کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود پایان نامه ادبیات جنگ

اختصاصی از کوشا فایل دانلود پایان نامه ادبیات جنگ دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه ادبیات جنگ


دانلود پایان نامه ادبیات جنگ

ارزیابی اهالی قلم از حوزه ادبیات دفاع مقدس

ادبیات دفاع مقدس از زمانی آغاز شد که جنگ ایران و عراق در 31 شهریور 59 شروع شد و نوع دیگری از ادبیات پس از ادبیات انقلاب پا به عرصه گذاشت و داستان نویسان مختلف به این نوع ادبیات روی آوردند و آثار بسیاری در این زمینه خلق شد. در دهه 80 در حالی که حدود 28 سال از جنگ می گذرد؛ با عده ای از اهالی قلم در خصوص کم و کیف ادبیات دفاع مقدس به گفت وگو پرداخته ایم که از نظر می گذرانید:

تصویر دفاع مقدس در ادبیات نارسا و ناقص است
جنگ یک واقعیت با ابعاد متعدد و متکثر بود که بعید است بتوان حتی ابعاد مختلف آن را احصاء کرد.
در سال های پس از جنگ، حاکمیت و رسانه های عمومی در برخی از جنبه های دفاع هشت ساله تمرکز زیادی داشتند.

اما از سویی دیگر، بسیاری از ابعاد جنگ و تأثیرات و تأثرات آن خواه تاثیرات مثبت و خواه منفی، نادیده گرفته شد.

تصویری که امروز از جنگ در ذهن ها شکل گرفته، تصویری عمدتاً ناقص و نارسا و گاه نامتوازن است.
خوشبختانه آثار ادبی خوبی با مضمون دفاع مقدس طی سال های مختلف پدید آمد اما طبیعی است که هنوز با انتظارات ما فاصله ای مشاهده می شود. اما نگاه آرمانی نباید به قدر ناشناسی از آثار موجود وزحمات نویسندگان بینجامد.
واقعیت این است که معدود آثار قدرتمندی که در این حوزه داریم نیز آنچنانی که باید و شاید دیده نشده است و برای اشاعه و عمومی ساختن آن در میان مردم تلاشی صورت نگرفته است.

بوی مهر و تسبیح نمی آید
من فکر می کنم دوستان نویسنده ای که قصد پرداختن به ادبیات دفاع مقدس را دارند، دچار سوءهاضمه ادبی شده اند. امروزه شاهد نوشته شدن برخی آثار در حوزه دفاع مقدس هستیم که شبیه آثار غربی است و بوی مهر و تسبیح و تربت نمی دهند.
برخی فکر می کنند که اگر مثلا اثرشان شبیه آثار هاینریش بل شود، اثری قوی است و عجیب اینکه هر اثری هم که بخواهد قوی باشد لزوماً باید شبیه آثار غربی درآید.
متاسفانه پیش از اینکه ادبیات مقاومت به عارضه مذکور دچار شود، به عارضه احساس زدگی گرفتار بود. احساس زدگی مفرطی که به شعار پهلو می زد.
من فکر می کنم آنچه اکنون ادبیات دفاع مقدس نیازمند آن است، این است که ما نویسندگان، یک بار برای همیشه در کنار هم بنشینیم، سنگ ها را واکنیم و بگوییم یک، دو و… شاخص های آثار دفاع مقدس این هاست تا بدین ترتیب از وضعیت کنونی به درآییم.


دانلود با لینک مستقیم

جنگ به روایت فرمانده

اختصاصی از کوشا فایل جنگ به روایت فرمانده دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

جنگ به روایت فرمانده


جنگ به روایت فرمانده

این کتاب مجموعه درس‌گفتارهای دکتر محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران جنگ، در دوره‌های آموزشی روایت دفاع مقدس در سازمان بسیج دانشجویی در سال‌های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۶ و نیز دوره آموزشی مدرسان درس آشنایی با دفاع مقدس در دانشگاه‌ها که در سال ۱۳۸۷ با تلاش شهید سردار احمد سوداگر با تلاش پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس دایر شد، می‌باشد که در قالب ده فصل تنظیم شده است و آخرین فصل آن شامل مقاله “توسعه تجربی در جنگ” دکتر محسن رضایی است. در پیشگفتار کتاب آمده است که تاریخ دفاع مقدس را می‌توان به روش‌های گوناگونی همچون روش “فرمانده‌محور”، “رویکردمحور”، و “موضوع‌محور”، بررسی کرد و کتاب حاضر ترکیبی از این روش‌ها است. مقدمه کتاب به قلم سردار سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید است که در بخشی از آن، در توصیف قدرت فرماندهی محسن رضایی بیان شده است: «بسیاری از فرماندهان و سرداران و امیران در تفکر راهبردی و فرماندهی، مدیریت بحران، بن‌بست‌شکنی و بسیج نیروها و امکانات همچون سیل بنیان‌کن و پای کار آوردن آنها برعلیه دشمن، به گرد پای آقا محسن نخواهند رسید و درخشان‌ترین عملیات‌های جنگی خود را باید از او تقلید کنند. در آینده در نیروهای مسلح، کارها و اقدامات آقا محسن رضایی به‌عنوان یک سبک و مکتب دفاعی خواهد ماند و فرماندهان آینده با غرور باید کارها را “محسن‌وار” انجام دهند.»

کتاب شامل ده فصل با عناوین ذیل است:

فصل اول: جنگ ما قبل جنگ

فصل دوم: هجوم سراسری، توقف دشمن و توازن قوا

فصل سوم: عبور از بحران و تحول در جنگ

فصل چهارم: دوران عدم‌الفتح

فصل پنجم: دوره پیروزی‌های نهایی

فصل ششم: توقف در جنوب، تحرک در غرب

فصل هفتم: سال سرنوشت

فصل هشتم: تجزیه ‌و تحلیل حوادث پایان جنگ

فصل نهم: هویت انقلابی رزمندگان

فصل دهم: توسعه تجربی در جنگ


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله پایان جنگ سرد و معاهده منع سلاحهای شیمیایی

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله پایان جنگ سرد و معاهده منع سلاحهای شیمیایی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله پایان جنگ سرد و معاهده منع سلاحهای شیمیایی


دانلود مقاله پایان جنگ سرد و معاهده منع سلاحهای شیمیایی

سلاحهای کشتار جمعی به عنوان ابزارهایی که بگونه ای غیرتبعیض آمیز انسان ها را نابود می کنند و آثار بسیار زیانباری برای محیط زیست نیز بهمراه دارند همواره مورد مذمت اصحاب سیاست و صاحبان فکر و قلم بوده است و جامعه بین المللی بویژه در دو سده گذشته علیرغم اینکه توفیق چندانی در نابودی این سلاح ها و جلوگیری از تولید آنها نداشته, تلاش های قابل توجهی را برای منع استفاده از اینگونه سلاحهای غیرانسانی بعمل آورده است. محصول این تلاش ها انعقاد چندین سند بین المللی است که مهمترین آنها پروتکل 1925 ژنو برای منع کاربرد سلاحهای سمی در زمان جنگ, معاهده عدم اشاعه     هسته ای 1968, کنوانسیون منع سلاحهای میکربی 1972 و کنوانسیون منع سلاحهای شیمیایی 1993 می باشد. البته معاهده منع جامع آزمایش های  هسته ای (CTBT) نیز آخرین تلاش در این جهت است که علیرغم تصویب آن در مجمع عمومی سال 1997 هنوز لازم الاجرا نشده است. انعقاد این معاهدات هر کدام با افت و خیزهایی همراه بود که عمدتا ناشی از شرایط بین الملل انعقاد این معاهدات بوده است. کما اینکه لازم الاجرا نشدن آخرین معاهده یعنی CTBT نیز بدلیل روی کار آمدن نئو محافظه کاران در کاخ سفید و مخالفت آنها با تصویب معاهده در سنای امریکا صورت گرفت وگرنه درصورت تداوم حاکمیت دمکرات ها قطعا ایالات متحده امریکا و به تبع آن روسیه این معاهده را تصویب کرده و این معاهده لازم الاجرا شده بود.

 

مقدمه،
آنچه تاکنون نوشته اند،
فصل اول:  بازیگران قادر به تولید سلاحهای شیمیایی و تحولات کاربرد این سلاحها،
فصل دوم:  تمایل کشورهای شمال برای انعقاد معاهده منع سلاحهای شیمیایی و تلاشهایی که انجام گرفت،
فصل سوم: کاربرد سلاحهای شیمیایی توسط عراق ، نقطه عطفی در جلب توجه
جها نیان،
فصل چهارم: سلاحهای شیمیایی قدیمی
فصل پنجم: تجارت شیمیایی
فصل ششم: تحولات جنگ سرد و آثار آن بر مذاکرات منع سلاحهای شیمیایی،
نتیجه:    

 

شامل 57 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه جنگ شناسی یا پولمولوژی با جامعه شناسی جنگ 199 ص

اختصاصی از کوشا فایل پایان نامه جنگ شناسی یا پولمولوژی با جامعه شناسی جنگ 199 ص دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه جنگ شناسی یا پولمولوژی با جامعه شناسی جنگ 199 ص


پایان نامه جنگ شناسی یا پولمولوژی با جامعه شناسی جنگ 199 ص

فصل اول

مقدمه و کلیات

جنگ شناسی یا پولمولوژی با جامعه شناسی جنگ – یعنی شناخت تأثیر جنگ بر جامعه و متقابلاً تأثیر جامعه بر جنگ – متفاوت است. همچنین باید آن را از علم جنگ به مفهومی که در مراکز نظامی تعلیم می دهند و متخصصان نظامی، فرماندهان و افسران را تربیت می کنند. (ادیبی سده، 1379:8)

پولمولوژی، ترکیبی از واژه های یونانی polemos به معنای «جنگ» و logos به معنای «بررسی و شناسایی» است و در شکل کلی می توان ان را «علم جنگ» نامید. پولمولوژی به مطالعة شکل ها، علت ها، نتیجه ها و عملکردهای جنگ به عنوان یک پدیدة اجتماعی می پردازد. (بوتول، 1:1368)

جنگ، بی تردید، شگفت انگیزترین پدیدة اجتماعی است. اگر بنا به گفتة دورکیم جامعه شناسی بیان تاریخ به صورتی دیگر باشد، می توان گفت که جنگ آفرینندة تاریخ است. در واقع، تاریخ صرفاً با توصیف کردن کشمکش های مسلحانه آغاز شده است و بعید می نماید زمانی برسد که این پدیده کاملاً از بین برود، زیرا جنگ ها مشخص ترین مبادی تاریخ، و در عین حال، مرزهایی هستند که مراحل مهم حوادث را از یکدیگر متمایز می کنند. تقریباً نمامی تمدن های معروف بر اثر جنگ از بین رفته اند. همة تمدن های جدید نیز با رخ دادن جنگ پا به عرصة وجود نهاده اند. سیادت هایی که هر از چندگاه، نوعی جامعة خاص را در صدر جوامع بشری می نشانند، زادة جنگ هستند و مشروعیت خود را از آن ئیم گیرند.

به علاوه، جنگ یکی از عوامل اصلی تقلید جمعی است که در تغییرات اجتماعی نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. جنگ بسته ترین جوامع را وا می دارد تا دیر یا زود دروازه های خود را بگشایند؛ مانند چین، ژاپن یا مراکش در طول قرن اخیر. جنگ احتمالاً نیرومندترین شکل تماس تمدن ها با یکدیگر است. جنگ انزوای روانی را به زور از بین می برد و حتی در نوع پوشش نیز تأثیر می گذارد. از روی برش لباس نظامیان می توان فاتح حقیقی جنگی را که سال ها پیش درگرفته است تشخیص داد؛ بعد از حکومت ناپلئون، از لباس های نظامی فرانسوی تقلید می کردند، پس از سال 1918 از لباس های نظامی انگلیسی، و امروز از لباس های نظامی امریکایی و روسی تقلید می کنند.

مختصر اینکه جنگ از تمامی شکل های تحولات حیات اجتماعی مهم تر است. جنگ نوعی «تحول شتابان» است. بنابراین، شاید تعجب آور باشد که چرا تا کنون علمی واقعی به نام «جنگشناسی» یا «پولمولوژی» به وجود نیامده است. به راستی، چرا کمتر محققی به مطالعة عینی ویژگی ها و جنبه های عملکردی جنگ، که مهم ترین پدیدة اجتماعی است، رغبت نیافته است؟ از نیم قرن پیش تا کنون شاهد افزایش آزمایشگاه هایی هستیم که به مطالعة تخصصی برروی بیماری های مهلک مانند سرطان، سل، طاعون و تب زرد می پردازد.

تعداد این آزمایشگاه ها مدام در حال افزایش است و باید چنین باشد. اما چرا برای مطالعة جنگ که به تنهایی بیش از همة بلایا و آفات قربانی گرفته و مصیبت وبه بار آورده است، جتی یک مؤسسة تحقیقاتی تأسیس نشده است؟

ارسطو می گوید که علم، زادة حیرت است. می توان گفت نخستین چیزی که مانع مطالعة علمی موقلة جنگ می شود این است که این پدیده در عین حیرت انگیز بودن، برای ما به قدری عادی است که به سختی می توانیم از آن شگفت زده شویم. پرودن[1]، نظریه پرداز سوسیالیست فرانسوی می گوید: (هیچ خواننده ای نیاز ندارد به او بگویند که جنگ از لحاظ فیزیکی یا تجربی چگونه چیزی است. هر کس تصویری از جنگ دارد؛ بعضی به سبب آنکه خود شاهد جنگ بوده اند، جمعی به علت ارتباطات عدیده ای که با جنگ داشته اند و بسیاری به علت آنکه خود مستقیماً جنگیده اند. بنابراین، ابتدا باید با اسن بداهت کاذب جنگ مبارزه کرد. در این مورد، بداهت ناشی از عادتی روانی است دکه از بچگی در ما به جا مانده است. تمام پسربچه ها دوست دارند از سربازان تقلید و جنگ بازی کنند.»

دومین مانع بر سر راه مطالعة علمی جنگ، این است که جنگ ظاهراً به طور کامل به ارادة ما بستگی دارد. جنگ آغاز و پایانی دارد و در لحظه ای مشخص با همة تشریفات سیاسی و مذهبی خاص خود شروع می شود. برای جنگ دلایلی برمی شمارند که از مدت ها پیش از طریق بحث و مشورت تدارک دیده شده اند. به نظر ما، اگر هر جنگی مستقلاً در نظر گرفته شود، ارادی، قابل اجتناب و صرفاً معلول تصمیمی که از دیرباز سنجیده و پخته شده است، به نظر خواهد رسید.

بی شک این اعتقاد که جنگها کاملاً ارادی و آگاهانه اند، از مانعی اصلی سرچشمه می گیرد که بر سر راه مطالعة علمی جنگها قرار دارد. در اینجا سخن از یک «مغالطة حقوقی» به میان می اید. با وجود تکذیب مکرر تاریخ، حقوقدانان هنوز جنگ را از مقوله نزاع میان افراد، مشاجره، دوئل یا کشمکش توأم با فحاشی می دانند. گاهی با نیز به تقلید از قراردادهای حقوقی خصوصی یا قانون جزا، برای پیمان ها، دادگاه ها یا قوانین بین المللی طرح هایی تهیه می کنند. عده ای می خواهند با نوعی آئین، مطابق الگوی قواعد جنگ تن به تن یا مقررات بوکس و فوتبال، برای جنگ مقرراتی تدوین کنند. طرح های حاکمیت نیز تا کنون حاصلی جز بازنویسی حقوق خصوصی، یا حداکثر حقوق خانخانی با تعبیر خاص آن از حکمیت تیولداران در منازعات، مانند دادگاه بارون ها، حاصلی نداشته است.

اگرچه این همه، مسکن هایی آنی هستند و راه حل های موقت اند، هرچه قدر مشروع و قابل درک باشند، مانع اصلی بر سر راه مطالعه علمی جنگ ها به حساب خواهند آمد (بوتول، 1368: 4-2). بدین ترتیب، می توان گفت و صاحبنظران علوم اجتماعی، توجه نسبتاً ناچیزی به مطالعه در بارة جنگ نشان داده اند. (باتومور، 1357: 249)


 


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق در مورد جنگ در قرآن

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق در مورد جنگ در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق در مورد جنگ در قرآن


تحقیق در مورد جنگ در قرآن

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات34

 

کسی که یک مقداری آشنا باشد به منطق قرآن، می بیند که این قرآن است که وادار کرد پیغمبر اسلام را به اینکه با این سرمایه دارها دائماً در جنگ باشد و با این کسانی که در حجاز و در طائف و در مکه و اینها، سرمایه دار بودند و صاحب قدرت و اشخاص قلدری که قدرتمند بودند، قرآن بود که پیغمبر اکرم را وادار کرد به اینکه با این مردمی که با ملیت مردم، با منافع توده های مردم مخالف هستند و استثمار می کنند اینها را، با اینها باید جنگ بکنید و تادیبی حاصل بشود.

جنگهایی که پیغمبر در زمان حیاتشان فرموده اند (بعد از اینکه آن وقتی که اسباب جنگ فراهم شد برایشان) این جنگها همیشه با زورمندها بوده است، با آنها مثل ابوسفیان و امثال آنها که قدرتمندها بودند و اینها منافع ملتها را، ملت خودشان را می‌خواستند برای خودشان چیز بکنند و ظلم و ستمکاری و اینها، بی عدالتی رایج بوده است و جنگهایی که واقع شده، بین مستضعفین بوده و مردم طبقه سه (فقرا) با این زورمندها و آنهایی که می خواستند حق فقرا را اصولاً خدامحوری و دین گرایی پایه اصلی اندیشه ایشان بوده و همواره بر دفاع از حریم ارزشهای اسلام و قرآن تاکید کرده‌اند و حتی جنگها را به منظور توسعه اسلام در عالم بیان داشته اند، در دوران دفاع مقدس می فرمایند:
«جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد»

این به ان مفهوم است که مبنای تفکر مبارزاتی امام (ره) دیانت است که در همه زمینه ها بر فهم فقهی تکیه دارد و هدف آن پیاده کردن اسلام و تربیت انسان سالم در جوامع است.
ترسیم چنین افق وسیعی از حوزه دفاعی حضرت امام (ره) تحقیقی است جامع که از بضاعت این مقدمه خارج است ولی با اندک دقتی بعد جهانی و همیشگی امر دفاع را در اندیشه های والای معظم له می توان دید:

دفاع از اسلام و مسلمین، دفاع از محرومین و مستضعفین، دفاع از حزب الله، دفاع از نهضت و کشور اسلامی، دفاع از جان، مال و آبرو و دفاع از عزت و استقلال سیاسی و…
این الگوگیری دفاعی دقیقاً منطبق بر قرآن و سیره پیامبر (ص) است. ایشان با دقت سیره پیامبر (ص) و ائمه (س) را مورد بررسی قرار داده، درسهای لازم را از آن گرفته و به دیگران آموخته اند.

آشنایی حضرت امام (ره) با سیره نبوی پیامبر (ص) در حقیقت یافتن الگو و سرمشق زندگی برای دستیابی به حیات طیبه الهی است. سیره حضرت در نحوه ارتباط با خداوند، دوستان، دشمنان، منافقان، حکومت و هبری، تبلیغات، سیاست خارجی، جنگ و صلح، اسیران جنگی، آموزش و سازماندهی و… تمامی آموزنده است، چنانکه در بیانی فرموده اند:
«اگر یک ملتی بخواهد مقاومت کند برای یک هدف حقی، باید از تاریخ استفاده کند. از تاریخ اسلام استفاده کند ببیند که در تاریخ اسلام چه گذشته، و اینکه گذشته سرمشق است برای ما»، «ولکم فی رسول الله اسوه حسنه» پیغمبر بزرگ اسلام، همه چیزش را فدای اسلام کرد، تا پرچم توحید را به اهتراز در آورد.»

این پیر فرزانه همواره در طول حیات مبارزاتی و انقلابی خود سعی داشتند سیره پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین (س) را به دور از هرگونه خرافه و اندیشه واهی ارائه دهند و دنباله روی آنان قرار گیرند:
«با خدای خویش عهد نموده ایم که دنباله روی امام خود سیدالشهدا (ع) باشیم» جنگهای اسلام مقصدی جز تربیت انسانها و جاری کردن احکام خداوند و ممانعت از ظلم ستمگران نداشته است. و مکتب اسلام هم استفاده از جنگ را تا مرز ضرورت، محدود ساخته و آن را به عنوان آخرین وسیله برای جلوگیری از تجاوز و طغیان و تادیب مفسدان و ظالمان پذیرفته است.

مفسدانی که براساس امیال شیطانی خود همیشه در صدد پایمال کردن حقوق مادی و معنوی انسانها بوده و هیچ گاه جوامع بشری از وجود چنین افرادی خالی نبوده است، و با توجه به اینکه اسلام شریعتی صریح و گویا برای مشکلات انسانها، و صاحب روشهایی قاطع و قابل اجرا است؛ در اوج عطوفت و مهربانی، در برابر ستمکاران و جباران شدت عمل دارد به این علت دستوراتی قاطع به پیروانش صادر نموده و خواهان مبارزه تا رفع فتنه در عالم شده است، و امام راحل با آگاهی کامل در تمامی مراحل مبارزاتشان از این فکر بهره جسته‌اند:
«هیهات که خمینی؛ در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد- صلی الله علیه و آله وسلم- و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظاره‌گر صحنه های ذلت و حقارت مسلمانان باشد.

من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرتها و ابر قدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پا برهنه های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از…
بخورند و لسان قرآن در آیاتی که در باب جنگ، جنگ با این مشرکین که در آن وقت دارای قدرت بودند، آیاتی که وارد شده است یکی و دو تا نیست، بسیار آیات در باب جنگ است و در جدال با اینها و در تمام قرآن اگر پیدا بکنید یک آیه ای که مردم را بگوید با اینها ملایمت بکنید و بروید توی خانه تان بخوابید تا اینها هر کاری که بخواهند بکنند، بکنند، اگر این جور پیدا شد، آن وقت حق دارد کسی بگوید که این قرآن آمده است و دین آمده است و افیون است.

این دینی که همه تحرکها به واسطه دین است، قرآنی که آیات غتالش آنطور روشن است، آیات تحرکش آنطور روشن است اسمش را می گذارند افیون یعنی می خواهد مردم بیچاره را بخاباند تا قدرتمندها بخورند. قرآنی که به جنگ قدرتمندها آمده است، اینها می گویند قدرتمندها درست کرده اند که بیچاره ها بخوابند!! آن نبی اکرم و سایر کسانی که اسلامی هستند. جنگهایش با همین قدرتمندها بوده است.

قرآن پر است از این آیاتی که این آیات مردم را وادار کرده است و پیغمبر را مامور کرده است که جنگ کنند با کسانی که متعددی هستند، با ظالمها جنگ بکنند.
 
جنگهای حق طلبانه

رواج اسلام

پیغمبر اکرم (ص) (اصلاً من تاریخ درست نمی دانم اما اینهایی که به گوشم مانده) بعد از اینکه فتح حنین را کردند، دو مطلب که آموزنده است برای اشخاصی که بخواهند چیز بفهمند، دو کار ایشان کردند از قراری که در تاریخ است، یکی اینکه یکی از سران این کفار فرار کرد و رفت به جده که توی کشتی بنشیند و فرار کند، پیغمبر اکرم جبه مبارکشان را (به حسب این نقل) دادند به کسی که ببر به او بده، من از او گذشتم، بیاورش.

این ابوسفیان که تا آخر عمرش هم اسلام نیاورد همین صورت بود، آن اولادش هم، همین طور آن ابوسفیان با اینهمه چیز و آن کفار قریش با آنهمه کذا، غنایم را وقتی که آوردند، غنایم جنگ حنین را وقتی که آوردند، حضرت به اینها داد، صد شتر به این صد شتر به این سیصد شتر به آن، چقدر شتر به اینها داد با اینکه- خوب- حضرت که می دانست اینها کافرند، حضرت که می دانست اینها مشرکند، مقدسین ایستادند که آقا آخر ما چکاره ایم، حضرت فرمود که اینها شتر بردند، من همراه شما هستم، شما میل ندارید رسول الله با جای شتر همراه شما بیاید؟ شما ببینید چه بزرگی بود، چه آدم بزرگی بوده است این مرد، با قطع نظر از باب نبوت، مغز، چه مغز عالی است، از آن طرف کفار قریش را آنطور استمالت می کند که اینها لااقل اگر در باطن خبیث هستند ظاهرشان، ظاهر مسلم باشد، بیایند بچسبند به اسلام، از این طرف هم آنهایی که اشکال می کنند، به آنطور نرم و خوب قشنگ جواب می‌دهد و قانعشان می کند.

جنگهای اسلام را ببینید که با چه اشخاصی، با چه قشرهایی بوده است، برای منفعت بوده؟ وقتی هم، آن وقتی هم که در جنگ حنین بود که یا یکی دیگر از جنگها، وقتی هم که غلبه کردند، هرچه بود حضرت رسول دادند به خود همان مشرکین، اصلاً مادیت مطرح نیست در اسلام.
انبیا که جنگ می کردند با مخالین توحید، مقصدشان این نبود که جنگ بکنند و طرف را از بین ببرند، مقصد اصلی این بود که توحید را در عالم منتشر کنند، دین حق را در عالم منتشر کنند. آنها مانع بودند، اینها می دیدند که مانع را باید برداشت و به مقصد رسید.

رسول اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم- مقصدشان این نبود که مشرکین مکه را از بین ببرند و یا مشکرین جزیره العرب را از بین ببرند، مقصد این بود که دین اسلام را منتشر کنند و حکومت، حکومت قرآن باشد، حکومت اسلام باشد. آنها چون مانع بودند از اینکه این حکومت اسلامی تحقق پیدا بکند منتهی به جنگ می شد و معارضه، آنها معارضه می کردند با حکومت اسلامی، اینها مقابله می کردند. جنگها، جنگهای زیادی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است. همه برای این معنا بوده است که موانع را از سر این مقصد الهی، مقصد اعلی که دارند و آن تحکیم حکومت اسلامی، حکومت الله، حکومت قرآن، همه برای این بود. به طوری که اگر چنانچه معارض با این نبودند معلوم نبود که جنگ پیش بیاید.

پیغمبر اسلام برای اسلام خیلی زحمت کشیده، تمام عمرش در زحمت بوده، تمام عمرش آن وقتی که در مکه بود زحمتش یک طور بود با آن رنجی و تعبی که بود و مدتها در حبس، یعنی بیرون بود و نمی توانست اصلاً خودش را نشان بدهد. آن وقت هم که مدینه آمدند این جنگهای زیادی که با مشرکین واقع شد و با خائنها و با گردن کلفتها و با ثروتمندها تا اینها را بخواهند خاضع کنند برای اسلام. بسته بودند چند نفر را داشتند می آوردند، اسیر کرده بودند، فرمود ببین ما با زنجیر اینها را بهشت می بریم، جنگهایشان برای این بود که مردم را آدم کنند، نه این بود که مملکت بگیرند.

سیدالشهدا در همان ظهر عاشورا که جنگ بود و آن جنگ بزرگ بود و همه در معرض خطر بودند وقتی یکی از اصحاب گفت که ظهر شده است فرمود که یاد من آوردید نماز را و خدا تو را از نمازگزاران حساب کند و ایستاد در همان جا نماز خواند. نگفت که ما می خواهیم جنگ بکنیم، خیر، جنگ را برای نماز کردند.
امیرالمومنین وقتی که یک مساله ای یک چیزی از او پرسیدند در همان بحبوحه جنگ ایستاد و جواب داد گفت که حالا… من شمشیر برای این می زنم. جنگ در اسلام یک چیزی نیست که خودش یک مطلبی باشد، یک چیزی باشد که طرحی باشد. جنگ برای این است که آن زباله هایی که هستند، آنهایی که مانع از پیاده شدن اسلام هستند، آنهایی که مانع از ترقی مسلمین هستند، آنهنا را از بین راه بردارند، مقصد این است که اسلام را پیاده کنند و با اسلام انسان درست کنند.

پیغمبر اکرم جنگ کرده است برای اسلام، حضرت امیر جنگ کرده است برای اسلام. صدر اسلام در یک چند سال چندین جنگ، هشتاد تا، چقدر جنگ واقع شد.
پیغمبر اسلام تا آن وقتی که در بستر مرگ خوابیده بود جیشش را فرستاده بود و بیرون مدینه تجهیز کرده بود برای مقابله با کفار.

حضرت امیر سه جنگی را که کرده است با اصحاب پیغمبر، با نزدیکان پیغمبر، با مقدسهای حقه باز کرده است و این برای مصلحت اسلام بوده است. گرچه من می‌دانم که در بعضی دلها اشکال به حضرت امیر هم هست، بعضی اشخاص به حضرت امیر هم اشکال دارند، ولو جرات نمی کنند بگویند که «چرا با مسلمان ها جنگ کرده است!» لکن حضرت امیر تابع اسلام است، اسلام بگوید با مسلمین جنگ کن، جنگ می‌کند؛ بگوید با کفار جنگ کن، جنگ می کند، وقتی بنا شد یک طایفه ای از مسلمین، اینها توطئه کردند برای اینکه اسلامی که می خواهد متولد بشود، این را از بین ببرند و یک دسته دیگر هم اغفال کردند دنبال این معنا، تکلیف حضرت امیر- سلام الله علیه- است که شمشیر را بکشد ودر سه جنگ با مسلمین- جنگ- کسانی که اظهار اسلام می‌کردند و فریاد اسلام می کشیدند و همه شان همه از صدام مسلمانتر بودند، شمشیر را بکشد و در سه جنگ با مسلمانها جنگ بکند برای اطاعت امر خدا و برای حفظ اساس اسلام.

آن روزی که اساس اسلام و اساس دیانت اسلام بستگی دارد به جنگ کردن با کسانی که اظهار اسلام می کنند یا واقعاً هم مسلمان هستند، وقتی بنابراین شد، شمشیر را باید بکشند مسملین و با اینها جنگ بکنند.
حضرت امیر هم جنگ کرده با یک قدرتی که متشبث به اسلام هم بوده مثل معاویه که حجت ما الان بر این نزاعی که بین، بر این مبارزه ای که بین مسلمین و بین این دستگاه فاسد است، حجت ما در جواز این و لزوم این عمل، حضرت امیر سلام الله علیه است و عمل سیدالشهدا- سلام الله علیه- که دو نفر آدمی که اینها قدرت داشتند، آن شامات را آنها گرفته بودند و تحت قدرتشان بود و جنگها، چیزها داشتند، فوجهای از سرباز داشتند اینها که مسلمان بودند.

اسلام آن اسلامی است که در نیم قرن فتح کرد تمام این ممالک را برای اینکه آدمشان کند، نه فتح اسلام مثل فتح سلطنتهای سلطانهای دیگر، مثل فتح نادر شاه است، خیر، آن طرز حکومت اسلام، طرز حکومت آدم سازی است، شما خود روسای اسلام را باید ملاحظه کنید، مثل پیغمبر اکرم که رئیس اسلام است، امیرالمومنین که بعد از او رئیس اسلام بود.
قبل از یک نیم قرن در حدود سی سال این امپراتوریها را همین عده عرب کمی که ابتدا دور رسول اکرم بودند و اینها را ساخت پیغمبر اکرم، در یک مدت کمی دو تا امپراتوری که آن وقت تقریباً تمام دنیا زیر بیرق این امپراتوریها بوده، یکی امپراتوری ایران بود یکی هم روم بود، هر دو را آنها فتح کردند. همچو تحرکی در اینها آورد که از جزیره العرب راه افتادند آمدند ایران را گرفتند و رفتند روم را گرفتند و رفتند تا اروپا همه جا را تسخیر کردند.


دانلود با لینک مستقیم