مقدمه :
خبرگزاری ها مبنع تغذیه مطبوعات و در سال های اخیر، خود در حال فراگیرشدن به مثابه یک رسانه جمعی هستند.
در کشور ما علی رغم این که اینترنت همپای کشورهای غربی در میان مردم نفوذ پیدا نکرده، اما به هر روی روز به روز شاهد گسترش این وسیلة ارتباطی در میان اقشار مختلف مردم هستیم که با توجه به سرعت این نفوذ می توان تصور کرد که در آینده ای نزدیک – که بیش از چند سال نخواهد بود – اینترنت، گسترشی در حدود یک رسانه همگانی پیدا کند و به تبع این مساله، خبرگزاری ها نیز به رسانه ای تبدیل شوند که مردم، برای دسترسی به اخبار روز، مستقیماً به آنها مراجعه کنند.
علاوه بر این در سال های اخیر و پس از تأسیس خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به عنوان دومین خبرگزاری ایران پس از حدود 60 سال، شاهد تأسیس آژانس های خبری متعددی بوده ایم که هرکدام شامل مجموعة بزرگی از عوامل انسانی، ازجمله خبرنگاران هستند.
مجموعة این عوامل، به علاوة اهمیت و رسالت رسانه ها در یک جامعه متمدن، لزوم توجه به خبرنگاران خبرگزاری ها به عنوان ارکان اصلی جمع آوری و ارسال اخبار را خاطرنشان می کند. این توجه را می توان شناخت و فراهم کردن ابزارهای انگیزش خبرنگاران برای انجام کار بهتر دانست. به طور کلی، انگیزش را می توان به عنوان نیروی محرک فعالیت های انسانی و عامل جهت دهندة آن تعریف کرد. عوامل انگیزشی عموماً به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم می شوند که در مورد موضوع این تحقیق، مهم ترین این ابزارها و عوامل در اختیار مدیران خبرگزاری هاست، چه در مواردی که به ابزارهای انگیزشی مادی مربوط می شود و چه ابزارهای انگیزشی معنوی.
در واقع توجه به این که چه عوامل و ابزارهایی می تواند باعث ترغیب و انگیزش خبرنگاران برای صرف وقت، انرژی و دقت بیشتر و درنتیجه، ارائه اخبار با کیفیت بالاتر شود بیش از همه می تواند مورد توجه مدیران خبرگزاری ها واقع شود تا با شناخت نیازهای خبرنگاران خود، زمینة پیشرفت خبرگزاری متبوعشان را فراهم کنند و از سوی دیگر تا حدی امنیت مادی و روانی قشری را فراهم کنند که از کمترین امنیت شغلی در جامعة ما بهره مند است.
طرح مسأله و تعریف موضوع :
پاسخ به این سوال که «چه ابزارها و عواملی باعث انگیزش خبرنگاران خبرگزاری ها برای فعالیت بهتر و درنتیجه، ارائه اخبار صحیح تر و دقیق تر و به یک معنا، ارتقاء کیفی اخبار می شود» مسأله اصلی این تحقیق است.
برای پاسخ به این سؤال، چهار خبرگزاری کشور بر اساس اولویت تاریخ تأسیس انتخاب شده اند. خبرگزاری، یک سازمان خبری است که وظیفه و مأموریت آن، جستجو، تحقیق، جمع آوری و تنظیم اطلاعات و پیام هایی است که ضرورتاً باید آنها را در مرکزی انباشت نماید و سپس این اخبار را به مشتریان خود (روزنامه ها، رادیوها، تلویزیون ها، مراکز اقتصادی و سیاسی و … ) ارسال کند.
این تعریف را می توان این گونه تکمیل کرد که امروزه آحاد مردم نیز به مشتریان خبرگزاری ها افزوده شده اند و در واقع این، تنها رسانه ها نیستند که به عنوان واسطه، اخبار خبرگزاریها را به مردم می رسانند بلکه بسیاری از مردم از طریق شبکة اینترنت به طور مستقیم از اخبار خبرگزاری ها استفاده می کنند و بنابراین حیطة مشتریان خبرگزاری ها بسیار گسترده تر شده و روز به روز نیز در حال گسترش است.
با توجه به این موارد، اخبار ارسالی برروی خروجی خبرگزاری ها از اهمیت بسیاری برخوردار است و از آنجا که عوامل اصلی تامین کننده این اخبار، خبرنگاران هستند، به نظر می رسد تامین ابزارها و عوامل انگیزشی برای آنها جهت ارائه ی اخباری با کیفیت بالا از مهمترین مواردی است که باید مورد توجه مدیران خبرزگزاری ها قرار بگیرد، چرا که تأمین این ابزارها عمدتاً بر عهده و در حیطة اختیارات آنهاست. این تحقیق قصد دارد علاوه بر شناسایی ابزارهای انگیزشی خبرنگاران از دیدگاه خود آنها، وجود یا عدم وجود این ابزارها در خبرگزاری های مورد بررسی و میزان رضایت خبرنگاران این ابزارها را نیز مورد توجه قرار دهد.
متن کامل را می توانید دانلود کنید ........
تبعیض در استخدام (نقش نگرشی تلویحی، انگیزش و وضعیت تعصب نژادی)
32 صفحه در قالب word
این تحقیق و مطالعه سعی دارد تا مطالعات گستردهای رادر زمینه تبعیض در استخدام که توسط«ای پی بریف» و همکارانش انجام شده را منعکس کند. نویسندگان تلاش کردند تا دستاوردهای قبلی را که به بررسی نژاد پرستی مدرن پرداخته است را مرور کنند. نژاد پرستی مدرن در وضعیت مشترک تعصب نژادی تاثیر متقابل داشته است و به پیش بینی و بررسی تفاوت در میزان پرداخت مزد پرداخته است و به همچنین به بررسی نتایج از طریق ارزیابی نگرشهای نژادپرستی ضمنی و انگیزه لازم جهت کنترل تبعیض پرداخته است. نویسندگان قادر نبودند تا تاثیرات متقابل تقدیمی را از نو تکرار کنند و بیان کردند که نگرشهای نژاد پرستی ضمنی با تلویحی به همراه شرایط و اوضاع در تعصب نژادی برای پیش بینی این تفاوت تاثیر گذار است. علاوه بر این نتایج نشان می دهند که انگیزش برای کنترل تبعیض و تعصب رابطه بین نگرش علی صریح و ضمنی را کاهش می دهد. (به طور کلی دستاوردها نشان می دهند که تفاوت بین نگرش نژادی ضریح و ضمنی در پیش بینی رفتار تبعیض آمیز وجود دارد.
لغات کلیدی: تبعیض، نگرشهای ضمنی، نژاد پرستی و تعصب و تست ارتباط تلویحی)
(در سال اخیر، نگرشهای نژاد پرستی در ماهیت خود، دو مویه و نامحسوس شده است بدون شک ارزیابیهای مربوط به گزارش از خود نشان میدهد که در نگرشهای نژاد پرستی کاهش محسوسی به چشم نمیخورد و در تصمیمگیریهای مربوط به استخدام این تبعیض هنوز به چشم میخورد. این تفاوت و تغییر در مورد ماهیت نژاد پرستی موجب شد تا دانشمندان علوم اجتماعی شیوههای ارزیابی جدیدی را طرح کنند که مطابق با توصیف مدرنتر نژاد پرستی باشد.) (این مقیاسها سعی میکنند تا تعصب خودانگاری را توصیف کرده و افراد با نگرشهای نژادی منفی را با سوالاتی مبنی بر اینکه آیا واکنش تبعیضی میتواند نتیجه بی طرفی نژادی باشد را شناسایی میکند.) اخیرا برخی از محققان از این گزارش از خود به ارزیابیهای توجیهی، نهفتگی و واکنش از لحاظ فیزیولوژیکی تغییر جهت دادند تا سطح معیار فردی نگرشهای نژادی را تعیین کنند. بررسیهای ضمنی و تلویحی اعتقاد به تعصب خودانگاری با تاثیرپذیری کمتر دارند و در تعیین و شناسایی تبعیض موفقترند(تحقیقات اثبات کردهاند که این ارزیابیهای تلویحی با نگرشهای دیگر در ارتباط بود و رفتارهای در سطح خرد را پیش بینی میکند.) شواهد و مدارک کمی وجود دارد که نشان میدهد نگرشهای تلویحی این چنینی برای پیش بینی رفتار سطح کلان مفید است از قبیل تصمیمات تبعیضآمیز مربوط به اجاره این مطالعه تحقیقی که توسط «بریف» طراحی شد، بسیار مفید و سازنده است و نشان میدهد که نژادپرستان امروزی در اوضاع و شرایط اجتماعی به طور خاص عمل میکنند. «لیکن»بیان کرد که این تحقیق نه تنها اعتبار و صحت نتایج قبلی را مورد بررسی قرار میدهد بلکه فرضیات جدید را نیز ارزیابی میکند. بریف به شیوههای مختلف به توسعه و گسترش مطالعه تحقیقاتی خود پرداخت. اول اینکه علاوه بر تعیین و شناسایی نژادپرستی مدرن، ما عقاید و نظرات نژاد پرستی سنتیتر و قدیمی تر را در مبحث می گنجانیم تا ثابت شود که این نژاد پرستی مدرنتر واقعا نیاز به این دارد که افراد نژاد پرست مشخص شوند دوم اینکه علاوه بر استفاده از گزارش خود و ارزیابی نژاد پرستی، ما نگرشهای نژاد پرستی تلویحی را نیز در بحث میگنجانیم. سوم اینکه ما ارزیابی انگیزش را جهت کنترل تبعیض مورد بحث قرار میدهیم تا تعیین شود که آیا تعصب و تبعیض خودانگاری که نتایج مختلف به دست آمده ناشی از بررسیهای نژادپرستی صریح و تلویحی حتمی است یا نه. و در نهایت ما از شیوههای دقیقتر برای تبعیض تلویحی استفاده میکنیم تا فرضیات خود را با مقایسه تفاوتها در آمار سیاهان و سفیدها با تکنیکهای جدید آماری مورد تست قرار میدهیم. این شیوه شامل الگوی خطی هرمی یا سلسله مراتبی میباشد. به طور کلی این جمعبندیها به ما این امکان را میدهد تا فرضیات جدید را که درک بهتری از تبعیض در استخدام را ارائه میکند را مورد تست و آزمایش قرار دهیم. به طور خلاصه این مطالعه تحقیقاتی مکتوبات در زمینه نگرشهای نژادپرستی را به همراه ارزیابیهای مربوطه به آن با هم تلفیق میکند و مباحثی چون تبعیض خودانگار، معیارهای اجتماعی سازمانی و شرایط و اوضاع را جهت درک تفاوتهای ارزیابی نژادپرستی ضمنی و صریح را در یک شرایط انتخابی در کنار هم قرار میدهد.)
تبعیض در استخدام و نگرشهای نژادپرستی
(مطالعات زیادی به ارتباط بین ملاحظات و مسائل نژاد و تبعیض در استخدام پرداختهاند. در سالهای اخیر، ما به تعریف رفتار متفاوت تبعیض استخدامی پرداختیم، رفتارهای متفاوت زمانی رخ میدهد که معیارهای مختلف در گروههای مختلف به کار گرفته شود.
تجزیه و تحلیلهای مختلف انجام شد تا عواملی که در میزان و مسیر معیارهای مختلف تاثیر میگذارند مشخص شوند. به عنوان مثال این تفاسیر توسط «نورد» و «کرایجر» و «رات» و «هوفکات» و «بوبکو» نشان داد که سیاهان امتیازات کمتری هم در مسائل عینی و ذهنی دریافت می کنند) به علاوه، کرایجر و فورد به این نتیجه رسیدند که سیاهان و سفیدها آمار بیشتری را به خود اختصاص دادند. (این نتایج شواهد را فراهم میکند مبنی بر اینکه افراد از معیارهای مختلف برای ارزیابی متقاضیان و داوطلبان استفاده میکنند.) البته، تفاوت میانگین بین متقاضیان سیاه و سفید پوست ضرورتا به معنای تبعیض نیست. ممکن است تفاوت میانگین تفاوتها و اختلافهای میان گروهها را به صورت صحیح نشان دهد.(برای بیان احتمال، این تفاوتها «داپلر» تعداد متغیرهای شغلی مربوط را محدود کرد تا به این نتیجه برسد که تفاوتهای بین سیاهان و سفیدها کاهش یابد و این تبعیض ما هرگز از بین نرفتند.) تشخیص این حقیقت که بعید است که نویسندگان تمام متغیرهای مربوطه را بگنجانند ممکن است این تفاوتها را به خوبی توضیح دهد. «اپلر» و مطالعات انجام شده توسط او شواهد و مدارک غیر مستقیمی را فراهم کرده است که بر اساس آن نگرشهای نژادی ممکن است عوامل تفاوت معیار متوسط را در مورد سیاهان و سفیدها در بر داشته باشد. (مجموعهای از مطالعات انجام شده توسط بریف شواهدی را در مورد نقش نگرشهای نژادی ارائه کرده است. در دومین تحقیق «بریف» شرکت کنندگان مقیاس تبعیض نژادی مدرن را کامل کردند. در میان موارد سوالات، از شرکت کنندگان و متقاضیان در مورد استعداد شغلی آنها سوال شد. در مطالب قبلی، متقاضیان یادداشتی را از رئیس اداره یا سازمان دریافت کردند و جملات حاوی درخواست او از داوطلبان برای اجاره به سفیدان بود و یادداشت دگری از رئیس دریافت کردند که البته این یادداشت حاوی مطالب حاکی از تبعیض نژادی نبود. بریف در مورد تقلب هنجارهای اجتماعی به بحث نپرداخت تا شرایط سازمانی برای تعصب و تبعیض نژادی یا تساوی نژادی به وجود آید. تقلب آنها مطابق با مفهومی ساختن شرایط پیشنهاد شده توسط استکمن است. اسکتمن نشان داد که شرایط سازمانی عملکرد و کارکرد پاداش است و انتظار میرود که علایم و نشانهها برای کارمندان و دیگران به این مسئله میپردازد که کدام رفتار از لحاظ اجتماعی قابل قبولتر است. بر حسب انتظار (بریف به این نتیجه رسید که میانگین متوسط متقاضیان سیاه پوست در شرایط تبعیض نژادی میزان کمتری را نشان میدهد. مهمتر اینکه آنها به این نتیجه رسیدند که امتیازات در زمینه مقیاس تبعیض نژادی مدرن این رابطه در نژادپرستان متجدد در شرایط تبعیض نژادی را کاهش داد. بنابراین واضح است که نژادپرستان متجدد بر اساس اعتقادات خود عمل میکنند اما هنجارهای اجتماعی برای موجه ساختن تبعیض به وجود میآیند.) گر چه قبل از پذیرفتن این برداشت، مهم است که دقت شود آمارهای تعصب و تبعیض و تفاوتهای قابل ملاحظه در ارزیابی میزان متوسط، متقاضیان سیاه پوست دو شرایط را پشت سر گذاشتند. به عبارت دیگر، آنها به این مسئله نپرداختند که آمارهای مربوطه به متقاضیان سفید پوست در دو شرایط، مراحل را پشت سر گذاشتند. ممکن است شرایط تبعیض و تعصب به طور میزان میزان متقاضیان را صرف نظر از آنها کاهش داد. (بنابراین در این مطالعه ما تلاش میکنیم تا تاثیر متقابل سازمانی را با استفاده از ارزیابیهای دقیقتر تبعیض را به وسیله مقایسههای تعداد متقاضیان سیاه و سفید در شرایط دو فرضیه زیر مرور کنیم.)
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
امروزه با توجه به مفهوم ایجاد انگیزش و نوآورید و بالندگی عملکرد سازمانها موردبررسی و توجه هرسازمانی همچنان بوده بوده وهست چراکه هیچ مدیری نمی تواند به مدت طولانی بدون توجه به انگزه واشتیاق به شغل خود بپردازدو واقعیت این است که وجودانگیزه و تغییر در سازمان نیز نشانگر این مطلب است که مدیران باید انگیزه ونوآوری ها را بپذیرند
تغییر سریع جوامع به علت دانش و تکنولوژی، تغییر نگرش ها و نیازهای مردم، تغییر در روابط انسانی، و تغییر در تمام جنبه های زندگی و تمدن سبب پیدایش تغییرات زیادی در سازمان ها شده است. به علت همین تغییرات سریع، سازمان ها امروز مانند آنچه دیروز بودند نیستند و فردا نیز مانند آنچه امروز هستند نخواهند بود. این پیشرفت و تغییر نیاز به دانش و آمادگی کافی از جانب مدیران سازمان ها برای هماهنگی با سیستم های در حال تغییر دارد. آن ها باید قادر باشند با ایجاد انگیزش ، نگرش پرسنل، تکنولوژی، ساختار، تولید و به طور کلی، کل سازمان خود را در صورت لزوم برای هماهنگی با سیستم های مربوطه و بالاخص سیستم فراتر یعنی جامعه تغییر دهند. مطالعة جریان تغییر، تغییر سازمانی، تغییر اجتماعی، مقاومت در مقابل تغییر یا پذیرش آن و غیره برای مدیران به عنوان عاملان تغییر مفید خواهد بود. امروزه انگیزه در سازمان ها، به خصوص در مؤسسات دولتی، شناخته شده، اما در بسیاری از کشورهای در حال توسعه هنوز این موضوع جندان واضح و روشن نشده است. انگیزش جزءاساسی ترین بنا وطبیعت زندگی اجتماعی انسان بوده ومی باشد طی دورة اخیر، این پدیده همراه تحول وتغییر در تمام زمینه ها ایجاد شده است، آنچه تازگی دارد شناخت و اهمیت و به کارگیری آن به طور وسیع و به خصوص در سازمان های پویا در رابطه با محیط است.
هر سازمان همچون موجود زنده ای است که تنها زمانی می تواند به حیات خویش ادامه دهد که توانایی انگیزه در تغییرپذیری و سازگاری با محیط خود را داشته باشد و گرنه دچار زوال و فناپذیری خواهد شد و ریسمان حیات آن از هم خواهد گسست و این امر نیز میسر نخواهد بود جز با حضور مدیرانی توانا و مطلع به دانش و فن آوری روز که هداینگر کشتی سازمان در امواج خروشان تغییر و تحولات خواهند بود
در زمان حاضر اساس کار مدیران نه بر تأکیدهای متداول مدیریت ـ که در سالهای گذشته نزدیک و دور بر پایه ی یک سلسله وظیفه های کلیشه ای استوار بود ـ که بر محوری دگرگونه که همانا "مدیریت تحول وانگیزش " است، دور می زند. ، به کلام ساده بدین معنی است که انگیزه در مدیریت هر سازمان می تواند کشتی سازمانی را در آبهای متلاطم و موج هایی غیر دوستانه به سمت هدفهایی پذیرا هدایت کند و به شکل مدوام در گسترش و تقویت ظرفیت های سازمان در رویارویی با جریان های پیش بینی نشده کارساز باشدسوق دهد روشن است که دست یابی به چنین آرمانی جز با همیاری و همدلی تمامی دست اندرکاران و بهره گیری بهینه از تمامی امکانات و ظرفیت های موجود و قابل گسترش سازمان امکان پذیر نخواهد بود.
بیان مسئله:
ایجاد انگیزه شاید مهمترین وظیفه رهبری و مدیریت باشد ؛ وظیفه ایکه مدیران گاها آنرا به بوته فراموشی سپرده اند و گاه با بی توجهی آنرا دنبال می کنند ایجاد انگیزه این وظیفه اصلی مدیران باید در لحظه به لحظه فعالیتها ساری و جاری باشد . نمیتوان ایجاد انگیزه را صرفا در شرایط دشوار کاری یا در حضور بحران ها پی گرفت . کاری که بسیاری از مدیران انجام می دهند یعنی زمانی به یاد انگیزه آفرینی می افتند که مهلت قراردادی رو به اتمام است. بر اساس قرارداد باید کالاهای تولید شده را به موقع تحویل سفارش دهنده داد و یا در سازمان های فرهنگی طرح ها را اجرا نمود . اکنون این انگیزه آفرینی های مقطعی در قالب جایزه پاداش مالی ، مرخصی های تشویقی و غیره ظهور می کند . اما با اجرای طرح ابلاغی انگیزه آفرینی ها در سازمان یا شرکت تولیدی به یکباره ناپدید می شود ، و خبر از جایزه و پاداش ، اضافه کاری و مرخصی های تشویقی نیست و این چنین ، فرهنگی نامطلوب در محیط کار جای می افتد . اما در این بین مدیران خوش فکر دریافته اند که همواره باید انگیزه های کارکنان را تازه سازند. درک این مدیران محدود و وابسته به جایزه ، پاداش ، و مرخصی تشویقی نیست ، چه می دانند برای برخی از کارکنان آگاه حضور در صحنه های بحرانی و پر از تلاطم ، بیش از برترین جایزه ها و پاداش ها انگیزه آفرینند . مرخصی تشویقی برای برخی از کارکنان هیجان فکری را دریغ می ورزد ، از این رو حاضرند تا ساعت های متمادی و فراتر از ساعات کاری و اضافه کاری همچنان سخت مشغول کار باشند . البته غافلگیر کردن کارکنان جهت انگیزه آفرینی در کار ، همیشه جوایز نیستند زیرا مدیران با درک دقیق از تک تک کارکنان می دانند چه زمانی و چه ابزاری را برای ایجاد انگیزه بکار گیرند . مهمترین تکنیک و روشی که این سالها از سوی مدیران بکار گرفته شده غافلگیری کارکنان در هنگام فعالیت است .
فصل اول: کلیات1
مقدمه:2
بیان مسئله:4
اهمیت وضرورت تحقیق:6
مفاهیم انگیزش:8
تعاریف انگیزش10
اهداف تحقیق:13
روش تحقیق :15
سابقه وپیشینه تحقیق:15
فصل دوم: مبانی نظری24
مبانی نظری:25
انگیزش های عمدة انسان26
علل و عوامل ایجاد انگیزش32
انگیزش در کارکنان36
عوامل مؤثر در انگیزش37
چگونه بیانگیزه بودن کارکنان را متوقف کنیم؟38
عوامل ایجاد انگیزش در کارکنان42
انگیزش شغلی کارکنان در سازمانهای دولتی42
انگیزش :43
فصل 3 :نظریه ها و تئوری های انگیزشی49
بررسی نظریه های انگیزش50
نظریه های انگیزش52
بکارگیری نظریات انگیزش67
فنون انگیزش و کاربرد آنها در سازمان69
فصل چهارم: راهکارها و پیشنهادها74
ایجاد انگیزه مهمترین وظیفه مدیریت75
شرایط محیط دارای انگیزه77
شرایط محیطهای دارای کمبود انگیزه79
پیشنهادات80
راهکار ایجاد انگیزش در کارکنان84
راههای ایجاد انگیزش کاری در بین کارکنان85
جمع بندی88
منابع لاتین93
منابع فارسی94
شامل 103 صفحه فایل word
موضوع: مقاله در خصوص روانشناسی انگیزش
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد.
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد. فرایندهای انگیزشی جهت و شدت رفتارهای هدفمند را تعیین میکنند و افراد این فرایندها را در ذهن خود به صورت امیال آگاهانه تجربه میکند.
تعریف انگیزش (Motivation) بستگی به مفاهیم نظری روان شناسی دارد. در واقع تعریف یک روان شناس از انگیزش به دیدگاه او بستگی دارد. فروید ، کتل ، مورفی ، هب و... تعارفی را در مورد انگیزش ارائه کردهاند، اما در یک جمعبندی کلی میتوان انگیزش را به صورت « مجموع متغیرهای پیچیده ارگانیزمی و محیطی که کنش آنها به فعالیت عمومی و جهتدار احساس و رفتار منجر میشود.» تعریف کرد.
« روان شناسی انگیزش » جایگاه مهمی در روان شناسی دارد و چنین استنباط میگردد که روانشناسی انگیزش با مسائل و پدیدههایی سر و کار دارد که کل روانشناسی با آن روبرو است. با کمی دقت میتوان دریافت که برای پژوهشگران مسائل اساسی عبارتند از اینکه:
چرا رفتار خاصی پدید میآید؟ چرا رفتار هدفدار است؟ چرا رفتار به صورت پیوسته و متناوب اتفاق میافتد؟ و...
این سوالها و مسائل باعث پدیدآیی نظریههای گوناگونی شده است. برخی از آنها عبارتند از: نظریه غریزه (Instinet Theory) ، نظریه سایق (Drive Theory) ، نظریه انتظار _ ارزش (Expectancy _ Value Theory) و نظریه نیازها (Needs Theory)
انگیزش ، مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
چندین نظام انگیزشی انسانها را در تلاش مداوم برای رفع حالتهای ناخوشایند میدیدند، نظیر « فروید» که انسان را در یک میدان نبرد دائمی با نیروهای جنسی و پرخاشگری میدید. در این حال چندین نظام انگیزشی ، انسانها را موجوداتی کنجکاو ، هیجان خواه ، با هدف و برنامه و تلاشگر در نظر میگیرد. با این حال آنها تا حدودی درست هستند و نه کاملا درست یا غلط. بنابراین انگیزش مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
انگیزش فرآیندی پویا است و نه ایستا. خیلی از انگیزهها (و نه همه آنها) از یک فرآیند چهار مرحلهای «پیش بینی ، برانگیختگی ، عملرفتاری و پیامد» پیروی میکنند. در مدت پیش بینی ، فرد انتظار پیدایی انگیزه را دارد. ویژگی آن وجود یک حالت محرومیت و تمایل به هدف است. در مدت برانگیختگی ، محرک درونی یا بیرونی انگیزه را تحریک نموده و به رفتار جهت میدهد. در مدت عمل رفتاری ، فرد برای نزدیک شدن یا دور شدن از شی هدف انگیز ، به رفتار هدفگرا میپردازد. در مدت پیامد ، فرد پیامدهای سیری یا اشباع انگیزه (فروکشی انگیختگی) را تجربه میکند.
تعداد صفحات:30
خبرگزاری ها مبنع تغذیه مطبوعات و در سال های اخیر، خود در حال فراگیرشدن به مثابه یک رسانه جمعی هستند.
در کشور ما علی رغم این که اینترنت همپای کشورهای غربی در میان مردم نفوذ پیدا نکرده، اما به هر روی روز به روز شاهد گسترش این وسیلة ارتباطی در میان اقشار مختلف مردم هستیم که با توجه به سرعت این نفوذ می توان تصور کرد که در آینده ای نزدیک – که بیش از چند سال نخواهد بود – اینترنت، گسترشی در حدود یک رسانه همگانی پیدا کند و به تبع این مساله، خبرگزاری ها نیز به رسانه ای تبدیل شوند که مردم، برای دسترسی به اخبار روز، مستقیماً به آنها مراجعه کنند.