کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق زنان و سیاست - 13 صفحه وورد

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق زنان و سیاست - 13 صفحه وورد دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق زنان و سیاست - 13 صفحه وورد


تحقیق زنان و سیاست - 13 صفحه وورد

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

زنان آشکارا از صحنه‌ی رسمی «سیاست» در بریتانیا غایب‌اند. با این که رهبر حزب محافظه‌کار، خانم تاچر، نخست وزیر است و از سال 1979 در این مقام بوده است، شمار زنان دیگری که در بریتانیای معاصر  از جایگاه سیاسی قدرتمندی برخوردار باشند اندک است عده‌ی بسیار کمی از زنان را می‌توان در میان رهبران اتحادیه‌های کارگری، نمایندگان مجلس یا مشاوران محلی دولت دید. تصور می‌شود زنان کم‌تر از مردان توانایی انجام کارهای سیاسی دارند و کم تر به سیاست علاقه نشان می‌دهند به نظر می‌رسد جامعه‌شناسی سیاسی از دیرباز این دیدگاه عرفی را درباره‌ی نسبت زنان با سیاست پذیرفته و به آن اعتبار علمی داده است .

به عقیده‌ی سلویا والبی (1988) در جامعه‌شناسی سیاسی چهار رویکرد به موضوع جنسیت وجود داشته است:

  1. زنان را با سیاست بی‌ارتباط دانسته‌اند یا هرگاه از زنان ذکری به میان آمده است برای رفتارسیاسی آنان در قیاس با مردان اصالت کم‌تری قائل شده‌اند؛
  2. به تصویر تحریف شده‌ی زنان در جامعه‌شناسی سیاسی و به ویژه در بررسی انتخابات انتقاد شده است .
  3. بررسی‌های فمینیستی درباره‌ی فعالیت سیاسی زنان انجام شده است؛
  4. سیاست ورزی جنسیتی مورد تحلیل قرار گرفته و علاوه بر فعالیت سیاسی زنان به مقاومت مردسالاری یعنی مبارزه‌ی قدرت میان فمینیسم و مردسالاری نیز پرداخته شده است.

ما می‌توانیم رویکرد پنجمی را به این چهار رویکرد بیافزاییم: تحلیل نقش دولت در خلق و حفظ  خانوده‌ی هسته‌ئی و نقش زنان در مقام همسر و مادر.

در این فصل به انتقادهای فمینیستی از جامعه شناسی سیاسی  مرد محور رایج و پژوهش‌های فمینیستی درباره‌ی فعالیت سیاسی زنان می‌پردازیم.

 

زنان و انتخابات

به نظر سیلتانن و استان ورث ((1984) ظرفیت سیاسی زنان در متون مرد محور متداول دست کم گرفته شده است پژوهش‌های مردمحور نه مشارکت زنان در سیاست را کم‌تر از مردان قلمداد می‌کند و علایق و خواست‌های زنان را بیش‌تر بازتاب تعهدات اخلاقی یا خانوادگی جلوه می‌دهد تا موضع اصیل سیاسی برای مثال گفته می‌شود که توجه مردان به میزان دستمزد و ساعات کار است در حالی که زنان بیش‌تر به شرایط کار توجه دارند اما به نظر سیلتانن و استان ورث در این متون تفاوت رفتار سیاسی مردان و زنان بیش از اندازه بزرگ نمایی شده است و با وجود توجه به تأثیر قلمرو خصوصی بر رفتار سیاسی زنان از احتساب تأثیر قلمرو خصوصی بر رفتار سیاسی مردان چشم پوشیده‌اند. از نظر رفتار زنان در انتخابات به ادعای پژوهش‌گران مرد محور زنان در قیاس با مردان کم‌تر رأی می‌دهند محافظه‌کارترند، تزلزل رأی بیش‌تری دارند و بیش‌تر تحت تأثیر شخصیت‌ها قرار می‌گیرند اما فمینیست‌ها با بازنگری نوشته‌ها و یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهند که این نتیجه‌گیری‌ها در واقع بر شواهد بسیار سستی استوار شده است.

سوزان بٌرک و جین گراس هولتز (1974) اظهار داشته‌اند که تحقیقات مرد محورانه غالباً داده‌ها را تفسیر کرده و فرضیاتی را بنا نهاده‌اند که با عقاید پیشین ایشان دربار‌ه‌ی رفتار سیاسی زنان «جور در بیاید» بٌرک و گراس هولتز نخست به «چسباندن پانوشت‌هایی» اشاره می‌کنند که در آنها می‌توان نظراتی درباره‌ی موضع‌گیری سیاسی زنان اظهار کرد که یا منابع ارجاعی خودشان آنها را تایید نمی‌کند یا روایتی ساده‌انگارانه و گمراه کننده از اصل مطلب است اشاره‌ی بعدی آن دو به تصوری است که عقاید و رفتار سیاسی زنان را به ویژه در انتخابات متأثر از مردان (به ویژه شوهرها) می‌داند اما عکس آن را قبول ندارد نکته‌ی دیگر وجود اصل بی‌چون و چرایی است که رفتار پخته‌ی سیاسی را رفتاری می‌داند که مردان دارند یعنی نگرش‌ها و گزینه‌ها و شیوه‌ی مشارکتی که خاص مردان است رفتار زنان اگر با این اصل تفاوت کند ناپخته شمرده می‌شود چهارم این که تصور می‌شود علایق سیاسی زنان در چهارچوب نقش مادری آنها جای می‌گیرد و در نتیجه توان سیاسی آنان را محدود می‌دانند داوس و هیوز (1975) نیز نشان داده‌اند که استناد به این واقعیت که زنان از مردان محافظه‌کارترند غالباً با تکیه بر داده‌هایی است که در نهایت گویای تفاوت‌های چندانی نیست.

گوت و راید (1975) قبول ندارند که به استناد میزان مشارکت سیاسی زنان بتوان حکم کرد که به استناد میزان مشارکت سیاسی زنان بتوان حکم کرد که زنان کم‌تر از مردان آگاهی سیاسی دارند یا کم‌تر به سیاست علاقه نشان می‌دهند. به نظر این دو شواهد حاکی از آن است که احزاب سیاسی، اتحادیه‌های کارگری و معیارهای مشارکت سایسی با علایق و نیازها و فرصت‌های بسیاری از زنان هم خوانی ندارند زمان برگزاری جلسات اتحادیه‌های کارگری و احزاب غالباً به گونه‌یی تنظیم می‌شود که حضور و مشارکت در آنها برای زنانی که تعهد خانگی دارند دشوار است. شرکت در گپ‌های دوستانه پس از خاتمه‌ی این جلسات که به بحث و جدل درباره‌ی مسائل مهم و جدی می‌گذرد نیز برای زنان آسان نیست مردان اغلب معتقدند مسایلی که برای زنان اهمیت اساسی دارد در مقایسه با مسائل مورد توجه مردان کم اهمیت‌تر یا به نوعی «کم سیاسی» است در واقع بعضی از مسایلی را که برای زنان بسیار حیاتی است وابسته به نقش طبیعی ایشان می‌دانند و اصولاً نیازی نمی‌بیند که در دستور کار سیاست قرار گیرد. از جمله مواردی که با این نگرش تعبیر شده مسائل مربوط به محیط کار است مانند مرخصی زایمان با حقوق، درخواست برای  ایجاد مهدکودک در محل‌های کار، برنامه‌های تفریحی برای کودکان در زمان تعطیلی مدارس، و مرخصی ساعتی برای رسیدگی به فرزندان بیمار. با طرح «حق مادری» (پرداخت دستمزد به زنان برای انجام وظیفه‌ی پرورش فرزندان که ملت بر دوش ایشان گذاشته است) نیز با همین نگرش برخورد شده است و زنان متاهلی که همسر بیمار یا معلول داشتند برای آن که امکان مطالبه‌ی مستمری تیمارداری (ماهانه 23 پوند برای پرستاری از شخصی که مستمری از کارافتادگی دریافت می‌کند) را بیابند ناگزیر دست به دامن کمیسیون اروپا شدند زنان ناگزیر بوده‌اند برای به کرسی نشاندن اهمیت سیاسی مسایلی مانند حق سقط جنین، جلوگیری از آبستنی، دستمزد مساوی و امثال آن دست به مبارزه بزنند با وجود این نگرش، و با توجه به تعداد اندک زنان نامزدِ نمایندگی در انتخابات ملی یا انتخابات داخلی اتحادیه‌ها، شاید عجیب نباشد که مشارکت سیاسی زنان به اندازه‌ی مردان نیست.

با این هم پژوهش‌های دقیق‌تر نشان داده است که در رفتار انتخاباتی زنان تفاوت‌های جنستی عامل اصلی به شمار نمی‌آید و طبقه‌ی اجتماعی شاخص مهم‌تری است برای مثال، چنین القا شده که زنان کم‌تر از مردان رأی می‌دهند و بر همین اساس نتیجه گرفته‌اند که زنان به سیاست کم‌تر علاقه دارند اما احتمال رأی دادن افراد سالمند به لحاظ آماری کم‌تر از احتمال رأی دادن جوانان است و تعداد زنان سالمند از مردان سالمند بیش‌تر است وقتی سن برای رأی دهندگان را به حساب نیاوریم این تفاوت ظاهری در عمل از میان می‌رود (کرو و دیگران 1979؛ رٌز 1976). اغلب گفته‌اند که زنان در رأی دادن تحت تأثیر گزینه‌های شوهر خود قرار می‌گیرند (لازارزفلد و دیگران 1968) اما بهترین نتیجه‌یی که از شواهد می‌توان گرفت دو جانبه بودن این تأثیر است (مک کوبی و دیگران 1954، وینر 1978، پرندی 1986) تصور می‌شود که زنان از مردان محافظه‌کارترند یعنی بیش‌تر احتمال دارد به حزب محافظه کار رأی بدهند گوت و راید (1975) یادآوری کرده‌اند که از سال 1945 تاکنون تفاوت‌های جنسیتی در رفتار انتخاباتی همیشه اندک بوده است در واقع در بعضی انتخابات عمومی زنان حزب کارگر را به محافظه‌کار ترجیح داده‌اند مثلاً در 1945 (دورانت 1966) و در1964 (باتلر و کینگ 1965) از این گذشته، در هر دو انتخابات عمومی سال‌های 1979 و1983 مردان بیش از زنان به حزب محافظه‌کار رأی دادند.

کارشناسان علوم سیاسی به طور کلی چندان توجهی به رفتار سیاسی زنان نداشته‌اند و عموماً فرض براین بوده که زنان به مسائل سیاسی کم‌‌تر توجه دارند چون علایق اصل ایشان در قلمرو خانگی واقع شده است اما همین تقسیم جهان به دو قلمرو عمومی و خصوصی یا خانگی خود مسئله‌یی سیاسی است و این ادعا که نگرانی درباره‌ی شرایط کار، آموزش کودکان، امکان سقط جنین و غیره جنبه‌ی اخلاقی دارد و نشانه‌ی توجه سیاسی نیست به نوبه‌ی خود بر نوعی ارزش داوری آشکار و از بسیاری جهات تحقیر‌آمیز دلالت می‌کند (سیلتانن و استان ورث 1984). در واقع ممکن است و در عمل هم پیش می‌آید که تجربیات زنان با مردان فرق کند و بنابراین رفتار سیاسی ایشان شکل دیگری به خود بگیرد بسا ممکن است که کاهش بودجه‌ی آموزش و بهداشت و خدمات اجتماعی بر زنان بیش از مردان  تأثیر بگذارد یا دست کم زنان بیش از مردان از پی آمدهای چنین سیاستهایی آگاه باشند به اعتقاد دوروتی اسمیت (1979) زندگی زنان را شرایطی رقم می زند که از «حالت انتزاعی» مباحث ذهنی کم‌تر نصیب برده است تا از واقعیت‌های عینی‌یی که بستر این مباحث است؛ شاید مردان درباره‌ی آموزش یا مراقبت‌های بهداشتی صاحب نظر باشند اما بردن بچه‌ها به مدرسه یا نزد پزشک در عمل با زنان است پس مسایلی مانند ساعات کار، ایجاد مهدکودک، تسهیلات جلوگیری از آبستنی و امثال آن ممکن است نادیده گرفتن یا حواله دادن آنها به اخلاقیات قلمرو خانگی به معنای نادیده گرفتن بنیانی است که بسیاری از زنان گزینه‌های سیاسی خود را برآن استوار می‌کنند و سرانجام این که می‌توان استدلال کرد که اگر زنان واقعاً کم‌تر از مردان به صحنه‌ی عمومی سیاست علاقه نشان می‌دهند- حکمی که پشتوانه‌ی تجربی محکمی ندارد شاید به این دلیل است که زنان با دیدی واقع‌گرا احساس می‌کنند که نمی‌توانند برروند حوادث تأثیری بگذارند چون


دانلود با لینک مستقیم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.