کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام1

اختصاصی از کوشا فایل عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام

فان فى العدل سعة و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق (نهج البلاغهـاز کلام 15)

على علیه السلام مرد حق و عدالت بود و در این امر بقدرى شدت عمل بخرج میداد که فرزند دلبند خود را با سیاه حبشى یکسان میدید،آنحضرت از عمال خود باز جوئى میکرد و ستمگران را مجازات مینمود تا حق مظلومین را مسترد دارد بدینجهت فرمود:بینوایان ضعیف در نظر من عزیز و گردنکشان ستمگر پیش من ضعیفند.حکومت على علیه السلام بر پایه عدالت و تقوى و مساوات و مواسات استوار بود و در مسند قضا جز بحق حکم نمیداد و هیچ امرى و لو هر قدر خطیر و عظیم بود نمیتوانست رأى و اندیشه او را از مسیر حقیقت منحرف سازد.على علیه السلام خود را در برابر خدا نسبت برعایت حقوق بندگان مسئول میدانست و هدف او برقرارى عدالت اجتماعى بمعنى واقعى و حقیقتى آن بود و محال بود کوچکترین تبعیضى را حتى در باره نزدیکترین کسان خود اعمال نماید چنانکه برادرش عقیل هر قدر اصرار نمود نتوانست چیزى اضافه بر سهم مقررى خود از بیت المال مسلمین از آنحضرت دریابد و ماجراى قضیه آن در کلام خود آنجناب آمده است که فرماید:و الله لان ابیت على حسک السعدان مسهدا و اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من القى الله و رسوله یوم القیامة ظالما لبعض العباد و غاصبا لشى‏ء من الحطام.. .

بخدا سوگند اگر شب را (تا صبح) بر روى خار سعدان (که به تیزى مشهور است) به بیدارى بگذرانم و مرا (دست و پا بسته) در زنجیرها بر روى آن خارهابکشند در نزد من بسى خوشتر است از اینکه در روز قیامت خدا و رسولش را ملاقات نمایم در حالیکه به بعضى از بندگان (خدا) ستم کرده و از مال دنیا چیزى غصب کرده باشم و چگونه بخاطر نفسى که با تندى و شتاب بسوى پوسیدگى برگشته و مدت طولانى در زیر خاک خواهد ماند بکسى ستم نمایم؟

و الله لقد رأیت عقیلا و قد املق حتى استماحنى من برکم صاعا...

بخدا سوگند (برادرم) عقیل را در شدت فقر و پریشانى دیدم که مقدار یکمن گندم (از بیت المال) شما را از من تقاضا میکرد و اطفالش را با مویهاى ژولیده و کثیف دیدم که صورتشان خاک آلود و تیره و گوئى با نیل سیاه شده بود و (عقیل ضمن نشان دادن آنها بمن) خواهش خود را تأکید میکرد و تقاضایش را تکرار مینمود و من هم بسخنانش گوش میدادم و (او نیز) گمان میکرد دینم را بدو فروخته و از او پیروى نموده و روش خود را رها کرده‏ام!

فاحمیت له حدیدة ثم ادنیتها من جسمه لیعتبر بها!...

پس قطعه آهنى را (در آتش) سرخ کرده و نزدیک تنش بردم که عبرت گیرد!از درد آن مانند بیمار شیون و فریاد زد و نزدیک بود که از حرارت آن بسوزد (چون او را چنین دیدم) گفتم اى عقیل مادران در عزایت گریه کنند آیا تو از پاره آهنى که انسانى آنرا براى بازیچه و شوخى گداخته است ناله میکنى ولى مرا بسوى آتشى که خداوند جبار آنرا براى خشم و غضبش افروخته است میکشانى؟آیا تو از این درد کوچک مینالى و من از آتش جهنم ننالم؟

و شگفت‏تر از داستان عقیل آنست که شخصى (اشعث بن قیس که از منافقین بود) شبانگاه با هدیه‏اى که در ظرفى نهاده بود نزد ما آمد (و آن هدیه) حلوائى بود که از آن اکراه داشتم گوئى بآب دهن مار و یا باقى آن خمیر شده بود بدو گفتم آیا این هدیه است یا زکوة و صدقه است؟و صدقه که بر ما اهل بیت حرام است گفت نه صدقه است و نه زکوة بلکه هدیه است!

پس بدو گفتم مادرت در مرگت گریه کند آیا از طریق دین خدا آمده‏اى که مرافریب دهى؟آیا بخبط دماغ دچار گشته‏اى یا دیوانه شده‏اى یا هذیان میگوئى (که براى فریفتن على آمده‏اى) ؟

و الله لو اعطیت الاقالیم السبعة بما تحت افلاکها على ان اعصى الله فى نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلته...

بخدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاى آنها است بمن بدهند که خدا را درباره مورچه‏اى که پوست جوى را از آن بگیرم نا فرمانى کنم هرگز نمیکنم و این دنیاى شما در نظر من پست‏تر از برگى است که ملخى آنرا در دهان خود میجود،على را با نعمت زودگذر دنیا و لذتى که پایدار نیست چکار است؟ما لعلى و لنعیم یفنى و لذة لا تبقى (1) .عبد الله بن ابى رافع در زمان خلافت آنحضرت خازن بیت المال بود یکى از دختران على علیه السلام گردن بندى موقة براى چند ساعت جهت شرکت در یک مهمانى عید قربان بعاریه از عبد الله گرفته بود،پس از خاتمه مهمانى که مهمانان بمنزل خود رفتند على علیه السلام دختر خود را دید که گردن بند مروارید بیت المال در گردن اوست فى الفور بانگ زد این گردن بند را از کجا بدست آورده‏اى؟دخترک با ترس و لرز فراوان عرض کرد از ابن ابى رافع براى چند ساعت بعاریه گرفته‏ام عبد الله گوید امیر المؤمنین علیه السلام مرا خواست و فرمود اى پسر ابى رافع در مال مسلمین خیانت میکنى؟عرض کردم پناه بر خدا اگر من بمسلمین خیانت کنم!

فرمود چگونه گردن بندى را که در بیت المال بود بدون اجازه من و رضایت مسلمین بدختر من عاریه داده‏اى؟

عرض کردم یا امیر المؤمنین او دختر شما است و آنرا از من بامانت خواسته که پس بدهد و من خود ضامن آن گردن بند هستم که آنرا محل خود باز گردانم،فرمود همین امروز آنرا بمحلش برگردان و مبادا براى بار دیگر چنین کارى مرتکب شوى که گرفتار عقوبت من خواهى شد و اگر او گردن بند را بعاریه مضمونه نگرفته بود اولین زن هاشمیه بود که دستش را مى‏بریدم،دخترش وقتى این سخن را شنید عرض‏کرد یا امیر المؤمنین من دختر توام چه کسى براى استفاده از آن از من سزاوارتر است؟حضرت فرمود اى دختر على بن ابیطالب هواى نفست ترا از راه حق بدر نبرد آیا تمام زنهاى مهاجرین در عید چنین گردن بندى داشتند؟آنگاه گردن بند را از او گرفت و بمحلش باز گردانید (2) .طلحه و زبیر در زمان خلافت على علیه السلام با اینکه ثروتمند بودند چشمداشتى از آنحضرت داشتند.على علیه السلام فرمود دلیل اینکه شما خودتان را برتر از دیگران میدانید چیست؟

عرض کردند در زمان خلافت عمر مقررى ما بیشتر بود حضرت فرمود در زمان پیغمبر صلى الله علیه و آله مقررى شما چگونه بود؟

عرض کردند مانند سایر مردم على علیه السلام فرمود اکنون هم مقررى شما مانند سایر مردم است آیا من از روش پیغمبر صلى الله علیه و آله پیروى کنم یا از روش عمر؟

چون جوابى نداشتند گفتند ما خدماتى کرده‏ایم و سوابقى داریم!على علیه السلام فرمود خدمات و سوابق من بنا بتصدیق خود شما بیشتر از همه مسلمین است و با اینکه فعلا خلیفه هم هستم هیچگونه امتیازى میان خود و فقیرترین مردم قائل نیستم،بالاخره آنها مجاب شده و نا امید برگشتند.

على علیه السلام عدالت را در همه جا مستقر میکرد و از ظلم و ستم بیزارى میجست،او پیرو حق بود و هر چه حقیقت اقتضاء میکرد انجام میداد دستورات وى که بصورت فرامین بفرمانداران شهرستانها نوشته شده است حاوى تمام نکات حقوقى و اخلاقى بوده و حقوقدانان جهان از آنها استفاده‏هاى شایانى برده و در مورد حقیقتخواهى آنحضرت قضاوت نموده‏اند.جرجى زیدان در کتاب معروف خود (تاریخ تمدن اسلام) چنین مینویسد:ما که على بن ابیطالب و معاویة بن ابى سفیان را ندیده‏ایم چگونه میتوانیم آنها را از هم تفکیک کنیم و بمیزان ارزش وجود آنها پى ببریم؟

ما از روى سخنان و نامه‏ها و کلماتى که از على و معاویه مانده است پس از چهارده قرن بخوبى میتوانیم درباره آنها قضاوت کنیم.معاویه در نامه‏هائى که بعمال و حکام خود نوشته بیشتر هدفش اینست که آنها بر مردم مسلط شوند و زر و سیم بدست آورند سهمى را خود بردارند و بقیه را براى او بفرستند ولى على بن ابیطالب در تمام نامه‏هاى خود بفرمانداران خویش قبل از هر چیز اکیدا سفارش میکند که پرهیزکار باشند و از خدا بترسند،نماز را مرتب و در اوقات خود بخوانند و روزه بدارند،امر بمعروف و نهى از منکر کنند و نسبت بزیر دستان رحم و


دانلود با لینک مستقیم


عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام1

تحقیق: سیره امام على و تساهل و تسامح

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق: سیره امام على و تساهل و تسامح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق: سیره امام على و تساهل و تسامح


تحقیق: سیره امام على و تساهل و تسامح

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 45

 

چکیده:

 تساهل و تلورانس در فرهنگ غرب داراى مبانى و فرایند تاریخى خاصى است که با آنچه در فرهنگ اسلامى تحت این عنوان مطرح شده تفاوت ماهوى دارد. در مکاتب گوناگون سخن از تساهل و عدم تساهل مطلق نیست. در هیچ مکتبى سازش و تحمّل رفتار مخالف و یا نابردبارى در برابر آن به طور مطلق تجویز نشده است بلکه بحث از تساهل و عدم تساهل نسبى است. بنابراین مهم تبیین موارد تساهل و عدم تساهل در مکاتب مختلف است. از آن جا که سیره على(علیه السلام) تجسّم عینى اسلام است، براى راه یابى به موارد تساهل و عدم تساهل در مکتب اسلام مى توان سیره آن حضرت(علیه السلام)را مورد توجه قرار داد. نبشتار حاضر با این هدف به سیره على(علیه السلام) نگریسته و اجمالاً روشن کرده است که امام على(علیه السلام)با تمام وجود به اصول اساسى دین پاى بند بود و مداهنه و سازش درباره آن ها را روا نمى دانستند و در برابر ناقضان حدود الهى، تهدیدکنندگان عدالت اجتماعى و توطئه گران براندازى نظام دینى سخت نامتساهل بودند. در عین حال، در مورد حقوق شخصى و مناظرات علمى بسیار با سعه صدر و متساهل بودند. در این خصوص، نمونه هایى از سیره آن بزرگوار ارائه شده است.

مقدمه

واژه ها و اصطلاحات در هر فرهنگى معانى و خاستگاه ویژه خود را دارد و بدون توجّه به فرایند تاریخى و مبانى فکریى که در پیدایش آن ها مؤثر بوده است هرگز نمى توان درباره آن ها داورى کرد. این مطلب در مورد واضح ترین مفاهیم نیز صادق است; مثلاً، تعریف یک مسلمان از «خدا»، «انسان»، «دین» یا «اصلاح» غیر از تعریف یک مسیحى است. یکى از مسائلى که اکنون در عرصه فکر و اندیشه، با آن مواجهیم، همین مسأله است که افراد بدون ملاحظه پیشینه تاریخى و مبانى فکرى، برخى مفاهیم غربى را مطرح مى کنند و آگاهانه یا ناآگاهانه سعى مى کنند آن ها را منطبق با فرهنگ اسلام قلمداد نمایند; از جمله این مفاهیم واژه «تسامح و تساهل» است. برخى «تسامح و تساهل» را مادرِ تمدن ها و عامل دین دارى واقعى و اکسیرى معجزه آسا براى
حلّ تضادهاى اجتماعى و سیاسى مى دانند. اینان اهل تساهل بودن را از افتخارات خویش مى شمارند. برخى دیگر آن را آفت دین و مخالف کتاب و سنّت و ابزارى در دست مخالفان براى تقدّس زدایى از فرهنگ اسلام مى دانند. البته اگر این مفهوم، که از فرهنگ غرب واردادبیات ماشده است، به صورت علمى تبیین گردد ومبانى فکرى و پیش فرض هاى آن از منظر اسلام نقد و بررسى شود، به یقین، در بین دین باوران اختلاف فاحشى نخواهد بود. بسیارى از اختلافات موجود از خلط مباحث و عدم توجه به مبانى و پیشینه این مفهوم ناشى مى شود. به تعبیر امیرالمؤمنین(علیه السلام)، «اگر باطل از حق کاملاً جدا مى گردید، بر آنان که پى جوى حقیقتند پوشیده نمى ماند و چنانچه حق از باطل خالص مى شد، زبان معاندان ازآن قطع مى گردید. ولى قسمتى از حق و قسمتى از باطل را مى گیرند و به هم مى آمیزند. این جاست که شیطان بر دوستان خود چیره مى شود و تنها آنان که مورد رحمت خدا بوده اند، نجات مى یابند.»( [1])

موضوع تسامح و تساهل

تسامح و تساهل داراى مفهومى گسترده است که با ابعادى گوناگون در زندگى دو فرد،دوخانواده، دوقبیلهوحتى رابطه دولت با ملت و دولت ها با هم مطرح مى شود.( [2])

اجمال مطلب این که انسان در زندگى اجتماعى، وقتى با دیگران مواجه مى شود، اگر رفتار و گفتار آنان را مطابق اندیشه ومرام خود بیابد مشکل خاصى پیش نمى آید و این هماهنگى موجب تقویت پیوند و ارتباط بین آن ها خواهد شد. اما اگر گفتار و رفتار آنان را مخالف مشى و رفتار خود بیابد، چگونه رفتارى شایسته مقام او خواهد بود؟ در این جا، سه فرض متصور است: یا باید تحمل کند و خون سرد باشد و حساسیتى نشان ندهد. یا باید به طور کلى، نسبت به آن نامتساهل باشد و در هیچ موردى سازش نکند و یا باید در برخى موارد، نامتساهل و خشن باشد و در مواردى دیگر بردبار و متساهل. بدون تردید، فرض نخست که انسان در مقابل رفتار و کردار مخالف همواره تسلیم باشد و از منافع خود چشم پوشى کند هر چند به قیمت از دست رفتن گران بهاترین چیزهاى او باشد، با هیچ منطقى سازگار نیست; زیرا این بدترین نوع زبونى و فرومایگى است و اگر این روحیه در خانواده یا ملّتى به صورت فرهنگ درآید، قطعاً مورد تهاجم افراد سودجو و ملت هاى منفعت طلب قرار مى گیرد. فرض دوم یعنى این که در برابر دیگران در همه موارد نابردبار و نامتساهل بودن نیز مردود است; زیرا مانع سامان یافتن زندگى اجتماعى است و مشکلات عدیده اى به همراه خواهد داشت. بنابراین، سخن از تساهل مطلق و عدم تساهل مطلق نیست، بلکه سخن از تساهل و عدم تساهل نسبى است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق: سیره امام على و تساهل و تسامح

دانلود تحقیق جامع با موضوع سیره اقتصادى امام على (ع)

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق جامع با موضوع سیره اقتصادى امام على (ع) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق جامع با موضوع سیره اقتصادى امام على (ع)


دانلود تحقیق جامع با موضوع سیره اقتصادى امام على (ع)

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:177

فهرست مطالب :
-  مقدمه
-  بخش اول: سیره امام على علیه السلام در تولید و کسب درآمد
-  .1 دوره تولد تا هجرت
-  .2 دوره هجرت تا وفات پیامبر صلى الله علیه وآله
-  منابع درآمدى امیرالمؤمنین علیه السلام
-  1 ـ . 1 درآمد ناشى از هدایاى مردمى
-  2 ـ . 2 درآمد ناشى از فعالیتهاى اجتماعى
-  2 ـ . 3 درآمد ناشى از خمس و فی‏ء
-  2 ـ . 5 درآمد ناشى از کار
-  3 ـ از وفات پیامبر صلى الله علیه وآله تا تصدى خلافت
-  3 ـ . 1 تحول در زمینه درآمدهاى عمومى امام
-  3 ـ . 2 فعالیت‏هاى عمرانى امام علیه السلام در ینبع
-  3 ـ . 3 سایر فعالیت‏هاى عمرانى امیر المؤمنین علیه السلام
-  3 ـ . 4 ثروت و درآمدهاى اختصاصى امام
-  . 4 دوره تصدى خلافت
-  4 ـ . 1 تحولات مربوط به درآمدهاى عمومى امام
-  4 ـ . 2 فعالیت‏هاى عمرانى و درآمد کسب و کار
-  تحلیل نکات اساسى در شیوه تولید و کسب درآمد امام علیه السلام
-  . 1 انگیزه تولید و کسب درآمد
-  . 2 بهره بردارى بهینه از ظرفیت‏هاى تولیدى
-  . 3 اولویت دادن به تولید کالاهاى اساسى
-  . 4 کاردانى و مهارت شغلى
-  . 5 کار آفرینى و ایجاد فرصتهاى شغلى
-  . 6 تنظیم اوقات کار ـ فراغت
-  . 7 نظم و وجدان کارى
-  بخش دوم: سیره امام على علیه السلام در مصرف و تخصیص درآمد
-  . 1 مخارج مصرفى شخصى
-  1 ـ . 2 مخارج ازدواج
-  1 ـ . 3 مسکن و لوازم خانه
-  1 ـ . 4 مخارج خوراک
-  1 ـ . 5 مخارج پوشاک
-  1 ـ . 6 مخارج تعلیم و تربیت
-  1 ـ . 7 سایر مخارج
-  2 ـ سیره امام على علیه السلام در مخارج مشارکت اجتماعى
-  2 ـ . 1 کمک مالى مستقیم به نیازمندان
-  تحلیل ویژگیهاى انفاق امام علیه السلام
-  تحلیل سیره امیرالمؤمنین علیه السلام در وقف
-  2 ـ . 3 آزاد کردن برده
-  2 ـ . 4 ساختن مسجد و اصلاح جاده
-  2 ـ . 5 سایر خدمات اجتماعى امام علیه السلام
-  . 3 مخارج پس انداز و سرمایه گذارى
-  3 ـ . 1 منابع سرمایه گذارى امام علیه السلام
-  3 ـ . 2 تحلیل نکات اساسى در شیوه مخارج سرمایه گذارى امام علیه السلام
-  خلاصه و نتیجه
-  منابع و مآخذ
-  پى‏نوشت‏ها

مقدمه :
لغت‏شناسان براى واژه «سیره» معانى پرشمارى همچون روش ، راه ، سنت ، عادت ، خوى ، اخلاق ، رفتار ، مذهب و انتظام ، برشمرده‏اند . (1) معناى اصطلاحى این واژه در واژه‏هاى مرکبى مانند « سیره نبوى »، عبارت از «تاریخچه زندگانى» است. آن‏گاه که این واژه براى گونه‏اى ویژه از سیره ، مانند «سیره سیاسى» ، استعمال شود ، تحلیل نوع رفتار و روش نیز در معناى آن ملحوظ مى‏گردد . بر این اساس معناى «سیره اقتصادى» در عنوان این مقاله عبارت است از بررسى تحلیلى ـ تاریخى رفتارهاى اقتصادى است . یکى از ویژگى‏هاى این مفهوم اختصاص آن به پدیده‏ها و رفتارهاى اقتصادى‏اى است که در محدوده زندگى فرد اتفاق افتاده‏اند . از این رو بررسى ، اندیشه‏هاى اقتصادى فرد ، اساسا از شمول این عنوان خارج خواهند بود . و بدین ترتیب ، موضوع بحث این مقاله بررسى و تحلیل پدیده‏ها و رویدادهاى اقتصادى در زندگانى امام على علیه السلام مى‏باشد .
از آنجایى که این موضوع بر اساس تقسیمات متعارف علم اقتصاد ، از نوع مباحث اقتصاد خردى است . و رفتارهاى خرد اقتصادى به دو دسته اصلى: رفتار تولیدکننده ، و رفتار مصرف کننده تقسیم مى‏گردند . مطالب این مقاله نیز در دو بخش؛ سیره امام على علیه السلام در تولید و کسب درآمد ، و سیره امام على علیه السلام در مصرف و تخصیص درآمد تنظیم مى‏گردد .
تحلیل رفتارهاى اقتصادى ، پایه و اساس علم اقتصاد نوین را تشکیل مى‏دهند . و به همین جهت بسیارى از اقتصاددانان ماهیت علم اقتصاد را مطالعه همین رفتارها دانسته‏اند . مثلا « آلفرد مارشال » ، در یک تعریف ، « مى‏گوید: « اقتصاد ، عبارت است از مطالعه بشر در زندگى شغلى و حرفه‏اى . » (2) و در تعریف دیگر مى‏گوید: علم اقتصاد ، بررسى کردارهاى انسان در جریان عادى زندگى اقتصادى یعنى کسب درآمد و تمتع از آن براى ترتیب دادن زندگى است » . (3) در تعاریف « لو دویگ وان میزز » ، « رابینز » و « ساموئلسن » نیز بر نقش محورى رفتارها در ماهیت علم اقتصاد تأکید شده است .
تحلیل رفتارهاى اقتصادى از آن جهت براى اقتصاد دانان اهمیت داد که آنان را در دست‏یابى به تئوریهایى جهت تفسیر و پیش بینى پدیده‏هاى اقتصادى یارى مى‏دهد . یکى از دشواریهاى که اقتصاد دانان همواره در تحلیل رفتار افراد با آن مواجه بوده‏اند اختلاف برداشت‏ها درباره مهفوم « انسان اقتصادى » (4) است . این مشکل از آنجا ناشى مى‏شود که « انسان اقتصادى » یک مفهوم انتزاعى است . و طبعا در انتزاع چنین مفهومى دیدگاههاى ارزشى نقش انکار ناپذیرى دارند . و به همین جهت هر نوع مدلى که از انسان اقتصادى طراحى مى‏شود ، در واقع نمونه تجسم یافته عقاید ، آرمانها و ارزشهاى فردو یا مکتبى است که آن را ارائه نموده است .
امروزه ، این واقعیت که انسان اقتصادى مفروض در تحلیلهاى علم اقتصاد جدید ، بیش از آنکه حاکى از واقعیت رفتار آدمى باشد ، بازتاب ایدئولوژى لیبراسیم است ، بیش از گذشته آشکار شده است . چنانکه « دایک » ـ اقتصاددان آمریکایى ـ مى‏گوید:
« در نظریه بازار ، بایدها زیر پوشش اصطلاح معروف آن یعنى انسان اقتصادى عاقل پنهان مى‏شود؛ و مسئله واقعى در این نظریه ، پذیرفتن قوانین است ، نه آنکه آیا تأیید تجربى دارند یا نه؟ و در هر حال ما باید مؤید قوانین باشیم » (5)
پروفسور فرگوسن نیز علیرغم اصرار زیادى که بر ادعاى اثباتى بودن تحلیل‏هاى اقتصادى نئوکلاسیک داشت ، پس از یک مشاجره طولانى به این واقعیت اعتراف نمود و گفت:
« قبول نظریه اقتصادى کلاسیک جدید امرى است اعتقادى ، من شخصا چنین اعتقادى دارم » (6)
نظریه‏هاى اقتصاد جدید ، در تحلیل رفتارها ، عموما مبتنى بر این فرض است که انسان عاقل اقتصادى تنها از انگیزه نفع شخصى تأثیر مى‏پذیرد . و نفع شخصى هم ، براى مصرف کننده عبارت است از حداکثر ساختن رضایت خاطر حاصل از مصرف کالاها و خدمات ، و براى تولید کننده عبارت است از حداکثر ساختن سود حاصل از فروش تولیدات (7) .
اکنون ، بیش از دو قرن ، از آغاز پیدایى و تکامل تدریجى این نظریه‏ها مى‏گذرد ، اما با گذشت زمان نارسایى آنها هر روز بیشتر از پیش ظاهر مى‏گردد . مشکلات دیرینه بشر مانند فقر ، جهل ، ظلم ، تبعیض و نا امنى نه تنها بر طرف نشده بلکه به دلیل اسراف و زیاده خواهى و شاد خوارى جوامع سرمایه دارى ، محیط زیست انسان نیز به شدت به مخاطره افتاده است . با این حال جامعه بشرى هنوز راه حل فائق آمدن بر این مشکلات را پیدا نکرده است . و امروزه بشریت بیش از گذشته به دنبال تصورى از انسان مى‏گردد که جامع آرمانها و کمالات مطلوب او بوده و بتواند ، اعمال و رفتار خود را بر اساس چنین الگوى نمونه‏اى تنظیم کند . ولى آیا مى‏توان به مفهومى از انسان و قاعده رفتارى او دست یافت که رفاه مادى و تعالى معنوى و رشد و عدالت را در کنار هم تضمین کند؟ آیا چنین مفهومى تا کنون مصداق عینى هم داشته است؟ در صورت وجود ، رفتار اقتصادى او چگونه بوده است؟
این مقاله با بررسى سیره اقتصادى امام انسانیت ، حضرت على بن ابى طالب علیه السلام به دنبال پاسخگویى به این سؤال‏ها است . اگر بازدهى زیاد با کمترین هزینه ، همراه با توزیع عادلانه و رعایت قوانین و مقررات ، را به عنوان معیارى براى موفقیت اقتصادى در نظر بگیریم . بدون تردید امام على علیه السلام ، در رأس قله چنین موفقیتى قرار گرفته است . او فعالیت‏هاى اقتصادى خود را از نقطه صفر ، آغاز مى‏کند . ولى پس از مدتى با کد یمین و عرق جبین و عقل سلیم به چنان سطحى از درآمد دست مى‏یابد که مخارج صدها خانواده را کفایت مى‏کند . اکتساب چنین درآمدى فقط یک بال موفقیت اوست و معناى آن تنها در صورتى کامل مى‏شود که در کنار ارائه عادلانه‏ترین و انسان دوستانه‏ترین توزیع درآمد توسط امام ، ملاحظه شود .


دانلود با لینک مستقیم

تئورى مدیریت از دیدگاه امام على (ع)

اختصاصی از کوشا فایل تئورى مدیریت از دیدگاه امام على (ع) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تئورى مدیریت از دیدگاه امام على (ع)


تئورى مدیریت از دیدگاه امام على (ع)

تئورى مدیریت از دیدگاه امام على (ع)

چکیده:

با توجه به اهمیت و جایگاه مدیریت در نظامها و سازمانهاى بین المللى و ترویج مدیریت نوین بر آن شدیم تا با تبیین دیدگاههاى ارزشمند امام على علیه السلام به عنوان مدیرى مدبر و کارآمد در تشکیل نخستین حکومت اسلامى - شیعى گامى هرچند کوتاه در احیاى این تفکر شیعى برداریم;

چرا که امروزه جزئیات این مبانى دینى به عنوان یک نظریه جدید علمى و کاربردى با موفقیت قابل اجرا است .

مقاله حاضر با بررسى بیش از 65 منبع داراى دو بخش عمده است:

بخش اول به تبیین مبانى علم مدیریت، معرفى مکاتب و ارائه نظریه هاى کلاسیک و نئوکلاسیک و نوین پرداخته است که مى تواند زمینه تطبیق این نظریه را با افکار و آراى امیرالمؤمنین علیه السلام مهیا کند .

بخش دوم نیز به تبیین تئورى و مبانى اعتقادى حضرت امیر علیه السلام در مدیریت و عناصر و ارکان آن - سازماندهى، برنامه ریزى، کنترل،نظارت، هماهنگى - شایسته سالارى و ویژگیهاى مدیران موفق به بررسى اقسام سوء مدیریت و معضلات نظام مدیریتى مى پردازد .

ذکر نمونه هاى موفق، نقش مناسبات انسانى، و از همه مهمتر مدیریت عشق و خصوصیات این مدیریت از دیگر موضوعات مطرح شده در این مقاله است.

 

حمد و ستایش خداى را که توفیق نگارش این مقاله را عنایت فرموده; مقاله اى که تحت عنوان تئورى مدیریت از دیدگاه امام على علیه السلام و با الهام و تعمق در نهج البلاغه و کتب ارزشمند دیگر تدوین یافته است .

به بهانه این کلام تفحصى در نهج البلاغه نمودم; کتابى که رزمندگان آن را کتاب شجاعت مى خوانند و اهل دل آن را کتاب اشک و عشق مى دانند ولى تعبیر زیباى حضرت امام خمینى رحمه الله که نهج البلاغه را افتخار مکتب تشیع مى دانند، از همه رساتر و گویاتر است; چرا که در سیر تطور حکومتها و خلافتها همواره تشتت آرا و عقاید منجر به اعمال روشهایى خلاف سیر انسانیت و وحدانیت الهى گردیده است و در این میان صاحب نهج البلاغه مولى الموحدین الگوى تمام عیار مدیریت و خلافت و امامت درلابلاى مفاهیم عمیق خود به بیان عناصر، ارکان، وظایف، اهمیت و شیوه هاى مدیریت پرداخته اند که ما نیز امید آن داریم در این مجال کوتاه پیمانه اى از این اقیانوس بیکران علم و معرفت برگیریم

 

 

 

تعداد صفحات: 48


دانلود با لینک مستقیم

تئورى مدیریت از دیدگاه امام على (ع)

اختصاصی از کوشا فایل تئورى مدیریت از دیدگاه امام على (ع) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تئورى مدیریت از دیدگاه امام على (ع)


تئورى مدیریت از دیدگاه امام على (ع)

تئورى مدیریت از دیدگاه امام على (ع)

فهرست:

پرتویی از کلام رهبری

تئوری مدیریت از دیدگاه امام علی (ع)

چکیده

کلید واژه

بخش نخست

دیباچه ای بر علم

فصل اول

علم مدیریت و جایگیه ان

مدیریت و معانی ان

تعریف علم مدیریت

مدیریت چیست

ضرورت و اهمیت مدیریت در اسلام

فصل دوم

 نقش رهبر و تعلیم وتجربه در مدیریت

رهبری اصل تفکیک نا پذیر مدیریت اسلامی

نقش تعلیم و تجربه در مدیریت

نقش شرح صدر در مدیریت

مدیریت امری فطری یا اکتسابی

-فصل سوم

معرفی اجمالی مکاتب و تئوری های مختلف در مدیریت

-مکتبهای مدیریت

وجه تمایز مدیریت اسلامی با سایر مکاتب مدیریت

بخش دوم

تئوری و مبانی مدیریت از دیدگاه امام علی (ع)

فصل اول

اهداف و مبانی اصلی در مذیریت

ارکان مدیریت

برنامه ریزی

سازماندهی

تقسیم کار

هماهنگی

تصمیم گیری

اهداف

شایسته سالاری و صفات مدیران موفق

مدیر لایق و کموفق کیست

فصل چهارم

-تئوری سیستم و مناسبات انسانی در مدیریت اسلامی

الگوی عمل منبعث از عشق و عمل

الگوی تعامل رفتارهای بر خاسته از محبت و معرفت

خلاصه کلام

منابع

 

چکیده:

با توجه به اهمیت و جایگاه مدیریت در نظامها و سازمانهاى بین‏المللى و ترویج مدیریت نوین بر آن شدیم تا با تبیین دیدگاههاى ارزشمند امام على علیه السلام به عنوان مدیرى مدبر و کارآمد در تشکیل نخستین حکومت اسلامى - شیعى گامى هرچند کوتاه در احیاى این تفکر شیعى برداریم; چرا که امروزه جزئیات این مبانى دینى به عنوان یک نظریه جدید علمى و کاربردى با موفقیت قابل اجرا است .

مقاله حاضر با بررسى بیش از 65 منبع داراى دو بخش عمده است:

بخش اول به تبیین مبانى علم مدیریت، معرفى مکاتب و ارائه نظریه‏هاى کلاسیک و نئوکلاسیک و نوین پرداخته است که مى‏تواند زمینه تطبیق این نظریه را با افکار و آراى امیرالمؤمنین علیه السلام مهیا کند .

بخش دوم نیز به تبیین تئورى و مبانى اعتقادى حضرت امیر علیه السلام در مدیریت و عناصر و ارکان آن - سازماندهى، برنامه‏ریزى، کنترل، نظارت، هماهنگى - شایسته سالارى و ویژگیهاى مدیران موفق به بررسى اقسام سوء مدیریت و معضلات نظام مدیریتى مى‏پردازد .

ذکر نمونه‏هاى موفق، نقش مناسبات انسانى، و از همه مهمتر مدیریت عشق و خصوصیات این مدیریت از دیگر موضوعات مطرح شده در این مقاله است

 

 

 

تعداد صفحات: 45


دانلود با لینک مستقیم