کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق درباره چگونه خود را باور کنیم

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره چگونه خود را باور کنیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

چگونه خود را باور کنیم

 

بخش اول: جست‌و‌جوی نکات اصلی

 فصل اول: عزت‌نفس چیست؟

عزت نفس یک ماهیت درونی است نه حالت ساکن و قابل لمس که بتوان آن را مستقیما مشاهده و ارزیابی کرد.در اختیار داشتن بعضی از الگوهای قابل مشاهده در زمینه‌ی حسن عزت‌نفس، انگیزه شما را برای رسیدن به هدفتان تقویت حواهد کرد. حال این سوال پیش می‌آید که چگونه می‌توان فردی را با حسن عزت‌‌نفس قوی تشخیص داد؟ بعضی خصوصیات ظاهری و رفتاری آن‌ها عبارت است از:1) حتی در زمان‌های چالش‌های سخت در ظاهر راحت و کنترل‌شده عمل می‌کنند.2) همیشه با آراستگی در دید عموم قرار می‌گیرند و نشاط و سلامت خود را نشان می‌دهند.3) از لحاظ فکری و جسمی پرانرژی هستند و هدف مشخصی دارند.4) ظاهر و باطن یکسانی دارند.5) مثبت و خوش‌بین هستند.6) مستقلا و خودمختار عمل می‌کند و در قبال کارهای خود مسئولانه عمل می‌کنند.7) صمیمی و قابل اعتماد هستند و از خوشبختی دیگران ناراحت نمی‌شوند.8) از حق خود دفاع می‌کنند در عین حال حق دیگران را ضایع نمی‌کنند.9) به خود می‌اندیشند و در کنار موفقیت‌ها، معایب خود را دیده و در رفع آن می‌کوشند.بنظر می‌رسد به محض اینکه ما خود را بعنوان یک فرد احساس کردیم دانه‌های عزت‌نفس در ما جوانه می‌زند. گاهی عزت نفس ما قوی و گاهی ضعیف می‌شود و البته در این زمینه دوران کودکی ما نیز بسیار حائز اهمیت می‌باشد زیرا عادت‌‌های اصلی ما در آن زمان شکل می‌گیرد.

چند نمونه از عواملی که عزت‌نفس کودکان را کاهش می‌دهد عبارت است از:1) بی‌توجهی به آن‌ها و احساساتشان2) مورد تمسخر و تحقیر قرار گرفتن3)‌برطرف نشدن نیازهای اساسی آنها4)‌مقایسه کردن آن‌ها با دیگران5) حمایت بیش از حد6) تنبیه بیش از حد و ...

بررسی‌ها نشان داده‌اند کودکانی که در معرض چنین ضربه‌هایی قرار می‌گیرند در دوران بزرگسالی از دو مسئله به‌شدت رنج می‌برند:

1) حالت شخصیت قربانی: هیچ قدرتی برای دفاع از خود ندارد و خوشبختی‌های خود را ناپایدار می‌پندارند و هیچ انگیزه‌ای برای رسیدن به خواسته‌هایشان نخواهند داشت2) نقص در مهارت‌های اجتماعی و شخصیتی: قادر به حفظ روابط خود نیستند و اعتمادبه‌نفس ندارند و حتی در برابر تحسین دیگران دستپاچه می‌شونداما در زندگی روزمره کنونی حتی اگر دوران کودکی لذت‌بخشی داشته باشیم ممکن است عزت‌نفسمان آسیب ببیند و بعضی از مواردی که به عزت‌نفس در بزرگسالی اسیب می‌رساند عبارت‌اند از: مورد بی‌توجهی و عدم پذیرش قرار گرفتن، مورد قضاوت غیرمنصفانه قرار گرفتن، فریب خوردن بخصوص از طرف فردی معتمد و …و البته نباید تسلسلی که به محض دریافت یکی از این ضربه‌ها در ما آغاز می‌شود را فراموش کنیم. آسیب این ضربه‌ها بر افراد مختلف، متفاوت است و بستگی به عواملی از جمله: شدت ضربه و میزان قدرت و وضعیت اجتماعی، سلامتی جسمانی ما، کیفیت مهارت‌های خود حفاظتی که ما را قادر می‌سازد به مقابله بپردازیم و توانایی ما برای مقاومت، دارد.بنابراین امری ضروری است بدانیم در دفاع از عزت‌نفس خود، چگونه باید از روش‌های موثر هدف‌دار و حتی جسورانه استفاده کنیم.بخش دوم: ایجاد زیربناهایی برای عمل فصل 2: ده کلید طلایی عزت‌نفس

بسیاری از ما در صورتیکه فلسفه‌ی کاری که انجام می‌دهیم بدانیم احساس تعهد بیشتری نسبت به آن خواهیم کرد. ما در این فصل به بررسی اصول بنیادین پرورش عزت‌نفس می‌پردازیم.1)بررسی دقیق: قبل از ایجاد هرگونه تغییری، منطقی است که مطالعه دقیقی از وضعیت موجود داشته باشیم 2) توضیح: زمانیکه که اطلاعات خود را جمع‌آوری کردیم، باید آنها را تا حد امکان تجزیه و تحلیل کنیم و مسئولیت هر آنچه را نتوانستیم تغییر دهیم به دیگران واگذار کنیم.3) عشق: دوست‌داشتن خود باید به سرعت و کاملا در تمامی روش‌های عملی و قابل‌اجرا در نظر گرفته شود.4) تمرکز: باید در هر برنامه شما تنها بر روی یک مسئله تمرکز کنید و به عمق آن توجه کنید5) تصور: ایجاد تصویری روشن که شخصیتی که مایل به رسیدن به آن هستید باعث ایجاد انگیزه و پیشرفت می‌شود 6) خط ‌مشی: طرح و برنامه خود را با یک سازماندهی عالی تقویت کنید. در کنار هر هدف طولانی‌مدت سه هدف کوتاه مدت داشته باشید.7) محرک‌ها: شناختن محرک‌های کاهش عزت‌نفس در ما، کمک می‌کند اقدام های مناسب را در مورد آنها انجام دهیم.8) تشویق: از آنجا که افراد با عزت‌نفس ضعیف از تشویق کردن خود غالبا پرهیز می‌کنند.ما همواره نیازمند فردی هستیم که دائما شما را به خاطر پیشرفت‌هایتان تشویق کند.9) تجربه: مطمئن‌ترین راه برای آزمودن روش مناسب برای تقویت عزت‌نفس، تجربه شخصی آن است .10) ارزیابی: باید بطور منظم و کامل پیشرفت‌های خود را ارزیابی کنید.

 

فصل سوم: زخم‌های عاطفی عامل اصلی ضعف عزت نفس هستند

هرچه این زخم‌ها عمیق‌تر باشد این ضعف‌ها نیز شدیدتر است. آنها اغلب مایل‌اند به احساسات خود عمیقا آسیب برسانند و به همین علت تمام زتدگی خود را در انتظار معجزه‌ای برای درمان می‌گذرانند. از طریق هفت مرحله‌ی قابل پیش‌بینی ما می‌توانیم مرحله مرحله به خود برای درمان زخم‌های روانی کمک کنیم:

1) بررسی 2) بیان 3) آرامش 4) جبران 5)‌نگرش 6)‌راه‌یابی 7)‌بخشش

چرا درمان احساسات برای افراد با عزت‌نفس پایین تا این حد مشکل است؟ 1) چون آنها به میزان بالایی از ناامیدی‌ها و شکست‌ها رنج می‌برند و دید منفی آنها باعث می‌شود حتی هنگام موفقیت با شکست مواجه شوند. 2) آن‌ها هدف مناسبی برای سودجویان هستند

چگونه می‌توان زخم‌های عاطفی کهنه را علاج کرد:

خط‌مشی ما یک سری از طرح‌های عملی سازنده است و حالت مطلوب حالتی است که مراحل به ترتیب رعایت شوند و باید متذکر شد اگر روند درمان سریعتر از موعد مقرر طی شود یا بعضی مراحل نادیده گرفته شود کارایی  لازم را از دست خواهد داد. قبل از شروع مراحل مدت کوتاهی فکر کنید تا بتوانید یک یا دو مسئله عاطفی حل نشده را بیابید زیرا در این‌صورت درک مراحل راحت‌تر خواهد بودمرحله‌ی اول: بررسی/ هدف واقعی این مرحله سرزنش کردن فردی یا انتقام گرفتن نیست بلکه صرفا بررسی خاطرات واقعی ماست تا اینکه یک ذهنیت روشن در مورد آنچه روان ما را آزار می دهد مشخص کنیم و اقدام موثری انجام دهیم.راه‌حل ممکن: مشکل را با یکی از دوستان با شعور خود مطرح کنیم.مرحله دوم: بیان/ در این مرحله احساساتی را که مربوط به ناراحتی‌های خود بوده احساس می‌کنیم و راه مطمئنی می‌یابیم تا آن احساسات را بیان کنیم.راه‌حل ممکن: هنگامیکه دوش آب‌گرم می‌گیرید خاطرات را در ذهن خود تکرار کنید و اگر مایل بودید گریه کنید یا به یک موسیقی ملایم گوش کنید، اجازه دهید اندوه یا خشم شما بروز کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره چگونه خود را باور کنیم

تحقیق درباره چگونه تغییر سازمانی را رهبری و مدیریت کنیم

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره چگونه تغییر سازمانی را رهبری و مدیریت کنیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

چگونه تغییر سازمانی را رهبری و مدیریت کنیم؟

چکیده

این مقاله به موضوع رهبری و مدیریت تغییر می‌پردازد و روش‌ها و استراتژی‌های برخورد با تغییر را شرح می‌دهد. رهبری تغییر، استراتژی‌های رهبری تغییر شامل رهبری تغییر از طریق قدرت، رهبری تغییر از طریق استدلال و رهبری تغییر از طریق بازآموزی، فرایند تغییر، نقش‌های درگیر در فرایند تغییر، معیارهای اجرای تغییر و روش برخورد با مقاومت در برابر تغییر مباحث این مقاله را تشکیل می‌دهند.

منبع : Gatto, R.P. 2000. The smart manager's F.A.Q. guide: a survival handbook for today's workplace. San Francisco: Jossey-Bass.

کلیدواژه : تغییر؛ مدیریت تغییر؛ رهبری تغییر؛ مقاومت در برابر تغییر

 

1- رهبری تغییر چیست؟

رهبری تغییر مدلی است که با استفاده از ترکیبی از سبک‌های رهبری سعی در آماده نگاه داشتن کارکنان و سازمان برای یادگیری و رشد مستمر دارد. این سبک تا حد زیادی متفاوت از مدل رهبری سنتی است که معطوف به کنترل کارکنان از طریق مدیران است. رهبران تغییر کسانی هستند که به آینده فکر می‌کنند، مقصد را می‌شناسند، اعتماد به نفس برای ایجاد تغییر در خودشان دارند و هم‌چنین برای کمک یا هدایت دیگران در ایجاد تغییر صبر و بردباری به خرج می‌دهند. ما نمی‌توانیم تغییرات را کنترل کنیم اما می‌توانیم خود را برای آن آماده کنیم.

یک مدیر کارآمد در شرایط متفاوت از سبک‌ها و مهارتهای متفاوتی استفاده می‌کند. وقتی سرعت تغییر افزایش می‌یابد و بیشتر بر سازمان تأثیر می‌گذارد، مهارتهای مورد نیاز برای هدایت سازمان در جریان تغییر به صورت فزاینده‌ای مهم می‌شوند. رهبران تغییر نیازمند شناسایی نقاط مناسب و موارد اشتباه سازمان خود و دیگر سازمانها هستند.

مدیران با کسب دانش مانند آگاهی از نظریه‌های حوزه کسب و کار خود، یادگیری استفاده از فناوری‌های نو، توانمند‌سازی خود در تطبیق و اقتباس مهارتها و استراتژی‌ها و پذیرا بودن تفکر خلاق می‌توانند به رهبران تغییر تبدیل شوند. رهبران تغییر از توانایی‌های خود و افراد پیرامون خود به خوبی استفاده می‌کنند. آنها باید درباره کارگران فنی (آنهایی که دانش مشخصی دارند) و کارگران دانش (آنهایی که دانش عمومی دارند) اطلاعات مناسبی داشته باشند.

رهبران تغییر وقتی هنوز در سطح سنتی موفقیت‌های سازمانی قرار دارند برای تغییر آماده می‌شوند. آنها ثبات سازمانی و حس تداوم را ایجاد می‌کنند (بجای ایجاد تغییر به خاطر خود تغییر)، اما در عین حال آماده هستند که از طریق دانش مورد نیاز، تغییر و نوآوری ضروری را ایجاد کنند. رهبران تغییر درمی‌‌‌‌یابند که کارکنان باید از موارد زیر اطلاع داشته باشند:

مقصد آنها کجاست

کسب و کار آنها چیست

با چه کسانی کار خواهند کرد

چه چیزی در راه است

از آنها چه انتظاری می‌رود

ارزشها کدامند

تغییر در رویه‌ها و فرایندها چه مواردی خواهد بود

چگونه این تغییرات اندازه‌گیری خواهد شد

عملکرد آنها چگونه اندازه‌گیری خواهد شد

چگونه رهبران، تغییر را مدل کرده و می‌پذیرند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره چگونه تغییر سازمانی را رهبری و مدیریت کنیم

مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی 9ص

اختصاصی از کوشا فایل مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی 9ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی

در این مقاله مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی مورد بحث قرار می دهیم و هدف این است که روشن کنیم آیا مسئولیت پزشک منوط به اثبات تقصیر او است یا فراتر از آن نیز می رود؟ و دیگر اینکه آیا پزشکی که به قصد احسان فردی را معالجه می نماید ولی به عللی آن فرد جان خود را از دست می دهد ضامن است مطلقاً در همه موارد یا در بعض موارد ضامن است؟ و یا اینکه در مورد پزشک کلاً قاعده احسان – که مسقط ضمان است – را جاری کنیم؟ بدین معنی پزشک محسن است و بر طبق آیه شریفه «ماعلی المحسنین من سبیل» ضمانی بر او نیست. و چنانچه قائل به ضمان شویم در واقع بوی اسائه شده است «هل جزاء الاحسان إلا الاحسان» جهت روشن شدن مطلب کنکاشی پیرامون مسئولیت پزشکی در ابعاد مختلف لازم است. مسئولیت پزشکی آیا در موردی که پزشک بطور مستقیم باعث تلف جان یا مال بیمار می شود باید او را ضامن دانست هر چند در عالم پزشکی خطائی مرتکب نشده باشد؟ تمیز اتلاف در مواردی که پزشک تمام السبب را ایجاد می کند، به ویژه در امر پزشکی دشوار است. بطور معمول، رابطه مستقیم بین تلف و اقدام پزشک در جراحی ها بیشتر عینیت می یابد. بر همین اساس ماده 26 قانون دیات تدوین شده است (1) که مؤدای این ماده مطابق نظر مشهور فقهاء عظام است، و قید «اگر چه ماهر بوده باشد» در پایان ماده نشان می دهد که بکار بردن مهارتهای متعارف در امور پزشکی نیز او را از مسئولیت نمی رهاند. برخلاف نظر ابن ادریس (قده) که می فرماید: پزشک آگاه و محتاط و مأذون را ضامن نمی داند. بنابراین، جراح زیبائی که بین بیمار را قطع می کند ضامن است. زیان دیده تنها باید وقع فعل و انتساب آن را به پزشک جراح ثابت کند و هیچ گونه نیازی به اثبات خطای جراح ندارد. و گروهی از فقهاء (2) اذن بیمار را سبب از بین رفتن ضمان می دانند، بدین معنی عملی که از نظر شرعی مجاز باشد ضمان ندارد، و مشهور فقهاء اذن را ناظر به مداوا می دانند نه اتلاف. این معنی در مورد دامپزشک نیز وجود دارد، چنانکه در ماده 27 قانون دیات می فرماید: هر گاه بیطار و دامپزشک گرچه متخصص باشد در معالجه حیوانی، هر چند با اذن صاحب او باشد، موجب خسارت شود ضامن است، مگر اینکه قبل از درمان از صاحب حیوان برائت حاصل نماید. علیهذا اگر اثبات کند که احتیاطهای لازم و آنچه دانش پزشکی امروز در اختیار جراح نهاده است، بکار برده است، می تواند رابطه علیت بین کار او و تلف را دچار تردید یا منتفی کند و آن را منسوب به طبیعت بیمار و نقص دانش پزشکی سازد. همچنین اکراه، و گاه غرور و وقوع حوادث پیش بینی نشده و احتراذ ناپذیر مانند زلزله و آتش سوزی – نیز رابطه میان فعل پزشک و ورود خسارت را قطع می کند. از نظر اجتماعی، مسئول شناختن پزشک درباره زیان ناشی از اقدامی که او در چارچوب دانش زمان خود داده است. قدرت ابتکار و شکوفائی استعداد را از او می گیرد و دانش پزشکی را در مرز درمان های مرسوم و بی ضرر متوقف می سازد. از بعد اخلاقی نیز، چگونه می توان جزای احسان و نیکی را به بدی داد، و از انسانی که همه کوشش و دانش پزشکی خود را در راه درمان بیمار بکار برده است خسارت گرفت؟ و این معنی برخلاف حکم عقل عملی است «هل جزاء الاحسان إالاالاحسان» ضامن دانستن محسن بحکم عقلاء بماهم عقلاء نباید، «ما علی المحسنین من سبیل» بملاک شکر منعم و جزو آراء محموده است، و قهراً قاعدهملازمه جاری می شود. به تعبیر دیگر، می توان به طور شکل اول ثابت کرد که پزشک ضامن نیست، پزشک محسن است، و محسن بطور کلی ضامن نیست، پس پزشک ضامن نیست. از یک سو، هرگاه این مسئولیت منوط به اثبات تقصیر پزشک باشد، تعصبهای صنفی و پیچیدگی تحقیق و عدم وجود دانش تام و کامل مانع از آن می شود که این دعوی به نتیجهمطلوب برسد. بنابراین در فرض تسبیب محتمل است، همینکه رابطه میان اقدام پزشک وورود خسارت ثابت شود، برای مسئول شناختن او کافی است، مگر اینکه پزشک دلایل و مدارکی ارائه نماید مبنی بر اینکه علت ورود ضرر و خسارت امری خارج از توان او باشد. دیدگاه فقه شیعه در مورد مسئولیت پزشکی محل اختلاف بین فقهاء عظام زمانی است که مریض یا اولیائش اذن در علاج داده باشند و در صورت عدم حصول اذن اختلافی در وجوب ضمان نیست. همچنانکه زمانی که پزشک از بیمار برائت بگیرد عدم وجوب ضمان مجمع علیه است. کنکاشی پیرامون اذن و برائت نسبت به ضمان پزشک الف- در صورتیکه پزشک مباشر در علاج باشد بدون حصول اذن، فقهاء عظام قائل به ضمان شدند مستنداً به قاعده اتلاف. ب – در صورتیکه پزشک مباشر در علاج باشد و اذن از مریض گرفته باشد بدون اینکه برائت از او گرفته باشد، حکم به وجوب ضمان مشهور است نزد فقهاء مستنداً به قاعدهاتلاف؛ برخلاف علامه حلی (قده) که قائل به عدم ضمان شده است مستنداً به اینکه ید او مأذونه است و اصل عدم ضمان می باشد. گروهی از فقهاء به وی اشکال کردند که این اصل به قاعده اتلاف مدفوع است. جهت اکثر متون فقهی ملاحظه می شود که قاعده احسان قاعده «وعلی الید ما اخذت حتی تؤدیه» را تخصیص می زند، ولی قاعده اتلاف اطلاق احوالی دارد، و حکم به ضمان بر روی عنوان متلف رفته است چه محسن باشد چه نباشد چه یدش مأذونه باشد چه غیر مأذونه.


دانلود با لینک مستقیم


مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی 9ص

قصص قرآن

اختصاصی از کوشا فایل قصص قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 271

 

بار دیگر رسول خدا آنان را دعوت کرد و پس از صرف طعام بی درنگ بحمد و ثنای الهی سخن آغاز نمود و شهادت بر زبان جاری ساخت سپس فرمود «إنَّ الرَّائد لا یکذب أهله، و الله الّذی لا إله إلّا هو إنّی رسول الله إلیکم خاصّة و إلی الناس عامّة و الله لتموتنَّ کما تنامون و لتبعثنَّ کما تستقیظون و لتحاسبنَّ بما تعملون و لتجزون بالإحسان إحساناً و بالسوء سوءاً، و انّها الجنّة أبداً أوالنار أبداً» براستی که پیشرو قافله به یاران خود دروغ نگوید، سوگند به آن خدائی که جز او معبودی آنچنان که می روید خواهید مرد و همانطور که از خواب برمی خیزید در قیامت از گور برانگیخته خواهید شد و بحساب شما دقیقاً رسیدگی خواهند کرد و برفتار نیکتان پاداش نیک و بکردار زشتشان سزای بد خواهند داد و سرانجام کارتان یا بهشت جاوید است و یا آتش دوزخ.

کلام آن حضرت که بدینجا رسید ابوطالب با لحنی بسیار آرام و متین که حکایت از ایمان و انقلاب درونی او می کرد گفت: نصیحت و خیرخواهی تو را بجان و دل پذیرفتیم و از سر صدق و راستی نبوت را تصدیق نمودیم و چه بسیار آرزومند و عاشق یاری تو هستیم، و اشاره بحضار کرده گفت ایشان برادران و خویشان و تبار تواند و من یکی از ایشانم جز این که بر دیگران درخواسته تو سبقت جستم هر چه مأموری انجام ده بخدا سوگند تا زنده ام دست از یاریت برندارم1 لکن ابولهب با لحنی تند و مسخره آمیز گفت این عجب رسوائی است، ای قریش قبل از آن که او بر شما دست یابد دستش را کوتاه سازید، ابوطالب گفت به خدا سوگند تا زنده ایم از او دفاع خواهیم کرد.

پاره ای گویند رسول خدا ( رو کرد به پسران عبدالمطلب و فرمود «یا بنی عبدالمطلّب إنّی والله ما أعلم شابّاً فی العرب جاء قومه بأفضل ممّا قدجئتکم به قد جئتکم بخیر الدُنیا و الاخرة و قد أمرنی الله تعالی أن أدعئکم إلیه فأیّکم یوازرنی علی هذا الأمر علی أن یکون أخی و وصیّی و خلیفتی فیکم» ای پسران عبدالمطلب براستی جوانی از عرب نمی شناسم که چیزی را برای قوم خود آورده باشد بهتر از آنچه من آوردم، بی شک بدانید من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام، پروردگارم بمن فرمان داده که شما را بسوی او بخوانم اکنون هر کدام از شما حاضر باشد مرا یاری کند او برادر و وصی و خلیفة من در بین شما خواهد بود؟ علی ( که در آن هنگام جوانی بالغ بود بپای خاست و گفت یا رسول الله من حاضرم تا آخرین نفس تو را یاری کنم پیغمبر او را نشانید و سخن خود را تکرار کرد تا سه بار علی ( گفت من حاضرم که در این کار پشتیبان تو باشم، سپس رسول خدا بازوی او را گرفت و فرمود «انَّ هذا أخی و وصیّی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و أطیعوا»: این علی برادر و وصی و جانشین من است در بین شما، از او بشنوید و او را مطیع باشید، قریش خندیدند و به علی و پدرش ابوطالب نگریسته از روی تمسخر گفتند ای ابوطالب اکنون از پسرت پیروی کن که او را بر تو امیر ساخت.

بهر حال این مجلس خاتمه یافت و قریش پراکنده شدند لکن با سینه های پر از خشم و چهره های در هم کشیده و عبوس و دلهای پر از کینه، اما چاره ای نداشتند چون رسماً ابوطالب را که رئیس دارالندوه بود حامی محمّد می دیدند، چندی بدین منوال گذشت تا این که پیغمبر مأموریت پیدا کرد همة مردم را بدین خویش دعوت کند و آیة «فاصدع بما تؤمر و أعرض عن المشرکین» نازل گشت پیغمبر اکرم از کوه صفا بالا رفت و ندا داد «یا بنی فهر! یا بنی عدی! یا بنی فلان! و یا بنی فلان» یکایک بطون و قبائل را بنام خون همگی گرد آمدند و ابولهب هر طور که بود خود را رسانید شاید بتواند از دعوت پیغمبر جلوگیری کند پس از آن که همه جمع گشتند فرمود اگر من بگویم که سوارانی در این وادی خیال غارت بردن بر شما دارند مرا تصدیق خواهید کرد؟ گفتند آری ما تا کنون دروغی از تو نشنیده ایم، آنگاه فرمود «فإنّی نذیرٌ لکم بین یدی عذاب شدید»: براستی که من شما را از کیفر زشتکاریهایتان بعذابی سخت بیم می دهم. دست از کیش بت پرستی بردارید و معبود حقیقی خدای آسمان و زمین را پرستش کنید ای زادگان عبدالمطلب، ای زادگان عبد مناف، ای زادگان زهره، ای زادگان تیم، ای زادگان مخزوم، ای زادگان أسد، خدا بمن فرمان داده تا خویشاوندان نزدیک خود را پیش از دیگران انذار نمایم، اکنون از شما هیچ نمی خواهم جز این که بگویید «لا إله إلّا الله».

ابولهب که مردی تنومند و درشتخو بود فریاد زد «تبّاً لک ألهذا جمعتنا» وای بر تو، ما را برای همین جمع کردی2. پیغمبر نگاهی به ابولهب کرده چیزی فرمود، لکن جعفر بن ابی طالب و عبیدة بن حارث و جماعتی ایمان آوردند.

قریش هر چه کوشیدند که شاید بتوانند این نور را خاموش کنند و از دعوت پیغمبر جلوگیرند ممکن نشد لاجرم به آزار و اذیت مسلمین پرداختند لکن بخاطر ابوطالب نسبت به شخص پیغمبر و علی ابن ابی طالب خیلی جسارت نمی کردند.

از جمله کسانی که در این جا ایمان آورده و مورد آزار قریش قرار گرفته بودند عمار یاسر، و پدر و مادر و برادرش، خباب الأرت، صهیب بن سنان، بلال بن رباح عامر بن فهیرة بودند که سخت تحت فشار و شکنجه قریش واقع شدند اکنون قصة بلال را چنانکه جاد المولی آورده بشنوید.

( بلال (

امیّه بن خلف بمجلسی که در قریش تشکیل یافته بود شرکت کرده و در آنجا نشسته بود که مردی آرام آرام خود را بدو نزدیک می کرد، او خود را بوی رسانیده و آهسته بگوشش گفت هیچ خبر داری؟! پرسید چه خبری چه شده؟ گفت: غلامت با محمّد رفت و آمد پیدا کرده، و من خود این معنا را بچشم دیده ام، حتی بدست آورده ام در چه موقعی نزد او می رود، یا در گرمای ظهر و یا در تاریکی شب است، و مکرر دیده ام که راه رفتنش با ترس و احتیاط است که می خواهد کسی از کارش سر در نیاورد، و اگر فهم مرا تخطئه نکنی من گمان می کنم دعوت او را هم پذیرفته باشد چه من ان معنا را از سیمای بلال می خوانم و من احوالات او را مورد نظر گرفته ام و چنین گمان می کنم که او نیز مانند بسیاری از مردم مکه بدام وی افتاده، و دین او را پذیرفته است.

امیه با کمال تعجب پرسید: راست می گوئی، آیا دلیل هم داری؟ گفت: آری اگر صرف پندار بود و اطمینان نداشتم بتو نمی گفتم، من آنچه دیده ام گفتم تا هر چه زودتر غلامت را از این آلودگی پاک سازی و بطور کلی فکری دربارة این فتنه بکنی چه بزودی در همة بردگان و بعد از آنان رفته رفته در سایر طبقات مردم رخنه خواهد کرد.

امیه در حالی که از شدت خشم آتش گرفته بود برخاسته بمنزل رفت، و در راه دندان روی دندان فشار داده و در این که چگونه بلال را شکنجه کند می اندیشید.

بلال آمد و از چهرة در هم گرفته آقایش به آتش خشم و قصد سوء او پی برد، در برابر امیه قرار گرفت اما چه قرار گرفتنی مانند بید می لرزید، امیه گفت: این حرفها چیست که از تو به من رسیده آیا راست است که با محمّد رفت و آمد داری و در تاریکی های شب و گرمای روز نزد او می روی، آیا تو باو ایمان آورده ای و خرافات و ضلالت او را پذیرفته ای و به «لات» و «عزی» کافر شده از دین و از پرستش خدایان قریش و عرب بیرون رفته ای؟


دانلود با لینک مستقیم


قصص قرآن

ترانزیستور 23 ص

اختصاصی از کوشا فایل ترانزیستور 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

ترانزیستور را معمولاً به عنوان یکی از قطعات الکترونیک می‌‌شناسند. ترانزیستور یکی از ادوات حالت جامد است که از مواد نیمه رسانایی مانند سیلیسیم (سیلیکان) ساخته می‌شود.

تاریخچه :

سه نفر از دانشمندان لابراتوارهای بل در صدد کشف چیزی بودند که به جای لامپ رادیو به کار برند ولی کوچکتر و محکمتر باشد برق کمتری مصرف کند و دوام بیشتری داشته باشد و برر اثر کار زیاد نسوزد که ناگهان ترانزیستور را کشف کردند که تمام این خصوصیات را به علاوه مزایای بیشتری دارا است.در 30 ژوئن 1948 دکتر جان باردین و والد براتاین دانشمندان آزمایشگاه تحقیقاتی شرکت بل، واقع در نیویورک خبر اختراع خود را به عموم جهان رساندند. این اختراع ترانزیستور نام گرفت.یک ترانزیستور که بزرگتر از یک عدس نیست تقریباْ قادر است هر کاری را که لامپ‌های خلاء انجام می‌دادند، انجام دهد. به علاوه کارهایی را هم که این لامپها قادر به انجام آن نبودند انجام می‌دهد. به مرور زمان ترانزیستور جای لامپهای خلاء را گرفت. درست مثل اتومبیل که جای گاریهای قدیمی و اسبی را گرفت.اگر چه ترانزیستور می تواند کارهای لامپ خلاء را انجام دهد، اما اصلاْ شباهتی به آن ندارد. نه کاتدی دارد و نه شبکه و صفحه ای حتی شکل ظاهری آن هم با لامپ خلاء کاملاْ متفاوت است. ترانزیستور یک وسیله یک سو کننده و نوسان ساز بسیار عالی است و رل مهمی در تمامی صنایع جدید به عهده دارد. ترانزیستور بدون آنکه نیازی به گرم شدن داشته باشد به محض برقراری اتصال و ولتاژ شروع به کار می کند. جریان مصرفی آن، یک هزارم جریان مصرفی لامپ معمولی است. به همین دلیل بسیار ارزانتر و استفاده از آْن ساده‌تر است.ترانزیستور و مدار کوچک یکپارچه این امکان را به وجود آورد که رادیوهای کوچک جیبی و تلویزیونهای کوچکتر با تصویر بزرگتر ساخته شود. یک صنعت کاملا جدید پا به عرصه وجود گاشت. امروز از برکت دستگاه تنظیم قلب که با ترانزیستور کار می کند قلب بسیاری از بیماران به حال عادی می طپد. نابینایان با کمک دستگاههای ترانزیستوری می توانند موانع را ببینند نوار قلبی بیمار بستری را به وسیله تلفن به کارشناس قبل در هر نقطه دنیا که باشد می فرستند. هواپیماهای جت با سیستم هدایت سبک وزنی مجهز هستند و بالاخره همین مدار بسته یکپارچه است که امکانات سفر بشر به ماه را فراهم نمود.مصرف ترانزیستور به طور روزافزونی رو به ازدیاد است. در رادیو، تلویزیون، مدارات الکترونیکی، هواپیما، رایانه، پزشکی و موشک ترانزیستور استفاده می‌شود. در ابتدا وجود ترانزیستور باعث شد که ارتباطات تلفنی راه دور، به طور مستقیم و بدون استفاه از اپراتور امکان پذیر شود. برای اولین بار در تاریخ، ارتباط بین دو شهر انگل وود و نیوجرسی با استفاده از ترانزیستور برقرار شد.امروزه بعد از گذشت حدود نیم قرن ازاختراع ترانزیستور و مشتقات آن کار به جایی رسیده است که هر کس می تواند در منزل رایانه شخصی داشته باشد. ترانزیستور معمولی چیزی بیشتر از دو تکه سیم بسیار کوچک که در یک پولک ساخته شده از ژرمانیم یا سیلیکن قرار داده شده نیست.تئوری کار ترانزیستور کمی پیچیده و تکنیکی است اما هر چه هست در ساخت آن از خواص نیمه رسانا استفاده شده است که از زمان کشف آن مدت زیادی نمی گذرد.در نیمه رساناها مثل ژرمانیم و سیلیکن تعداد کمی الکترون حامل جریان وجود دارد شاید یک الکترون در هر یک میلیون اتم. اگر چه این رقم خیلی کوچک است، اما می توان با تغییر ساختمان داخلی مواد، با استفاده از میدانهای الکتریکی این رقم را هزار برابر نمود.برای روشن تر شدن مفهوم بالا باید ساختمان اتم را کمی بیشتر مطالعه کرد. الکترونهای موجود در مواد نارسانا در مدارهای مختلف بهصورت حلقه ای در اطراف هسته اتم در چرخش هستند و سرعت زیاد و تولید انرژی فراوان سبب می شود که الکترونها نتوانند از مسیر خود منحرف و یا جابجا شوند.در نتیجه الکترونها امکان برقراری هیچ نوع جریان الکتریکی را نمی یابند. در اجسام نارسانا، پوسته الکترونی و یا باند ظرفیتی آن(آخرین حلقه الکترون دار به دور هسته اتم) از باند هدایت جدا بوده و انرژی بسیار زیادی لازم است تا یک الکترون را از پوسته الکترونی جدا کند و به باند هدایت کننده بفرستد. اما در اجسام رسانا مانند فلزات این پوسته الکترونی یا باند هدایت کننده تداخل پیدا کرده و الکترونهای به راحتی جابجا می شوند.در یک عنصر نیمه رسانا مانند ژرمانیم و یا سیلیکن الکترونهای موجود در باند ظرفیت نزدیک به باند هدایت کننده قرار ندارند اما می توان با تحریک خارجی آنها را در هم داخل کرد. به طور مثال گرمای محیط و اتاق می تواند تعداد زیادی الکترونهای اتم ژرمانیم را به باند هدایت بفرستد و در اثر این جابجایی حفره هایی در محل های قبلی الکترونها به وجود می آید.این حفره ها حامل بار مثبت بوده و حاضر به پذیرش الکترونهای عناصر قبلی و مواد دیگر هستند. حفره ها نه تنها الکترونها را می پدیرند بلکه خود به طرف باند هادی حرکت می کنند و در اثر این حرکت جریانی را به وجود می آورند و در عین حال الکترونها را هم در مسیر همین جریان با خود حمل می کنند.کمترین تحریک خارجی حفره ها را در جهت حفره هایی که از فرار لکترونها به سمت باند هادی به وجود آمده است به حرکت درآورده و این حفره های متحرک علاوه بر اینکه خود تولید جریان می نمایند، الکترونهایی را که از مواد خارجی دیگر به داخل اتم ژرمانیم وارد شده اند حمل کرده و در نتیجه باعث افزایش جریان می شوند.تشریحات آزمایشگاه تحقیقاتی بل در اول جولای سال 1948 چنین می گوید: کار ترانزیستور بر پایه این حقیقت که الکترونهای موجود در نیمه رساناها می توانند به دو صورت متفاوت جریان را برقرار کنند، قرار دارد. بیشتر الکترونهای موجود در نیمه رسانا اصولاٌ‌ کمکی به برقراری جریان نمی کنند. بلکه آنها در وضعیت ثابتی به هم چسبیده اند.درست مثل اینکه آنها را با چسب به هم چسبانده باشند. تنها وقتی که یکی از این الکترونها از جای خود خارج شود و یا به طریقی یک الکترون خارجی به مجموعه آنها وارد شود، جریان برقرار می شود. به زبان دیگر اگر یکی از الکترونهای موجود در مجموعه به هم چسبیده از محل خود جدا شود حفره ای که در اثر این جابجایی بوجود می آید مانند حباب هوای موجود در مایع می تواند حرکت کند و جریانی را برقرار سازد.در ترانزیستوری که از واد نیمه رسانا ساخته شده است به طور معمول فقط در اثر ورود الکترون اضافی شروع به برقراری جریان می کند. جریان از نقطه ورود الکترون که ولتاژ مثبت کمی دارد شروع به حرکت کرده و از محل خروج الکترون خارج می شود ولتاژ نقطه


دانلود با لینک مستقیم


ترانزیستور 23 ص