کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

زندگی نامه شیخ احمد جام 30 ص

اختصاصی از کوشا فایل زندگی نامه شیخ احمد جام 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

سازمان مدیریت صنعتی

نمایندگی شرق

موضوع :

استاد ارجمند :

سرکار خانم سبزواری

گرد آورندگان :

مجید محرابی – سید حسن احمد زاده

پاییز 1385

فهرست مطالب

عنوان صفحه

شیخ احمد جام (ژنده پوش) 5

شیخ احمد جام(به روایات فرزند شیخ احمد جام) 6

تربت جام، گنجینه ای از هنر معماری 14

مجموعه معماری مزار شیخ احمد جام 15

گنبد خانه 15

ایوان 16

مسجد عتیق 17

مدرسه امیر جلال الدین فیروزشاه یا گنبد سبز 18

مزار شیخ احمد جام 19

مسجد جامع نو 19

آب انبار 20

مسجد و مقبره خواجه عزیزالله 20

رباط جام 20

آرامگاه شیخ ابوذر بوزجانی 21

مجموعه تاریخی لنگر 22

مجموعه تاریخی لنگر 23

رباط سمنگان 24

مقبره میر غیاث الدین 25

 


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه شیخ احمد جام 30 ص

جزوه مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف

اختصاصی از کوشا فایل جزوه مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف


جزوه مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف

این جزوه به صورت تایپ شده است.

این جزوه درس مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف می باشد که به طور کامل به ارائه مباحث مطرح در این واحد درسی پرداخته است.

درس مدیریت عملیات از جمله دروس رشته مدیریت صنعتی و مهندسی صنایع می باشد. این جزوه در 98 صفحه بوده و امیدواریم در جهت کمک به شما عزیزان مورد استفاده قرار بگیرد.


دانلود با لینک مستقیم


جزوه مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف

جزوه مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف

اختصاصی از کوشا فایل جزوه مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف


جزوه مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف

این جزوه به صورت تایپ شده است.

این جزوه درس مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف می باشد که به طور کامل به ارائه مباحث مطرح در این واحد درسی پرداخته است.

درس مدیریت عملیات از جمله دروس رشته مدیریت صنعتی و مهندسی صنایع می باشد. این جزوه در 98 صفحه بوده و امیدواریم در جهت کمک به شما عزیزان مورد استفاده قرار بگیرد.


دانلود با لینک مستقیم


جزوه مدیریت عملیات دکتر مهدی شیخ زاده دانشگاه صنعتی شریف

تحقیق و بررسی در مورد ترجمه مباحثی از خیارات و مکاسب محرمه شیخ انصاری (ره) 32 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی در مورد ترجمه مباحثی از خیارات و مکاسب محرمه شیخ انصاری (ره) 32 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

خیارغبن

واصل غبن , خدعه ونیرنگ است. صاحب لغت نامه صحاح گفته است : آن با سکون عین الفعل (غبن ) در بیع وبا حرکه عین الفعل (غَبَن ) در رأی وفکراندیشه وذکاوت است . وآن دراصطلاح فقها عبارت است از : تملیک مال بائع به قیمت اضافی( گرانتر ) در حالی که مشتری به آن جهل دارد ، می با شد. ونامگذاری تملیک کننده به غابن و دیگری به مغبون با اینکه گاهی اصلاً خدعه و نیرنگ نمی باشد مانند جائی که هر دوجاهل باشند ، بخاطرغلبه صدوراین معاوضه (معامله) بر وجه حیله و نیرنگ است و مقصود از آنچه که اضافه یا کم می باشد ، عوض با ملاحظه ضمیمه شرطی به بیع می باشد . پس اگر بخرد آنچه را که 100دینارارزش دارد به کمتراز 100دینار توأم باشرط خیار برای بائع ، درآن صورت هیچ غبنی نیست . برای اینکه ثمن مبیع با بیع خیارازثمن مبیع با بیع لازم(بدون خیار) کمتر میباشد وهمچنین است سائرشرائط غیراین شرط خیاروظاهراینست که زیادت از آن چیزهائی است که شرط خارج ازمفهوم غبن ، آنرا توجیه نمی نماید(زیادت، خارج ازمفهوم غبن است ) بر خلاف جهل به قیمت مبیع (چون جهل داخل در مفهوم غبن است) پس بدرستی که جهل به قیمت ازمقومات غبن است . پس حقیقت مطلب این است که ثبوت خیاربه سبب غبن با شرط مذکور( زیاده ازآن چیزهائی باشد که عرفاً قابل مسامحه نیست)همانا بین اصحاب معروف است. وعلاّ مه آنرا درتذکره به فقهاء ما(امامیه) وصاحب نهج الحق آنرا به امامیّه (فقهاء امامیه) نسبت داده است . وصاحب غنیه (ابن زهره) ومختلف صریحاً برآن ادعای اجماع نموده اند. بلی ازمحقق( قدس سّره) حکایت شده (شفاهاً) که دردرس خود آنراانکار نموده اند وآن به عنوان خلاف ومخالفت در مسأله محسوب نمی شود مانند سکوت جماعتی ازفقهاء از بحث درباره آن ( دراین باره بحثی ننموده اند) بلی ازاسکافی منع آن(عدم قبول خیارمذبور) حکایت شده وآن قول شاذّی است. وعلاّمه درتذکره براین خیاربه قول خداوند متعال که می فرمایند: ((مگر اینکه اموال ناشی ازتجارتی براساس رضا وتراضی بین خودتان باشد)) ،استدلال نموده وفرموده اند : ومعلوم است که مغبون (متضرر) اگر غبن معامله را می دانست ، راضی نمی شد . و توجیه مطلب اینست که رضایت مغبون به آن چه که آنرا به عنوان عوض درمقابل ثمن می گیرد ، بنابر به عنوان مفقود یعنی بعنوان تجارت مع التراضی یا مساوات وآن ( تجارت توأم با تراضی)،عدم نقص مبیع ازحیث ارزش مالی آن است((گویا مبیع وثمن از حیث برابراند)) پس مثل اینکه می گوید (( این را که از حیث درهم مساوی با 1 درهم است خریدم به یک درهم)) پس هرگاه روشن شود که آن مساوی با 1 درهم نیست، آشکار می شود که او به عوض آن راضی نبوده است . اما تا زمانی که مفقود صفتی ازصفات مبیع است ، روشن شدن فقد آن، کاشف ازبطلان بیع نیست. بلکه آن مانند سائر صفات مفقوده ای است که بیان فقد آن چیز دیگری را به جز خیارایجاب(اثبات) نمی نماید. به خاطرفرار ازلازم پنداشتن حکم به لزوم معامله به آنچه که ملزم نشده وبه آن راضی نیست. پس آیه همانا دلالت برعدم لزوم عقد می کند. پس هرگاه تراضی با عوضی که مساوی نیست ، حاصل گردد ، مانند رضاء سابق می باشد وآن بخاطر مفهوم و دلالت حکم فضولی و مکره است(همانطورکه در معامله فضولی واکراهی ، رضایت بعدازاکراه واصیل موجب تنفیذ معامله میگردد،درمعامله غبنی نیزرضایت بعدی مغبون مانند رضایت سابق وی است . و مرحوم شیخ انصاری می فرمایند که آن(قول علامه) به سبب فقد عنوان وشرط بودن وصف مذکور(مطابقت ومساوات مالی مبیع و ثمن) ضعیف می شود . بلکه آن مساوات نیست مگراز قبیل انگیزه ای که تخلفش چیزی راایجاب نمی نماید بلکه گاهی انگیزه نیز نمی باشد .همانطورکه هرگاه مقصود ا زبیع خود مبیع بدون ملاحظه ارزش مالیش باشد ، پس گاهی بر گرفتن شی ای اقدام می کند وگر چه قیمتش چندین برابر قیمت مبیع باشد . و به احتمال آن ( چندین برابرقیمت بودن ) با این وصف که اخذ آن بر وجه موصوفه زمانی که مساوی بودن مبیع با ثمن درمتن عقد ذکر نشده باشد( تنها در نیّت باشد) ، موجب خیار نمی گردد ، توجه نموده است ( مشتری توجه نموده است ) و اگرعلامه( قدس سره) این آیه را با افزایش خداوند متعال که میفرماید: (( واموا لتان را بین خودتان به باطل مخورید )) تبدیل می کرد (می آورد)، بهتر بود بخاطر اینکه خوردن مال از طریق خدعه و نیرنگ در بیعی که 1 درهم آن مساوی با 10 درهم است وبافرض عدم توانایی مغبون بعد ازروشن شدن خدعه ، بر رّد نمودن معامله و عدم تنفیذ وقبول ردّ وی ، خوردن مال با بیع باطل است . اما با فرض رضایتش بعد ازعلم و آکاهی نسبت به خدعه ونیرنگ ، در آن صورت اکل مال به باطل(خوردن مال ناشی از معامله باطله) محسوب نمی گردد . واقتضای آیه شریفه((لا تأ کُلوااموالکُم...)) اگر چه حرمت خوردن مال قبل از کشف خدعه و نیرنگ است مگر اینکه فرض حرمت قبل از اطلاع مفبون به خدعه و نیرنگ ، با اجماع خارج شده و آنچه که باقی مانده است ، بعد از علم وآگاهی مغبون و رد نمودن معامله توسط وی است که داخل ومشمول آیه است . اما آیه ( ولا تأکلوا ...) با ظاهرقول خداوند متعال که می فرماید : (الّا اَن تکونَ ...) بنابرآنچه که بیان کردیم ، تعارض دارد. بخاطر عدم خارج شدن آن بیع غبنی از مو ضوع تراضی ( چون با تعارض هردو ساقط می شود.) پس با برابری وتساوی عوضین به اصاله الزوم رجوع می شود مگراینکه گفته شود: همانا تراضی باجهل به وضعیت موجود، خوردن غابن مال مغبون جاهل راازاکل به باطل، خارج می سازد. وممکن است که گفته شود: همانا آیه تراضی ، بیع بدون خدعه ونیرنگ را شامل میشود مانند موردی که هر گاه مغبون اقدام به خرید کالائی که احتمال چندین برابرقیمتش متصور می گردد ، بکند ، در این صورت بر نفی خیار ( خیارغبن) بدون وجود معارض دلالت می کند . پس در مابقی موارد به خاطرعدم وجود قول به تفصیل ، عدم خیار ثابت میگردد. پس تعارض با آیه نهی ، اختصاص دارد به حالت خدعه و نیرنگ که آیه نهی شامل غیر حالت خدعه ونیرنگ نیز می شود به ضمیمه عدم قول بالفصل. پس بعد از تعارض دوآیه به ضمیمه عدم قول بالفصل و مساوات آن دو یعنی عدم ترجیح یک آیه برآیه دیگری ، به اصالة الزوم رجوع می شود(خیار ثابت نمی گردد.) وهمچنین علامه درتذکره استدلال آورده به اینکه پیامبر (ص) درتلقی رکبان (خرید کالا از فروشندگان در بیرون شهر و قبل ازآنکه آنها به شهر برسند و از قیمت اطلاع پیدا کنند) ، خیاررا ثابت کرده وهمانا علامه آنرا برای غبن( درخصوص غبن) ثابت کرده است. وممکن است که صحّت حکایت اثبات خیار، منع ورد شود بخاطرعدم وجودآن درکتابهای معروف فقهاء امامیه تا ضعف سند آن با عمل اصحاب جبران شود . مرحوم شیخ انصاری (ره) می فرمایند : وآنچه را که علامه در تذکره به آن استدلال نموده اند، قویتر است ودر غیر تذکره مثلاً در غنیه وتنقیح الرائع والریاض به قول پیامبراکرم (ص) استدلال شده که فرموده اند: ((هیچ ضرر و زیانی در اسلام نیست )). وگویا وجه استدلال بدین شکل است که لزوم مانند این بیع غبنی وعدم توانائی مغبون بر فسخ بیع ، ضرری برعلیه ایشان وزیانی به وسیله آن(به وسیله بیع) است . پس لزوم بیع منتفی می باشد . وحاصل روایت اینست که شارع مقدّس به حکمی که درآن ضرر باشد، دستور نداده و ضرر رساندن بعضی از مسلمانان نسبت به بعضی دیگر را جایز نشمرده است وبرای آنان تصّرفاتی را که در آن ضرری برعلیه امضاء کننده آن است ، امضاء نکرده است . واز آن ( حدیث لاضرر) صحت استناد برمتزلزل بودن هر عقدی که لزومش ضرری بر علیه امضار کننده آن می باشد ، ضاهرو آشکار میشود؛ اعم از اینکه از حدیث غبن باشد یا نه ومربوط به بیع باشد یا غیربیع مانند صلح بدون مسامحه واجاره وغیره اینها از معاوضات .

مرحوم شیخ می فرمایند : این مطلب گفته شده را اخذ کنید ( بهتر است ) واما ممکن است درباره آن (استدلال به حدیث لاضرر) خدشه باشد به اینکه از بین رفتن لزوم ثبوت تزلزل در یک عقد، مستلزم ثبوت خیار برای مغبون بدین مضمون که میان ردّ معامله وقبول ان باتمام ثمن مختار باشد ، نیست چون احتمال دارد که میان امضاء وتنفیذ یک عقد با تمام قیمت ورد نمودن آن عقد نسبت به مقدار زائد بر قیمت، مخیرو مختار باشد.

نتیجه بحث، ثبوت خیار برای غابن بخاطرتبعض ودو قسمت شدن مال بر ضررغابن است پس حال مغبون مانند حال انسان مریض وبیمار است زمانی که مبیعی را به گرانترازقیمت کالای شبیه به آن کالا بخرد . وحالش (حال مغبون) بعد ازآگاهی به قیمت واقعی مبیع مانند حالت وارث ( وارث مریض) زمانی که آن مشتری مریض بمیرد که در این حال برای او (وارث) استرداد زیادت بدون ردّ وبرگرداندن جزئی اعوض محفوض است . همانطور که براین امراکثر فقهاء در معاملات شخص مریض که مشتمل بر معامله محاباتی ( بیشتر از قیمت واقعی باشد) ، قاتل هستند . واگر چه علامه تمسکاً به آانچه که تحصیل کرده ، بر فقهاء اعتراض نمو ده است . که استرداد مقداری از یکی از دو عوضین بدون ردّ بعضی دیگر با مقتضای معاوضه ( معامله ) منافات دارد .

مسئله

در این خیار دو چیز است :

اوّل : مغبون به قیمت علم نداشته باشد . پس اگر به قیمت علم وآگاهی داشته باشد ، هیچ خیاری ندارد بلکه خیار غبن ندارد .همانطور که شناختی . واین امر بدون خلاف واشکال است . برای اینکه مغبون به ضرر خودش اقدام نموده است . ( قاعده اقدام ) پس همانا ظاهر اینست که فرقی بین اینکه شخص مغبون بطور کّلی غافل از قیمت باشد واصلاً متوجه آن نباشد یا متوجه قیمت بوده باشد ، نیست و ( چون در هر دو صورت خیار غبن ثابت است) . وایضاً بین سبق علم ( آگاهی قبل ازمعامله ) وعدم آن و بین جهل مرکب (بر قیمت واقعی جهل دارد و این جهالت خود را نیز نمی داند) و جهل بسیط درحالی که احتمال زیادت ونقصان قیمت را نمی داده است یا ظنّ وشک به زیادت ونقصان قیمت داشته ، هیچ فرقی نیست .

در 2 مورد اخیرالذکر( ظنّ وشک) درزیاده ونقیصه ، اشکال وجود دارد . زمانی که با فرض زیادت یا نقصان مبیع ، به نیّت مسامحه اقدام به معامله نماید ، پس آن موقع اقدام کننده مانند شخص عالم است بلکه شک در شیء ( مبیع ) زمانی که نسبت به آن اقدام میکند در حالی که نیّت وقصد تحمل وقبول آنرا داشته ، پس درآن موقع او در حکم عالم است از جهت استحقاق تعریف وسرزنش . واز جهت عدم پزیرش عذر وی اگر آن شیء از چیزهائی باشد که غفلت وبی خبری نسب به آن عذر آور باشد ( دراین صورت نیزچون عالماً اقدام نموده ، عذرش مسموع نیست) . و نتیجه مطلب اینکه شخص شاکی که متوجه ضرر بوده ، برعلیه خودش اقدام نموده است و نظر به اینکه اقتضای نفی ضررعمومیت داشته و اجماعی که حکایت از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد ترجمه مباحثی از خیارات و مکاسب محرمه شیخ انصاری (ره) 32 ص

تحقیق و بررسی در مورد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی در مورد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

 

جموعه بسیار ارزشمند و زیبای بقعه شیخ صفی للدین اردبیلی یکی از ۱۰ اثر باستانی مهم کشور به شمار می رود. بنای ابتدائی بقعه به قبل از اسلام بر می گردد .این بنا در سال ۷۳۵ هجری توسط شیخ صدرالدین موسی فرزند شیخ صفی بنا شده و در طول زمان و به ویژه در دوران حکومت صفوی مورد احترام شاهان صفوی بوده است .

این مجموعه شامل ۸ بخش اصلی , مسجد جنت سرا , قندیل خانه , حرم خانه , چینی خانه , چله خانه , گنبد الله الله , شهید گاه می باشد . 786

( وفات 735ه.ق)

 شیخ صفی الدین ابوالفتح اسحق بن شیخ امین الدین جبرائیل اردبیلی(650-735ه.ق) عارف و صوفی مشهور ایرانی ، که سلاطین به سبب انتساب به نام او به صفویه یا صفویان موسوم شده اند . صفی الدین پسر سلطان جبرائیل بود و در اردبیل  به دنیا آمد . شیخ صفی الدین اردبیلی از عارفان نامی عهد اولجایتو و پسرش ابوسعید بهادر خان بود که با مریدان خود در آن ایام کلخوران قریه ای در یک فرسنگی اردبیل در اطراف  مقبره ی پدر خود می زیسته . نسب او را به امام موسی کاظم (ع) می رسانیده اند . او که از مریدان شیخ زاهد گیلانی بوده در گیلان و آذربایجان غربی و موقان و اران مخلصان بسیار داشته و بی نهایت محترم می زیسته است مخصوصاً خواجه رشید الدین فضل الله همدانی وزیر در رعایت جانب احترام او می کوشیده و هر ساله برای مخارج خانقاه او در اردبیل نوشته و به او توصیه می کند که در معامله ی خود با  مردم اردبیل چنان کند که شیخ صفی الدین از او راضی و شاکر باشد .پیش از رسیدن به این مقامات، صفی الدین اسحق جوان ، ویژگی های خود را داشت . ابن بزار اردبیلی که کتابی در ترجمه ی احوال و اقوال و کرامات او نوشته و پژوهشگران آن را مأخذی معتبر می شمارند، می نویسد صفی الدین در جوانی از بابت زیبایی و حسن صورت چنان بود که او را " یوسف ثانی " لقب داده بودند  و"... به سن بلوغ نا رسیده زنان در عشق او دست ها می بریدند " ولی " دل مبارک او از ایشان می رمید " و این حسن صورت در دوران بلوغ به مرتبه ای که اولیاءالله " وی را پیر ترک خواندندی " و " جماعت طالبان او را زرین محاسن می گفتند " . به هر حال در جوانی به عزم ملاقات یکی از عارفان نامی موسوم به شیخ نجیب الدین بزغش شیرازی قصد آن شهر کرد . ولی پیش از رسیدن شیخ نجیب الدین بزغش وفات یافته بود . پس صفی به خدمت برخی دیگر از شیوخ شیراز ، ازجمله به قولی به خدمت شیخ سعدی  رسیده پس از آن به عزم دیدار شیخ تاج الدین ابراهیم ملقب به شیخ زاهد گیلانی به گیلان رفت، و به حلقه ی ارادتمندان او در آمد ، و تزدیک به 25 سال در خدمت وی به سر برد . و دختر شیخ بی بی فاطمه را به زنی گرفت و شیخ صدر الدین پسر و جانشین شیخ صفی الدین از همین دختر بوده است . پس از آنکه شیخ زاهد " مکفوف " شد و رخت به جهان دیگر کشید، صفی الدین جانشین او شد و مریدان و معتقدان بسیاری یافت . ابن بزاز که در گفتارهای خویش درباره ی او از اغراق فروگذار نکرده درباره ی همین موضوع یعنی کثرت معتقدان و مریدان شیخ ، ضمن مقایسه ی آنها نسبت به لشکر امیر چوپان، از قول امیر چوپان خطاب به شیخ صفی می نویسد :

"... از آب آمویه تا حدود مصر و از سواحل هرمز تا باب الابواب که اقصی حدود این مملکت و من گردیده ام هر جا و نواحی اطراف که رسیده ام مریدان شیخ را دیده ام که به این حِلیَه وَ زِیّ مَتَحَلِی و مُتَزَی اند و آوازه ی ذکر او در اطراف انداخته اند ".

هر چند که در عمل ، می توان شیخ صفی الدین را پایه گذار دودمان صفوی بشمار آورد که مذهب اثنی عشری را به عنوان مذهب رسمی کشور تبلیغ کردند و رواج دادند ، ولی صفی الدین رسماً خود یک سنی شافعی بوده . با این همه ، با در نظر گرفتن آب و هوای آشتی گرایانه ی مذهبی دوره ی حکومت مغولان در ایران ، روی این مطلب تأکید زیادی نمی توان کرد .

به هر حال ، تحت رهبری صفی الدین ، با وجود مخالفت ها و کارشکنی های فرزندان شیخ زاهد و پیروان او، نام فرقه ی زاهدیه ، زیر نام جدید صفویه ظاهر گشت و از صورت یک فرقه ی صوفیانه به سبب وسعت و اهمیتی که یافته بود به شکل نهضتی مذهبی در اردبیل شکل گرفت و به صورت دعوتی در سراسر ایران ، سوریه و آسیای صغیر پراکنده شد ، و حتی به سیلان نیز رسید . صفی الدین ، حتی در دوره ی حیات خود تأثیر سیاسی بسیاری بر جای نهاد و به ویژه تعیین صدرالدین موسی پسرش به جانشینی خود این مطلب را آشکار می سازد زیرا وی مصمم بود که قدرت سیاسی را در داخل دودمان صوفی حفظ کند .

از شیخ صفی الدین اردبیلی کتاب مستقلی بر جای نمانده است ، ولی مطالعه ی باب چهارم از کتاب ابن بزاز که " اختصاص به تفسیرهای عرفانی وی از آیات قرآنی و احادیث نبوی " دارد نشان می دهد که او گذشته از سیاستمداری و زعامت و مرشدیت مردی عالم و فاضل و حتی شاعر بوده است . در این تفسیرها وی به اشعار سنایی ، عطار، عراقی ، مولوی و سعدی استشهاد می کند .

۩  عارفانه ها 

۞ سوال کردند از آیت " یا اَیَّتها النفسِ المطمئنة ارجعی االی رَبِکِ راضیةً مرضیةً ، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی ( فجر آیات 27- 30) مراد به این بهشت مضاف با حق تعالی چیست ، و آن بهشت کدام است ؟

شیخ فرمود: که نفس مطمئنه را دو صفت است ؛ صفت راضیه و صفت مرضیه . و بهشت دو نوع است : خاص و عام . بهشت عام آن است که در آنجا اکل و شرب و شهوت است و آن از بندگان عام است که مستوجب آن باشند ، اما بهشت خاص مضاف " و ادخلی جنتی " با حق تعالی ، از آن بندگان خاص است و آن لقاء و وصال و مشاهده است که در آنجا اکل و شرب و شهوت را مدخلی نیست .

۞ در تحقیق این بیت عراقی :

گنج در جای خراب اولی تر است / گنج بود او ، در خرابی زان نشست فرمود: عادت باشد که گنج در جای خراب نهند تا کسی که محرم نمی بود بدان پی نبرد . پس حق تعالی گنج اسرار خود را در خرابه ی خاکی انسان نهد تا کسی که محرم نبود بدان پی نبرد و هر چه خرابه باشد شکسته باشد که " انا عندالمنکسرةِ قلوبهم لاجلی" و حق تعالی را نظر با شکسته دلان است ، لاجرم گنج اسرار خود در دل های شکسته نهاده ....

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی