کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق در مورد زندیه 13 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق در مورد زندیه 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

مقدمه :

زندیان یا زندیه یا دودمان زند نام خاندانی پادشاهی است که میان فروپاشی افشاریان تا برآمدن قاجار به درازای چهل و شش سال در ایران بر سر کار بودند. این سلسله به سردمداری کریم خان زند از ایل زند که از سال ۱۱۶۳ هجری قمری در ایران به قدرت رسید او فردی مدبر و مهربان بود.کریم خان خود را وکیل الرعایا نامید و از لقب (شاه) پرهیز کرد. شیراز را پایتخت خود گردانید و در آبادانی آن کوشش نمود ارگ بازار حمام و مسجد وکیل شیراز از کریمخان زند وکیل الرعایا به یادگار مانده است.

کریمخان زند وکیل الرعایا (۱۱۹۳ – ۱۱۶۳ ه.ق): از سوابق زندگی خان زند تا سال ۱۱۶۳ ه.ق. که جنگ های خانگی بازماندگان نادر شاه بی کفایتی آنان را برای مملکتداری آشکار ساخت و آن عرصه را برای ظهور قدرت های جدید مستعد گردانید، خبری در دست نیست. به دنبال اغتشاشات گسترده و عمومی این ایام خان زند به همراه علی مردان خان بختیاری و ابوالفتح خان بختیاری اتحاد مثلثی تشکیل دادند و کسی را از سوی مادری از تبار صفویان بود را به نام شاه‌اسماعیل سوم به شاهی برداشتند. ولی چون هیچ یک از آنان خود را از دیگری کمتر نمی‌شمرد، ناچار به نزاعهای داخلی روی آوردند. سرانجام کریم خان توانست پس از شانزده سال مبارزه دائمی بر تمامی حریفان خود از جمله محمدحسن خان قاجار و آزاد خان افغان غلبه کند و صفحات مرکزی و شمالی و غربی و جنوبی ایران را در اختیار بگیرد. وی به انگلیسها روی خوش نشان نداد و همواره میگفت آنها می‌‌خواهند ایران را مانند هندوستان کنند. برادر وی، صادق خان، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه.ق. بصره را از حکومت عثمانی منتزع نماید و به این ترتیب، نفوذ اوامر دولت ایران را بر سراسر اروندرود و بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.

فرش بافى در دوره زندیه:

هنگامى که به کتابهاى فرش ایران رجوع مى کنیم زمانى که به قالى دوره زندیه مى رسیم همواره سکوتى عمیق یا تک مضرابى ضعیف ما را به تفکرى ژرف پیرامون این هنر در عصر مذکور دعوت مى کند که شاید خودعا ملى شود براى پژوهش بیشتر پیرامون قالى این عصر در ایران.

سیسیل ادوارد و در کتاب مشهور خود قالى ایران اشاره اى به این دوره

مى کند و به استناد به کتاب تاریخى سرجان ملکم کریم خان را فردى مدبر ولى بى سواد مى خواند و در هنرهاى این دوره که به بحث در مورد تجارت و ساخت آنها سخن به میان آورده اما از فرش زندیه سخنى نمى گوید البته دکتر سامى در کتاب خود بافندگى و بافته هاى ایران از دوران کهن اشاره دارد که قالى در اواخر حکومت زندیان باز در ایران رونق یافته است.

تورج ژوله نیز در کتاب برگى از قالى خراسان چنین مى نویسد : آرام اولئاویوس که جز یک هیئت هفت نفره بود در زمان شاه عباس دوم به ایران آمد و در سفرنامه خود نوشت بهترین قالیها در ایران بافته مى شود پس از صفویه با حمله افاغنه تا مدتى ایران از جمله خراسان دچار آشوب و هرج و مرج شد و سرانجام در دوران سلسله قاجار وضع کمى بهبود یافت و فرش ایران از طریق دریا وخشکى به اروپا و سایر نقاط و به عنوان مهمترین کالاهاى صادراتى ایران مطرح شد.

استاد پرویز تناولى در کتاب قالیچه هاى تصویرى ایران چنین مى آورد با آمدن سلسله زندیه صلح و آرامش دوباره به ایران باز گردید و این بار شیراز مرکز هنر و هنرمندان ایران شد و هنر تصویر گرى به اوج خود رسید و موضوع هاى تصویرى در همه جا و در همه رشته ها از جمله روى سنگ و کاشى و گچ نقش بست و نقاشان زیادى به تهیه تابلوهایى از شاهزادگان و رقاصان و نوازندگان پرداختند و کار تصویر گرى از انحصار کاخها بیرون آمد و به داخل خانة اشراف راه یافت اما عمر سلسله زندیه چنین نپایید و سلسله قاجار بر روى کار آمد و تهران به پایتختى برگزیده شد.

جواد یساولى در کتاب شناخت قالى ایران مى گوید : نادر شاه جهت حفظ انسجام و یکپارچگى کشور فرصت آن را نیافت تا به مسایل هنرى بپردازد لیکن رفته رفته با حفظ امنیت و آرامش ایجاد شده در سایه شجاعت و دلاورى ایرانیان هنرى که در خفا به حیاتش ادامه مى داد در دوره زندیه اعتبار بیشترى یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت . بازرگانان تبریزى به تأسیس کارگاه هاى فراوان قالیبافى نه تنها در تبریز بلکه در کرمان ، مشهد ، کاشان و سایر شهرهاى ایران همت گماشته و قالى هاى بافته شده از طریق استانبول به اروپا راه یافت.

آنچه که مستندات مکتوب نشان مى دهد قالى دوره زندیه هر چه باشد نقطة سکوت هارمونى بر صداى فرش ایران است نه شکوه صفوى را داراست و نه بدعت قاجار ، از دید من فرش زندیه سکوت است یک سکوت که تصمیم تکامل و از طرفى انحطاط نوینى را آغازمى کند که دیروز نبوده و امروز هم نیست و به فرداى زندیه که قاجار است تعلق دارد.

همواره شک مقدمه یقین است.«دکارت»

ذکر چند فرضیه در مورد قالى دوره زندیه از نظر نگارنده

1- کمتر بافته شدن قالیهاى گران قیمت در این دوران

در آن چه که پیش رویتان گذشت دیدیم که دوره زندیه دوره اى ملوک الطوایفى بوده است و دائماً در جنگ داخلى به سر برده اند و همیشه و در همه حال جنگها اولین تأثیرات خود را بر روى هنر این سرزمین گذاشته اند ، نه سرزمین ما بلکه هر دیارى که دچار این بلا شود هنرش و فرهنگش دچار تزلزل خواهد شد و رو به انحطاط خواهد رفت.

کریم خان زند که خود را وکیل الرعایا خوانده بود پایتخت کشور را به سرزمینى برده بود که نه مرکز بافت بود و نه ساختمانهاى در خور تحسین سپاهان را داشت او شیراز را به عنوان پایتخت حکومت خود گزیده بود و در ده سال اول


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندیه 13 ص

حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

اختصاصی از کوشا فایل حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

بعد از قتل نادرشاه سپاهی که توسط او به وجود آمده بود متلاشی شد. قتل نادر مورد قبول و تأئید همة سران سپاه قرار گرفت جز احمدخان درانی که با نیروی ده هزار نفری خود و با دست اندازی به قسمتی از غنایم به دست آمده از هندوستان، تمام ایالت افغانستان را زیر فرمان خود در آورد و هرات و مشهد را نیز تسخیر کرد. از طرف دیگر عادل شاه، برادر زاده ی نادر، با انتشار اعلامیه ای مسدولیت قتل ظالمی مثل نادر را خود بر عهده گرفت و با کشتار تمام اعضای خانواده نادر (جز شاهرخ میرزا فرزند چهارده ساله رضا قلی میرزا) خود را عادل شاه نامید؛ ولی پس از سلطنتی کوتاه و بی حادثه، به دست برادرش کور شد و بعد هر دو توسط سربازان خود اسیر و معدوم شدند و نوبت به پادشاهی شاهرخ میرزای نوجوان رسید که آن هم در نبرد با مدعی دیگری کور گشت و مدعی بعدی که محمد نامی بود هم نتوانست کاری از پیش برد و توسط یوسفعلی خان از سرداران شاهرخ کشته شد و زمانی بعد دو مدعی دیگر، یوسفعلی خان را که نایب السلطنه ی شاهرخ شده بود خلع و طبق معمول کور کردند و کمی بعد خود این دو رئیس با یکدیگر به جنگ پرداخته و علم خان، جد خاندان علم، جعفرخان را مغلوب نمود، تا نام وی بر فهرست اسامی کوران قبلی افزوده شود.

چندی بعد خود میرعلم خان از احمدشاه درانی شکست خورد و نمی دانم کور یا غیر کور کشته شد. این بخش دردناک و فاجعه بار از آن جهت نوشته شد تا نسل حاضر بداند که پدران وی در چه شرایطی مبارزه و زندگی می کردند؟

به راستی وقتی که رهبران و مدیران مملکت در کمتر از یک سال و نیم این همه کور و کشته می شوند، وضع کشور و مردم عادی و مفلوک را می توان مجسم کرد. یعنی وقتی چنین بلبشویی در رأس مملکت است ملسم بدانید در هر کوره دهی هم همین بساط در مقیاس کوچک تری برپاست.بی خبری اکثر مردم از گذشته، موجب توقع های عجیب و غریب شده است؛ به راستی اگر دیروزمان و امروزمان را نشنامسی، چه گونه می توانیم فردایمان را بنا کنیم؟

مدعی دیگر قدرت و سلطنت، محمد حسن خان قاجار فرزند فتحعلی خان قاجار از سران ایل قاجار بود که درش به دست نادر مقتول شده بود. او استرآباد (گرگان فعلی) را تصرف کرد و به مخالفت با احمد شاه درانی پرداخت. در همین حال سرباز گمنام دیگری به کمک استعداد ذاتی خویش توانست خودی نشان بدهد و عده ای را به دور خود جمع کند و در خدمت علیمردان خان از رؤسای ایل بختیاری در بیاید و منتظر بماند تا بعد از مرگ علیمردان خان فرمانروای جنوب ایران بشود. این شخص همان کریم خان زند پایه گذار سلسله ی کوتاه عمر زندیان است. کریم خان توانست طی چند سال تمامی مدعیان داخلی سلطنت را سرکوب کرده با آوازه ای که از رفتار انسانی خود یافته بود مورد توجه ایرانیان قرار گیرد. وی در سال 1750 در شیراز به تخت سلطنت نشست و مورد محبت مردم بود و به جای لقب شاه، خودش را «وکیل الرعایا» نامید. روی هم رفته وی به لحاظ رفتار مهربانانه از معدود پادشاهان خوشنام کشور است. او از سواد بی بهره بود ولی در عین حال از هوشمندی و زیرکی خاصی برخوردار بود. در طول سلطنت بیست و نه


دانلود با لینک مستقیم


حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

تحقیق و بررسی درمورد حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه 16 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی درمورد حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

بعد از قتل نادرشاه سپاهی که توسط او به وجود آمده بود متلاشی شد. قتل نادر مورد قبول و تأئید همة سران سپاه قرار گرفت جز احمدخان درانی که با نیروی ده هزار نفری خود و با دست اندازی به قسمتی از غنایم به دست آمده از هندوستان، تمام ایالت افغانستان را زیر فرمان خود در آورد و هرات و مشهد را نیز تسخیر کرد. از طرف دیگر عادل شاه، برادر زاده ی نادر، با انتشار اعلامیه ای مسدولیت قتل ظالمی مثل نادر را خود بر عهده گرفت و با کشتار تمام اعضای خانواده نادر (جز شاهرخ میرزا فرزند چهارده ساله رضا قلی میرزا) خود را عادل شاه نامید؛ ولی پس از سلطنتی کوتاه و بی حادثه، به دست برادرش کور شد و بعد هر دو توسط سربازان خود اسیر و معدوم شدند و نوبت به پادشاهی شاهرخ میرزای نوجوان رسید که آن هم در نبرد با مدعی دیگری کور گشت و مدعی بعدی که محمد نامی بود هم نتوانست کاری از پیش برد و توسط یوسفعلی خان از سرداران شاهرخ کشته شد و زمانی بعد دو مدعی دیگر، یوسفعلی خان را که نایب السلطنه ی شاهرخ شده بود خلع و طبق معمول کور کردند و کمی بعد خود این دو رئیس با یکدیگر به جنگ پرداخته و علم خان، جد خاندان علم، جعفرخان را مغلوب نمود، تا نام وی بر فهرست اسامی کوران قبلی افزوده شود.

چندی بعد خود میرعلم خان از احمدشاه درانی شکست خورد و نمی دانم کور یا غیر کور کشته شد. این بخش دردناک و فاجعه بار از آن جهت نوشته شد تا نسل حاضر بداند که پدران وی در چه شرایطی مبارزه و زندگی می کردند؟

به راستی وقتی که رهبران و مدیران مملکت در کمتر از یک سال و نیم این همه کور و کشته می شوند، وضع کشور و مردم عادی و مفلوک را می توان مجسم کرد. یعنی وقتی چنین بلبشویی در رأس مملکت است ملسم بدانید در هر کوره دهی هم همین بساط در مقیاس کوچک تری برپاست.بی خبری اکثر مردم از گذشته، موجب توقع های عجیب و غریب شده است؛ به راستی اگر دیروزمان و امروزمان را نشنامسی، چه گونه می توانیم فردایمان را بنا کنیم؟

مدعی دیگر قدرت و سلطنت، محمد حسن خان قاجار فرزند فتحعلی خان قاجار از سران ایل قاجار بود که درش به دست نادر مقتول شده بود. او استرآباد (گرگان فعلی) را تصرف کرد و به مخالفت با احمد شاه درانی پرداخت. در همین حال سرباز گمنام دیگری به کمک استعداد ذاتی خویش توانست خودی نشان بدهد و عده ای را به دور خود جمع کند و در خدمت علیمردان خان از رؤسای ایل بختیاری در بیاید و منتظر بماند تا بعد از مرگ علیمردان خان فرمانروای جنوب ایران بشود. این شخص همان کریم خان زند پایه گذار سلسله ی کوتاه عمر زندیان است. کریم خان توانست طی چند سال تمامی مدعیان داخلی سلطنت را سرکوب کرده با آوازه ای که از رفتار انسانی خود یافته بود مورد توجه ایرانیان قرار گیرد. وی در سال 1750 در شیراز به تخت سلطنت نشست و مورد محبت مردم بود و به جای لقب شاه، خودش را «وکیل الرعایا» نامید. روی هم رفته وی به لحاظ رفتار مهربانانه از معدود پادشاهان خوشنام کشور است. او از سواد بی بهره بود ولی در عین حال از هوشمندی و زیرکی خاصی برخوردار بود. در طول سلطنت بیست و نه ساله اش و به ویژه چهارده سال آخر عمرش سلطان بی مدعی کشور بود. رفتارش، به علت خصلت ایلیاتی او، بسیار ساده و خودمانی بود و اهالی شیراز در دوره ی او به استراحت و آرامش که به راستی به آن نیازمند بودند دست رسی یافتند. وقتی کریم خان در سال 1779 به مرگ طبیعی وفات یافت، مردم بی آلایش برایش غم خواری و سوگواری کردند و این اظهار هم دردی و تجلیل، پاداش مهربانی و شفقت و مداراگری او بود. بعد از مرگ کریم خان وکیل، تراژدی چندین بار تکرار شده‌ی تاریخ ما، دوباره روی نمود.«جنگ قدرت» بر سر تسخیر حکومت آغاز شد. زکی خان، برادر ناتنی کریم خان سر به شورش برداشت و زمام امور را در دست گرفت. قساوتی که این مرد در برخورد با مغلوبان خود به خرج داد، نام او را به عنوان یکی از منفورترین امرای ایران به یادگار گذاشت. از طرف دیگر، صادق خان با مرگ برادرش کریم خان به فکر میراث او افتاد. علی مراد برادر زاده ی زکی خان نیز در اصفهان برای خود حکومتی تشکیل داد. زنجیره ی بگیر و ببندها و چشم در آوردن ها دوباره شروع شد. از آن طرف آغامحمدخان قاجار هم برای خودش قدرتی به هم زده بود. جنگ و گریز و کشتار در مدتی کمتر از ده سال سراسر کشور را فرا گرفت. لطف علی خان نوه‌ی صادق خان مطرح ترین مدعی این دوره است که به علت رشادت هایی که در جنگ های نابرابر از خود نشان داد و نیز به سبب چهره ی معصوم زیبایی که داشت مورد محبت ایرانیان بود. وی توانست با کمک عرب های بوشهر خود را به شیراز برساند و حکمران آن جا، صید مرادخان را به قتل برساند و خود بر تخت بنشیند. آغا محمدخان، رئیس جدید ایل قاجار، به شیراز حمله کرد ولی کاری از پیش نبرد و به تهران برگشت.

از چهره های سیاسی مطرح این دوره حاجی ابراهیم کلانتر(نیای خانواده قوام شیرازی) است که در ابتدا با لطف علی خان هم کاری کرد ولی بعدها به وی خیانت نمود و با قاجاریان سازش کرد و هنگامی که لطف علی خان برای جنگ با آغا محمد خان به شمال رفته بود تمامی فرماندهان شیراز و ارک سلطنتی را دستگیر کرد و لطف علی خان را به شیراز راه نداد و از این رو وی مجبور به عقب نشینی به بوشهر شد. دوره دربه دری این شاه زاده ی زند شروع شده بود. از بوشهر به کرمان و از آن جا به طبس و یزد رفت و سرانجام دوباره به کرمان بازگشت. در 1794، آخرین جنگ بین او و آغا محمد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی درمورد حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه 16 ص

دانلود تحقیق درباره سلسله زندیه

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق درباره سلسله زندیه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق درباره سلسله زندیه


دانلود تحقیق درباره سلسله زندیه

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:24

توجه:این مقاله فاقد منابع میباشد

چکیده:

زندیان یا زندیه یا دودمان زند نام خاندانی پادشاهی است که میان فروپاشی افشاریان تا برآمدن قاجار به درازای چهل و شش سال در ایران بر سر کار بودند. این سلسله به سردمداری کریم خان زند از ایل زند که از سال ۱۱۶۳ هجری قمری در ایران به قدرت رسید او فردی مدبر و مهربان بود. کریم خان خود را وکیل الرعایا نامید و از لقب (شاه) پرهیز کرد. شیراز را پایتخت خود گردانید و در آبادانی آن کوشش نمود. ارگ، بازار، حمام و مسجد وکیل شیراز از کریمخان زند وکیل الرعایا به یادگار مانده است
زندیه سلسله ای از پادشاهان ایران که از سال 1164-1209 هجری قمری بر بیشتر ممالک ایران سلطنت نمودند و اولین آن کریم خان و واپسین آنها لطفعلی خان بود. سلسله مزبور پس از قتل نادر شاه از سال 1162 تا 1209 هجری قمری در فارس و افغان سلطنت کرد و بدست آقا محمد خان قاجار منقرض شد. افراد این سلسله از این قرارند :

    1- کریم خان ، جلوس به سال 1163 هجری قمری برابر با 1750 میلادی
    2- ابوالفتح خان ، جلوس به سال 1193 هجری قمری برابر با 1780 میلادی
    3- علیمراد خان ، جلوس به سال 1193 هجری قمری
    4- محمد علی خان، جلوس به سال 1193 هجری قمری
    5- صادق خان ، جلوس به سال 1193 هجری قمری
    6- علیمراد خان ، جلوس به سال 1196 هجری قمری
    7- جعفرخان، جلوس به سال 1199 هجری قمری
    8- لطفعلی خان ، جلوس به سال 1203 هجری قمری
    اما به تخت نشستن لطفعلی خان بیش از شش سال نپایید و به سال 1209 هـ . ق بدست آقا محمد خان قاجار به قتل رسید.
    هنگامی که به تواریخ فوق می نگریم حتی بدون هیچ شناختی از دورة زندیه به این نتیجه می رسیم که وضعیت و شرایط ایران دارای تشنجات و نا آرامیهای زیادی بوده است زیرا در شرایط عادی نادر جماعتی است که به هر فصل پادشاهی آورد و به هر روز امیری بگمارد.
   ابوالفتح خان ، علیمراد خان ، محمد علی خان و صادق خان هر سه به سال 1193 هجری قمری بر تخت نشستند . خود شاهدی بر عدم وجود امنیت سیاسی و اجتماعی روزگار است که اوراق کهنه تاریخ شهادت بر آن می دهد که عدم امنیت سیاسی و اجتماعی ، همیشه و همه حال هنر و فرهنگ را نیز تحت الشعاع قرارخواهد داد که خود جای بحث و مجادله ای دگر دارد و نمی توان در این اوراق بدان پرداخت.
همیشه تاریخ برای پژوهشگران علوم سیاسی و دانشهای هنری و فرهنگی در پرده ای از ابهامات قرار داشته است اما آنچه از نوشته ها و نگاشته ها بر می آید حکومت زندیه و پادشاهانش همیشه در حال جنگهای داخلی بوده اند و تنها در حدود 20 سال از حکومت کریم خان کشور یک آرامش نسبی را به خود دید.
 وقایع این دوران به تفصیل در کتابهای تاریخ گیتی گشا نوشته محمد صادق موسوی نامی ، مجمل التواریخ بعد نادریه نوشته ابوالحسن بن امین گلستانه روزنامه میرزا محمد کلانتر فارس ، گلشن راز نوشته ابوالحسن فخاری کاشانی و غیره می توان یافت.   پادشاهی زندیه با بر تخت نشستن کریم خان آغاز می شود کریم خان زند از طوایف لک و پسر ایناق بود. پس از فوت پدر با برادرش صادق خان بزرگ طایفه زند شدندو به سال 1162 هجری قمری به سپاه ابراهیم خان برادرزاده نادرشاه پیوست، چون ابراهیم بدست نوه نادر کشته شد کریمخان قدرتی یافت و سرانجام بر علیمراد خان بختیاری و محمد حسن خان قاجار و آزاد خان افغان و فتحعلیخان افشار پیروز شد و به استثناء آزاد خان دیگر رقیبان او کشته شدند.
    علیمراد خان پس از شکست از کریمخان زند از شیراز به کرمانشاه رفت و شاه اسماعیل سوم که قبلاً به پادشاهی نشسته بود به کریمخان پیوست (1165 هجری قمری ) و کار کریمخان بالا گرفت و چون خویشتن را وکیل وی کرده بود به وکیل معروف شد علیمراد خان در کرمانشاه سپاهی فراهم ساخت و به مقابله با کریمخان پرداخت اما در ناحیه بیل آور شکست خورد و بدست محمد خان زند کشته شد محمد خان از بزرگان زندیه بود که از کریمخان روی گردان شده و به علیمراد خان پیوسته بود اما پس از کشتن علیمراد خان مورد عفو کریمخان قرار گرفت پس از آن واقعه ، کریمخان برای دفع محمد حسن خان به گرگان لشکر کشید اما کاری از پیش نبرد. در این میان شاه اسماعیل سوم به برادری محمد حسن خان پیوست و او را نایب السلطنه کرد، بدان جهت شکست در سپاه کریمخان افتاد و به اصفهان عقب نشست. در نبرد دیگری که در سال 1171 هجری قمری در گرفت کریمخان از اصفهان به شیراز رفت و متحصن شد. اما سپاه محمد حسن خان نتوانست محاصره شیراز را ادامه دهد و ناچار به استر آباد باز گشت و در جنگی به دست فتحعلیخان زند کشته شد. از دیگر رقبای کریمخان آزاد خان افغان سردار سپاه نادر بود که ادعای سلطنت داشت. به سال 1167 هجری قمری در نبردی که میان او و کریمخان در ناحیه بروجرد در گرفت کریمخان شکست خورد اما سرانجام بر او غلبه کرد و او در سال 1175 هجری قمری خود را تسلیم کریمخان کرد و تا آخر عمر مورد محبت خان زند بود.
    در سالهای 1174 و 1175 هجری قمری کریمخان به دفع فتحعلیخان افشار آراشلو پرداخت البته در ناحیه قره چمن از وی شکست خورد اما سرانجام بر وی غلبه کرد فتحعلیخان به ارومیه گریخت کریمخان 9 ماه ارومیه را محاصره کرد ودر سال 1167 هجری قمری فتحعیخان تسلیم شد و مورد محبت او قرار گرفت اما چون سوء نیت وی بر کریمخان مسلم شد امر به کشتن او داد در سال 1177 هجری قمری والی بغداد به تحریک ولی مطلب مشعشعی به خوزستان تاخت کریمخان به خوزستان رفت و طایفه آل کثیر و سعد را سرکوب کرد و لنکری به سر کردگی صادق خان برادر خویش به بصره فرستاد و آنجا را تصرف کرد پس از این به تنظیم امور پرداخت ودر آباد کردن شیراز کوشش بسیار نمود.
 
 از بناهای بنام دوره زندیه می توان به حمام وکیل شیراز ، بازار وکیل شیراز ، مسجد وکیل شیراز ، بقعه شاه میر علی بن حمزه شیراز (دروازه قرآن ) ؟ مدرسه سپه سالار قدیم تهران ، مدرسه مرروی تهران مدرسه شیخ عبدالحسین تهران ، مسجد علی قلی آقا اصفهان ، عمارت خورشیدی کلات نادری در خراسان باغ و عمارت هفت تن شیراز باغ کوشک کریم خان شیراز( مقبره خان زند) حمام علیقلی آقا اصفهان عمارت کلاه فرنگی (موزه پارس )شیراز .
    کریمخان به بنا و بناسازی علاقه فراوان داشت و ابنیه های فوق الذکر گواه این امر است ایشان حتی نام محلات شهر شیراز را خود انتخاب می کرد، محله سیم شیراز محله بالاکفت به کسر کلاف و و سکون ، بعضی دوش و سر دوش را گویند و این محله را بالا کت و بال کت و بال که نیز گویند و از زمانی که پادشاه عصر زند حصار شیراز را کوچک نمود محله باغ نو و این محله را یک محله فرمود و همه را بالا کفت گفتند .
    کریم خان به سال 1193 هجری قمری در شیراز در گذشت و مدت سلطنتی 30 سال بیشتر نبود و هفت پادشاه که یکی بعد از دیگری بیامند نه توانستند حامی مردم باشند و نه کشور را در آرامی نگه دارند و روزی نبود که خانه ای نسوزد و جدالی در نگیرد. وآخر کلام ایران در آن دوران تنها در 20 ساله آخر حکومت کریم خان در حالتی نسبتاً آرام زی کرد و بعد از کریم خان هم 20 سال بیشتر دوام نیافت و خود قضاوت کنید کدام فرهنگ و هنری توان رشد و ترقی در این عهد را دارد.
نگاهی به فرش دوره زندیه از دید محققان فرش ایران
    هنگامی که به کتابهای فرش ایران رجوع می کنیم زمانی که به قالی دوره زندیه می رسیم همواره سکوتی عمیق یا تک مضرابی ضعیف ما را به تفکری ژرف پیرامون این هنر در عصر مذکور دعوت می کند که شاید خودعا ملی شود برای پژوهش بیشتر پیرامون قالی این عصر در ایران.
    سیسیل ادوارد و در کتاب مشهور خود قالی ایران اشاره ای به این دوره
    می کند و به استناد به کتاب تاریخی سرجان ملکم کریم خان را فردی مدبر ولی بی سواد می خواند و در هنرهای این دوره که به بحث در مورد تجارت و ساخت آنها سخن به میان آورده اما از فرش زندیه سخنی نمی گوید البته دکتر سامی در کتاب خود بافندگی و بافته های ایران از دوران کهن اشاره دارد که قالی در اواخر حکومت زندیان باز در ایران رونق یافته است.
    تورج ژوله نیز در کتاب برگی از قالی خراسان چنین می نویسد : آرام اولئاویوس که جز یک هیئت هفت نفره بود در زمان شاه عباس دوم به ایران آمد و در سفرنامه خود نوشت بهترین قالیها در ایران بافته می شود پس از صفویه با حمله افاغنه تا مدتی ایران از جمله خراسان دچار آشوب و هرج و مرج شد و سرانجام در دوران سلسله قاجار وضع کمی بهبود یافت و فرش ایران از طریق دریا وخشکی به اروپا و سایر نقاط و به عنوان مهمترین کالاهای صادراتی ایران مطرح شد.
    استاد پرویز تناولی در کتاب قالیچه های تصویری ایران چنین می آورد با آمدن سلسله زندیه صلح و آرامش دوباره به ایران باز گردید و این بار شیراز مرکز هنر و هنرمندان ایران شد و هنر تصویر گری به اوج خود رسید و موضوع های تصویری در همه جا و در همه رشته ها از جمله روی سنگ و کاشی و گچ نقش بست و نقاشان زیادی به تهیه تابلوهایی از شاهزادگان و رقاصان و نوازندگان پرداختند و کار تصویر گری از انحصار کاخها بیرون آمد و به داخل خانة اشراف راه یافت اما عمر سلسله زندیه چنین نپایید و سلسله قاجار بر روی کار آمد و تهران به پایتختی برگزیده شد.
    جواد یساولی در کتاب شناخت قالی ایران می گوید : نادر شاه جهت حفظ انسجام و یکپارچگی کشور فرصت آن را نیافت تا به مسایل هنری بپردازد لیکن رفته رفته با حفظ امنیت و آرامش ایجاد شده در سایه شجاعت و دلاوری ایرانیان هنری که در خفا به حیاتش ادامه می داد در دوره زندیه اعتبار بیشتری یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت . بازرگانان تبریزی به تأسیس کارگاه های فراوان قالیبافی نه تنها در تبریز بلکه در کرمان ، مشهد ، کاشان و سایر شهرهای ایران همت گماشته و قالی های بافته شده از طریق استانبول به اروپا راه یافت.
    آنچه که مستندات مکتوب نشان می دهد قالی دوره زندیه هر چه باشد نقطة سکوت هارمونی بر صدای فرش ایران است نه شکوه صفوی را داراست و نه بدعت قاجار ، از دید من فرش زندیه سکوت است یک سکوت که تصمیم تکامل و از طرفی انحطاط نوینی را آغازمی کند که دیروز نبوده و امروز هم نیست و به فردای زندیه که قاجار است تعلق دارد.
    همواره شک مقدمه یقین است.«دکارت»
    
    ذکر چند فرضیه در مورد قالی دوره زندیه از نظر نگارنده
    1- کمتر بافته شدن قالیهای گران قیمت در این دوران
    در آن چه که پیش رویتان گذشت دیدیم که دوره زندیه دوره ای ملوک الطوایفی بوده است و دائماً در جنگ داخلی به سر برده اند و همیشه و در همه حال جنگها اولین تأثیرات خود را بر روی هنر این سرزمین گذاشته اند ، نه سرزمین ما بلکه هر دیاری که دچار این بلا شود هنرش و فرهنگش دچار تزلزل خواهد شد و رو به انحطاط خواهد رفت.
    کریم خان زند که خود را وکیل الرعایا خوانده بود پایتخت کشور را به سرزمینی برده بود که نه مرکز بافت بود و نه ساختمانهای در خور تحسین سپاهان را داشت او شیراز را به عنوان پایتخت حکومت خود گزیده بود و در ده سال اول حکومت همه و همه به دنبال خواباندن شورشهای قومی و قبیله ای و مدعیان تاج و تخت که از هر سوی سر بلند می کردند بود هنگامی که وضعیت کشور رو به آرامش رفت وی بر آن شد که پایتخت سرزمینش را سر و سامان دهد از این رو با ابنیه آغاز کرد و بناها را در آن سرزمین بر پا ساخت اما او بیست سال بیشتر فرصت نداشت و در این مدت تنها به این مهم پرداخت و هنرها و صنایع دیگر در حاشیه قرار گرفتند البته لازم به ذکر است بگوئیم که پارچه بافی این دوره وجه تمایزی با پارچه های دوران پیشین خود دارد و آن استفاده از طرح گل فرنگ است که وجه تمایز معماری و نقاشی و جلد سازی این دوره نیز محسوب می شود اما بافته های گره دار که مبین این طرح باشد یافت نشده است.

 


دانلود با لینک مستقیم

مقاله در مورد تاریخ دوره زندیه و کریم خان زند

اختصاصی از کوشا فایل مقاله در مورد تاریخ دوره زندیه و کریم خان زند دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله در مورد تاریخ دوره زندیه و کریم خان زند


همچنین کریم خان با کدام طبقه روابط خوبی برقرار کرده و با کدام طبقه اختلاف پیدا کرده است؟ و با کدام طبقه اصلاً رابطه ای برقرار نکرده است؟ و تغییرات این مناسبات نسبت به سلسله های پیشین پرداخته خواهد شد.مناسبات کریم خان زند با روحانیون


دانلود با لینک مستقیم