کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق درباره شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

به نام خدا

شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی :

شهر سلطانیه در 30 کیلو متری جنوب شرقی شهر زنجان و در 54 کیلو متری ابهر قرار دارد . این محل طبق کتیبه هایی که از پادشاهان اشور به دست امده در قرن هشتم قبل از میلاد محل سکونت طایفه جنگ اور ساکاراتی ها بوده و درعهد فرمانروایان ماد به اسم " اریباد " خوانده میشده است. و پارتها ان را به نام نخستین پادشاه خود " ارساس " نامیدند.

از تاریخ سلطانیه تا حمله مغول اطلاع دقیقی در دست نیست. لیکن لازم به تذکر است تا پیش از تسلط مغول سلطانیه به نام " نیز اگامبی " و " شرویاز " معروف بوده است.

سلطانیه در دوره ایلخانان مغول :

حمد الله مستوفی مورخ نامی که در زمان سلطان محمد خدا بنده میزیسته است از سلطانیه چنین یاد کرده است:

(  قبل از حمله مغول در سلطانیه فعلی هیچ گونه اثر ساختمانی نبوده و این ناحیه به شکل مرغزار و چمنزار بوده و سلاطین مغول پس از استقراردر ایران و پایتخت قرار دادن تبریز , برای شکار و گذرانیدن ایام تابستان بدان سو روانه میشدند به همین جهت این محل " قنقو اولانگ " یا به قولی " ایقرئولن " یعنی چمنزار یا شکارگاه شاهین نامیده میشده است.)

کم کم پادشاهان بعدی در مکان مذبور تصمیم به ایجاد ساختمانهایی برای اسکان خویش و اطرافیان خویش گرفتند . این فکر در زمانی تقویت شد که ارغون خان پسر اباقاخان چهارمین ایلخان مغول بر اریکه سلطنت تکیه زد وی تصمیم گرفت که در محل فعلی سلطانیه که دشت وسیع و سرسبز بود شهری را بنا نماید. لذا دستور داد که قلعه ای که دور باروی ان 12 هزار گام باشد از سنگ تراشیده بسازند وقتی پسرش غازان خان به پادشاهی رسید دستور داد تا بر قبر پدر ارامگاهی دوازده وجهی و از لحاظ معماری بس با شکوه بسازند .

نا گفته نماند که غازان خان ابتدا سعی به بازسازی بخش نیمه تمام کرد ولی بعدا بنا به عللی از انجام این کار انصراف حاصل کرد و تبریز را به پایتختی برگزید.

با به حکومت رسیدن اولجایتو در سال 702 هجری وی تصمیم گرفت که به ارزوی پدر جامه عمل بپوشاند به همین جهت دستور داد شهری بسازند که دور ان سی هزار گام باشد. قلعه کوچکتر به مساحت 2000 گام و به طول 500 گز و شامل 16 برج و یک دروازه ورودی بوده است.

سلطان ایلخانی پس از طرح شهر سلطانیه امر کرد که ارامگاهی با همان عظمت شنب غازان خان برای وی بسازند.

حافظ ابرو به این نکته اشاره کرده است و چنین مینویسد :

(  اولجایتو برای مدفن خود در اندرون قلعه عمارتی ساخته است که ان را ابواب البر نام نهاده با گنبدی بزرگ که قطر ان 60 گز است و ارتفاع ان 12 گز. چنانچه در اقصی بلاد عالم مثل ان عمارتی نشان نمیدهند .)

نا گفته نماند که سلطان ایلخانی برای این کار تمام هنر مندان و صنعتگران و تجار ایران را به شهر سلطانیه کوچ داد و برای اسکان انها جا و مکان مناسب ساخت لذا نام " قنقورلنگ " به "سلطانیه" یعنی محل شاهنشین تغییر یافت.

انچه در شهر سازی سلطانیه جلب توجه میکند همکاری بزرگان و درباریان بوده است. چرا که سلطان خدابنده دستور داد تا هریک از بزرگان قوم و رجال برجسته محله ای که دارا ی مسجد , خانقاه , مدرسه , بیمارستان و مهمانسرا باشد به نام خود بسازند و این کار به سرعت صورت عمل به خود گرفت. اشراف برای جلب توجه شاه هرکدام محله ای به نام بنا کرده و عمارات عالی در ان ساختند و هر گونه وسایل رفاهی در ان فراهم نمودند . منجمله "چلبی اوغلو" که یکی از وزرای مغولی شاه بود محله ای در نزدیکی ارامگاه سلطان محمد خدا بنده در نظر گرفت.

از انجا که سلطان محمد خدابنده مانند بسیاری از حکمرانان گذشته در ایجاد شهر عجله ای زیاد داشت به همین دلیل در بنای سلطانیه امکانات فراوانی ایجاد شد تا انجا که شاه خودش موقتا زیر چادر مجللی به سر برد و انجام کارها و پیشرفت ان را مستقیما تحت نظارت قرار داد.

درسال 710 هجری قمری کار ساختمانی شهر سلطانیه پایان گرفت و به این مناسبت سلطان مغول جشن مفصلی برپا کرد و این شهر را سلطانیه یا " سلطان چمان " یا " سلطان نشین " نامید. از این فرمان به بعد با توجه وافری که سلطان محمد خدابنده به پایتخت جدید خود مبذول داشت این شهر بعد از تبریز بزرگترین شهر امپراطوری وسیع ایلخانی گردید.

این پادشاه به سال 716 هجری بعد از یک بیماری نسبتا طولانی در گذشت و چون هنرمندان و صنعتگران که از نقاط گوناگون کشور به انجا کوچ داده شده بودند باطنا ناراضی بودند بعد از مرگ اولجایتو شهر سلطانیه را ترک گفتند.

با مرگ سلطان محمد خدابنده و جانشین او "ابوسعید بهادر" در حقیقت سلطانیه نیز مرد . شهر از رونق افتاده بی مهری ها دید و رو به زوال رفت چرا که ابو سعید بهادر نتوانست قدرتی به خرج دهد و از زوال تدریجی پایتخت جلوگیری کند.

به همین جهت وزیر ابو سعید بهادر به نام علیشاه که متوجه زوال شهر سلطانیه گردید در تبریز شروع به ایجاد ساختمانهای مجلل کرد. شاید علیشاه قصد داشته شهر باعظمت دیگری در مقابل سلطانیه بر پا سازد. که این منظور به زودی رنگی از واقعیت به خود گرفت و شهر تبریز بار دیگر رونق یافت . افول قدرت مغول رمق از سلطانیه گرفت و دیری نپاییدکه سلطنت به دست ال مظفر افتاد .

سلطانیه در دوره تیموریان:

با حملات متوالی خونخوار بزرگ امیر تیمور گورکانی در سال 786 ضربه ای مهلک بر پیکر سلطانیه وارد امد . این شهر از سکنه خالی گردید. بسیاری ازابنیه واثار این شهر نابود شد . تنها یادگاری که ماند وباز مورد احترام قرار گرفت گنبد سلطانیه بود.

پس ازتیمور میران شاه پسروی حکومت را به دست گرفت. وی در صدد بر امد در شهر سلطانیه بناهای عالی بسازد لیکن هنگامی که فهمید این کار زمان زیادی طول میکشد وتلاشهای او در برابر عظمت سلطانیه بیثمر است دستور خرابی اثار وابنیه سلطانیه را صادر کرد . عده ایی نیز معتقد هستند که میران شاه به علت عارضه دیوانگی دستور ویرانی سلطانیه را داد.

" کلاویخو" سفیر هانری سوم پادشاه اسپانیا در دربار تیموری در بخارا که از سلطانیه دیدن کرده است وضع شهررا چنین توصیف میکند :

(  شهر سلطانیه در دشتی واقع شده است و هیچ حصاری ندارد که درمیان ان دژی بزرگ است که از سنگ ساخته اند و برجهای محکم دارد . برجها و دیوارهای ان با کاشیهای ابی ارایش شده و زیبا است . در هر یک از این برجها یک عراده کوچک توپ قرار دارد.

سرانجام در نتیجه جنگی که بین قرایوسف و فرزند میرانشاه رخ داد شهر سلطانیه به کلی موجودیت سیاسی خود را از دست داد و تبریز دوباره جای ان را گرفت.)

سلطانیه در دوره صفوی:

در زمان صفویه شهر سلطانیه هر چند از اهمیت سابق افتاده بود مع ذالک یکی از منارل معتبر بین راه تبریز محسوب میشد و بسیاری از عمارات قدیم به صورت نیمه مخروبه وجود داشته است. "پیتر دلاواله " سیاح ایتالیایی در اوایل قرن 17 میلادی از سلطانیه بازدید نموده است از ویرانیهای سلطانیه در عهد صفوی سخن میگوید. :

(  سلطانیه سابقا شهر بزرگی بوده ولی امروز خراب شده , دیوار قسمت اعظم خانه ها نیز به ویرانی گراییده است به قسمی که اکنون در شهر تعداد زمینهای بایر که بر روی ان چادر زده شده است خیلی بیشتر از تعداد محدود خانه های مسکونی است. )

1

" ادام اولاریوس " که در نیمه اول قرن 17 از سلطانیه دیدن کرده بود در سفرنامه خود شرح کوتاهی در باره سلطانیه اورده است و مینویسد:

(  این شهر به مناسبت ساختمانهای بلند برجها و ستونهای بسیار از خارج زیبا به نظر میرسد . )

این مورخ تصویری از شهر سلطانیه تهیه کرده است که در ان ساختمانهای بلند را بسیار واضح نشان میدهد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

تحقیق درباره گنبد سلطانیه

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره گنبد سلطانیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره گنبد سلطانیه


تحقیق درباره گنبد سلطانیه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  تعداد صفحات:39

کتیبه های بیرونی گنبد سلطانیه

 کتیبه های نمای خارجی علاوه بر مناره ها ،ساقه گنبد و ایوانهای طبقه دوم (ایوانهای رو به بیرون )شامل چند کتیبه در سه محل به شرح ذیل نیز می باشد .

  • سر در شرقی
  • سر در ورودی شمالی
  • در قوس یک طاقنما چند متر دورتر در سمت راست سردر شمالی

مناره ها

همانطور که قبلا"اشاره شد ،گنبد دارای 8 مناره در گوشه هاست که امروزه از تنها مناره باقی مانده که به شدت آسیب دیده اینگونه بر می آید که در زمان رونق 8 مناره از پایین تا بالا دارای تزئینات کاشی محقلی بوده است . این کاشیها به رنگ فیروزه ای و لاجوردی به شیوه خفته و راسته مزین شده که در میان کاشیهای فیروزه ای ،کاشیهای لاجوردیبا اجرای خطوط و کتیبه های مهقلی اجرا شده است .

به نظر میرسد در تزئینات مناره ها و گنبد مصالح تزئیناتی یکسان و شیوه نگارش واحدی به کار گرفته شده باشد . بقایای یک سری مقرنسهایی که در روی مناره های نیمه جان باز مانده حاکی از تزئینات آن است . کتیبه های مناره ها به دوره اول تزئینات تعلق دارد.

مناره ها نیز با آجرهای لعابدار فیروزه ای از نوع و جنس کاشیهای خود گنبد و با تلفیق و ترکیب آجرهای تزیینی به شیوه خط کوفی بنایی با نامهای مقدس خدا و پیامبر (ص)و علی (ع) مزین گشته است .

روی گلدسته قسمتهایی از این نوشته هنوز باقی است و با طراحی آن مشخص شد که کلا"دو لوزی روی یک گلدسته تکرار شده است که در یک لوزی کلمه (الله )ودر لوزی دوم کلمه (احد ). گلدسته دوم کلمات (الله ،محمد ،علی )تکرار شده است .

در صورت بازسازی کتیبه های کوفی بنایی گلدسته ها ،طرحهای مندرج در صفحات (21 و20 )حاصل خواهد شد .

  • معقلی یک کلمه عربی است و از معقل می آید که به معنای قله بند ،دژمحکم ،پناهگاه مطمئن بلند است ،معنای اصطلاحی معقلی در کاشیکاری چنین است :مجموعه طرحها از انواع گلچین ،گره ،خط بنایی و کوفی و غیره را که بتوان در خانه های شطرنجی ،مربع و یا مربع مستطیلی در رنگهای متنوع بوجود آورد .
  • منوچهر حمزه لو ،همان ،ص 287 .

ساقه  گنبد

در بخش ساقه گنبد در میان حاشیه مدور و داخل ترنجهایی که به شیوه تلفیق آجر و کاشی اجرا شده کتیبه ای دیده میشود که اسماءمقدس (الله و محمد (ص) و علی (ع ) به شکل قرینه انعکاسی به خط کوفی و معقلی چند بار تکرار شده و دور تا دور کاسه گنبد را شامل می شده است ،که اینک تنها در بخش غربی و شمال غربی قسمتهایی از آن باقی مانده است ( شکلهای 16 ،18 ،20 ،21 ) . در همین بخش در میان یکی از ترنجها کلمه (البقا )در بالای قسمت حاشیه کتیبه ها با ترکیب آجر و کاشی در زمینه قاب مثلث متساوی الاضلاع پنج بار تکرار شده است .

این کتیبه ها به ویژه در نگارش لفظ جلاله (الله ) قابل مقایسه با شیوه کتیبه نگاری پایه گنبد سی رکن الدین در یزد است . این کتیبه هامتعلق به دوره اول تزیینات گنبد سلطانیه است .

به گواه مدارک تاریخی تمام پوشش بیرونی و تزیینات گنبد با کاشی نره فیروزه ای رنگ و مستطیل شکل که در ساقه گنبد تزیین است ،پوشیده بوده . بخش میانی آن از کف پاطاق ،تزییناتی از ترکیب آجر و کاشی نمایان است که با کتیبه های معقلی با نامهای مقدس (الله ،محمد (ص )و علی (ع ) نگارش و مزین و گرداگرد تکرار شده است . بقیه سطوح گنبد با کاشی ساده نرم پوشش داده شده است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره گنبد سلطانیه

دانلود تحقیق گنبد سلطانیه کاتالوگ

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق گنبد سلطانیه کاتالوگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق گنبد سلطانیه کاتالوگ

دانلودتحقیق درمورد شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

اختصاصی از کوشا فایل دانلودتحقیق درمورد شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

به نام خدا

شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی :

شهر سلطانیه در 30 کیلو متری جنوب شرقی شهر زنجان و در 54 کیلو متری ابهر قرار دارد . این محل طبق کتیبه هایی که از پادشاهان اشور به دست امده در قرن هشتم قبل از میلاد محل سکونت طایفه جنگ اور ساکاراتی ها بوده و درعهد فرمانروایان ماد به اسم " اریباد " خوانده میشده است. و پارتها ان را به نام نخستین پادشاه خود " ارساس " نامیدند.

از تاریخ سلطانیه تا حمله مغول اطلاع دقیقی در دست نیست. لیکن لازم به تذکر است تا پیش از تسلط مغول سلطانیه به نام " نیز اگامبی " و " شرویاز " معروف بوده است.

سلطانیه در دوره ایلخانان مغول :

حمد الله مستوفی مورخ نامی که در زمان سلطان محمد خدا بنده میزیسته است از سلطانیه چنین یاد کرده است:

(  قبل از حمله مغول در سلطانیه فعلی هیچ گونه اثر ساختمانی نبوده و این ناحیه به شکل مرغزار و چمنزار بوده و سلاطین مغول پس از استقراردر ایران و پایتخت قرار دادن تبریز , برای شکار و گذرانیدن ایام تابستان بدان سو روانه میشدند به همین جهت این محل " قنقو اولانگ " یا به قولی " ایقرئولن " یعنی چمنزار یا شکارگاه شاهین نامیده میشده است.)

کم کم پادشاهان بعدی در مکان مذبور تصمیم به ایجاد ساختمانهایی برای اسکان خویش و اطرافیان خویش گرفتند . این فکر در زمانی تقویت شد که ارغون خان پسر اباقاخان چهارمین ایلخان مغول بر اریکه سلطنت تکیه زد وی تصمیم گرفت که در محل فعلی سلطانیه که دشت وسیع و سرسبز بود شهری را بنا نماید. لذا دستور داد که قلعه ای که دور باروی ان 12 هزار گام باشد از سنگ تراشیده بسازند وقتی پسرش غازان خان به پادشاهی رسید دستور داد تا بر قبر پدر ارامگاهی دوازده وجهی و از لحاظ معماری بس با شکوه بسازند .

نا گفته نماند که غازان خان ابتدا سعی به بازسازی بخش نیمه تمام کرد ولی بعدا بنا به عللی از انجام این کار انصراف حاصل کرد و تبریز را به پایتختی برگزید.

با به حکومت رسیدن اولجایتو در سال 702 هجری وی تصمیم گرفت که به ارزوی پدر جامه عمل بپوشاند به همین جهت دستور داد شهری بسازند که دور ان سی هزار گام باشد. قلعه کوچکتر به مساحت 2000 گام و به طول 500 گز و شامل 16 برج و یک دروازه ورودی بوده است.

سلطان ایلخانی پس از طرح شهر سلطانیه امر کرد که ارامگاهی با همان عظمت شنب غازان خان برای وی بسازند.

حافظ ابرو به این نکته اشاره کرده است و چنین مینویسد :

(  اولجایتو برای مدفن خود در اندرون قلعه عمارتی ساخته است که ان را ابواب البر نام نهاده با گنبدی بزرگ که قطر ان 60 گز است و ارتفاع ان 12 گز. چنانچه در اقصی بلاد عالم مثل ان عمارتی نشان نمیدهند .)

نا گفته نماند که سلطان ایلخانی برای این کار تمام هنر مندان و صنعتگران و تجار ایران را به شهر سلطانیه کوچ داد و برای اسکان انها جا و مکان مناسب ساخت لذا نام " قنقورلنگ " به "سلطانیه" یعنی محل شاهنشین تغییر یافت.

انچه در شهر سازی سلطانیه جلب توجه میکند همکاری بزرگان و درباریان بوده است. چرا که سلطان خدابنده دستور داد تا هریک از بزرگان قوم و رجال برجسته محله ای که دارا ی مسجد , خانقاه , مدرسه , بیمارستان و مهمانسرا باشد به نام خود بسازند و این کار به سرعت صورت عمل به خود گرفت. اشراف برای جلب توجه شاه هرکدام محله ای به نام بنا کرده و عمارات عالی در ان ساختند و هر گونه وسایل رفاهی در ان فراهم نمودند . منجمله "چلبی اوغلو" که یکی از وزرای مغولی شاه بود محله ای در نزدیکی ارامگاه سلطان محمد خدا بنده در نظر گرفت.

از انجا که سلطان محمد خدابنده مانند بسیاری از حکمرانان گذشته در ایجاد شهر عجله ای زیاد داشت به همین دلیل در بنای سلطانیه امکانات فراوانی ایجاد شد تا انجا که شاه خودش موقتا زیر چادر مجللی به سر برد و انجام کارها و پیشرفت ان را مستقیما تحت نظارت قرار داد.

درسال 710 هجری قمری کار ساختمانی شهر سلطانیه پایان گرفت و به این مناسبت سلطان مغول جشن مفصلی برپا کرد و این شهر را سلطانیه یا " سلطان چمان " یا " سلطان نشین " نامید. از این فرمان به بعد با توجه وافری که سلطان محمد خدابنده به پایتخت جدید خود مبذول داشت این شهر بعد از تبریز بزرگترین شهر امپراطوری وسیع ایلخانی گردید.

این پادشاه به سال 716 هجری بعد از یک بیماری نسبتا طولانی در گذشت و چون هنرمندان و صنعتگران که از نقاط گوناگون کشور به انجا کوچ داده شده بودند باطنا ناراضی بودند بعد از مرگ اولجایتو شهر سلطانیه را ترک گفتند.

با مرگ سلطان محمد خدابنده و جانشین او "ابوسعید بهادر" در حقیقت سلطانیه نیز مرد . شهر از رونق افتاده بی مهری ها دید و رو به زوال رفت چرا که ابو سعید بهادر نتوانست قدرتی به خرج دهد و از زوال تدریجی پایتخت جلوگیری کند.

به همین جهت وزیر ابو سعید بهادر به نام علیشاه که متوجه زوال شهر سلطانیه گردید در تبریز شروع به ایجاد ساختمانهای مجلل کرد. شاید علیشاه قصد داشته شهر باعظمت دیگری در مقابل سلطانیه بر پا سازد. که این منظور به زودی رنگی از واقعیت به خود گرفت و شهر تبریز بار دیگر رونق یافت . افول قدرت مغول رمق از سلطانیه گرفت و دیری نپاییدکه سلطنت به دست ال مظفر افتاد .

سلطانیه در دوره تیموریان:

با حملات متوالی خونخوار بزرگ امیر تیمور گورکانی در سال 786 ضربه ای مهلک بر پیکر سلطانیه وارد امد . این شهر از سکنه خالی گردید. بسیاری ازابنیه واثار این شهر نابود شد . تنها یادگاری که ماند وباز مورد احترام قرار گرفت گنبد سلطانیه بود.

پس ازتیمور میران شاه پسروی حکومت را به دست گرفت. وی در صدد بر امد در شهر سلطانیه بناهای عالی بسازد لیکن هنگامی که فهمید این کار زمان زیادی طول میکشد وتلاشهای او در برابر عظمت سلطانیه بیثمر است دستور خرابی اثار وابنیه سلطانیه را صادر کرد . عده ایی نیز معتقد هستند که میران شاه به علت عارضه دیوانگی دستور ویرانی سلطانیه را داد.

" کلاویخو" سفیر هانری سوم پادشاه اسپانیا در دربار تیموری در بخارا که از سلطانیه دیدن کرده است وضع شهررا چنین توصیف میکند :

(  شهر سلطانیه در دشتی واقع شده است و هیچ حصاری ندارد که درمیان ان دژی بزرگ است که از سنگ ساخته اند و برجهای محکم دارد . برجها و دیوارهای ان با کاشیهای ابی ارایش شده و زیبا است . در هر یک از این برجها یک عراده کوچک توپ قرار دارد.

سرانجام در نتیجه جنگی که بین قرایوسف و فرزند میرانشاه رخ داد شهر سلطانیه به کلی موجودیت سیاسی خود را از دست داد و تبریز دوباره جای ان را گرفت.)

سلطانیه در دوره صفوی:

در زمان صفویه شهر سلطانیه هر چند از اهمیت سابق افتاده بود مع ذالک یکی از منارل معتبر بین راه تبریز محسوب میشد و بسیاری از عمارات قدیم به صورت نیمه مخروبه وجود داشته است. "پیتر دلاواله " سیاح ایتالیایی در اوایل قرن 17 میلادی از سلطانیه بازدید نموده است از ویرانیهای سلطانیه در عهد صفوی سخن میگوید. :

(  سلطانیه سابقا شهر بزرگی بوده ولی امروز خراب شده , دیوار قسمت اعظم خانه ها نیز به ویرانی گراییده است به قسمی که اکنون در شهر تعداد زمینهای بایر که بر روی ان چادر زده شده است خیلی بیشتر از تعداد محدود خانه های مسکونی است. )

1

" ادام اولاریوس " که در نیمه اول قرن 17 از سلطانیه دیدن کرده بود در سفرنامه خود شرح کوتاهی در باره سلطانیه اورده است و مینویسد:

(  این شهر به مناسبت ساختمانهای بلند برجها و ستونهای بسیار از خارج زیبا به نظر میرسد . )

این مورخ تصویری از شهر سلطانیه تهیه کرده است که در ان ساختمانهای بلند را بسیار واضح نشان میدهد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

تحقیق معماری گنبد سلطانیه در گذرگاه هنر

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق معماری گنبد سلطانیه در گذرگاه هنر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق معماری گنبد سلطانیه در گذرگاه هنر


تحقیق معماری گنبد سلطانیه در گذرگاه هنر

 

 

 

 

 

 




فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:72

فهرست مطالب:
مقدمه : ۲۸
تفضیل بنای گنبد عظیم سلطانیه : ۳۴
اوضاع جغرافیائی شهر سلطانیه ۳۷
سفرنامه فریزر : ۴۱
تاریخ مغول : ۴۱
خلاصه ای درباره حفاری در گنبد سلطانیه : ۴۲
شناسایی کفها در گنبد سلطانیه: ۴۵
سقاخانه : ۴۵
پیشینه تاریخ منطقه سلطانیه : ۴۶
وجه تسمیه سلطانیه : ۴۸
ارگ سلطنتی سلطانیه: ۴۹
دارالضیافه : ۵۰
گنبدسلطانیه: ۵۰
عملکرد و فلسفه وجودی گنبد سلطانیه : ۵۰
مختصات معماری گنبد سلطانیه: ۵۵
ورودی گنبد سلطانیه : ۵۷
جرزهای هشتگانه : ۵۸
فضای گنبدخانه : ۵۹
سردابه : ۶۴
مناره : ۶۶
گنبد : ۶۹
ارتباطات در گنبد سلطانیه : ۷۱
تزئینات در گنبد سلطانیه : ۷۳
تزئینات آجری: ۷۵
اجرای تزئینات با آجرهای قالبی : ۷۶
تزئینات  آجری  با تلفیق کاشی : ۷۸
تزئینات گچی : ۷۹
ب) تزئینات گچی نقاری : ۸۱
د) تزئینات گچی وصله ای : ۸۲
تزئینات کاشی کاری : ۸۳
جذاب ترین پدیده در گنبد سلطانیه: ۸۴
تزئینات رنگ و نقاشی : ۸۵
تزئینات سنگی : ۸۸
بررسی ایستایی در گنبد سلطانیه: ۸۸
بررسی پی سازی در گنبد سلطانیه : ۸۸
مقاومت مصالح : ۸۹
علل ویرانی بنای سلطانیه : ۸۹
بررسی کتیبه های گنبد سلطانیه : ۹۰
کتیبه های دوره نخست : ۹۱
علایم حجاران درسلطانیه: ۹۵
منابع ومآخذ» ۹۶

 

مقدمه :
مزار سلطان محمد خدابنده ( ۱۷- ۱۲۰۴ میلادی ) در سلطانیه , بنایی با گنبد عظیم و محوطه ای کوچک برای مزار . این بنا دارای پوشش دو لایه است ولی خاصیت عینی گنبد آن طور است که ارتفاع گنبد خیلی کمتر از آنچه که هست به نظر می رسد .
ساختمان اصلی به صورت هشت گوش بوده در زاویه ها مناره برج مانند زیبائی بنا شده است . د رمورد ساختمانهای متفرقه این دوره می توان از نوشته های جهانگردانی چون مارکوپولو یلهم و روبروک و ابن بطوطه کمک گرفت .
   در نوشته این جهانگردان بناهائی با عظمت و افسانه وار وصف شده است که هنرمندان غرب توانسته اند با تجسم آن زیباترین آثار نقاشی و ادبی را بیافرینند .
( هنر اسلامی نوشته کارل , جی . دوری ترجمه رضا بصیری ص . ۱۷۲ . )
  مقبره اولجاتیو در سالطانیه متعلق به ۷۰۵-۷۱۳ هجری قمری را می توان نمونه کاملی از ساختمان با گنبد ترکیم دانست. این بنا فقط در مدت ۹ سال ساخته شده و دارای میفیت و خصوصیات تحسین آمیزی است . این بنا از یک هشت وجهی که قطر داخلی آن قریب ۲۶ متر و فاصله دو وجه خارجی ۴۲متر تکیل شده است. بر روی این هشت وجهی در بالا ,گنبدی به شکل چمانه بر روی مقطع دایره ای شکل که قطر آن تقریبا همان ۲۶ متر است قرار گرفته , نوک گنبد تا کف زمین ۵۰ متر ارتفاع دارد این گنبد بر روی ساقه ای مرتفع با ابهت خاص برافراشته شده است .
در بنای گنبد سلطانیه یک روش ساختمانی سرا پا آجری که در نتیجه از نظر ایستایی بافت روشن و مشخص را تشکیل میدهد اجرا شده است. نقشه داخلی گنبد نیز یک هشت وجهی منتظم است, بر روی هر وجه یک ایوان قرار گرفته این ایوانها در بالا دارای یک طبقه دیگر هستند که به فضای داخل مشرف می باشند . بین هر ایوان و ایوان دیگر جرز بزرگی قرار دارد و بدین ترتیب بنا از ۸ جزر قطور تشکیل شده که از کف زمین تا ارتفاع زیر گنبد امتداد دارد و در آنجا به وسیله قوسهایی به هم متصل می گردند .
   در بالای این قوس ها ساقه گنبد قرار دارد که از دو بخش تشکیل شده . بخش اول قسمت ۸ وجهی و تکیه گاه مدور است و شامل کاربندی های در سه ردیف می باشد . منحنی گنبد در پوسته خارجی با خیز بسیار تند و خیز منحنی گنبد داخلی کمی بیشتر از داخل است .
    گنبد تا ارتفاع ۴ متر از پاکار به صورت یک پوسته است و ضخامتی در حدود ۵۰/۱ دارد . از ارتفاع ۴ متر به بعد به ۲ پوسته تبدیل می شود , ضخامت پوسته داخلی در حدود ۶۰ سانتی متر و ضخامت پوسته خارجی در حدود ۴۰ سانتی متر و هر دو ضخامت تا تیزه گنبد متغیر می باشند .
  فضای بین این دو گنبد حدود ۵۰ سانتی متر است در ارتفاع ۴ متری و هرچه بالاتر می رویم این فضا کمتر می شود . مجموعه باریکه طاقهای گنبد بسیار پیچیده می باشند و در کل می توان ۸ باریکه طاق اصلی را  در نظر گرفت که مقطعی در حدود ۸۰*۴۰ سانتی متر دارند . این باریکه طاقها از ارتفاع ۴متری شروع شده و تا حدود ۴ متری راس گنبد که نهنبن یا کلاف آجری که این باریکه طاقها را به هم وصل می کند , ادامه دارند .
   در محل کلاف اتصال باریکه طاقهای اصلی و در بین آنها باریکه های فرعی ساخته شده است .
     این باریکه طاقها در محل بالا گنبد یعنی در ناحیه کلاف ,  ۸ عدد و در ناحیه پاکار به ۱۶ عدد می رسند یعنی بین هر باریکه طاق اصلی ۲ عدد باریکه طاق فرعی که به وسیله قوسهایی به هم متصل شده اند . می باشند .
تمامی این خصوصیات بر روی هم گنبدی را می سازند که در نوع خود یکی از مهمترین و پیچیده ترین سازه های گنبدی در معماری اسلامی ایران می باشد .
بعد از گنبد سلطانیه نمونه دیگری به این اهمیت نداریم(البته در ساخت گنبدهای دو پوسته با باریکه طاق ).
در دوران ایلخانی به دستور اولجایتو دورادور شهر سلطانیه باروئی مربع شکل ساختند که طول آن ۳۰ هزار گام و ضخامت دیواره های آن به اندازه ای بود که ۴ سوار پهلوی هم می توانستند بر روی آن حرکت کنند .هر یک از دیواره هایاین بارو ۱۶برج و یک دروازه داشت و تمام دیوارها از سنگ تراشیده شده بود و در وسط آن اولجایتو قلعه بزرگی ساخت که از جهت عظمت به شهری می ماند و در آن گنبدی جهت مقبره خود بنا کرد. که همان گنبد سلطان محمد خدابنده است که بعد از وفات ,سلطان را در آنجا بخاک شپردند .سلطان محمد در ساختن این شهر از روش برادرش غازان خان که در احداث شنب غازان تبریز بکار برده بود پیروی کرد.
   ساخت این بنای عظیم مدت ۱۰ سال بطول انجامید وپس از این مدت سلطانیه بعد از تبریز بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر امپراطوری وسیع ایلخانی گردیدو در زمان سلطنت این پادشاه و جانشین او ابوسعید پسر اولجایتو که از سال (۷۱۶-۷۳۶) طول کشید رونق و مرکزیت فوق العاده ای پیدا کرد . بطوری که حمدا… مستوفی مورخ و جغرافی دان مشهور که در همین زمان می زیسته در ذکر جغرافیائی این شهر آنرا مرکز حیات سیاسی و اقتصادی ایران دانسته و تمام جاده های مهم کشور را به این شهر               منتهی نموده و چنین شرح می دهد: راهی که از سلطانیه به همدان  و بغداد و مکه می رفته است .
راه شرقی از سلطانیه شروع و پس از عبور از قزوین و ورامین به خراسان منتهی شده است , راهی دیگر از طریق زنجان به اردبیل و ولایات شمالی  و شعبه ای از زنجان جدا شده و به تبریز و آسیای صغیر می رفته است راه دیگر از طریق ساوه و قم به اصفهان و فاذس و یزد و کرمان و بنادر دریای عمان و خلیج فارس امتداد داشته است.
  قدرت خلاقیت و ابتکار معماران ایرانی در ایجاد این بنای با شکوه ( گنبد سلطانیه ) بحدی است که آنرا در شمار نوادر جهان در آورده است و در گوشه کنار آن جلوه های ذوق و اندیشه هنرمندان ایران اسلامی کاملا مشهود است .
   این بنا ۱ سه طبقه است و یک سردابه و ۳۲ اطاق بصورت غرفه و ایوان دارد ارتفاع این بنا ۵۲ متر دهانه قوس ۲۶ متر پهنا ی جزرها و پی ها و طرح هشت گوشه خود ۷ متر است که پس از گذشت۷۰۰سال هم چنان بر جای خور استوار است , تزئینات داخلی آن بسیار زیبا و شامل انواع مختلف معماری هنر اسلامی است و گنبد سبوئی شکل آن از نوع گنبدهای ۲ پوششی پیوسته است که پوشش ثانوی بوسیله پره و دندانه هایی به پوشش اصلی گنبد متصل شده و حفره هایی میان دو جدار بوجود آمده۲ شهر سلطانیه با همان سرعتی که بوجود آمد و رونق گرفت پس از سقوط دولت ایلخانان با مرگ سلطان ابو سعید راه زوال پیمود و از اهمیت افتاد و در یورشهای متوالی امیر تیمور مورد قتل و غارت و ویرانی قرار گرفت و پس از تسخیر ایران توسط امیر تیمور سلطانیه نیز در شمار سرزمینهای حوزه حکومتی فرزند ارشد او میرانشاه در آمد.
   هنگامی که کار ساختمان آرامگاه همچنان در حال پیشرفت بود , سلطان سفری به عراق کرد و قبور ائمه اطهار علی ابن ابیطالب و حسین بن علی (ع)  را در نجف و کربلا زیارت کرد و بر اثر تبلیغ و تشویق علمای بزرگ شیعه که در این موقع در دستگاه حکومتی متولی فراوان یافته بودند اولجایتو مذهب تشع را بر سایر مذاهب اهل سنت ترجیح داده آنرا بعنوان مذهب رسمی انتخاب نمود  سپس در صدد بر آمد تا اجساد مطهر حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) ائمه شیعیان را به سلطانیه منتقل نماید تا آرامگاهی را که جهت خود ساخته بود به آن ائمه اختصاص دهد و به این ترتیب بر اهمیت مذهبی و رونق بازرگانی پایتخت جدید خود بیفزاید.
       لذا تزئینات داخلی را که هنوز انجام نگرفته بود با توجه به این قصد طوری پرداختند که شعائر آئین تشیع در آن ملحوظ شده بود , نام علی (ع) بکرات در تزئینات آجری و کاشیکاریها بکار رفت و نمازخانه ای در سمت جنوب بنای اصلی ساخته شد بطوری که یکی از اضلاع هشت گانه خارجی بنا را اشتغال نمود , در این زمان علاقه مندی سلطان محمد خدابنده به آئین تشیع بحدی بود که فرمان داد تا سکه ها را بنام علی(ع) موشح سازند و به تمام حکام نواحی اطراف دستور داد تا نام خلفای سه گانه اول را از خطبه ها بیندازند و مردم به مذهب تشیع ر آیند ولی این امر به واسطه مخالفت علمای تسنن و مردم بعضی از شهرها و عدم رضایت اهالی نجف و کربلا با انتقال ابدان ائمه صورت نگرفت .
   اولجایتو کار را غیر محتمل دانسته از اجرای آن صرفنظر کرد و بر آن شد آرامگاه را دوباره بخود اختصاص دهد .لذا تمام تزئینات آجری و کاشیکاری معرق و گره سازی داخلی با پوشش گچ اندود شد.
   ورودی این اندود را با کتیبه ها و طرحهای گل و بوته و اشکال مختلف هندسی با رنگ آبی بر روی زمینه سفید گچ بری نمودندو بالاخره در سال ۷۱۶ ه-ق ۱۳۱۶ م اولجایتو بعد از بیماری در ۳۶ سالگی در گذشت و جسد او را در تابوتی از زر و سیم ناب گذاشته بعد از اقامه مراسم عزاداری در آرامگاهی که اکنون پا برجاست به خاک سپردند.
تفضیل بنای گنبد عظیم سلطانیه :
این گنبـــد مرتفع که داخل باروی سلطانیه قرار گرفته بنایی است مثمن ] هشت گوش [ که طول هــر ضلع آن برابر هشتاد گز بوده و گنبد فراز این بنــا ۱۲۰ گز ارتفــاع دارد . که اعجاب و تحسین ارباب فن را برمی انگیزاند .
به مناسبت پایان بنای عظیم سلطانیه قصیده مفصل و معروفی به وسیله شهاب الدین عبداله شیرازی ملقب به وصاف الحضیره در وصف این بنا سروده شده که در روز افتتاح بنا ] آرامگاه فعلی اولجاتیو [  در حضور سلطان قرائت شده مطلع آن قصیده با این ابیات شروع می شود :
وضع سلطانیه گوئی که سپری است برین یا بهشتی است مشکل شده بر روی زمین خلد گردونش چه خوانی تو که درزیب وعلو خود قیاسی نکند عقل نه برآن نه بر این
فلک ازکنگره قلعه اورانگرد                 کله اش از کشش قصر درافتد درحین
و این قصیده مطول با این ابیات به پایان می رسد :
تا بودچرخ معلق به ستون قدرت           تا بود کعبه معظم زره ملت و دین
شهرسلطانیه درسایه چتر سلطان            باد چون فلک و کعبه معمر آمین
سال بر ۷۱۰ از گه هجرت این شعر        گفته شد روز ایزان زمه فروردین…


دانلود با لینک مستقیم