عنوان مستند: نظام نامه سیستم مدیریت شرکت
حوزه کاربرد: مدیریت
تعداد صفحات: 16
محتویات مستند:
نظام نامه سیستم مدیریت شرکت الف
در شریعت مقدس اسلام، اگر چه « اصل قصاص» در جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص با شرایطی مورد پذیرش قرار گرفته است، ولی همواره شارع مقدس به عفو و گذشت نسبت به قصاص توصیه و تأکید داشته و با وعده پاداش اخروی برای عفو کنندگان، عفو را برتر و افضل از اجرای قصاص دانسته است. به عبارت دیگر، نظام حقوقی اسلام، در واکنش نسبت به این قبیل جرایم، دو اصل مهم عدالت و رحمت را مورد توجه و لحاظ قرار داده است.
نظر به مراتب فوق، می توان گفت که به همان اندازه که بررسی مجازات قصاص و شرایط تحقق آن لازم و ضروری و دارای اهمیت است، موضوع سقوط قصاص، یعنی مواردی که علی رغم ثبوت و تحقق قصاص موجب زائل شدن مجازات قصاص است، نیازمند توجه و بررسی و تبیین است. زیرا موارد سقوط قصاص از آنجایی که در صورت تحقق و بروز، نهایتاً موجب از بین رفتن مجازات قصاص می گردند، مانند اجرای قصاص مایه حیات هستند.
در رابطه با موضوع قصاص و شرایط تحقق آن، تحقیقات جامع و کافی از سوی صاحب نظران در حوزه و دانشگاه صورت گرفته است، ولی در رابطه با موضوع سقوط قصاص و تبیین موارد و مصادیق آن علی رغم دارا بودن اهمیت فراوان تاکنون تحقیقات فقهی و حقوقی کافی به عمل نیامده است.
نظام تقنینی کشور هم به رغم تغییراتی که در طی بیست و شش سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در قوانین جزائی انجام گرفته، در مبحث قصاص برخلاف مباحث حدود و تعزیرات نه تنها به مقوله معافیت از قصاص که فرد اجلای آن موارد سقوط بعد از تحقق و ثبوت آن است توجه اساسی نکرده و درصدد احصاء موارد سقوط قصاص به صورت روشن و صریح برنیامده، بلکه گاهی با تصویب قوانین نامناسب و بعضاً هم با سکوت تعمدی خود اصول مسلم حقوق کیفری از جمله اصل سرعت در رسیدگی را نادیده گرفته و عملاً موجبات تضییع حقوق و آزادی های افراد خصوصاً محکومان به قصاص را فراهم و بعضاً موجب افزایش آمار جمعیت کیفری زندان گردیده است.
با توجه به مراتب فوق و از آنجایی که در طور مدت خدمت قضایی چندین ساله همواره از نزدیک با پیامدهای منفی ناشی از قانون گذاری های نسنجیده و نیز سکوت تعمدی قانونگذار مواجه بوده ام و شناخت کافی دارم، لذا تبیین و تجزیه و تحلیل موضوع « سقوط قصاص در نظام حقوقی اسلامی و ایران» را امری ضروری دیدم.
در نگارش این کتاب، ابتدا مبانی و زمینه های فقهی موضوع و سپس مبانی حقوقی و عقاید علمای حقوق را مورد بررسی قرار داده ام و در نهایت با توجه به قوت و ضعف دلایل ابرازی از سوی صاحبنظران و بدون این که تعصب و اصرار روی نظریه یا نظریه های خاص فقهی و حقوقی وجود داشته باشد، نظریه اصلح را برگزیده یا مطرح کرده ام. برای تهیه و جمع آوری مطالب از کلیه منابع موجود و قابل دسترسی در رابطه با موضوع کتاب، از قبیل کتابها و مقالات فقهی، آیات قرآن کریم، احادیث و روایات منقول از ائمه معصومین (ع) نظریه های فقیهان اعم از عامه و امامیه، مجموعه قوانین و مقررات مرتبط با موضوع، آرای وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور، آرای صادره از سوی شعب دیوان عال کشو و محاکم، نظریه های مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه و مشاوره با قضات و استادان فن تا آنجا که در توان و قابل دسترسی بوده، استفاده گردیده است و کتاب در سه فصل که هر فصل مشتمل بر چند گفتار است، تدوین گردیده است.
در فصل اول که تحت عنوان کلیات تدوین گردیده است، ضمن تبیین مفهوم قصاص و سقوط مجازات و بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنها با نهادها و تأسیسات مشابه و همچنین بیان ویژگی های اساسی آنها، به سابقة تاریخی قصاص و سقوط مجازات اشاره شده، و در نهایت نقاط و موارد ابهام آمیز مشخص، و با توجه به یافته ها، راهکارهای مناسب در جهت پر کردن خلاء قانونی در هر یک از زمینه های مورد بررسی ارائه گردیده است.
در فصل دوم، علل مشترک سقوط قصاص، یعنی عواملی که در صورت بروز موجب سقوط قصاص اعم از قصاص نفس و قصاص عضو می گردند، مورد بررسی قرار گرته است. در گفتار اول این فصل، عفو به عنوان یکی ازعلل مهم سقوط قصاص معرفی گردیده است. در این بخش ضمن تبیین مفهوم عفو و تمایز آن با نهادهای مشابه از قبیل رضایت و صلح، عناوینی از قبیل صاحبان حق عفو، شرایط اعطای عفو، کیفیت ارث حق حق قصاص، مصادیق اولیای دم، انواع عفو، آثار عفو و… با استناد به نظریه های فقیهان و عقاید علمانی حقوق و همچنین مجموعه قوانین جزایی قانون و روییة قضایی مورد بررسی قرار گرفته و در ضمن تعیین موارد سکوت، نقص و اجمال قانون در زمینه های مورد بررسی، پیشنهادهای مناسب و عملی برای حل معضل قانونی ارائه گردیده است.
مقدمه
فصل اول: کلیات
گفتار اول- قصاص
گفتار دوم- سقوط مجازات
1- موانع ثبوت مجازات
2- تعویق اجرای مجازات
3- تعلیق اجرای مجازات
4- آزادی مشروط
5- سقوط دعوامی عمومی
6- اعادة دادرسی
1- دوران قدیم
2- ادیان قبل از اسلام
3- اسلام
1-3) فوت جانی
2-3) از بین رفتن محل قصاص
3-3) عفو
4-3) صلح
5-3) رجوع از شهادت
6-3) ارث قصاص
4- نظام حقوقی ایران
1-4) فوت محکوم علیه
2-4) گذشت متضرر از جرم
3-4) عفو
4-4) از بین رفتن محل قصاص
5-4) اثبات قتل بر دو متهم با اقرار هر یک
فصل دوم: علل مشترک سقوط قصاص
گفتار اول- عفو مجنی علیه
گفتار سوم: بررسی عفو به عنوان مهم ترین علل مشترک سقوط قصاص
1- مصادیق اولیای دم
2- نحوه توارث حق قصاص
اول: نسبت به جانی
1- سقوط قصاص
2- مجازا دیه
3- مجازات تعزیری
4- کفاره قتل
5- محرومیت از ارث و وصیت
6- تکلیف جانی به پرداخت دیه در صورت موافقت
دوم: نسبت به عفو کننده
سوم: نسبت به اشخاص ثالث
1- اثر عفو در مجازات شریک
2- اثر عفو در حق قصاص اولیای دم خواهان قصاص
منابع و مأخذ
شامل 126 صفحه فایل word
ساختار مدیریت و نظام آموزش و پرورش در مدرسة سعادت بوشهر
این مقاله در 20 صفحه تنظیم و مندرجات آن به شرح زیر است:
- خلاصة نوشتار
1- پیشینة مکتب داری و بنیان نخستین مدرسه در بندر بوشهر.
2- پایه گذاران دیرین و نگهداران راستین مدرسة سعادت.
3- مباحثی پیرامون معلّمان مدرسه.
4- سخنی پیرامون مدرسة سعادت و دانش آموزان آن.
5- وضعیت امتحانات وکیفیت نمرات.
6- جوایز و هدایا.
7- هزینه و تأمین درآمد و بودجة مدرسه.
8- منابع و مآخذ.
9- پیوست ها؛ شامل:
1- پیشینة برنامة درسی وکیفیت کتاب ها، اجزا و وسایل تعلیم و تربیت (وسایل مخصوص کلاس ها، وسایل ویژه و موجود در دفتر مدرسه، وسایل و ابزار موجود در مدرسه)
خلاصة نوشتار:
معارف پروری و روشنفکری، همراه با فراورده ها و محصولات فرهنگی در بوشهر و در دوران گذشته و کنونی، پیشینه ای بس طولانی دارد.
به قدمت تمدّن و تاریخ روزگارانش، از عصر عیلامیان تا قرون جدید و از دوران معاصر تاکنون.
در دوران معاصر، مدرسة سعادت بوشهر به طرز جدید در سال 1317 هـ.ق.(مطابق با 1278 هـ . ش. و 1896 میلادی) در محلّ کنونی آن که هنوز به همان نام پابرجاست، در 108 سال پیش پایه گذاری شد.
مدرسة سعادت که شکل تحوّل یافتة مدرسة احمدیه در بوشهر می باشد توسّط احمدخان دریابیگی، حاکم بلندآوازة بوشهر و بنادر خلیج فارس - که خود دانش آموختة رشتة فنون مهندسی از دارالفنون - تهران بود، بنیان گذاری شد.
نام مدرسه از نام خانوادگی نخستین معلّم و مدیر این مدرسه که سعادت بود اخذ و بر آن مدرسه اطلاق گردید.
مدرسة سعادت بوشهر که در زمان سلطنت مظفّرالدّین شاه قاجار افتتاح گردیده، نخستین مدرسة غیرانتفاعی کشور بوده که با خودیاری مردم، زیر نظر انجمن معارف و وکلای منتخب مدرسه اداره می شده و دولت وقت، هیچ گونه هزینه ای از بابت ادارة آن نداشته است.
این مدرسه از پاره ای جهات از نظر ساختمانی، آموزشی، اداری و مالی، روش تعلیم و تربیت، وسایل و ابزار و عناصر دیگر در آن زمان، منحصر به فرد و دارای ویژگی های خاصّ خود بوده است.
تحصیل کردگان این مدرسه، بعدها از جملة روشنفکران و بزرگان علم و ادب، بازرگانی و تجارت، حرفت و صنعت، لیاقت و هنر، عمران و آبادی و مدیریت های گوناگون اداری و علمی و آموزشی در منطقه بوده اند و در سطح کشور و خارج از آن صاحب مقامات عدیده ای گردیده اند.
غالب دانش آموختگانش در یک صد سال پیش، برای تکمیل تحصیلاتشان راهی ممالک مترقّی غرب شدند و پس از فراغت از تحصیل و برگشت به وطن، در رده های بالای مشاغل مملکتی به ارائة خدمات پرداختند
تعداد صفحات: 41
آزمون سوالات نظام مهندسی مربوط به رشته مهندسی معماری که شامل 9 pdf میباشد فایل ها هم شامل آزمون نظارت هست هم طراحی که مربوط به سه سال میباشد و برای آن دسته که در نظام مهندسی شرکت میکنند خیلی مفید میباشد
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:60
مقدمه ۳
خانواده و رویکردهای جامعه شناختی ۴
نظام اجتماعی و شبکه روابط متقابل ۷
خانواده به عنوان یک نظام اجتماعی ۱۰
ضرورت و اهمیت مسئله ۳۰
ابزار تحقیق ۳۲
اطلاعات هنجاری در خصوص Competernces 38
فهرست رفتاری کودکان – فرم خودسنجی نوجوان ۳۹
پیشینة پژوهش ۴۶
منابع: ۵۶
چکیده:
«ویلیام جی. گود» بر این نکته اصرار دارد که افراد ممکن است در جامعه به گونهای از وظایف خود شانه خالی کرده یا نقش خود را به سایرین محول نمایند، اما وظایف خانوادگی را نمیتوان به دیگران سپرد، زیرا تعهدات دیگری در قبال تقاضای خانواده پیش میآید. خانواده که در حفظ آداب و سنن فرهنگی و انتقال آن به نسلهای آینده دارد، فرهنگ را زنده نگه میدارد. بنابراین خانواده را از پارهای جهات می توان نماینده جامعه دانست و ناتوانی خانواده در اجرای کامل کارکردهایش گویای این واقعیت است که جامعه نیز به هدفهای خود نخواهد رسید، زیرا هر جامعهای کوشش دارد تا نسلهایی بالنده و متفکر در خود پرورش دهد و هستة این بالندگی در دورن خانواده شکوفا میشود. (گود، 1352: ص 22).
عناصر اصلی خانواده هم مسؤول جامعه پذیی فرزندان هستند و هم باید در خارج از خانواده بر آنها نظارت داشته باشند. روابط ناشی از نقش نه تنها در موارد مشخص نظیر فوت یا گرفتاری و مسایل یکی از آنها تغییر می کند، بلکه در سراسر دوران زندگی خانوادگی ادامه مییابد. در همان جوامع گوناگون تشابهات بسیاری در مورد نقشها و وظیف به ویژه اموری که تمایزی بین رفتار زنانه و مردانه است وجود دارد. به طور کلی وضعیت خانوده، زن و شوهری و نقش همسر در خانوده با تکالیف و وظایف آنها در خانواده، جامعه بزرگتر مشخص شده است. با مشخص کردن کار برای مرد خارج از خانواده، جامعه اصلی تقسیم کار را در درون خانواده معین میکند. در بین رفتارهای کلی والدین نسبت به فرزندان، ترک فرزندان عامل مهمی در عدم سازگاری و وابستگی شدید آنها به بزرگتران و همچنین عدم اعتماد در روابط با دیگران به شمار میرود.
عدم کفایت پید یا فقدان او بر حسب اینکه الگوهای دیگری از مردن در خانواده باشند یا نباشند. نتایج و اثرات متفاوتی خواهد داشت. در نهایت، فرزندان در درون خانواده و از طریق تجربه مستقیم با عناصر اصلی نظام خانواده فرا میگیرند که پدر مظهر اقتدار است و مادر مظهر محبت و عطوفت و از این طریق میآموزند که در بزرگسالی نقش مناسب خویش را ایفا کنند.
خانواده و رویکردهای جامعه شناختی
در مورد ساختار و تکامل روابط خانوادگی. جامعه شناسان رویکردهای یک دست و هماهنگی ندارند. از این رو این نگرشها به پنج گروه عمده تقسیم شدهاند (کریستنس ، 1967: ص 86-19).
1- خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی: این رویکرد بیشتر در عرصه فعالیت مردم شناسی و جامعه شناسی است که تأکید و تمرکز آن بر جنبه تاریخی و تضاد فرهنگی است.
2- رویکرد کنش متقابل: این نگرش و رویکرد از حوزة جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی نشئت گرفته و از اواسط دهه 1920 که «ارنست برجس» از پیروان «جرج هربرت مید»، خانواده را به عنوان یک واحد شخصیتهای متعامل معرفی کرد، مورد استقبال و بحث پژوهندگان این رشته قرار گرفت. او به جریانات داخل خانواده توجه کرد: ایفای نقش، روابط پایگاههای، مسایل ارتباطی، تصمیمگیری، کنشها و واکنشها در مقابل فشار و نظایر آن.
در این رویکرد توجه اندکی به نهاد کلی خانواده و تضاد فرهنگی به عنوان یک واحد جامعه شده است.
3- تأثیر شرایط و موقعیت اجتماعی بر ساختار خانواده: این رویکرد به گونهای با واکشگرایان همراه است، اما در جایی که آنان تأکید بر کنش به طور کلی دارند، موقعیت گرایان بر این باورند که موقعیت اجتماعی بر رفتار تأثیر دارد. به عبارتی محرکهای خارجی بر رفتار اعضای خانواده تأثیر می گذارد.
4- رویکرد مراحل زندگی اجتماعی و تکامل خانواده: این رویکرد، شیوه برخورد متمقابل تأثیر شرایط اجتماعی بر ساختار خانواده را میپذیرد، اما نقطه انحرافش از این رویکرد، بر محور تکامل جامعه و تأثیر آن بر روابط زندگی استوار است. به عبارتی ساختار خانواده منطبق با روند تکامل نظام جامعه است.
5- رویکرد ساختگرایی کارکردی: این رویکرد به تحلیل ساختار خانواده: زن و شوهری می پردازد و ارتباط آن با نهادهایی که در انسجام جامعه نقش تعیین کنندهای دارند و در اجتماعی توجه دارد که د ارای اجزایی است، اما در این تحلیل، توجه بر رابطه یک طرفه متمرکز نمیشود، یک نکته اساسی در این رویکرد دو طرفه بودن ارتباط بین اجزا و کل نظام است و این ارتباط صرفاً در ارتباط بین اعضای خانواده و نظام اجتماعی خلاصه نمیشود، بلکه بر ارتباط بین نقشها و نظام نقشها نیز توج خاص می کند.
با همه کمبودهایی که در این رویکرد از نقطه نظر جامعیت و عام پذیری ممکن است وجود داشته باشد، اما از نظر انعطاف پذیری، رویکرد مزبور مورد نظر قرار گرفته است. در واقع آنچه را که از مجموع بررسیها و مطالعات گوناگون به ویژه از نقطه نظر پارسونز میتوان دریافت، این است که رویکرد، نظام اجتماعی ار نظام کنشهای متقابل در یک محیط مشخص بین عوامل انگیزهای که در درون یک فرهنگ با یکدیگر در ارتباط و مناسبات اجتماعی قرار دارند بیان میدارد و اصولاً جامعه شناسی را متناظر با نظام اجتماعی می داند، همانگونه که روانشناسی را متناظر با نظام شخصیت و انسان شناسی را متناظر با نظام فرهنگی میپندارد.
به عبارتی هر نظام کنشی چه اجتماعی و چه مربوط به یک گروه کوچک مانند خانواده، یک سلسله صور عام دارد، زیرا هر نظامی برای موفقیت در عملکرد خود به ابزار و لوازم معیارهای اجتماعی نادیده گرفته شود و سازمان آن دستخوش بی نظمی گردد، آنچه را که دورکیم بی هنجاری مینامد به وقوع می پیوندد.
نظام اجتماعی خانواده، معمولاً از درجهای از یگانگی برخوردار است. دارای نقشهای مکمل و همچنین گروهی از نقشها برای اهداف جمعی یا فردی است. در درون این نظام اجتماعی، ممکن است تضادی نیز رخ دهد که اغلب نیز اتفاق میافتد، اما در بیشتر موارد، کل نظام آسیب نمیبیند و در واقع برای اینکه نظام دچار آسیب جدی نشود، حد و مرزی نیز وجود دارد که ورای آن حد، بی هنجاری حاکم میگردد. در چنین شرایطی که تضاد از مرز خود تجاوز کند، انتظارات متقابل که در ارتباط با نقشهای متقابل قرار دارند. از بین میرود و در نتیجه هنگامی که تضاد شدید میشود، به حدی که باعث خنثی شدن انتظارات متقابل گردد. نظام اجتماعی خانواده ممکن است موجودیت خود را از دست بدهد. بنابراین برای اینکه تضاد و درگیری در بین اعضای خانواده، در حد و مرز خود قرار گیرد و به عبارتی کنترل شود باید نقشها و نظام نقشها به شکل مناسبی در ارتباط تکمیلی با یکدیگر قرار گیرند. در اینجا دو سئوال اساسی و مهم کارکردی برای نظام خانواده مطرح میگردد:
الف- چه نقشهایی در نظام خانواده نهادی شده است؟
ب- چه کسی این نقشها را انجام میدهد؟
نظام اجتماعی و شبکه روابط متقابل
یک نظام اجتماعی قبل از هر چیز در نخستین برخورد، مجموعه و شبکهای از روابط متقابل میان افراد و گروههاست، علاوه بر آن عوامل بسیاری از نیز به یکدیگر پیوند میدهد. به عبارت دیگر هر عامل در یک نظام اجتماعی به ویژه از دید کلی کنش متقابل آن با دیگر عاملها در نظر گرفته می شود. کنش اجتماعی سه عنصر را در بر میگیرد:
انتظارات متقابل میان عامل معینی مانند «خود» از عامل جداگانهای به نام «دیگری» انتظار دارد، در موقعیتی مشخص که در ارتباط با یکدیگرند به صورتی تعیین شده رفتار کند. در همان حال، «خود» میداند که دربارة موقعیت مشترک، «دیگری» نیز انتظاراتی دارد. به بینی دگیر هنگامی که پارسونز خصایص نظام اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن را مشخص میسازد مفاهیم اصلی مورد نظر او «خود» و «دیگری».
یعنی دو یا عدهای بیشتر که در ضمن ایفای نقش با یکدیگر در حال کنش متقابلاند که یا با انتظارات دیگر خود را سازگار میکنند یا از این انتظارت فاصله میگیرد، در حالی که نوعی احترام متقابل در این میان وجود دارد، یعنی آنچه که «خود» از جمله حقوقش محسوب میدارد، از نظر دیگری وظیفه تلقی میشود (توسلی، 1369: ص 191).
ارزشها و هنجارهایی وجود دارند که بر رفتار عاملهای حاکم اند. در واقع انتظارات متقابل در گروه متکی بر وجود هنجارها و ارزشهاست. وجود ارزشها و هنجارهای مشترک مسألهای نیست. مهم این است که «خود» میداند که هنجارهایی «دیگری» میداند و می تواند پیشبینی کند که «دیگری» در یک وضعیت مفروض، به گونهای معین عمل خواهد کرد.
بالاخره ضمانت اجرایی یا پاداش و تنبیهی که «خود» و «دیگری» در صورت عدم برآوردن انتظارات متقابل دریافت میدارند.
از نظر پارسونز این سه عامل یعنی انتظارات، ارزش، و هنجارها و تضمین ها، عناصر تشکیل دهنده نقشها در کنش متقابل هستند و ساخت یک نظام اجتماعی از طریق نهادی شدن الگوها و ارزشها تثبیت و تحکیم میشود.
مهمترین مزیت برخورد پارسونز با جامعه به عنوان یک نظام این است که تصویری از یگانگی گروه انسانی ارایه میدهد و بیش از هر نظریهپرداز دیگری به شکلی متقاعد کننده معنی واقعیت نظام را در رقابت، یگانگی و پیوستگی کلی الگوهای کنشهای متقابل اجتماعی مطرح میسازد.