کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

بودا

اختصاصی از کوشا فایل بودا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

فهرست مطالب

دانش روان: گفتمانی میان خاور و باختر

کتاب دانش روان: گفتمانی میان خاور و باختر.

ویراسته: د. گلمن و ر.آ.اف ثورمن.

نشر ویزدام، بوستون امریکا

از یک همایش در دانشگاه هاروارد با شرکت دالایی لاما، هربرت بنسون و دیگران.

پیروان آیین بودا 'مردمان شادتری هستند

خبرگزاری بی بی سی

فعالیت مغزی

گاهنامه "نیو ساینتیست"

درباره زندگانی بودا

سراب از دید بودا و افلاطون

باید نباید

پرستشگاه غاری

بوداگرایی و یارسان

بوداییان و خدا

بوداییان و خدا: درباره جایگاه خدا و یکتاپرستی در کیش بودا

آموزه های بودا

شاخه های بوداگرایی

خاستگاه اندیشه های بودا

بوداگرایی و ایران

چنین گفت بودا ترجمه دکتر هاشم رجب زاده از رشته کتابهای متون بودائی

http://buddha.blogfa.com

سوره دل

متن

http://buddha.persianblog.com...

مفهوم نیروانه در آیین بودا

اشاره

 

1. خاستگاه‏ها و ریشه‏شناسى واژه نیروانه

2. گزارش‏هاى کهن‏تر

3. برداشت اروپایى از این اصطلاح

4. مکتب‏هاى جریان اصلى آیین بودا

5. در نظام‏هاى مهایانه

6. مترادف‏هاى نیروانه

پى‏نوشتها:

ال. اس. کازینز

على‏رضا شجاعى

http://www.al-shia.com/html/far/books/majalat/12/06/08.htm

سه کالبد بودا

از ویکی‌پدیا، دایرةالمعارف آزاد.

برگرفته از: راه بودا، نوشته‌ی ب. ل. سوزوکی، ترجمه‌ی ع. پاشایی، صفحه‌ی ۷۴.

گرفته شده از

«http://fa.wikipedia.org/wiki/سه_کالبد_بودا»

http://buddha.persianblog.com/

اینجا هم ده تا!

اشته 17 / 324 (گ34).از متون بودایی

http://med.persianblog.com...

الماس راه

اهریمن در کیش بودا

عطار و کیش بودا

گوشه ای از نقش ایرانی تبارها در گسترش بوداگرایی

http://buddha.persianblog.com

معرفی کتاب

در جستجوی ریشه های آسمانی بودا

نویسنده: امیر حسین رنجبر ناشر: مروارید تاریخ نشر: ۱۳۸۱

فهرست کتاب

http://buddha.persianblog.com

مقدمه

ما هنگامی که واژه روانشناسی را میشنویم ناخودآگاه دانش روانشناسی آنگونه که در باخترزمین تکامل یافته و امروزه در دانشگاه های جهان آموخته میشود به ذهنمان خطور میکند.

این نتیجه غرب-محوری غربیان و نفوذ اینگونه نگرش به ماست. یعنی ما هم بخاطر اینکه تنها دریچه اطلاع یابی خود را اروپا و امریکا قرار داده ایم با اینکه خود شرقی هستیم ولی در افکارمان غرب-محور شده ایم. غربیها معمولآ دستاوردهای هند و ایران و چین و روسیه و عربها و دیگران را نادیده میگیرند و کوشش دارند تا ریشه همه دانشها را به حق یا ناحق به یونان و افسانه های یونانی و رومی پیوند بزنند.

نمونه این روند همین دانش روانشناسی است. سده ها پیش از اینکه باخترزمینیان چیزی از روان و روانشناسی دریافته باشند بوداییان در خاور سامانه پیشرو و مفصلی برای کندوکاو روان و روانشناسی پدید آورده بودند.

این مسئله بخوبی در کتابی با عنوان زیر بازشکافی شده است:

Goleman, D., & Thurman, R. A. F. (Eds.). (1991). Mind science: An East-West dialogue. Boston: Wisdom Publications. From a conference at Harvard University; participants included: the Dalai Lama, Herbert Benson, Robert Thurman, Howard Gardner, Daniel Goleman, and participants in the Harvard Mind Science Symposium

دانش روان: گفتمانی میان خاور و باختر

مجموعه نوشتارهای بودایی که به تفاسیر آیین (Abhidharma) معروفند یک سامانه و سیستم کامل روانشناختی هستند. بوداییان از دو هزار و پانصد سال پیش بر روی درک روان آدمی تمرکز کرده اند و به نتایج پیشرفته ای دست یافته اند. آنها یارای آن را دارند تا با روشهای خود بسیاری از مشکلات روانی را از پیش پا بردارند. آنها حتی با روشهای دیگری سررشته های روان خود را در دست میگیرند و آنرا هدایت میکنند.

البته رهیافت و رویکرد بوداییان به روان با رویکرد دانش رایج روانشناسی (غربی) از پایه متفاوت است. به همین روی، برخورد و تبادل نظر میان روانشناسان باختر و خاور که چند سال پیش در همایش هاروارد صورت گرفت حالت برخورد نزدیک از نوع سوم (برخورد خیالی آدمیان و موجودات فرازمینی) را داشت. غربیان که از وجود یک روانشناسی دیگر در جهان بیخبر بودند طی آن همایش و پس از آن چشم بعضی از ایشان به این موضوع باز شد و شگفت زده شدند.

جالب میشود اگر این دو گونه دانش روان با گذشت زمان درک و فهم بهتری از هم پیدا کنند و با همکاری و همراهی به آزمودن روشهای یکدیگر پرداخته به نتایج و برآیندهای بهتری دست یابند.

شرح جزئیات اینکه روشها و تفاوتهای این دو گونه روانشناسی چیست به درازا می انجامد و از حوصله این یادداشت بیرون است. (کتاب دانش روان)

پیروان آیین بودا 'مردمان شادتری هستند'

دانشمندان می گویند می توانند به کمک شواهد نشان دهند که پیروان آیین بودا براستی از مردم دیگر، شادتر و آرام تر هستند.

آزمایش هایی که در آمریکا انجام شده است نشان می دهد که بخش هایی از مغز که با روحیه خوب و احساسات مثبت در پیوندند در بودایی ها فعال تر است.در همین حال یک بررسی دیگر نشانگر آنست که ذکر و ژرف اندیشی یا مراقبه در آیین بودا می تواند به پدید آوردن آرامش روانی یاری برساند.

پژوهشگران در کانون پزشکی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در سان فرانسیسکو پی برده اند که بودایی های کهنه کار که معمولا مراقبه می کنند، در همسنجی با مردم دیگر کمتر دچار تکانه های روحی، دلهره و خشم می شوند.

فعالیت مغزی

در پژوهشی جداگانه، دانشمندان در دانشگاه ویسکانسین در مدیسون برای بررسی کارکرد مغزی گروهی از بودایی ها از فنون نوین بُرش بینی (اسکن) مغز استفاده کردند. آزمایش های آنها نشان داد فعالیت بخش چپ جلویی مغز در بودایی های باتجربه بیش از دیگر مردمان است. این بخش از مغز با عواطف مثبت، چیرگی بر خود و خو و منش پیوند دارد.

آزمایش های این دانشمندان نشان داد که این بخش از مغز بودایی ها نه تنها به هنگام مراقبه بلکه در دیگر سانها و احوال نیز فعال است.

دانشمندان گفتند این بدان معنی است که احتمال تجربه احساسات مثبت و روحیه خوب در این افراد بیشتر است. اوئن فلاناگان، استاد دانشگاه دوک در کارولینای شمالی گفت اکنون می توان با اطمینان نسبی این پنداشت را پذیرفت که بودایی هایی که انسان اغلب در نقاطی مانند دارماسالا، هند، با آنها روبرو می شود انسان هایی براستی خوشبخت هستند.

دارماسالا پایگاه دالای لاما، رهبر تبعیدی تبت است.

این رشته بررسی ها در گاهنامه "نیو ساینتیست" چاپ شده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


بودا

آئین بودا و زندگى نامه او 15 ص

اختصاصی از کوشا فایل آئین بودا و زندگى نامه او 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

بسعه تعالی

آئین بودا و زندگى نامه او

بیوگرافى و شرح حال

بودا؟ نام اصلى او سیدرتا است ، مردى از خاندان کاشاتریا از شاهزادگان و اشراف هند که در منطقه بنارس به دنیا آمد. پدرش چون اثار حمل در همسر خود مشاهده کرد، برهمنان ایالت بنارس را فراخواند و از آینده کودک از آنان سئوال کرد. برهمنان مى گویند که این بوداى بیدار کننده جهان خواهد بود و راهبى بزرگ و پرشهرت خواهد شد. پدر از چنین پیشگوئى اى سخت نگران شد؛ چرا که فرزندى مى خواست تا قدرت و ثروت او را به ارث برد و حاکم بر سرنوشت رعایا باشد، نه اینکه راهب و تارک دنیا گردد. وقتى کودک متولد شد، براى او شرایط زندگى ویژه اى تدارک دید تا با پیشگوئى راهبان بستیزد و سرنوشت بودا را عوض ‍ کند. براى وصول به این مطلوب کلیه روابط او را محدود ساخت تا هیچگونه تماسى با راهبان و مرتاضان و تارکان دنیا نداشته باشد. این وضع تا 16 سالگى سیدرتا ادامه داشت . بودا از زندگى یکنواخت در کاخ خسته شد، لذا روزى از پیرمرد قصه گویش مى خواند تا او را به گردش ببرد. اولین برخورد سیدرتا در این گردش با پیرمردى قد خمیده با موهاى سفید و حالى پریشان است . و این چهره تازه و جدیدى است که سیدرتا در وراى دیوارهاى قصر مى دید. این کیست ؟ قصه گویش مى گوید: این مرد مانند من و تو جوانى داشته و اکنون چنین پیر و فرتوت شده است .سیدرتاتوضیح بیشترى مى خواهد. قصه گو ادامه مى دهد: این مرحله اى است که همه باید به آن برسند، من نیز در آینده چنین پیر خواهم شد. سیدرتا مى گوید: این پیرى و کهولت در من هم پدیدار خواهد شد؟ قصه گویش پاسخ مى دهد: آرى در شما نیز پدید خواهد آمد. مى گوید: حتما باید پیر شوم ؟ قصه مى گوید: حتما پیر خواهى شد. بودا حالتش ‍ دگرگون مى شود و دستور مى دهد تا او را به کاخ بازگرداند. بودا دگرگون شده بود و در فکر فرو رفته بود، در اندیشه پیرى هیولاى وحشتناکى که در آینده در انتظار او است . این کابوس زندگى بودا را دچار بحران کرد. بودا چند روز بعد نیز به سیاحت رفت . این بار بودا مردى بیمار و از پا افتاده را دید که با مرگ دست و پنجه نرم مى کرد. از قصه گو پرسید: این کیست ؟ قصه گو مى گوید: این مرد بیمار و ناتوان است . بودا مى پرسد: بیمارى چیست ؟ جواب مى شنود که : بیمارى نوعى گرفتارى و تحول جسمى است که در آدمیان پدید مى آید و سلامتى را سلب مى کند. بودا مى پرسد: آیا ممکن است این بیمارى در من راه یابد؟ قصه گو پاسخ مى دهد: آرى به سراغ تو نیز خواهد آمد. بودا مى پرسد: آیا من نیز چنین زار و نزار خواهم شد؟ قصه گو مى گوید: آرى تو نیز چنین خواهى شد. سیدرتا مى گوید: مرا به خانه بازگردانید، امروز گردش مرا بس است . دوران خلوت و انزواى بودا آغاز شد. وى به پیرى بیمارى و عواقب آن مى اندیشید. بار دیگر بودا راهى سیاحت مى شود و این بار مرده اى را مى بیند و دوباره سئوالات او آغاز مى شود: این کیست و چیست ؟ چرا مرده ؟ آیا من نیز خواهم مرد؟ از سرنوشت او مى پرسد، جواب مى شنود که در آن جهان دیگر کسى را ندارد، و کسى او را نمى شناسد، و... بودا برخود مى لرزد، مى ترسد و به کاخ باز مى گردد. دوران امساک بودا شروع مى شود، از همه کس و همه چیز جدا مى شود، سخت در اندیشه پیرى بیمارى و مرگ فرو رفته است . بار دیگر به سیاحت مى رود و این بار فرد فقیر ژنده پوشى را مى بیند که در عالم خلسه فرو رفته ، با سرى تراشیده و حالتى متغیر، همچون کوه استوار و محکمم که گوئى با تمام مظاهر مادى دنیا در حال جنگ است و در آستانه پیروزى بر دنیا و مافیها قرار دارد. سئوالات بودا آغاز مى شود: این کیست ؟ چرا چنین کرده ؟ با مردم قهر است ؟ با زندگى چى ؟ و جواب مى شنود که او مردى راهب است ، مرتاض است ، ریاضت مى کشد. و سئوالات بودا: مرتاض ؟ ریاضت ؟ آرى ریاضت یعنى مبارزه با غرایز و بریدن از جاذبه هاى مادى و دنیوى و پیوستن به دنیائى دیگر... سخنان قصه گوى بودا در او اثر عمیقى مى کند. تقاضا مى کند که وى را به نزد مرتاض ببرد تا از سخنان او درسى بیاموزد. در این دیدار، زندگى آرام و بى دغدغه راهب تاءثیر شگرفى بر بودا گذاشت و میسر زندگى او را به طور کلى دگرگون کرد و سرانجام از او شخصیت و آئینى ساخت که امروز در چند کشور بزرگ جهان پیروان فراوانى دارد.بودا در کاپیلاواستودر جنوب نپال درسال 560 یا 563 ق .م متولد شد. نام قبیله و خاندان او گوتما بود، لذا وى را ملقب به سکیا مونسى یعنى داناى قبیله ساکیا کردند. و چون بعدا به ارشاد وهدایت مردم جامعه خویش پرداخت ، او را بودا یعنى نور و درخشان گفته اند. این نام ولقب تا به امروز در میان جوامع بشرى به رسمیت شناخته شده و تعالیم او نیز به همین عنوان بودائیسم بودائى نامیده مى شود. پدر بودا یکى از پادشاهان یک ایالت هند بود. در قلمرو سلطنت او، افکار برهمنى و فلسفه هاى مختلف هندى حضور داشت . محور این آراء و افکار فلسفى همان گونه که در مباحث گذشته آمد، بر تزکیه و نجات انسان درتلقى هندى آن استوار بود. و آنگونه که گذشت ، پدر هراسان از سرنوشت فرزند چنا ن تدابیرى اندیشید و مراقبت هائى معمول داشت . اما دیدیم که بودا از کاخ مجلل پاى به بیرون نهاد و دگرگون شد. محققان تاریخ ادیان برآنند که دو حادثه مهم در کاخ زندگى بودا او را متحول نمود. این دو حادثه به لحاظ محتوى همان برخوردهاىخارج از کاخ را در بردارد. حادثه نخست بیمارى یک رقاصه است که توجه بودا را به خود جلب کرد، رقاصه اى که مبتلا به بیمارى سل بود و سرنوشت دردناک خود و خواهرش را که او نیز از بیمارى سل در گذشته بود، براى بودا باز گفته بود. حادثه دوم وصیت این رقاصه درحال مرگ به بودا است که از فقر و پیرى مادرش براى او گفته بود. پیش گوئى برهمنان درباره سیدرتا والدین او را نگران ساخته بود. طرح ازدواج بودا تلاشى براى رهائى از خلوت گزینى او است . اما بودا دیگر متعلق به این دنیا نیست و ازدواج نتوانست او را از تفکر و اندیشه باز دارد و خلاء وجودى او را پر کند. سیدرتا همچنان درخلوت خویش ، غرق در دناى دیگرى است . مشاهدات بودا (پیرى بیمارى فقر، مرگ ،ریاضت و...) سخت او را به خود مشغول کرده است . او از مرتاض آموخته بود که باید رنج را رها کرد و بى بى رنجى رسید؛ به بى رنگى ، به بى نیازى و... مرتاض به اینها رسیده بود و بودا در اندیشه شدن ، رسیدن و رهائى ازرنج . اینکه بودا فرزندى دارد. و در شب تصمیم و سرنوشت به اتاق همسر و فرزندش مى رود، مادر و فرزند خوابیده بودند، بودا آن دو را از خواب بیدار نمى کند و با آنان وداع مى کند. از تاریکى شب استفاده کرد و راهى جنگل شد .اندکى بعد اسبش را نیز رها مى کند تا یادگار اشرافیت را با خود نداشته باشد. در انبوه جنگل گم مى شود، مى رود و مى رود تا به پنج برهمن کهنسال مى رسد. به جمع آنان مى پیوندد. ریاضت بودا آغاز شد. او در این راه آنچنان کوشید که در آستانه نیروانا قرار گرفت . تا آنجا متعالى شد که بر همه پارسایان روزگار خویش پیشى جست . او دیگر سیدرتا کاشاتریا و... نیست، بوداست که تارک تمام لذات مادى و تجملات دنیوى است . بودا از شهرت رنج مى برد و بار دیگر از جامعه فاصله مى گیرد. در کنار درختى منزل مى کند و تصمیمى مى گیرد در زیر همین درخت بماند تا بمیرد. این درخت بو بود. بودهى از ریشه بیدار شدن و آگاه شدن ، روشن شدن ، اشراق وعرفان است . بودا سالها در کنار درخت بومى ماند تا پیروز مى شود،نجات مى یابد و به حقیقت مى رسد. آنگاه لباس بودائى بر تن مى کند. گویند نام اواز همین درخت بودهى گرفته شده است .در پاى همین درخت به نیرواناحقیقت مطلق رسید. از زیر همین درخت به زادگاهش برگشت ، ژنده پوش ، برهنه پا، درویش وار و در هیبت یک مرتاض. ابتدا مردم زادگاهش را دعوت مى کند، برخى از مردم دعوت او را پذیرفتند و برخى دیگر زندگى مادى را ترجیح دادند. بودا در سال 483 ق .م . در سن هشتاد سالگى درگذشت . آخرین کلام وى خطاب به راهبان این بود: هر چه مرکب است ، دستخوش تباهى و فنا است . پیروان اولیه بودا، نخستین معبد بودائى سانگهارا بنا کردند و دعوت خود را درشمال هند آغاز نمودند .

افسانه هاى بودا؛

گویند روزى که بودا در زیر درخت بو به تفکر و خلسه فرو رفته بود، بازرگانى با قافله و کالاى تجارى خود از آنجا عبور مى کردد. بازرگان را نظر به بودا


دانلود با لینک مستقیم


آئین بودا و زندگى نامه او 15 ص

تحقیق درباره آیین‌ بودا

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره آیین‌ بودا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره آیین‌ بودا


تحقیق درباره آیین‌ بودا

فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 21 صفحه

 

آیین‌ بودا

چهار حقیقت‌ جلیل‌


نخستین‌ گفتار بودا- سوره‌ی‌ به‌ گردش‌ درآوردن‌ گردونه‌ آیین‌- از «رنج‌ و رهایی‌» می‌گوید؛ دو بیراهه‌ هست‌ که‌ هر دو به‌ رنج‌ می‌انجامد، یکی‌ کامرانی‌ و دیگری‌ خودآزاری‌. بودا، که‌ خود سالها پیش‌ از بوداشدن‌ این‌ دو بیراهه‌ را راه‌ می‌پنداشته‌، پس‌ از «بودا» شدن‌ درمی‌یابد که‌ راه‌ نه‌ آن‌ است‌ و نه‌ این‌؛ و به‌ راه‌ میانه‌ راه‌ می‌برد، که‌ به‌ خلاف‌ آن‌ دو بیراهه‌، بزرگوار و جلیل‌ است‌. راه‌ میانه‌ به‌ راه‌هشتگانه‌ی‌ جلیل‌ (1) معروف‌ است‌.
بودا از پیمودن‌ این‌ راه‌ هشتگامه‌ یا راه‌ هشتگانه‌ی‌ جلیل‌ به‌ چهار حقیقت‌ رسید؛ یعنی‌ به‌ حقیقتِ رنج‌، حقیقتِ خاستگاه‌ رنج‌، حقیقت‌ رهایی‌ از رنج‌ و حقیقت‌ راهی‌ که‌ به‌ رهایی‌ از رنج‌ می‌انجامد. این‌ راه‌ خود به‌ تنهایی‌ هدف‌ نیست‌، مقصد و مقصودش‌ نیروانَه‌ است‌. اینک‌ آن‌ چهار حقیقت‌:

1-  حقیقت‌ جلیل‌ رنج‌. (2) بودا می‌گوید زاییده‌شدن‌ رنج‌ است‌؛ پیری‌ رنج‌ است‌؛ بیماری‌ رنج‌ است‌؛ مرگ‌ رنج‌ است‌؛ از عزیزان‌ دور بودن‌ رنج‌ است‌؛ با ناعزیزان‌ محشور بودن‌ رنج‌ است‌؛ (3) به‌ آرزو نرسیدن‌ رنج‌ است‌. سخن‌ کوتاه‌، همه‌ی‌ پنج‌ توده‌ی‌ دلبستگی‌ رنج‌اند.
2- خاستگاه‌ رنج‌، تشنگی‌ (4) است‌ ، یعنی‌ تشنگی‌ کام‌، تشنگی‌ هستی‌ (5) و تشنگی‌ نیستی‌. و همین‌ تشنگی‌ است‌ که‌ به‌ دوباره‌ زاییده‌شدن‌ می‌برد و به‌ کامرانی‌ بسته‌ است‌.
-3- «
رهایی‌ از رنج‌» همان‌ رهایی‌ از تشنگی‌ یا قطع‌ و توقف‌ تشنگی‌ است‌، یعنی‌ رها کردن‌ آن‌، رو گرداندن‌ از آن‌، آزادی‌ و وارستن‌ از آن‌ است‌ تا نشانی‌ از آن‌ به‌ جا نماند. چون‌ تشنگی‌ از راه‌ حواس‌ پیدا می‌شود، پس‌ رهایی‌ از آن‌ نیز در خودداری‌ و مراقبت‌ از درهای‌ حواس‌ است‌.

4-  راه‌ رهایی‌ از رنج‌: «همان‌ راستی‌ و درستی‌ در شناخت‌، در اندیشه‌، در گفتار، در کردار، در زیست‌، در کوشش‌، در آگاهی‌ و در یکدلی‌، یعنی‌ سَمادی‌، (6) است‌». که‌ همان‌ راه‌ هشتگانه‌ی‌ جلیل‌ است‌. (ع‌. پاشایی‌، راه‌ آیین‌ (دَمهَپدَه‌) ، 1380، ص‌ 28). اینک‌ توضیح‌ کوتاه‌ هر یک‌ از این‌ هشت‌ گام‌.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره آیین‌ بودا

مقاله تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری

اختصاصی از کوشا فایل مقاله تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری


مقاله تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری

نوع فایل : Word

تعداد صفحات : 54 صفحه

 

چکییده :

نمادها و نشانه ها در جهان باستان از جمله مهر در تمدن ایران و بودا در تمدن هند، که در مذهب و فرهنگ آنان جایگاه خاصی داشته اسـت و بـه عنـوان نمـاد دینـی و آیینـی کـارکرد داشته اند. این مقاله با رویکرد اندیشمندانی چون کوماراسوامی و یونگ، الیاده، نقش نمادین و آیینی بـودا و مهر را بر ما روشن خواهد کرد و در این مقاله با ذکر وجوه نمادین آنها مهر و بودا به وجوه اشتراک و تفاوت نمادهای بودیسم و میتراییسم خواهیم پرداخت.

 

فهرست مطالب :

  • چکیده
  • مقدمه
  • مشترکات فرهنگی ایران و هند
  • بررسی تطبیقی بودا و مهر
  • مقایسه ی تطبیقی بودا و مهر (تشابه ها و تفاوتها)
  • بررسی نمادهای مقدس بودا و مهر
  • نماد چلیپا در آیین بودا و مهر
  • نماد استوپا در آیین بودیسم و مهرابه در آیین میتراییسم
  • نماد شمایلی بودا و مهر
  • جمع بندی
  • پی نوشتها
  • منابع

دانلود با لینک مستقیم

تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری

اختصاصی از کوشا فایل تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری


تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری

تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری

42 صفحه در قالب word

 

 

 

چکیده

در جهان باستان، اعتقادات دینی و اسطورهای سرمنشأ بسیاری از حرکتهای انسانی بود. درون و ذات هر پدیدهای که رخ میداد، به نوعی به اسطوره و دین پیوند می خورد و هنر بهترین وسیله برای نمـایش ایـن تفکر دینی و اسطورهای بود. در هنر باستانی، برخی نقش ها و نمادها صرفاً تصویر نبودند بلکـه نمـاد یـک عقیده و نمادی دینی بودند. نمادها و نشانه ها در جهان باستان از جمله مهر در تمدن ایران و بودا در تمدن هند، که در مذهب و فرهنگ آنان جایگاه خاصی داشته اسـت و بـه عنـوان نمـاد دینـی و آیینـی کـارکرد داشته اند. این مقاله با رویکرد اندیشمندانی چون کوماراسوامی و یونگ، الیاده، نقش نمادین و آیینی بـودا و مهر را بر ما روشن خواهدکرد و در این مقاله با ذکر وجوه نمادین آنها مهر و بودا به وجوه اشتراک و تفاوت نمادهای بودیسم و میتراییسم خواهیم پرداخت.

کلیدواژه: تمدن ایران و هند، مشترکات فرهنگی ایران و هند، مهر، بودا، مقایسهی تطبیقی مهر و بودا.

 

مقدمه

ایران و هند در دوره ی  باستان دو تمدن کهن ایران و هند، همواره در طول تاریخ در ارتباط با هم بوده اند و اشتراکات فرهنگـی و هنری فراوانی داشته اند. با بررسی آیین ها و نمادهای این دو تمدن، نقاط مشـترک بسـیاری از هنر و فرهنگ اعتقادی مردمان آنها بر ما روشن میشود. در اینجـا بـه خلاصـه ای از دو تمـدن ایران و هند اشاره خواهد شد. سرزمین ایران و هند، دو تمدن باسـتانی انـد کـه قـدمت آنهـا بـه چندین هزار سال میرسد و اشتراکات فراوانی دارند، ریشه زبان هر دو، هند و اروپایی است. این اشتراکات در اساطیر که بنیان زندگی اجتماعی و فرهنگی آنهاست، فراوان به چشم میخورد.

در واقع، اساطیر اصل پیدایش جهان، جانوران، گیاهان و انسان را شرح میدهند. درمورد جانوران، بسیاری از آنها نقش مقدسی در قبایل داشتند؛ از جمله حیواناتی که در اساطیر ایران و هند فراوان نام برده شده مانند گاو و حتی خـدایان و گیاهـان و ... مـردم ایـران و هنـد در طول تاریخ، حتی پیش از ورود اقوام آریایی به فلات پهناور ایـران زمـین و سـرزمین وسـیع هندوستان با یکدیگر آمد و شد مستمر داشته اند.

آثار کهنی که در دره ی سند در کاوش های موهنجودارو به دست آمده، نشـان مـیدهـد که در حدود 2550 سال پیش از میلاد، تمدن بالنسبه پیشرفتهای در آن نواحی وجـود داشـته است. آثار مکشوفه در هند، مشابه آثاری است که هیئت های باستانشناسی در فلات ایران و درهی رودخانه های فرات و دجله از زیـر خـاک بیـرون آورده انـد و حکایـت از ایـن دارد کـه سکنه ی هند و ایران پیش از هجوم طوایف آریایی با هم ارتباط نزدیک و مـداوم داشـته انـد.

پاره ای از باستان شناسان احتمال داده اند کـه سـاکنان هنـد پـیش از هجـوم اقـوام آریـایی و سکنه ی ایران قبل از دوره ی مادها و هخامنشیان و همچنین، سومری ها در بین النهرین، هـرسه از یک اصل و تبار بوده اند.

 

مشترکات فرهنگی ایران و هند

ارتباط فرهنگ پیش آریایی در درهی سند با فرهنگ بومی ایران و فرهنگ عظیم بـین النهـرین، بیانگر تحول یکسانی در اساطیر آریـایی هنـدوان درهی سـند بعـد از ورود آریاییـان و اسـاطیرآریایی ایرانیان بعد از ورود آریاییان است. امروزه باور دارند که اساطیر نخستین کتابهای ریـگودا معرف اساطیر آریایی است. یعنی ایرانیان و آریاییان هند، پـیش از جـدایی خـدایان، اسـاطیر مشترکی داشتهاند که در کتاب های مقدم ریگ و دا آثاری از آن را میبینیم. در اساطیر ایـران و هند دو طبقه از خدایان وجود دارد. در هند اسورهها و دئوهها و در ایران اهوره و دیوها. اسوره هـا یا اهوره ها بیشتر با مسائل معنوی و دئوه ها یا دیوها بیشتر با مسائل دنیوی سروکار داشـتند، امـا پس از آمدن آریاییان به سند و نجد ایران، تغییری مشترک در دین هنـدوان آریـایی و آریاییـان ایران راه یافت. بدین معنی که ارباب انواع خوبی و خیر هندی مغضوب آریایی های ایرانی شـده و به عکس ارباب انواع بد، هندیان مقبول ایرانیان شد. به عبارتی دیگر، اهوره هـا یـا اسـوره هـا بـه دیوان هندی، و دئوه ها (دیوها) به الههها و خدایان هندی تبدیل شدند.

یکی از اشتراکات فرهنگی ایران و هند ایمان به یک انـرژی مؤنـث و پرسـتش الهگـان است. بنا به یافته ها در درهی سند، در آنجا آیین مـادر خـدا وسـیعاً وجـود داشـته و بسـیاری پیکرک های الهه ی مادر عمومیت این آیـین را مـی رسـاند. در ایـران نیـز در دوره ی عـیلام، پرستش الهگان که به عنوان مادر خدایان بودند، وجود داشته است.

از مشترکات دیگر این دو تمدن، ایران و هند سنت پرستش مهر است که بـه دوره هـای کهن بازمی گردد. در هند دوران ودایی نام او به صورت «میتـره» بـا مفهـوم پیمـان و دوسـتی ظاهر میشود که یکی از خدایان گروه فرمانرواست و با «وارونـا» جفـت جـاودانی را تشـکیل میدهند که از سوی مردم به یاری خوانده میشوند. در سنت هندی نیز همچون ایران، میترا گردونهای درخشان و اقامتگاهی زرین دارد. میترا در هند خدایی است کهن، ولی در سنت و آیین زرتشت و پیش از آن در ایران از مقامی والا برخوردار بود، و بعـداً در آیـین زرتشـت در مقامی پایینتر از اورمزد قرار میگیـرد و آفریـدهی او محسـوب مـیشـود تـا از آفـرینش او پاسداری کند. در ایران میترا معروفترین ایزد در میان ایزدان ایرانی است و هماننـد هنـد بـا مفهوم پیمان و دوستی ظاهر میشود. او انسان ها را به راست (اشه) هدایت میکند و آنهـا را از حمله در امان نگه میدارد.

بررسی تطبیقی بودا و مهر

الف) بودا

آیین بودیسم که در حدود پنج قرن پیش از میلاد در شمال هند پدید آمد، در واقـع واکنشـی در برابر تفکرات انحصار طلبانه برهمنان هندو بود. اگرچه در بودیسم، وجـود شـخص بـودا و شناخت زندگی او در برابر اصل معنوی بودا شدن، اهمیت چندانی ندارد، ولی در اصـول کلـی آیین بودیسم، به نحوی در مطالعه زندگی شخص بـودا روشـن مـی شـود. در مـورد وجـود و زندگی بودا به داستانها و افسانههای موجود در متون مقدس بودیسم ــ که البته دارای یک نوع وحدت نظر است ــ منحصر میشود. مطابق این روایت ها، بودا (بهمعنـای بیـدار شـده)، لقب گوتاما ساکیامونی، پسر حاکم قبیله «ساکیا» است که در حدود سال (560 ق.م) بـه دنیـا آمد، و نام او را «سیدارتا» نهادند. البته بعدها به نام ساکیامونی به معنی فرزانـه و شـیر قبیلـه سـاکیاها، و گـاهی بـه نـام قبیله اش «گوتمه» هم خوانده میشد. بودا با مشاهدهی آن علائم که پـیشگـویی شـده بـود برخورد کرد. برای یافتن راه رهایی و آسوده شدن از همـه دردهـا و رنـجهـا چنـد سـالی بـه ریاضت و تفکر پرداخت، و به این نتیجه رسید که، اگرچه سراسر جهان رنج است، امـا راهـی برای رهایی از آن وجود دارد. اندیشههای بودا، متکی بر نوعی جهانبینی است و از این حیث دارای فلسفهای خاص است، اما بیشتر آموزههای بودا جنبه عملی و اخلاقی دارد. کهنتـرین مجموعه کتاب های بودایی، «سه سبد» یا «تیپیتکه» خوانـده مـیشـود کـه بـه کـانون پـالی معروف است. «پیتکه» نام سبدی است از خیزران کـه کتـابهـا را هنگـام جابـهجـایی در آن مینهادند. زبان کتابها همان زبان حکایت و تمثیل است. که بیشتر کتـابهـا بـودایی ایـن چنین است. به منظور حفظ عین کلام بودا بود که حدوداً دویست سـال بـهصـورت حفظـی، سینه به سینه نقل میشد. بعدها صورت نوشتاری پیدا کرد، که شامل گفـتوگوهـایی میـان بودا و پیروانش و آموزه های او بود

سؤال و جوابهایی که راهبان مـیپرسـیدند و بـودا جـواب مـیداد و گـاهی بـهصـورت درس هایی که بودا به شاگردانش میداد و در بعضی مواقع حکم مواعظ که خطاب به کسانی یا مردمانی میگفت. شماری از درس گفتارهای متون مقدس بودایی متشکل از مباحثی است که میان خود راهبان صورت میگیرد. حفظ و نقل به موقع آموزهها و برای شکلهای تکـرار شونده که بهصورت فرمول یا شعر یا بهصورت آواز حفظ میکردند. زبان پالی بـه زبـان بـودا بسیار نزدیک بود، سانسکریت و پراکریت [بهمعنای جلا نیافته] عرضه میشد. که همگـی در زمره زبانهای هند شمالی بودند و از همهی این زبانها، زبان مقدس پالی است که در کلیت تامش به یک زبان هندی همچنان محفوظ مانده است.

پس از گذشت هزارسال آیین بودا به چین و دیگر نقاط برده شد و از خطر نابودی مصون ماند. متون پالی نحله ی مشایخ (تـراوادی هـای) سـریلانکا، تایلنـد، برمـه بـود و در حفـظ و گهداری از این نحله بسیار کوشش کردند. محققان غربی مرگ بودا را 483 ق.م و محققـان چینی 368 ق.م میدانند.

باورها؛ آیینهای مذهبی و نمادهای بودایی طی دوهزار و پانصد سال پس از پیدایش آن، بهتدریج از زادگاهش در هند به تبت و کشورهای آسیای جنوب شرقی و ژاپن رسـیده اسـت.

بر خلاف مذاهب اصلی دیگر، مذهب بودا معتقد به جباریت خداوند بـر سرنوشـت انسـانهـا نیست و بیشتر مسئولیت رستگاری را در اختیار پیروانش، چه افراد عـادی و چـه برگزیـدگان میداند. این برگزیدگان یعنی راهبان بودایی نقشی اساسی در جهان بودایی دارنـد. در هنـر و معماری آنها پیچیدهترین نمادگرایی آمیخته با بودا را میتوان یافت. در اینجا ذکر این مسـئله ضروری است که بودا در دورهی زایش و بالش تمدن هند بود، سلسلهی مائورایایی یک یا دو قرن بعد از مرگ بودا بنیانگذاری شد. درسـت همـان طورکـه سـقراط نیـز در قلـب دوره ای میزیست که دورهی زایش و بالش تمدن غرب در یونان بود. در این دوره هنر و معماری بـه دستور آشوکا گسترش یافت و... اما بهدلیل پذیرا بودن این دین روادار و سـازگار، نمـادگرایی آن نیز پیچیده و متنوع است.

بیشتر نمادها نشانگر خود بودا، زندگی و تمثالهایش است. اصول و تعـالیم او (دارمـا) و اجتماع بودایی ها (سانگا) است که به سه گـوهر معـروف اسـت. بـودا آدمـی عملگـرا بـود و مطالبش را اغلب به کمک مثالهای پیرامونش و بهطور ملموس بیان میکـرد و ایـن مقـدار زیادی از جهان او را برای ما باز مینمایاند. در اینجا با نوعی تفکر آشناییم که عام است و نـه خاص، انتزاعی است نه عینی، به استدلال گذاشته میشود و نـه ایـن کـه بـا فـرامین فـوق طبیعی تأیید شود؛ بلکه با تصویرپردازیهای معهود به تمثیل در آورده میشود، پرشـور و پـر احساس و حقایق دربارهی عواقب امور و ادارهی حیات آدمی.

بودا زندگی و تعالیماش را خلاصه شده در این تثلیث مـیدانسـت و ایـن سـه گـوهر دنیای بودایی را تشکیل میدهند. مثلاً تمثالهای بودا با توجه به وضعیت و حالت های آن، نشانگر بسیاری چیزهاست. مراقبه، آموزش، روشنبینی یا مرگ. حتی نحوهی قرارگیـری پاهای بودا دارای مفاهیم خاص خود است. دارما یا اصول و حکمت بودا، بر مبنای دیـدگاه بودا از چهار حقیقت برتر قرار دارد چرخ یا چرخه نماد دارما است. نمادهای دیگر بهعنـوان مثال طریقت تبلور آغاز راهی است که در آن تعالیم بودا باید به کـار گرفتـه شـوند. همـه فرقههای بودایی در اعتقاد به جوهر نظریات بودا، که به چهار حقیقت مطلق مشهور است، مشترک اند. (رامز، 1382)

بودا پس از دستیابی به روشنایی (اشراق) در زیر درخت بودهی به مراقبه اش ادامـه داد.  او حکمتی را بنا کرد که پس از او، به دیگران منتقل شود. این حکمت به نـام دارمـا معـروف شد. دارما یعنی قانون یا تعلیم . گفته میشود که این حکمـت پـس از مـرگ بـودا اولـین بـار توسط آناندا شاگرد محبوب بودا بازگو شده است و سپس راهنمایی اساسی برای کل بوداییان شد. هستهی این حکمت از چهار حقیقت برتر تشکیل شده است. هر چند تعالیم بودا خشـک و متعصبانه نبوده و همیشه با شرایط محیطی منطبق شـده اسـت، امـا نمادهـا و مظـاهر آن ویژگیهای خود را حفظ کردهاند نظیر چرخه و طریق (تصویر 1).

  1. همه چیز رنج است.
  2. ریشه ی رنج طلب و آرزوست.
  3. زیستن در نیروانا، پایان رنج است.
  4. طریقتی که بودا پیش پای ما میگذارد، به نیروانا میرسد.

این چهار حقیقت نکات اصلی حکمت بودا بودند. اولین حقیقت بـه طبیعـت ناخوشـایند و ناپایدار زندگی اشاره میکند. خودپرستی و فردیت دومین حقیقت اسـت؛ نفـس یـا خویشـتن دارای پنج جزء است: جسم، احساس، ادراک، اشکال ذهنی و خودآگاهی. نیروانا پایـان رنـج و رهایی از خودپرستی اسـت. و سـرانجام، طریقـت هشـت گانـهی برتـر اسـت: درک درسـت، اندیشهی درست، گفتار درست، کردار درسـت، معیشـت درسـت، تـلاش و کوشـش درسـت، اندیشمندی درست و مراقبهی درست.  بعد از مرگ بودا و در حالی که تنها راه انتقال آموزههای او، سنت شفاهی بود، در اثر تفاسیر مختلف گفتههای او، فرقههای گوناگون بودایی پدید آمد. حدود پانصد سال پس از مرگ بودا مدرسهی جدید بودایی، مهایانه به وجود آمد که بیشتر بر جنبـه هـای انتزاعی و معنوی قدرت بودا متمرکز بود در حالی که تراودا یـا طریقـت پیشـینیان، در جستوجوی الهاماتی از رویدادهای زندگی زمینی بودا بود. از ایـن رو تصـویر بـودا در هنر مهایانه، تصویر موجودی متعالی است، هنوز هم همهی چیزهای مربـوط بـه بـودا مورد احترام و پرستش اند.

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است

متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است


دانلود با لینک مستقیم