کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق در مورد سابقه تاریخی کاروانسراها

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق در مورد سابقه تاریخی کاروانسراها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 19 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

سابقه تاریخی کاروانسراها

از جمله یادگارهای پر ارزش معماری ایران کاروانسراهاست که از روزگار کهن به دلایل گوناگون و ارتباطی چون جریان اقتصادی ، نظامی جغرافیایی و مذهبی بنیاد گردیده و در ادوار مختلف بتدریج توسعه و گسترش یافته است

عملکرد های گوناگون که کاروانسراها در گذشته بعمده داشته اند باعث شده است نامهائی ما نند کاربات – رباط – ساباط – خان –در فرهنگ لغات داده شود که در اصل دارای وظایف مشابهی مانند کاروانسرا ها بوده ولی از نظر خصوصیات و معماری هر یک دارای ویژگی های متفاوت بوده اند . با توجه به کار برد – توسعه گسترش کاروانسراها در ایران می‎توان علل پیرایش کاروانسرا ها را نیاز اساسی و حمایت کاروانیان دانست بنابراین بناهای مشابهی که با نامهای مختلف احداث گردیده به احتمال زیاد بهمین منظور و هدف بوده است . کلمه کاروانسرا مشتق از کاروان – کاربان بعضی گروه مسافران (قافله ) که دسته جمعی مسافرت می کنند و سرای به معنی خانه و مکان است.

. چنانه در فرهنگ لغات و سایر منابع ادبی نامهای کاروان خانه – کاروان گاه کاروان گه بعضی کاروانسرا مورد استفاده قرار گرفته است . (3)

بنابراین میتوان احداث کاروانسراها بناهای مشابه را به هر دلیلی که در مسیر جادها ساخته شده اند محلی برای استراحت و حمایت کاروانیان دانست برطبق تاریخی بنیاد کاروانسراها در ایران از زمان هخامنشی آغاز می شود : هر دوت مورخ یونانی در کتاب پنجم خود از ساختمانهایی گفتگو می کند که توسط هخامنشیان بین شوش و سارد ساخته شده بود ، هر دوت از یکصد و یازده بنای شبیه کاروانسرا (چاپارخانه) نام می برد که در فاصله حدود 2500 کبلومتر بین پایتخت هخامنشی و سارد بنا گردیده بود و کاروانیان این فاصله را در طی سه ماه طی می کردند .ازدیاد توقفگاه ها یا کاروانسراها در گذشته برای راههای ارتباطی ، جریان اقتصادی کشور که مورد توجه و علاقه حکومت بوده می باشد . مطالعه راههای ارتباطی و جاده های بازرگانی و نظامی و نتایج تحقیقات و کاوشهای باستان شناسی معلوم می دارد که از گذشته دور نیاز وافری به ایستگاه های بین راه و امنیت و رفاه کاروانیان احساس می شده است.

گرچه ساختمان یا بنای ساخته شده ای از این گونه کاروانیان از عهد هخامنشی بجای نمانده، ولی کاوشهای علمی در آینده اینگونه مراکز و ایستگاه های ارتباطی شناخته و نحوه معماری آن را روشن خواهد ساخت .

در دوره طولانی سلسله اشکانیان در ایران و حوزه نفوذ و اقتدارشان یعنی از دادگاه آنان در شرق تا منطقه تحت نفوذ آنان در غرب یعنی بین النهرین ایستگاه های ارتباطی و کاروانسرا هائی وجود داشته است . همانطور یکه میدانیم هنر و معماری عهد اشکانیان کاملا شناسائی و تحقیق نگردیده و بخصوص ویژگی های معماری و تزئینات معماری آن ناشناخته مانده و بنابراین نمی توان در حال حاضر از نحوه معماری یا توسعه کاروانسرای عهد پارتی نظریه ای را ارئه داد . ولی با مقایسه قلاع و شهرهای اشکانی که اخیرا در دشت گرگان شناخته شده می‎توان گفت احتمالا کاروانسراهای آن زمان از خشت و آجر بوده و بصورت مربع و مستطیل بنا گردیده و بر طبق شیوه معماری آن زمان دارای ایوانی بوده که محور اصلی بنا است و از پشت ایوان قضای باز حیاطی شکل وجود داشته و اطاقها واطراق گاه در اطراف حیاط ساخته می شده است .

در دوره ساسانی اهمیت زیادی به ایجاد راهها و همچنین امنیت جاده ها داده شده ، از جمله این کاروانسراها می توان کاروانسرای دروازه گچ ، کنار سیاه در استان فارس ، دیر گچین و رباط انوشیروانی را در امتداد جاده ابریشم نام برد.

در دوره اسلامی تحولات چشمگیری در احداث کاروانسراها بوجود آمد و همانطور یکه قبلا گفته شد در ارتباط با مسائل اقتصادی . مذهبی و نظامی احداث اینگونه بناها وارد مرحله جدیدی شد و شکل تازه ای بخود گرفت

متاسفانه اطلاعات ما درباره کاروانسرا های اوایل اسلام چندان زیاد نیست چون کاروانسرا هائی از این زمان بجای نمانده تا بتوان خصوصیات معماری آن را توصیف کرد .

منابع تاریخ و سفر نامه ها آگاهی مختصری در مورد کاروانسراهای اویل اسلام بدست می دهد . از جمله در سفر نامه ناصر خسرومی خوانیم : به هنگام اقامت او در اصفهان در یک کوی شهر 200 صرافی و 50 کاروانسرا بوده است ابن حوقل درباره نیشابور می نویسد : در این شهر کاروانسرا های زیادی وجود دارد که در آن همه گونه مال التجاره یاقت می شود. اهمیت کاروانسرا ها در آن زمان بسیار زیاد بوده تا جائیکه ناصر خسرو بهنگام مسافرت از نائین به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سابقه تاریخی کاروانسراها

تحقیق درباره بررسی پل های تاریخی ایران از دیدگاه معماری و سازه ای 6 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره بررسی پل های تاریخی ایران از دیدگاه معماری و سازه ای 6 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

بررسی پل های تاریخی ایران از دیدگاه

معماری و سازه ای

سارا نجاتی 1، امیر صمد قدس2

1- دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد

2 - دانشجوی دکتری سازه دانشگاه فردوسی مشهد

Email: Arch.nejati@Gmail.com

چکیده

خلاقیت و ذکاوت بشر و تلفیق آن با تجربه اش به تولید شاهکار های توأم مهندسی و معماری در بناهای خصوصی و عمومی از جمله پل سازی انجامید که در این میان جدا از ذوق زیبایی شناختی معماران، تدبیر آنها در ترکیب قطعات کوچک و مصالح طبیعی چون خاک و سنگ برای ساختن قطعات و حجم های بزرگ شگفت انگیز بوده است که بهترین و زیباترین پل های قدیمی در سراسر دنیا حاصل این خلاقیت است. با بررسی پل های تاریخی ایران می توان نتیجه گرفت که عوامل گوناگونی در شکل و چگونگی ساخت آن نقش داشتند. گاهی پل ها علاوه بر عملکردشان به نوعی تندیس نیز تبدیل می شدند. پل هایی که شکل آنها را دلایل سازه ای تعیین نمی کرد، بلکه ابتدا از حس زیبایی شناسی طراحی سرچشمه می گرفتند. این عنصر همان قدر که برای صنعتگران و مهندسان جذاب بوده، برای هنرمندان نیز به عنوان سوژه ای بی جان جالب بوده است. در این تحقیق سعی شده است تا مشخصه های معماری و سازه ای پل های قدیمی مورد بررسی قرار گیرد. بی تردید شناخت و بررسی عناصری چون "پل های قدیمی ایران" که به لحاظ اهمیت و جایگاه ویژه شان در مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری شاخص هستند می توانند موضوعات بکری برای شناخت بیشتر مهندسی و معماری بومی این سرزمین باشند.

کلمات کلیدی : پل های تاریخی ایران ، کانه ، کنو، طاق ، گوم

مقدمه:

پل سازی از اولین هنرهای بشر است و به جرأت می توان گفت که عمری برابر با پیدایش انسان دارد. شاید دستیابی به پاسخ این سؤال که فن پل سازی دقیقا از چه زمانی آغاز شده مشکل باشد، ولی بدون شک از همان هنگام که بشر توانست برای گذر از جویها و رودخانه ها، ابتدایی ترین راه یعنی استفاده از تنه درخت را برگزیند، کار پل سازی آغاز شده است. در تمام چند هزار سالی که از شکل گیری جوامع بشری روی کره خاکی می گذرد تا انقلاب صنعتی اروپا در قرن نوزدهم، مهندسی و معماری پل هرگز از هم جدا نبوده اند.

در دنیای کهن، ایرانیان و رومیان و چینی ها در حرفه پل سازی سرآمد دیگر اقوام بودند. گستردگی سرزمین ایران و استقرار آن در مسیر شاهراههای بازرگانی از یک سو و نیاز انسان به سفر چه به قصد تجارت و زیارت و چه برای سیاحت و لشکرکشی ها، از سوی دیگر، لزوم احداث راهها و گذرگاه های طولانی را از کهن ترین زمان ها مورد توجه قرار داده است. مسلماً در این تشکیلات وسیع و راه های طولانی که قطعا می بایست صدها رودخانه بزرگ و کوچک را قطع کند، پل و پل سازی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است]1[.

هنر و مهندسی ایرانیان در این عرصه به خلق شاهکار های ماندگار در دنیا انجامید که اگرچه تعداد کثیری از آنها از بین رفته و یا در معرض ویرانی اند، اما در این میان هنوز هم می توان آثاری را یافت که علاوه بر استحکام مهندسی، به دلیل زیبایی منظر، شکل قوس ها، ظرافت ساختار و محاسبات سازه ای بی نظیرند.

از عوامل مهم دیگر بر چگونگی ساختار پل ها، نوع مصالح مورد استفاده بوده است. معماران ایرانی از دیرباز در ساخت و ساز همواره تابع اصول پنج گانه شان بودند. (اصول پنج گانه معماری ایرانی: 1- مردم واری (داشتن مقیاس انسانی)، 2- پرهیز از بیهودگی، 3- نیارش(دانش ایستایی و سازه)، 4- خودبسندگی، 5- درون گرایی). آنان تلاش می کردند ساختمایه مورد نیاز خود را از نزدیکترین جاها بدست آورند و چنان ساختمان می کردند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نبوده و خودبسنده باشند. بدین گونه کار ساخت و ساز با شتاب بیشتری انجام می شد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازوارتر می آمد و هنگام نوسازی آن نیز همیشه مصالح مورد نیاز در دسترس بود. بوم آورد بودن مصالح اصلی بوده است که به وضوح در معماری تاریخی ایران پدیدار است]2[. امروزه امکانات معمارانه کاملا شناخته شده است و اهمیت نمود هر بنایی به اصل استفاده از حداقل مصالح برتری دارد. این در حالی است که اعتبار قائل شدن برای ظاهر ساختمان از دید مهندسان کاملا مطرود است. خطای اصلی بناهای زشت و بی قواره صرفا به دلیل ارزان تمام شدن آنهاست و برداشت غلط اغلب مهندسان این است که معماران فقط زمانی دست به کار می شوند که بخواهند ساختمانی که شکل و جزئیات آن را مهندسان سازه داده اند زیباتر کنند. اگر معمار پلی را زیبا بسازد، چنین متصور می شود که سرمایه به هدر رفته و ارزشهای مدنی و شهری ناشی از معماری را به کلی نادیده می گیرند]3[.

تعریف پل و تاریخچه پل سازی در ایران

پل واژه ای فارسی است و بیش از هزار سال پیش فردوسی آن را درست به مفهوم امروزی در شاهنامه به کار برده است:"یکی رود بُد پهن در شوشتر/که ماهی نکردی بروبرگذر/پزانوس گفتا اگر هندسی (اگر ادعای مهندسی داری)/پلی این را چنان چون رسی/که ما بازگردیم و این پل به جای/بماند به دانایی رهنمای."]1 [

پل یک ساختار مهندسی است که دو نقطه بریده شده در طبیعت را به هم متصل می کند و امکان عبور را فراهم می آورد. این دو نقطه می توانند طرفین یک رودخانه یا آبراه یا دو سوی یک دره تنگ باشند که عبور از آن بدون عنصری رابط مقدور نیست.

در طول تاریخ، ساخت راه و جاده یکی از نشانه های شکوفایی تمدن ها بوده و پل سازی تابعی از پیشرفت و رونق راه سازی به شمار می آمده است. تعداد 363 پل تاریخی ایران حکایت از اهمیت این بنا در میان آثار معماری تاریخی این سرزمین دارد و شاید تعداد واقعی پل های قدیمی ایران دو برابر این رقم باشد.اما متاسفانه تنها 43 مورد آن در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است ]4 [.

به طور کلی پل ها را از نظر سیر تکاملی تاریخی و نیز از لحاظ مهندسی به سه گروه می توان تقسیم کرد. پل های معلق که در آنها گذرگاه پل از رسنی که به دو ساحل رود و بر فراز سکوها به طور موازی متصل کرده بودند آویزان می شد. نوع دیگر که گذرگاه آن به صورت تیری است و در دو انتها بر ساحل تکیه دارد نیز دارای سابقه تاریخی بسیار قدیمی است. پل های قوسی شکل نوع سوم پل به شمار می روند که می توان آنها را از لحاظ مهندسی در درجه بالاتری نسبت به پلهای تیری قرار داد. ساختن این نوع پل از منطقه بین النهرین و ایران آغاز گشته است.

قدیمی ترین پلی که در منابع تاریخی به آن اشاره شد پلی است منسوب به "ناخوشو" خواهرزاده "شیلخاخا" دومین پادشاه سلسله آباراتی که حدود 1800 سال پیش از میلاد روی کرخه ساخته شده است. در کتاب تاریخ هرودوت نیز اشاره به پلی بر روی فرات شده که از قرار معلوم قدیمی ترین پل بوده که تا حدی جنبه مهندسی داشته است. این پل 4000 متر طول و 9 متر عرض داشته است. گذرگاه این پل از چوب و بر روی پایه سنگی میانی ساخته شده بود و پایه های آن طوری بوده که در قسمت بالا دست پل عمل تقسیم آب را انجام می داده و در قسمت پایین دست پل نقش آیرودینامیکی داشته است.

پل سازی از قدیم مورد توجه ایرانیان بوده و از زمان هخامنشیان پل هایی در ایران ساخته شده است. بدلیل احتیاجی که در این سرزمین به آبیاری وجود داشته است و از آنجا که سطح بعضی از رودخانه ها پایین تر از زمین های اطراف بوده، پل هایی در ایران ساخته می شده که عمل سد را نیز انجام می داده است]5[.

به نظر می رسد یکی از مهم ترین دوره های پل سازی در ایران دوره هخامنشیان باشد. زیرا در این دوره با تشکیل اولین امپراتوری تاریخ راه ها بسیار اهمیت پیدا کردند. اما از این دوره به غیر از پایه های چند پل چیزی باقی نمانده است. دلیل این مسأله می تواند عدم آشنایی با تکنیک های پیشرفته ی طاق زنی باشد و به احتمال زیاد فاصله ی بین پایه های سنگی با تیر های چوبی پر می شده که چوب از مصالح ماندگار نبوده است. پیش از هخامنشیان، آشوریان که مقر حکومتشان شهر بابل بود نیز پل هایی احداث کردند. یکی از مهم ترین پل های این دوره "پل بابل" است که "باغ های معلق بابل" نیز نامیده می شود و صحبتش در داستان های اساطیری فراوان بوده است. باغ های معلقه توسط "سمیرامیس" اولین ملکه بابل بنا گردید (در حدود 800 ق.م) و عبارت بود از یک پل ضربی و درخت ها گل های زیادی که در کنار و بالای آن کاشته بودند و از آنجا که عکس این اشجار در آب می افتاد به آن حدائق معلقه نام نهادند.

پس از آشوریان اورارتوها و مادها نیز از پل برای ایجاد ارتباط بین دهکده ها و استحکاماتشان استفاده کردند که اطلاعات چندانی از آثار آنان در دست نیست.

در دوره ی ساسانیان با تحول عظیمی که در تکنیک های طاق زنی همراه با یک دوره ی طولانی آرامش و رونق به وجود آمد یکی از مهم ترین دوره های پل سازی ایران شکل گرفت که با وجود گذشت نزدیک به 1500 سال هنوز 74 پل از این دوره باقی مانده که برخی کاملا سالم مانده اند. جز اینها پل هایی هم وجود دارند که در دوره های بعد روی پایه های پل های ساسانی ساخته شده اند. از مهم ترین پل های این دوره، پل دختر در استان لرستان بر روی کرخه است.

پس از اسلام تا قرن چهارم پل سازی عملا تحت تاثیر تکنیک ها و روشهای ساسانی بود و با وجود پل های بسیار بزرگ و تماشایی، نوآوری خاصی در آن پدید نیامد. پل کلهر و پل کشکان در استان لرستان از مهم ترین پل های این دوره اند. شاید حمله مغول یکی از دلایل باقی نماندن پل های این دوره باشد]6 [.

از دوره های ایلخانان و تیموریان نیز با وجود تخریب ها، تعدادی پل به جا مانده است. پل های بابامحمود در فلاور جان(دوره ی ایلخانی) و پل دختر میانه(دوره ی تیموری) از نمونه آثار آن دوره هاست. شاید بخش مهمی از پل های دوره صفوی حاصل بازسازی های وسیع پل های این دوره باشد.

دوره صفوی با 143 پل درخشان ترین دوره پل سازی ایران است. با روی کار آمدن شاه عباس و از هنگامی که اصفهان به پایتختی برگزیده شد، این شهر آیینه تمام نمای هنر معماری دوران صفوی گردید. آنان برای عبور از رودخانه ی زاینده رود،پل های عظیمی احداث کرند که برخی از این پل ها مستقیما زیر نظر شاهان صفوی و دستگاه حکومتی ساخته می شد و ابتکارات بیشتری در آن به کار می رفت. پل های سی و سه پل، خواجو و جویی علاوه بر تامین عبور و مرور، محل تفرج شاه و درباریان و گاه سفرای کشور های خارجی در این عصر به شمار می رفته است. اهمیت این پل ها نه فقط به دلیل قرار گرفتن در مرکز شهر، بلکه به خاطر کاربردشان به عنوان فضای شهری است. زیرا پل صرفا راهی برای عبور از رودخانه نیست و با ساختن گردشگاه هایی در داخل و زیر پل ها،به جای دور کردن مردم از آب، امکان دسترسی و لذت بردن از حرکت زاینده رود را فراهم کرده اند.

با توجه به کوتاه بودن دوره زندیه و افشاریه، پل های زیادی از این دوره باقی نمانده اند. تنها پنج پل از زندیه و یک پل از افشاریه تا امروز شناسایی گردیده است. از جمله پل خاتون در جاده خوی-سلماس از دوره زندیه و پل کلات در کلات نادری از زمان افشاریه.

دوره ی قاجار نیز یکی از دوره های مهم معماری ایرانی از نظر پل سازی است. در تبریز پنج پل از دوره ی قاجار به جای مانده است. پل های سه گانه ی زنجان شامل میربهاءالدین،حاج سید محمد و سردار از نمونه های عالی پل سازی در امتداد راه های برون شهری در این دوره اند]4 [.

مشخصه های معماری پل های قدیمی ایران

پل از معدود بناهایی است که معماری و سازه آن بسیار به هم وابسته اند. در واقع معماری پل، ترکیبی از سازه هاست که خود تحت تاثیر شکل بستر رود، استحکام زمین و میزان آب عبوری از زیر آن، چه در مواقع عادی و چه در طغیان های دوره ای است. بنابراین فرم پل ها رابطه مستقیم با شکل و نوع سازه آن داشت. معماری پل های ایران خصوصیات گوناگون و بی نظیری دارد، به طوریکه هریک از آنها چه به لحاظ زیبایی و چه از نظر طراحی معماری شایان بررسی اند. اغلب پل های شهری، حتی دالان، اتاق و فضاهایی داشتند که صرفا برای تفرج و توقف ساخته شده بود و گاهی همین پل ها به وسیله ایجاد قرارگاه های نظامی در قسمت ورودی تجهیز می شدند تا مانع یورش های نظامی از این طریق گردند. بدین وسیله این عنصر نه تنها عاملی برای وصل بود، بلکه از حیث رفاهی، فرهنگی و اقتصادی نیز مورد توجه قرار می گرفت. در ادامه برخی از خصوصیات و فضاهای معماری در پل های ایرانی به ترتیب اهمیت مورد بررسی قرار می گیرد.

طاق:

یکی از نکات برجسته معماری پل های تاریخی ایران، شکل طاق دهانه های آن است. با بررسی قوس دهانه ها، تکامل تدریجی آن از دوره هخامنشی تا ساسانی، توفیق معماران آن عصر در احداث طاق های هلالی مرتفع به خصوص پوشش دهانه های بزرگ عملا روشن می شود. هرچند از دوران قبل از اسلام طاق جناغی در برخی پل ها مثل پل بند "درودزن" استفاده شده بود، اما در دوران اولیه اسلامی به تدریج طاق های تیزه دار یا جناغی در انواع مختلف برای ساخت طاق ها برگزیده شد و تا قرن دهم ادامه یافت و بعد از آن در دوره صفوی فرم طاق دهانه های پل به خیز کمتری تمایل پیدا کرد و طاق هایی چون "پنج او هفت معمولی" که به نام شاه عباس به طاق "عباسی" معروف است رواج یافت. به رغم اینکه در معماری ایران انواع قوس ها و طاق ها استفاده می شده ولی در پل ها فقط تعداد کمی از انواع طاق ها کاربری داشت که متعارف ترین آنها طاق هلوچین یا بیز، طاق تیزه دار، طاق چمانه و طاق چهار بخش می باشند. در شکل 1 که تصویری است از پل خاتون در سرخس نمونه ای از این طاق ها مشاهده می شود.

شکل 1-نمونه ای از طاق هلوچین(وسط پل)و طاق تیزه دار(سمت راست)

کانه یا کنو:

یکی دیگر از ابتکارات معماران قدیم ایران در پل سازی ایجاد "کنو" بود. دهلیز هایی که بر روی پایه ها و اغلب عمود بر آن ها ساخته می شد تا فشار وارد بر پایه ها رابه حداقل برساند و جلوی رانش طاق ها را نیز بگیرد، کانه،کنو و یا کوره پوش تعریف می گردد. با بررسی بناهای تاریخی به جای مانده از دوران ساسانی می توان دریافت که "کنو" از ابداعات دوران ساسانی بوده است. مهندسین و باستان شناسان بر این عقیده اند که منظور از ایجاد کانه در پل ها افزایش مقطع جریان آب در هنگام طغیان بوده است.در شکل 2 که تصویری است از پل سردار در زنجان کانه ها مشاهده می شوند.

 

شکل 2-کانه(دهلیز های طرفین طاق وسط)

مشخصات سازه ای

در هر پل سه نیروی عمده در تعامل باهم فعال اند که عبارتند از: نیروی محوری، نیروی خمشی و نیروی برشی. تعیین مقدار این نیروها و تعبیر آنها به شکل قطعات


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی پل های تاریخی ایران از دیدگاه معماری و سازه ای 6 ص

تحقیق درباره باغهای تاریخی اصفهان 26 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره باغهای تاریخی اصفهان 26 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

باغهای تاریخی اصفهان

با توجه به موقعیت جغرافیایی اصفهان در مرکز فلات ایران و داشتن رودخانه‌ای مانند زاینده ‌رود ومادیهای منشعب از آن که سراسر خاک حاصلخیز این شهر را مشروب می‌کند بی‌جهت نبوده است که اصفهان در فلات خشک و کم آب ایران از دورترین ازمنه تاریخی تا این زمان به طراوت و سرسبزی و داشتن باغهای گسترده مشهور بوده است. ایجاد این باغها مخصوصاً در دوره‌هایی که اصفهان پایتخت بوده است بیشتر مورد توجه قرار گرفته و نویسندگان تاریخ اصفهان از قرن سوم هجری به بعد همواره به این باغها اشاراتی داشته‌اند و از آن جمله است : باغ عیسی بن ایوب بین محله خُشینان (حوالی امامزاده اسماعیل امروز) و یهودیه (جوباره امروز) از قرن چهارم هجری و باغ عبدالعزیز از دوره فرمانروایی علاءالدوله دیلمی کاکویه که در داخل حصار اصفهان قرار داشته است.

در دوره سلاجقه که اصفهان به پایتختی ملکشاه سلجوقی انتخاب شده است احداث چند باغ وسیع، اصفهان را به صورت باغی بزرگ و پهناور جلوه می‌داده‌ است. نام این باغها عبارت بوده است از : باغ بکر، باغ فلاسان، باغ احمدسیاه، باغ کاران، باغ دشت گور و بیت‌الماء اما مهمترین این باغها، باغ کاران بوده که منطقه وسیعی را در شمال بستر زاینده‌رود در بر می‌گرفته و خیابان کمال اسماعیل وفردوسی و منوچهری و مجمر و چهارباغ صدر و مشتاق و محله بزرگ خواجو (طرازآباد دوره دیالمه و سلاجقه) در محوطه این باغ قرار داشته است و هم اکنون یکی از محلات خواجو « باغ کاران» نام دارد. این باغ تا قرن هشتم هجری نیز برقرار بوده و حافظ شاعر مشهور ایران در یکی از غزلهای خود به این باغ اشارتی دارد که می‌گوید:

گرچه صد رود است در چشمم مدام زنده ‌رود و باغ‌ کاران یاد باد

از قرن هشتم تا آغاز عصر صفویه عد م مراقبت و ویرانی در این باغها راه می ‌یابد تا آنجا که جز نام آنها چیزی باقی نمی ‌ماند. شاه اسماعیل اول صفوی در محل فعلی میدان بزرگ اصفهان باغ وسیعی به نام « نقش جهان» احداث می‌کند و برای سکونت خود که معمولاً برای شکار به اطراف این شهر می ‌آمده است د ستور بنای ساختمانی را به نام « عمارت مهدی» می‌دهد. در زمان شاه عباس اول که پایتخت ایران از قزوین به اصفهان انتقال می یابد قسمتهایی از آن باغ به میدان تبد یل می‌شود و همراه با توسعه شهر و کاخها و پلها و مساجد و میاد ین و خیابانها، احداث باغهای بزرگ هم، شهر اصفهان را به صورت یک باغ سراسری در می‌آورد. فهرست این باغها که از آغاز انتخاب اصفهان به پایتختی صفویه در سال 1000 هجری تا افول ستاره اقبال این سلسله در سال 1135 هجری به وجود آمده و هر یک از آنها دهها جریب وسعت داشته به شرح زیر است : باغ بادامستان، باغ جزایرخانه، باغ فراشخانه ، باغ خرگاه یا خیمه ‌گاه، باغ نارنجستان و عمارتی که داشته است، باغ خیاط خانه، باغ خلیل‌ خانه و توحید خانه، باغ کجاوه‌ خانه جنب بازار رنگرزان، باغ تخت در ضلع غربی چهارباغ، باغ ماما سلطان، باغ کاج، باغ باباامیر، باغ مستمند، باغ توپخانه و باغ عسکر، باغ نسترن در ساحل رودخانه، باغ طاووس خانه، باغ پهلوان حسین که مادی نیاصرم از وسط آن می گذشته است، باغ سیف‌الدوله مشهور به باغ آلبالو، باغ عموطاهر، باغ زین‌ خانه و فتح‌آباد، باغ گلدسته، باغ شیرخانه در ضلع شرقی چهارباغ، باغ صالح آباد و باغ نظر وباغ قراخان در ساحل شمالی زاینده ‌رود، باغ بزرگ عباس آباد در ضلع غربی چهارباغ، باغ سلطانعلــی خان ، باغ فیل خانه ، باغ چیـنی خانه در حوالی چهارباغ، باغ زرشک، باغ قورچی‌ باشی علیا و سفلی، باغ ایشیک آقاسی باشی، باغ قرچقای ‌خان، باغ توشمال ‌باشی، باغ داروغه، باغ رضاقلی خان ، باغ تفنگچی آقاسی، باغ چرخاب، باغ داروغه دفتر، باغ وقایع ‌نویس، باغ دیوان ‌بیگی، باغ قوشچیان وغلامان مطبخ، باغ اعتماد‌الدوله، باغ میرآخور، باغ مهردار، باغ جلودار، باغ هزارجریب که از همه باغهای دیگر وسیع‌ تر و زیباتر بوه و در دامنه شمالی کوه صفه و در محل فعلی دانشگاه اصفهان و شرق و شمال آن گسترده بوده است و سیاحان خارجی عصر صفویه و از آن جمله توماس هربرت و ژان شاردن به تفصیل از آن سخن گفته‌اند و توماس هربرت این باغ را در سفرنامه خود « بهشت شاه‌عباس» و نیز باغ عباس‌آباد که به شخص شاه عباس اول انتساب دارد نام داده است. باغ کلاه‌ شاه، باغ جون ‌کمر، باغ سپهسالار، باغ محمود، باغ برج و باغ حاج صالح درضلع شرقی چهارباغ نو ( مقصود چهارباغ خواجو است)، باغ جنت در شمال بستر زاینده‌ رود، باغ نگارستان در حوالی چهارباغ، باغ چهلستون، باغ هشت بهشت یا باغ بلبل که کاخ سکونت شاه سلیمان صفوی در این باغ قرار داشته است، باغ قوشخانه در محله قد یمی طوقچی که مرکز تربیت قوشهای شکاری و محل استقبال شاهان صفوی از مهمانهای خود بوده است، باغ کومه و باغ وحش در لنجان اصفهان که شکارگاه و محل نگهداری حیوانات وحشی بوده است و بالاخره باغ جشاران یا جوشاران ( گشاران)، باغ فرنگ، باغ ارم، باغ صفی‌آباد، باغ قورچی ‌ها و باغ انارستان و سقاخانه که در حال حاضر به استثنای باغ چهلستون و باغ هشت بهشت و چهار باغ اثر دیگری از باغهای مشهور آن زمان باقی نمانده است.

اصفهان در سال 1006 هجرى رسماً به پایختى شاه عباس اول انتخاب شده است  و از این سال به بعد فعالیت قابل ملاحظه‏اى براى ساختن قصرها و پلها و مساجد تاریخى به منظور تزیین پایتخت به عمل آمده است. فکر ایجاد گردشگاهى مانند چهارباغ هم در همین سال براى پادشاه صفوى پیدا شده و دستور داده شده از محل دروازه دولت (مقابل کاخ فعلى شهردارى) تا دامنه کوه صفه (دروازه شیراز) خیابان طویل و عریضى مشجر احداث شود. در حقیقت چهارباغ بیشتر براى این که باغ باشد ساخته شده نه خیابان خاصه که این اسلوب خیابانسازى براى عبور و مرور آن زمان مورد احتیاج نبوده است و از حیث هئیت و ترکیب طورى است که بیشتر براى محل گردش و تفرج بوده تا براى رفت و آمد شهر به علاوه این خیابان در حاشیه شهر طرحریزى شده و بیشتر مخصوص گردش خانواده سلطنتى و درباریان بوده است. از جمله تفریحات زنان حرمخانه شاهى و دیگر زنان شهر یکى این بود که روزهاى چهارشنبه در چهار باغ اصفهان و پل سى و سه چشمه با روى گشاده و بى نقاب مى‏گشتند و تا مدتى از شب درپرتو مشعلها و شمعها در آنجا به سر مى‏بردند و به شادى و خنده و خوردن و نوشیدن مى‏گذراندند. در این روز تمام چهارباغ (قرق) مى‏شد در اطراف آن خواجه سرایان و ماموران خاصى از عبور مردان شهر به سختى جلوگیرى مى ‏کردند و در این روز فروشندگان چهارباغ همه زن بودند گردش اختصاصى زنان اصفهان در چهارباغ از روز چهارشنبه بیست و سوم ماه صفر سال 1018 هجرى آغاز شده است.

 پى یترودولاواله‏سیاح معروف ایتالیایى که هر وقت صحبت از اصفهان زمان شاه عباس مى ‏شود نام او هم به میان مى ‏آید مى ‏نویسد: چهارباغ بعضى روزها مخصوص گردش بانوان بوده و مسلماً براى یک جاده و معبر عمومى نمى‏توان چنین اختصاصى را قابل شد. طول این خیابان سه میل و پهناى آن دو برابر خیابان رم است ابتداى این خیابان در جانب شهر اصفهان عمارت کوچکى است که به شکل کلاه فرنگى ساخته‏اند و اطرافش تمام ایوان و پنجره است. این عمارت با نقاشى و تزیینات بسیار دیگرى آراسته شده و براى آن بنا شده است که بتوان خیابان را از آن مکان بلند تماشا نمود و طول آنرا تشخیص داد. دو دیوار به ارتفاع مساوى در دو سمت خیابان است و پشت این دیوارها تا حدود نصف خیابان باغهایى است که به شاه تعلق دارد. مردم اجازه دادند داخل این باغها شده گردش کنند و حتى از میوه‏هاى بیشمار آنجا در مقابل اندک انسانیت و تعارفى نسبت به باغبان استفاده نمایند. در طرفین خیابان در فاصله‏هاى مساوى درهاى این باغها دیده مى‏شود که رو به روى یکدیگر قرار گرفته و هر کدام آنها عمارت کوچک زیبایى است که فقط براى تفریح کسانى ساخته شده است که بخواهند در آنجا غذایى بخورند و یا ساعتى را تفریح نمایند. شماره این عمارتها بى اندازه و زیاد و نماى آنها خیلى آراسته و دلربا است و طورى با هم قرینه و جور و متناسب است که نمى‏توان تصور کرد چیزى دلپذیرتر از آن وجود داشته باشد. درختهاى فراوان در هر سو چه در خیابان و چه داخل باغ در دو سمت دیوارها دیده مى‏شود که ردیف هم بیک اندازه در فواصل مساوى کاشته شده و چنان سبز و خرم است که هر اندازه تصور کنید این نقطه با طراوات و دلگشا است. علاوه بر اینها گوشه به گوشه در فاصله‏ هاى معین مقابل بناهاى بسیار زیبا در وسط خیابان حوضهاى بزرگ آب با تناسب صحیح و اشکال مختلف بدون لبه دیده مى‏شود. آب در کف سنگفرش خیابان موج مى‏زند و راه نسبتاً عریضى در دو طرف براى عبور پیاده و سواره ساخته‏اند. نهر آب بزرگى که در وسط خیابان جاریست در جویبارى که از سنگ ساخته شده جریان دارد و به آبنماها مى‏ریزد در چندین حوض فواره‏هاى بسیار زیبایى دیه مى‏شود و در بعضى از آنها نیز به وسیله احداث پاره‏اى سراشیبها آبشارهایى که در دنیا نظیر آن به این دلپسندى وجود ندارد درست کرده‏اند. قسمت وسط خیابان و پاى دیوارها با سنگهاى کوچکى فرس شد که براى مردم و اسبها راحت نیست لکن این طرف و آن طرف خیابان دو نقطه‏اى که خاک خوبى دارد جا گذاشته و گلهاى رنگارنگى نشانده‏اند. یقیناً این گلها در موسم خود از عطر و منظره زیباى خویش دل و مشام جان را محظوظ و سرشار مى ‏نمایند.  در سال 1025 هجرى گردشگاه چهارباغ به طوریکه شاه عباس کبیر انتظار داشته آراسته شده بوده است. اسکندر بیک ترکمان مولف تاریخ عالم آراى عباسى در این باره چنین نوشته است:

 القصه هر کسى از امرا و اعیان و سرکاران عمارات و به وقوف معماران و مهندسان شروع در کار کرده و در انجام ان ساعى گشتند و از ان تاریخ تا حال که سنه هجرى به خمس و عشرین و الف (1025 هجرى) رسیده و این شگرفنامه تحریر مى‏یابد عمارات باصفا و باغات دلگشا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره باغهای تاریخی اصفهان 26 ص

تحقیق درباره شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

به نام خدا

شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی :

شهر سلطانیه در 30 کیلو متری جنوب شرقی شهر زنجان و در 54 کیلو متری ابهر قرار دارد . این محل طبق کتیبه هایی که از پادشاهان اشور به دست امده در قرن هشتم قبل از میلاد محل سکونت طایفه جنگ اور ساکاراتی ها بوده و درعهد فرمانروایان ماد به اسم " اریباد " خوانده میشده است. و پارتها ان را به نام نخستین پادشاه خود " ارساس " نامیدند.

از تاریخ سلطانیه تا حمله مغول اطلاع دقیقی در دست نیست. لیکن لازم به تذکر است تا پیش از تسلط مغول سلطانیه به نام " نیز اگامبی " و " شرویاز " معروف بوده است.

سلطانیه در دوره ایلخانان مغول :

حمد الله مستوفی مورخ نامی که در زمان سلطان محمد خدا بنده میزیسته است از سلطانیه چنین یاد کرده است:

(  قبل از حمله مغول در سلطانیه فعلی هیچ گونه اثر ساختمانی نبوده و این ناحیه به شکل مرغزار و چمنزار بوده و سلاطین مغول پس از استقراردر ایران و پایتخت قرار دادن تبریز , برای شکار و گذرانیدن ایام تابستان بدان سو روانه میشدند به همین جهت این محل " قنقو اولانگ " یا به قولی " ایقرئولن " یعنی چمنزار یا شکارگاه شاهین نامیده میشده است.)

کم کم پادشاهان بعدی در مکان مذبور تصمیم به ایجاد ساختمانهایی برای اسکان خویش و اطرافیان خویش گرفتند . این فکر در زمانی تقویت شد که ارغون خان پسر اباقاخان چهارمین ایلخان مغول بر اریکه سلطنت تکیه زد وی تصمیم گرفت که در محل فعلی سلطانیه که دشت وسیع و سرسبز بود شهری را بنا نماید. لذا دستور داد که قلعه ای که دور باروی ان 12 هزار گام باشد از سنگ تراشیده بسازند وقتی پسرش غازان خان به پادشاهی رسید دستور داد تا بر قبر پدر ارامگاهی دوازده وجهی و از لحاظ معماری بس با شکوه بسازند .

نا گفته نماند که غازان خان ابتدا سعی به بازسازی بخش نیمه تمام کرد ولی بعدا بنا به عللی از انجام این کار انصراف حاصل کرد و تبریز را به پایتختی برگزید.

با به حکومت رسیدن اولجایتو در سال 702 هجری وی تصمیم گرفت که به ارزوی پدر جامه عمل بپوشاند به همین جهت دستور داد شهری بسازند که دور ان سی هزار گام باشد. قلعه کوچکتر به مساحت 2000 گام و به طول 500 گز و شامل 16 برج و یک دروازه ورودی بوده است.

سلطان ایلخانی پس از طرح شهر سلطانیه امر کرد که ارامگاهی با همان عظمت شنب غازان خان برای وی بسازند.

حافظ ابرو به این نکته اشاره کرده است و چنین مینویسد :

(  اولجایتو برای مدفن خود در اندرون قلعه عمارتی ساخته است که ان را ابواب البر نام نهاده با گنبدی بزرگ که قطر ان 60 گز است و ارتفاع ان 12 گز. چنانچه در اقصی بلاد عالم مثل ان عمارتی نشان نمیدهند .)

نا گفته نماند که سلطان ایلخانی برای این کار تمام هنر مندان و صنعتگران و تجار ایران را به شهر سلطانیه کوچ داد و برای اسکان انها جا و مکان مناسب ساخت لذا نام " قنقورلنگ " به "سلطانیه" یعنی محل شاهنشین تغییر یافت.

انچه در شهر سازی سلطانیه جلب توجه میکند همکاری بزرگان و درباریان بوده است. چرا که سلطان خدابنده دستور داد تا هریک از بزرگان قوم و رجال برجسته محله ای که دارا ی مسجد , خانقاه , مدرسه , بیمارستان و مهمانسرا باشد به نام خود بسازند و این کار به سرعت صورت عمل به خود گرفت. اشراف برای جلب توجه شاه هرکدام محله ای به نام بنا کرده و عمارات عالی در ان ساختند و هر گونه وسایل رفاهی در ان فراهم نمودند . منجمله "چلبی اوغلو" که یکی از وزرای مغولی شاه بود محله ای در نزدیکی ارامگاه سلطان محمد خدا بنده در نظر گرفت.

از انجا که سلطان محمد خدابنده مانند بسیاری از حکمرانان گذشته در ایجاد شهر عجله ای زیاد داشت به همین دلیل در بنای سلطانیه امکانات فراوانی ایجاد شد تا انجا که شاه خودش موقتا زیر چادر مجللی به سر برد و انجام کارها و پیشرفت ان را مستقیما تحت نظارت قرار داد.

درسال 710 هجری قمری کار ساختمانی شهر سلطانیه پایان گرفت و به این مناسبت سلطان مغول جشن مفصلی برپا کرد و این شهر را سلطانیه یا " سلطان چمان " یا " سلطان نشین " نامید. از این فرمان به بعد با توجه وافری که سلطان محمد خدابنده به پایتخت جدید خود مبذول داشت این شهر بعد از تبریز بزرگترین شهر امپراطوری وسیع ایلخانی گردید.

این پادشاه به سال 716 هجری بعد از یک بیماری نسبتا طولانی در گذشت و چون هنرمندان و صنعتگران که از نقاط گوناگون کشور به انجا کوچ داده شده بودند باطنا ناراضی بودند بعد از مرگ اولجایتو شهر سلطانیه را ترک گفتند.

با مرگ سلطان محمد خدابنده و جانشین او "ابوسعید بهادر" در حقیقت سلطانیه نیز مرد . شهر از رونق افتاده بی مهری ها دید و رو به زوال رفت چرا که ابو سعید بهادر نتوانست قدرتی به خرج دهد و از زوال تدریجی پایتخت جلوگیری کند.

به همین جهت وزیر ابو سعید بهادر به نام علیشاه که متوجه زوال شهر سلطانیه گردید در تبریز شروع به ایجاد ساختمانهای مجلل کرد. شاید علیشاه قصد داشته شهر باعظمت دیگری در مقابل سلطانیه بر پا سازد. که این منظور به زودی رنگی از واقعیت به خود گرفت و شهر تبریز بار دیگر رونق یافت . افول قدرت مغول رمق از سلطانیه گرفت و دیری نپاییدکه سلطنت به دست ال مظفر افتاد .

سلطانیه در دوره تیموریان:

با حملات متوالی خونخوار بزرگ امیر تیمور گورکانی در سال 786 ضربه ای مهلک بر پیکر سلطانیه وارد امد . این شهر از سکنه خالی گردید. بسیاری ازابنیه واثار این شهر نابود شد . تنها یادگاری که ماند وباز مورد احترام قرار گرفت گنبد سلطانیه بود.

پس ازتیمور میران شاه پسروی حکومت را به دست گرفت. وی در صدد بر امد در شهر سلطانیه بناهای عالی بسازد لیکن هنگامی که فهمید این کار زمان زیادی طول میکشد وتلاشهای او در برابر عظمت سلطانیه بیثمر است دستور خرابی اثار وابنیه سلطانیه را صادر کرد . عده ایی نیز معتقد هستند که میران شاه به علت عارضه دیوانگی دستور ویرانی سلطانیه را داد.

" کلاویخو" سفیر هانری سوم پادشاه اسپانیا در دربار تیموری در بخارا که از سلطانیه دیدن کرده است وضع شهررا چنین توصیف میکند :

(  شهر سلطانیه در دشتی واقع شده است و هیچ حصاری ندارد که درمیان ان دژی بزرگ است که از سنگ ساخته اند و برجهای محکم دارد . برجها و دیوارهای ان با کاشیهای ابی ارایش شده و زیبا است . در هر یک از این برجها یک عراده کوچک توپ قرار دارد.

سرانجام در نتیجه جنگی که بین قرایوسف و فرزند میرانشاه رخ داد شهر سلطانیه به کلی موجودیت سیاسی خود را از دست داد و تبریز دوباره جای ان را گرفت.)

سلطانیه در دوره صفوی:

در زمان صفویه شهر سلطانیه هر چند از اهمیت سابق افتاده بود مع ذالک یکی از منارل معتبر بین راه تبریز محسوب میشد و بسیاری از عمارات قدیم به صورت نیمه مخروبه وجود داشته است. "پیتر دلاواله " سیاح ایتالیایی در اوایل قرن 17 میلادی از سلطانیه بازدید نموده است از ویرانیهای سلطانیه در عهد صفوی سخن میگوید. :

(  سلطانیه سابقا شهر بزرگی بوده ولی امروز خراب شده , دیوار قسمت اعظم خانه ها نیز به ویرانی گراییده است به قسمی که اکنون در شهر تعداد زمینهای بایر که بر روی ان چادر زده شده است خیلی بیشتر از تعداد محدود خانه های مسکونی است. )

1

" ادام اولاریوس " که در نیمه اول قرن 17 از سلطانیه دیدن کرده بود در سفرنامه خود شرح کوتاهی در باره سلطانیه اورده است و مینویسد:

(  این شهر به مناسبت ساختمانهای بلند برجها و ستونهای بسیار از خارج زیبا به نظر میرسد . )

این مورخ تصویری از شهر سلطانیه تهیه کرده است که در ان ساختمانهای بلند را بسیار واضح نشان میدهد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

تحقیق درباره ره یاتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره ره یاتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

رهیافت‏هاى تاریخى در اندیشه امام خمینى(ره) سیدحسین فلاح‏زاده اشاره : در این مقاله، رویکرد امام خمینى‏رض‏ به تاریخ و عنصر عبرت تاریخى، بررسى شده که‏چگونه ایشان همواره چشمى به تاریخ اسلام، تاریخ ایران قبل و پس از اسلام و نیز تاریخ‏مبارزات معاصر ایران از جنبش تنباکو، مشروطیت، کودتاى رضاخان و نهضت نفت داشته‏اند. مى‏توان گفت که علم تاریخ را تاریخى طولانى است. زیرا این پرسش که گذشته و بخصوص گذشته بشرى‏چگونه بوده است؟ همواره بعنوان یک سؤال بزرگ فرا روى انسان هر عصرى قرار داشته است. حاکمى که‏مى‏کوشید با پدید آوردن یک سنگنوشته بر دامنه کوهى یا تهیه لوحى زرین و یا نگارش ختم نامه‏اى، خاطره‏خویش را جاودانه سازد، شبیه آنچه کسانى چون آریا مانند و آرشام یا داریوش و اردشیر و شاهپور در تاریخ‏ایران باستان کرده‏اند، گامى در اینجهت مى‏نهاد. همچنین مورخ و نویسنده‏اى که هر چند خود در پیدایش‏حوادث عصرش نقش چندانى نداشت، اما با ثبت اخبار آن حوادث، در جهت جاودانگى آن مى‏کوشید (1). ن.آ.یروفه‏یف ظهور علم تاریخ را در حدود سده‏هاى هفتم و هشتم پیش از میلاد در یونان مى‏داند (2) هرودوت )425 - 484 ق.م) که بعنوان پدر علم تاریخ شناخته شده است‏به همان عصر طلایى یونان باستان‏تعلق دارد. که کتاب او نیز خوشبختانه باقى است (3). گزنفون مورخ برجسته یونان باستان و صاحب آثارى چون‏آناباسیس‏ و کوروپدى‏ از شاگردان سقراط بود و در کنار کسانى چون افلاطون در محضر آن استاد بزرگ‏فلسفه یونان تلمذ مى‏کرد و به همین جهت در کنار آثار فلسفى و تاریخى خویش کتاب خاطرات سقراطى‏ رانیز به پاس حرمت استاد خویش نگاشت (4). علاوه بر تمدن یونان، در تمدنهاى روم ایران باستان، مصر، چین،هند و غیره نیز علم تاریخ همواره شکوفا بوده و بزرگانى را بر سر سفره خود داشته است (5). مخالفت‏با تاریخ معذلک کسانى حتى با علم تاریخ مخالفت کرده‏اند. ابن اثیر در آغاز کتاب الکامل فى التاریخ‏ مى‏گوید: من کسانى را دیده‏ام که خود را دانا و هوشیار مى‏دانند و در دانش فرهیخته، اما با این وجود، تاریخ را موردتحقیر و تمسخر قرار مى‏دهند و از خواندن آن دورى مى‏کنند و آن را لغو مى‏شمارند و تصور مى‏کنند که‏تنها سود تاریخ در اختیار گذاردن مقدارى قصه و خبر است و آگاه شدن به حدیث‏ها و افسانه‏ها، حد نهایى‏آشنایى با تاریخ است (6) . سپس خود در صدد پاسخ‏گویى به این سخنان برآمده است: اما اینان که چنین مى‏اندیشند مغز را رها کرده و به پوست چسبیده‏اندو گوهر را خرمهره مى‏دانند. ولى‏کسى که خداوند به او طبعى سالم داده است و به راه راست هدایت‏شده است، مى‏داند که تاریخ سود بسیاردارد و منافع دنیایى و آخرتى آن بى‏اندازه مى‏باشد (7).بى‏تردید برخى از همین مخالفت‏ها بود که سخاوى (902 - 831 ه) را به تالیف کتاب الاعلان بالتوبیخ‏لمن ذم اهل التاریخ‏ وادار کرد (8). تاریخ و اندیشمندان اما از این مخالفان اندک که بگذریم شمار اندیشمندان و عالمانى که علاوه بر رشته علمى خویش به تاریخ‏نیز توجه کرده‏اند، کم نمى‏باشند. تقریبا بیشتر محققان شاخه‏هاى مختلف علوم اجتماعى و انسانى به تاریخ‏رویکرد داشته‏اند. تعبیرات بلند مرحوم مدرس را بیاد آوریم که: تاریخ‏نویسان ما باید همه امکانات را داشته باشند که کوله‏پشتى خود را بردارند و در تمام دنیا بگردند وملل موفق و ناموفق را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهند. نقاط قوت و ضعف آنان را دریابند و بیاورند و باوضعیات ملت و ملکت‏خودشان مقایسه کنند و بگویند و بنویسند (9) .، تاریخ اسلام مخصوصا تاریخ‏اسلام در ایران باید با همت علماى مملکت ما بازنویسى شود. هزینه یک کرور یا صد کرور هم مصرف گرددمفید فایده و مؤثر است (10(. ، تاریخ ما آورندگان عقاید دهرى و بلشویکى را از درون مرزهاى شمالى ما،مجاهدین و آزادى خواهان و یاوران جان نثار مشروطه خواندند که با دست و دلبازى خانه و زندگى‏شان راگذاشته و براى آزادى ملت ایران آمدند. چون از این دوره تاریخ ما کلمه‏هاى تعقلون‏، تعلمون‏، تفعلون‏یا اولوالالباب‏ با سرانگشت‏به زبان زده اساتید فن پاک شده بود، نتوانستیم بفهمیم که این دایه‏هاى‏دلسوزتر از مادر چه نوزاد شرورى را آورده و در میان نواحى شمال و شمال‏غربى ما ول کرده است (11 .( آیت‏ا... مدرس حاضر شد روزانه هشت‏ساعت‏براى بازرگانى در نجف کار کند تا او در ازاى آن، در ساعت‏کتاب سفرنامه شاردن‏ را که هنوز به فارسى و عربى ترجمه نشده بود برایش بخواند (12. (آن مجاهدخستگى‏ناپذیر که به اهمیت دانش تاریخ در بالا بردن سطح آگاهى متفکران و عالمان پى برده بود، مى‏کوشیدتا درس تاریخ را در ردیف دروس اصلى حوزه‏هاى علمیه بگنجاند هر چند موفق نگردید: با این عقیده به اساتید حوزه‏هاى نجف خیلى اصرار و استدلال کردم که تاریخ را یکى از درس‏هاى‏حوزه‏هاى علمى در بخش دروس خارج قرار دهند ولى قبول نکردند و اشتباه کردند (13) . مرحوم دکتر شریعتى نیز که بخش بزرگ و اساسى اندیشه خود را مدیون دانش تاریخ بود و در تمامى آثارو نوشته‏ها از این سرچشمه غنى سیراب مى‏گشت. با توجه به شناخت تاریخى گسترده‏اى که نسبت‏به تاریخ‏تمدن غرب داشت و از طرفى نیز آشناى با تمدن اسلامى بود، در مقام مقایسه آندو و بخصوص علل انحطاطمسلمین و بر آمدن غرب نوشته‏هاى سودمندى دارد. او بر روش روشنفکران ترجمه‏اى شرق در تبعیت محض‏از تحولات قرون جدید مغرب زمین، وارد مى‏سازد: این است که مبارزه روشنفکر - در قرون 16 و 17 - علیه مذهب موجود و حاکم در قرون وسطى، بطورموقت و در زمان خودش، مبارزه‏اى مترقى است. اما تکرار آن حرفها بوسیله روشنفکرها - از لحاظ اینکه‏آن عقاید با تجربه اجتماعى محیطش وابستگى ندارد و مذهبش بى‏شباهت‏به مذهب اروپایى است وتضادهاى طبقاتى و بطور کلى وضع اجتماعى خاص خودش را دارد. نقش منفى مى‏یابد و هیچ تحرک‏راستینى را ایجاد نمى‏کند (14(.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ره یاتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی