کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود تحقیق شعرا 15 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق شعرا 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق شعرا 15 ص


دانلود تحقیق شعرا 15 ص

دسته بندی : تاریخ و ادبیات،

نوع فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 15 صفحه

مدرسه راهنمایی آرمیتا مصلی نژاد موضـــوع : تهیــــه کننده: دوم 1 فروردین 88 فهرست مطالب عنوان صفحه نیما یوشیج 4 استاد شهریار 5 پروین اعتصامی 12 منابع 15 نیما یوشیج پدر شعر نو  پدر شعر نو علی اسفندیاری متخلص به نیما یوشیج، فرزند ابراهیم خان اعظم السلطنه نوری در دهکده یوش از بخش بلده شهرستان نور متولد شد.
خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده فرا گرفت.
در مدرسه عالی سن لوئی تهران به ادامه تحصیل پرداخت.
با آموختن زبان فرانسه با ادبیات غرب آشنا شد.
نیما در شرح احوال خود می‌نویسد: « آشنایی با زبان خارجی ، راه تازه‌ای پیش چشم من گذاشت».
اولین اثر وی در سال 1300 هجری به نام « قصه رنگ پریده » منتشر شد.
او مبتکر سبکی نو در شعر پارسی است که به نام "شعر نو" معروف شده است.
او در سال 1301 سرآغاز شعر نو، افسانه را منتشر ساخت و چند سال بعد یعنی در سال 1305 شعر خانواده سرباز را سرود.
نیما شغل آموزگاری را در سال 1309 یعنی زمانی که 33 سال داشت در مدرسه حکیم نظامی آستارا آغاز کرد که آن دوران در تحول فکری نیما بسیار حائز اهمیت است.
لازم به ذکر است او در سالهای نوجوانی به تشویق استادش « نظام وفا » به سرودن شعر پرداخت.
باید خاطر نشان ساخت که یادداشت‌هایی به صورت پراکنده در سالهای 1301 الی 1314 از وی به جای مانده است.
مجموعه اشعار وی به نامهای قصه رنگ پریده، ای شب، منت دونان، شیر، چشمه کوچک.
یادگار، انگاسی.
بز ملاحسن، گل ناز دار، خارکن، روباه و خروس، به یاد وطنم .
.
.
توسط تورج قوچانی جمع آوری گشت.
از زمان مشروطیت به بعد به ویژه از زمان روی کار آمدن رضاخان تا اتمام دوره حکومت او، شاعران بی‌پروا و واقع گرا و حتی رومانتیک سیاست سرا مورد قلع و قمع قرار گرفتند.
  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

 

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق شعرا 15 ص

دانلود تحقیق کامل درباره سوره شعرا 33 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق کامل درباره سوره شعرا 33 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره شعرا [26].

تمامى آیات این سوره ـجز چهار آیه آخرـ در مکه نازل شده و227 آیه است .

محتواى سوره :.

مـى دانـیـم در سـوره هاى مکى که در آغاز دعوت اسلام نازل گردید بیشتر روى اصول اعتقادى , تـوحـید,,معاد و عودت پیامبران خدا و اهمیت قرآن تکیه مى شد, وتقریبا تمام بحثهاى سوره شعرا پیرامون همین مسائل دور مى زند.در حقیقت مى توان محتواى این سوره را در چند بخش خلاصه کرد:.بـخـش اول طـلـیـعه سوره است که از حروف مقطعه , و سپس عظمت مقام قرآن و تسلى خاطر پـیـامـبـر(ص ) در بـرابر پافشارى و خیره سرى مشرکان و اشاره اى به بعضى از نشانه هاى توحید و صفات خدا سخن مى گوید.بـخـش دوم فـرازهایى از سرگذشت هفت پیامبر بزرگ و مبارزات آنها را باقومشان , و لجاجتها و خـیـره سریهاى آنان را بازگو مى کند که شباهت زیادى با منطق مشرکان عصر پیامبر اسلام (ص ) داشته و نیز مخصوصا روى عذاب دردناک این اقوام و بلاهاى وحشتناکى که بر آنها فرود آمد تکیه شده است که خود تهدید مؤثرى براى مخالفان پیامبراسلام در آن شرایط است.بـخـش سـوم کـه در حـقـیـقـت جـنبه نتیجه گیرى از بخشهاى گذشته داردـپیرامون پیامبر اسـلام (ص ) و عظمت قرآن و تکذیب مشرکان و دستوراتى به آن حضرت در زمینه روش دعوت , و چـگـونگى برخورد با مؤمنان سخن مى گوید, وسوره را با بشارت به مؤمنان صالح و تهدید شدید ستمگران پایان مى دهد.ضمنا نام این سوره از چند آیه آخر که پیرامون شعراى بى هدف سخن مى گوید گرفته شده است .

فضیلت تلاوت سوره :.

در حدیثى از پیامبر اسلام (ص ) چنین مى خوانیم : ((کسى که سوره شعرا رابخواند به عدد کسى که نوح را تصدیق و یا تکذیب کرده است ده حسنه براى اوخواهد بود, و همچنین هود, شعیب , صالح و ابراهیم و به عدد تمام کسانى که تکذیب عیسى و تصدیق محمد(ص ) کرده اند)).البته منظور تلاوتى است که مقدمه تفکر و سپس اراده و عمل باشد.

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

(آیـه 1)ـبـاز در آغـاز ایـن سوره با نمونه دیگرى از حروف مقطعه قرآن روبرومى شویم ((طا, سین , میم )) (طـسم ).روایات متعددى از پیامبراکرم (ص ) یا بعضى از صحابه در تفسیر ((طسم )) نقل شده که همه نشان مـى دهـد این حروف علامتهاى اختصارى از نامهاى خدا, یانامهاى قرآن , و یا مکانهاى مقدس و یا بعضى از درختان بهشتى و مانند آن است .ایـن روایات , تفسیرى را که در آغاز سوره اعراف در این زمینه نقل کردیم تاییدمى کند, و در عین حـال بـا آنـچـه در آغاز سوره بقره آوردیم که منظور بیان اعجاز وعظمت قرآن است که این کلام بزرگ از حروف ساده و کوچک ترکیب شده است منافاتى ندارد.

(آیـه 2)ـاین آیه عظمت قرآن را این چنین بیان مى کند: ((اینها آیات کتاب مبین است )) (تلک آیات الکتاب المبین ).تـوصـیف ((قرآن )) به ((مبین )) که در اصل از ماده ((بیان )) است اشاره به آشکاربودن عظمت و اعـجـاز آن مـى بـاشـد کـه هر چه انسان در محتواى آن بیشتر دقت کند به معجزه بودنش آشناتر مى شود.از این گذشته قرآن بیان کننده ((حق )) از ((باطل)) و آشکارکنند راه سعادت وپیروزى و نجات از گمراهى است .

(آیه 3)ـسپس به دلدارى پیامبر(ص ) پرداخته , مى گوید: ((گویى مى خواهى جان خود را به خاطر این که آنها ایمان نمى آورند از شدت اندوه بر باددهى )) (لعلک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین ).

آرى ! همه پیامبران الهى این چنین دلسوز بودند مخصوصا پیامبر اسلام که این تعبیر کرارا در قرآن در مورد او آمده است .بعضى از مفسران چنین مى گویند که سبب نزول آیه فوق این بود که پیامبر(ص ) مرتبا اهل مکه را به توحید دعوت مى کرد, اما آنها ایمان نمى آورند,پیامبر(ص ) آنقدر ناراحت شده بود که آثار آن در چهره اش آشکار بود, آیه فوق نازلشدوپیامبر(ص ) را دلدارى داد.

(آیه4 )ـاین آیه براى اثبات این حقیقت که خداوند بر هر چیز قادر است حتى مى تواند همه آنها را به اجبار وادار به ایمان کند چنین مى گوید: ((اگر مابخواهیم از آسمان آیه اى بر آنها نازل مى کنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد)) (ان نشا ننزل علیهم من السما آیة فظلت اعناقهم لها خاضعین ).اشـاره به این که ما این قدرت را داریم که معجزه خیره کننده , یا عذاب شدید ووحشتناکى بر آنها فـرو بفرستیم که همگى بى اختیار سر تعظیم در برابر آن فرود آورندو تسلیم شوند, ولى این ایمان اجـبـارى ارزشى ندارد, مهم آن است که آنها از روى اراده و تصمیم و درک و اندیشه در برابر حق خاضع گردند.

(آیه5 )ـسپس به موضع گیرى مشرکان و کافران در برابر قرآن اشاره کرده ,مى فرماید: ((و هیچ ذکر تـازه اى از سـوى خـداوند مهربان براى آنها نمى آید مگر این که از آن روى گردان مى شوند)) (وما یاتیهم من ذکر من الرحمن محدث الا کانوا عنه معرضین ).تـعـبـیـر بـه ((الـرحـمـن )) اشاره به این است که نزول این آیات از ((رحمت عامه))پرروردگار سرچشمه مى گیرد که همه انسانها را بدون استثنا به سعادت و کمال دعوت مى کند.و تـعـبـیـر بـه ((محدث )) (تازه و جدید) اشاره به این است که آیات قرآن یکى پس از دیگرى نازل مى گردد, و هرکدام محتواى تازه اى دارد.

(آیه6 )ـسپس اضافه مى کند: اینها تنها به ((اعراض )) قناعت نمى کنند, بلکه به مرحله ((تکذیب )) و از آن بـدتـر ((اسـتـهـزا)) مى رسند, مى فرماید: ((آنها تکذیب کردنداما به زودى اخبار آنچه را به اسـتـهـزا مى گرفتند به آنان مى رسد)) و از مجازات دردناک کار خود باخبر مى شوند (فقد کذبوا فسیاتیهم انبؤا ما کانوا به یستهزؤن ).مـنـظـور از ((انـبـا)) در ایـنجا کیفرهاى سختى است که در این جهان و جهان دیگردامنگیر آنها مى شود.بررسى این آیه و آیه قبل نشان مى دهد که انسان به هنگام قرارگرفتن درجاده هاى انحرافى بطور تصاعدى فاصله خود را از حق بیشتر مى کند.نـخـسـت مـرحـله اعراض و روى گرداندن و بى اعتنایى نسبت به حق است , اماتدریجا به مرحله تـکذیب و انکار مى رسد, باز از این مرحله فراتر مى رود و حق را به باد سخریه مى گیرد, و به دنبال آن مجازات الهى فرا مى رسد.

(آیه7 )ـ زوجیت در گیاهان :.

در آیات گذشته سخن از اعراض کافران , از آیات تشریعى یعنى قرآن مجیدبود و در اینجا سخن از اعراض آنها از آیات تکوینى و نشانه هاى خدا در پهنه آفرینش است , آنها نه تنها, گوش جان خود را بر سخنان پیامبر(ص ) مى بستند, بلکه چشمهاى خود را نیز از دیدن نشانه هاى حق در اطراف خود محروم مى ساختند.نخست مى گوید: ((آیا آنها به زمین نگاه نکردند چه بسیار گیاهان از انواع مختلف , نر و ماده , زیبا و جالب و پرفایده در آن آفریدیم )) (اولم یروا الى الا رض کم انبتنا فیها من کل زوج کریم ).

(آیـه 8)ـدر ایـن آیه به عنوان تاکید و تصریح بیشتر مى فرماید: ((در این (خلقت گیاهان ارزشمند) نشانه روشنى (بر وجود خدا) است )) (ان فى ذلک لا یة ).امـا این کوردلان آن چنان غافل و بى خبرند که این گونه آیات الهى را مى بینند,باز هم در غفلتند, چرا که کفر و لجاج در قلب آنها رسوخ کرده .لذا در پایان آیه مى فرماید: ((اکثر آنها هرگز مؤمن نبوده اند)) (وما کان اکثرهم مؤمنین ).

(آیـه9 )ـدر ایـن آیـه بـا تـعـبـیـرى که هم نشانه تهدید است و هم تشویق , هم بیم است و هم امید, مى فرماید: ((و پروردگار تو قدرتمند و مهربان است )) (وان ربک لهوالعزیزالرحیم ).((عـزیـز)) به معنى قدرتمندى است که شکست ناپذیر است , هم توانایى برارائه آیات بزرگ دارد, و هـم درهم کوبنده تکذیب کنندگان است , ولى با این حال ((رحیم )) است و رحمت واسعه اش همه جا را فراگرفته , و بازگشت جدى به سوى اودر یک لحظه کوتاه کافى است که تمام نظر لطف او را متوجه انسان سازد و بر گناهان گذشته اش قلم عفو کشد.

(آیه 10)ـ آغاز رسالت موسى (ع ):

گفتیم در این سوره سرگذشت هفت تن از پیامبران بزرگ به عنوان درس آموزنده اى براى عموم مسلمانان مخصوصا مسلمانان نخستین بیان شده است .نخست از موسى (ع ) شروع مى کند و بخشهاى مختلفى از زندگى او ودرگیریش را با فرعونیان تا هنگام غرق این قوم ظالم و ستمگر شرح مى دهد.ایـن بـحثها گرچه به ظاهر مکرر است , اما دقت در آنها نشان مى دهد که در هرمورد روى بخش خاصى از این سرگذشت پرماجرا تکیه شده است .فـى المثل آیات مورد بحث هنگامى نازل شد که مسلمانان سخت در اقلیت قرار داشتند و دشمنان آنـهـا بـسیار قوى و نیرومند, در اینجا لازم است خداوندسرگذشتهاى مشابهى را از اقوام پیشین بیان کنند تا بدانند این قدرت عظیم دشمن وضعف ظاهرى آنها هرگز سبب شکست نخواهد شد, تـا روحـیـه آنـهـا قـوى گـردد و بـراسـتـقامت و پافشارى خود بیفزایند, و جالب این که : بعد از سـرگـذشت هر یک از این پیامبران هفتگانه جمله ((وما کان اکثرهم مؤمنین وان ربک لهو العزیز الـرحـیـم ; اکـثـرآنـهـا ایـمـان نـیـاوردند و پروردگار تو توانا و رحیم است )) تکرار شده , درست همان عبارتى که در آغاز همین سوره در مورد پیامبر اسلام (ص ) خواندیم .ایـن هـمـاهنگى شاهد زنده اى بر این حقیقت است که ذکر این بخش ازداستانهاى انبیا, به خاطر شرایط خاص روانى و اجتماعى مسلمانان در آن مقطع خاص زمانى و مشابه آن بوده است .نـخست مى گوید: ((و (به خاطر بیاور) هنگامى که پروردگارت موسى را نداکرد که به سراغ آن قوم ستمگر برو)) (واذ نادى ربک موسى ان ائت القوم الظالمین ).

(آیـه11 )ـ((قـوم فـرعـون , آیـا آنها (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهیز نمى کنند))(قوم فرعون الا یتقون ).ایـن نـکته قابل توجه است که تنها صفتى را از فرعونیان که بر آن تکیه کرده ظلم است و مى دانیم ظـلم معنى جامع و گسترده اى دارد که شرک یکى از مصادیق بارز آن است , و استثمار و استعباد بنى اسرائیل با آن همه زجر و شکنجه نیز مصداق دیگرى از آن مى باشد, از این گذشته آنها با اعمال خـلافـشان قبل از هر کس برخودشان ستم مى کردند, و به این ترتیب مى توان هدف دعوت انبیا را در مبارزه با ظلم و ستم در تمام ابعاد خلاصه کرد!.

(آیـه12 )ـ در ایـن هـنـگام موسى مشکلات عظیم خود را به پیشگاه پروردگارعرض مى کند و از او تقاضاى قوت و قدرت بیشتر براى تحمل این رسالت عظیم مى نماید: ((عرض کرد پروردگارا! من از آن بیم دارم که مرا تکذیب کنند)) (قال رب انى اخاف ان یکذبون ).و با جار و جنجال خود مرا از صحنه بیرون کنند.مـوسـى (ع ) در ذکـر ایـن سـخن کاملا حق داشت چرا که فرعون و دار و دسته اش آنقدر مسلط بر اوضـاع کـشـور مصر بودند که احدى یاراى مخالفت با آنها را نداشت وهرگونه نغمه مخالفى را با شدت و بى رحمى سرکوب مى کردند.

(آیه 13)ـبه علاوه ((سینه من براى انجام این رسالت وسعت کافى ندارد))(ویضیق صدرى ).از این گذشته ((زبان من به قدر کافى گویا نیست )) (ولا ینطلق لسانى ).بـه هـمـیـن جهت تقاضاى من این است : ((به (برادرم ) هارون نیز رسالت بدهى ))تا به همراه من مامور اداى این رسالت گردد (فارسل الى هرون ).تا با معاضدت یکدیگر بتوانیم این فرمان بزرگ را در برابر آن ستمگران خیره سر به اجرا درآوریم .

(آیـه 14)ـاز هـمه اینها گذشته ((آنها بر من (به اعتقاد خودشان ) گناهى دارند))(ولهم على ذنب) مـن یـکـى از ایـن فرعونیان ستمگر را به هنگامى که با یک مردبنى اسرائیلى مظلوم درگیر بود با ضربه قاطع خود کشته ام .از ایـن نظر ((مى ترسم (به عنوان قصاص ) مرا به قتل برسانند)) و این رسالت عظیم به پایان نرسد (فاخاف ان یقتلون ).مـوسـى تـرسى براى شخص خود نداشت بلکه از این بیم داشت که قبل ازرسیدن به مقصد از پاى درآید, لذا از خداوند تقاضاى نیروى بیشتر براى این مبارزه مى کند.

(آیه15 )ـخداوند این تقاضاى صادقانه موسى را اجابت کرد ((فرمود: این چنین نیست )) (قال کلا ) که بتوانند تو را به قتل برسانند و یا سینه ات تنگى کند وزبانت گره داشته باشد و گویا نگردد.دعـاى تو را در مورد برادرت نیز اجابت کردم و به او هم ماموریت دادم ((پس شما هر دو با آیات ما بروید)) و فرعون و قوم گمراهش را به سوى من دعوت کنید(فاذهبا بایاتنا).و فکر نکنید من از شما دورم و جریان امر شما بر ما مخفى است , بلکه ((ما باشما هستیم و به


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره سوره شعرا 33 ص

دانلود وضع عمومی شعرا 20 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود وضع عمومی شعرا 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 18 صفحه

وضع عمومی شعرا شعرای این عهد در شمار طبقات مهم و مورد احترام بوده اند0مهمترین امری که در مطالعه احوال شعرا جلب توجه می کند وجود عده یی از رجال و معاریف هر زمان در زمره انانست0بسیاری از سلاطین و وزرا‌‌‌ی و صدور ورجال زمان به فارسی یا عربی شعر می گفته و دیوان و دفتر شعر داشته اند ویا در مجالست و موانست با شاعران روزگار می گذرانده اند0پیش از این عده یی از پادشاهان و شاهزادگان و امارت جویان را اورده ایم که اشعاری از انان نقل شده است0مانند امیر علی بوری تکین و قلج طمغاج خان و نصرت الدین قلج ار سلان از سلاطین آل افراسیاب و طغرل بن ار سلان از سلجوقیان عراق و استزو علاالدین تکش و سلطانشاه بن ایل ارسلان و سلطان محمد و علیشاه ازخوارزمشاهان و مظفرالدین محمد شبانکاره و علاالدین حسین غوری 0علاوه براینان عده یی دیگر از سلاطین اشعاری نسبت داده شده است مانند سلیمان بن سلطان محمد سلجوقی و طغان شاه بن محمد بن موید آی ابه و بیغو ملک و بسیاری دیگر که فرصت شمارش همه نیست0 بعضی از این پادشاهان و امیران الحق اشعار ابدار و لطیف داشته اند مانند این ابیات از طغان شاه بن محمد: گل دوش به هنگام سحر خواسته بود خودراچوعروس نوبیاراسته بود مشتی زر ریزه ریزه در کف کرده زو نیز مگر که یار زر خواسته بود و ملک نصرت الدین کبود جامه پادشاه عشایر کبود جامه که نشست ایشان در اراضی میان استر اباد و خوارزم بود،و به سال 600به دست خوارزمشاه کشته شد،بنا بر قول عوفی شعر شناس بود و اشعار خوش می گفت0این رباعی از اشعار او نقل می شود: ترکی که بر رخ درد مر ادرمانست اورا دل من همیشه در فرمانست بخرده امش بزر،به صد جان ارزد جانی که بزرتوان خریدارزان است اشعار بیغو ملک را در ذکر شاعران این عهد خواهیم اورد ،و به علی بن روزبه از ملوک جبال نیز اشعار ابدار نسبت داده شده است0 نام بسیاری از وزرا و صدور و روسا و علمای بزرگ هم در شمار شاعران این عهد امده است که بعضی از انان مانند امیر مسعود بن سعد بن سلمان و خواجه رشید الدین و طواط و خیام اکنون در میان ما بیشتر به شاعری اشتهار دارند،با انکه نخستین از امرای روزگار خود وممدوح شاعران ،و دومین از خواجگان وزرا ،و سومین از علماو فیلسوفان بزرگ زمان بوده است ،و نظایر اینان بسیارند و نام همه را در مجلد اول از لباب الالباب عوفی می توان یافت0 غالب سلاطین و امرا زمان بمجالست با شاعران میلی وافر داشتند و انانرا در سفر و حضر همراه می بردند و یار دمجالس بار با ایشان سخن در می پیوستند و مزاح می کردندو بین آنان تضریب می نمودندوازایشان میخواستند و یا با انان مجلس عیش میگستردند و بلهووطرب و نرد و شطرنج می نشستند و نسبت بشاعران خود بردیگر امیران تعصب میکردندواگر درباره انان تمجید و تحسینی می شنیدندخشنودمی شدندو یا چنانکه درحال معزی اورده ایم گاه ایشان رابالفاظی از قبیل پدرخطاب میکردند و یا بنحوی که درباره اتسزو و طواط می بینیم از مجالست شب و روز انان سیر نمی شدند و حتی درمجالس طرب و عیش باحترام انان دست از سماع اغانی و مجالست غوانی باز می داشتند و نظایر این اخبار در شرح احوال شاعران این دوره بسیار دیده میشودوبا مطالعه در تراجم شاعران این دوره که در همین کتاب خواهیم اورد بسیاری از اینگونه مطلبها باز میخوریم.
امرای زمان بداشتن شاعران بزرگ دردستگاه خود علاقه و میلی وافرداشته اند و این خصوصا ازامروزی بود که شاعران بامدایح غرای خود وسیله بزرگی برای شهرت پادشاهان بوده اند و علاوه براین وجود علماوشعرامترسلان دربارها از لوازم ریاست و سلطنت شناخته میشدو بهیمن سبب حتی رجال و صدور و روسا محلی هم بداشتن شاعران مداح در دستگاه خود توجه میکردند.
گاهی اصرار دراین امر بکشاکش بین امرا می کشید چنانکه دراحوال ظهیرالدین فاریابی و مجیرالدین بیلقانی واشهری خواهیم دیدوکشاکشهای قزل ارسلان ومحمدجهان پهلوان وابوبکربن محمدجهان پهلوان برسر شاعران چنانکه خواهیم مشهوراست.
احساس احتیاج بشعرا باعث ود که پادشاهان صلات گران بدانان بپردازند و اموالی راکه بجبروغارت ازین وان بدست میاوردند دربرابرقصائدوقطعات بدانان نثارکنندوپیداست که شاعران نیزباکسب این اموال طریق لهو و عشرت پیش می گرفتند وروزگار را بتبذیر و اسراف می گذراندندوهمین امرسبب عمده شهرت شعرا بهو و خلاعت بوده است.
بااین حال باید توجه داشت که اشتغال شاعران بلهو و طرب دردوره مقدم رائج تر از دوره یی بود که مورد مطالعه ماست زیرا درین دوره بسیاری از شاعران را می یابیم که یا از اغاز کارویا بعد طی دوره هایی از عیش و عشرت راه تقوی و فضیلت پیش گرفتند و زندگی راسرمشقی از دینداری قراردادندمانند ناصرخسرو قبادیانی،سنائی غزنوی،خاقانی،نظامی و امثال انان ،و بهمین سبب دراثار شاعران این عهد بسیار بوعظ و نصیحت باز میخوریم و مانمونهای بسیار از قصائد وعظ و اندرز در ذکر شعرای همین دوره درین کتاب نقل خواهیم کرد.
موضوع مهم قابل ذکر درین دوره انست که شاعران عاده مردمی فاضل و مستطرف درعلوم بودند.
ازاغاز این عهد تاپایان این دوره عده کثیری از شاعران را می یابیم که به علوم مختلف سرگرم و گاه دارای تالیفات و تصانیفی در أن علوم بوده اند0در اغاز این دوره ناصر خسرو قبادیانی ،متکلم و فیلسوف و صاحب اطلاعات وسیع در عوم مختلف معقول و منقول بودواثار او مشهور است،ودر پایان این عهد ظهیر الدین فاریابی رساله یی در ابطال احکام منجمین در باره قران کواکب و خسف و طوفان بال 582نوشته و در شرح حال اوبدین امر اشاره خواهد شد0تتبع در احوال شاعران دیگر اشتغال انانرا بعلوم گوناگون ثابت می کند و تحصیلات شاعران نیز بنحوی بود که انان را جامع الاطراف ببار می اورد شرایطی نیز که برای شاعری پیشنهاد می شد سنگین و به نوعی بود که انانرا مردمی فاضل و مطلع ببار می اورد0بهترین کسی که این شرایط را به تفضیل اورده ،نظامی عروضی است0وی می گوید:"شاعر باد که 000در انواع علوم متنوع باشد ودر اطراف رتم مستطرف ،زیرا که چنانکه شعر در هر علمی به کار همی شود هر علمی در شعر به کار همی شود000و باید که شعر اوبدان در جه رسیده باشد که در صحیفه روزگار مسطور باشد و بر السنه احرار مقروع 000اما شاعر بدین درجه نرسد الا که در عنفوان شباب ودر روزگار جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد و ده هزار کلمه از اثار متاخران پیش چشم کند و پیوسته دواوین استادان همی خواند و یاد همی گیرد که در امد و بیرون شد ایشان از مذایق و دقایق سخن بر چه وجه بوده است تاطرق و انواع شعر در طبع او مرتسم شود و عیب و هنر شعر بر صحیفه خرد او منقش گردد تا سخنش روی در ترقی دارد و طبعش به جانب علو میل کند0هر که را طبع در نظم شعر راسخ شد و سخنش هموار گشت روی به علم شعر اورد و عروض بخواند و گرد تصانیف استاد ابوالحسن السرخسی البهرامی گردد چون غایت العروضین و کنزالقافیه ،و نقد معانی و نقد الفاظ و سرقات و تراجم و انواع این علوم بخواند بر استادی که ان داند تا نام استادی را سزاوار شود و اسم او در صحیفه روزگار پدید اید000"0 موضوع امتحان شعر ادر این دوره هم از مسائل قابل توجه است0معمولا کسی که به تازگی درعوی شعر می کرد و می خواست در میان استادان سخن راه جوید ،به انواع و انحا ی طرق مورد ازمایش قرار می گرفت 0غالبا برای ازمایش طبع او موضوعی را مطرح می کردند تا او بر ارتجال در ان باره چند بیتی را بسازد و به همین سبب بدیهه گویی از لوازم شاعری شمرده می شد و کسی که در این معنی راجل بود بکار نمی امد و می گفتند "در خدمت پادشاه هیچ بهتر از بدیهه گفتن نیست که به بدیهه گفتن طبع پادشاه خرم شود و مجلسها بر افروزد و شاعر به مقصود رسد0" نخستین از مایش امیر معزی در شعر بدیهه یی بود که می بایست در صفت ماه نورمضان که ملکشاه دیده بود ،بگوید وباز در باره تشرف سلطان که یکی از اسبهای خاص وی بوده است ،از وبدیهه یی خواستند وازرقی ببدیهه که در مجلس نرد طغانشاه بن الب ار سلان گفت،جان خود و همکاران خویش رااز شمشیر ان شاهزاده رهانیده و سیدالشعرا رشیدی سمرقندی بامر خضر خان در مجلس سلطان بدیهه یی در جواب اعتراض عمعق بر اشعار خویش سرود ،و امثال این موارد که بسیار ست و فرصت شمارش همه نیست0 موضوع دیگر انکه شاعران می بایست از عهده التزامهای دشواری که برای هر بیت یا هر مصراع از هر قصیده معلوم می شده است بر ایند،یا انکه ردیفهای سخت انتخاب کنند0از امثال اینها ست:امتحانی که از دهقان علی شطرنجی کردند0 عوفی گوید:"در ماوراالنهر انروز که خورشید بحوت اید ،همان روز لکلک بدان دیار اید ،و خلقی برسیدن او شادی کنند و اور امبشر قدوم بهار خوانند0دهقان علی را امتحان کردند که قصیده لکلک ردیف پرداخت در غایت لطف اما بیتی بر خاطر بود بنشته أمد: بشارت ارد از نوروز مارهر زمان لکلک کندغمگین دل زان بشارت لکلک" "و محمد بن عمر الفر قدی قصیده یی گفت بامتحان افاضل ،ردیف تیغ و قلم ،سخت لطیف می گوید: کس ازملوک جهان یادگارتیغ وقلم نبوده است مگرشهریار تیغ وقلم" و شاعری دیگر به نام عبدالرافع بن ابی الفتح هر وی قصیده یی بامتحان باردیف أستین ساخته است: جانا مپوش بر گل رخسار استین وز خون مرامخواه چوگلناراستین وشاعری بنام حکیم جنتی راوقتی "بقصیده یی امتحان کردند ردیف پیاله ،این قصیده بر بدیهه بگفت: چوارد سوی لب دلبر پیاله کند لعلش پراز شکر پیاله000" وضع این شرایط وپیش اوردن این ازمایشهای دشوار وسیله بزرگی بود برای انکه هر کس راه نفوذ و رسوخ در صف شعرای بزرگ نداشته باشدواین فخر برای کسانی که جودت ذهن و صفای ذوق راباتحصیلات متمادی وزحمات وافر در کسب دانش همراه کرده بودند ،میسر شود0اینست که شاعران قرن پنجم وششم غالبا مردانی فاضل و دانشمند و زبان اور و مستطرف در علوم و متبحر در انواع دانشها از کار در می امدند و دیوانهای انان شاهدی گویا بر این دعوی ما تواند بود0 گروهی از شاعران زمان همچنانکه گفته ایم سرگرم وعظ و تحقیق بوده اند ویا قسمتی از اوقات خودرا وقف این کارها می داشتند و الحق بعضی از انان مانند ناصر خسرو و سنائی در کار خود به تمام معنی موفق اند0برخی دیگر دست بخلاعت و بذائت لسان می زدند و مانند سوزنی که به قصائد غرای پر از هزل خود معروف است0بعضی تمسک بذیل دیانت را لازم می شمردند ،و دسته بی مانند خیام سخن از مسائل فلسفی و گروهی، بحث در ،حقایق عرفانی عده یی مدح و فرقه یی هجو را پیشه خود می ساختند و شاعرانی در همه این مباحث وارد می شدند و اقتصار استادان را به یک یا بعض این ابواب عیب می شمردند چنان که خاقانی در این ابیات گوید: زده شیوه کان شیوه شاعریست بیک شیوه شد داستان عنصری تحقیق گفت ونه حکمت نه پند که حرفی ندانست از ان عنصری در میان شاعران این دوره به بعضی از افراد بلند طبع باز می خوریم که سخن خودرا ارزان نمی فروخته و دست تکدی نزد این و ان دراز نمی کرده اند 0اگر چه عدد این گونه شاعران کم است لیکن در بین ان دیگران هم که روزگار را به مداحی و کسب معاش از بخششهای سلاطین و بزرگان می گذرانیده اند0بسیار کسان را می یابیم که برای کسب روزی حاضر به هتک حرمت و ابروی نبوده اند0عده یی دیگر بودند که همواره چشم طمع به مال کسان داشته و برای مال غیر کیسه می دوخته اند 0نمونه بارز این خوی شاعران را در انوری می توان یافت که حتی از خانه کسان شراب و کاغذ هم می خواست و هر گاه از ممدوحان کوتاهی در بخشش می دید انان را به تصریح و تعریض اگاه می ساخت و عطایای دیگران را به چشم انان می کشید0نمونه یی از این عمل اورا در ابیات ذیل و ایرادی که فتوحی بر اوگرفته است می بینیم0انوری بممدوح خود گفته است: در چنین دولت من یکتن وقانع بکفاف بیم انست که ابم ببردبی نانی تو که ازدور همی بینی پوشیده مرا حال بیرون ودرونم نه همانادانی طاق بوطالب نعمه است که دارم زبرون وزدرونپیرهن بوالحسن عمرانی فتوحی مروزی در پاسخ اوابیاتی دارد که در انها اورابسبب طمع ورزی وکدیه نکوهیده و گفته است: انوری ای سخن تو بسخا ارزانی گر بجانت بخرند اهل سخاارزانی گفتی اندرشرف وقد رفزون از ملکم باری اندرطمع وحرص کم ازانسانی غایت حکمت اگر کردت سلطان همت ایت کدیه چواراذل چرا میخوانی پیش خاصان مطلب کام زحکمت چندین چون خسان درطلب جامه وبندنانی نفس راباز کن ازشهوت نفسانی خویش تادست درهمه احوال بودروحانی ز اب حکمت ،چو همی باملکان بنشنی، اتش ازچراازدل وجان ننشانی از پس انکه بیک مهر دو الف ملکی داشت دربلخ ملکشاه به توارزانی، وز پس انکه هزاردگرت داد وزیر قرض ان پیرسرخسی زچه می بستانی ازپس انکه زانعام جلال انوررا به توهرساله رسدمهری پانصدگانی ای بدانایی معروف چرا می گویی درثنایی که فرستاده ای ازنادانی، طاق بوطالب نعمع است که دارم زبرون وزدرون پیرهن بوالحسن عمرانی چه بخیلی که بچندین زروسیم ونعمت طاق وپیراهنیی دوخت همی نتوانی پانزده سال فزون باشد تاکشته شدست بوالحسن انکه زاحسانش سخن میرانی پیرهن کهنه اوگرت بجاست پس مخوان پیرهنش او زره خفتانی باقی عمربس ان پیرهن و طاق تورا سزد ارندهی ابرام و دگرنستانی نعمت انراست زیادت که همی شکرکند تونه ای ازدر نعمت که همی کفرانی00 از مسائل قابل بحث دیگر در این دوره اختلافات شدید شاعران با یکدیگر است0 مثلا همین اختلاف میان انوری و فتوحی که دیده ایم در عهد مورد مطالعه ما امری تازه نیست و نظایر بسیار دارد0 چنانکه در شرح احوال فتوحی و انوری خواهیم دید اختلاف ان دو با یکدیگر به اختلاف مردم بلخ با انوری و ازار او دران شهر منجر شد، و اختلاف میان اقانی و مجیر الدین بیلقانی که انهم ضمن احوال هر دو مذکور خواهد شد ، برای خاقانی ایجاد زحمت بسیار از طرف مردم اصفهان نمود و به بدگویی های تند انان از استاد انجامید چنانکه خاقانی ناگزیر شد در قصیده ای ان شهر را بستاید و از خطایی که مجیر مرتکب شده بود تبری نماید 0 مجیر هم در این میانه بی نصیب نماند و ازبابت بد گویی های خود از اصفهان در زبان شاعران ان شهر افتاد چنانکه شرف الدین شفروه و جمال الدین محمدبن عبدالرزاق اورا هجوهای رکیک گفتند 0 مجیر الدین تنها اصفهان و شاعران ان شهر را به تیغ زبان نیازرد بلکه استاد خود را نیز به اشعار ابدار فصیحش به باد هجا گرفت0 لیکن او نخستین کسی نبود که در ساحت استاد پای جسارت پیش می نهاد و زبان به بی ادبی می گشود بلکه استاد او خاقانی هم همین کار را با ابو العلای گنجه ای استاد خویش کرد و اورا هجوهای سخت گفت و ان استاد نیز از هجو شاگرد باز نایستاد 0 همین خاقانی فاضل و زبان اور چندی با رشید الدین و طواط مکاتبه داشت و با انکه هیچ یک از ان دو به دیدار دیگری موفق نشده بود ، هردو یکدیگر را در اشعار خویش بستودند و به بزرگی یکدیگر اقرار دادند 0 لیکن معلوم نیست به چه سبب کاران دو عاقبت بنقار و مهاجات کشید و به تفضیلی که در احوال واثار ان دو مشاهده می شود یکدیگر را به سنان قلم طعن ها زدند و به زبان شعر دشنام ها دادند0 نظایراین امر دراین دوره ممتدانقدر هست که همه را نمی توان در اینجا نقل کرد و اصولا نقل ان شواهد که غالبا مشهورست، زائد به نظر می رسدزیرا فقط وسیله ای برای تطویل کلام خواهد بود و بس.
ارتباط شاعران تنها به همین روابط سومنحصرنبوده است بلکه بسیاری از انان هم در حال مکاتبه و ارسال شعر و ذکر خیر از یکدیگر بوده اند مثلا فضل بن یحیی صاعدهروی معروف به"عارف زرگر"از ال صاعد هرات ،که ذکر انان پیش از این گذشته است،سنایی را در شعری که بدو خطاب کرده بدین گونه ستود: شعرتوروحانیون گربشنوندازروی صدق بانگ برخیزدازیشان کای سنایی مرحبا حجتی برخلق عالم زان دو فعل خوب خویش شاعری بی ذل طمع و پارسایی بی ریا.
.
.
ومختاری غزنوی همین شاعر استاد را درقصدیده ای که در مدح سلطان مسعود غزنوی ساخته بود،بدین نحو ستایش کرد: سنایی را صلتها بخش تا او ایچنین مدحی بپردازد که همتانیست اندر شعر زاقرانش وامام علی بن هیثم هروی از او بدین گونه سخن گفت: سنایی ثنای خرد را سزاست جمالش جهان راکمال و بهاست ودردیوان سنایی هم ابیات بسیار در ستایش شاعران معاصردیده می شودو هجوهایی هم که بعضی از شاعران مخالف عهد خویش را کرده دردیوان او کم نیست.
به هرحال روابط خوب وبد و مدحهاوستایشها و هجوهاوبدگویی ها دراین زمان میان شاعران چه در حضوروچه در غیاب و چه با مکاتبه و چه با مشاعره بسیار بود.

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود وضع عمومی شعرا 20 ص

دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه شعرا

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه شعرا دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه شعرا


دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه شعرا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

  ناصر خسرو

حکیم ابومعین ناصر بن خسرو حارث قبادیانی (481 - ‌394)‌ تا حدود 40سالگی در بلخ و در دستگاه دولتی غزنویان و سپس سلجوقیان به سر برد. ولی اندک اندک آن محیط را برای اندیشه خود تنگ یافت و در پی درک حقایق به این سوی و آن سوی رفت تا این که در چهل سالکی به دلیل خوابی که دیده بود عازم کعبه شد. پس از یک سفر هفت ساله که چهار بار سفر حج و سه سال اقامت در مصر مرکز خلافت فاطمی را در خود داشت به مذهب اسماعیلیه گروید و به عنوان حجت جزیره خراسان راهی موطن خود شد. بقیه عمر ناصرخسرو در یک مبارزه بی‌امان عقیدتی گذشت و اگر چه از هر نوع آسایشی محروم شد اما شعرش پشتوانه‌ای یافت که در ادبیات فارسی بی‌نظیر بود. متعصبان آن روزگار حضور ناصرخسرو در بلخ را برنتافتند و او را با تهمتهای بدوین، قرمطی، ملحد و رافضی از آن سرزمین به نیشابور و مازندران و سپس یمکان بدخشان آواره کردند.

شعر او شعری است تعلیمی و اعتقادی و برخوردار از پشتوانه عمیق معنایی و از این رو می‌توان او را نقطه مقابل شاعران دربار غزنویان و سلجوقی دانست، البته دیوان او از مدح خالی نیست، ولی این ستایش‌ها که در حق خلیفه فاطمی می‌باشد خود نوعی مبارزه است آن هم در محیط خطر خیز خراسان.

ولی نباید از نظر دور داشت که این گرایش شدید محتوایی شعر ناصرخسر را از بعضی بدایع هنری و ظرایف شعری دور نگه داشته و به بعضی از قصاید او یک رنگ خشک تعلیمی زده است. زبان او نسبت به دیگران کهن‌تر حس می‌شود و شباهتی به زبان دوره سامانی دارد. ناصر اگر چه در تصویرگری شاعری تواناست اما سنگینی محتوای شعرش مجالی برای خودنمایی این خلاقیت‌های او نداده است و در جاهایی که این سنگینی کمتر است و شاعر بیشتر قصد توصیف دارد تا تعلیم، توانایی او سخت آشکار می‌شود و به ویژه در محور عمودی خیال و ساختمان شعر از دیگران توانمندتر ظاهر شده است. به هر حال شعر او زیبایی شناسی خاص خود را دارد ممکن است در چشم ادبای محفلی که در هر شعری در پی صنایع بدیعی و سلامت کلام هستند موقعیت چندانی به دست نیاورد ولی برای آنان که بیشتر در پی غرایب می‌گردند پر است از چیزهایی که در شعر دیگران نمی‌توان یافت.

 

 این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار می‌گیرد

تعداد صفحات : 49


دانلود با لینک مستقیم

تفسیر سوره ( شعرا )

اختصاصی از کوشا فایل تفسیر سوره ( شعرا ) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تفسیر سوره ( شعرا )


تفسیر سوره  ( شعرا )

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات34

 

بخش اول

اجمالی از سوره شعرا :

 

- نام این سوره از چند آیه آخر آن که پیرامون شعرای بی هدف سخن می گوید گرفته شده است.

- این سوره 227 آیه دارد، تمام این آیات ( به جز چهار آیه آخر آن ) در مکه نازل شده است. لحن این آیات مانند دیگر سوره های مکی بیشتر روی اصول اعتقادی، توحید، معاد و دعوت پیامبران خدا و اهمیت قرآن تاکید شده است. در حدیثی از پیامبر اسلام (ص) در اهمیت تلاوت این سوره چنین می خوانیم: کسی که سوره شعرا را بخواند، به عدد هر کسی که نوح را تصدیق و یا تکذیب کرده است، ده حسنه برای او خواهد بود، و همچنین هود، شعیب و صالح، ابراهیم و به عدد تمام کسانی که تکذیب عیسی و تصدیق محمد(ص) کرده اند.

ناگفته روشن است که این همه اجر و پاداش تنها برای تلاوت منهای اندیشه و عمل نیست، بلکه قرائن متعددی در روایات فضائل سوره ها است که نشان می دهد، منظور تلاوتی است که مقدمه تفکر و سپس اراده و عمل باشد.


محتوای سوره:

در حقیقت می توان محتوای این سوره را در چند بخش خلاصه کرد:

بخش اول: طلیعه سوره است که از حروف مقطعه و سپس عظمت مقام قرآن و تسلی خاطر پیامبر در برابر پافشاری و خیره سری مشرکان و اشاره ای به بعضی از نشانه های توحید و صفات خدا سخن می گوید.

بخش دوم: فرازهایی از سرگذشت هفت پیامبر بزرگ و مبارزات آنها را با قومشان ولجاجتها و خیره سری های آنان را در برابر این پیامبران بازگو می کند، که بعضی مانند داستان موسی و فرعون مشروحتر و بعضی دیگر مانند سرگذشت ابراهیم و نوح و هود و صالح و لوط و شعیب کوتاهتر است.

بخش سوم: که در حقیقت جنبه نتیجه گیری از بخشهای گذشته دارد، پیرامون پامبر اسلام (ص)و عظمت قرآن و تکذیب مشرکان و دستوراتی به آن حضرت در زمینه روش دعوت و چگونگی برخورد با مومنان سخن می گوید و سوره را با بشارت به مومنان صالح و تمدید شدید ستمگران پایان می دهد.



دانلود با لینک مستقیم