کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق در مورد داستان لیلی و مجنون 13 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق در مورد داستان لیلی و مجنون 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

داستان لیلی و مجنون

عشق لیلی و مجنون از علاقه‌ی معصومانه‌ی دو کودک مکتبی سرچشمه می‌گیرد، تعلق خاطری دور از تمنّیات جنسی که هر دو در یک مکتبخانه‌اند و ظاهراً در مراحل خردسالی. اما کار همدرسی به همدلی می‌کشد و نخستین لبخند محبت لیلی و مجنونِ اندک‌سال در فضای محدود مکتبخانه، نه از چشم تیزبین ملای ترکه به دست پوشیده می‌ماند و نه از نظر کنجکاو بچه‌های همدرس و هم‌مکتبی.وضع آشنایی خسرو و شیرین بخلاف این است. خسرو جوان بالغ مغروری است در آستانه‌ی تصدی مقام پرمشغله‌ی سلطنت و شیرین دختر تربیت شده‌ی طنازی است آشنا به رموز دلبری و باخبر از موقعیت اجتماعی و شرایط سنی خویش. دختر جوان اهل شکار و ورزش و گردش است نه زندانی حرمسرا و در یکی از همین گردش‌ها چشمش به تصویر دلربای پرویز می‌افتد. تصویری که محصول انگشتان قلمزن و استعداد بی‌نظیر شاپور صورتگر است. جاذبه‌ی تمثال او را به توقف و تأمل می‌کشاند و سرانجام با شنیدن توصیف پرویز از زبان چرب و نرم درباری کارکُشته‌ای چون شاپور ، میل خاطرش به دیدن صاحب تصویر می‌کشد.لیلی پرورده‌ی جامعه‌ای است که دلبستگی و تعلق خاطر را مقدمه‌ی انحراف می‌پندارد که نتیجه‌‌اش سقوطی حتمی است در درکات وحشت‌انگیز فحشا؛ و به دلالت همین اعتقاد همه قدرت قبیله مصروف این است که آتش و پنبه را از یکدیگر جدا نگه دارند تا با تمهید مقدمات گناه، آدمیزاده در خسران ابدی نیفتند. اما در دیار شیرین منعی بر مصاحبت و معاشرت مرد و زن نیست. پسران و دختران با هم می‌نشینند و با هم به گردش می‌روند و با هم در جشن‌ها و مهمانی‌ها شرکت می‌کنند و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران پاسدار عفاف ایشان است که بجای ترس از پدر و بیم بدگویان محتسبی در درون خود دارند و حرمتی برای خویشتن قائلند.قیم و سرپرست شیرین زنی است از جنس خودش، آشنا با عوالم دلدادگی و حالات عاطفی دختران جوان، و به حکم همین آشنایی است که با شنیدن خبر فرار شیرین برای دیدار یار نادیده متأثر می‌شود اما لشکریان به فرمان ایستاده را از هر تعقیبی باز می‌دارد؛ و روزی که دختر فراری به دیار خود باز می‌گردد، انبان شماتت نمی‌گشاید و انبوه ملامت بر فرقش نمی‌بارد. با گذشت بزرگوارانه‌ی آدمیزاده‌ای که از عواطف تند جوانی باخبر است به استقبالش می‌رود، بی‌هیچ خطاب و عتابی که می‌داند دخترک دلباخته است و حرکت نامعقولش کار دل است. اما وضع لیلی چنین نیست که محکوم محیط حرمسرائی تازیان است و جرایمش بسیار: یکی اینکه زن به دنیا آمده و چون زن است از هر اختیار و انتخابی محروم است. گناه دیگرش زیبائی است و زندگی در محیطی که بجای تربیت مردان به محکومیت زنان متوسل می‌شوند. در نظام استبدادی قبیله، مرگ و زندگی او در قبضه‌ی استبداد مردی است به نام پدر؛ پدر لیلی نه از عوالم دلدادگی باخبر است و نه به خواسته‌ی دختر وقعی می‌نهد. مرد مقتدری است که چون از تعلق خاطر قیس (مجنون آینده) و دخترش باخبر می‌شود دخترک بی‌گناه را از مکتب بازمی‌گیرد و در حصار خانه زندانی می‌کند و زندانبانش زن فلک‌زده‌ی چشم بر حکم و گوش بر فرمانی است که او را زاییده است.در دیار لیلی حکومت مطلق با خشونت است و مردانگی به قبضه‌ی شمشیر بسته است. حتی به مراسم لطیفی چون خواستگاری هم با طبل جنگ و تیر خدنگ می‌روند. اغلب سوگلی‌های حرمسرای امیران و شاهان، دختران پدرکشته‌ی به اسارت رفته‌اند که بحکم سنتی مقبول همگان، حریفی که در جنگ کشته شود همه‌ی مایملکش از آن قاتل است، از اسب و گاو و کاخ و سرای گرفته تا غلام و کنیز و زن و دخترش که همه مملوکنند و در مقوله‌ی ارزش‌ها یکسان. اما در فضای داستان خسرو و شیرین ارزش‌ها بکلی متفاوت است. مردان این دیار برای رسیدن به زن دلبندشان هرگز به زور شمشیر و انبوه لشکر متوسل نمی‌شوند، چه یقین دارند این حربه بی اثر است.عشق هر دو زن در زندگی مردان‌شان تحول می‌آفریند. لیلی بی‌تجربه‌ی اندک‌سال را چون از مکتب بازمی‌گیرند، قیس از دیدار یار بازمانده، سر به شوریدگی می‌نهد و کار بی‌قراریش به جنون می‌کشد و مجنون می‌شود. اما عشق شیرین مایه‌بخش ترقیات آینده‌ی خسرو است که دختر خویشتندار مآل‌اندیش، با ملایمت این واقعیت را به جوان محبوب خود در میان می‌نهد که: رعایت تعادل شرط عقل است و آدمیزاده را منحصراً برای عیاشی نساخته‌اند و جهان نیمی از بهر شادکامی است و دیگر نیمه‌اش باید صرف کار و نام گردد و با چنین نصیحتی چنان تکانی به شهزاده‌ی تاج و تخت از کف داده می‌دهد که از مجلس بزم پا در رکاب اسب آورد و به نیت بازپس گرفتن مُلکت موروثی راهی دیار روم شود.لیلی بی‌هیچ تلاشی جنون مجنون و زندگی تلخ خویش را (که به اجبار پدر همسر مردی به نام ابن‌سلام شده و از وصال مجنون بازمانده) سرنوشت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد داستان لیلی و مجنون 13 ص

دانلود تحقیق داستان لیلی و مجنون 13 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق داستان لیلی و مجنون 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق داستان لیلی و مجنون 13 ص


دانلود تحقیق داستان لیلی و مجنون 13 ص

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

 

تعداد صفحات : 13 صفحه

داستان لیلی و مجنون عشق لیلی و مجنون از علاقه‌ی معصومانه‌ی دو کودک مکتبی سرچشمه می‌گیرد، تعلق خاطری دور از تمنّیات جنسی که هر دو در یک مکتبخانه‌اند و ظاهراً در مراحل خردسالی.
اما کار همدرسی به همدلی می‌کشد و نخستین لبخند محبت لیلی و مجنونِ اندک‌سال در فضای محدود مکتبخانه، نه از چشم تیزبین ملای ترکه به دست پوشیده می‌ماند و نه از نظر کنجکاو بچه‌های همدرس و هم‌مکتبی.
وضع آشنایی خسرو و شیرین بخلاف این است.
خسرو جوان بالغ مغروری است در آستانه‌ی تصدی مقام پرمشغله‌ی سلطنت و شیرین دختر تربیت شده‌ی طنازی است آشنا به رموز دلبری و باخبر از موقعیت اجتماعی و شرایط سنی خویش.
دختر جوان اهل شکار و ورزش و گردش است نه زندانی حرمسرا و در یکی از همین گردش‌ها چشمش به تصویر دلربای پرویز می‌افتد.
تصویری که محصول انگشتان قلمزن و استعداد بی‌نظیر شاپور صورتگر است.
جاذبه‌ی تمثال او را به توقف و تأمل می‌کشاند و سرانجام با شنیدن توصیف پرویز از زبان چرب و نرم درباری کارکُشته‌ای چون شاپور ، میل خاطرش به دیدن صاحب تصویر می‌کشد.
لیلی پرورده‌ی جامعه‌ای است که دلبستگی و تعلق خاطر را مقدمه‌ی انحراف می‌پندارد که نتیجه‌‌اش سقوطی حتمی است در درکات وحشت‌انگیز فحشا؛ و به دلالت همین اعتقاد همه قدرت قبیله مصروف این است که آتش و پنبه را از یکدیگر جدا نگه دارند تا با تمهید مقدمات گناه، آدمیزاده در خسران ابدی نیفتند.
اما در دیار شیرین منعی بر مصاحبت و معاشرت مرد و زن نیست.
پسران و دختران با هم می‌نشینند و با هم به گردش می‌روند و با هم در جشن‌ها و مهمانی‌ها شرکت می‌کنند و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران پاسدار عفاف ایشان است که بجای ترس از پدر و بیم بدگویان محتسبی در درون خود دارند و حرمتی برای خویشتن قائلند.
قیم و سرپرست شیرین زنی است از جنس خودش، آشنا با عوالم دلدادگی و حالات عاطفی دختران جوان، و به حکم همین آشنایی است که با شنیدن خبر فرار شیرین برای دیدار یار نادیده متأثر می‌شود اما لشکریان به فرمان ایستاده را از هر تعقیبی باز می‌دارد؛ و روزی که دختر فراری به دیار خود باز می‌گردد، انبان شماتت نمی‌گشاید و انبوه ملامت بر فرقش نمی‌بارد.
با گذشت بزرگوارانه‌ی آدمیزاده‌ای که از عواطف تند جوانی باخبر است به استقبالش می‌رود، بی‌هیچ خطاب و عتابی که می‌داند دخترک دلباخته است و حرکت نامعقولش کار دل است.

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق داستان لیلی و مجنون 13 ص

دانلود خلاصة لیلی و مجنون

اختصاصی از کوشا فایل دانلود خلاصة لیلی و مجنون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

تعداد صفحات : 6 صفحه

خلاصة لیلی و مجنون این کتاب را نظامی در مدتی کمتر از چهارماه گفته و در سال 584 نام ابوالمظفر شروانشاه اخستان بن منوچهر بپایان رسانده .
تعداد ابیات آن در حدود چهار هزار بیت و خلاصة داستان این است : یکی از بزرگان عرب از نعمت های دنیا بجز فرزند همه چیز داشت و غافل بود که صلاحش در این بوده است که فرزندی نداشته باشد .
آنقدر نذر و نیاز کرد تا خداوند پسری باو داد و او نامش را «قیس» گذاشت و چون بهفت سال رسید او را به مکتب سپرد .
در آن مکتب دختری بنام «لیلی» بود که قیس از همان نظر اول باو عاشق شد - کم کم عشق پسریش این دو کودک زبانزد خاص و عام گشت و آواز آن بگوش پدر و مادر آنها رسید .
پدر لیلی دیگر دختر خود را بآن مکتب نفرستاد .
قیس هر روز به در خانه لیلی می رفت ، آندر را می بوسید و باز می گشت .
این جدائی بجای آکه درد این دو را تسکین و تخفیف دهد باعث غلیان و شدت آن شد و کار قیس بآنجا رسید که مردم او را «مجنون» لقب دادند .
پدر مجنون ناچار برای نجات پسر خود بخواستگاری لیلی فرستاد .
پدر لیلی نپذیرفت و بهانه اش این بود که پسر تو دیوانه است و موجب بدنامی قبیله من خواهد شد .
به شنیدن این خبر عشق مجنون هر روز شدیدتر شد و جانفرساتر گشت .
پدر او برای تخفیف این درد بیعلاج منتظر موسم حج نشست و به هنگام حج او را با خود به مکه برد و در مقابل خانه کعبه نگاهداشت و گفت ای پسر ! اینجا خانه خداست ، شفابخش دردهاست ، دست در این حلقه کن و بگوی ای خدا ، ترا بخداوندیت قسم می‌دهم ، ترا به عظمت و بزرگیت قسم می دهم که مرا توفیق ده و رستگار کن و در پناه خود گیر و ازین شیفتگی رهایی بخش .
مجنون دست در حلقه کعبه کرد و گفت ایخدا ! ترا بخداوندیت قسم می دهم ، ترا به عظمت و بزرگیت قسم می دهم که عشق لیلی را از من مگیر و از اینکه هستم عاشق ترم کن و آنچه از عمر من مانده است بگیر و بمعشوق من ده .
پدر این حرفها را با بهت و حسرت گوش داد و با درد و نومیدی بازگشت .
اما دعای مجنون مستجاب شد و چون از خانه خدا مراجعت کرد دیگر در خانه خود نماند و سر به بیابان گذاشت و با وحش و طیر انس گرفت و جز نام لیلی بر زبان نراند .
همه مردم را در بر او می سوخت و کسی چاره ای نمی دانست .

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود خلاصة لیلی و مجنون

دانلود لیلی و مجنون

اختصاصی از کوشا فایل دانلود لیلی و مجنون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 13 صفحه

((لیلی و مجنون )) در روزگارانی دور در قبیله ای از دیار عرب به نام قبیله عامریان رییس قبیله که مردی کریم و بخشنده و بزرگوار بود و به دستگیری بینوایان و مستمندان مشهور، به همراه همسر زیبا و مهربانش زندگی شاد و آرام و راحتی داشتند.
اما چیزی مثل یک تندباد حادثه آرامش زندگی آنها را تهدید می کرد.
چیزی که سبب طعنه حسودان و ریشخند نامردمان شده بود.
رییس قبیله فرزندی نداشت.
و برای عرب نداشتن فرزند پسر، حکم مرگ است و سرشکستگی.
.
.
رییس قبیله همیشه دست طلب به درگاه خدا بر می داشت و پس از حمد و سپاس نعمتهای او، عاجزانه درخواست فرزندی می کرد.
.
.
دعاها و درخواستهای این زوج بدانجا رسید که خداوند آنها را صاحب فرزندی پسر کردید.
در سحرگاه یک روز زیبای بهاری صدای گریه نوزادی، اشک شوق را بر چشمان رییس قبیله – که دیگر گرد میانسالی بر چهره اش نشسته بود – جاری کرد: ایزد به تضرعی که شاید *** دادش پسری چنانکه باید سید عامری – رییس قبیله – به میمنت چنین میلادی در خزانه بخشش را باز کرد و جشنی مفصل ترتیب داد.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود لیلی و مجنون

دانلود تحقیق در مورد لیلی و مجنون

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق در مورد لیلی و مجنون دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق در مورد لیلی و مجنون


دانلود تحقیق در مورد لیلی و مجنون

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

در روزگارانی دور در قبیله ای از دیار عرب به نام قبیله عامریان رییس قبیله که مردی کریم و بخشنده و بزرگوار بود و به دستگیری بینوایان و مستمندان مشهور، به همراه همسر زیبا و مهربانش زندگی شاد و آرام و راحتی داشتند. اما چیزی مثل یک تندباد حادثه آرامش زندگی آنها را تهدید می کرد. چیزی که سبب طعنه حسودان و ریشخند نامردمان شده بود. رییس قبیله فرزندی نداشت. و برای عرب نداشتن فرزند پسر، حکم مرگ است و سرشکستگی...

رییس قبیله همیشه دست طلب به درگاه خدا بر می داشت و پس از حمد و سپاس نعمتهای او، عاجزانه درخواست فرزندی می کرد...

دعاها و درخواستهای این زوج بدانجا رسید که خداوند آنها را صاحب فرزندی پسر کردید. در سحرگاه یک روز زیبای بهاری صدای گریه نوزادی، اشک شوق را بر چشمان رییس قبیله – که دیگر گرد میانسالی بر چهره اش نشسته بود – جاری کرد:

ایزد به تضرعی که شاید *** دادش پسری چنانکه باید

سید عامری – رییس قبیله – به میمنت چنین میلادی در خزانه بخشش را باز کرد و جشنی مفصل ترتیب داد.

نهایت دقت و وسواس در نگهداری کودک بعمل آمد، بهترین دایگان، مناسب ترین لباسها و خوراکها برای کودک دردانه فراهم گردید. زیبایی صورت کودک هر بیننده ای را مسحور خویش می کرد. نام کودک را؛ قیس؛ نهادند، قیس ابن عامری

روزها و ماهها گذشت و قیس در پناه تعلیمات و توجهات پدر بزرگتر و رشیدتر می شد. در سن 10 سالگی به چنان کمال و جمالی رسید که یگانه قبایل اعراب لقب گرفت:

هر کس که رخش ز دور دیدی *** بادی ز دعا بر او دمیدی

شد چشم پدر به روی او شاد *** از خانه به مکتبش فرستاد

در مکتبخانه گروهی از پسران و دختران، همدرس و همکلاس قیس بودند. در این میان دختری از قبیله مجاور هم در کلاس مشغول تحصیل بود. نورسیده دختری که تا انتهای داستان همراه او خواهیم بود:

آفت نرسیده دختری خوب *** چون عقل به نام نیک منسوب

محجوبه بیت زندگانی *** شه بیت قصیده جوانی

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار می‌گیرد

تعداد صفحات : 11


دانلود با لینک مستقیم