کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق فعالیت های اطلاعاتی پیامبر (ص)در جنگ های صدر

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق فعالیت های اطلاعاتی پیامبر (ص)در جنگ های صدر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق فعالیت های اطلاعاتی پیامبر (ص)در جنگ های صدر


تحقیق فعالیت های اطلاعاتی پیامبر (ص)در جنگ های صدر

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:23

فهرست مطالب:
عنوان                                        صفحه
مقدمه     1
غزوه بدر    2
پیامبر عازم سرزمین« دفران» می شود    3
کسب اطلاعات از دشمن    5
غزه احد    7
حرکت ارتش قریش    8
غزوه خندق (احزاب)    9
عوامل متفرق شدن سپاه کفر    9
آخرین عامل    10
غزوه بن المصطلق    11
غزوه خیبر    12
کسب اطلاعات    13
نمونه ای دیگر از کسب اطلاعات    13
غزوه ذات السلاسله     14
اینک تفصیل جریان    16
فتح مکه    17
پیامبر (ص) حرکت می کند    19
غزوه طائف    19
آخرین شیوه برای بازگشودن دژ    19
ارتش اسلام به مدینه باز می گردد    20
منابع    21

 

مقدمه
بعد از اینکه پیامبر به رسالت مبعوث شدند و کفار نقشه ی قتل ایشان را کشیدند، پیامبر قصد هجرت به مدینه را گرفت و پس از استقرار در آنجا و گسترش دین اسلام، برای توسعه اسلام و نابود کردن دشمنان قرآن، مسلمانان با جنگ هایی بر علیه کفار مواجه شدند، آن هم جنگ هایی نابرابر که در بعضی از جنگ ها، اگر سیاست های جالب پیامبر و قدرت، فرماندهی ایشان نبود، شاید، سپاه اسلام در آن جنگ ها پیروز نمی شد و از کفار شکست می خوردند. همانگونه که می دانیم علاوه بر اینکه پیامبر تصویر کاملی از یک رهبر روحانی برای مملکت اسلامی بشمار می آمدند ، یک شخصیت سیاسی هم بودند. و از قدرت و فرماندهی بسیار بالایی هم برخوردار بودند و از این رو زمانی که با دشمنان و کفار به جنگ می پرداختند، اولین اقدامی که انجام دادند به جمع آوری اطلاعات و نقاط ضعف و قوت دشمن می پرداختند، تا سپاه اسلام با استفاده از این اطلاعات بتواند دشمن را شکست بدهد، و بر آنها پیروز شوند وبه عبارت دیگر از نقاط ضعف دشمن، بعنوان نقاط قوت خودشان استفاده می کردند که در اینجا به بررسی بعضی جنگ هایی که پیامبر با مشرکان داشته و همچنین کارها و عکس العملها و سیاست های جالبی که پیامبر در مقابله با کفار انجام داده است می پردازیم..... و در می یابیم که پیامبر (ص) چگونه توسط دستگاههای احکاتی خویش، اطلاعات را جمع آوری می کرده است...
 
غزوه ی بدر
در نیمه ی جمادی الاولی سال دوم، گزارشی به مدینه رسید که کاروان قریشی به سرپرستی ابوسفیان از مکه به شام می رود. پیامبر با دسته ای تا «ذات العشیره» رفت و ابوسلمه را جانشین خود قرار داد. و تا نقطه ای بنام غشیره رفت و تا اوایل ماه جمادی الاخر در آنجا در انتظار کاروان توقف کرد ولی به کاروان دست نیافت و زمان بازگشت کاروان تقریباً معین بود زیرا اوایل پائیز کاروان قریشی از شام به مکه باز می گشت.درتمامی نبردها کسب اطلاعات،نخستین گام پیروزی است تا فرمانده ی لشکر از استعداد دشمن و نقطه ی تمرکز آنها و روحیه جنگ جویان آگاه نباشد، چه بسا ممکن است درنخستین برخورد شکست بخورد. از روشهای ستوده پیامبر اسلام، در تمام نبردها که شرح آنها را خواهید خواند کسب اطلاعات از پایه آمادگی دشمن و محل او بود. حتی امروز هم، مساله کسب اطلاعات در نبردهای جهانی و محلی موقعیت مهمی دارد. بنا به نقل، مرحوم مجلسی رسول خدا «عدی»، و بنا به نقل مولف «حیاه محمد»، از کتابهای تاریخ »طحه بن عبیدالله» و «سعید بن زید» را برای کسب اطلاعات از مسیر کاروان و تعداد محافظان کاروان و نوع کالایشان اعزام نمود. اطلاعات رسیده به قرار زیر بود:
1. کاروان بزرگی است که تمام اهل مکه در آن شرکت دارند.


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه تاریخ زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) قبل و بعد از بعثت

اختصاصی از کوشا فایل پایان نامه تاریخ زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) قبل و بعد از بعثت دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه تاریخ زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) قبل و بعد از بعثت


پایان نامه تاریخ زندگی   پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) قبل و بعد از بعثت

تعداد صفحات :143

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

 

عنوان

صفحه

مقدمه

کلیات

تعریف و تبیین موضوع

ضرورت و اهمیت موضوع

فوائد و اهداف تحقیق

پیشینه تحقیق

سوال های تحقیق

روش تحقیق

ساختار تحقیق

کلید واژه ها

محدودیت و موانع تحقیق

فصل اول

میلاد و کودکی پیامبر

وقوع حوادث در شب میلاد پیامبر

سال و ماه و روز ولادت پیامبر

اقوال مهم در مورد روز ولادت پیامبر

پدر و مادر پیامیر

القاب پیامبر

دوران شیرخوارگی پیامبر

بازگشت به آغوش خانواده

سفر به یثرب و مرگ مادر

مرگ عبدالمطلب و سفر به شام

خاطره ای از دوران کودکی پیامبر

1

 

3

3

4

4

5

5

6

7

9

 

 

10

13

14

15

16

17

20

20

24

26

 

 

عنوان

صفحه

فصل دوم

دوران جوانی پیامبر

دوران جوانی و عواطف او در این دوران

جنگ های فجار

پیمان جوانمردان

شبانی پیامبر

سفر دوم پیامبر به شام

 

 

28

29

31

33

34

فصل سوم

ازدواج تا بعثت

پیشنهاد ازدواج

کیفیت خواستگاری

حاصل ازدواج پیامبر با حضرت خدیجه

زید بن حارثه پسرخوانده رسول خدا

تدبیر پیامبر در نصب حجر الاسود

امین قریش،حضرت علی(علیه السلام)را به خانه خود برد

آئین پیامبر قبل از بعثت

 

 

36

37

39

40

41

42

44

فصل چهارم

بعثت تا هجرت

بعثت حضرت محمد(ص)

در آستانه بعثت

امین قریش در غار حرا و آغاز وحی

دنباله نزول وحی

انقطاع وحی

نخستین زن و مرد مسلمان

دعوت سری

 

 

47

48

49

52

53

55

57

عنوان

صفحه

دعوت خویشاوندان

دعوت عمومی

تطمیع قریش

شروع آزار و اذیت قریش بر پیامبر و دیگر مسلمانان

59

60

63

65

فصل پنجم

هجرت تا وفات

هجرت به حبشه

نقشه هایی بر ضد پیامبر

شعب ابی طالب

وفات ابوطالب

وفات حضرت خدیجه

معراج پیامبر

سفری به طائف

دعوت سران قبائل با اسلام

نخستین پیمان عقبه

دومین بیعت عقبه

مهاجرت به مدینه

حوادث سال اول هجرت

حوادث سال دوم هجرت

حوادث سال سوم هجرت

حوادث سال چهارم هجرت

حوادث سال پنجم هجرت

حوادث سال ششم هجرت

حوادث سال هفتم هجرت

 

 

69

72

79

81

82

83

86

89

90

91

94

99

103

112

113

115

119

124

عنوان

صفحه

حوادث سال هشتم هجرت

حوادث سال نهم هجرت

حوادث سال دهم هجرت

رویداد سال یازدهم هجرت

پرواز تا ملکوت

126

133

134

141

143

 

 

 

وقوع حوادث در شب میلاد پیامبر :

 

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد       دل رمیده ما را انیس و مونس شد[1]

 

پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه و آله و سلم) بنابر روایات مشهور شیعه نزدیک طلوع فجر روز جمعه هفدهم؛ و بنابر قول مورخین و محدثین اهل سنت در دوازدهم ربیع الاول، سالی که اصحاب فیل به سرکردگی ابرهه به منظور ویران کردن خانه کعبه به شهر مکه حمله نموده و به سنگ های داغ عذاب شدند که مطابق است با 570 یا 571 میلادی، درمکه معظمه در بیت شریف خود از بطن آمنه دختر وهب بن عبدمناف چشم به جهان گشود و جهانی را پر از نور و ایمان کرد.

 

هنگام تولد آن حضرت حوادثی در آسمان و زمین ، به ویژه در مشرق زمین که مهد تمدن آن روزگار بود اتفاق افتاد که این نشانه حادثه مهمی در آن روزگار به حساب می آمد.[2]

 

علامه مجلسی در بحار الانوار و قمی در منتهی الامال و اغلب مورخین از جمله صاحب انوار نوشته اند که حضرت آمنه (سلام الله علیها) فرمود: چون هنگام ولادت حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) نزدیک شد ترس بر من عارض گردید، من مرغ سفیدی را دیدم که آمده بال های خود را بر شکم من کشید و در نتیجه ترس از من برطرف شد، پس از آن زن هایی را دیدم که گرد من جمع شدند، آن ها لباس های رنگارنگ داشتند و بوی مشک از آنان متصاعد بود، با من سخن می‌گفتند یکی از آن ها گفت«من ساره زن ابراهیم، دیگری خود را مریم دختر عمران معرفی کرد، من (آمنه) به آنها تبسم نمودم، آن ها کاسه های بلورین سفید مملوء از شربت های بهشتی در دست داشتند و به من می گفتند: از این شربت ها بنوش، نوشیدم کار وضع حمل آسان و نوری برابر دیدگانم فروزان شد، و فرشتگانی را دیدم که در آسمان و زمین ایستاده بود و بین من و آسمان مملوء از انوار بود، در این موقع شنیدم که هاتفی گفت: بگیرید عزیزترین و محبوب ترین خلق خدا را، در این حال پرچمی از سندس سبز که با یاقوت مزین شده بود، دیدم به بام کعبه نصب کردند و در این وقت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)‌ قدم به این عالم نهاد و رو به خانه کعبه کرد و سجده نمود.»[3]

 

از صفیه خاتون که قابله حضرت آمنه (سلام الله علیها) بود نقل است که وقتی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) متولد شد زمین از این شرف بر آسمان برتری جست.

 

اول: نوری از آن حضرت ظاهر شد که بر نور چراغ غلبه کرد.

 

دوم: آن که به سجده رفت و خداوند را تسبیح گفت.

 

سوم: سر از سجده برداشت و گفت: لا اِلهَ اِلَّا اللهَ وَ انّی مُحَمَّدٌ رَسُوُل الله
(صلی الله علیه و آله و سلم).

 

چهارم: خواستیم که او را بشوئیم هاتفی گفت: که خود را به زحمت نیندازید که ما او را به دست قدرت خود شسته ایم.

 

پنجم: ختنه کرده و ناف بریده متولد شد.

 

ششم: در میان دو کتف او مهر نبوت بود. بر آنجا که نوشته بود لا اِلهَ اِلَّا اللهَ وَ مُحَمَّدٌ رَسُوُل الله[4]

 

از جمله اتفاقات مهم در شب میلاد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عبارتند از:

 

1- همه بت ها در سحرگاه آن شب به زمین افتادند وهیچ بتی در آن روز سرپا نبود.

 

2- ایوان کسری شکافت و چهارده کنگره آن فروریخت.

 

3- آتشکده بزرگ فارس که هزار سال خاموش نشده بود خاموش شد.

 

4- دریاچه ساوه خشک و وادی سماوه پر از آب شد.

 

5- تخت پادشاهان واژگون و شاهان گنگ شدند و در آن روز سخن نمی گفتند.

 

6- تردد شیطان به آسمان ها ممنوع شد.[5]

 

فاطمه بنت اسد، مادر حضرت علی (علیه السلام) ، وقتی که مژده میلاد حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را به شوهرش ابوطالب داد، ابوطالب درجواب گفت: من هم به تو مژده می دهم که 30 سال دیگر صاحب فرزندی چون او خواهی شد که وصی و وزیر جانشین این مولود مبارک، خواهد بود.[6]

 

آمنه، مادر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می گوید: «به خدا ! فرزندم که بر زمین قرار گرفت دست های خود را بر زمین گذارد و سر به سوی آسمان بلند کرد و بدان نگریست و نوری بر من تابید و در آن نور شنیدم که هاتفی گفت: تو آقای مردم را زادی؛ او را محمد نام بگذار» آن گاه نوزاد را نزد عبدالمطلب (علیه السلام) بردند و آنچه را آمنه (سلام الله علیها) گفته بود به وی گزارش دادند. عبدالمطلب (علیه السلام) با دیدن یتیم عبدالله (علیه السلام)‌ گفت:‍ ستایش خدایی را که به من عطا فرمود این فرزند پاک و خوشبو را که در گهواره بر همه پسران آقاست. آن گاه او را به ارکان کعبه «تعویذ»[7] کرد. هفت روز از ولادت پیامبر گذشت. عبدالمطلب (علیه السلام) به شکرانه این مولود بزرگ، گوسفندی را ذبح کرد و از عموم قریش دعوت به عمل آورد و فرزند عبدالله (علیه السلام) «محمد» نام گذاشت. این نام در بین عرب دارای سابقه زیادی نبود. و هنگامی که عبدالمطلب (علیه السلام) درمقابل سوال اعراب قرار گرفت، جواب دادخواستم در آسمان و زمین ستوده باشد.[8]

 

سال و ماه و روز ولادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)

 

عموم سیره نویسان اتفاق دارند که تولد پیامبر گرامی در عام الفیل، در سال 570 میلادی بوده است. زیرا آن حضرت به طور قطع در سال 632 میلادی درگذشته است، و سن مبارک او62 یا 63 سال بوده است. بنابراین، ولادت او در حدود 570میلادی خواهد بود.

 

اکثرمحدثان ومورخان بر این قول اتفاق نظر دارندکه تولدپیامبر(صلی‌الله‌علیه وآله وسلم)، درماه ربیع الاول بوده، ولی در روز تولد او اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که آن حضرت، در هفدهم ماه ربیع الاول، روز جمعه، پس از طلوع فجر چشم به جهان گشود؛ و مشهور میان اهل تسنن این است که ولادت آن حضرت، درروز دوشنبه دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است.[9]

 

اقوال مهم در مورد روز ولادت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

 

دو قول یاد شده، در مورد روز ولادت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) عبارتند ازاینکه اهل شیعه معتقدند ولادت آن حضرت در هفدهم ربیع الاول، روز جمعه بوده و اهل تسنن که معتقدند ولادت آن حضرت، در دوازدهم ربیع الاول، روز دوشنبه می باشد حال بررسی می کنیم که کدامیک از این دو قول صحیح تر است.

 

بسیار جای تأسف است که روز میلاد و وفات رهبر و پیامبر عالی قدر اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)، بلکه موالید و وفیات بیشتر پیشوایان مذهبی ما، به طور دقیق و مشخص و معین نیست. این ابهام سبب شده که بسیاری از روزهای جشن و سوگواری ما از نظر تاریخ قطعی نباشد. در صورتی که دانشمندان اسلام، نوعاً وقایع و حوادث را که در طی قرون اسلامی رخ داده است؛ با نظم خاصی ضبط کرده اند، ولی معلوم نیست چه عواملی در کار بوده که میلاد و وفات بسیاری از آن ها به طور دقیق ضبط نگردیده است.

 

اگر شما بخواهید بیوگرافی[10] یکی از دانشمندان شهر را بررسی کنید و فرض کنیم که این دانشمندان پس از خود اولاد و کسان زیادی از خود به یادگار گذارده باشد، آیا به خود اجازه می دهید که با بودن فرزندان مطلع و فامیل بزرگ آن شخص که از خصوصیات زندگانی او طبعاً آگاهند، بروید وشرح حال زندگانی او را از جانب بیگانگان، یا از دوستان و علاقمندان آن شخص درخواست کنید؟ به طور مسلم وجدان شما چنین کاری را اجازه نمی دهد.

 

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز از میان رفت، و فامیل و فرزندانی از خود به یادگار گذارد، بستگان و کسان آن حضرت می گویند: اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پدر ارجمند ماست، و ما در خانه او بزرگ و در دامن او پرورش یافته ایم؛ بزرگان خاندان ما در فلان روز به دنیا آمده و در فلان ساعت معین چشم از جهان بربسته است. آیا با این وضع جا دارد که قول فرزندان او را نادیده گرفته و نظر دورافتادگان و همسایگان را بر قول آن ها ترجیح دهیم؟

 

بنابراین از میان دوقول مزبور قول امامیه، در خصوصیات زندگی آن حضرت که ما خود از اولاد و فرزندان و نزدیکان اوست به حقیقت نزدیک تر می باشد.[11]

 

پدر و مادر پیامبر (صلی الله علیه و آله واسلم)

 

عبدالله پدر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، یکی از فرزندان ده گانه عبدالمطلب می باشد. عبدالله در میان قریش به تقوا و پاکی معروف بود و از نظر وقار و متانت مقامی بس بلند و منزلتی بس عظیم نزد عبدالمطلب داشت. هنوز بیست و چهار بهار از سن او نگذشته بود که پدر دست پسر را گرفت و او را به خانه «وهب بن عبد مناف» برد و از دختر او به نام «آمنه» که به پاکی و عفت معروف بود خواستگاری کرد و در همان مجلس او را به عقد عبدالله در آورد. میوه این ازدواج فرزندی شد که ورق تاریخ بشریت به وسیله او دگرگون گشت و انسانیت در مسیر کمال و معرفت قرار گرفت، و از سیر نبوت به وسیله او پایان یافت .

 

عبدالله پس از ازدواج با آمنه، همراه کاروانی از مکه عازم شام گشت، این مسافرت در زمانی رخ داد که دوران حاملگی همسرش آغاز شده بود. کاروان پس از چند ماه به مکه بازگشتند، در حالی که عبدالله در میان آنها نبود، پس از گفتگو با شخصیت های بزرگ کاروان، روشن شد که عبدالله موقع بازگشت در یثرب بیمار شد و ناچار به توقف و استراحت گشته است.عبدالمطلب فوراً پسر بزرگ خود، حارث را مامور کرد که به یثرب برود و عبدالله را همرا ه خود بیاورد، وقتی حارث وارد یثرب گشت، مطلع شد که عبدالله با همان بیماری در میان بستگان خود درگذشته است. از عبدلله فقط پنج شتر و چند را س گوسفند و یک کنیز به نام «ام ایمن» باقی ماند که بعدها پرستار پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) شد.[12]

 

القاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)

 

اصولا لقب و کنیه روی صفات یا سجایای ذاتی یا بروز ملکات اخلاقی و آثار شخصیت پدید می آید و در اشخاص در همه طبقات یک سلسله القاب و کنیه‌هایی دیده می شود که روی آثار وجودی آنهاست ، مثلا سلطان المتکلمین عمادالواعظین ملک المحققین استاد المجتهدین و نظایر آنانکه پیدایش آنها روی تحقیق علمی یا فنی مانند ملک الکتاب و غیره بوده است و در میان انبیاء نیز این سنت وجود داشته که پرودگار عالم هر نبی و رسول خود را در صفاتی که بیشتر قدرت بروز آن را داشته اند ملقب نموده مانند آدم صفی الله- ابراهیم خلیل الله موسی کلیم الله عیسی روح الله - محمد حبیب الله و درباره پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که دارای اثرهای بیشماری از فضلیت و کمال هستند القاب بی حسابی برای آن حضرت نوشته و گفته اند که هر یک معرف صفات جسمی یا روحی و آثار طبیعی و اثرهای معنوی او می باشد که رسول الله حبیب الله رحمت للعالمین خیره الخلق سیدالمرسلین امام المتقین خاتم النبیین- رسول الهادیقائد عزالمحجلین- خیرالبریه- نبی الرحمه- مفتاح الجنه و غیره می باشد و هزاران لقب که در کتب مختلف نوشته اند که در خطب امیر المومنین، حضرت علی (علیه السلام) و در خطب امام سجاد (علیه السلام) بیان شده است .بنابراین، برای پیامبر (صلی الله علیه و آله واسلم) نامهای بسیاری است که در آسمانها به نام احمد، و در زمین به نام محمد (صلی الله علیه و آله واسلم)، محمود و ابوا لقاسم شهرت دارد . طه یس خاتم امین فاتح منذر ماحی و تا هزار اسم می باشد.

 

حضرت ابوجعفر، امام محمد باقر (علیه السلام) می فرماید: جدم رسول خدا (صلی الله علیه و آله واسلم) هزار نام داشته که مادرش در حین حمل نام او را احمد و در حین تولد او را محمد نامیدند.[13]

 

دوران شیر خوارگی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)

 

نوزاد آمنه (سلام الله علیها) فقط سه روز از مادر شیرخورد و پس از او دو بانوی دیگر به افتخار دایه بودن پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نائل شدند.

 

1- ثویبه: کنیز ابو لهب که به مدت چهار ماه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را شیر داد. وی قبلا حمزه، عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) را شیر داده بود. ثویبه تا آخرین لحظات زندگی مورد احترام و تقدیر پیامبر
(صلی الله علیه و آله وسلم) بود.

 

2- حلیمه: رسم اشراف عرب بر این بود که فرزندان خود را به دایه ها می‌سپردند. دایگان معمولا در بیرون از شهرها زندگی می کردند تا کودکان را در هوای صحرا پرورش دهند تا رشد و نمو و استخوان بندی آنها محکم تر شود و ضمنا از بیماری و وبای شهر مکه که خطر آن برای نوزادان بیشتر بود مصون بمانند و زبان عربی را در یک منطقه دست نخورده فرا گیرند. در این قسمت دایگان قبیله بنی سعد مشهور تر بودند.

 

چهار ماه از تولد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) گذشته بود که دایگان قبیله بنی سعد به مکه آمدند. آن سال، قحط سالی عجیبی بود. و از این نظر به کمک اشراف بیش از حد نیازمند بودند. علت اینکه حلیمه برای دایه شدن ذکر شد این است که نوزاد قریش پستان هیچ یک از زنان شیر ده را نگرفت، سر انجام هنگامی که حلیمه سعدیه آمد و محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) پستان او را گرفت، وجد و سرور خاندان عبد المطلب (علیه السلام) را فرا گرفت. عبدالمطلب (علیه السلام) خطاب به حلیمه پرسید: از کدام قبیله ای؟

 

گفت:ازبنی‌سعد، عبدالمطلب(علیه السلام)پرسید: اسمت چیست؟پاسخ شنید:حلیمه.

 

عبدالمطلب (علیه السلام) از نام و قبیله او بسیار خشنود شد.[14]

 

عبدالمطلب (علیه السلام) فرمود :

 

« بَخَّ بَخَّ ، خِصْلَتانِ جَیَّدَ تانِ سَعْدٌ وَ حِلْمٌ مِنْهُما عِزٌّوالدَّ هِر وَعِزُّ الْاٌبَدِ ».[15]

 

«به‌به، دو خصلت نیکوست سعادت وحلم که در آنهاست‌عزت دهر و عزت ابدی».

 

حلیمه چنین نقل می کند:«آنگاه که من پرورش نوزاد آمنه (سلام الله علیها) را متکفل شدم در حضور مادر او خواستم که وی را شیر دهم؛ پستان چپ خود را که دارای شیر بود در دهان او نهادم ولی کودک به پستان راست من بیشتر متمایل بود، اما من از روزی که بچه دار شدم شیری در پستان راست خود ندیده بودم .اصرار نوزاد من را بر آن داشت که پستان بی شیر خود را در دهان او بگذارم،همان دم که کودک شروع به مکیدن کرد ، رگهای خشکیده پر از شیر شد و این امر موجب تعجب همگان گردید.[16]

 

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) به مدت پنج سال در قبیله بنی‌سعد زندگی کرد و در مدت این پنج سال حلیمه دو بار او را به مکه نزد مادرش برد و در آخرین بار او را به مادرش بازگرداند.

 

اولین باری که حلیمه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را نزد مادرش برد، دوران شیر خوارگی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) بود، اما با اصرار فراوان او را از مادرش باز گرفت. علت اینکه حلیمه اصرار می کرد که پیامبر (صلی الله علیه و آله واسلم) نزد او بماند این بود که اولاً: این کودک باعث خیر و برکت در زندگی حلیمه شده بود ثانیاً: شیوع بیماری وبا در مکه باعث شد که آمنه (سلام الله‌علیها) خواهش حلیمه را بپذیرد.

 


[1] - شمس الدین محمد، حافظ، دیوان اشعار غزل 161، به کوشش مجید حمیدا، تحقیق و پژوهش اشرف باقری، چاپ مهارت، تهران 1379، ص 144

[2] - محمد علی، ارزیده، خلاصه نهج الفصاحه همراه با شرح زندگانی پیامبر، چاپ نشر، انتشارات موسوی، مرداد 1361 ، ص 19

 

-[3] سید کاظم، صدرالسادات دزفولی، سخنان و مواعظ و مناقب و تاریخ 14 معصوم (علیه السلام) از دیدگاه قرآن و حدیث، انتشارات کتابخانه صدر، چاپ اول، تهران، زمستان 1381، ص20.

 

-[4] احمد بن تاج الدین، استراباد، آثار احمدی (زندگی پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیه السلام) ، دفتر نشر میراث مکتوب، انتشارات قبله، تهران، 1374، ص38.

-[5] حشمت الله قنبری همدانی، سیری در تاریخ صدر اسلام،چاپ سپهر، انتشارات امیر کبیر، 1379، تهران ،ص38؛ علی اصغر ظهیری بر کرانه عصمت برای هر معصوم سه مجلس ص10؛ احمد بن یعقوب یعقوبی، ج‌2، ص5 ؛دکتر گوستا ولوبون فرانسوی، تمدن اسلام و عرب، ص100.

[6] - محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، با ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی، ج 2 ، انتشارات گل گشت ، چاپ اول، 1375،تهران، ص347.

[7] - بدنش را به چهار گوشه کعبه مالید.

[8] - حشمت الله قنبری همدانی ، همان، ص38.

 

[9] - جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج1،ناشر: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوازدهم، بهار 1376، ص122 .

[10] - بیوگرافی: ترجمه حال، شرح حال نویسی، شرح احوال، تذکر، شرح سواحل زندگانی کسی.

[11] - همان، ص152.

[12] - همو ، تاریخ اسلام زندگی محمد خاتم ، مو سسه فرهنگی و انتشاراتی امام عصر ( علیه السلام )، چاپخانه مهر،چاپ چهارم ، 1380، قم، ص 33 .

 

[13] - حسین عماد زاده، مجموعه زندگانی چهارده معصوم ( علیه السلام ) ، نشر طلوع ، چاپ آینده ، بهار 1373، تهران ، ص 62 .

 

[14] - حشمت الله قنبری همدانی، سیری در تاریخ صدر اسلام، انتشارات امیر کبیر، چاپ خانه سپهر، تهران، 1379 ، ص40 .

[15] - شیخ عباس ، قمی ، منتهی الامال ، ج1 ، انتشارات بوستان توحید، تهران، 1383 ، ص26.

[16] - محمد باقرمجلسی، بحار الانوار، ج 15، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم ، 1362، تهران ، 345

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم