کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود مقاله وظایف‌ مدیران‌ از نگاه‌ امام‌ علی‌(ع)

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله وظایف‌ مدیران‌ از نگاه‌ امام‌ علی‌(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله وظایف‌ مدیران‌ از نگاه‌ امام‌ علی‌(ع)


دانلود مقاله وظایف‌ مدیران‌ از نگاه‌ امام‌ علی‌(ع)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

وظایف‌ مدیران‌ از نگاه‌ امام‌ علی‌(ع)

آن‌ حضرت‌ در کنار تبیین‌ اصول‌ اساسی‌ مدیریت‌، وظایفی‌ را نیز برای‌مدیران‌ معلوم‌ کرده‌اند که‌ توجّه‌ و عمل‌ به‌ آن‌ها موجب‌ کارآمدی‌ و موفقیت‌نظام‌ مدیریتی‌ خواهد بود. مدیران‌ و حاکمان‌ در هر زمان‌ و هر سازمانی‌ بدون‌توجّه‌ به‌ هدف‌ و گستردگی‌ کار و نوع‌ جامعه‌، وظایف‌ تقریباً مشابه‌ و یکسانی‌دارند که‌ در این‌ بخش‌ به‌ مواردی‌ از آن‌ها که‌ برگرفته‌ از سخنان‌ و یا روش‌ وسیره عملی‌ امام‌ علی‌ (ع) است‌ پرداخته‌ می شود. امید است‌ جامعه اسلامی‌ ما روزبه‌ روز در اجرای‌ آن‌ وظایف‌، گام‌های‌ مؤثرتری‌ در امر مدیریت‌ اسلامی‌ بردارد.

1. برنامه‌ ریزی‌

امام‌ علی‌ (ع) می‌فرماید:

هیچ‌ عقل‌ و درایتی‌ چون‌ عاقبت‌اندیشی‌ نیست‌.

برنامه‌ریزی‌ به‌ معنای‌ پیش‌بینی‌ عملیات‌ با توجّه‌ به‌ منافع‌ انسانی‌ وغیرانسانی‌، برای‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ از پیش‌ تعیین‌ شده‌ است‌؛ به‌ همین‌ سبب‌حضرت‌ می‌فرماید:

دقت‌ و ظرافت‌ در برنامه‌ریزی‌، از وسیله‌ و امکانات‌ مهم‌تر است‌.

برنامه‌ریزی‌ نیاز به‌ افق‌ دید دور، روشن‌ و باز دارد که‌ مستلزم‌ نگاهی‌جست‌وجوگر به‌ گذشته‌، نگاهی‌ عمیق‌ به‌ اوضاع‌ حال‌، تعمقی‌ ژرف‌ در اطراف‌،و نگاهی‌ بس‌ دوراندیش‌ به‌ آینده‌ است‌. وظیفه اصلی‌ هر مدیر در تمام‌ سطوح‌،طراحی محیطی‌ است‌ که‌ اعضا بتوانند در آن‌ به‌ صورت‌ گروهی فعالیت‌ کنند تابه‌ هدف‌ مشخص‌ برسند.

برنامه‌ریزی‌، آینده‌ را به‌ زمان‌ حال‌ می‌آورد؛ از این‌ رو، می‌توانید کاری‌درباره آن‌ انجام‌ دهید. برای‌ دست‌ یافتن‌ به‌ هر هدفی‌، باید پیش‌ از کوشش‌فیزیکی‌، تلاشی‌ ذهنی‌ (برنامه‌ریزی‌) انجام‌ شود؛ چرا که‌ برنامه‌ریزی‌، شالوده مدیریت‌ است‌. امام‌ علی‌ (ع) در اهمیت‌ برنامه‌ریزی‌ پیش‌ از انجام‌ کارمی‌فرماید:

کسی‌ که‌ بدون‌ آگاهی‌ به‌ عمل‌ می‌پردازد، همچون‌ کسی‌ است‌ که‌ ازبیراهه‌ می‌رود و چنین‌ شخصی‌ هر چه‌ جلوتر می‌رود، از سر منزل‌مقصود خویش‌ بیش‌تر فاصله‌ می‌گیرد و کسی‌ که‌ از روی‌ آگاهی‌ وبرنامه‌ حرکت‌ کند، مانند رونده در راه‌ِ آشکار است‌.

گفتنی‌ است‌ که‌ پس‌ از گذشت‌ چهارده‌ قرن‌ از سخن‌ ماندگارامیرمؤمنان‌(ع)، در غرب‌ نیز همین‌ مطلب‌ مطرح‌ می‌شود و می‌گویند:

اگر مطمئن‌ نیستید به‌ کجا می‌روید، خطر رسیدن‌ به‌ جای‌ دیگر را باخود همراه‌ دارید.

بنابراین‌، آگاهی‌ و تدوین‌ اهداف‌ و برنامه‌ریزی‌، اولویت‌ خاصی دارند.پس‌ برای‌ انجام‌ هر عملیاتی‌ در سازمان‌ لازم‌ است‌ پیش‌ از آن‌، برنامه‌ریزی‌به‌درستی‌ انجام‌ گیرد تا منابع‌ آن‌ تلف‌ نشوند و سازمان‌ بتواند با اثربخشی‌ وکارآیی‌ لازم‌، به‌ اهداف‌ خود دست‌ یابد. یکی‌ از متفکران‌ علم‌ مدیریت‌ درترسیم‌ اهمیت‌ و نقش‌ برنامه‌ریزی‌ می‌نویسد:

هر کاری‌ که‌ مشکل‌تر است‌، برنامه‌ریزی‌ آن‌ واجب‌تر می‌نماید.

هر چیز که‌ به‌ فکر آید، قابل‌ برنامه‌ریزی‌ است‌.

اگر مسؤولیت‌ برنامه‌ریزی را به‌ بیش‌ از یک‌ نفر بسپاریم‌، احتمال‌شکست‌ آن‌ بیش‌تر است‌.

مزایای‌ برنامه‌ریزی‌

ای‌ مالک‌، کارها را چنان‌ بر روزها تقسیم‌ کن‌ که‌ روزانه‌ مطابق‌ برنامه‌،انجام‌ وظیفه‌ شود و امور بر اثر عدم‌ انضباط‌ و ترتیب‌، مختل‌ و آشفته‌نماند.

همان‌ گونه‌ که‌ اشاره‌ شد، از اصول‌ اساسی‌ در مدیریت‌، برنامه‌ریزی‌ است‌.افزون‌ بر این‌، این‌ اصل‌ برای‌ مسلمانان‌ فریضه‌ای‌ الاهی‌ نیز به‌ شمار می‌رود.بدبختانه‌ امروزه‌ در برخی‌ از نظام‌های‌ موجود اداری‌، چنین‌ اصلی‌ مهجورمانده‌ است‌؛ حال‌ آن‌ که‌ امیرمؤمنان‌ علی‌(ع) درباره برنامه‌ریزی روزانه‌خطاب‌ به‌ مالک‌ اشتر می‌فرماید:

کار هر روز را در همان‌ روز انجام‌ بده‌ که‌ هر روز را کاری‌ مخصوص‌بدان‌ است‌.

امروزه‌ در برنامه زمانی‌ مدیران‌ و امور سازمانی‌ آن‌ها چنین‌ دقتی‌ دیده‌نمی‌شود، زیرا به‌ جای‌ این‌ که‌ مدیران‌ با برنامه‌ریزی‌ زمانی‌ دقیق‌ به‌ سراغ‌مشکلات‌، طرح‌ها و حوادث‌ بروند، مشکلات‌ و حوادث‌، برنامه زمانی‌ وتکالیف‌ مدیران‌ را مشخص‌ می‌کنند و این‌ مدیریت‌ِ توأم‌ با هرج‌ و مرج‌،اسلامی‌ نیست‌. اکنون‌ به‌ بیان‌ مزایای‌ برنامه‌ریزی‌ می‌پردازیم‌:

1. احتمال‌ رسیدن‌ به‌ هدف‌ را بیش‌تر می‌کند.

2. بر روی‌ اهداف‌ تمرکز ایجاد می‌کند.

3. عامل‌ هماهنگی‌ِ افزون‌تر است‌.

4. از فشارهای‌ روحی‌ در محیط‌ِ کار می‌کاهد.

5. به‌ کار، معنا و مفهوم‌ می‌بخشد.

6. اعتماد به‌ نفس‌ را در مدیریت‌ افزایش‌ می‌دهد.

نکته دیگر این‌ که‌ غفلت‌ از برنامه‌ریزی‌، انجام‌ کارها از روی‌ شتاب‌ وبی‌تدبیری‌ را در پی‌ داشته‌ و نتیجه‌اش‌ شکست‌ است‌. امام‌ علی‌(ع) در خصوص‌تفکر پیش‌ از انجام‌ دادن‌ِ کارها فرمود:

اندیشه پیش‌ از اجرای‌ کار، تو را از پشیمانی‌ در امان‌ می‌دارد.

عوامل‌ شکست‌ برنامه‌ریزی‌ها

ـ به‌ کارگیری‌ افراد نامناسب‌:

تدبیر پیران‌، بالاتر از شمشیر جوانان‌ است‌.

در اجرای‌ هر عملیاتی‌، افرادی‌ باید به‌ کار گرفته‌ شوند که‌ برای‌ آن‌ کارمناسب‌ باشند. استفاده‌ از افراد نالایق‌، هر برنامه‌ای‌ را با شکست‌ مواجه‌می‌سازد.

ـ عدم‌ آگاهی‌:

عدم‌ شناخت‌ درست‌ از منابع‌، توانایی‌ها و تغییرهای‌ محیطی‌، هر برنامه‌ای‌را با شکست‌ روبه‌رو می کند. حضرت‌ امیر(ع) می‌فرماید:

هیچ‌ حرکتی‌ نیست‌ مگر آن‌ که‌ به‌ شناخت‌ آن‌ محتاجی‌.

هر کس‌ کاری‌ را بدون‌ آگاهی‌ انجام‌ دهد، فساد آن‌ از اصلاحش‌ بیش‌تراست‌.

مدیرانی‌ که‌ با تحوّلات‌ محیط‌ ارتباط‌ مستمر ندارند، قادر به‌ تطبیق‌ نظام‌ باوضع‌ موجود نیستند که‌ نتیجه‌ آن‌ نابودی‌ آن‌ نظام‌ خواهد بود.

امام‌ علی‌(ع) در خصوص‌ ضرورت‌ آگاهی‌ از تحوّلات‌ می‌فرماید:

به‌ خدا سوگند از اخبار و تحوّلات‌ جاری‌ مُلک‌ بی‌خبر نیستم‌ تا مراغافلگیر کنند. من‌ همچون‌ کفتار نیستم‌ که‌ با


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله وظایف‌ مدیران‌ از نگاه‌ امام‌ علی‌(ع)

دانلود تحقیق درباره نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق درباره نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درباره نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌


دانلود تحقیق درباره نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌

تعداد صفحات:166

نوع فایل: word (قابل ویرایش)

لینک دانلود پایین صفحه

 

 

پیشگفتار:

رسالة مذکور دارای بحث بنیادی و نظری است. عکاسان هنگام ثبت عکسهای خود به جهان بیرون از دوربین و یا به تعبیری به جهان رودرروی دوربین از طریق اندیشة درونی و عنصر بینایی یعنی چشمها دست می یابند. هنر عکاسی هنر عینی است و در مرحله رؤیت، عکاس تصویر خود را ثبت می کند – در این فرآیند چشمها عمل نمی کند بلکه جهان،  جهان عکاس که همان گذشته، حال و تجربیات و نحوة اندیشیدن اوست که در سطح عکسها مؤثر است. مبنای این تحقیق نظری بر دو مسئله دستگاه بینایی و لحظة رویت و گزینش کادر و ثبت تصویر استوار است.

تحقیق شامل یک چکیده، پیشگفتار و مقدمه ای در باب عکاسی و پنج فصل تحت عنوان دستگاه بینایی و دیدن در عکاسی – خواستگاه عکاس، گزینش کادر و زیبایی شناسی عکس می باشد. در پایان یک فهرست منابع و مآخذ و یک گزارش عملی درج شده است. نگارنده خود معتقد است که این دو مقالة نظری پیچیده، اما در عین حال مهم‌اند. نظریه ژاک لکان درباره فرآیند بینایی و نظریة رولان بارت در زمینة عکاسی همچنان برای من سنگین، اما قابل احترام است. بدیهی است می بایستی حوزة مطالعات دانشجویان عکاسی و همچنین خودم گسترش یابد تا این گونه موارد را بیشتر درک کنیم.

در پایان هیچ ادعایی در کامل بودن این تحقیق ندارم و امیدوارم در پژوهشهای بعدی بیشتر در بارة عکاسی فرا گیرم.

در اینجا بر خود واجب می دانم از استاد گرامی، جناب آقای شهاب الدین عادل که مرا در تمامی مشکلات و در تمامی دوران تحصیل راهنمایی کردند، کمال سپاسگذاری را به جا بیاورم.

 

عکاسی‌

اندیشه‌ انتقادی‌ در باب‌ عکاسی‌ در سده‌ی‌ بیستم‌، بحث‌هایی‌ در قبال‌ قبول‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ درابتدای‌ این‌ قرن‌، آثاری‌ در بارة‌ تأثیر عکاسی‌ بر رسانه‌های‌ هنری‌ قدیمی‌تر، تحول‌ تاریخ‌ این‌ رسانه‌ و آثار آخر نویسندگان‌ و در راستای‌ ارائه‌ی‌ نظریه‌ی‌ در باره‌ این‌ رسانه‌ را در بر می‌گیرد.

بسیاری‌ از آثار متأخر در زمینة‌ عکاسی‌ معطوف‌ به‌ جریانهای‌ گوناگون‌ اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در راستای‌ شالوده‌شکنی‌مدرنیسم‌ در هنر است‌.

در نظر نویسندگان‌ و هنرمندانی‌ که‌ این‌ آثار اخیر را عرضه‌ کرده‌اند، پسی مدرنیسم‌ را بحرانی‌ در فرآیند بازنمایی‌ غرب‌تعریف‌ کرد و عکاسی‌ نقش‌ بسیار مهمی‌ را در آن‌ ایفا کرده‌ است‌.

بسیاری‌ از نظریه‌پردازان‌ مطرح‌ حوزه‌ی‌ عکاسی‌ را به‌ خاطر سرشت‌ بینا رشته‌ایی‌اش‌ مورد توجه‌ قرار می‌دهند. شاید تنها خصلت‌ غالب‌ این‌ رسانه‌ انعطاف‌پذیری‌اش‌ باشد. این‌ نکته‌ با کاربردهای‌ گوناگون‌ این‌ رسانه‌ در عرصة‌ فرهنگ‌روشن‌ می‌شود. کاربردهایی‌ که‌ تنها بخش‌ اندکی‌ از آنها وجه‌ی‌ هنری‌ دارند.

نخستین‌ تاریخ‌ جامع‌ عکاسی‌ بو مونت‌ نیوهال‌ بود. به‌ عنوان‌ کاتالوگ‌ نمایشگاهی‌ در «موزه‌ هنر مدرن‌» با نام‌ «عکاسی‌: 1937-1839» نوشته‌ بود، که نقش‌ بسیار مهمی‌ در مورد پذیرش‌ قرارگرفتن‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ مشروع‌ ایفاکرد.

در اوایل‌ سده‌ بیستم‌، شکافی‌ میان‌ دو گونه‌ عکاسی‌ در آمریکا پدید آمد؛ گونه‌یی‌ که‌ از خصلت‌ اجتماعی‌ این‌ رسانه‌ بهره‌می‌گرفت‌ و گونه‌‌ئی‌ که‌ با برداشت‌ ناب‌گرایانه‌ی‌ عکاسی‌ «هنری‌» همخوان‌ بود.

این‌ شکاف‌ موجود میان‌ عکاسی‌ هنری‌ و عکاسی‌ مستند رویارویی‌ دو اسطوره‌ی‌ عامیانه‌ یکی‌ نمادگرا و دیگری‌واقع‌گراست‌.

در کار ناب‌گرایان‌، از آن‌ جا که‌ هنر بیان‌ حقیقت‌ درونی‌ به‌ شمار می‌رود عکاسی‌ یک‌ نهان‌ بین‌ است‌. اما در عکاسی‌مستند عکاس‌ یک‌ شاهد و عکس‌ گزارشی‌ از حقیقت‌ تجربی‌ است‌.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درباره نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌

پایان نامه بررسی نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی

اختصاصی از کوشا فایل پایان نامه بررسی نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه بررسی نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی


 پایان نامه بررسی نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی

 

 

 

 

 

 

 


فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:121

پایان نامه کارشناسی

فهرست مطالب:

 

  • پیشگفتار
  • مقدمه
  • فصل اول : دستگاه بینایی
  • قسمت های اصلی چشم انسان
  • نظریه ژاک لکان در مورد بینایی
  • لحظه رویت ، چگونگی دیدن از دیدگاه ژاک لکان
  • چشم روشنایی
  • نظریه رولان بارت در مورد عکاسی
  • رویت عکاسی از دیدگاه رولان بارت
  • فصل دوم : دیدن در عکاسی ، خواستگاه عکاس

  • فصل سوم : گزینش کادر در عکاسی

  • گزینش کادر
  • ثبت عکس ، فنون عکس
  • فصل چهارم : زیبایی شناسی در عکس
  • نگاه و معنای زیبایی شناسی در عکس
  • فهرست منابع و ماخذ

چکیده:

عکاسی‌

اندیشه‌ انتقادی‌ در باب‌ عکاسی‌ در سده‌ی‌ بیستم‌، بحث‌هایی‌ در قبال‌ قبول‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ درابتدای‌ این‌ قرن‌، آثاری‌ در باره‌ تأثیر عکاسی‌ بر رسانه‌های‌ هنری‌ قدیمی‌تر، تحول‌ تاریخ‌ این‌ رسانه‌ و آثار آخر نویسندگان‌ و در راستای‌ ارائه‌ی‌ نظریه‌ی‌ در باره‌ این‌ رسانه‌ را در بر می‌گیرد.

بسیاری‌ از آثار متأخر در زمینه‌ عکاسی‌ معطوف‌ به‌ جریانهای‌ گوناگون‌ اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در راستای‌ شالوده‌شکنی‌مدرنیسم‌ در هنر است‌.

در نظر نویسندگان‌ و هنرمندانی‌ که‌ این‌ آثار اخیر را عرضه‌ کرده‌اند، پسی مدرنیسم‌ را بحرانی‌ در فرآیند بازنمایی‌ غرب‌تعریف‌ کرد و عکاسی‌ نقش‌ بسیار مهمی‌ را در آن‌ ایفا کرده‌ است‌.

بسیاری‌ از نظریه‌پردازان‌ مطرح‌ حوزه‌ی‌ عکاسی‌ را به‌ خاطر سرشت‌ بینا رشته‌ایی‌اش‌ مورد توجه‌ قرار می‌دهند. شاید تنها خصلت‌ غالب‌ این‌ رسانه‌ انعطاف‌پذیری‌اش‌ باشد. این‌ نکته‌ با کاربردهای‌ گوناگون‌ این‌ رسانه‌ در عرصه‌ فرهنگ‌روشن‌ می‌شود. کاربردهایی‌ که‌ تنها بخش‌ اندکی‌ از آنها وجه‌ی‌ هنری‌ دارند.

نخستین‌ تاریخ‌ جامع‌ عکاسی‌ بو مونت‌ نیوهال‌ بود. به‌ عنوان‌ کاتالوگ‌ نمایشگاهی‌ در «موزه‌ هنر مدرن‌» با نام‌ «عکاسی‌: 1937-1839» نوشته‌ بود، که نقش‌ بسیار مهمی‌ در مورد پذیرش‌ قرارگرفتن‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ مشروع‌ ایفاکرد.

در اوایل‌ سده‌ بیستم‌، شکافی‌ میان‌ دو گونه‌ عکاسی‌ در آمریکا پدید آمد؛ گونه‌یی‌ که‌ از خصلت‌ اجتماعی‌ این‌ رسانه‌ بهره‌می‌گرفت‌ و گونه‌‌ئی‌ که‌ با برداشت‌ ناب‌گرایانه‌ی‌ عکاسی‌ «هنری‌» همخوان‌ بود.

این‌ شکاف‌ موجود میان‌ عکاسی‌ هنری‌ و عکاسی‌ مستند رویارویی‌ دو اسطوره‌ی‌ عامیانه‌ یکی‌ نمادگرا و دیگری‌واقع‌گراست‌.

در کار ناب‌گرایان‌، از آن‌ جا که‌ هنر بیان‌ حقیقت‌ درونی‌ به‌ شمار می‌رود عکاسی‌ یک‌ نهان‌ بین‌ است‌. اما در عکاسی‌مستند عکاس‌ یک‌ شاهد و عکس‌ گزارشی‌ از حقیقت‌ تجربی‌ است‌.

در اروپا عکاسان‌ اجتماعی‌، کارشان‌ را بر پایه‌ی‌ واقع‌ گرایی‌ طبقاتی‌ استوار کرده‌ بودند. والتر بنیامین‌ از نخستین‌نظریه‌پردازانی‌ بود که‌ در بستری‌ سیاسی‌ در باره‌ عکاسی‌ دست‌ به‌ قلم‌ برد. او تأثیر تکنولوژی‌ بر شاخه‌های‌ مختلف‌ هنر را مورد توجه‌ قرار داده‌ است.‌ با تکثیر مکانیکی‌ که‌ به‌ واسطه‌ عکاسی‌ امکان‌پذیر شد اقتدار اثر هنری‌، یا به‌ تعبیر بنیامین‌«هاله‌»ی‌ بی‌همتای‌ آن‌ از بین‌ می‌رود. حال‌ انبوه‌ نسخه‌های‌ بدل‌ جای‌ نسخه‌ی‌ اصل‌ را می‌گیرد. یکی‌ از عمیق‌ترین‌ عواقب‌ تکثیر مکانیکی‌ برای‌ هنر که‌ بنیامین‌ در مقابله‌ خود به‌ آن‌ پرداخته‌ رسیدن‌ به‌ این‌ تصور می‌باشد که‌ هنر دیگر مبتنی‌بر آئین‌ نبوده‌، بلکه‌ بر پایه‌ی‌ سیاست‌ استوار شده‌ است‌. اساس‌ این‌ تصور را کاهش‌ فاصله‌ی‌ موجود میان‌ بیننده‌ و اثرهنری‌ تشکیل‌ می‌داد. با افزایش‌ دست‌رس‌پذیری‌ اثر هنری‌، ارزش‌ آئینی‌ آن‌ کاهش‌ می‌یابد.

سرآغاز اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در هنر را می‌توان‌ در ساختارگرایی‌ و پساساختارگرایی‌ به‌ ویژه‌ در نوشته‌های‌ رولان‌ بارت‌ یافت‌. نوشته‌های‌ بارت‌ اهمیت‌ خاصی‌ در زمینه‌ی‌ عکاسی‌ و تکوین‌ یک‌ «نظریه‌ی‌ عکاسی‌» دارند. بارت‌ در مقاله‌ی‌ «پیام‌عکاسانه‌» (1961) «نوع‌» خاصی‌ از عکاسی‌ یعنی‌ عکاسی‌ مطبوعات‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهد. جریان‌های‌ تازه‌ دنیای هنردر اواخر دهه‌ی‌ هفتاد عکاسی‌ را در محور نقدهای‌ خود بر مقوله‌ی‌ «بازنمایی‌» قرار دادند. این‌ روی‌ کرد متخصصان‌ هنرمفهومی‌ به‌ عکاسی‌ در اواخر دهه‌ی‌ شصت‌ و در دهه‌ی‌ هفتاد، اساساً از اشتیاقی‌ مدرنیستی‌ به‌ خلق‌ هنری‌ نشأت‌می‌گرفت‌ که‌ برداشتهای‌ سنتی‌ از ماهیت‌ هنر را متزلزل‌ می‌سازد.

«دامنه‌ی‌ تأثیرگذاری‌ هنر مفهومی‌ حوزه‌های‌ سنتی‌تر عکاسی‌ را نیز فرا گرفت‌. اگرچه‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌مدرنیستی‌ پذیرفته‌ شده‌ بود، مقتضیات‌ این‌ هدف‌، یعنی‌ خلوص‌ و خودآئینی‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ رسانه‌، دیگر از جمله‌مسائل‌ مطرح‌ در دنیای‌ هنر به‌ شمار نمی‌رفتند. جالب‌ آن‌ که‌ توجه‌ فزاینده‌ به‌ این‌ رسانه‌ به‌ نوبه‌ی‌ خود ارزش‌ اقتصادی‌آن‌ در دنیای‌ هنر را افزایش‌ داده‌ است‌. محوریت‌یابی‌ عکاسی‌ به‌ این‌ معنا است‌ که‌ عکاسی‌ دیگر چون‌ گذشته‌ در دنیای هنر غریبه‌ نیست‌. در دهه‌ی‌ هشتاد دنیای‌ هنر به‌ طرز فزاینده‌یی‌ به‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ راهی‌ برای‌ برقراری تماس‌ تازه‌یی‌ باامور اجتماعی‌ و درنتیجه‌ به‌ عنوان‌ وسیله‌ برای‌ جان‌بخشی‌ دوباره‌ به‌ کالبد هنر توجه‌ نشان‌ داد. عکاسی‌ در اکثر آثار این‌دوره‌ محملی‌ برای‌ نقد محسوب‌ می‌شود؛ آثار اولیه‌ سیندی‌ شرمن‌ معطوف‌ به‌ راه‌یابی‌ به‌ نوع‌ نگاه‌ عکس‌های‌ فیلم‌های‌هالیوودی‌ به‌ منظور افشای‌ ایدئولوژی‌ عامل‌ در آن‌ها بود.

در دهه‌ نود، جاناتان‌ کرری‌ (1990) با مردود دانستن‌ روایت‌ خطی‌ پیشرفت‌ فنی‌ که‌ از «اتاقِ تاریک‌» (کامرا آبسکورا)آغاز شده‌ به‌ عکاسی‌ امروزی‌ می‌انجامد، سرمشق‌ تازه‌یی‌ برای‌ تفکر در باب‌ عکاسی‌ در چهار چوب‌ چشم‌انداز غرب‌ ارائه‌ می‌کند. نظری‌ در اوایل‌ سده‌ی‌ نوزدهم‌ را نشان‌ می‌دهد که‌ طی‌ آن‌ راستای‌ بحث‌ از نورشناسی‌ هندسی‌ به‌برداشت‌ فیزیولوژیکی‌ از بینایی‌ معطوف‌ می‌شود. در گزارش‌های‌ تاریخی‌ پیشین‌ از سیر تحولات‌ عکاسی‌ «اتاق ِتاریک‌» به‌ عنوان‌ الگوی‌ دوربینهای‌ امروزی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد اما او در بحث‌ خود این‌ طرز فکر را کنار می گذارد وسرمشق‌ جدید او تازه‌ ترین‌ جهت‌گیری‌های‌ رسانه‌ی‌ عکاسی‌ به‌ سوی‌ فن‌آوری‌های‌ رایانه‌ای‌ است‌.»

فصل‌ اول‌:

دستگاه‌ بینایی‌

نور از طریق‌ قرنیه‌ شفاف‌ وارد چشم‌ می‌شود. مقدار‌ نوری‌ که‌ وارد چشم‌ می‌شود، تابع‌ قطر مردمک‌ است‌، سپس‌عدسی‌، نور را برروی‌ سطح‌ حساس‌ به‌ نام‌ شبکیه‌ متمرکز می‌سازد عدسی‌ چشم‌ تقریباً همانند عدسی‌ دوربین‌ کارمی‌کند. قسمتهای‌ اصلی‌ چشم‌ انسان‌ در (تصویر 1-1) مشخص‌ شده‌ است‌.

انقباض‌ و انبساط‌ مردمک‌ بوسیله‌ دستگاه‌ عصبی‌ خودمختار تنظیم‌ می‌شود. بخش‌ پاراسمپاتیک‌ تغییرات‌اندازه‌ مردمک‌ را بر حسب‌ تغییرات‌ میزان‌ روشنایی‌ کنترل‌ می‌کند. (همانند دیافراگم‌ دوربین‌ عکاسی‌) بخش‌ سمپاتیک‌نیز اندازه‌ مردمک‌ را کنترل‌ می‌کند، و در شرایط‌ هیجانی‌ شدید، چه‌ خوشایند یا ناخوشایند، موجب‌ باز شدن‌ مردمک‌می‌شود. حتی‌ تحریکات‌ هیجانی‌ خفیف‌ نیز، اندازه‌ مردمک‌ را به‌ گونه‌ای‌ منظم‌ تغییر می‌دهد. (تصویر 2-1) شبکه‌ سطحی‌ که‌ درقسمت‌ عقب‌ چشم‌ قرار گرفته‌، در برابر نور حساس‌ است‌، و سه‌ لایه‌ اصلی‌ دارد:

الف‌: میله‌ها و مخروط‌ها.

یاخته‌هایی‌ هستند حساس‌ در برابر نور (گیرنده‌های‌ نور) که‌ انرژی‌ نورانی‌ را به‌ علامتهای‌ عصبی‌ تبدیل‌ می‌کنند.

ب‌: یاخته‌های‌ دوقطبی‌.

این‌ یاخته‌ها با میله‌ها و مخروط‌ها در ارتباطند.

ج‌: یاخته‌های‌ عقده‌ای‌

رشته‌های‌ آنها عصب‌ بینایی‌ را تشیل‌ می‌دهد. (تصویر 3-1) ‌‌‌عجیب‌ است‌ که‌ میله‌ها و مخروطها لایه‌ پشتی‌ شبکیه‌ را تشکیل‌می‌دهند. امواج‌ نور نه‌ تنها باید از عدسی‌ و مایعاتی‌ که‌ کره‌ چشم‌ را پر می‌کنند. که‌ هیچکدام‌ وسایل‌ مناسبی‌ برای‌ انتقال‌نور نیستند – ، بگذرند، بلکه‌ باید از شبکه‌ رگهای‌ خون‌ و یاخته‌های‌ عقده‌‌ای نیز که‌ در داخل‌ چشم‌ قرار دارند، عبور کنند تا به‌گیرنده‌های‌ نوری‌ برسند، (جهت‌ پیکان‌ها‌ در (تصویر3-1 ) نشانگر جهت‌ نور است‌). اگر به‌ یک‌ زمینه‌ همگون‌، مانند آسمان‌ آبی‌، خیره‌شوید، می‌توانید حرکت‌ خون‌ را در داخل‌ رگهای‌ خونی‌ شبکیه‌ که‌ در جلو میله‌ها و مخروطها قرار دارند، ببینید. دیواره‌رگهای‌ خونی‌ به‌ صورت‌ یک‌ جفت‌ خط‌ باریک‌ در پیرامون‌ مرکز دید چشم‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، و نیز اشیاء پولک‌ مانندی‌را می‌بینید که‌ به‌ نظر می‌رسد بین‌ این‌ خطوط‌ باریک‌ در حرکت‌ هستند، اینها همان‌ گلبولهای‌ قرمز خون‌ هستند، که‌ دررگها شناورند.

حساسترین‌ بخش‌ چشم‌ (در روشنایی‌ عادی‌ روز) قسمتی‌ از شبکیه‌ است‌ که‌ لکه‌ زرد نام‌ دارد. در فاصله‌ای‌ نه‌ چندان‌دورتر از لکه‌ زرد، یک‌ ناحیه‌ غیر حساس‌ وجود دارد که‌ آن‌ را نقطه‌ کور می‌نامند؛ در این‌ ناحیه‌ است‌ که‌ رشته‌‌های عصبی‌یاخته‌های‌ عقده‌ای‌ شبکیه‌ به‌ هم‌ می‌رسند، و عصب‌ بینایی‌ را تشکیل‌ می‌دهند. گرچه‌ ما معمولاً متوجه‌ نقطه‌ کورنمی‌شویم‌، اما وجود آن‌ را می‌توان‌ به‌ آسانی‌ نشان‌ داد.

میله‌ها و مخروط‌ها، مهمترین‌ یاخته‌های‌ شبکیه‌، گیرنده‌های‌ نوری‌ هستند، یعنی‌ میله‌های‌ استوانه‌ای‌ و مخروطهای‌پیازی‌ شکل‌. مخروطهایی‌ که‌ فقط‌ در بینایی‌ روز فعال‌ هستند به‌ ما امکان‌ می‌دهند، هم‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ (سفید، سیاه‌ ورنگهای‌ خاکستری‌ بین‌ این‌ دو) و هم‌ رنگهای‌ فامی‌ (قرمز، سبز، آبی‌، زرد) را ببینیم‌. میله‌ها بیشتر در شرایط‌ کم‌ نور(روشنایی‌ گرگ‌ و میش‌ شب‌) فعالند. و فقط‌ دیدن‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ را میسر می‌سازند – درست‌ مانند تفاوت‌ فیلم‌ سیاه‌ وسفید و رنگی‌ که‌ از لحاظ‌ حساسیت‌، معمولاً فیلم‌های‌ سیاه‌ و سفید از حساسیت‌ بیشتری‌ برخوردارند.

در سطح شبکیه بیش از 6 میلیون مخروط و 100 میلیون میله به طور ناهمسان پراکنده اند. در مرکز لکه زرد فقط مخروطها قرار دارند و 50000 مخروط در ناحیه کوچکی به مساحت یک میلی متر مربع جمع شده اند، در ناحیه خارج از لکه زرد، هم میله ها وهم‌مخروطها یافت می‌شوند و‌هرچه از مرکزشبکیه به پیرامون آن نزدیک می‌شویم، از تعدادمخروطها کاسته می‌شود.درناحیه لکه زرد نسبت‌به نواحی پیرامونی،جزئیات بهتردیده می‌شود.

اگر بخواهیم چیزی را روشنتر ببینیم، باید مستقیم به آن نگاه کنیم تا تصویر آن روی لکه زرد بیفتد. در ناحیه پیرامون با برخورداری از میله های حساس بیشتر، مناسب ترین ناحیه برای تشخیص نقاط کم نور است. (تفکیک دیداری بهتر صورت می گیرد).

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود پایان نامه نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌

اختصاصی از کوشا فایل دانلود پایان نامه نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌ دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌


دانلود پایان نامه نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌

پیشگفتار:

رسالة مذکور دارای بحث بنیادی و نظری است. عکاسان هنگام ثبت عکسهای خود به جهان بیرون از دوربین و یا به تعبیری به جهان رودرروی دوربین از طریق اندیشة درونی و عنصر بینایی یعنی چشمها دست می یابند. هنر عکاسی هنر عینی است و در مرحله رؤیت، عکاس تصویر خود را ثبت می کند – در این فرآیند چشمها عمل نمی کند بلکه جهان، جهان عکاس که همان گذشته، حال و تجربیات و نحوة اندیشیدن اوست که در سطح عکسها مؤثر است. مبنای این تحقیق نظری بر دو مسئله دستگاه بینایی و لحظة رویت و گزینش کادر و ثبت تصویر استوار است.

تحقیق شامل یک چکیده، پیشگفتار و مقدمه ای در باب عکاسی و پنج فصل تحت عنوان دستگاه بینایی و دیدن در عکاسی – خواستگاه عکاس، گزینش کادر و زیبایی شناسی عکس می باشد. در پایان یک فهرست منابع و مآخذ و یک گزارش عملی درج شده است. نگارنده خود معتقد است که این دو مقالة نظری پیچیده، اما در عین حال مهم‌اند. نظریه ژاک لکان درباره فرآیند بینایی و نظریة رولان بارت در زمینة عکاسی همچنان برای من سنگین، اما قابل احترام است. بدیهی است می بایستی حوزة مطالعات دانشجویان عکاسی و همچنین خودم گسترش یابد تا این گونه موارد را بیشتر درک کنیم.

در پایان هیچ ادعایی در کامل بودن این تحقیق ندارم و امیدوارم در پژوهشهای بعدی بیشتر در بارة عکاسی فرا گیرم.

در اینجا بر خود واجب می دانم از استاد گرامی، جناب آقای شهاب الدین عادل که مرا در تمامی مشکلات و در تمامی دوران تحصیل راهنمایی کردند، کمال سپاسگذاری را به جا بیاورم.


دانلود با لینک مستقیم