کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود مقاله و تحقیق درباره عاشورا

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره عاشورا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

« بسم الله الرحمن الرحیم »

موضوع تحقیق:

با کاروان عشق

نام و نام خانوادگی:

جواد غفوری

کلاس: 3/3

نام دبیر:جناب آقای حسینی

مدرسه شهدای گمنام

سال تحصیلی 85-86

روایات و احادیث عاشورا

امام حسین (ع): اِنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُمْ مِن نِعَمِ الله ِعَلَیْکُم فَلا تَمَلّو النِّعَمَ. (بحارالانوار جلد 75 ص 205)

نیاز مردم به شما از نعمت‌های خدا بر شما است از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.

امام حسین (ع): اَنا قیتُل الْغبرهِ لایَذکُرُنی مُؤْمِنُ استَعبَرَ. (بحارالانوار جلد 44 ص 284)

من کشتة اشکم هر مؤمنی مرا یاد کند اشکش روان شود.

امام حسین (ع) می‌فرمایند: اگر هزار پسر دیگر هم داشتم نام او را علی می‌گذاشتم.

امام حسین (ع) می‌فرمایند:

توبه از شما مغفرت از خدا بهشت از خدا درست کردن و ساختن آن از شما

شکر از شما رزق از خدا جنه از خدا اطاعت از ما

دعا از شما اجابت از خدا امتحان از خدا صبر از ما

وقتی حضرت علی‌اکبر (ع) اذن میدان می‌خواست، امام همام (ع) در جواب فرمود:

کرده‌ای از حق تجلی ای پسر

زین تجلی فتنه‌ها داری به سر

راست بهر فتنه، قامت کرده‌ای

وه کزین قامت، قیامت کرده‌ای

نرگست با لاله در طنازی است

سنبلت با ارغوان دربازی است

از رخت مست غــرورم می‌کنی

از مراد خویش، دورم می‌کنی

بیش از این بابا! دلم را خون مکن

زاده لیــلا! مــرا مجنون مکن

پشت پا بر ساغـــر حالم مــزن

نیش بر دل، سنگ بر بالم مزن

همچو چشم خود به قلب من متاز

همچو زلف خود پریشانم مساز

حــایــل ره، مانــع مقصد مـشو

بــر ســر راه محبت سـد مـشو

هرچه غیر از دوست، سد راه من

آن بت است و غیرت من بت‌شکن

جان رهین و دل اسیر چهر توست

مانــع راه محبت، مــهر تــوست

آن حجاب از پیش چون دور افکنی

من تو هستم در حقیقت تــو منی

چون تو را او خواهد از من رونما

رونـــما شو، جانب او رونــــما

زندگی یکی از قهرمانان کربلا:

نام:‌ حسین (سومین امام که به امر خداوند تعیین شده است)

کنیه: ابوعبدا…

لقب: خامس آل عبا، سبط، شهید، وفی، زکی

پدر: حضرت علی‌بن ابی‌طالب (ع)

مادر: حضرت فاطمه (س)

تاریخ ولادت: شنبه سوم شعبان، سال چهارم هجری

مکان ولادت: مدینه

مدت عمر: 57

علت شهادت: پس از روی کار آمدن یزید، امام که او را نالایق میدانست تن به ذلت بیعت و سازش با او را نداد و برای افشای او به فرمان خدا از مدینه به مکه و سپس به طرف کوفه و کربلا حرکت کردند و همراه با یاران خود با لب تشنه توسط دشمنان اسلام شهید شدند.

قاتل: صالح‌بن وهب مزنی، سنان‌بن انس و شمر‌بن ذی‌الجوشن، (لعنت خدا بر آنها)

زمان شهادت: جمعه دهم محرم، سال 61 هجری


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره عاشورا

دانلود مقاله و تحقیق درباره حجـاب

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره حجـاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

حجـاب

تهیه‌کننده: فاطمه حاجی عموعصار

شماره دانشجویی: 8217312172

نام استاد: سرکار خانم مریم رضایی

نام درس: تاریخ اسلام

کد کلاس: 105

مقدمه

یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین و کان الله غفورا رحیما.

ای پیامبر‍! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند. این برای آنکه آنها (به عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض (هوسرانان) آزار نکشند، بسیار بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.

پوشش بانوان از مسائل مهمی است که از جنبه‌های گوناگون قابل بررسی و ملاحظه است. امروزه پرداختن به مسئله حجاب بدون درنظر گرفتن ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، روان‌شناختی و ... ما را در جهت شناخت دقیق واقعیت‌های مربوط به آن یاری نخواهد کرد.

از طرفی با سیطرة نبی فرهنگ غرب از جمله فرهنگ برهنگی در سایه تبلیغات گستردة رسانه‌ای مسائل و شبهات گوناگونی دربارة حجاب مطرح شده است. این تبلیغات و شبهه افکنی‌های مغرضانه و شیطانی برضد حجاب تا آنجا پیش رفته و مؤثر واقع شده که گروهی برهنگی و بی بندباری را برای زن یک ارزش و نشانة تمدن انگاشته‌اند و حجاب و عفاف و پاکدامنی را نماد عقب‌ماندگی و جهالت و خلاصه یک ضد ارزش معرفی کرده‌اند. این وقاحت تا به آن حد رسیده که کشورهایی که خود را سردمدار فرهنگ و تمدن امروز غرب می‌دانند و کشور خود را مهد آزادی و دموکراسی معرفی می‌کنند از حضور دختران و زنان محجبه در محل تحصیل و کار جلوگیری می‌کنند و از آنان می‌خواهند تا از پوشش خود دست بردارند. بنابراین بر آن شدم تا قدمی در جهت تحکیم حجاب و عفاف بردارم.

واژة حجاب

پیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یادآوری کنیم. آن نکته اینست که معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است چیست؟ کلمة حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‌دهد که پرده وسیلة پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوشش حجاب نامیده می‌شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در قرآن کریم در داستان سلیمان، غروب خورشید را اینطور توصیف می‌کند: «حَتَی تَوارَت بِالحِجابَ» یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. پردة حاجز میان قلب و شکم را «حجاب» می‌نامند.

در دستوری که امیرالمومنین علیه‌السلام به مالک اشتر نوشته است می‌فرماید: فَلا تُطَوَلَنَ احتِجابَکَ عَن رَعیتِکَ. یعنی در میان مردم باشد، کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن؛ حاجب و دربان ترا از مردم جدا نکند، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها و شکایات خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان موربی اطلاع نمانی.

ابن خلدون در مقدمه خویش فصلی دارد تحت عنوان «فَصل فی الحِجابِ کَیفَ یَقَعَُ فی الدُوَلِ و اَنَهُ یَعظُمُ عِندَ الهَرَِم» در این فصل بیان می‌کند که حکومتها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصله‌ای قرار نمی‌دهند ولی تدریجاً حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیمتر می‌شود تا بالاخره


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره حجـاب

دانلود مقاله و تحقیق درباره بهار

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره بهار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوعات تحقیق :

الف-مقدار پوشش زنان و حفظ خود از نامحرم را به استناد آیات قرآن کریم بیان کنید .

ب-نور بودن خدا یعنی چه وحقیقت نور چیست ؟

ج-اهل سعادت ورستگاری چه کسانی هستند ؟

بهار 1382

گردآورندگان :

مرجان اسمعیلی صومعه

صبورا ایزد بین

مریم بیات

شمیم شجاعی

استاد راهنما :

سرکار خانم مدیری

الف - گل پاک

یکی بامدادان فصل بهار

جوانی به باغ فتادش گزار

به شاخی گلی دید خوش رنگ وبو

که از جان ودل گشت مشتاق او

گلویش بنشرد وکردش جدا

زگیلهای دیگر به وجوروجفا

چوآن گل جدا شد زشاخ درخت

بیفتاد در دست آن تیره بخت

بکرد از طریق تحسّر نگاه

به یاران واز دل بر آوردآه

بگفتا که ای خواهران عزیز

برای شما هست این روز نیز

گذارید آرایش خود کنار

بگیرید در زیر برگی قرار

نمایید خود را از این دم نهان

که مانید ایمن زغار تگران

اگر گل در برگها مخفی نشود ، اگر گل مراقبت باغبان را نپذیرد و اگر گل بر بیگانگان جلوه گری کند به غارت خواهد رفت . او امانتدار لطافت ها وظرافت هاست و آنگاه است که می تواند با این خود نگهداریها یک قهرمان را به آستان خود بکشاند ودر دست یک قهرمان قرار گیرد نه در زیر پای غارتگران !

زن گل است ویک گل دانا و پاک هرگز نمی پسندد چهره واندام و موی خود را در اختیار نگاههای هوس ، آلود قرار دهد ، در پس برگهای حجاب وحیا می ماند و حیثیت خود را پاسبانی می کند.

غنچه تا در پرده است از دست گلچین ایمن است

گر ضیافت از جفا خواهی حیا می بایدت

حجاب مصونّیت است نه محدودیت !

متفکر اندیشمند فرزانه استاد شهید مرتضی مطهری‌دراین‌زمینه می‌نویسند:

مرد بسیاری از هنرنمایی ها و شجاعت ها ودلاوریها ونبوغها وشخصیت‌های خود را مدیون زن وخودداری های ظریفانه زن ، مدیون حیا وعفاف زن می داند .

زن همیشه مرد را ساخته و مرد اجتماع را ، آنگاه که حیا وعفاف وخود داری زن از میان برود وزن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود اول به زن مهر باطله می خورد وبعد مرد، مردانگی خود را فراموش می کند وسپس اجتماع منهدم می گردد.

حضرت امام (ره) می فرمایند : « زن مربع جامعه است . زن با تربیت صحیح خودش انسان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره بهار

رهبر معظم انقلاب 17 ص

اختصاصی از کوشا فایل رهبر معظم انقلاب 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مزین شدن سال 1385 به نام مبارک پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنان که ناظر بر تحولات به وجود آمده در کشورمان و در سطح منطقه ای و بین المللی است ، مبین وجود ضرورت ها و الزامات اساسی در توجه مضاعف عموم مردم و مسوولان و حتی افکار عمومی جهان به ویژه در سطح جهان اسلام به وجود مقدس پیامبر اعظم اسلام حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) و بهره مندی از ویژگی ها و امتیازهای خاص آن وجود مبارک است.

پیامبری که به تعبیر رهبر معظم انقلاب ، مجموعه تکامل یافته فضایل همه انبیا و اولیای الهی در طول تاریخ و درخشان ترین کهکشان عالم وجود است.

در این میان توجه به اهداف مقام معظم رهبری از این نامگذاری، در دو عرصه لازم و ضروری است:

 

1- در سطح داخلی، به نظر می رسد با توجه به شکل گیری و تقویت همبستگی ملی و مشارکت حداکثری مردم در مسائل مهم کشور ، مردمی آماده به کار و سرشار از امید و جوانانی پرشور و با استعداد ، بیش از همیشه نیازمند بهره گیری از الگوی رفتاری مناسب برای حرکت روبه جلو و شتاب بخشیده به امور کشور هستیم تا از این طریق بتوانیم در عرصه های مختلف، فاصله خود را از قله های پیشرفت مادی و معنوی کاهش دهیم و با سربلندی از میان کوران حوادث و توطئه های پیش رو عبور کنیم.

قطعا وجود مقدس پبامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) که الگویی تمام عیار و کامل است ، می تواند راهگشا باشد و ما را در مسیر درست تری قرار دهد.

ضرورت ها و الزامات اساسی آن نیز از سویی نیازمند بازخوانی و مرور درسهای پیامبر اعظم و از سوی دیگر ، مستلزم تبدیل آنها به درسهای زندگی و برنامه های جاری دولت و ملت است.

در این میان ، توجه به درسهای اساسی مکتب نبوی، از جمله مکارم اخلاق و استقامت و ایستادگی - که بدون شک اولی مقدمه دومی است - ضرورتی دو چندان دارد که تبدیل شدن آن به یک فرهنگ و رویه عملی برای مردم و مسوولان نقش مهمی خواهد داشت.

تردیدی نیست که توجه دادن به ویژگی های پیامبر عظیم الشان اسلام بویژه به عنصر اخلاق ، به آن معنا نیست که جامعه ما از خصایل اخلاقی دور شده و نیاز به بازگشت به مکارم اخلاقی دارد ، بلکه به دلیل این که ایران اسلامی که الگویی از جامعه اسلامی و اخلاقی و منادی حکومت اسلامی در جهان امروز است ، نیازمند تقویت مکارم اخلاق در سطح جامعه خود و در سطح بین المللی است. جامعه بین المللی که بشدت تحت فشار، بی عدالتی ، قدرتمداری ، زورگویی و سیاست بازی سیاستمداران اخلاق گریز است.

با این حال ، بهره گیری مطلوب از وجود مبارک پیامبر اعظم اسلام ، ضمن این که نیازمند توجه بیش از پیش به اصل خودسازی است ، مستلزم بهره گیری از تجربه های گذشته و استفاده از راهکارهای عملی برای مردم و مسوولان در بخشهای مختلف است تا بتوانند خیزش بلندی داشته باشند.

2- در سطح بین المللی و منطقه ای نیز به نظر می رسد نامگذاری سال جاری به عنوان پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) ناظر به شیطنت ها ، توطئه ها و اقدام های مراکز قدرت جهانی و صهیونیسم بین الملل نسبت به دین مبین اسلام ، پیامبر عظیم الشان اسلام و جهان اسلام است.

علاوه بر این که در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری از سوی غرب و رسانه های گروهی وابسته به صهیونیسم بین الملل برای مخدوش کردن چهره واقعی اسلام صورت گرفته است و نظام سلطه جهانی نیز منابع و سرنوشت ملتهای مسلمان را نشانه رفته و تهاجمات نظامی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی را علیه کشورهای اسلامی در دستور کار قرار داده است، اهانت سازمان یافته به ساحت مقدس پیامبر اسلام از سوی رسانه های گروهی غرب نشان داد تلاشهای پیدا و پنهان برای فشار و تضعیف جهان اسلام در حال انجام است و در این میان اصل تفرقه افکنی نیز محوریت یافته است.

از این رو با نامگذاری سال جاری به عنوان سال پیامبر اعظم که به تعبیر رهبر معظم انقلاب ، وجود ایشان در عرصه بین المللی نیز نقطه پیوند عقاید و عواطف همه ملتهای مسلمان و همه امت اسلامی است، می توان امیدوار بود که جهان اسلام ، به ویژه دولتها ، اندیشمندان ، صاحب نظران و رسانه های گروهی داخلی و خارجی با درک دقیق موقعیت کنونی جهان اسلام ، در تبیین حقایق دین مبین اسلام و شخصیت منحصر به فرد پیامبر گرامی اسلام که پیامبر صلح و دوستی است ، و شناساندن وی به جهان تشنه معنویت و عدالت، تلاشی دوچندان داشته باشند و راه را بر خرافه ، تحجر و توطئه های دشمنان اسلام ببندند.

فرازی از پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب به مناسبت حلول سال 85

در این مقطع زمانى، یاد و نام مبارک پیامبر اعظم از همیشه زنده‏تر است؛ و این یکى از تدابیر حکمت و الطاف خفیّه‏ى الهى است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او، و به رحمتى که او به انسان‏ها درس داد و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام براى امتش و براى همه‏ى بشریت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعى، نام مبارک پیامبر اعظم است. در سایه‏ى این نام و این یاد، ملت ما درس‏هاى پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درس‏هاى زندگى و برنامه‏هاى جارى خود تبدیل کند. ملت ما به شاگردى مکتب نبوى و درس محمّدى (صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله) افتخار مى‏کند. ملت ما پرچم اسلام را در میان امت اسلامى با استقامت و استحکام برافراشته است؛ سختى‏ها را تحمل کرده است و کامیابى‏هاى حضور در این میدان شرف و افتخار را دیده است و به فضل الهى، کامیابى‏هاى بیشتر در راه است.

ما درس اخلاق پیغمبر، درس عزت پیامبر اعظم، درس علم‏آموزى و درس رحمت و کرامت و درس وحدتى را که ایشان به ما داد و درس‏هاى زندگى ماست، باید در برنامه‏ى زندگى خودمان قرار بدهیم.

‏ فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب در صحن جامع رضوى‏

امسال نام پیامبر اعظم اسلام، سال ما را مزین کرد. درباره‏ى پیامبر اعظم چه عرض بکنیم؟ جز اینکه بگوییم: پیامبر اعظم اسلام، مجموعه‏ى فضائل همه‏ى انبیاء و اولیاء است؛ نسخه‏ى کامل و تکامل یافته‏ى همه‏ى فضائلى است که در سلسله‏ى پیامبران و اولیاء الهى در تاریخ وجود داشته است.

نام احمد، نام جمله انبیاست چون که صد آمد نود هم پیش ماست‏‏

وقتى نام پیامبر اعظم را مى‏آوریم، کأنه شخصیت ابراهیم، شخصیت نوح، شخصیت موسى، شخصیت عیسى، شخصیت لقمان، شخصیت همه‏ى بندگان صالح و برجسته و شخصیت امیر مؤمنان و ائمه‏ى هدى (علیهم‏السّلام) در این وجود مقدس، متبلور و مجسم است. پیامبر اعظم را مى‏توان به درخشان‏ترین ستاره در کائنات عالم وجود تشبیه کرد و از آن وجود بزرگ و مقدس با این عنوان تعبیر کرد. چرا مى‏گوییم ستاره‏ى درخشان، نمى‏گوییم خورشید؟ چون خورشید یک جسم و جرم مشخص و معین است، نورانى است و با عظمت است؛ اما یک جرم و یک کره‏ى آسمانى است. لکن در این ستاره‏هایى که شما مى‏بینید، ستاره‏هایى هستند که یک کهکشانند و از این کهکشانى که ما در شبهاى تابستان در آسمان بالاى سر خودمان مى‏بینیم، هزاران برابر بزرگترند. کهکشان یعنى: آن مجموعه‏اى که هزاران منظومه و هزاران خورشید در آن هست.

پیامبر اعظم یک وجود کهکشان‏وار است و در او هزاران نقطه‏ى درخشنده‏ى فضیلت وجود دارد. در پیامبر اعظم، علم همراه اخلاق هست؛ حکومت همراه حکمت هست؛ عبادت خدا همراه با خدمت به خلق هست؛ جهاد همراه با رحمت هست؛ عشق به خدا همراه با عشق به مخلوقات خدا هست؛ عزت همراه با فروتنى و خاکسارى هست؛ روزآمدى همراه با دوراندیشى هست؛ صداقت و راستى با مردم همراه با پیچیدگى سیاسى هست؛ غرقه بودن جان در یاد خدا همراه با پرداختن به صلح و سلامت جسم هست؛ در او دنیا و آخرت همراه است؛ هدفهاى والاى الهى با اهداف جذاب بشرى همراه است.

او نمونه‏ى کاملى است که خداوند در عالم وجود، موجودى کامل‏تر از او نیافریده است؛ او مبشر است، بشارت‏دهنده است؛ منذر است، بیم‏دهنده است؛ بر همه‏ى بشریت و بر همه‏ى تاریخ شاهد و ناظر است؛ فراخواننده‏ى همه‏ى بشریت به سوى خداست و چراغ نورافشان راه انسانهاست. «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا و داعیا الى اللَّه بأذنه و سراجا منیرا».

سال پیامبر اعظم، سال این وجود کهکشان‏وار براى دولت و ملت ماست. علاوه‏ى بر این، وجود پیامبر اعظم در عرصه‏ى بین‏المللى، نقطه‏ى التقاى عقاید و عواطف همه‏ى ملتهاى مسلمان است. از همه‏ى اقوام، با همه‏ى مذاهب گوناگون، نقطه‏ى التقاى همه‏ى امت اسلامى در عقیده و عاطفه، وجود مبارک پیامبر اعظم است. اینکه ما در یک چنین سالى با این نام قرار داریم، تکلیف بزرگى را بر گردن ما مى‏گذارد. ملت و دولت ما در این سال، باید طورى عمل کنند که با حکمت نبوى، با علم نبوى، با حکومت نبوى، با عدالت نبوى، با اخلاق و کرامت نبوى، با فروتنى و عزت نبوى و با جهاد و رحمت نبوى هماهنگ باشد.

اینها البته کار یک سال نیست؛ کمااینکه پیغمبر اعظم، پیغمبر یک سال نیست، همه‏ى سالها سال اوست؛ همه‏ى تاریخ، متعلق به اوست. ولى این به معناى این است که ما در راه ساختن آن‏چنان جامعه‏اى، آن‏چنان دنیایى و آن‏چنان تمدنى که هدف پیامبر اعظم بود، امسال باید یک خیزش، یک حرکت بزرگ و یک گام بلند داشته باشیم. سال پیامبر اعظم، سال نگاههاى بلند، سال امید، سال کار، سال مجاهدت، سال خدمت و سال طراحیهاى هوشمندانه براى آینده‏ى کشور است؛ سال حرکت به پیش است.

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار بسیجیان‏ - فروردین 85

نامگذارى این سال به نام مبارک «پیامبر اعظم» یک پیام دارد؛ این پیام را باید با همه‏ى وجود و با همه‏ى دل دریافت کنیم و به اقتضاى آن پیش برویم، و فقط این نیست که سال را متبرک کنیم به نام مبارک پیامبر. آن پیام، این است که جامعه‏ى ما - از فرد و مجموعه - باید روزبه‏روز خود را به آنچه که پیامبر براى آن کمر همت بست و آن تلاش و مجاهدت را مبذول کرد، نزدیک کند. اهداف والاى پیامبر اسلام را در «یک جمله» نمى‏توان گنجانید؛ لیکن مى‏توان سرفصلهایى از آن را سرمشق کار خود در طول یک سال، یک دهه و یک عمر قرار داد.

یک سرفصل عبارت است از تکمیل مکارم اخلاقى: «بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق». جامعه بدون برخوردارى افراد از خلقیات نیکو، نمى‏تواند به هدفهاى والاى بعثت پیامبر دست پیدا کند. آنچه فرد و جامعه را به مقامات عالى انسانى مى‏رساند، اخلاق نیکوست. اخلاق نیکو هم فقط خوش اخلاقى با مردم نیست؛ بلکه به معناى پروراندن صفات نیکو و خلقیات فاضله در دل و جان خود و انعکاس آنها در عمل خود است. مردمى که در بین خود دچار حسد باشند، دچار بدخواهىِ یکدیگر باشند، دچار حیله‏گرىِ با یکدیگر باشند، دچار حرص به دنیا و بخل نسبت به مال دنیا باشند و دچار کینه‏ورزى با یکدیگر باشند، در این جامعه حتّى اگر قانون هم به طور دقیق عمل شود، سعادت در این جامعه نیست. اگر علم هم پیشرفت کند و تمدن ظاهرى هم به منتهاى شکوه برسد، این جامعه، جامعه‏ى بشرى مطلوب نیست. جامعه‏اى که انسانها در آن از یکدیگر احساس ناامنى کنند، هر انسانى احساس کند که به او حسد مى‏ورزند، نسبت به او بددلى دارند، نسبت به او کینه‏ورزى مى‏کنند، براى او توطئه مى‏چینند و نسبت به او و دارایى‏اش حرص مى‏ورزند، راحتى در این جامعه نیست. اما اگر در جامعه‏اى فضایل اخلاقى بر دل و جان مردم حاکم باشد، مردم نسبت به یکدیگر مهربان باشند، نسبت به یکدیگر گذشت و عفو و اغماض داشته باشند، نسبت به مال دنیا حرص نورزند، نسبت به آنچه دارند بخل نورزند، به یکدیگر حسد نورزند، در مقابل راه پیشرفت یکدیگر مانع‏تراشى نکنند و مردمِ آن داراى صبر و حوصله و بردبارى باشند، این جامعه حتّى اگر از لحاظ مادى هم پیشرفتهاى زیادى نداشته باشد، باز مردم در آن احساس آرامش و آسایش و سعادت مى‏کنند؛ اخلاق، این است. ما به این احتیاج داریم. ما باید در دل خود، خلقیات اسلامى را روزبه‏روز پرورش دهیم. قانون فردى و اجتماعى اسلام در جاى خود، وسیله‏هایى براى سعادت بشرند (در این تردیدى نیست)؛ اما اجراى درست همین قوانین هم احتیاج به اخلاق خوب دارد.

براى اینکه در جامعه اخلاق استقرار پیدا کند، دو چیز لازم داریم: یکى تمرین و مجاهدت خود ماست و یکى هم آموزشهاى اخلاقى که به وسیله‏ى آموزش و پرورش، مراکز تربیتى و مراکز آموزشى و علمى باید در همه‏ى سطوح به انسانها تعلیم داده شود؛ اینها موظفند. این یک قلم از کارهاى لازم در سال پیامبر اعظم الهى است؛ یعنى خودمان را در خلقیات فاضله، مؤمن و مسلمان و تابع پیغمبر کنیم. یک فهرستى از صفات رذیله و زشت تهیه کنیم و ببینیم که هر کدام از آنها در ما هست، سعى کنیم آن را را کنار بگذاریم. همچنین یک فهرستى از خلقیات نیک تهیه کنیم و سعى کنیم با تمرین، آنها را براى خود فراهم کنیم. البته عامل پیشرفت در این راه، محبت است؛ محبت به خدا، محبت به پیامبر، محبت به این راه، محبت به آموزگاران اخلاق - یعنى پیامبران و ائمه‏ى معصومین (علیهم‏السّلام) - این عشق است که انسان را در این راه با سرعت پیش مى‏برد؛ این عشق را باید در خودمان روزبه‏روز بیشتر کنیم. «الّلهم ارزقنى حبّک و حبّ من یحبّک و حبّ کلّ عمل یوصلنى الى قربک»؛ محبت خدا، محبت محبوبان الهى و محبت کارهایى که محبوب الهى است؛ این عشقها را در دل خود برویانیم. این یک قلم از تعلیمات پیامبر، در سال پیامبر اعظم است.

یک قلم دیگر مسئله‏ى استقامت و ایستادگى است. در سوره‏ى «هود» خداى متعال به پیغمبر مى‏فرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا». یک روایتى از پیغمبر هست که فرمود: «شیّبتنى سورة هود»؛ یعنى سوره‏ى «هود» من را پیر کرد؛ از بس بار این سوره سنگین بود. کجاى سوره‏ى هود؟ نقل شده است که مراد، همین آیه‏ى «فاستقم کما امرت» است. چرا پیغمبر را پیر کند؟ چون در این آیه مى‏فرماید: همچنانى که به تو دستور دادیم، در این راه ایستادگى کن، استقامت کن و صبر نشان بده. خود این ایستادگى کار دشوارى است. این «صراط» است؛ پل صراطى که مظهر آن را در روز قیامت براى ما تصویر کرده‏اند. باطن عمل و راه ما در اینجا، همان پل صراط است؛ ما الان داریم روى پل صراط حرکت مى‏کنیم؛ باید دقت کنیم. اگر انسان بخواهد این دقت را در همه‏ى رفتار خود به کار بگیرد، او را پیر مى‏کند. لیکن از این مهمتر به گمان من، آن جمله‏ى بعد است: «و من تاب معک». پیغمبر فقط مأمور نیست که خودش ایستادگى کند؛ باید خیل عظیم مؤمنان را هم در همین راه به ایستادگى وادار کند. انسانهایى که از یک طرف در معرض هجوم بلایا و مشکلات زندگى هستند - دشمنان، توطئه‏گران، بدخواهان و قدرتهاى مسلط - و از طرف دیگر، مورد تهاجم هواهاى نفسانى خودشان هستند - خواهشهاى نفسانى و دل بى‏طاقت انسان که از زر و زیور دنیا مجذوب مى‏شود و به سمت آنها کشیده مى‏شود - از این صراط مستقیم، به چپ یا راست انحراف پیدا مى‏کنند. محبت طلا و نقره، محبت پول، محبت شهوات جنسى، محبت مقام و اینها، چیزهایى است که هر کدام، یک کمندى بر گردن دل انسان مى‏اندازند و آن را به سمت خودش مى‏کشانند. مقاومت و ایستادگى در مقابل اینها که انسان پایش نلغزد: «و من تاب معک»؛ مؤمنین را در بین این دو جاذبه‏ى قوى - جاذبه‏ى فشار دشمن و جاذبه‏ى فشار درونى دل هوسران - و این دو مغناطیس، در خط مستقیم نگه داشتن و هدایت کردن، به گمان زیاد، این، آن کارى است که پیغمبر را پیر کرد.

مى‏دانید نبى اعظم اسلام مسلمانها را - چه در دوران مکه (سیزده سال) و چه در دوران تشکیل حکومت در مدینه - از چه گذرگاههاى لغزنده و دشوارى عبور داد و به آن قله‏ها رساند؟ یک چنین حرکت عظیمى، کار هیچ انسانى نبود. آن مردمى که هیچى نمى‏فهمیدند و از اخلاق انسانى هیچ بویى نبرده بودند. پیغمبر اینها را به انسانهایى تبدیل کرد که فرشتگان الهى در مقابل عظمت و نورانیت آنها احساس حقارت مى‏کردند. استقامت، این است. امروز ما احتیاج به استقامت داریم.

انتخاب نام مبارک رسول خدا (ص) برای امسال از سوی رهبری انقلاب، از چند جهت میمون و مبارک است:

نخست از این باب که در سال گذشته، یکبار دیگر تمدن غربی به رغم همه شعارهایش درباره احترام به افکار و اندیشه ها، به رسول اکرم که بیش از یک میلیارد انسان به او عشق می ورزند اهانت کرد. پیامبری که ناشر اخلاق و انسانیت است و به پیامبر اخلاق شهرت دارد. این انتخاب باز هم انگیزه‌ای خواهد شد برای احترام بیشتر.

دوم آن که در اوج تبلیغات سلفی ها که جنگ علیه شیعه را راه انداخته اند، این انتخاب نشان خواهد داد که تشیع، اساس و بنیاد دین مبین اسلام را رسول اکرم (ص) می داند. در این تفکر امام علی (ع) شاگرد پیامبر (ص) است و امامان هم هرچه روایت می کنند، با واسطه اجدادشان از رسول خداست.

متأسفانه در جامعه شیعه به شناخت شخصیت پیامبر (ص) آنچنان که شاید و باید بها داده نشده و نمی شود. اکنون حتی یک مرکز پژوهشی جدی در این زمینه در میان مؤسسات دینی در داخل کشور نیست و عمده فعالیت ها به بخش های دیگر به خصوص حوزه‌های ولایی مربوط است. طبیعی است که کار در آن زمینه ها هم لازم است، اما غفلت از این طرف قابل بخشش نیست.

و باز هم متأسفانه باید گفت یکی از قوی ترین مراکز پژوهشی سیره نبوی در اسراییل و در دانشگاه هبرو (عبری) قرار دارد و چند دهه متوالی است که اساتید و محققان آن مرکز به نگارش در این زمینه مشغولند و پیداست که هدف نهایی آن، تلاش برای ویران کردن بنیاد های اعتقادی مسلمانان است هرچه در پوشش علمی این کار ها صورت می گیرد.

اما آنچه مهم است، این که در این سال چه باید کرد؟


دانلود با لینک مستقیم


رهبر معظم انقلاب 17 ص

نماز عبادتی بزرگ 45 ص

اختصاصی از کوشا فایل نماز عبادتی بزرگ 45 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ای مهربان خدای

ای مهربان خدای :

گم گشته ام تو بودی و کردم چو دیده باز

دیدم به آسمان و زمین و به بام و در

تابنده نور توست

هرجا ظهور توست

دیدم به هیچ نقطه تهی نیست جای تو

خوش می درخشد از همه سو جلوه های تو

ای مبداء وجود !

از کثرت ظهور ، نهان شد که کیستی

از هر چه ظاهر است ، تویی آشکارتر 000 مستور نیستی

نزدیک تر زمن به منی ، دور نیستی

تو آشکاره ای 000 من زین میان گمم

کور ار نبیند 0000 این گنه آفتاب نیست

نقص از من است ، ورنه رخت را حجاب نیست

ای مهربان خدای !

در قلب من تبی است گدازان و دردناک

احساس می کنم که به کانون جان من

سوزنده آتشی است که سرمی کشد به اوج

احساس می کنم عطشی مست و بی قرار

اندر فضای هستی من می دود چو موج

این سوز عشق توست ،

در من ، چون جان ، نهان

احساس می کنم ،

درمان نسازد این تب من جز دوای تو

زائل نسازد این عطش ، الا لقای تو

ای مهربان خدای !

احساس می کنم خلأیی در وجود خویش

کان را نمی برد زمیان ، جز پرستشت

ای نازنین خدای

احساس می کنم که بود در سرشت من

سوزنده ، یک نیاز

داغ نیاز را نزداید ز سینه ام

جز لذت پرستش و جز نشئه وصال

مخموری مرا به جز این میْ ، علاج نیست

مطلب عیان بود ، به بیان احتیاج نیست

ای مهربان خدای !

تو ، راز جان و مایه سرمستی منی

تو هستی منی

در عمق فکر و پردة جانم تویی ، تویی

آرام دل ، فروغ روانم تویی ، تویی

هرجا نگاه می دود ، آنجا نشان توست

روشنگر وجود ، رخ دلستان توست .

نماز ، عبادتی بزرگ

شناخت معبود و آفریدگار ، محبت او را در دل ایجاد می کند و این محبت ، انسان را به پرستش و عبادت و اظهار کوچکی و تواضع در برابر عظمت او وامی دارد .

نماز ، جلوه ای از بندگی انسان در پیشگاه خدا و مظهر عبودیت و عبادت است .

آنکه « بنده » آفریدگار است و این بندگی را احساس می کند و می داند و باور دارد ، در برابر او ، مطیع فرمان است و در پیشگاهش سر بر خاک می نهد و قامت خم می کند و به سجده می افتد و با وی راز می گوید و نیاز می طلبد و آن خالق بی همتا را که سررشته دار اوست ، به عظمت و پاکی می ستاید .

چرا عبادت ؟

فلسفة آفرینش انسان ، بندگی و عبادت و عبودیت است . این صریح کلام الهی در قرآن کریم است که می فرماید :

« و ما خلقت الجن و الأنس الا لیعبدون »

جنس و انس را ، جز برای پرستش و بندگی خود ، نیافریدم.

این حکمت و هدف والا ، سرلوحة همة رسولان الهی نیز بوده است . در قرآن می خوانیم :

« و لقد بعثنا فی کل امه رسولاً ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت »

در هر امتی پیامبری برانگیختیم که ( به مردم بگویند ) : « الله » را بپرستید و بندة خدا باشید و از طاغوت بپرهیزید .

ناگفته نماند که این بندگی کردن ، سودی به خدا نمی رساند بلکه مایة عزت و سعادت خود انسان است و گرنه خداوند بی نیاز و مطلق است .

من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بربندگان جودی کنم

اگر یک معلم هم به شاگردانش می گوید : درس بخوانید ، نفع این درس خواندن به خود آنان برمی گردد و برای معلم سودی ندارد .

آنچه که ریشه و سبب عبودیت و بندگی انسان است عبارتست از :

1) عظمت خدا

برخورد با یک شخصیت عظیم ، انسان را به تواضع وامی دارد ، دیدار با یک دانشمند بزرگ ، آدمی را به تکریم و احترام وامی دارد ، چون که انسان دربرابر عظمت و دانش آن شخصیت و این دانشمند ، خود را کوچک و کم سواد می بیند . خداوند ، مبداء همة عظمت ها و جلال هاست . شناخت خداوند به عظمت و بزرگی ، انسان ناتوان و حقیر را به کرنش و تعظیم وامی دارد .

2) احساس نیاز و وابستگی

انسان ، برخوردار از عجز و نیاز و ناتوانی است و خداوند ، در اوج بی نیازی و غنای مطلق و سررشته دار امور انسان هاست . این هم عاملی است ، تا انسان در برابر خداوند ، « بندگی » کند .

3) سپاس نعمت

توجه به نعمت های بی حساب و فراوانی که از هر سو و در هر زمینه ما را احاطه کرده ، قوی ترین انگیزه را برای پرستش پروردگار ایجاد می کند . نعمت هایی که حتی پیش از تولد انسان شروع می شود و در طول زندگی همراه ماست و درآخرت هم ( اگر


دانلود با لینک مستقیم


نماز عبادتی بزرگ 45 ص