کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق درباره مرگ از دیدگاه بزرگان

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره مرگ از دیدگاه بزرگان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

مرگ چیست ؟

مرگ نیستی و نابودی نیست ، بلکه گذر از دنیای فانی و رسیدن به بقاء و زندگی ماندگار است . مرگ سپری کردن تیرگی ها ، سختی های دنیا ، و زیان های آن و رسیدن به سرای باقی و دست یافتن به نعمات بی پایان الهی است .

مرگ در جوار حضرت حق جل جلاله بودن و از رحمت و نعمت بیکران الهی ، برخوردار شدن برای افراد صالح و کسانی که زمینه برخورداری از آن نعمت ها را با اجرای اوامر و ترک نواهی الهی مهیا ساخته اند ، است .

اما مرگ برای کسانی که دل به دنیای زودگذر ، فانی و بی وفا بسته اند و فریب زیبائیهای ظاهری آن را خورده اند و در غفلت از سرای باقی زندگی کرده اند و با خوشی های ناپایدار و کاذب آن ، با هوا و هوس زودگذر از یاد خدا ونعمت های خدا غافل شده اند ، ظلم و ستم پیشه ساخته و در مسیر شیطان گام برداشته اند ، سرازیر شدن به دار مکافات و دیدن نتیجة اعمال شوم و عذاب شدید جهنم است .

مرگ برای مؤمن :

امام سجاد (ع) درباره مرگ می فرماید : مرگ برای مومن همانند کندن لباس های چرکین و پر حشرات است و گشودن بندها و زنجیرهای سنگین و تبدیل آن به فاخرترین لباس ها و خوشبوترین عطرها و راهوارترین مرکب ها و مناسب ترین منزل ها است .

امام حسین در روز عاشورا مرگ را همانند پلی تعبیر می کنند که انسان مؤمن را از سختیها و زندان بسوی بهشت رضوان و فقر و باغ های سر سبز و نعمت های جاودان روانه می کند و برای کافران همانند عبور از قصرها و باغ های زیبا بسوی زندان و عذاب .

امام حسن می فرماید : مرگ بزرگترین شادی است بر مؤمنین زمانی که آنها از زندگی سخت و دشوار دنیا بسوی نعمت ها جاودان روانه می شوند .

در هنگام مرگ مؤمن ، رسول خدا و حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهما السلام در حالی که ملائکه مقرب خدای عزوجل ایشان را همراهی می کنند و به بالینش حاضر می شوند ، اگر خدای تعالی زبانش را به شهادت بر توحید او و نبوت رسول خدا و ولایت اهل بیت بازکرد که بر این معانی شهادت می دهد و رسول خدا و علی و فاطمه و حسن و حسین و ملائکه مقرب خدا با ایشان گواه می شوند واگر زبانش بند آمده باشد ، خدای تعالی رسول گرامی خود را به این خصیصه اختصاص داده که از ایمان درونی هرکس آگاه است و لذا به ایمان درونی مؤمن گواهی می دهد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهما السلام شهادت رسول خدا را گواهی می کنند. با این اوصاف مرگ برای مومن بسیار شیرین و لذت بخش خواهد بود ترس از مرگ و گریز از آن برای مؤمنین مفهوم نخواهد داشت .

مرگ برای کافران :

امام حسین می فرمایند : مرگ برای کافران همانند عبور از قصرها و باغ های زیبا بسوی زندان و عذاب الهی است .

امام حسن می فرماید : مرگ عذاب و هلاکتی است برای کافران ، زمانیکه آنها از بهشت ظاهری شان سوی آتشی که همیشگی است و سرد نمی شود روانه می شوند .

قرآن کریم می فرماید :

واگر بنگری سختی حال کافران را هنگامی که فرشتگان آنها را قبض روح می کنند و با تیغ بر روی و پشت آنها می زنند و می گویند : بچشید طعم عذاب سوزنده را ، این عقوبت اعمال زشتی است که که به دست خود پیش فرستادید .

حقیقت مرگ چیست؟

معناى لغوى مرگ عبارت است از «مردن»، «فنا شدن» و «زوال حیات»، اما در حقیقت، ماهیت و مفهوم مرگ نیستى و زوال حیات نیست، بلکه انتقال است، آن هم انتقال از حیاتى (دنیا) به حیات دیگر (آخرت). در حقیقت مرگ براى انسان سرآغاز حیاتى نو است. همان گونه که انتقال انسان از «جنین» به «عالم دنیا» تولّد و حیات جدیدى براى او محسوب مى شود، انتقال او از حیات دنیا به آخرت نیز تولدى دیگر و سرآغاز حیات جدیدى است.

در قرآن کریم هر کجا سخن از مرگ است کلمه ى «توفّى» استعمال شده که خود بیانگر نکات مهمى است:

1. «توفّى» به معناى «تمام و کمال به اختیارگرفتن یک حقیقت» است; لذا عرب این کلمه را در جایى به کار مى برد که طلبکارى تمام قرض خودش را از بدهکار دریافت کند.

استعمال این کلمه براى مرگ بدین معناست که انسان به تمام و کمال دریافت مى شود و به سراى آخرت منتقل مى گردد و چیزى از انسان پراکنده و گم نمى گردد.

2. حقیقت انسان «منِ» اوست، نه بدن مادّى اش; چرا که با توفّى و مرگ، شخصیت و منِ حقیقى انسان به تمام و کمال دریافت مى شود و بدن کم کم پوسیده و بعد پراکنده مى شود، آنچه پوسیده نمى شود و تحویل مأموران الهى مى گردد بدن مادّى انسان نیست، بلکه حقیقت وجودى او است که «منِ» او وابسته به آن است و قرآن از آن به نفس و روح تعبیر مى کند.

اگر مرگ را به معناى تعطیل شدن تحریکات قواى ادراکى و حسّى بدانیم، مرگ چیزى جز «فقدان» نخواهد بود; چرا که با مرگ تمام اندام و اعضاى بدنِ آدمى از جنبش و حرکت باز مى ایستد و دیگر قدرتى براى حرکت دادن دست و پا و چشم و... براى او نمى ماند و این چیزى جز عدم و فنا نخواهد بود; پس موت و مرگ از این مَنظر، امرى عدمى است و پایان حیات انسان محسوب مى شود.

امّا مى توان از مَنظرى دیگر به مرگ نگریست و آن نه مرگ بدن، بلکه انتقال آدمى (روح و نفس او) به جهان دیگر است که در این صورت مرگ امرى وجودى خواهد بود; چرا که آدمى به حیات خود در جهان دیگرى ادامه مى دهد، البته با خصوصیاتى متفاوت با جهان مادى.

لذا قرآن کریم فرشتگانى را براى مرگ انسان مأمور مى کند تا این امر وجودى را تحقق ببخشند. همان گونه که فرشتگانى مأمور رساندن وحى به پیامبران اند، فرشتگانى هم مأمور قبض روح انسان هستند.

در حقیقت فرشتگان کارگزاران پروردگارند. در یک مرحله حیات را به انسان مى دهند که امرى است وجودى و در مرحله ى دیگر ممات و مرگ را براى انسان رقم مى زنند که باز هم امرى است وجودى; چون مرگى که توسط فرشتگان محقق مى شود انتقالى بیش نیست.

ایمان به خدا و روز قیامت نگرانی از مرگ را از بین می برد. افرادی که به مبدا و معاد ایمان دارند، از مرگ متنفر نیستند، چون معتقدند که با فرارسیدن مرگ دروازه جهان دیگری به رویشان گشوده می شود و به زندگی ابدی و نعمت های جاویدان دست می یابند. بر این اساس عامل دیگر اضطراب که همان احساس پوچی و فناپذیری است، از میان می رود. مرگ در نظر مومن دریچه ای برای رسیدن به سرای دیگر و انتقال از دنیای گذران به آخرت جاویدان است. امام حسین(ع) می فرماید: مرگ برای شما همانند پلی است که از محیط رنج و زحمت عبورتان می دهد و به بهشت وسیع و نعمت هایش می رساند. کدام یک از شما بی میل و ناراضی است که از تنگنای زندانی به کاخی مرفه منتقل گردد.

جلال الدین محمد بلخی در کتاب مثنوی آورده است که حمزه، عموی پیامبر اسلام در دوران جوانی وقتی به میدان جنگ می رفت، زره می پوشید تا بدنش از ضربات شمشیر و نیزه دشمن مصون باشد; ولی پس از آن که دعوت رسول گرامی را اجابت نمود و اسلام را پذیرفت تغییر روش داد و موقعی که برای جهاد با کفار و مشرکین به میدان کارزار می رفت، زره در بر نمی کرد. به او گفتند: تو در بحبوحه جوانی و در اوج قدرت و نیرومندی زره می پوشیدی و به جنگ می رفتی و اکنون که پیر و ضعیف شده ای، بدون زره مقابل دشمن ظاهر می شوی; مگر نه این است که خداوند در قرآن شریف فرموده است: (ولاتلقوا بایدیکم الی التهلکه; با دست خود خویشتن را به هلاکت نیفکنید)،چرا تو با این کار متهورانه به استقبال خطر می روی؟ حمزه در پاسخ گفت:

گفت حمزه چون که بودم من جوان

مرگ می دیدم وداع این جهان

سوی مردن کس به رغبت کی رود

پیش اژدرها برهنه کی شود

لیک از نور محمد من کنون

نیستم این شهر فانی را زبون


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مرگ از دیدگاه بزرگان

تحقیق درباره روانشناسی مرگ

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره روانشناسی مرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

روانشناسی مرگ

فهرست:

1- مقدمه

2- مرگ فیزیولوژیکی

3- تجربه مرگ

4- برخورد کودکان با مساله مرگ

5- برخی علل ترس از مرگ

6- غلبه بر ترس از مرگ

7- مرگ رمانتیک

8- شهادت

9- عشق فاتح مرگ

10- اندیشه هایی درباره مرگ

11- آخرین سخنان

مقدمه:

آیا ما می توانیم تصور کنیم که ؟؟؟؟؟؟ تر از مرگ برای بشر وجود دارد؟ و نیز آیا عانلی که نوجب توقف جریان مرگ شده باشد وجود دارد؟ پس نباید حیرت کرد که چرا هر فلاسفه و حتی تمام انسانهایی که قادر به کمترین درجه تفکر هستند کم وبیش به طرز تشویق آمیزی به مرگ توجه کرده و خود را ناگزیر به ابراز عقیده های پیرامون آن کرده اند. ادیان و فلسفه های مختلف نیز توجیهاتی را درباره وضعیت فانی بودن بشر ارائه داده و کوشیده اند تا معنی و اهمیت آن را روشن کنند.

اینایس لپ از هواداران مکتب «تکامل گرایی» و از پیرامون نیاردوشان است. تکامل گرایی مکتبی است که از ؟؟؟؟؟؟؟ و علم گرایی نوین پدیده آمده است پیرامون این مکتب معتقدند که جهان و کائنات بسوی یک پیشرفت از پیش تعیین شده در حرکت است ذات و سرشت جهان به گونه ای است که اجسام آلی و غیر آلی همواره رو به تکامل و تحول هستند زیرا جهان را خداوند خلق کرده است. مکتب «تکامل گرایی» مقوله ای به نام «خداشناسی فرایندی» را در قلمرو فلسفه گشوده است. مکتب «تکامل گرایی» مقوله ای به نام «خداشناسی فرایندی» را در قلمرو فلسفه گشوده است. این مقوله شکل جدیدی از خداشناسی است که علوم جدید و بویژه دانش تکامل علمی را پذیرا می شود. می گوید که طرز عمل خداوند در جهان، یک فرآیند کند و بطئی است که با بردباری بر عناصر تصادف و شر غلبه می کند و تمامی خیر و خوبی را که پدید می آوردند در ذات خود نهفته دارد. اینایس لپ در برخورد با مساله مرگ، دیدگاهی را عرضه می کند که نشانگر ذهن روشن و باز او بوده، و در عین حال بیانگر اعتقاد راسخ وی به خداوند و دنیای آخرت است. البته در چارچوب مذهب کاتولیک به طور خاص و دیانت مسیحیت به طور عام، و نیز پایبندی او به مکتب تکامل گرایی. او، مرگ را یک راز می داند و نه یک مساله می گوید که هراس از مرگ یک واکنش بسیار عادی در همه انسانهاست اما مضطرب شدن به خاطر مرگ را یک نوع روان پریشی می داند زیرا مرگ همواره با تولد انسان، آغاز می شود و لحظه ای بشر را ترک نمی کند و در واقع زندگی و مرگ لازم و ملزوم یکدیگرند حاصل کلام، اینایس لپ می گوید که اگر انسان بخواخد بر هراس از مرگ غلبه کند باید به زندگی عشق بورزد و به آن ارزش و معنا بدهد. در توهین بینش است که عقیده دارد شهادت یک نمونه بارز و کامل نهراسیدن از مرگ است زیرا بیانگر نزدیک ترین و آشکار ترین ارتباط عشق و مرگ است.

مرگ فیزیولوژیکی

بدن انسان از یافته های زنده تشکیل می شود. هر یافته، بر اساس ذات خود، فانی است ولی یافته های جدید تولد می یابند تا جایگزین یافته عالی مرده در بدن انسان بشوند. پس از یک دوره معین زمانی، تجدید حیات یافته ها کاهش می یابد و سپس کلا متوقف می شود. از نظر زیست شناسی، مرگ طبیعی یک رویداد ناگهانی نبوده بلکه یک فرآیند تدریجی است از یک نقطه نظر زیست شناسی، ما به محض اینکه متولد می شویم به پیر شدن و مردن می کنیم. ولی مرگ انسان فقط موقعی صورت می گیرد که میلیونها یافته تشکیل دهنده بدنش بمیرد. هنگامی که فعالیت پروتوپلاسمی یافته متوقف می شود، آن یافته می میرد. بدین ترتیب، مرگ از این نقطه نظر زیست شناسی، عبارتست از نابود شدن ساختار یافته ای. اما هر چند که یافته ها می میرند و بدین طریق موجب مرگ یک فرد می شودند لکن اتم های سازنده یافته ها از بین نمی روند. آنها به یافته های دیگر همان فرد و سایر افرادمنتقل می شوند و از این جهت است که ما می توانیم با لحنی قاطع از وجود یک خویشاوندی اساسی میان تمام موجودات زنده سخن بگوییم. اتم هایی که امروز جزئی از کالبد جسمانی من هستند شاید روزی مورد استفاده حیوانات و گیاهان یا شاید سایر انسانها قرار گیرد. اگر ما می خواستیم بپذیریم که اتم ها دارای روح می باشند. بنابراین پدیده (حلول روح) می توانست یک معنای واقعی بیابد. از طرف دیگر، خود یافته نیز یک موجود پیچیده است و به همین دلیل نمی تواند فانی محسوب شود زیرا فقط پروتوپلاسم می میرد. نه علم و نه جادو هیچ کدام قادر نیستند که مانع مرگ سلولها و اندامهای زنده تشکیل شده از آنها گردند با حداکثر کاری که می کنند اینست که مرگ ما را به تاخیر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره روانشناسی مرگ

مرگ

اختصاصی از کوشا فایل مرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

مدرسه راهنمایی ارشاد

موضوع تحقیق :

مرگ

دبیر مربوطه :

جناب آقای غفاری

تهیه کننده

سهند بابامیر

مرگ

اینان شفا دهندگان بیماری لاعلاج کوری و کوردلی هستند و به همراه پیامبر عظیم الشان(ص) در روز قیامت شفاعت خواهند کرد؛ و قصیده را با شکایت و گلایه به محضر شریف حضرت رسول(ص) به خاطر ظلم و ستم و کشتار اهل بیتش به پایان می بود و اینکه خورشید دشمن ستمگران (بنی امیه و بنی عباس ) است هرچند که فعلا مظلوم واقع شده ولی روز حسابی هم وجود دارد.

و اما قضیه ساختگی بودن این قصیده که قائلین به آن اعتقاد دارند به دلایل زیر، این قصیده ، سروده طرفداران ائمه ( ع) است که از زبان رضی (ره) بیان کرده اند و توسط ابوحکیم الخبری جزء اضافات وارد دیوان شده است. و اما دلایل : 1) استغاثه به حضرت رسول(ص) 2)شکایت و گلایه آشکار 3) دشمنی کاملا روشن با بنی امیه و ادعا علیه آنان در روز قیامت 4) وجهه مظلوم نمایی شاعر 5) و اینکه ائمه معصومین(ع) را جزء شفعای روز محشر به همراه حضرت رسول دانسته اند و اینکه اعتقاد به کرامت معجزه آسای شفای بیماران لاعلاج چون کوری و... دارد. این عده بر این باورند که هیچ یک از موارد فوق الذکر در سوگنامه های قبلی به این شکل وجود ندارد و بنابراین هیچ رابطه ای بین سیاق مطالب قصاید قبلی با این قصیده دیده نمی شود. و علاوه بر آن برخی ابیات این قصیده را بسیار سست ارزیابی کرده اند و اینکه این ابیات استحکام و متانت اشعار سابق را ندارد. مانند : « یا رسول الله یا فاطمه یا امیرالمومنین المرتضی» در پاسخ به دلایل مذکور باید بگویم که استغاثه به حضرت رسول(ص) سبک شعرای اسلامی است و تنها اختصاص به یک قصیده و یک شاعر به خصوصی ندارد و در شکایت و گلایه از جور زمانه نیز همه آزاد هستند و شیوه خاصی نیست که مختص افرادی ویژه باشد و اظهار داشتن با دستگاه جائر – بنی امیه نیز یک رسم عادی و عمومی بوده و حتی عباسیان نیز در این کار به نوعی شریک بوده اند واصلاً به خاطر دشمنی با افکار و اندیشه های آنان بود که بر علیه آنان قیام کردند که منجر به براندازی و سرنگونی بنی امیه شد. و اعتقاد به قدرت شفاعت ائمه معصومین صلوات ا.. علیهم اجمعین در روز قیامت و داشتن کرامت جزء اعتقادات مسلم شیعه محسوب می شود و اینکه در چهار قصیده ی قبلی شخصی از آن به میان نیامده دلیل بر این نیست که جزء اعتادات رخی نبوده است و با توجه به اینکه چون در این قصیده سخن از کرامت و شفاعت ائمه طاهرین به میان آورده لذا قصاید قبلی به علت تهی بودن از این اعتقاد ، جزء سروده های – نخواهد بود.

و راجع به سست بودن برخی ابیات ، همه واقفند که شاعر نیز همچون بقیه دارای حالتهای گوناگونی است و لذاحالتهای متعدد ومتنوع او بر روی اشعارش نیز ناخاسته تاثیر می گذارد و حتی بزرگترین شعرای عرب


دانلود با لینک مستقیم


مرگ

مقاله درباره زندگی پس از مرگ

اختصاصی از کوشا فایل مقاله درباره زندگی پس از مرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره زندگی پس از مرگ


مقاله درباره زندگی پس از مرگ

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:95

فهرست مطالب

عنوان

صفحه

حالت روح................................

موفق سؤال و جواب........................

مرحله پس از سؤال فرشته ها...............

اشکال و حل..............................

نفخه صور................................

وای بر حال جهنمی ها.....................

موفق میزان سنجش اعمال...................

موقف حساب...............................

موقف نامه های عمل.......................

موقف صراط...............................

نکاتی پیرامون عالم بهشت و دوزخ..........

مرحله ظاهر شدن باطنها...................


حالت روح

روح پس از مفارقت از بدن جسمانی و عنصری ، کاملا" به بدن برزخی و قالب مثالی تعلق میگیرد . تفضیل مطلب این که سنت الهی چنین است که در جهان خلقت ، بین مراتب لطیف و ثقیل ، حد وسطی قرار داده شده است . این موجود وسطی ، نه از نظر لطافت و نازکی مثل مرتبه اول است و نه در سنگینی و کثافت چون مرتبه آخر . یک رو به بالا دارد و رویی به پایین و آن دو مرحله را به هم مرتبط می سازد . این مقطع وسط را (( برزخ )) می گویند .

جهت روشن شدن موضوع به ذکر دو مثال می پردازیم :

هر درختی را که مشاهده می کنیم یک مرتبه از مرحله دانه به مرحله درخت بودن نرسیده است . اول ، حبه را می کارند ، رشد می کند و درخت می شود ، شاخ و برگ و گل می دهد و سپس از آن گل ، میوه پدید می آید . بین مرحله حبه و میوه وجود درخت ، فاصله است . لذا می توانیم درخت را برزخ این دو مرحله بدانیم .

مثال دوم : همه کواکب و ستارگان درخشان بالای سر ما دارای نور و شعاع اند . چه خورشید و چه دیگر ستارگان ، این حالت را دارند اما بین زمین و این کرات رابطه مستقیم برقرار نیست . اگر بخواهد علوی با سفلی مرتبط شود تا خیر و نفع ستارگان به زمین برسد باید حد وسط و برزخی وجود داشته باشد که نور و شعاع ستاره ها است . خورشید ، مستقیما" با ما مرتبط نیست بلکه شعاع آن که برزخ بین او و زمین است بین این دو ارتباط برقرار می سازد . آری عادت الله و دأب و رسوم خدایی بر این است که به واسطه این برزخ، مراتب را به هم مرتبط می سازد . بر همین قاعده ، عالم کبیر هم ، ارواح و اجساد دارد . ارواح ، همان جانهای بزرگ و کلی اند . اجسام نیز کره خاک و کوه ها و معادن و دریاها می باشند . بین ارواح کلیه و اجسام عنصری ، فاصله و دوری بسیاری هست . قاعده‌  عقلی و صنع و حکمت الهی اقتضا دارد که یک عالم متوسطی بین جهان ارواح و موجودات نشئه روحانی و عالم جسمانیت ایجاد شود که نه در لطافت و نازکی مثل ارواح است و نه در ثقل و سنگینی مثل مادیات می باشد . یک رو به عالم ارواح دارد و جهتی به جهان مادی . این مرحله برزخ کل و مثال اکبر است چنانچه از برای هر چیزی در عالم مثال ، صورتی در عالم مادی وجود دارد . یعنی هر چه این عالم دارد یک معنا و صورتی از آن در جهان اعلی هست ولی پاکیزه تر و لطیف تر . اما فرق آن دو این است که جسم مادی فنا می شود اما موجود برزخی مثالی باقی است . مثلا" در عالم مادی، جوانی می رود و پیری می آید اما وجود برزخی فلان درخت اصلا" خشک نمی شود و نبات و سبزه و آب آن نابود نمی گردد بلکه آنها باقی به بقاُء الله هستند اما مواد عنصری و اجسام مادی به علت دنیوی بودن و تعلق به دار فنا و زوال ، از بین می روند .

پس در صقع عالم کبیر هم این مبنا رعایت شده است و موجودات برزخی ، رابط بین روح مطلق و جسم مطلق اند. انسان هم به عنوان موجود عالم هستی همین گونه است یعنی روحی دارد و بدنی .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره زندگی پس از مرگ

تحقیق در مورد فلسفه مرگ (2)

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق در مورد فلسفه مرگ (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

مقدمه

یکی از اندیشه‏هایی که همواره بشر را رنج داده است اندیشه مرگ و پایان‏ یافتن زندگی است . آدمی از خود می‏پرسد چرا به دنیا آمده‏ایم و چرا می‏میریم ؟ منظور از این ساختن و خراب کردن چیست ؟ آیا این کار لغو و بیهوده نیست ؟

منسوب به خیام است :

ترکیب پیاله‏ای که در هم پیوست

بشکستن آن روا نمی‏دارد مست

چندین قد سرو نازنین و سر و دست

از بهر چه ساخت وز برای چه شکست ؟

جامی است که عقل آفرین می‏زندش

صد بوسه ز مهر بر جبین می‏زندش

این کوزه گرد هر چنین جام لطیف

می‏سازد و باز بر زمین می‏زندش

دارنده که ترکیب طبایع آراست

از بهر چه افکند و را در کم و کاست ؟

گر نیک آمد ، شکستن از بهر چه بود ؟

ور نیک نیامد این صور ، عیب‏  که راست ؟

ناراحتی از مرگ یکی از علل پیدایش بدبینی فلسفی است . فلاسفه بدبین ، حیات و هستی را بی هدف و بیهوده و عاری از هر گونه حکمت تصور می‏کنند . این تصور ، آنان را دچار سرگشتگی و حیرت ساخته و احیانا فکر خودکشی را به آنها القاء کرده و می‏کند ، با خود می‏اندیشند اگر بنابر رفتن و مردن‏ است نمی‏بایست می‏آمدیم ، حالا که بدون اختیار آمده‏ایم این اندازه لااقل از ما ساخته هست که نگذاریم این بیهودگی ادامه یابد ، پایان دادن به‏ بیهودگی خود عملی خردمندانه است .

و نیز منسوب به خیام است :

گر آمدنم به خود بدی نامدمی

ور نیز شدن به من بدی کی شدمی

به زآن نبدی که اندرین دیر خراب

نه آمدمی نه شدمی نه بدمی

چون حاصل آدمی در این شورستان

جز خوردن غصه نیست تا کندن جان

خرم دل آنکه زین جهان زود برفت

و آسوده کسی که خود نیامد به جهان

بر شاخ امید اگر بری یافتمی

هم رشته خویش را سری یافتمی

تا چند به تنگنای زندان وجود

ای کاش سوی عدم رهی یافتمی

نگرانی از مرگ

پیش از اینکه مسأله مرگ و اشکالی را که از این ناحیه بر نظامات جهان‏ ایراد می‏گردد بررسی کنیم ، لازم است به این نکته توجه کنیم که ترس از مرگ و نگرانی از آن ، مخصوص انسان است . حیوانات درباره مرگ ، فکر نمی‏کنند . آنچه در حیوانات وجود دارد غریزه فرار از خطر و میل به حفظ حیات حاضر است . البته میل به بقاء به معنای حفظ حیات موجود ، لازمه مطلق حیات

است، ولی در انسان، علاوه بر این، توجه به آینده و بقاء در آینده نیز وجود دارد. به عبارت دیگر در انسان آرزوی خلود و جاویدان ماندن وجود دارد و این آرزو مخصوص انسان است. آرزو فرع بر تصور آینده، و آرزوی جاویدان ماندن، فرع بر اندیشه و تصور ابدیت است و چنین اندیشه و تصوری از مختصات انسان است. علیهذا ترس و خوف انسان از مرگ که همواره 

اندیشه او را به خود مشغول می‏دارد چیزی جدا از غریزه فرار از خطر است که‏ عکس العملی است آنی و مبهم در هر حیوانی در مقابل خطرها . کودک انسان‏ نیز پیش از آنکه آرزوی بقاء به صورت یک اندیشه در او رشد کند به حکم‏ غریزه فرار از خطر ، از خطرات پرهیز می‏کند .

" نگرانی از مرگ " زاییده میل به خلود است ، و از آنجا که در نظامات طبیعت هیچ میلی گزاف و بیهوده نیست ، می‏توان این میل را دلیلی‏ بر بقاء بشر پس از مرگ دانست . این که ما از فکر نیست شدن رنج می‏بریم‏ خود دلیل است بر اینکه ما نیست نمی‏شویم . اگر ما مانند گلها و گیاهان ، زندگی موقت و محدود می‏داشتیم ، آرزوی خلود به صورت یک میل اصیل در ما بوجود نمی‏آمد . وجود عطش دلیل وجود آب است . وجود هر میل و استعداد اصیل دیگر هم دلیل وجود کمالی است که استعداد و میل به سوی آن متوجه‏ است . گویی هر استعداد ، سابقه‏ای ذهنی و خاطره‏ای است از کمالی که باید به سوی آن شتافت . آرزو و نگرانی درباره خلود و جاودانگی که همواره‏ انسان را به خود مشغول می‏دارد ، تجلیات و تظاهرات نهاد و واقعیت نیستی‏ ناپذیر انسان است . نمود این آرزوها و نگرانیها عینا مانند نمود رؤیاهاست که تجلی ملکات و مشهودات انسان در عالم بیداری است . آنچه‏ در عالم رؤیا ظهور می‏کند تجلی حالتی است که قبلا در عالم بیداری در روح‏ ما وارد شده و احیانا رسوخ کرده است ، و آنچه در عالم بیداری به صورت‏ آرزوی خلود و جاودانگی در روح ما تجلی می‏کند که به هیچ وجه با زندگی‏ موقت این جهان متجانس نیست ، تجلی و تظاهر واقعیت جاودانی ماست که‏ خواه ناخواه از " وحشت زندان سکندر " رهایی خواهد یافت و " رخت بر خواهد بست و تا ملک سلیمان خواهد رفت " . مولوی این


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فلسفه مرگ (2)