تعداد صفحات : 488
فرمت:WORD
پایان نامه برای دریافت درجه ی کارشناسی ارشد در رشته ی زبان و ادبیّات فارسی
فهرست مطالب
فصل اوّ ل : کلّیّات تحقیق
مقدّمه
برخی مشکلات تقطیع
علائم اختصاری
نکات طرح پیشنهادی
فصل دوم : معرّفی سنایی و آثار او
نام و نسب حکیم
زمان و محلّ ولادت.
آغاز شاعری حکیم
دوره های زندگی سنایی
افسانه ای درباره ی علّت تحوّل
مسافرت های سنایی
مذهب سنایی
ارادت حکیم به شیخ یوسف همدانی
وفات سنایی
آثار سنایی.
مضامین دراشعار سنایی
خلّاقیّت در اشعار سنایی
مقام سنایی
زبان سنایی
غزل با جلوه های عرفانی
سنایی در غزل زهدیّه و قلندریّه
پژوهش های انجام شده در مورد سنایی و آثارش.
فصل سوم : معرّفی غزل
غزل در لغت
غزل در اصطلاح
غزل نام قالب یا مفهوم
حوزه ی غزل
مضامین غزل
زبان غزل .
منشأ غزل.
غزل در تاریخ ادبیّات.
اقسام اصلی غزلیّات فارسی
دوره های مختلف غزل.
سیر غزل
فصل چهارم : موسیقی شعر.
شعر ، رستاخیز کلمات
موسیقی
پیوند شعر و موسیقی
انواع موسیقی شعر.
عروض
بیت
مصراع
واج
هجا
ارکان..
سالم و مزاحف
مثمّن و مسدّس و مربّع.
عروض و ضرب ( عجز ) ، صدر و ابتدا.
تقطیع
مراحل تعیین وزن یک شعر فارسی
بحر
شش دایره ی مشهور بحر های عروضی.
ذوبحرین
وزن
تأثیرات وزن
عواملمؤثّربر چگونگی حالت وزن
عوامل تغییر دهنده کیفیت موسیقی در اوزان
اوزان و مفاهیم
اوزان نا مطبوع.
اوزن شفّاف و اوزان کدر
اوزان خیزابی و اوزان جویباری
اوزان دوری
قافیه
نقش های قافیه
حروف قافیه
حرکات قافیه
عیوب قافیه
اصناف و انواع قافیه
حدود قافیه.
انواع قافیه ها از نظر جایگاه
انواع قافیه های هنری.
قافیه های مردّف.
ردیف .
علّت توجّه ایرانیان به ردیف
عوامل مهم در پیدایش ردیف در شعر فارسی
سود های ردیف.
زیان های ردیف
ردیف بدون قافیه.
حاجب
فصل پنجم : موسیقی شعر در غزلیّات سنایی
۱-رمل.
۱-۱-رمل مثمّن محذوف.
۱- ۲-رمل مثمّن مقصور.
۱-۳-رمل مثمّن مقصور عروض محذوف ضرب
۱-۴-رمل مثمّن مخبون محذوف
۱- ۵ -رمل مثمّن مخبون محذوف سالم صدر و ابتدا.
۱- ۶ – رمل مثمّن مخبون مقصور .
۱- ۷ -رمل مثمّن مخبون مقصورعروض اصلم مسبّغ ضرب
۱- ۸ -رمل مثمّن مخبون اصلم .
۱-۹ – رمل مسدّس محذوف.
۱- ۱۰ – رمل مسدّس مقصور
۱- ۱۱ -رمل مسدّس مخبون محذوف
۱- ۱۲ -رمل مسدّس مخبون اصلم مسبّغ عروض مقصور ضرب.
۲- هزج
۲-۱ -هزج مثمّن سالم
۲- ۲- هزج مثمّن مسبّغ
۲- ۳-هزج مثمّن اخرب.
۲- ۴-هزج مثمّن مکفوف مقصور.
۲- ۵ -هزج مثمّن اخرب محذوف.
۲- ۶-هزج مثمّن اخرب مقصور
۲- ۷-هزج مثمّن اخرب مکفوف محذوف
۲- ۸ -هزج مثمّن اخرب مکفوف مقصور
۲- ۹ -هزج مسدّس محذوف.
۲- ۱۰-هزج مسدّس مقصور
۲- ۱۱-هزج مسدّس اخرب مقبوض صحیح عروض و ضرب
۲- ۱۲ -هزج مسدّس اخرب مقبوض محذوف
۲- ۱۳ -هزج مسدّس اخرب مقبوض مقصور
۳- خفیف
۴- مضارع
۵- منسرح
۶- رجز.
۷- مجتث
۸- سریع
۹- متقارب
۹-۱ متقارب مثمّن سالم
۹- ۲ – متقارب مثمّن محذوف
فصل ششم : نتیجه گیری
منابع و مآخذ.
چکیده ی انگلیسی
کلّیّات
مقدّمه
ادبیّات گونه ای از هنر است و اهمّیّت ادبیّات فارسی را ، که شاخه ای از آن شمرده می شود ؛ نمی توان نادیده انگاشت . ادبیّات فارسی گنجینه ای است که روز به روز بر اهمّیّت و وسعت آن افزوده می گردد ؛ دریایی است بی کران با ساحلی ناپیدا .
در مورد اهمّیّت موضوع باید گفت که بررسی موسیقی شعر تا حدّ زیادی می تواند میزان قدرت شاعری هر شاعر را نمایان سازد و به فهم و درک صحیح تر شعر کمک نماید.
سنایی شاعری « دوران ساز »1 است که در چند زمینه ی شعری از جمله ؛ قصیده و غزل ، حال و هوایی عرفانی و تازه و متمایز از دوران قبل ایجاد کرده است ( شفیعی کدکنی ،1385 : 9 ).
در مجموعه غزلهای حکیم سنایی با دو دسته غزل روبه رو هستیم که تعدادی از آن ها عنوان غزلیّات» را که عنوانی رایج بوده است ، برخود دارند و تعدادی دیگر عنوان قلندریّات» به خود گرفتهاند.
غزل های قلندانه یا مغانه ی سنایی سرچشمه ی غزلیّات پر شکوه فارسی است . از حیث فرم ، قلندریّات دارای اوزان پر تحرّک و رقص آور و موسیقی متناسب با آن است . استفاده ی فراوان از واژه های شراب ، مستی و خرابات که در آثار عرفانی جایگاهی مقدّس است ؛ از دیگر ویژگی های قلندریّات می باشد . درونمایه ی این نوع شعر با ارزش های موجود در شریعت تناقض دارد . امّا سنایی در هیچ موردی نظرش مبارزه با شرع و مقدّسات نبوده است .می توان دو علّت را برای این کار ذکر کرد :
خوی ملامتی سنایی و میل به مبارزه با ریا کاری ( زرقانی ، 1378 : 179 ) .
بحر هایی را که سنایی برای سرودن غزلیّات از آن بهره جسته است ، متنوّع اند ؛ ولی بیش از همه از بحر « رمل » استفاده کرده است . در مقابل کمترین بحر به کار رفته را می توان « متقارب » نام برد .
از نظر نوع ردیف های به کار رفته در غزلیّات تنوّع زیادی به چشم می خورد ولی « فعل » در درجه ی اوّل قرار دارد . او هم چنین از ردیف های طولانی نیز استفاده نموده است. و گاه حتّی دو جمله را در جای ردیف می نهد و از آن بهره می جوید مانند بیت :
« ترا دل دادم ای دلبر شبت خوش باد من رفتم
تو دانی با دل غمخور شبت خوش باد من رفتم»
تعداد بیت هایی که مردّف است بیش از بیت های بدون ردیف است .
از دیگر مشخّصات غزلیّات سنایی « تکرار » است . این تکرار به شکل های ؛ تکرار جمله ، کلمه و واج ، دیده می شود به طوری که کمتر بیتی را در میان غزلیّات می توان یافت که در آن تکرار وجود نداشته باشد . در این پژوهش بررسی موسیقی معنوی نیز بر اساس مطلع می باشد . در ضمنِ متن ، به نتایجی که به دست آمده است ، به طور مفصّل پرداخته می شود .
در پایان لازم می دانم از استادان بزرگوارم ، دکتر علی عسکری ، دکتر مهدی خادمی کولایی و بقیّه ی عزیزان که مرا در این راه یاری نمودند ، صمیمانه تشکّر و قدردانی نمایم وامیدوارم که ادب دوستان و صاحبان ذوق از کاستی ها در گذرند .
برخی مشکلات تقطیع
در هنگام انجام کار به برخی از مشکلات برخوردیم . اوّلین موردی که می توان به آن اشاره کرد این است که برخی از غزلیّاتی را که استاد مدرّس رضوی در شمار غزلیّات سنایی برشمرده اند از نظر شکل ظاهری ، یعنی از نظر طرز قرار گرفتن قافیه ها ، با غزل فرق دارند ولی استاد رضوی برحسب موضوع و محتوا ، آن ها را در شمار غزلیّات ذکر نموده است . و ما نیز آن ها را بر اساس همان نظر ، بررسی کرده ایم . امّا در تعیین قافیه های آن به اشکالاتی برخوردیم زیرا این غزلیّات دارای قافیه ی کناری نیستند ولی شاعر با آوردن قافیه های میانی در آن ها و هماهنگ ساختن قافیه های میانی بیت اوّل با ردیف ها سعی در ایجاد موسیقی در آن ها دارد . این موارد عبارتند از : غزل های 75 ، 176 ، 275 ، 276 . غزل های 182 و 325 نیز مصراع اوّل بیت اوّل آن ها بدون قافیه است . و غزل 310 نیز مطلع ندارد .
غزل شماره ی22 و 169 بیت مطلع آن از نظر قافیه ی میانی با غزل های دیگر که دارای قافیه ی میانی می باشند متفاوت می باشد.
علائم اختصاری و نکات دیگر
- جدا کننده ی شماره ی بخش ، زیر مجموعه ی بخش ، ردیف و شماره ی اصلی غزل در دیوان سنایی است .
اعداد کنار ابیات
از سمت راست به چپ به ترتیب شماره ی بخش ، شماره ی زیر مجموعه ی بخش ، ردیف و شماره ی غزل در دیوان سنایی است. به عنوان مثال1- 2- 40- 274- یعنی بخش یکم ، زیر مجموعه ی دوم ، شماره ی ردیف چهلم و شماره ی غزل در دیوان سنایی دویست و هفتاد و چهار می باشد .
روش ارجاع دهی
روش ارجاع دهی به صورت الگوی بین متنی و کتابشناسی پایانی است .
شیوه ی نقل قول
شیوه ی نقل قول به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم است که در صورت مستقیم بودن نقل قول را داخل گیومه قرار داده و به صورت درون متنی ارجاع می دهیم ولی اگر به شیوه ی غیر مستقیم باشد بدون گیومه در پایان عبارت یا متن ، ارجاع درون متنی داده می شود.
نکات طرح تحقیق
عنوان تحقیق
عنوان موضوع پایان نامه « موسیقی شعر در غزلیّات سنایی » است .
تعریف مسئله و سؤال های اصلی تحقیق
در مورد تعریف مسئله باید گفت که یکی از اجزای مهم و اصلی تشکیل دهنده ی شعر ، موسیقی شعر است و نقد و تحلیل این موضوع تا حدّ زیادی می تواند میزان قدرت شاعری هر شاعر را نمایان سازد ؛ در این راستا به پرسش های زیر پاسخ خواهیم داد :
سؤال های اصلی تحقیق عبارتند از : سنایی در غزلیّاتش از چه اوزان و بحرهایی استفاده کرده است؟ ؛ تنوّع اوزان عروضی در غزلیّات سنایی در چه حد است؟ ؛ در غزلیّات سنایی از چه اوزان و بحرهایی بیش تر استفاده شده است؟ ؛ چند در صد از غزلیّات سنایی داری قافیه ی میانی یا درونی است؟ ؛ وضعیّت قافیه ها و ردیف ها در غزلیّات سنایی چگونه است؟
ضرورت تحقیق
البتّه ضرورت این تحقیق از این جا مسلّم می شد که با توجّه به مطالعات و بررسی های انجام شده موضوعی با این عنوان کار نشده بود بنابراین ضرورت انجام چنین تحقیقی احساس می گردید .
فرضیه ها
فرضیه هایی در این زمینه وجود داشت از جمله : اوزان عروضی در غزلیّات سنایی متنوّع است ؛ سنایی از امکانات موسیقی کناری به نحو مطلوبی استفاده کرده است ؛ در غزلیّات سنایی از
از بعضی بحرها از جمله رمل و هزج بیش تر استفاده شده است .
هدف ها
هدف از این تحقیق آشنایی با موسیقی شعر در غزلیّات سنایی و تبیین و تحلیل قدرت و جایگاه شاعر در این زمینه و در دسترس قراردادن آن برای مراکز تحقیقاتی وفرهنگی ، مؤسسات ، رسانه ها ، اهل فن ، دانشجویان و افراد علاقه مند دیگر است .
کاربرد های تحقیق
کاربردهایی از انجام این تحقیق متصوّر است و آن در دسترس قراردادن آن برای مراکز تحقیقاتی وفرهنگی ، مؤسسات ، رسانه ها ، اهل فن و دانشجویان می باشد.و آنان می توانند از نتایج پایان نامه استفاده کنند.
جنبه ی جدید بودن و نوآوری طرح
جنبه ی جدید بودن و نوآوری طرح این می باشد که برای اوّلین بار بررسی و تحلیل همه جانبه در زمینه ی موسیقی شعر در غزلیّات سنایی به این شیوه و در حدّ گسترده ، صورت می گیرد که سبب نوآوری و ارائه ی اطّلاعات جدیدی در این حیطه می گردد .
روش انجام تحقیق
روش انجام تحقیق ، روش نظری و بر اساس پژوهش کتابخانه ای است .
روش و ابزار گردآوری اطّلاعات
روش و ابزار گردآوری اطّلاعات ، مطالعه و فیش برداری با استفاده از کتابخانه و سایت های مختلف می باشد...
منابع و مآخذ
- احمد نژاد ، کامل و کمالی اصل ، شیوا . ( 1385 ) . عروض و قافیه . تهران : آییژ .
- احمدی ، فرامرز .( 1378 ). بررسی اوزان ، صور خیال و مضامین دیوان سیف فرغانی. پایان نامه کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی . دانشگاه آزاد اسلامی تهران واحد مرکزی.
- ارسطو . ( 1343 ) . فن شعر . ترجمه ی عبدالحسین زرّین کوب . چاپ دوم . تهران : بنگاه ترجمه و نشر کتاب .
- اسماعیل پناهی ، عبدالحمید . 1379 ). نقد بدیع سیروس شمیسا . کتاب ماه ادبیات . سال 4 ، شماره ی 40 .
- باطبی ، مریم .( 1385 ). موسیقی و وزن در غزلیّات خاقانی ، بررسی اوزان عروضی و تعیین حدود و اصناف و عیوب قافیه . پایان نامه کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی . دانشگاه آزاد اسلامی تهران واحد مرکزی.
- بهزادی اندوهجردی ، حسین .( 1375 ). آشنایی با علم عروض و قافیه . تهران : دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی . معاونت پژوهشی .
- پرهیزی ، عبدالخالق .( 1381 ). عروض نوین فارسی . تهران : ققنوس .
- تجلیل ، جلیل .( 1384 ). عروض و قافیه .چاپ دوم . تهران : آوای نور .
- ثامنی ، جعفر .( 1379 ). عروض ساده و قافیه ی فارسی . تهران : مؤسسه ی فرهنگی انتشاراتی برتر .
- حافظ نیا ، محمّد رضا .( 1386 ). مقدّ مه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی . چاپ سیزدهم . تهران : سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها ( سمت ) .
- درج 3 . کتابخانه ی الکترونیکی شعر فارسی . ( 1384 ) تهران : شرکت مهر ارقام رایانه . [ CD ROM ] .
- دهخدا ، علی اکبر .( 1365 ). لغت نامه . تهران : دانشگاه تهران ، مؤسّسه ی دهخدا .
- ذوالفقاری ، حسن .( 1381 ). قاف غزل . تهران : نشر چشمه .
- ذوالفقاری ، محسن .( 1382 ). نقد موسیقی بیرونی برشعر فارسی ، تحلیل انتقادی بر موسیقی خاقانی شروانی . مجله ی علمی و پژوهشی دانشکده ی ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد . سال 36 ، شماره اوّل ، شماره پیاپی 140 .
- رازی ، شمس قیس .( 1360 ). المعجم فی معاییر اشعارالعجم ( تصحیح محمّد بن عبدالوهّاب قزوینی با مقابله با شش نسخه ی خطّی قدیمی و تصحیح مدرّس رضوی ) . تهران : انتشارات زوّار .
- راستگو ، سید محمّد .( 1376 ). هنر سخن آرایی ، فن بدیع . کاشان : انتشارات مرسل .
- رزمجو ، حسین .( 1374 ). انواع ادبی و آثار آن در زبان فارسی . چاپ سوم . مشهد : مؤسّسه ی چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی .
- رستگار فسایی ، منصور .( 1373 ). انواع شعر فارسی ، مباحثی در صورت ها و معانی شعر کهن و نو پارسی . شیراز : انتشارات نوید .
- زرقانی ، مهدی .( 1378 ). افق های شعر و اندیشه ی سنایی غزنوی ، به همراه گزیده ای از حدیقه . تهران : نشر روزگار .
- زرّینکوب، عبدالحسین .( 1353 ). نه شرقی ، نه غربی - انسانی ، مجموعه ی مقالات ، تحقیقات ، نقدها و نمایشواره ها . تهران : انتشارات امیر کبیر .
- زرّینکوب، عبدالحسین .( 1363 ). شعر بیدروغ ، شعر بی نقاب . تهران : جاویدان .
- زرّینکوب، عبدالحسین .( 1371 ). یادداشت ها و اندیشه ها - از مقالات ، نقدها و اشارات- . چاپ چهارم . تهران : انتشارات اساطیر .
- زمرّدی ، حمیرا .( 1384 ) . جایگاه سنایی . منزلگاه الکترونیکی شورای گسترش زبان فارسی . [ دسترسی 18 دی 1387].
http://www.persian-language.org/Group/Article.asp?ID=779&P=1
- سپنتا ، ساسان .( 1378 ). تحوّل وزن شعر فارسی و موسیقی . نشریه ی رودکی . سال اوّل ، شماره ی سوم .
- سنایی غزنوی ، ابوالمجد مجدودبن آدم .( 1377 ).گزیده ی حدیقه الحقیقه . گزینش و توضیح علی اصغر حلبی . چاپ دوم . تهران : انتشارات اساطیر .
- سنایی غزنوی ، ابوالمجد مجدودبن آدم .( 1385 ). دیوان . سعی و اهتمام محمّد تقی مدرّس رضوی . چاپ ششم . تهران : انتشارات سنایی .
- شفیعی کدکنی ، محمّدرضا .( 1378 ). صور خیال در شعر فارسی . تهران : آگاه .
- شفیعی کدکنی ، محمّد رضا .( 1385 ). تازیانه های سلوک ، نقد و تحلیل چند قصیده از حکیم سنایی . چاپ ششم . تهران : انتشارات آگاه .
- شفیعی کدکنی ، محمّد رضا .( 1386 ). موسیقی شعر . چاپ دهم . تهران : آگاه .
- شمیسا ، سیروس. ( 1379 ). سبک شناسی شعر . چاپ پنجم.تهران : انتشارات فردوس .
- شمیسا ، سیروس . (1380 ). سیر غزل در شعر فارسی، از آغاز تا امروز .چاپ ششم . تهران : انتشارات فردوس .
- شمیسا ، سیروس . ( 1381 ). آشنایی با عروض و قافیّه . چاپ هجدهم . تهران : انتشارات فردوس .
- شمیسا ، سیروس .( 1386 الف ). بیان . چاپ دوم . تهران : نشر میترا .
- شمیسا ، سیروس . (1386 ب ). فرهنگ عروضی . چاپ چهارم . تهران : نشر علم .
- شورای گسترش زبان فارسی ، وب سایت تخصّصی . دسترسی 18 اسفند 1387 .
http://www.persian-language.org/Group/Talk.asp?ID=781
- صفا ، ذبیح الله .( 1341 ). گنج سخن ، شاعران بزرگ پارسی گوی و منتخب آثار آنان . تهران : انتشارات ابن سینا .
- صفا ، ذبیح الله .( 1372 ). تاریخ ادبیّات ایران . چاپ دهم . ج1 . تهران : انتشارات ققنوس .
- صهبا ، فروغ .( 1383 ). موسیقی بیرونی در شعر م . سرشک محمّد رضا شفیعی کدکنی » . فصلنامه ی علمی - پژوهشی انجمن زبان وادبیات فارسی . سال دوم ، شماره ی ششم .
- عمران پور ، محمّد رضا .( 1383 ). موسیقی قافیه در شعر م . سرشک محمّد رضا شفیعی کدکنی » . فصلنامه ی علمی - پژوهشی انجمن زبان وادبیات فارسی . سال دوم ، شماره ی ششم .
- فتوحی ، محمود .( 1385 ). آیین نگارش مقاله ی علمی - پژوهشی . تهران : انتشارات سخن .
- فیّاض منش ، پرند . ( 1384 ). نگاهی دیگر به موسیقی شعر و پیوند آن با موضوع، تخیل و احساسات شاعرانه . دو فصلنامه ی پژوهش زبان و ادبیّات فارسی . دوره ی جدید ، شماره ی چهارم .
- کاظمی،محمّد کاظم .( 1385 ). غزل و اسرار ماندگاری آن . ماهنامه ی شعر . شماره ی 46 ویژه نامه ی غزل .
- ماهیار ، عبّاس .( 1387 ). عروض فارسی ، شیوه ی نو برای آموزش عروض و قافیه . چاپ دهم . تهران : نشر قطره .
- معین ، محمّد . ( 1371 ). فرهنگ فارسی . چاپ هشتم . تهران : انتشارات امیر کبیر .
- منتظری ، احمد .( 1383 ). اوزان عروضی ، حدود ، اصناف قافیه و صور خیال در دیوان محتشم کاشانی . پایان نامه کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی . دانشگاه آزاد اسلامی تهران واحد مرکزی .
- ناتل خانلری ، پرویز .( 1234 ). در وزن شعر فارسی چه کار تازه ای می توان کرد؟ . مجله ی سخن .دوره ی ششم ، شماره ی دهم . تهران : مطبوعاتی باختر .
- ناتل خانلری ، پرویز .( 1333 الف ). قالب شعر . مجله ی سخن . دوره ی پنجم ، شماره ی نهم . تهران : مطبوعاتی باختر .
- ناتل خانلری ، پرویز .( 1333 ب ) . موسیقی الفاظ ، انواع وزن در شعر فارسی . مجلّه ی سخن . دوره ی پنجم ، شماره ی پیاپی 51 . تهران : مطبوعاتی باختر .
- ناتل خانلری ، پرویز .( 1333 ج ). نغمه ی حروف . مجلّه ی سخن . دوره ی پنجم ، شماره ی 8 . تهران : مطبوعاتی باختر .
- ناتل خانلری ، پرویز .( 1345 ) . شعر و هنر . تهران : بی نا .
- ناتل خانلری ، پرویز .( 1386 ). وزن شعر فارسی . چاپ هفتم . تهران : انتشارات توس .
- نظامی عروضی سمرقندی، احمد .( 1374 ). چهار مقاله . تصحیح علّامه محمّد قزوینی . چاپ دوم . تهران : جامی .
- نیکو بخت ، ناصر .( 1383 ). صوت آواها و نظریه ی منشأ زبان . فصلنامه ی علمی - پژوهشی انجمن زبان وادبیات فارسی . سال اوّل ، شماره ی سوم .
- همایی ، جلال الدّین .( 1377 ). فنون بلاغت و صناعات ادبی . چاپ چهاردهم . تهران : نشر هما .
- وحیدیان کامیار ، تقی .( 1370 ). بررسی منشأ وزن شعر فارسی . مشهد : مؤسسه ی چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی .
- وحیدیان کامیار ، تقی .( 1372 ). عروض و قافیه ی علمی . کیهان فرهنگی . سال دهم ، شماره ی نهم ، شماره ی پیاپی 104 .
- وحیدیان کامیار ، تقی .( 1374 ). وزن و قافیه ی شعر فارسی . چاپ چهارم . تهران : مرکز نشر دانشگاهی .
- وحیدیان کامیار ، تقی .( 1375 ) . فرهنگ نام آوایی فارسی . مشهد : انتشارات دانشگاه فردوسی
فرمت:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات:180
پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته ادبیات و زبانشناسی همگانی
فهرست مطالب
پیشگفتار
مباحث نظری
مقدمه
ساختگرایی
زبان و نشانه
زبان و گفتار
نشانه زبانی
رابطه
همزمانی و درزمانی
نقش های زبان
نقش های زبان از دیدگاه یاکوبسن
نقش عاطفی
نقش ترغیبی
نقش ارجاعی
نقش فرازبانی
نقش همدلی
نقش ادبی
اشکالات تقسیم بندی یاکوبسن
اشکالات تقسیم بندی مارتینه
اشکالات تقسیم بندی هلیدی
نقش زیبایی آفرینی یا ادبی
نقش های زبان هنجار
نقش های زبان فراهنجار
برجسته سازی ادبی
فراهنجاری
فراهنجاری واژگانی
فراهنجاری نحوی
فراهنجاری نوشتاری
فراهنجاری معنایی
فراهنجاری گویشی
فراهنجاری سبکی
فراهنجاری زمانی (کهن گرایی)
قاعده افزایی
پیشینه
مقدمه
مطالعات زبانشناختی ادبیات در غرب
مطالعات زبانشناختی ادبیات در ایران
فراهنجاری های زبانی شعر شاملو
مقدمه
فراهنجاری زمانی یا کهن گرایی
کهن گرایی صرفی
بکار بردن پسوند جمع ساز "گان"
بکار بردن پسوند جمع ساز "ان"
کهن گرایی نحوی
کاربرد "را" به جای "به"، "با"، و "برای"
رعایت "ی" شرط در جملات شرطی
افزودن پیشوند "ب" در آغاز فعل برای تأکید
بکار بردن "همی" به جای "می"
افزودن "ا" در آخر اسم یا اسم مصدر برای تعظیم، تفخیم و تعجب
کهن گرایی واژگانی
فعل های کهن
فعل های ساده
فعل های پیشوندی
فعل های مرکب
عبارت های فعلی
اسم های کهن
صفت های کهن
قیدهای کهن
قیود یا ادوات شک وتردید
قیود یا ادوات تشبیه
قیود و حروف ربط مرکب
حرف اضافه های کهن
ضمایر کهن
ضمایر شخصی
ضمایر انعکاسی
ضمایر اشاره
کهن گرایی معنایی
فراهنجاری واژگانی
واژگان جدید
ترکیبات ابداعی
اسم + اسم
اسم + صفت
صفت + اسم
اسم + پسوند
پیشوند + اسم
پیشوند + صفت
اسم + بن فعل
صفت + بن فعل
حرف اضافه + بن فعل
واژگانی ابداعی
عبارت های ابداعی
فعل های جدید
فراهنجاری نحوی
جابجایی نهاد
جابجایی فعل و عبارتهای فعلی
جابجایی قید
جابجایی ضمایر منفصل و متصل
جابجایی سایر عناصر جمله
جابجایی منادا
جابجایی جمله پیرو
ایجاد فاصله میان اجزای عبارت فعلی
حذف عناصر جمله
کاربرد واژگان در نقش های متفاوت
کاربرد اسم به جای صفت
کاربرد صفت به جای صفت
کاربرد صفت به جای اسم
کاربرد اسم به جای قید
استفاده از شناسه فعل به جای فعل
فراهنجاری صرفی
فراهنجاری معنایی
نتیجه گیری
تعداد صفحات : 27
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
فهرست مطالب :
تعریف لغوی عشق:
تعریف عرفانی عشق (در اصطلاح عرفان و
تصوف):
نقش عشق در زبان شعر و اندیشه
شاعر:
عشق در شعر سهراب سپهری
مرگ رنگ ، زندگی خوابها ، آوار
آفتاب ، شرق اندوه
صدای پای آب
مسافر
حجم سبز
ما هیچ ، ما نگاه
مقدمه:
وقتی که منصور حلاج را روانه چوبه دار می ساختند در راه درویشی از وی گفت که عشق چیست؟ گقت: امروز بینی و پس فردا بینی ، امروزم بکشند و دوم جسم بسوزانند و سوم خاکستر جسم بر باد دهند ، در راه که می رفت با بند گران می خرامید و نعره زنان می گفت : حق ، حق . حق تا به زیر دار بردند ، بوسه بر دار زد و گفت: معراج مردان عشق است.
تعریف لغوی عشق:
1-به حد افراط دوست داشتن
2-دوستی مفرط ، محبت تام درگذشتن از حد دوستی ،گویند که آن مأخوذ از عشق است و آن نباتی است که آن را لبلاب گویند . چون بر درختی پیچید ، آن را خشک کند . همین حالت عشق است بر هر دلی که طاری شود ، صاحبش را خشک و زرد کند .
3-اسم است از مصدر ((عشق و عشق)) و آن به معنی افراط است در حب از روی عفاف یا فسق و از جهت روانشناسی : یکی از عواطف است که مرکب می باشد از تمایلات جسمانی و حس جمال ، حس اجتماعی ، تعجب ، عزت نفس و غیره .
شعر مهم ترین نمونه و بارز ترین عنصر از عناصر فرهنگی و ادبی ایران بوده و دیر زمانی است که شاعران در مرکزیت جایگاه فرهنگ ایران قرار داشته اند .
شورانگیزی شعرو دلبستگی شاعران به این مقوله از هنر طبایع و ذوق های مختلفی را برانگیخته تا شعر را یکی از مشغله های اندیشه خود سازند . عشق یکی ار مایه های اصلی و مهم شکل گیری و قوام دهنده شعر است که می توان گفت در ذات هر انسانی نهفته است و چه بسا از طبع هر ذوق حساس نیز بر می خیزد . عشق آن موهبت الهی است که فقط به انسان هدیه گشته است .
فرشته عشق نداند که چیست ، قصه مخوان
بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز
«حافظ»
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
عشق در شعر سهراب سپهری
سپهری مانند بسیاری از یزرگان اب و هنر پس از مرگ بیشترین مخاطبان خود را یافته است . سهراب سپهری از آن افراد بود و قابلیت آن را داشت که به تدریج و به آرامی جایگاه خود را بیابد . زیراراههای هنر را کشف کرده بود و آنها راپیش رو داشت . هنری که سپهری در جستجوی رسیدن به آن بود و فضایی را که اوبا عناصر طبیعت و اندیشه های ماوراء طبیعی پر می کرد حاصل نوعی گرایش عرفانی است . او روند تحول اندیشه اش را جستجو و مطالعه ی موشکافانه در چهرة آدمها و مناظر طبیعت تا اجسام کسب کرده بود .
در هنر همه چیز بر پایه عشق و احساس و خلاقیت استوار است و واقعیت و آنچه که باید سروده شود با توجه به زیبایی و زیبایی شناسی نقل شده اند . هنر دوستی و حسن زیبا پرستی از آغاز افرینش با آدمی همراه بوده است . کشش همه هنرها و از جمله شعر به سوی عشق و زیبا پرستی است . بهترین شعر آن است که اندیشه نو و هدف داشته باشد دکتر پوران شجیعی در کتاب صور معانی شعر فارسی در مکتب درون نگری می گوید : ((نخستین عامل قریحه و ذوق و عواطف ، احساس گوینده است)) بدین طریق که ، شاعر به یکی از جلوه های حیات با جهان طبیعت مجذوب می شود .
روح و احساس و ذهن وی مسخر آن جلوه می گردد تا آنجا که جز او چیزی در ذهن وی باقی نمی ماند در آن حال شاعر ناخود آگاه بدان جلوه رنگی خاص فروغی جاودانی می بخشد و در آن عالمی دور از جریان عادی زندگی قرار دهد. عالمی که در جهان آرزوی او وجود دارد . نه آنچنان که در دنیای خارج هست . این هیجان و انقلاب درونی محرک وی می شود می خواهد این کیفیت نفسانی را در هر قالبی که هست بریزد ، قالبی که نمودار واقعی هیجان و مبین حال و کیفین نفسانی وی باشد . این جاست که شاعر به دنبال کلمه و لفظ می رود .
دانستن شکل هنری تفکر و محتوی ، مضمون و نو آوری ، فرهنگ و سنت در شعر سپهری وقتی امکان پذیر است که به مطالعه شعر پرداخته شود و به سازمان گسترده شعر توجه کامل شود . عنصر اصلی و نقطه حیاتی شعر سپهری عرفان است و تفکر و احساس او بر حول این محور می چرخد .
عشق نیاز درونی سپهری است و او را وادار می سازدتا با بیرون از خویش از طریق شناخت و عرفان رابطه ایجاد کند . اما شناخت عشق آسان نیست ، به خصوص که طریق عشق دشوار و شرح آن سخت است.
دست از دامان شب برداشتم
تا بیاویزم به گیسوی سحر
خویش را از ساحل افکندم به آب
لیک از ژرفای دریا بی خبر
که این شعر شباهت به شرح عشق در نزد مولوی دارد..
در نگنجد عشق در گفت و شنید
عشق دریائیست قعرش ناپدید
سپهری به همه چیز با نگاهی تازه می نگرد حتی به عشق و محبت از آنجا که امروزه همه چیز در حجاب فرو رفته است . باید همه چیز را دوباره شناخت و این شناخت باید با نگاهی محبت آمیز و تؤام با عشق باشد و وقتی اینگونه شد همه چیز تر و تازه است .
روی پای تر باران به بلندی محبت بردیم .
عشق در جهان بینی سپهری یعنی گرفتار و مبتلاشدن ، در مراحل سیر و سلوک عرفا ، عشق یکی از مراحل است که بعد از طلب قرار گرفته است یعنی ابتدا در ما ( عاشق ) طلب ، نسبت به چیزی حاصل می شود و سپس دچار آن می شویم و آن را با تمام وجود می پرستیم . چرا گرفته دلت مثل آنکه تنهایی
چقدر هم تنها
خیال می کنم
دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی
دچار یعنی
عاشق .
در ادامه جهان بینی سهراب سپهری که عشق و عرفان زیر بنا و شالودة آن است باید گفت تفکری که سپهری دارد سعی می کند با عشق و محبت همه چیز را با هم آشتی دهد . و در طبیعت یک هماهنگی و تعادل بوجود آورد و آنچه را که نیست بوجود آورد . و در این قرن ماشینی و نفرین شده از عشقی صحبت می کند که نشان از سرسبزی و صمیمیت داشته باشد .
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینة آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن مروید .
از مترادفات عشق که در شعر سپهری وجود دارد ، تنهایی است که در چنین مواقعی آرزو می کند .
کاش تنهایی به وسیله ای تازه شود .
بهتر آن است که برخیزم
رنگ را بردارم
روی تنهایی خود نقشة مرغی بکشم .
و :
و عشق
صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که
غرق ابهامند
نه
صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند
وباشنیدن یک هیچ می شوند کدر
همیشه عاشق تنهاست .
صدای پای آب
به شهادت تمام خوانندگان و صاحب نظران اشعار سپهری و منظومة صدای پای آب و مسافر به اوج عارفانه و شاعرانة خود رسیده است . عرفان سپهری عرفانی است بر انگیخته از طبیعت و اجتماع سپهری در صدای پای آب ، شاعر به زندگی و تفکرات خود عمیقاً نظر داشته و از همان ابتدا با بیوگرافی خود به این مسئله پرداخته است .
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن ذوقی
مادری دارم بهتر از برگ درخت
دوستانی بهتر از آب روان
و خدایی که در این نزدیکی است
لای این شب بوها پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه
انار از میوه های مورد علاقه سپهری است هرگاه صحبت از صمیمیت و عشق است ، انار در این ترکیب ها جای دارد . فواره معمولاً با خواهش و خواستن و میل همراه است . زندگی مثل بارانی است که در بهار آمد و رفت و مثل چناری که تمام سارها از روی آن پر زده باشد . و چیزی که این فاصله ها را پر کرده عشق بود .
از نخستین پله ( مذهب ) تا رفیع ترین قله ( محبت ) پیش می رود و به جایی می رسد که جان او را از خوشی و رنج همه تصورات حسی و همة یادها و ادراک ها آزاد شده است .
من به دیدار کسی رفتم در آن سر عشق
رفتم ، رفتم تا زن
تا چراغ لذت
تا سکوت خواهش
تا صدای پر تنهایی
او در این سفر همه چیز را تجربه می کند . و با عبور از اندیشه های عرفانی و مذهبی و عبور از پله های شک و یقین به وادی استغنا
می رسد و می بیند که همة اینها عشق و محبت را فریاد می زنند که هر حقیقت از عشق نفسی گرفته است . پس از تجربة اینها تنهایی را برگزیدم . تنهایی را به چه چیزی تشبیه کرده است که پر دارد تا بتواند با پر او به عوالم دیگر پرواز کند .
چیزها دیدم در روی زمین
کودکی دیدم ماه را بو می کرد .
قفسی بی در دیدم که در آن روشنی پرپر می زد
نردبانی که از آن عشق می رفت به بام ملکوت
من زنی را دیدم نور در هاون می کوبید
ظهر در سفرة آنان نان بود . سبزی بود . دوری شبنم بود .
کاسة داغ محبت بود .
عرفان سپهری ، عرفانی همگانی با جهان نه قطع تعلق با جهان و پدیده های طبیعت است . عشقی هم که در عرفان وی دیده می شود . عشقی است آرام که تا نهایت با سپهری همراه و همراز است و جهان و هر چه در آن است باید زیبا پنداشته شود . به همان صورت که کودکی ماه را مانند یک شاخه گل در دست می گیرد و می بوید و عشق به آرامی و خرامان از نردبان معرفت بالا می رود .
عشق در ما پویایی ، حرکت ، جنبش ، ارتقاء و … بوجود می آورد و در نهایت انگیزة عشق ما را تقویت می کند . عشق در ما باعث می شود که کلمات را با مفاهیم عمیق تری درک نمائیم و امید بیشتری به فردا و فرداهایمان داشته باشیم .
مولانا نیز در عرفان ، کمال عشق را فنا شدن می داند :
بمیرید ، بمیرید در این عشق بمیرید
در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
یادها ، مکانها ،مذاهب و لحظه تجربیات شهوت و لذت شراب همه را می بیند و آنها را در زمین باقی می گذارد چون آنها راهی به سوی سراشیبی سقوط دارند . و نظرش به سوی اشراق است
دانلود مقاله آداب ازدواج و شعر و موسیقی در شهرستان درگز با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 40
موقعیت جغرافیایی طبیعی وانسانی درگز
شهرستان درگز در 130 کیلومتری شمال مشهد ودر 37 درجه و28 دقیقه عرض شمالی و59 درجه و7 دقیقه طول شمالی قرار گرفته است . این شهرستان از شمال به جمهوری ترکمنستان واز شرق به کلات واز جنوب به شهرستانهای قوچان وچناران واز سمت غرب به قوچان محدود گردیده است . این شهرستان مساحتی بالغ بر 8597 کیلومتر مربع دارد وجمعیت آن براساس سرشماری سال 1375 ، 78097 نفر تخمین زده شده است . درگز دارای چهار بخش چاپشلو ، نوخندان ، لطف آباد ومرکزی می باشد وارتفاع آن از سطح دریا 500 متر است . این شهرستان دارای رشته کوههای بسیاری است که از میان آن می توان از زرین کوه در شمال ، کوران داغ وقره داغ در مغرب وهزار مسجد در جنوب نام برد . رودخانه های پرآب وخروشانی همچون درونگر – زنگلانلو – دربندی علیاء از منابع مهم آب این شهرستان به شمار می روند وبه واسطه بارندگی مناسب واقلیم مطلوب این شهرستان دارای جلگه ها ، دره ها ، ودشت های حاصلخیزی است که جلگه زنگلانلو ، نوخندان ، درونگر ، قره باشلو ومیانکوه ودشت لطف آباد از آن جمله اند .
مردم درگز از نژادهای ترک ، کرد ، ترکمن وفارس هستند وبه زبانهای مختلف ترکی ، کردی وفارسی تکلم می کنند . دره معروف تندوره در جنوب غربی درگز از مناطق زیبا ودیدنی این شهرستان است . درگز از شهرهای تاریخی این سرزمین به شمار می رود وبه گواهی مستندات مکتوب تاریخی در نسخ گوناگون از این شهربا نام های داراگرد ، نیسایا ، نساء ، آپاوارتاکن ، ابیورد وخاوران یاد شده است .
فرهنگ عامه
فرهنگ عامه طایفه ای وایلی مردم شهرستان درگز ، در گذشته چنان بود که هر طایفه وایل سنن وعادات ورسوم خاص خود را داشته اند ، ولی امروز در اثر روابط اجتماعی در طول زندگی چند نسل واختلاط وامتزاج اقوام در مجموع ترکیب یک فرهنگ ملی بدیعی را بوجود آورده اند که از هر حیث مطبوع ودلپذیر است .
رقص محلی
در اکثر روستاها به خصوص مناطق کردنشین ، در اعیاد وجشن های نوروزی یا عروسی ، دختران وزنان در یک دایره بزرگ ودر محوطه وسیع متصل بهم با لباسهای زیبا ورنگارنگ که دور یقه پیراهن (کوینک Koyngk) با نواری از سکه دوزی آرایش یافته وروسری گلدار ابریشمی یا شماق کرده و روی پیراهن نیم تنه گلدوزی شده پوشیده ، وبا شلوار (شلیته) گلدار قیطان دوزی شده دربر ، همراه با آهنگ دهل وسرنا، یک قرصه یا دو قرصه می رقصند وضمن رقص که روی پشتشان به همدیگر است به آهستگی دور می زنند .
زنان وجوانان ومردان هم ، درپشت بامهای اطراف یا کنار آن فرش انداخته ونشسته ویا حلقه وار به تماشای رقص دختران وزنان می ایستند .موقعیت جغرافیایی طبیعی وانسانی درگز
شهرستان درگز در 130 کیلومتری شمال مشهد ودر 37 درجه و28 دقیقه عرض شمالی و59 درجه و7 دقیقه طول شمالی قرار گرفته است . این شهرستان از شمال به جمهوری ترکمنستان واز شرق به کلات واز جنوب به شهرستانهای قوچان وچناران واز سمت غرب به قوچان محدود گردیده است . این شهرستان مساحتی بالغ بر 8597 کیلومتر مربع دارد وجمعیت آن براساس سرشماری سال 1375 ، 78097 نفر تخمین زده شده است . درگز دارای چهار بخش چاپشلو ، نوخندان ، لطف آباد ومرکزی می باشد وارتفاع آن از سطح دریا 500 متر است . این شهرستان دارای رشته کوههای بسیاری است که از میان آن می توان از زرین کوه در شمال ، کوران داغ وقره داغ در مغرب وهزار مسجد در جنوب نام برد . رودخانه های پرآب وخروشانی همچون درونگر – زنگلانلو – دربندی علیاء از منابع مهم آب این شهرستان به شمار می روند وبه واسطه بارندگی مناسب واقلیم مطلوب این شهرستان دارای جلگه ها ، دره ها ، ودشت های حاصلخیزی است که جلگه زنگلانلو ، نوخندان ، درونگر ، قره باشلو ومیانکوه ودشت لطف آباد از آن جمله اند .
مردم درگز از نژادهای ترک ، کرد ، ترکمن وفارس هستند وبه زبانهای مختلف ترکی ، کردی وفارسی تکلم می کنند . دره معروف تندوره در جنوب غربی درگز از مناطق زیبا ودیدنی این شهرستان است . درگز از شهرهای تاریخی این سرزمین به شمار می رود وبه گواهی مستندات مکتوب تاریخی در نسخ گوناگون از این شهربا نام های داراگرد ، نیسایا ، نساء ، آپاوارتاکن ، ابیورد وخاوران یاد شده است .
فرهنگ عامه
فرهنگ عامه طایفه ای وایلی مردم شهرستان درگز ، در گذشته چنان بود که هر طایفه وایل سنن وعادات ورسوم خاص خود را داشته اند ، ولی امروز در اثر روابط اجتماعی در طول زندگی چند نسل واختلاط وامتزاج اقوام در مجموع ترکیب یک فرهنگ ملی بدیعی را بوجود آورده اند که از هر حیث مطبوع ودلپذیر است .
رقص محلی
در اکثر روستاها به خصوص مناطق کردنشین ، در اعیاد وجشن های نوروزی یا عروسی ، دختران وزنان در یک دایره بزرگ ودر محوطه وسیع متصل بهم با لباسهای زیبا ورنگارنگ که دور یقه پیراهن (کوینک Koyngk) با نواری از سکه دوزی آرایش یافته وروسری گلدار ابریشمی یا شماق کرده و روی پیراهن نیم تنه گلدوزی شده پوشیده ، وبا شلوار (شلیته) گلدار قیطان دوزی شده دربر ، همراه با آهنگ دهل وسرنا، یک قرصه یا دو قرصه می رقصند وضمن رقص که روی پشتشان به همدیگر است به آهستگی دور می زنند .
زنان وجوانان ومردان هم ، درپشت بامهای اطراف یا کنار آن فرش انداخته ونشسته ویا حلقه وار به تماشای رقص دختران وزنان می ایستند .
بخشی از متن اصلی :
شعر کوتاه «نشانی» در زمرهی معروفترین سرودههای سهراب سپهری است و از بسیاری جهات میتوان آن را در زمرهی شعرهای شاخص و خصیصهنمای این شاعر نامدار معاصر دانست. این شعر نخستین بار در سال 1346 در مجموعهای با عنوان حجم سبز منتشر گردید که مجلد هفتم (ماقبل آخر) از هشت کتاب سپهری است. همچون اکثر شاعران، سپهری با گذشت زمان اشعار پختهتری نوشت که هم بهلحاظ پیچیدگیِ اندیشههای مطرح شده در آنها و هم از نظر فُرم و صناعات ادبی، در مقایسه با شعرهای اولیهی او (مثلاً در مجموعهی مرگ رنگ یا زندگی خوابها) در مرتبهای عالیتر قرار دارند. لذا « نشانی» را باید حاصل مرحلهای از شعرسراییِ سپهری دانست که او به مقام شاعری صاحب سبک نائل شده بود
از جمله به دلیلی که ذکر شد، بسیاری از منتقدان ادبی و محققانِ شعر معاصر « نشانی» را در زمرهی اشعار مهم سپهری دانستهاند و بعضاً قرائتهای نقادانهای از آن به دست دادهاند. برای مثال، رضا براهنی در کتاب طلا در مس به منظور ارزیابی جایگاه سپهری در شعر معاصر ایران از «نشانی» با عبارت « بهترین شعر کوتاه سپهری» یاد میکند (514) و در تحلیل نقادانهی آن بهمنزلهی « یک اسطورهی جست وجو» (515) مینویسد: «”نشانی“ از نظر تصویرگری و از نظر نشان دادن روح جویندهی بشر، یک شاهکار است» (519). ایضاً سیروس شمیسا هم در کتاب نقد شعر سهراب سپهری اشاره میکند که: « یکی از شعرهای سپهری که شهرت بسیار یافته است، شعر ”نشانی“ از کتاب حجم سبز است که برخی آن را بهترین شعر او دانستهاند»، هرچند که شمیسا خود با این انتخاب موافق نیست (263).
صَرف نظر از دلایل متفاوتی که منتقدان و محققان برای برگزیدن «نشانی» بهعنوان بهترین شعر سپهری برشمردهاند، نکتهی مهم تر این است که همگیِ ایشان تفسیری عرفانی (یا متکی به مفاهیم عرفانی) از این شعر به دست دادهاند. برای مثال، براهنی در تبیین سطر اول شعر («خانهی دوست کجاست؟») استدلال میکند که «خانه وسیلهی نجات از دربه دری و بی هدفی است؛ و دوست، عارفانهاش معبود، عاشقانهاش معشوق، و دوستانهاش همان خود دوست است. و یا شاید تلفیقی از سه: یعنی هم معبود و معشوق و هم محبوب» (516). لذا « رهگذر» در این شعر « راهبر است و نوعی پیر مغان است که رازها را از تیرگی نجات میدهد» (همانجا) و « گل تنهایی » میتواند « گل اشراق و گل خلوت کردن معنوی و روحی » باشد (518). شمیسا نیز با استناد به مفاهیم و مصطلحات عرفانی و با شاهد آوردن از آیات قرآن و متون ادبیِ عرفانی از قبیل مثنوی و گلشن راز و منطق الطیر و اشعار حافظ و صائب، « نشانی » را قرائت میکند.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 16