کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی و با توجه به تعالیم و فرصت‌های موجود در حوزة هنرهای مختلف

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی و با توجه به تعالیم و فرصت‌های موجود در حوزة هنرهای مختلف دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی و با توجه به تعالیم و فرصت‌های موجود در حوزة هنرهای مختلف


تحقیق بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی و با توجه به تعالیم و فرصت‌های موجود  در حوزة هنرهای مختلف

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:55

فهرست مطالب:

آماتورها و حرفه ای‌ها ۴
آموزش و پرورش: چه کسی می‌آموزد؟ ۵
موسیقی ۱۰
اجرا ۱۲
سرایش ۱۸
نبوغ و فردیت ۲۲
ادبیات ۲۷
نوشتن و فروختن ۳۴
دگربار فردیت ۳۷
نقاشی ۳۹
دیدن ۴۱
پرسپکتیو خطی ۴۶
بازنگری گذشته ۵۳
خلاصه ۵۷

 

 
آماتورها و حرفه ای‌ها

دو فصل اول ریشه‌های فلسفی مفاهیم جنسی شده را حول تصورات هنرمند، هنر، و واکنش زیبایی شناسانه نشان دادند؛ این فصل به بعضی از آن مفاهیمی می‌پردازد که بر فرصت‌های زنان شاغل در برخی از هنرها تأثیر گذاشتند. از آنجا که ما تحلیلی از سنت هنر- زیبا را دنبال می‌کنیم، جایگاه تاریخی این بحث قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم خواهد بود. چنین تمرکزی ما را به مطالعة یک عامل مهم سوق می‌دهد که اغلب زنان و مردان شاغل در هنرهای زیبا را حین پیشرفتشان در دوره مدرن، از یکدیگر جدا می کند: هویت هنرمند به عنوان یک «آماتور»[۱] یا به عنوان یک «حرفه‌ای»[۲] همانطور که خواهیم دید، شأن حرفه‌ای یا آماتور [بودن]، صرفاً مسأله انتخاب یا رضایت شخصی نیست. این مسأله نتایجی اساسی در مورد سهمی که هنرمندان قادرند در هنرشان داشته باشند به بار می‌آورد، چرا که مبتدیان اشخاص دنباله‌رویی هستند که در حاشیة شکل‌گیری قوانین کلی هنری که  نمونه‌های مختلف هنر را تجهیز می‌کند، قرار دارند.

آموزش[۳] و پرورش[۴]: چه کسی می‌آموزد؟

مفهوم نبوغ، همانطور که دیدیم، مقوله‌ای بحث برانگیز است که برای تکریم استعدادهای افراد مستعد و استثنایی و جهت ترفیع [شأن] ایشان نسبت به آن کسانی که تقدیرشان [کسب] مشاغل معمولی بوده ، ایجاد شده است. پژوهش‌گران فمینیست به نحو شکاکانه‌ای مشاهده کرده‌اند  که نقش عوامل اجتماعی به اندازة‌ استعداد فطری در ورود بیشتر هنرمندان مذکر به صف نوابغ مؤثر بوده است.

این یک ایده جدید نیست؛ ویرجینیا ولف[۵]  در [سال] ۱۹۲۹ اشاره کرده است که زنان از لحاظ تاریخی در موقعیت هایی نبوده‌اند که امکان پیشرفت و استفادة از استعدادهایشان را داشته باشند. صرف نظر اینکه چه موهباتی از جانب طبیعت به هنرمندان اعطا شده باشد، آن‌ها می‌بایست که پرورش یابند [تعلیم بگیرند]؛ بدون آموزش، نبوغ صرفاً یک قابلیت[۶] است. اشکال مشخصی از هنر موانع دشواری را پیش می‌آورند، نه فقط در مسیر فرصت‌های شناخت بلکه همچنین برای تعالیم مبنایی مورد نیاز جهت کشف استعداد و زایش[۷] هنر.

ایده‌های خردمندانه و فلسفی در مورد فرد نابغه‌ای که اثر وی محصول یگانه‌ای از تلاشهای خلاقانة‌او است، در زمینه‌اجتماعی و اقتصادی ویژة اروپای مدرن پیشرفت کردند، و در جریان ممارست[های] هنری و استفادة‌ بیشتر از همکاری ها جهت جنسی کردن ایدة هنرمند، تغییر کردند.

ولیکن مشارکت یا محرومیت زنان در هنرها به هیچ وسیله‌ای متحد الشکل نشده است. این مسأله [مشارکت یا محرومیت زنان] تا حد زیادی بسته به اینکه چه شکلی از هنر را مورد توجه قرار دهیم، تفاوت می‌کند. در این فصل مختصراً به مرور سه قسم از هنرها- موسیقی ، ادبیات و نقاشی به عنوان نمونه‌هایی از طرق مختلف مجاز یا محروم بودن زنان از مشارکت کامل در هنرها خواهیم پرداخت . این سه [موسیقی، ادبیات و نقاشی] را مخصوصاً انتخاب کرده‌ام چرا که هر قسم [از آن ها] روشنگر خصوصیات متفاوتی از چهارچوب های مفهومی حاکم بر هنر و ایدة‌ هنرمند، می‌باشد.


دانلود با لینک مستقیم

حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی)

اختصاصی از کوشا فایل حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی)


حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی)

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:37

فهرست مطالب:
مقدمه
حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم
وضعیت و حقوق زنان در جامعه ی عرب
تفاوت حقوق زن و مرد در اسلام (به طور مختصر)
۱- جهاد
۲- شهادت
۳- زینت
۴- ستر (پوشش) حجاب
۵- دیه
۶- نکاح با غیر مسلمان
۷- نفقه
۸- طلاق
حقوق زن در اسلام (حقوق عمومی)
۱- همسانی زن و مرد از حیث ارزش وجودی
۲- برابری دختر و پسر
۳-  اهلیت
۴- مالکیت
۵- ارث
۶- تحصیل
۷- اشتغال
۸- قضاوت
۹- شهادت
۱۰- آزادی عقیده و بیان
۱۱- مشارکت سیاسی
حقوق اختصاصی زن در اسلام (به طور مختصر)
۱- آزادی زن در انتخاب همسر
۲- مهریه
۳- نفقه
۴- حضانت و رضاع
۵- حقوق معاشرت با زن
۶- طلاق
حقوق زن در نظام جمهوری اسلامی
نتیجه گیری

 

مقدمه :

انسان از گذشته های دور تا به امروز در پی شناسایی حقوق خویش و در جهت تأمین و تضمین آن، همواره قربانی داده است انسان همان موجودی است که آفرینش وی در زیباترین شکل ممکن صورت پذیرفته و خداوند خود را نسبت به چنین آفرینش تحسین نموده و بر همین اساس جایگاه شایسته و اعمال امروز او مورد تأکید قرار گرفته است. و در قرآن آمده است که تنها انسان است که تاج کرامت بر سر او نهاده شده است و برای چنین انسانی برخورداری از حقوق ویژه امری طبیعی است و رابطه مستقیمی بین استعدادها و توانایی ها او با دامنه حقوقی وی دارد از نظر قرآن جنسیت مهم نیست آنچه که ملاک برتری است جنسیت نمی باشد بلکه در نزد خداوند تقوا است زن و مرد اگر چه از نظر جنسیت متفاوتند ولی از نظر انسانیت برابر هستند. علت تفاوت حقوق بین زن و مرد نظیر قضاوت، ارث، شهادت، تعده، زوجات، طلاق، ولایت و اموری از این قبیل را باید در تفاوت های وجودی میان زن و مرد جست و جو کرد. از نظر اسلام تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های حقوقی برای زن و حقوقی برای مرد قائل شده است که سر جمع برابری و تساوی میان آنها و نفی تبعیض جنسی است.

در این مقاله سعی شده است در مورد حقوق زنان در اسلام و آموزه های نبوی و همچنین در جوامع گذشته وضع و احوال آنان مورد بررسی قرار گیرد نگاه بدبینانه و شیء گونه نسبت به زن در متون منثور و منظوم ما دیده می شود به طور نمونه:

زن از پهلوی چپ شد آفریده     کسی از چپ، راستی هرگز ندیده

نظامی

چه خوش گفت شاه جهان کیقبا      کـه نفریـن بـد بـر زن نیـک بــاد

سعدی

در سیاستنامه خواجه نظام الملک، ضمن توصیه مردان به بی توجهی نسبت به خواسته یا گفته زنان می نویسد: «اول مردی که فرمان زن برد و او را زیان داشت و رنج و مشقت افتاد آدم (ع) بود که فرمان حوا کرده گندم بخورد تا از بهشتش بیرون کردند». و یا حکیم متأله «ملاصدرا» در کتاب «اسفار اربعه» زنان را در شمار حیوانات به حساب آورده و نمونه های دیگر نیز وجود دارد که با بیانات خود مقام زن را تنزول داده اند و اهمیت آن را کم به حساب آورده اند و هنوز زنان از حیث برخورداری از بیشتر امکانات نظیر امکان تحصیل و اشتغال در بسیاری از کشورهای جهان در سطحی پایین تر از مردان قرار دارند البته از نظر محققانی نظیر «رابرت بلود» و «دونالدو ولف» سه عامل آموزش و اشتغال و میزان دستمزد تأثیری مستقیم در افزایش قدرت تصمیم گیری زنان دارد.

وضعیت زن در پیش از اسلام:

حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم

در ایران

زن به شهادت تاریخ، بدترین و شوم ترین و نکبت بارترین دوران حیات اجتماعی خود را در دوره پیش از اسلام گذرانده است و به ندرت به عنوان موجودی انسانی – که از حیث کرامت و ارزش انسانی با مرد همسنگ باشد مورد توجه قرار گرفته است بلکه غالباً به مثابه موجودی اهریمنی و شیطانی و نجس تلقی می شده است که پیوسته روح و روان مرد از او در آزار و اذیت بوده است.

 زنان در گذشته حتی در جوامع متمدنی چون ایران و روم از بسیاری از حقوق مادی و معنوی اعم از:

حق معامله، حق پیشه، حق مالکیت، حق انتخاب همسر، حق طلاق، حق تحصیل، حق رأی، حق ارث، حق وصیت، حق مهریه و … محروم بوده است. در درخشانترین دوره حیات اجتماعی زن در ایران پیش از اسلام یعنی عصر ساسانی – «زن مطلقاً فرمانبردار مرد بود و شخصیت حقوقی نداشت، پدر  و شوهر اختیارات وسیعی در دارایی های او داشتند؛ و آنچه که از هیاهوی جاهلانه که اخیراً اعلام کرده اند از بدیهیات تمدن ساسانی است نکاح با محارم و زناشویی در میان اقادب درجه اول حتماً معمول بوده است و احکام عجیب دیگری هم داشتند که وقتی پسری به سن رشد بلوغ می رسیده پدر یکی از زنان خود را به عقد زناشویی او در می آورده است».


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله اثرات اشتغال بر سلامت زنان

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله اثرات اشتغال بر سلامت زنان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله اثرات اشتغال بر سلامت زنان


دانلود مقاله اثرات اشتغال بر سلامت زنان

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:27

چکیده:

از دهة هفتاد میلادی مطالعات در زمینة نابرابری‌های موجود در مورد شاخص‌های سلامت و بیماری‌ و به‌ویژه تفاوت در مورد سلامت زنان و مردان در سطوح ملی و بین‌المللی در غرب آغاز شده است (Hunt & Annandale, 1999). از آن‌جا که دامنة مطالعات فوق‌الذکر عمدتاً به جوامع غربی محدود شده است، جای خالی تحقیق در این زمینه در ارتباط با جوامع دیگر در عرصة بین‌المللی به خصوص جوامع جهان سوم یا جوامعی که دارای فرهنگی متفاوت با جوامع غربی هستند، احساس شده است(Khlat et al. 2000). در کشوری چون ایران، که در منطقة خاورمیانه قرار گرفته، مطالعات در زمینة سلامت زنان و عوامل مرتبط با آن در مراحل ابتدایی خود قرار دارد. تحقیقی(Ahmad-Nia, 2000)

که در این مقاله به بخشی از نتایج آن اشاره می‌شود، تلاشی در راستای از میان بردن خلا موجود در زمینة مطالعة تفاوت‌های سلامت و بیماری در مورد مادران شاغل و غیرشاغل در سطح شهر تهران است که در چارچوب جامعه‌شناسی پزشکی و بهداشت به انجام رسیده است.

 

کلید واژه‌ها: اشتغال، تهران، زنان، سلامت

 

مقدمه:

مطالعات انجام شده در کشورهای غربی حکایت از برتری نسبی وضعیت سلامت زنان شاغل در مقایسه با زنان غیرشاغل یا به عبارت دیگر زنانی دارد که صرفاً به ایفای نقش زن خانه‌دار محدود شده‌اند

در مطالعات انجام شده بر اهمیت تکثر نقش‌ها و تاثیر مثبت آن در ارتقای وضعیت سلامت روحی و جسمانی زنان تأکید شده است. سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا ایفای نقش‌های متعدد ـ و به ویژه در مورد زنان گسترش فعالیت‌های اجتماعی و شغلی ـ در شرایط متفاوت فرهنگی به‌عنوان مثال در شرایط فرهنگی جامعة در حال گذار ایران نیز می‌تواند همان آثار مثبت مورد انتظار را در مقایسة زنان شاغل و خانه‌دار به همراه داشته باشد.

1) مروری بر سوابق نظری و تجربی

در چارچوب مدل‌های نظری تحلیل نقش در غرب دو روی‌کرد عمده ـ یکی با دید مثبت و دیگری با دیدگاهی منفی ـ به مسئلة رابطة نقش اشتغال و سلامت در مورد زنان پرداخته است که در این‌جا به اختصار به فرضیه‌های عمدة هریک از دو دیدگاه اشاره می‌شود.

در چارچوب روی‌کرد منفی، گذشته از نظریة پارسونز در مورد تفکیک کارکردی نقش زنان و مردان و تاکید وی بر لزوم عدم اشتغال زنان خانه‌دار، می‌توان از فرضیه‌های تکثر نقش Multiple) (roles تضاد نقش (role conflict(Martikainen, 1995فشار بار اضافی نقش (role overloadWaldron et al. 1998فرضیه تقارب (convergence hypothesisفرضیة کمیابیscarcity hypothesis (Barnett, 1993)، و فرضیة فشار نقش (role strain hypothesisWaldron et al. 1998نام برد. هریک از این فرضیه‌ها به نوعی حکایت از این دارند زنانی که به کار در ازای دست‌مزد می‌پردازند، بیش‌تر احتمال دارد به دلایلی چون حجم بیش‌تر کار، افزایش انتظارات و مسئولیت‌های بیش‌تر و استرش ناشی از ایفای چند نقش توأمان، از نظر سلامت در وضعیت نامطلوب‌تری نسبت به زنانی که صرفاً به نقش‌های سنتی همسری و مادری می‌پردازند، قرار گیرند.

در مقابل، در چارچوب مدل‌های روی‌کرد مثبت، به

فرضیة اعتلای نقش                                (role enhancement) (Bartley, 1992)،

نظریة بسط نقش                   (role expansion) (Sorensen & Verbrugge, 1987)

و فرضیة تجمع نقش                       (role accumulation) (Waldron et al. 1998)

می‌توان استناد نمود که طی آن نقش اشتغال که به‌عنوان نقش جدیدی به نقش‌های سنتی زنان اضافه شده، به‌عنوان یک امر مثبت و پرفایده در نظر گرفته می‌شود. در این‌جا مکانیزم تأثیرگذاری مثبت نقش اشتغال از طریق عزت نفس افزایش یافته، درآمد بیش‌تر، کسب حمایت اجتماعی گسترده‌تر ـ که با اشتغال در ازای درآمد همبسته است ـ در جهت ارتقای سلامت زنان مورد تاکید قرار می‌گیرد.

آربر (1991) یادآور می‌شود که «اشتغال به کار زنان را می‌بایست هم به‌عنوان «نقشی دیگر» و هم به‌عنوان «متغیری ساختاری» در نظر گرفت. اشتغال ـ به‌عنوان نقشی اضافه شده ـ می‌تواند دربردارنده‌ی تعهدات و مسئولیت‌های بیش‌تر باشد، اما از سوی دیگر، زنان با جایگاهی که در بازار کار احراز می‌کنند، پاداش می‌گیرند و این امر حاکمیت بیش‌تر آن‌ها را بر منابع مالی در پی دارد و به آن‌ها این فرصت را اعطا می‌کند که بتوانند به نحو مثبتی بر شرایط زندگی خود و خانوادة خود تأثیرگذار باشند.»

بارتلی و دیگران (1992: 313) نیز معتقدند: «هرچند به تدریج ما در ادبیات نظری شاهد ظهور سنتزی از این دو روی‌کرد (مثبت و منفی) به رابطة اشتغال ـ سلامت زنان، هستیم، برخی از عوامل درگیر در این رابطه همچنان مورد غفلت واقع شده‌اند». ایشان به ضرورت در نظر گرفتن ماهیت و میزان یا حجم کار، چه در مورد کار خانگی و کار زنان در بازار رسمی اشتغال اشاره داشته و تفاوت‌های موجود از نظر وضعیت سلامت را در مورد انواع مشاغل موجود مورد تاکید قرار می‌دهند. ایشان همچنین این مسئله که وضعیت سلامت خود تعیین‌کننده ورود افراد به مشاغل خاص است، یعنی نظریة انتخاب سلامت ((health selection را متذکر می‌شوند. لی (1998) نیز به برخی از تحقیقات در سطح کشورهای مختلف اشاره نموده که در آن‌ها فرضیات بار اضافی نقش و اعتلای نقش با یکدیگر انسجام یافته‌اند. شایان توجه است که بررسی‌های متاخر در دهة نود میلادی از پرداختن صرف به مسئلة احراز نقش فراتر رفته و مسئلة کیفیت و تجربة نقش را نیز شامل شده است. آنندال و هانت (2000) با مروری بر تحقیقات دهة مذکور، نتایج این تحقیقات را که حکایت از اهمیت یافتن کیفیت ایفای هر نقش به تنهایی، در عین اهمیت ترکیب نقش‌های متعدد‌ ـ به عنوان عوامل تعیین‌کننده یا پیش‌بینی‌کنندة سلامت زنان دارد ـ مورد تاکید قرار داده‌اند.

 

2) چارچوب نظری تحقیق

به‌نظر می‌رسد برای شناخت رابطة سلامت ـ کار زنان می‌بایستی گروه‌هایی از عوامل درگیر که در چارچوب دسته‌بندی کلی‌تری گروه‌بندی و تشخیص داده می‌شود، طی مدل نظری راهنمای تحقیق مورد توجه و تجزیه تحلیل قرارگیرد. نگارنده این گروه‌های عمده را در قالب نمودار شمارة یک معرفی می‌نماید.

در این مدل، گروه متغیرهای اجتماعی ـ جمعیت‌شناختی یا به عبارتی متغیرهای زمینه‌ای شامل متغیرهایی چون سن، وضعیت تحصیلات، میزان تحصیلات همسر، درآمد خانواده، امکانات مالی خانوار، و پایگاه اقتصادی اجتماعی آن، شغل همسر، بعد خانواده، سن فرزندان، و این‌که زن به‌طور دائم به امر مراقبت از کسی (سالمند یا بیمار) اشتغال دارد، می‌شود.

نمودار 1 ـ مدل نظری عوامل موثر بر سلامت زنان

گروه دوم از متغیرها که به متغیرهای حیطة کار و فعالیت مربوط می‌شود مشتمل بر متغیرهایی چون اشتغال/ عدم اشتغال و برخی از ویژگی‌های اشتغال زنان نظیر نوع کار از لحاظ پاره‌وقت یا تمام وقت بودن، درآمد، طبقه‌بندی شغلی،‌سابقة کار در ازای درآمد، و تصور زنان از شرایط فیزیکی و روانی ـ اجتماعی کار بیرون و کار خانگی می‌شود.

گروه سوم از متغیرها که به‌عنوان متغیرهای بینابینی در این مدل تلقی گردیده است، با عنوان کلی متغیرهای زمینه‌ی شرایط فردی/ اجتماعی زندگی زنان به‌طور قراردادی تعریف شده و شامل برخی از متغیرهای دیدگاه منفی نظیر تضاد نقش، و استرس و همچنین برخی از متغیرهای دیدگاه مثبت نظیر عزت نفس، حمایت اجتماعی، استقلال اقتصادی و رضایت (از نقش خانه‌داری، رضایت از زناشویی، و رضایت از زندگی در کل) می‌شود. متغیرهای دیگری مانند حمایت و پشتیبانی همسر، تقسیم کار خانگی، و موافقت همسر با کار بیرون از منزل زن، نیز در این گروه قرار دارند. در این گروه از متغیرها به منظور اندازه‌گیری عزت نفس از مقیاس سنجش روزنبرگ (1965) استفاده شده است و حمایت اجتماعی به تعداد دوستان صمیمی فرد ـ کسی که فرد بتواند در هر شرایطی بدون اطلاع قبلی به منزل وی مراجعه و درد دل خود را با او در میان بگذارد ـ بازمی‌گردد. همچنین، رضایت از زندگی در ابعاد مختلف رضایت از کار، زندگی زناشویی، خانه‌داری و رضامندی کلی از زندگی در قالب طیف لیکرت مورد سنجش قرار گرفته است. در مورد متغیر استرس از پاسخ‌گو پرسیده شد تا چه حد در یک ماه گذشته احساس کرده که فشارها و استرس زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است. این شکل عملیاتی کردن از تحقیقات مشابه در پژوهش‌های انگلستان اخذ گردیده است. (کالیان و پرسکات ـ کلارک، 1996)

به منظور سنجش شرایط روانی ـ اجتماعی کار و یا خانه‌داری نیز طیفی مرکب از آیتم‌های قراردادی به کار گرفته شد. برای مثال می‌توان به میزان تنوع کاری، کنترل کار، یک‌نواختی کار و ... اشاره کرد.

در نهایت متغیر سلامت که هر دو بعد سلامت جسمانی و روانی را دربرمی‌گیرد، به‌عنوان متغیر وابستة اصلی در این مدل قرار داده شده است. برای سنجش متغیر سلامت با دو بعد جسمانی و روانی در تحقیق اصلی (Ahmad-Nia, 2000)نگارنده از متغیرهای مختلفی که در بررسی‌های سلامت سنجی غربی متداول است، استفاده کرده، که برخی از آن‌ها در این مقاله گزارش داده می‌شود (نک به جدول شمارة 2). در این جا به منظور تحلیل‌های آماری چندمتغیری رابطة کار ـ سلامت مادران در مورد سلامت جسمانی از معرف «ارزیابی شخص از سلامت خویش با توجه سن و سال خود» و برای سلامت روانی از معرف «مقیاس سلامت گولدبرگ» (1972) بهره گرفته شده است.

3) روش تحقیق

این بررسی با روش پیمایش (surver)در چارچوب روش‌های کمی تحقیق (quantitative research)در مورد مادران به‌عنوان واحد تحلیل و مشاهده در سطح شهر تهران به انجام رسیده است. تکنیک جمع‌آوری داده‌ها پرسش‌نامة دارای پرسش‌‌های باز و بسته و انواع گویه از نوع لیکرت بوده است. اطلاعات 1065 پرسش‌نامة معتبر که در نتیجة انجام مراحل نمونه‌گیری در مورد زنان شاغل و غیرشاغل در سطح شهر تهران جمع‌آوری شد، پس از استخراج دستی و کامپیوتری (سوالات بسته اسکن scan شد) از طریق کاربرد بستة نرم‌افزای SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت

پاسخ‌گویان تحقیق از میان زنان در سنین 18 تا 60 سالگی، متاهل و دارای حداقل یک فرزند انتخاب شدند. افراد شاغل زنان دارای مشاغل تمام وقت و پاره وقت را دربرمی‌گرفت.

از آن‌جا که دست‌رسی به فهرست مشخصی از زنان شاغل در تهران و در کشور امکان‌پذیر نبود تا به نحو ایده‌آل و دقیقی مبنای چارچوب نمونه‌گیری تحقیق قرار گیرد، محقق ناگزیر از کاربرد روش‌های جبرانی جهت دست‌یابی به افراد نمونة تحقیق شد. بدین ترتیب جهت دست‌یابی به نمونه‌ای نسبتاً معرف از زنان شاغل، جدول توزیع نسبی زنان در مشاغل مختلف شغلی در جمعیت نمونة مادران شاغل قرار گرفت. باتوجه به تمرکز زنان شاغل در مشاغلی که تحت عنوان «زنانه» دسته‌بندی می‌شود و با تمرکز تعداد زیادی از زنان در نهادهای عمده‌ای چون وزارت آموزش و پرورش و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کارخانجات، دسترسی به عمدة زنان نمونة تحقیق با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای میسر شد. در مورد پاسخ‌گویان گروه زنان غیرشاغل نیز با مشورتی که با مشاورین مرکز آمار ایران انجام شد، دست‌یابی به ایشان از طریق مناطق آموزش و پرورش تهران و با بهره‌گیری از روش نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای از طریق مراجعه به مدارس و مهدکودک‌های تهران و به واسطة فرزندان ایشان صورت گرفت. پرسش‌نامه‌های تحقیقی به صورت خود ـ تکمیلی طراحی شده بود و در صورت بی‌سوادی یا کم‌سوادی پاسخ‌گو از پرسشگران آموزش‌دیده جهت تکمیل پرسش‌نامه کمک گرفته می‌شد. روایی Reliobilityمقیاس‌های به کار رفته در این تحقیق از طریق کاربرد سازگاری درونیInternal Consistency(Litwin, 1995مورد سنجش قرار گرفت. این شیوة سنجش روایی مبتنی بر محاسبة ضریب آلفای کرونباخ است که براساس میزان همبستگی تک‌تک آیتم‌های تشکیل‌دهندة مقیاس با کل مجموعه محاسبه می‌شود. در این تحقیق ضرایب بالای 70 درصد به عنوان حداقل ارزش مورد پذیرش قرار گرفته است

مقیاس‌های به کار رفته در این تحقیق قبلاً در ایران در چارچوب تحقیقات روان‌شناختی به کار رفته و مشکل عمده‌ای از نظر هماهنگی با شرایط بومی ملاحظه نمی‌شد. با این حال، در زمینة کاربرد مقیاس‌های غربی به مسئلة معادل مفهومی conceptual equivalence)و ترجمة مفاهیم اهمیت ویژه‌ای داده شد و تلاش شد دقت کافی در زمینة ترجمة مقیاس‌ها به عنوان مثال مقیاس عزت‌نفس روزنبرگ و پرسش‌نامة سلامت روانی گولدبرگ به عمل آید. برای این منظور محقق علاوه بر تلاش خویش در زمینة رعایت نکات ترجمه، از همکاری افراد دیگری نیز که هم بر فارسی و هم بر زبان انگلیسی تسلط نسبی خوبی داشتند بهره گرفت. علاوه بر این، انجام دو مرحلة تحقیق مقدماتیpilot studyکه به منظور اصلاح و تجدید نظر در ابزار تحقیق صورت گرفت محقق را در دست‌یابی به این هدف یاری رساند. به این ترتیب، روش تعیین حجم نمونه همچنان که در بررسی‌های پیمایشی متداول است، مبتنی بر نتایج محاسبات آماری یافته‌های آزمون‌های مقدماتی (پایلوت اول و دوم) و پس از مشخص کردن الگوهای معنادار آماری در رابطة همبستگی متغیرهای مستقل نظیر سن و طبقة شغلی زنان و متغیرهای وابسته نظیر متغیرهای اصلی سلامت سنجی در مورد سلامت جسمانی و روانی به تفکیک بوده است. بر این مبنا حجم نمونه‌ای برآورد شده تا بتواند به کسب نتایج معنی‌دار آماری در مورد مهم‌ترین همبستگی‌های پیش‌بینی شده در طرح نظری تحقیق منجر شود. به این ترتیب حجم نمونة مورد نیاز بین 800 تا 1200 تخمین زده شد. نرخ پاسخ در مورد مادران شاغل 5/84 درصد و در مورد مادران غیرشاغل 1/88 درصد بوده و

در نهایت 710 پرسش‌نامه در مورد شاغلین و 355 پرسش‌نامه در مورد مادران غیرشاغل استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق بررسی زنان و فقر در جامعه ایران با آمار کامل

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق بررسی زنان و فقر در جامعه ایران با آمار کامل دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق بررسی زنان و فقر در جامعه ایران با آمار کامل


دانلود تحقیق بررسی زنان و فقر در جامعه ایران با آمار کامل

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:25

چکیده:

زنان: فقر مضاعف

اگر چه مطالعات در باب فقر در جامعة انسانی، خصوصاً در ابعاد اقتصادی و اجتماعی، اندک نیست، اما موضوع شناخت فقرا و تفکیک و بررسی ابعاد فقر در آن‌ها چندان فراوان نیست. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های مغفول در میان این نوع مطالعات، جنسیت و شناخت تأثیر آن در تعمیق و شدت فقر است. این مطالعه ضمن بررسی تعاریف و شاخص‌های متعارف، با استفاده از تفکیک خانوارهای کشور به تفکیک جنسیت سرپرست خانوار و بررسی ویژگی‌های کلی و بعد و ترکیب اعضای خانوارهای کشور، از متغیرهای وضع تأهل، وضع اشتغال، وضع سواد، وضعیت مسکن و نیز هزینه و درآمد آن‌ها مسئله فقر و ابعاد آن را واکاوی کرده است.

اگر چه فقدان اطلاعات دقیق و یا محدودیت‌ آن‌ها امکان بررسی کامل مسئله را پدید نمی‌آورد، با این حال شواهد حاکی از «زنانه شدن فقر» و بالاتر رفتن سطح آن در میان خانوارهایی است که سرپرست آن‌ها زنان هستند. هر چند که این مفهوم برای به تصویر کشیدن فقر زنان بسنده نیست.

کلیدواژه‌ها: ایران، زنان، فقر


 

مقدمه

بررسی مسئلة فقر از جهات و ابعاد گوناگونی میسر است. اقتصاددانان به عوامل مؤثّر بر فقر و حدود و دامنة آن و جامعه‌شناسان به تأثیرات فقر در بروز آسیب‌های دیگر اجتماعی ـ فرهنگی تأکید داشته‌اند. با این حال، شناسایی و تفکیک میان فقرا و بررسی ابعاد فقر در میان گروه‌های مختلف اقتصادی ـ اجتماعی کم‌تر مورد توجه واقع شده است. یکی از بارزترین ویژگی‌های مغفول در بررسی دامنة فقر، مسئلة جنسیت و تأثیر آن در تعمیق و شدت فقر است. پدیدة «فقر زنانه» از جمله مباحث جدید و کم‌تر مورد عنایت در مسئلة فقر محسوب می‌شود. این مقاله درصدد است که:

الف) به شاخص‌های مطرح در سنجش فقر و شناخت ویژگی‌های فقرا توجه کند؛

ب) نشان دهد که جنسیت مهم‌ترین عامل در شناخت ویژگی‌های فقرا در کشور محسوب می‌شود و فقری مضاعف را بر زنان تحمیل می‌کند؛

ج) به صورتی مقایسه‌ای با مردان، ابعاد فقر زنان را ارائه کند.

1) تعاریف و شاخص‌ها

از نظرگاه فلسفی، فقر و محرومیت زمانی حادث می‌شود که زمان احساس نیاز مقدم بر زمان ارضای نیاز باشد. لذا، با عنایت به مجموعة باز و بی‌نهایت نیازهای انسان، جامعة انسانی همیشه فقیر و محروم باقی خواهد ماند (عظیمی، 1374: 197). با این حال، فارغ از مباحث فلسفی، فقر به محرومیت یا فقدان ضروریات اولیة زندگی نیز قابل ارجاع است. در بررسی‌های مرسوم از فقر و حدود و دامنة آن، معمولاً گرایشی به استفاده از مفهوم «خانوار» وجود دارد. همان‌طور که نگارنده پیش‌تر نشان داده است (شادی‌طلب و کمالی: 1379) این گرایش دو نوع ابهام می‌آفریند:

الف) سبب می‌شود که گروه‌ها و افراد درون خانوار کم‌تر مورد توجه واقع شوند و نیز سهم آنان به یکسان و به صورت سرانه تلقی شود؛

ب) همین سنجش نیز معمولاً بر مبنای اطلاعات آماری موجود برای «سرپرست خانوار» مورد بررسی واقع شود که خصوصاً در مورد زنان با کاستی و تعابیری دور از واقع همراه است.

منزلت فروتر زنان در خانواده و تفسیر جهان اجتماعی بر مبنای خصایل مردانه از روشن شدن ویژگی‌ها و اقتضائات خاص زنان جلوگیری می‌کند. به این ترتیب شناخت مسائل زنان از دریچة خاص مردان، تصویری دور از واقعیات آنان را در بر دارد. برای مثال نمی‌توان ابعاد درد و رنج زنی را دریافت که بر اثر زندانی شدن، معلولیت و یا بی‌مسئولیتی خانواده‌ خود را در فقر و تنگ‌دستی رها کرده است؛ زیرا در این موارد بنا به اقتضائات فرهنگی، همچنان مردان سرپرست خانوار محسوب می‌شوند. به رغم این اختلاط مفهومی و روشن نبودن مرزهای دقیق خانوارهای فقیر زنان، ضرورت استفاده از آمارهای موجود، تن دادن به این مفهوم را الزامی می‌سازد.

در بررسی مسئلة فقر به ویژگی‌های متعددی برای شناخت فقرا اشاره شده است: وضعیت مسکن، اشتغال یا بی‌کاری سرپرست خانوار، فقدان عضو شاغل، وضعیت تأهل و بعد کوچک خانوار، بی‌سوادی و فقدان عضو باسواد، اشتغال در بخش‌های ساختمان، کشاورزی، اشتغال در مشاغل حقوق‌بگیر و ... از جملة این ویژگی‌هاست. با این حال، در برخی از مطالعات نشان داده شده است که خصوصاً در دهه‌های اخیر افزایش فقر در بین خانوارهای زن سرپرست، یکی از عوامل افزایش نابرابری توزیع درآمد در میان خانوارها محسوب می‌شود

(پروین, 1372؛ جعفری، صمیمی: 1371). سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور نیز نشان داده است که احتمال ابتلا به فقر در خانوارهای زن سرپرست، در مناطق شهری 35 و در مناطق روستایی 65 درصد است (1379: 42).

لذا، با توجه به این مسئله، تا آن‌جا که اطلاعات محدود و اندک موجود امکان آن را فراهم می‌آورد، ابعاد فقر بر حسب بعد و ترکیب اعضای خانوار، وضعیت تأهل، وضع اشتغال، وضع سواد، وضع مسکن و وضع درآمد و هزینة خانوار با عنایت به تفکیک جنسیتی پژوهش و بررسی خواهد شد.

2) بررسی ویژگی‌های خانوارهای کشور به تفکیک جنسیت سرپرست خانوار

1ـ2) ویژگی‌های کلی خانوارهای کشور

نتایج آخرین سرشماری در 1375 نشان داده است که از مجموع  12/349/003 خانوار ایرانی، 1/035/067 خانوار (40/8 درصد) تحت سرپرستی زنان بوده است. اگرچه از آن زمان تاکنون اطلاع دقیقی از تعداد خانوارهای کشور وجود ندارد، اما نتایج آمارگیری‌های نمونه‌ای مختلف، نشان داده است که سهم نسبی خانوارهای زن سرپرست از 41/8 به 73/8 رسیده که نشانگر افزایشی 93/3 درصدی است. البته این افزایش معطوف به افزایش سهم نسبی زنان شهری سرپرست خانوار بوده است (77/6 درصد)؛ حال آن که در همین دوره سهم نسبی زنان روستایی سرپرست خانوار کاهشی معادل 79/11 درصد داشته است. نتایج حاصل در جدول 1 (مرکز آمار ایران، 1376؛ 1376ـ1382) همچنین نشان می‌دهد که سهم نسبی خانوارهای مرد سرپرست طی این دوره با کاهش مواجه بوده که عمدتاً معطوف به خانوارهای روستایی است. این مسئله در عین حال موجب کاهش سهم نسبی خانوارهای زن سرپرست در مناطق روستایی از 29/9 درصد در 1375 به 85/8 درصد در 1382 شده است و در مقابل افزایش سهم نسبی زنان سرپرست خانوار در مناطق روستایی از 30/8 به 64/8 در همین مدت مشابه است. این موضوع عوارض و آثار متعددی دارد که در بخش‌های بعدی به آن پرداخته خواهد شد.

جدول 1: توزیع نسبی سرپرستان خانوار بر حسب جنس و منطقه، طی سال‌های 1375ـ1382

سال

مرد

زن

کل

شهری

روستایی

کل

شهری

روستایی

1375

60/91

40/64

60/35

40/8

52/63

48/36

1376

62/92

24/60

76/39

38/7

46/58

54/41

1377

00/92

77/59

23/40

00/8

58/58

42/41

1378

83/91

09/58

91/41

17/8

73/56

27/43

1379

81/91

13/59

87/40

19/8

54/59

46/40

1380

36/91

22/59

78/40

64/8

54/58

46/41

1381

20/91

68/58

32/41

80/8

26/58

74/41

1382

27/91

59/68

41/31

73/8

82/67

18/32

میزان افزایش82ـ75

36/0ـ

51/6

77/11ـ

93/3

77/6

79/11ـ

2ـ2) بعد و ترکیب اعضای خانوارهای کشور

آمارهای کشور نشان می‌دهد که میانگین بعد خانوارهای مرد سرپرست از 99/4 (در سال 1376) به 39/4 و در خانوارهای زن سرپرست از 83/2 به 57/2 رسیده است. اگرچه این فرآیند را می‌توان ناشی از برنامه‌های جمعیتی دولت و تغییر نگرش‌های اجتماعی در تعداد فرزندان مطلوب قلمداد کرد، با این حال توجه به سهم نسبی خانوارهای تک نفره نشان‌ می‌دهد که کاهش بعد خانوار و در عین حال تمایز شدید آن در میان خانوارهای مرد سرپرست و زن سرپرست را نمی‌توان ناشی از تغییر الگوهای جمعیتی قلمداد کرد. در حالی که سهم نسبی خانوارهای مرد سرپرست در سال 1376 تنها 54/1 درصد کل این نوع خانوارها بوده و در نهایت در سال 1382 به 33/2 رسیده، سهم مشابه برای خانوارهای زن سرپرست از 18/35 به 81/38 ارتقا یافته است. باتوجه به ارقام جدول 2 (مرکز آمار ایران، 1376ـ1382) اگرچه خانوارهای تک نفره به طور کلی در دورة فوق افزایش یافته‌اند، اما این افزایش برای زنان بیش‌تر بوده و نهایتاً در پایان دوره شکاف 64/33 درصدی سهم این نوع خانوارها را به 48/36 درصد رسانده است. (56/57 درصد در 1375 و 34/85 درصد در سال 1381). همچنین چنان چه صرفاً خانوارهای «خودسرپرست»، «سرپرست و فرزندان» و «سرپرست، فرزندان و سایرین» که از نوع خانوارهای معمول محسوب نمی‌شوند مورد توجه واقع شود، در حالی که سهم مورد نظر برای مردان از 77/2 درصد در سال 1375 به 78/1 درصد در سال 1381 رسیده، ارقام مشابه برای زنان 8/61 و 15/86 درصد بوده است. این به آن معناست که حداقل به صورتی اولیه سهم نسبی خانوارهای آسیب‌پذیر در میان مردان بسیار اندک و در میان زنان اکثریتی قاطع است.

جدول 2: میانگین بعد خانوار و سهم نسبی خانوارهای تک‌نفره برحسب جنس سرپرست خانوار در سال‌های 1376ـ1382

سال

مرد

زن

میانگین

خانوار تک‌نفره

میانگین

خانوار تک‌نفره

1376

99/4

54/1

83/2

18/35

1377

80/4

83/1

73/2

65/37

1378

70/4

92/1

67/2

04/39

1379

64/4

01/2

68/2

36/38

1380

58/4

01/2

72/2

04/37

1381

56/4

83/1

68/2

58/37

1382

39/4

33/2

57/2

81/38

کوچک بودن بعد خانوار و سهم نسبی خانوارهای تک نفره به تعبیر حسین عظیمی (1374: 223) و به اذعان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی (1379: 41) یکی از ویژگی‌های اصلی خانوارهای فقیر است. بررسی نسبی بعد خانوار و ارتباط آن با فقر، حاکی از آن است که خانوارهای یک نفره و دونفرة روستایی به ترتیب با احتمال 90 و 60 درصد و خانوارهای مشابه شهری 60 و 25 درصد در معرض فقر قرار دارند. باید توجه داشت که خانوارهای یک نفره عمدتاً خانوارهایی هستند که سرپرست مسن و یا بسیار جوان دارند که گروه اول به دلیل عدم برخورداری از مزایای یک نظام جامع تأمین اجتماعی و گروه دوم به دلیل قرار گرفتن در ابتدای منحنی درآمد ـ سن با احتمال بیشتری در معرض فقر قرار می‌گیرند.

از این لحاظ، ترکیب اعضای خانوارها نیز می‌تواند مهم تلقی شود. نتایج بررسی ترکیب اعضای خانوار در جدول 3 (مرکز آمار ایران، 1381) نشان می‌دهد در حالی که بخش عمدة خانوارهای مرد سرپرست از «سرپرست، همسر و فرزندان» تشکیل می‌شود (94/73 درصد در سال 1375 و 83/75 درصد در سال 1381)، خانوارهای تک نفرة «خود سرپرست» و خانواده‌های متشکل از «سرپرست و فرزندان» در میان زنان سهم اصلی و بیش‌تر را دارند.


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانواده های ساکن در شهر ایذه درسال1389

اختصاصی از کوشا فایل پایان نامه بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانواده های ساکن در شهر ایذه درسال1389 دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانواده های ساکن در شهر ایذه درسال1389


پایان نامه بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانواده های ساکن در شهر ایذه درسال1389

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:15

چکیده:
مقدمه وهدف: یکی از پدیده های خانوادگی که امروزه مورد توجه محققان ، جامعه شناسان و روان شناسان قرار گرفته است ،اعمال خشونت در خانواده و یا به اصطلاح معمول خشونت مردان علیه زنان در خانواده است .
منظور از خشونت در این مطالعه ،رفتاری است که به قصد ونیت آشکار و یا پنهان برای وارد کردن آسیب فیزیکی ، روانی ، اجتماعی به فرد دیگر صورت می گیرد،این پژوهش باهدف بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانواده های ساکن در شهر ایذه درسال1389انجام گرفته است.   
موادوروش ها: این مطالعه از نوع توصیفی بوده وجامعه موردمطالعه 100نفرازخانواده های ساکن در شهر ایذه می باشند، که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند ،ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخت شامل25 سوال بسته بوده که روایی پرسشنامه توسط متخصصین فن موردتأئید قرارگرفته وپایایی آن نیز بامطالعه مقدماتی صورت پذیرفته است.داده ها پس ازجمع آوری موردتحلیل قرارگرفته وتوسط جداول یک بعدی ودوبعدی ارائه گردیده است.
یافته ها: نتایج نشان دادکه میزان خشونت روانی 40 درصد ، خشونت اجتماعی 18 درصد و خشونت فیزیکی 30 درصد از طرف مردان علیه زنان انجام پذیرفته که از میان چهار نوع خشونت بیشترین فراوانی را خشونت روانی به خود اختصاص داده است ، میزان خشونت مردان علیه زنان در خانواده هایی که مردان سطح تحصیلات شان زیر دیپلم می باشد ،در مقایسه با خانواده هایی که تحصیلاتشان فوق دیپلم و لیسانس بالاتر است زیادتر می باشد به طوری که 95% از خشونت روانی و 89% از خشونت فیزیکی و 100% خشونت اجتماعی در خانواد ه های با سطح تحصیلات پایین رخ داده است .
خشونت در خانواده با میزان در آمد ماهیانه ارتباط داشته و بیشترین خشونت مردان علیه زنان در خانواده ها ی با در آمد پایین بیشتر از خانواده های با میزان در آمد متوسط و بالا می باشد به طوری که 58% از خشونت فیزیکی ، 77% از خشونت اجتماعی ، 70% از خشونت روانی درخانواده های با میزان و در آمد پایین مشاهده می شود .  
نتیجه گیری:به طورکلی نتایج حاکی از آن است که میزان خشونت خانوادگی با بالا رفتن میزان تحصیلات مردان کاهش می یابددر تبیین ارتباط بین متغیرها که تحصیلات بالا راه خود شکوفایی را برای اعضا خانواده باز می کند و خانواده های تحصیل کرده با آگاهی یافتن بر راه های کنار آمدن با تعارضات در روابط نزدیک ، خشونت در خانواده را کمرنگ کرده و موقع مواجه شدن با موانع بیرونی یا درونی از شیوه های معقول چون حل مسأله کمک می گیرند ، پیشنهاد می گردد مهارت های زندگی به زوجین آموزش داده شود وجزو برنامه های اصلی آموزش کشورمورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.



مقدمه :
خانواده در حوزه مطالعه و تحقیق ، یک واقعیت چند بعدی شناخته می شود به طوری که از ابعاد مختلف ، موضوعات آن قابل بررسی هستند  . یکی از پدیده های خانوادگی که امروزه مورد توجه محققان ، جامعه شناسان و روان شناسان قرار گرفته است اعمال خشونت در خانواده و یا به اصطلاح معمول خشونت مردان علیه زنان در خانواده است .
منظور از خشونت در این مطالعه رفتاری است که به قصد ونیت آشکار و یا پنهان برای وارد کردن آسیب فیزیکی ، روانی ، اجتماعی به فرد دیگر صورت می گیرد ( 1)
اما خشونت مردان علیه زنان ابعاد متعددی را شامل می شود که در این راستا می توان به خشونت فیزیکی ( یعنی آسیب رساندن به اعضای بدن با کتک ، ضرب و جرح با استفاده ازدست یا ابزار دیگر ) ، خشونت روانی ( تهدید ، تحقیر ، سرزنش کلامی ، فحاشی ) خشونت اجتماعی ( کنترل رفتارهای زن ، در انزوای اجتماعی قرار دادن ، ممنوعیت ارتباط با دیگران اشاره نمود ( 2) .
بررسی ها نشان می دهد که خشونت مردان علیه زنان در خانواده ها به میزان زیادی متأثیر از عوامل روانی اجتماعی است و در تبیین آن نظریه های مختلیفی چون نظریه کارکرد گرایی ، نظریه های ساختار اجتماعی ( تنش ، تضاد ) ، نظریه فمینیستی ، نظریه منابع ، نظر سیستمی ، نظریه زیست محیطی و نظریه ناکامی ، پرخاشگری وجود دارند .
به طوری که کارکرد گرا یان در تبیین خشونت خانوادگی معتقدند که خانواده گروهی است که وجود علایق متفاوت در این گروه ناهمگون ، سبب به وجود آمدن تضادهای آشکار یا پنهان می شود . این تضادها ، ویژگی ها و کارکردهای مناسب خانوادگی را از بین می برد و د رنتیجه ، باید آنها را از در راه برداشت .
رفع تضادهای خانوادگی با استفاده از وسایل قدرت و در مواردی ، از راه خشونت امکان پذیر می گردد ( 3) .
از دیدگاه نظری فرهنگی فرهنگ میراث اجتماعی گذشته است که بر رفتار کنونی و آینده انسان تأثیر می گذارد .مردانی که باهمسران خود بد رفتاری می کنند ، در فرهنگی زندگی می کنند که در آن حاکمیت مردان بسیار بیشتر از زنان است .
نظریه های ساختار اجتماعی ( تنش ، تضاد ) خشونت در خانواده را چنین تبیین می کنند که هر چه وقایع یاموقعیت های تنش آفرین که خانواده ها را تهدید می کنند ، بیشتر باشد ، احتمال بروز رفتار خشونت آمیز در آن خانواده بیشتر خواهد شد ( 4) .


دانلود با لینک مستقیم