کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود مقاله درباره برهان نظم

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله درباره برهان نظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

 

موضوع تحقیق:اشکالات وارده بر برهان نظم

بررسی برهان نظم

خوب ایندفعه می خواهم یکی از عمومی ترین برهان ها را بررسی کنم ! برهانی به نام برهان نظم که به علت ساده بودنش در کنار برهان علیت از جمله برهان هایی است که معمولا باعث معتقد شدن افراد به خدا می شود ! این برهان از قدیم در کتابهای دینی دبستان و راهنمایی و دبیرستان و احتمالا دانشگاه وجود داشته و دارد و احتمالا خواهد داشت ( بستگی به اوضاع سیاسی زمان دارد ) خوب بریم سر تعریف برهان (اول از همه بگویم که این مطلب طولانی است ، لازم نیست که همه آن را یکجا مطالعه کنید ! وقت به اندازه کافی دارید ! در ضمن این مطلب هم با تغیراتی از سایت افشا برداشته شده است)

این برهان میگوید:

در جهان شکل های مختلفی از نظم وجود دارد، و می دانیم که نظم بدون ناظم ممکن نیست، و یک مجموعه ی منظم نمی تواند اتفاقی شکل گرفته باشد، پس جهان ناظمی دارد.

و البته پس از مطرح شدن آن معمولا مطرح کننده ( دبیر دینی و قران) مواردی مثل ساعت و درخت و چشم و .. را مثال می زنند  (حالا دبیر یکی از دانش آموزان مذهبی کلاس را صدا می زند و از او می پرسد فلانی این ساعت منظم است یا نه ؟ جواب بله منظم است ! معلم :این ساعت کوچولو که منظم است آیا میتوانیم قبول کنیم که این نظم خود به خودی است و به وجود آورنده ای ندارد ؟ جواب : نه آقا ! نمیشه که بدون پدید آورنده باشد ، معلم : خوب آقای فلانی۲ ایا این جهان منظم است ؟ بله آقا منظم است !!!!! خوب حالا ما چه طوری میتونیم قبول بکنیم که این جهان با عظمتی بسار بسیار بیشتر از یک ساعت سازنده ای نداشته باشد ؟)

بررسی برهان :

همین اول ۲ تا ایراد از این برهان بگیرم که معمولا اگه مدرسه رفته باشیم با این نوع شیوه بیان آن آشنا هستیم ۱-این برهان شهودی است ۲- برهانی استقرایی است

برهان شهودی برهانی است که نیاز به شهادت (دیدن یا حس کردن) دارد، شما باید یک اصل را با شهادت قبول کنید، و آن اصل وجود نظم در دنیا است. برهان های شهودی یک درجه پائینتر از برهانهای منطقی (که نیاز به هیچگونه احساس و شهادتی ندارند) به شمار میروند.

استقرا در علم استفاده میشود اما استفاده از آن در فلسفه غلط و باطل است! استقرا یعنی بسط دادن یک مفهوم با نشان دادن وجود آن مفهوم در چند مثال، بعنوان مثال در علوم تجربی اگر کسی استدلال کند که، کلاغ تخم میگذارد، عقاب تخم میگذارد، پس پرندگان تخم میگذارند، میتوان برای چنین استدلالی اعتبار قائل شد اما اگر کسی استدلال کند، علی تهرانی است و پولدار است، رضا تهرانی است و پولدار است، پس هرکس تهرانی است پولدار است، این استدلال غلط خواهد بود! البته فرم منطقی این استدلال استقرائی نیست، اما معمولا خداپرستان غیر حرفه ای، این برهان را بصورت استقرائی بیان میکنند، یعنی مثلا چند چیز منظم نشان میدهند، بعد نتیجه میگیرند تمام دنیا که شامل تمام هستی است نیز منظم است، و این استدلال فاقد اعتبار است.

این برهان همچنین برهانی قیاسی است که در آن دو فرض وجود دارد.

1. هرجموعه منظمی خالقی دارد.

2. دنیا(هستی کائنات و ...) مجموعه منظمی است.

حکم برهان:. دنیا ناظمی دارد و آن ناظم خداست

الگوی این مقایسه و منطق را در اصطلاح منطقی Barbara میخوانند. این الگو از این قرار است:

همه الف ها ب هستند

ج یک الف است

پس ج یک ب است

تا اینجا را خوب بادقت یکبار دیگه بخوانید و بعد به بقیه مطالب توجه کنید

معمولا معتقدان به خدا میگویند کسانی که خدا را قبول ندارند اعتقاد دارند که همه چیز کشکی به وجود آمده است اینگونه استدلال کردن غلط است زیرا :اصولا انتخاب تنها میان خلقت یا تصادف نیست؛ اینگونه نیست که یک چیز یا خلق شده باشد یا تصادفی بوجود آمده باشد و تصادف اصولا در فیزیک غیر کوانتومی بی معنی است و بحث احتمال و تصادف مربوط به جبر و ریاضیات است نه فیزیک. مذهبیون مقدار قابل توجهی از انرژی خود را صرف این میکنند که به شما بگویند دنیا نمیتواند تصادفی بوجود آمده باشد و مثالهای مختلف برای شما میزنند در حالی که فرضشان غلط است و دنیا را نه تصادف به بار آورده است نه خالق. رد وجود خداوند و خالق به معنای تصادفی بوجود آمدن دنیا نیست

چرا این دنیا منظم است؟

شایسته است برای درک بهتر برهان نظم مثالی بیاوریم.  ویلیام پالی (1734-1805) در کتاب خود "یزدانشناسی طبیعی" مینویسد:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره برهان نظم

تحقیق درباره تحلیلی بر برهان دکارت 12 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره تحلیلی بر برهان دکارت 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تحلیلی بر برهان دکارت 12 ص


تحقیق درباره تحلیلی بر برهان دکارت 12 ص

دسته بندی : علوم انسانیتاریخ ، فلسفه و منطق ، سیاسی ،

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 12 صفحه

تحلیل و بررسى آخرین برهان دکارت پس از بحث و بررسى پیرامون «برهان وجودى» نوبت به نقد و بررسى برهان سوم دکارت مى رسد.
این برهان مبتنى بر چند مقدمه است که ما ابتدا این مقدمات را توضیح مى دهیم هر چند خود او این مقدمات را در کتب خود به وضوح تفکیک نکرده است(233):1- مقدمه اول: هیچ امر حادثى بدون علت نمى تواند باشد.
گفتنى است که دکارت ملاک نیاز شیئى به علت را «حدوث» دانسته است.
2- مقدمه دوم: حقیقت علت کمتر از حقیقت معلول نیست.
همیشه علت بیش از معلول داراى حقیقت است.
مقدمه دوم مبهم است اما خود دکارت آن را در مواردى معنا کرده است - در واقع مراد این است که علت، کمالى کمتر از معلول خود ندارد.
کمال علت لااقل به اندازه کمال معلول است و کمتر از معلول نیست.
3- مقدمه سوم: مفهوم کمال، مفهومى است فطرى.
این مقدمه در استدلال چندان مهم نیست و در مجراى بحث اهمیتى ندارد.
قبلاً گفتیم که دکارت مفاهیم را سه دسته مى داند و مفهوم کمال را یک مفهوم فطرى مى داند.
به راستى او از چه راهى اثبات مى کند که مفهوم کمال فطرى است؟
از این راه اثبات مى کند که مفهوم کمال خارجى و جعلى نیست، به این ترتیب که هر چه با حواس خودمان به خارج رجوع کنیم مطلقاً کمال را نمى بینیم و چون مفاهیم خارجیه، مصادیقشان به توسط حواسمان ادراک مى شوند و در اینجا مصداق مفهوم کمال توسط حواس ادراک نمى شود پس این مفهوم از مفاهیم خارجیه (یا ماهوى) نیست.

اما مفهوم کمال، یک مفهوم مجعوله هم نیست، ذهن ما آن را نساخته است، زیرا مفاهیم مجعوله یک سلسله ویژگیهایى دارند یکى از این ویژگیها این است که کم و بیش کردن این ها به دست خود ماست، مثلاً «انسان پنج سر» را مى توانیم «چهارسر» یا بزرگ و کوچک بکنیم چون مال ما و ساخته ماست لذا کاملاً در اختیار و آلت دست ماست.
اما مفهوم کمال اینطور نیست نمى توانیم آن را کم و بیش بکنیم و همین که نمى توانیم هرگونه دخل و تصرفى در آن بکنیم نشان مى دهد که این مفهوم مجعوله نیست.
پس فطرى و مادرزادى است و از وقتى که دنیا آمده ایم، ولو به شکل بالقوه، این مفهوم، مورد فهم ما بوده است و آن را با خود داشته ایم (البته در این مطلب اختلاف است که فطریات، در انسان بالقوه هستند یا بالفعل.
کسانى که به مفاهیم فطرى معتقدند مثل دکار

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن مقاله میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین ،فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.
    • توجه فرمایید که قیمت تحقیق و مقاله های این فروشگاه کمتر از 5000 تومان میباشد (به علت  اینکه بانک ها کمتر از 5تومان را انتقال نمیدهند) باید از کارت هایی استفاده نمایید که بتوان کمتر از مبلغ ذکر شده را پرداخت نمود.. در صورتی که نتوانستید پرداخت نمایید با پشتیبانی در تماس باشید،تا شمارا راهنمایی نمایند...

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تحلیلی بر برهان دکارت 12 ص

برهان نظم از منظر شهید مطهری 26 ص

اختصاصی از کوشا فایل برهان نظم از منظر شهید مطهری 26 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

برهان نظم از منظر شهید مطهری: مقدمه: عمومی ترین و ساده ترین طریقت در اثبات وجود خداوند برهانی است که از آن به برهان نظم یا غایت شناختی یاد می کنند. معمول ترین ادله بر وجود خداوند در تمامی ادیان و مذاهب الهی در طول تاریخ همواره برهان نظم بوده است. از این رو چه در تفکر اسلامی و چه در تفکر غربی مناظرات و جدلهای فراوانی حول این برهان شده است. بسیاری بر این اعتقادند که برهان نظم اساسا یک برهان فلسفی نیست بلکه ریشه و پایه ی تجربی دارد. زیرا اساس شکل گیری برهان نظم را روش تمثیل می دانند. از اینرو ادله ی نظم را دارای استحکام کمتری نسبت به سایر براهین خداشناختی می دانند. ویلیام پالی معاون اسقف کارلیسل و فیلسوف برجسته ی قرن هجدهم برهان نظم را در کتاب " الاهیات طبیعی " اینگونه تقریر کرده است: " فرض کنید در حال عبور از صحرایی پای من به سنگی برخورد کند و با این سوال رو برو شوم که چگونه این سنگ در آنجا قرار گرفته است. ممکن است پاسخ دهم که تا آنجا که من می دانم، این سنگ همواره اینجا بوده است. احتمالا اثبات نامعقول بودن این پاسخ چندان آسان نخواهد بود. اما فرض کنید که بر روی زمین ساعتی یافته ام و باید بررسی شود که بودن ساعت در آن مکان چگونه اتفاق افتاده است. بسیار بعید است که پاسخ قبلی به ذهن من خطور کند. یعنی اینکه تا آنجا که می دانم این ساعت همواره اینجا بوده است. اما چرا این جواب نباید آنگونه که برای سنگ مفید بود برای ساعت مفید باشد؟ چرا جواب مذکور آنگونه که در مورد اول قابل قبول بود در مورد دوم پذیرفتنی نیست؟ تنها دلیل آن است که وقتی ساعت را وارسی می کنیم می بینیم اجزای گوناگون آن برای هدفی پرداخته و به یکدیگر مرتبط شده اند. ( چیزی که در مورد سنگ نمی توان کشف نمود. ) مثلا این هدف که اجزای مذکور آنگونه طرح ریزی و به هم پیوند داه شده اند که تولید حرکت کنند و حرکت مذکور چنان تنظیم شده است که زمان را در شبانه روز نشان دهد. یعنی اگر اجزای مختلف به گونه ای متفاوت از آنچه هستند ساخته می شدند، مثلا در اندازه ای متفاوت با آنچه که دارند یا به هر روش یا ترتیب دیگری غیر از وضعیت کنونی تعبیه شده بودند، در این صورت یا اساسا هیچ حرکتی در ساعت به وقوع نمی پیوست و یا هیچ حرکتی که تامین کننده ی کاربرد کنونی آن باشد، واقع نمی شد. " در حقیقت پالی برهان خود را اینگونه مطرح می کند: او می پرسد اگر ساعتی را در بیابان ببینید در مورد آن چه فکری می کنید؟ مسلما هیچوقت فکر شما به این سمت سوق پیدا نمی کند که به طور اتفاقی این ساعت در بیابان و با کمک پدیده های طبیعی ساخته شده است. بلکه تصور می کنید این ساعت با این نظم و هماهنگی بین اعضایش باید صانعی آگاه و مدبر داشته باشد. زیرا عوامل طبیعی دارای خصیصه و ابزار مناسبی برای ایجاد این تدبیر نیستند. مهمترین عاملی که وجود صانع را تایید می کند وجود هدف و غایت به خصوصی ( نمایش زمان ) برای این شئ است که تعیین آن تنها از عهده ی شعوری آگاه بر می آید و امکان شکل گیری تصادفی این ساعت را منتفی می کند. بدین سبب حتی اگر هماهنگی و نظم موجود در شئ تصادفی و وابسته به خصائل ذاتی طبیعت باشد غایتمندی آن تنها می تواند معلول شعوری مدبر باشد. بنابراین هماهنگی ای که غایتمند باشد دلالت بر وجود ناظمی آگاه دارد و این هماهنگی متناسب با نوع و میزان آگاهی و تدبیر ناظم است. در نتیجه نظم گسترده تر حاکی از وجود ناظم آگاه تر است. با توجه به این دانسته ها پیلی به اقامه ی برهانی می پردازد: 1- هر نظمی (هماهنگی غایتمندی ) دال بر وجود ناظمی است و نظم گسترده تر حاکی از وجود ناظم بزرگتر است. 2- با توجه و دقت به ساختار اجزای عالم به این نتیجه می رسیم که نظمی بس عظیم و سترگ در عالم موجوداست. 3- بنابراین وجود عالم حاکی از وجود ناظم بزرگی است. روش تمثیل در تفکر غربی دست مایه ی انتقادات محکم بسیاری از فیلسوفان برجسته ی اروپایی شد و این باعث شد تا از قدرت برهان نظم به مرور زمان بیشتر و بیشتر کاسته شود. بسیاری از فلاسفه از هیوم گرفته تا میل و راسل معتقد بودند که تمثیل مورد استفاده در برهان نظم از لحاظ منطقی، قیاس معتبری نیست و مسلما نمی تواند ضامن یک نتیجه ی یقینی و الزامی باشد. آنها معتقد هستند استفاده از روش تمثیل تنها در شرایطی مقدور است که بتوان از منظر موضوع مورد بحث شباهتی اساسی بین مثال مطرح شده و شئ مورد بررسی پیدا کرد و اگر شباهت اساسی و مبتنی بر موضوع مورد بحث یافت نشود کارآمد نخواهد بود. نظر آنها این است که در برهان نظم این شباهت اساسی میان ساختار عالم و اشیاء مورد بررسی، مانند ساعت مصداق پیدا نمی کند.آنها این عدم شباهت را در نوع تجربه ای می داند که ما از عالم و اشیای مثال زده شده (مثلا ساعت ) داریم. در نگاه این دسته از فلاسفه، تجربه ی ما نسبت به ساعت و دیگر ابزار و مصنوعات انسان ساز پیشینی است اما مسلما ما چنین تجربه ای نسبت به عالم نداریم. مقصود از تجربه ی پیشینی حافظه ی ما درباره ی منشا شئ مورد نظر است. مثلا ما به خوبی می دانیم که ساعت شئی انسان ساز است زیرا واجد این تجربه هستیم که همیشه ساعتها به دست انسان ساخته شده اند و هیچ وقت خلاف این، مشاهده یا گزارش نشده است. بنابراین ذهن ما به روش استقراء و با تکیه بر تجربیات قبلی نتیجه می گیرد که ساعت شئی انسان ساز است و این می تواند ناشی از نظم ذاتی موجود در ساعت نباشد و فقط تجربه ی پیشینیمان ما را به این نتیجه برساند. اما ما هیچ وقت ناظر پیدایش جهان نبوده ایم که چنین تجربه ی پیشینی ای داشته باشیم. در نتیجه دلیلی وجود ندارد که بر مبنای آن نتیجه بگیریم در جهان نوعی نظم ذاتی غایتمند وجود دارد که مصنوع شعور آگاه و مدبر است. از اینرو این عدم مشابهت ضعف بزرگی در برهان نظم به حساب می آید. این دیدگاه خدشه ای به روش استقرائی برهان نظم وارد نمی کند و تنها روش تمثیل را از لحاظ منطقی نامعتبر می شمارد. در نتیجه می توان پذیرفت که احتمال شکل گیری تصادفی عالم بعید است و این هماهنگی و دقت موجود در پدیده ها باید هدفمند باشد. این انتقاد موجب می شود که دیگر دلیلی برای قائل شدن به علت فاعلی برای پدیده های عالم نداشته باشیم و احتمال قائم به ذات بودن پدیده ها را منتفی نشماریم در حالی که فلسفه ی الهی علت غایی را متضمن وجود علت فاعلی قائم به غیر می داند. برای مثال دیوید هیوم، فیلسوف تجربه گرای انگلیسی در کتاب " محاورات درباره ی دین طبیعی " از زبان فیلون شکاک که مظهر دیدگاههای شک گرایانه ی خود هیوم است نظریه ی کلئانتس، شخصیت دیگر داستان را که به برهان نظم معتقد است، چنین نقد می کند: " اگر ما خانه ای ببینیم،


دانلود با لینک مستقیم


برهان نظم از منظر شهید مطهری 26 ص

دانلود برهان

اختصاصی از کوشا فایل دانلود برهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 25 صفحه

بهترین راه کوتاهترین راه: برای طی طریق برهانی برای اثبات وجود خداوندگار بهترین شیوه آن است که از کوتاهترین راه حرکت کنیم.
چرا که علاوه بر آن که زودتر به مقصود می‌رسیم با موانع کمتری هم مواجه خواهیم شد.
اما کوتاهترین راه در این مسیر آن است که از مقدمات کمتری بهره گرفته شود و مقدماتش نیز به سادگی و با اندک تأملی قابل اثبات باشند.
در طول تاریخ فلسفه و کلام، اندیشمندان برای دستیابی به چنین راهی تلاشهای زیادی کرده‌اند (شکرالله مساعیهم) و دست‌آوردهای زیادی داشته‌اند اما شاید یکی از بهترین و دقیق‌ترین آنها همان است که جناب شیخ‌الرئیس بوعلی سینا مبتکر آن بوده است.
برهان مرحوم شیخ‌الرئیس به برهان وجوب و امکان معروف است.
از این برهان تقریرات گوناگونی شده است و به صورتهای مختلفی طرح گردیده است که شاید بهترین صورتش همان باشد که در کتاب شریف اشارات و تنبیهات آمده است.
برهان وجوب و امکان وجوب و امکان دو اصطلاح فلسفی هستند.
می‌دانیم که موضوع فلسفه، موجود است (یا موجود بما هو موجود) و یکی از بحثهای فلسفی، مباحث تقسیمی فلسفه است که با تقسیم موجود به اقسام گوناگون، مسائل مختلف فلسفی ایجاد می‌شود و در فلسفه از آنها بحث می‌شود.
مثل تقسیم موجود به ذهنی و خارجی یا تقسیم موجود به علت و معلول.
یکی از آن بحثها نیز تقسیم موجود به واجب‌الوجود و ممکن‌الوجود است.
با این توضیح که: اگر به موجودات جهان نظری بیفکنیم از دو حال خارج نیستند, یا وجود برای آنها ضروری است به طوری که حتما باید وجود داشته باشند و در صورتی که نباشند محال پیش می‌آید و یا وجود برای آنها ضروری نیست یعنی این طور نیست که حتماً باید وجود داشته باشند بلکه هم وجودشان ممکن است و هم نبودشان ممکن.
یعنی در واقع نه وجود برایشان ضروری است و نه عدم.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود برهان

دانلود تحقیق با موضوع برهان نـظم

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق با موضوع برهان نـظم دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق با موضوع برهان نـظم


دانلود تحقیق با موضوع برهان نـظم

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:44

توجه:تحقیق فاقد منابع میباشد

چکیده:

یکی از راههای عقلی و در عین حال ساده و عمومی خداشناسی، راه تفکر در نظام آفرینش است. این راه در قرآن کریم و احادیث اسلامی مورد اهتمام واقع شده است، چنان که پیوسته مورد توجه متکلمان نیز بوده است و در دورةمعاصر،‌اهمیت بیشتر یافته است.[1]
تعریف و اقسام نظم
نظم عبارت است از نوعی رابطه میان دو یا چند چیز. در نظم ارتباط و وابستگی، میان اجزاء یک پدیده، یا افراد یک ماهیت برقرار است. بدین جهت نظم با اصل علیت ملازمه دارد. یعنی هر جا نظم برقرار است، رابطة علیت نیز حاکم است. رابطه علیت که در نظم وجود دارد، گاهی از جنبة فاعلی مورد توجه واقع می‎شود، و گاهی از جنبة غایی. در صورت نخست نظم را «نظم علی و معلولی» (علت فاعلی) نامند، و در صورت دوم، نظم را «نظم غایی» (علت غایی) گویند. رابطة ابر و باد و باران و لطافت هوا و نظم موجود میان آنها از قسم نخست است. و رابطة میان قرنیه، شبکیه، عنبیه، و دیگر اجزای تشکیل دهندة دستگاه بینایی از قسم دوم است، یعنی رابطه و نظم ارگانیک این اجزاء در شرایط خاص،‌عمل دیدن را به دنبال دارد. دیدن، غایت آن ارتباط ویژه است.
گونة دیگری از نظم نیز وجود دارد که آن را «نظم استحسانی» یا نظم صوری و ساختاری گویند. این نظم ناشی از ترکیب ویژة اجزاء یک پدیده یا یک مجموعه است. و از آنجا که حس زیبا پسندی، انسان را تحت تأثیر قرار می‎دهد. و تصویری دل انگیز را برای انسان عرضه می‎دارد نظم صوری و استحسانی نامیده شده است.
تفاوت گونه‎های یاد شدة نظم در این است که، آنچه در نظم فاعل، مورد نظر است این است که هر معلوم یا حادثه‎ای وابسته به علتی است که بر آن تقدم وجودی داشته و سبب پیدایش آن گردیده است. اما این که آن علت و سبب دارای آگاهی و اختیار بوده است یا نه، در چنین نظمی موضوعیت ندارد. ولی در نظم غایی تنها وجود سبب و علت پیدایش پدیده، مورد نظر نیست، بلکه عنصر آگاهی و اختیار نیز در آن دخالت دارد. زیرا از میان صدها یا هزارها ارتباط احتمالی میان اجزاء یک پدیده، تنها یکی از آنها می‎تواند به تحقق هدف و غایت ویژه‎ای که بر آن پدیده مترتب است بیانجامد. بنابراین سبب فاعلی چنین نظمی باید آگاه و انتخابگر باشد.
اما در نظم استحسانی، تنها چیزی که مورد نظر است زیبایی ساختاری و صوری پدیده است. ولی این که نظم موجود اصولاً فاعل و سببی دارد یا نه، و اگر دارد، آگاه و هدفدار بوده است یا نه، مورد توجه نیست.
نظم غایی و برهان نظم
از آنچه گفته شد، روشن شد که نظم موجود در برهان نظم، همانا نظم غایی است، زیرا تنها وجود چنین نظمی است که می‎تواند انسان را به وجود آفریدگاری دانا و مختار رهنمون شود، نه نظم فاعلی و نه نظم استحسانی، چون، در این دو گونه نظم ـ چنان که بیان گردید ـ عنصر آگاهی و اختیار شرط نیست. اما نظم غایی با آگاهی و اختیار همراه است، تصویر این مطلب که از میان هزاران رابطة احتمالی تنها یک رابطه صلاحیت آن را دارد که غایت و هدف ویژه‎ای را فراهم سازد، و توجه به این که چنین غایت و هدفی جامة واقعیت بر تن کرده است، تردیدی برای خود باقی نمی‎گذارد که رابطه یا نظم موجود، فاعلی دانا، توانا و مختار دارد.
استاد مطهری (ره) در این باره گفته است:
«معنی نظمی که در باب خداشناسی به کار می‎رود، نظم ناشی از علت غایی است نه نظم ناشی از علت فاعلی. نظم ناشی از علت فاعلی جز این نیست که گفته شود هر معلول و اثری، فاعل و مؤثر لازم دارد، قهراً اگر آن هم معلول علت دیگری باشد. و‌ آن علت هم معلول علت دیگری باشد. و همین طور، خواه ناخواه یک نظمی در میان آنها موجود است، یک نظم زنجیره‎ای. این نظم دلیل بر وجود خدا نخواهد بود.
ولی نظم ناشی از علت غایی به این معنی است که معلول، وضع و حالتی دارد که از وجود انتخاب در علت حکایت می‎کند، یعنی وضع و حالتی داشته که می‎توانسته معلول را به شکل‎های دیگری به وجود آورد، ولی برای منظور خاصی که داشته است آن را به یک شکل معین موجود نموده است. پس باید در ناحیة علت، شعور، ادراک و اراده وجود داشته باشد، که هدف را بشناسد، و وسیله بودن این ساختمان و این وضع را برای آن هدف تمیز دهد، و این معلول را برای آن هدف بوجود آورد.
اصل علیت غایی در جایی ممکن است واقع شود که یا خود آن علتی که این معلول را به وجود آورده دارای شعور و ادراک و اراده باشد، یا آن که اگر خود فاعل، دارای شعور و ادراک و اراده نیست،‌تحت تسخیر و تدبیر ارادة یک فاعل بالاتری باشد که او را تدبیر می‎کند و به سوی هدفش هدایت می‎نماید. نظمی که در عالم وجود دارد و دلیل بر وجود خداوند است، همین نظم است».[2]
تدبیر است نه تصادف
وجود نظم در جهان طبیعت را نمی‎توان انکار کرد. همة علوم و دانش‎های طبیعی بر وجود نظم در جهان گواهی می‎دهند. دانشمندان تعریف‎های مختلفی از روش علمی دارند، ولی اغلب این تعریف را قبول دارند که علم، کشف قواعد و قوانین کلی طبیعت است. بدیهی است وجود این قوانین را صفوف منظم قوانینی که سابقاً علوم کشف کرده‎اند، مسلم می‎نماید. حال، آزادی تحقیق ما اجازه می‎دهد که بپرسیم چرا این قوانین وجود دارد، یعنی ما چگونه می‎توانیم وجود این نظم و ترتیب و سودمندی قوانین طبیعی را توجیه کنیم؟ در این مورد دو فرض بیشتر وجود ندارد:
1- این نظم و ترتیب نتیجة توسعه و ادامة عالم طبیعت است که نخست در نتیجة یک تصادف به وجود آمده است.
2- نظم و تربیت موجود در طبیعت نتیجة طرح دقیقی است که آن را ایجاب کرده است.
فرض نخست باور نکردنی است، پس باید فرض دوم را پذیرفت و به وجود آفریدگار و مدبر دانا و توانای جهان اذعان نمود.[3]
سه عنصر اصلی یعنی هیدروژن، اکسیژن و کربن مواد اولیه اجسام زنده را تشکیل می‎دهند و مقداری ازت و کمی عناصر دیگر نیز با سه عنصر فوق ترکیب یافته‎اند، در جسم ساده‎ترین و کوچک‎ترین حیوانها میلیونها از اتم‎های عناصر مزبور وجود دارد که به نسبت‎ها و شکل‎های خاصی با هم ترکیب یافته‎اند. و اگر با حساب احتمالات، امکان تصادف و ترکیب این عناصر را حساب کنیم خواهیم دید که نتیجه به قدری کوچک است که می‎توان گفت صفر است. حال عالی‎ترین حیوانات یعنی انسان را در نظر بگیریم که می‎خواهد قوانین طبیعت را کشف و یا در آنها مداخله کند! آیا ممکن است که این موجود تصادفاً از ترکیب خود به خود عناصر بوجود آمده باشد؟![4]
امام صادق ـ علیه السلام ـ و برهان نظم
امام صادق ـ علیه السلام ـ در قسمتی از گفتار مفصل خود به مفضل بن عمرو در زمینه خداشناسی و دلایل آن، نظم و اتقان موجود در جهان را یاد آور شده و فرموده است:
«نخستین عبرت‎ها و دلایل بر وجود خداوند، آفرینش این جهان و تألیف و نظم حاکم بر اجزای آن است، زیرا اگر با فکر و اندیشة خود در آن تأمل کنی و با عقل و خرد خویش داوری نمایی، جهان را چون خانه‎ای می‎یابی که همة وسایل و ساز و برگ‎های زندگی در آن آماده شده است. آسمان چونان سقف این خانه، و زمین چونان بساط و فرش این خانه، و ستارگان بسان چراغ‎ها، و معادن، ذخایر و اندوخته‎های آن می‎باشند. و هر چیزی در جایگاه مناسب خود قرار داده شده است. انسان مالک این سرای است که انواع حیوانات و گیاهان در خدمت او و برای تأمین نیازهای او قرار داده شده‎اند. این نظم و ترتیب دلیلی آشکار بر این است که جهان براساس تقدیر، حکمت و نظم و هماهنگی طراحی و آفریده شده است، و آفریدگاری یکتا این نظم و تألیف را پدید آورده است.»[5]
تحلیل اشکال‎های هیوم بربرهان نظم
دیوید هیوم[6] (1711ـ1776 میلادی) انگلیسی از فلاسفة تجربه گرا و شکاک غربی است. وی با بسیاری از مبانی متافیزیک به معارضه برخاست، چنان که دلایل وجود خدا را نیز مورد مناقشه قرار داد، از آنجا که در عصر وی مشهورترین دلیل اثبات وجود خدا در جهان غرب، دلیل نظم[7] یا برهان علت غایی[8] بود، وی این دلیل را مورد چالش جدی قرار دارد و اشکالاتی را بر آن وارد کرد. بسیاری از متکلمان و فلاسفة غربی اشکالات وی را وارد دانسته و دلیل نظم را نا استوار انگاشتند. متفکران اسلامی نیز در بحث‎های فلسفی و کلامی خود مناقشات هیوم بر برهان نظم را مورد توجه قرار داده و به آنها پاسخ داده‎اند که در این درس اشکالات هیوم بر برهان نظم را بررسی خواهیم کرد.


دانلود با لینک مستقیم