که پیش اقلیدس درس می خواند و پرسید از آموختن این موضوع چه چیزی عاید وی خواهد شد ، در نتیجه اقلیدس به غلامش امر کرد تا سکه ای به او دهد. «زیرا او از آنچه می آموزد باید سودی عایدش شود».

اصول اقلیدس

گرچه اقلیدس مولف حداقل 10 اثر بوده ، و متون نسبتاً کامل پمج تای آنها به دست ما رسیده است ، اما شهرت وی عمدتاً به خاطر اسول اوست. به نظر می رسد که این اثر مهم بلافاصله و به طور کامل اصول قبلی را گرفته باشد ؛ در واقع ، هیچ اثری از تلاشهای قبلی بر جا نمانده است. به محض اینکه این اثر پدید آمد ، مورد نهایت نوجه قرار گرفت و از جانشین اقلیدس گرفته تا اعصار

جدید ، تنها ذکر شماره مقاله و شماره قضایا برای مشخص کردن قضیه یا ساختمان خاصی کافی محسوب می شد. هیچ اثری ، بجز کتاب مقدس ، به این وسعت مورد استفاده. ویرایش ، یا مطالعه نبده و احتمالاً هیچ اثر دیگری بیشتر از آن بر تفکر علمی تاثیر ننهاده است. از زمان اولین چاپ آن در سال 1482 ، اصول اقلیدس متجاوز از هزار بار تجدید شده ، و برای بیش از دو هزاره ، این اثر تمام تعالیم هندسه را تحت سیطره داشته است.

متاسفانه هیچ نسخه ای از اصول اقلیدس که تاریخ آن به زمان مولف باز گردد ، یافته نشده است. چاپهای جدید اصول مبتنی بر متن تجدید نظر شده به وسیله تئون اسکندرانی است که تقریبآً 700 سال بعد از نوشته شدن اثر اصلی ، تهیه شده است . در اوایل قرن نوزدهم بود که نشخه قدیمی تری ، که تنها اختلافاتی جزئی با تحریر تئون داشت ، در کتابخانه واتیکان کشف شد. مطالعه دقیق نقل قولها و توضیحاتی که نویسندگان اولیه داده اند نشان می دهد که تعریفها ، اصول متعارفیو اصول موضوعه رساله اصلی با متون تجدید نظرهای بعدی اندکی تفاوت دارد ولی قضا و براهین آنها اساسا به همان صورتی مانده اند که نگارش اقلیدس بوده است.

اولین ترجمه های لاتینی کامل اصول نه از یونانی و بلکه از عربی صورت گرفتند.

در قرن هشتم ، تعدادی از دستنوشته های آثار یونانی موجود در بیزانس به وسیله اعراب ترجمه شد. و در 1120 ، محقق انگلیسی ، آدلارد باثی ترجمه لاتینی از اصول را از روی یکی از این ترجمه های عربی قدیمیتر به عمل آورد. ترجمه های لاتینی دیگر از عربی توسط گرادوی کرمونایی (1187-1114) و ، 150 سال بعد از آدلارد ، به وسیله یوهانس کمپانوس صورت گرفت. اولینذ انتشار چاپی اصول در 1482 در ونیز صورت گرفت و ترجمه کمپانوس را در بر داشت. این کتاب بسیار نادر به طرز نفیسی تهیه گردید و اولین کتاب ریاضی مهمی بوده است که به چاپ می رسید. ترجمه لاتین مهمی از یونانی توسط کوماندینو در 1572 انجام شد. این ترجمه به عنوان مبنایی برای بسیاری از ترجمه های بعدی ، از جمله اثر بسیار نعتبر رابرت سیمسن ، به کار گرفته شد ، که از اثر اخیر ، به نوبه خود ، نسخ انگلیسی متعددی اقتباس شدند. اولین ترجمه انگلیسی کامل اصول ترجمه جاودانی بیلینگزلی منتشره در سال 1570 بود.

وجود کتابهای اصول دیگر پیش از اصول اقلیدس از ارزش کار او نمی کاهد. به استناد خلاصه نویسی ائودموسی ، بقراط خیوسی اولین تلاش را در این راه به عمل آورد و بعد از او لئون 6 ، که از لحاظ تاریخی بین افلاطون و ائودوکسوس قرار دارد ، به این تلاش دست زد. گفته اند که در اثر لئون در مقایسه با اثر بقراط ، قضایا سنجیده تر انتخاب شده اند ، و این قضایا تعدادشان بیشتر و سودمندتر بوده اند بوده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد اقلیدس 2

تحقیق وبررسی در مورد بررسی شعر نو( نیمایی) 18 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد بررسی شعر نو( نیمایی) 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

فهرست موضوع: بررسی شعر نو( نیمایی)

عنوان

زبان شعر نو( نیمایی)

گذری بر ابهام در شعر نو

ویژگی ها و سویه های مدرن

نوآوری نحوی در شعر نو

داستان پردازی اشعار شعر نو

زبان شعر نو( نیمایی)

پیدات زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با یکدیگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ی بیان« واژه» عنصر اساسی و بنیادین است. اصولاً زبان از ترکیب و هم نشینی واژگان در یک ساختار منظم بوجود می آید. لیکن آنچه مرز میان این دو نحوه ی بیان است شکل برخورد گوینده( یا شاعی با واژه برخورد واژه ها با یکدیگر در شعر و کارکرد خاص آنها می باشد. گفته شد« برخورد واژه ها در شعر» زیرا« اگر میان واژه ها برخوردی نباشد، شعر بوجود نمی آید. شعر از زبان فراتر رفته، قواد آن را در هم می ریزد میان واژگاه جابجایی پیش می آید این، یعنی برخورد واژه ها که موجد ساختاری به نام شعر است. در زبان گفتار صرفاً یک نشانه ااست به اشیایی آنکه تصویر شوند گفته می شوند. گوینده در زبان گفتار آنها را به نام می خواند بی آنکه نشانی نشان دهد. لیکن در زبان شعر، واژه نام شیء نیست، خودشیء است و شاعر بی آنکه بگوید نشان می دهد و مخاطب بجای آنکه بشوند می بیند. فرانسیس پونژ می گوید:

« هرگز واژهای را از نزدیک دیده اید؟ واژه ای را بردارید ؟ خوب بچرخانید و به حالتهای مختلف درآورید تا عین مصداق خود شود.» خود پونژ واژه ی « کروش»Croche (= کوزه) را مورد بررسی شاعرانه قرار داد و ادعا کرد که هر صرف این واژه بیانگر جایی از کوره ی گلی است. بعقیده او هیچ واژه ی دیگری رنگ کوزه ندارد. این است جایگاه واژه در شعر.

آنچه مسلم است این است که شعر هنری زبانی است مثل زبان از عناصری چون واژه و لحن در یک ساختار دقیق ساخته شده و از این نظر نیز از جهات صوری، کاملاً مطنبق با زبان گفتار است. و اگر آن 2 سطح را بنگریم کاملاً یکی شان می یابیم، زیرا هر دو از ابزار و مصالح مشترکی شکل گرفته اند، فقط با نگریستن از دیگرسو، با چشمانی که طور دیگری ببیند، می توان شکاف عمیقی و فاصله میان آن دو نحوه بیان را دریافت. واژه در زبان گفتار یک علامت است و در شعر معنا. ساختار در زبان گفتار- اگر باشد- زائیده ی تصادف با مصالحی ا ز تسامح است؛ و ساختار در شعر، نتیجه ی هوشمندی ب ابزاری از ذوق و زیبایی است؛ و گاه چنان نظام مند که نتوان خشتی را جای خشتی نهاد بی آنکه به معماری زییاشناختی آن آسیبی وارد شود.

مختصر آنکه زبان شعر معانی خاص را ر هم می ریزد تا از مستقیم گویی بگریزد و انتقال دهنده ی معناهایی باشد که در ذهن شاعر به بلوغ رسیده است. و از این نظر،نه تنها با زبان گفتار که با زبان علم نیز که بخاطر دقت و تأکید ناشی از روح علمی و تحقیقی، نافی رمزگویی و تعدد و تنوع معانی است، متفاوت است.

اساساً فرق علم و کشفیات علمی با تجربه های شعری در این است که تجربه های علمی در شعر ضدترین لحظه ها شکل می گیرند و حال آنکه شاعر در ناخودآگاه ترین لحظه های خود دست به تجربه و کشف می زند. این حقیقت را مولوی به زیبایی گوشزد می کند:

تو مپندار که من شعر به خود می گویم

تا که هشیارم و بیدار یک دم نزنم


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد بررسی شعر نو( نیمایی) 18 ص

تحقیق وبررسی در مورد تاریخ ایران یا تاریخ طبری 10 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد تاریخ ایران یا تاریخ طبری 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

تاریخ ایران یا تاریخ طبری

ما هرگز نخواهیم دانست که علت یا علل اصلی شکست های پیاپی ایرانیان در آن روزگار چه بوده است مگر روی آثار بجای مانده کارهای تحقیقاتی و کارشناسانه صورت بگیرد. برای چنین کاری قبل از هر چیز باید شرح نسبتا نزدیکتری از حوادث به واقعیت را از درون این آثار استخراج کرد

دارا گلستان

حمله اعراب به ایران و عواقب آن چهره جهان را دگرگون کرد. کم نیستند کسانی که سعی میکنند چهره ایران و جهان را بدون حمله اعراب تصویر کنند. اگر این حمله صورت نمیگرفت ایران اکنون چگونه میبود، جهان به چه صورتی میتوانست باشد؟آنچه در مورد این حملات و جنگ ها بصورت مکتوب باقی مانده عموما منابع دست چندمی هستند که از روی آثار دیگری که دهه ها پس از وقوع حوادث نگاشته شده حداقل بیش از دویست سال پس از نگارش اولیه اقتباس شده است. شرح این وقایع قبل از آنکه تاریخ باشند نقل روایات است، روایاتی که قطعا طی سالها از واقعیت فاصله زیادی گرفته اند. قبول این روایات از سوی مؤلفان ایرانی آنها میتواند علل روانی توجیه و پذیرش آسان یک واقعیت تلخ و شکستی ویرانگر باشد. "قدیمترین"کتاب المغازی" یعنی شرح فتوحات حضرت محمد (ص) که بدست ما رسیده به قلم ابوعبداله محمدبن عمر الواقدی بوده است (208-130 هجری). منبع مهم تاریخ فتوحات اعراب در ایران و آسیای میانه کتب بسیاریست که ابوالحسن علی بن محمد المداینی- برده آزاد شده یک خانواده قریشی - بنام تاریخ المغازی و تاریخ الخلفا و غیرو نوشته شده است. این کتابها بدست ما نرسیده ولی مستخرجات فراوان و مفصل از آثار مزبور در کتب مورخان بعدی از قبیل بلاذری و طبری و غیرو محفوظ مانده است" (تاریخ ایران-ترجمه کریم کشاورز)تاریخ طبری کامل ترین مجموعه ای است که بدست ما رسیده است. این سئوال که تاریخ طبری تا چه حد قابل اتکاست و میتواند برای تصویر آخرین سالهای امپراطوری ساسانی مورد استفاده قرار بگیرد هنوز پاسخ درخوری نیافته است. تحقیقات روی تاریخ طبری و آثار مشابه، تنها به مقایسه روایات پرداخته است و روی امانت داری نویسنده انگشت میگذارد. بعنوان مثال آثار تحقیقی روسی به این اکتفا میکنند که روایات تاریخ طبری تفاوت مهمی با دیگر آثار ندارد و این نشان میدهد که طبری امانت داری در نقل روایت ها را نگاه داشته است، اما این بررسی ها اساسا به این نمی پردازد که این روایات تا چه حد به واقعیت نزدیکند و آیا امانت داری طبری در نقل روایات و احادیث بمعنای صحت در مضمون نیز هست؟باور عمومی میگوید: حمله اعراب زمانی صورت گرفت که امپراطوری ساسانی از "درون پوسیده", ظهور و گسترش فئودالیسم کشوری واحد را تکه تکه کرده بود و اعراب توانستند این نظام پوسیده را که میرفت جای خودش را به فئودالیسم بدهد را نابود کنند. این باور اگر، تاریخ طبری یا دیگر آثار بجا مانده حقیقت محض فرض شوند درست است، اما من باور نمیکنم که چنین باشد. هم طبری و هم دیگران نوشته هائی بجای گذارده اند که مملو از داده های غیر عقلانی است و نمی توان بسادگی آنها را باور کرد. بعنوان مثال وقتی صحبت از قلعه ای (شهری) میشود که همیشه "صد هزار" نگهبان بر دیوار های آن در حال نگهبانی بوده اما این قلعه بوسیله چند هزار سپاهی عرب فتح میشود، چگونه میشود آنرا باور کرد؟ به روایت زیر دقت کنید"معاویه قیساریه را چندان در محاصره داشت........ معاویه آن را به قهر بگشود و در آن هفتصد هزار سپاهی مزدور، سی هزار سامری و دویست هزار یهودی بیافت. سیصد بازار در آنجا بدید که همه برپای بودند و هر شب یکصد هزار تن بر باروی شهر نگهبانی میکردند". (فتوح البلادان- بلاذری) جالب است که بدانیم تعداد سپاهیان معاویه چند نفر بوده." او با هفده هزار تن عزم آنجا [قیساریه] کرد" (همانجا) نادرست بودن چنین روایت "تاریخی" آشکارتر از آن است که نیاز به توضیح باشد، اما فرض کنیم که برای اینکه صدهزار نگهبان بر دیوار های شهری مثلا با فاصله ای 3 متری از همدیگر بخواهند نگهبانی بدهند ما به سیصد هزار متر دیوار نیاز داریم. آیا اساسا چنین دیواری بطول 300 کیلومتر وجود داشته است؟ و یا آن شهر اگر طبق روایت قبول کنیم که هفتصد هزار سپاهی مزدور در خود داشته، این تعداد سپاهی بعلاوه افراد خانواده و دویست هزار یهودی و سی هزار سامری باید شهری چند میلیون نفری بوده باشد که تنها هفده هزار سپاهی عرب آنرا تسخیر میکنند!؟ برای چنین تعدادی از ساکنان شهر چه مقدار زمین زراعتی و یا گله های گاو و گوسفند لازم است؟ روی این زمین ها چه تعداد زارع و چوپان باید مدام کار میکردند؟ این مجموع نگهبانان، زارعین و چوپانان با زنها و بچه ها روی هم به چه تعدادی میرسیده اند؟واضح است که چنین قلعه ای با امکانات امروزی نیز خودش بتنهائی یک کشور میشود. از این نمونه ها بسیار است و نشان میدهد که ارقام ارائه شده در این تواریخ به هیچوجه قابل اعتماد نیستند. عجیب تر اینکه این قلعه با هفتصد هزار سپاهی و صد هزار نگهبان دائمی بمدت هفت ماه در محاصره یک سپاه هفده هزار نفری از پای در می آید!؟ چه در روایت هائی که مربوط به جنگ اعراب مسلمان با ایرانی ها یا آنها که مربوط به سرزمین های روم شرقی میشود، اگر این داده ها را بپذیریم، باید قبول کرد که اعراب میبایست در آن زمان به صدها کلاهک اتمی مجهز بوده باشند تا توانسته باشند با تعدادی چنین اندک بر سپاهی به آن بزرگی غلبه یابند البته اینگونه سئوالات برای هیچکدام از راویان این تاریخ ها پیش نمی آید چون آنها ناچار به قدرت و علاقهء اله در حمایت از اعراب هیچ تردیدی بخود راه نمی دهند. وجود چنین تردیدی میتوانسته برای مؤلفان ایرانی آزار دهنده باشد. تعداد سربازان و سپاه در جنگ ها و ارقام غلطی که در این آثار آمده تنها اشکالشان در نادرستی آنها نیست، بلکه قبول آنها ما را به نتیجه گیریهای غلط تری در درک صحیح و علت رویداد ها میرساند.در بارهء جنگ قادسیه سخن زیاد رفته است. با توجه به داده های نادرستی که در تواریخ آمده است اکثر محققین با استناد به آنها در رابطه با علل واقعی شکست ایرانی ها به نتیجه گیری های غلطی رسیده اند و کسی فکر نکرده که آیا چنین داده هائی اساسا میتوانند پایه های یک تحلیل واقعی باشند یا خیر؟ " سپاه ساسانی از لحاظ تسلیحات و نفرات برتری بارزی بر اعراب داشت. ایرانیان را سرداری معروف چون رستم رهبری میکرد. رستم علی رغم برتری بارز ایرانیان از پیکار بیمناک بود" (تاریخ ایران - ترجمه کریم کشاورز)در مورد قادسیه آمده است "رستم بپیش آمد.... و چهار ماه بین حیره و سیلحین اقامت کرد، بی آنکه اقدامی نسبت به مسلمانان به عمل آورد و یا با آنان بجنگد... مشرکان [ایرانی ها] حدود یکصد و بیست هزار تن بودند و سی پیل و پرچم بزرگی داشتند... عده مسلمانان بین نه تا ده هزار تن بود..." (بلاذری ـ فتوح البلادان)سپاه ایران بنا بر آنچه آمده است بسیار مجهزتر از سپاه اعراب بوده است و بلحاظ تعداد نیز برتری چشم گیری داشته اند. با توجه به امکانات آن زمان سلاحهای مورد استفاده جز شمشیر و نیزه و تیر و کمان نمی توانسته چیز دیگری باشد. دو سپاهی که با شمشیر و نیزه میجنگند باید فاصله بسیار کمی با یکدیگر داشته باشند و با شمشیر و نیزه نمیتوان از فاصله دور جنگید. تنها سلاحی که میتواند با فاصله مورد استفاده قرار بگیرد تیر و کمان است که اگر کماندار قدرت بازوی کافی داشته باشد و کمانش از بهترین های آن زمان بوده حداکثر میتوانسته تیرش را تا فاصله 40 یا 50 متری پرتاب کند و این فاصله اگر تیر قرار باشد بدن دشمن را سوراخ کند باید به نصف تقلیل پیدا میکرد."ابو رجاء فارسی از پدرش و او از جد وی مرا روایت کرد که گفت: من در نبرد قادسیه شرکت جستم و آن زمان مجوسی بودم. چون تازیان تیری سوی ما رها میکردند، میگفتیم دوک دوک که مراد از آن مغازل است. آن دوکها همچنان بر ما می بارید تا کارمان ساخته شد. گاهی یکی از مردان ما از کمان خود ناوکی رها میکرد و آن بر جامهء کسی آویزان میشد و از آن بیشتر کاری نمیکرد و زمانی میشد که تیری از تیرهای ایشان زره محکم و جوشن دو لای مردان ما را می شکافت" (بلاذری ـ فتوح البلادان). در این روایت غیر واقعی بودن شرح حوادث بخوبی مشهود است. چگونه ممکن است سپاهی ده هزار نفری با باراندن تیر سپاهی یکصد و بیست هزار نفری را نابود کند؟. فرض کنیم که ده هزار نفر سپاه عرب روی یک خط مستقیم و افقی هر کدام نیم متر از زمین را اشغال کرده باشد، این خط از نقطه آغاز تا پایان آن خطی بطول 5 هزار متر خواهد بود، در مقابل این سپاه، ایرانی ها صف کشیده اند، 120 هزار نفر سپاه ایرانی با هر نوع آرایشی که متصور باشد، حتی اگر با فاصله یک متری از دشمن و روبروی یکدیگر صف کشیده باشند، غیر ممکن است که سپاه تازی بتواند با استفاده از تیر و کمان با توجه به فاصله لازم برای کارساز بودن تیر، بر ایرانی ها پیروز شده باشند. اگر سپاه ایران حتی در ده صف 12 هزار نفری و هر صف با یک متر فاصله و پشت صف جلوئی ایستاده باشند فاصله های ایجاد شده پیروزی اعراب با استفاده از تیر و کمان را ناممکن میکند. هر نوع آرایش دیگری نیز همین معضل را به همراه خواهد داشت، غیرممکن است که تازیان توانسته باشند بیش از زمانی کوتاه در مقابل سپاه رستم دوام آورده باشند. اگر فرض شود که هر دو سپاه پس از ساعاتی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد تاریخ ایران یا تاریخ طبری 10 ص

تحقیق وبررسی در مورد احمد شاملو1

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد احمد شاملو1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

احمد شاملو متولد ۲١ آذر ١۳۰۴، تهران . شاعر، روزنامه‌نگار، مترجم شعر و رمان، محقق کتاب کوچه

۱۳۰۴احمد شاملو (ا. صبح / ا.بامداد) روز ٢١ آذر در خانه‌ی شماره‌ی ۱۳۴ .خیابان صفی‌علیشاه تهران متولد شد. دوره‌ی کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش بود و هرچند وقت را در جایی به ماءموریت می‌رفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند. مادرش کوکب عراقی شاملو بود. پدرش حیدر. ۱۶ـ۱۳۱۰ دوره‌ی دبستان در شهرهای خاش و زاهدان و مشهد. اقدام به گردآوری مواد فرهنگ عوام. ۲۰ـ۱۳۱۷ دوره‌ی دبیرستان در بیرجند و مشهد و تهران. از سال سوم دبیرستانِ ایرانشهرِ تهران به شوق‌ِتحصیلِ دستورِ زبان آلمانی به سال اول دبیرستان صنعتی می‌رود. ۳ـ۱۳۲۱ انتقال پدر به گرگان و ترکمن صحرا برای سرو سامان دادن به تشکیلاتِ ازهم‌پاشیده‌ی ژاندارمری. در گرگان ادامه‌ی تحصیل در کلاس سوم دبیرستان. شرکت در فعالیت‌های سیاسی در مناطق شمالِ کشور. در تهران دستگیر و به زندان شوروی‌ها در رشت منتقل می‌شود. ۵ـ۱۳۲۴ آزادی از زندان. با خانواده به رضائیه می‌رود. به کلاس چهارم دبیرستان. با آغاز حکومت پیشه‌وری و دموکرات‌ها، چریک‌ها به منزل‌شان می‌ریزند و او پدرش را نزدیک به دو ساعت مقابل جوخه‌ی آتش نگه‌می‌دارند تا از مقامات بالا کسب تکلیف کنند. بازگشت به تهران و ترکِ کامل تحصیل مدرسی. ۱۳۲۶ ازدواج. مجموعه‌ی اشعار آهنگ‌های فراموش‌شده توسط ابراهیم دیلمقانیان. ۱۳۲۷ هفته‌نامه‌ی سخن‌نو (پنج شماره). ۱۳۲۹ داستان زنِ پشتِ درِ مفرغی. هفته‌نامه‌ی روزنه (هفت شماره). ۱۳۳۰ سردبیر چپ (در مقابل سردبیر راست) مجله‌ی خواندنیها. شعر بلند ۲۳. مجموعه‌ی اشعار قطع‌نامه. ۱۳۳۱ مشاورت فرهنگی سفارت مجارستان (حدود دو سال). سردبیر هفته‌نامه‌ی آتشبار، به مدیریت انجوی. ۱۳۳۲ چاپ مجموعه‌ی اشعار آهن‌ها و احساس که پلیس در چاپخانه می‌سوزاند. (تنها نسخه‌ی موجودِ آن نزد سیروس طاهباز است). ترجمه‌ی طلا در لجن اثر ژیگموند موریتس و رمان بزرگ پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریو کایی با تعدادی داستان کوتاهِ نوشته‌ی خودش و همه‌ی یادداشت‌های فیش‌های کتاب کوچه در یورش افراد فرمانداری نظامی به خانه‌اش ضبط شده از میان می‌رود و خود او موفق به فرار می‌شود. بعد از چند بار که موفق می‌شود فرار کند در چاپخانه‌ی روزنامه‌ی اطلاعات دستگیر می‌شود. ۱۳۳۳ زندانی سیاسی در زندان موقت شهربانی و زندان قصر، (۱۳ تا ۱۴ ماه). در زندان دستور زبان فارسی را می‌نویسد و تعدادی شعر.۱۳۳۴ آزادی از زندان. چهار دفتر شعر آماده به چاپ را نقی نقاشیان نامی به قصد چاپ با خود می‌برد و دیگر هرگز پیدایش نمی‌شود. از آن جمله شعر بلند مرگِ شاماهی به عنوان نخستین تجربه‌ی شعر روایی به زبان محاوره. نمایشنامه‌ی «مردگان برای انتقام باز‌می‌گردند» و داستان کوتاه «مرگ زنجره» و «سه مرد از بندر بی‌آفتاب» رمان‌های: لئون مورنِ کشیش اثر بئاتریس بِک، زنگار اثر هربر لوپوریه، برزخ اثر ژان روورزی. فرزندان: سیاوش، سیروس، سامان و ساقی. ۱۳۳۵ سردبیری مجله‌ی بامشاد۱۳۳۶ مجموعه‌ی اشعار هوای تازه. افسانه‌های هفت گنبد، حافظ شیراز، ترانه‌ها (رباعیات ابوسعید ابوالخیر، خیام و بابا طاهر). ازدواج دوم. سردبیری مجله‌ی آشنا مرگ پدر ۱۳۳۷ ترجمه‌ی رمان پابرهنه‌ها اثر زاهاریا استانکو با عطا بقایی. سردبیری اطلاعات ماهانه، دوره‌ی یازدهم. ۱۳۳۸ قصه‌ی خروس‌زری پیرهن‌پری برای کودکان. تهیه‌ی فیلم مستند سیستان و بلوچستان برای شرکت ایتال کونسولت. آغاز همکاری با سینماگران. نوشتن فیلم‌نامه و دیالوگ فیلم‌نامه. ۱۳۳۹ مجموعه اشعار باغ آینه. سردبیری ماهنامه‌ی اطلاعات (دو شماره). تاءسیس و سرپرستی اداره‌ی سمعی و بصری وزارت کشاورزی با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری. سردبیری مجله‌ی فردوسی۱۳۴۰ سردبیری کتاب هفته(۲۴ شماره‌ی اول) جدایی از همسر دوم، با ترک همه چیز و از آن جمله برگه‌های کتاب کوچه. ۲ـ۱۳۴۱ آشنایی با آیدا (۱۴ فروردین ). بازگشت به کتاب هفته. ترجمه‌ی نمایشنامه‌های درخت سیزدهم اثر آندره ژید و سی‌زیف و مرگ اثر روبر مِرل. ۱۳۴۳ ازدواج با آیدا در فروردین ماه و اقامت در ده شیرگاه (مازندران). مجموعه‌ی اشعار آیدا در آینه و لحظه‌ها و همیشه. ماهنامه‌ی اندیشه و هنر ویژه‌ی ا.بامداد به سردبیری و مدیریت دکتر ناصر وثوقی. ۱۳۴۴ مجموعه‌ی اشعار آیدا: درخت و خنجر و خاطره! ترجمه‌ی کتاب ۸۱۴۹۰ اثر آلبر شمبون. تحقیق و گردآوری و تدوین کتاب کوچه. (برای سومین‌بار از نو آغاز می‌کند!) ۱۳۴۵ مجموعه‌ی اشعار ققنوس در باران. هفته‌نامه‌ی ادبی و هنری بارو، که بعد از سه شماره با اولتیماتوم وزیر اطلاعاتِ وقت تعطیل می‌شود. شب شعر به دعوت انجمن ایران و آمریکا. تهیه‌ی برنامه‌ی کودکان برای تلویزیون به اسم «قصه‌های مادربزرگ»۱۳۴۶


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد احمد شاملو1