کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود پاورپوینت در مورد جشن تکلیف (1) ..

اختصاصی از کوشا فایل دانلود پاورپوینت در مورد جشن تکلیف (1) .. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت در مورد جشن تکلیف (1) ..


دانلود پاورپوینت در مورد جشن تکلیف (1) ..

دانلود پاورپوینت در مورد جشن تکلیف (1)

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 33

 

 

 

 

ویژگی و انواع بلوغ

1- قدرت تشخیص مسائل و پیش آمدهای زندگی و  پذیرش مسئولیتهای اجتماعی.

2- پیدایش ویژگیهای تازهای در ساختار، رفتار و نیازها و پیدایش تفاوتهای پسر و دختر.

3- ایجاد توانایی اداره مستقل اقتصاد زندگی و یافتن موقعیتهای اجتماعی.

4- پیدایش تغییرات وسیع شکل و حجم بدن و طرح کلی اندام و رشد اعضای بدن.

5- ایجاد آمادگی لازم برای انجام وظایف دینی همزمان با رسیدن به سن تکلیف.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت در مورد جشن تکلیف (1) ..

تحقیق درباره سوره فاتحه

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره سوره فاتحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

سوره فاتحه (1)

مکی و شامل هفت آیه

ترجمه:

بنام خداوند بخشنده مهربان

ستایش و بزرگداشت فقط اختصاص به خدا دارد که صاحب اختیار همه مردم جهان است. (2)

بخشنده مهربان، (3)

مالک و فرمانروای روز جزاست. (4)

(خداوندا) فقط بندگی تو را میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم. ** (5)

ما را به راه راست هدایت فرما. (6)

راه کسانی که به آنها نعمت دادی (هدایتشان کردی)، نه کسانی که مورد غضب قرار گرفتند و نه گمراهان. (7)

- سوره حمد، اساس قرآن استدر حدیثى از پیامبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) مى خوانیم که ((الحمد ام القرآن )) و این به هنگامى بود که جابر بن عبدالله انصارى خدمت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) رسید، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) به او فرمود:((الا اعلمک افضل سورة انزلها الله فى کتابه ؟ قال فقال له جابر بلى بابى انت و امى یا رسول الله ! علمنیها، فعلمه الحمد، ام الکتاب ))((آیا برترین سوره اى را که خدا در کتابش نازل کرده به تو تعلیم کنم ، جابر عرض کرد آرى پدر و مادرم به فدایت باد، به من تعلیم کن ، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) سوره حمد که ام الکتاب است به او آموخت سپس اضافه فرمود این سوره شفاى هر دردى است مگر مرگ )).و نیز از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نقل شده که فرمود: ((و الذى نفسى بیده ما انزل الله فى التوراة ، و لا فى الزبور، و لا فى القرآن مثلهاهى ام الکتاب )) ((قسم به کسى که جان من به دست او است خداوند نه در تورات و نه در انجیل و نه در زبور، و نه حتى در قرآن ، مثل این سوره را نازل نکرده است ، و این ام الکتاب است )).دلیل این سخن با تاءمل در محتواى این سوره روشن مى شود، چرا که این سوره در حقیقت فهرستى است از مجموع محتواى قرآن ، بخشى از آن توحید و شناخت صفات خدا است ، بخشى در زمینه معاد و رستاخیز سخن مى گوید و بخشى از هدایت و ضلالت که خط فاصل مؤ منان و کافران است سخن مى گوید، و نیز در آن اشارهاى است به حاکمیت مطلق پروردگار و مقام ربوبیت و نعمتهاى

بى پایانش که به دو بخش عمومى و خصوصى (بخش رحمانیت و رحیمیت ) تقسیم مى گردد، و همچنین اشاره به مساءله عبادت و بندگى و اختصاص آن به ذات پاک او شده است .در حقیقت هم بیانگر توحید ذات است ، هم توحید صفات ، هم توحید افعال ، و هم توحید عبادت .و به تعبیر دیگر این سوره مراحل سه گانه ایمان : اعتقاد به قلب ، اقرار به زبان ، و عمل به ارکان را در بر دارد، و مى دانیم ((ام )) به معنى اساس و ریشه است .شاید به همین دلیل است که ((ابن عباس )) مفسر معروف اسلامى مى گوید: ((ان لکل شى ء اساسا... و اساس القرآن الفاتحة )).((هر چیزى اساس و شالوده اى دارد... و اساس وزیر بناى قرآن ، سوره حمد است )). روى همین جهات است که در فضیلت این سوره از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نقل شد: ((ایما مسلم قراء فاتحة الکتاب اعطى من الاجر کانما قراء ثلثى القرآن ، واعطى من الاجر کانما تصدق على کل مؤ من و مؤ منه )) هر مسلمانى سوره حمد را بخواند پاداش او به اندازه کسى است که دو سوم قرآن را خوانده است (و طبق نقل دیگرى پاداش کسى است که تمام قرآن را خوانده باشد) و گوئى به هر فردى از مردان و زنان مؤ من هدیه اى فرستاده است )).تعبیر به دو سوم قرآن شاید به خاطر آنست که بخشى از قرآن توجه به خدا است و بخشى توجه به رستاخیز و بخش دیگرى احکام و دستورات است که بخش اول و دوم در سوره حمد آمده ، و تعبیر به تمام قرآن به خاطر آن است که همه قرآن را از یک نظر در ایمان و عمل مى توان خلاصه کرد که این هر دو در سورهحمد جمع است .

- سوره حمد افتخار بزرگ پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم )جالب اینکه در آیات قرآن سوره حمد به عنوان یک موهبت بزرگ به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) معرفى شد، و در برابر کل قرآن قرار گرفته است ، آنجا که مى فرماید: ((و لقد آتیناک سبعا من المثانى و القرآن العظیم )): ((ما به تو سوره حمد که هفت آیه است و دو بار نازل شده دادیم همچنین قرآن بزرگ بخشیدیم )) (سوره حجر آیه 87).قرآن با تمام عظمتش در اینجا در برابر سوره حمد قرار گرفته است ، نزول دوباره آن نیز به خاطر اهمیت فوق العاده آن است .همین مضمون در حدیثى از امیر مؤ منان على (علیه السلام ) از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نقل شده است که فرمود: ((ان الله تعالى افرد الامتنان على بفاتحة الکتاب و جعلها بازاء القرآن العظیم و ان فاتحة الکتاب اشرف ما فى کنوز العرش )): ((خداوند بزرگ به خاطر دادن سوره حمد بالخصوص بر من منت نهاده و آنرا در برابر قرآن عظیم قرار داده ، و سوره حمد باارزشترین ذخائر گنجهاى عرش خدا است !.- تاءکید بر تلاوت این سورهبا توجه به بحثهاى فوق که تنها بیان گوشهاى از فضیلت سوره حمد بود روشن که چرا در احادیث اسلامى در منابع شیعه و سنى اینهمه تاءکید بر تلاوت آن شده است ، تلاوت آن به انسان ، روح و ایمان مى بخشد، او را به خدا نزدیک مى کند، صفاى دل و روحانیت مى آفریند، اراده انسان را نیرومند و تلاش او را در راه خدا و خلق افزون مى سازد، و میان او

و گناه و انحراف فاصله مى افکند.به همین دلیل در حدیثى از امام صادق (علیه السلام )


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سوره فاتحه

تحقیق درباره زبان شناسی

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره زبان شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

زبان شناسی (1)

  زبان چیست؟

بنابر گواهی تاریخ، بشر از دیرباز به صورت اجتماعی می زیسته و یکی از مهم ترین نیازهای آدمی در زندگی اجتماعی برقراری ارتباط با همنوعان و ایجاد تفهیم و تفاهم است. بشر  همواره برای برقراری ارتباط در جوامع خود از وسایل و ابزارهای مختلفی سود می جسته که در این میان «زبان» مهم ترین ابزار او به شمار می آید.

بنابر آن زبان یک نهاد اجتماعی است. بدین معنی که افراد یک اجتماع به منظور آگاهی از مقاصد و نیات یکدیگر و برای برقراری یا یکدیگر عناصر آنرا برقرار کرده اند. زبان نه تنها مهم ترین وسیله ارتباطی بشر بلکه پایه اغلب نهادهای دیگر اجتماعی نیز می باشد و به دلیل سرشت اجتماعی خود هماهنگ با اختلاف اجتماعات، مختلف است. به سخن دیگر، با اینکه این نهاد در همه اجتماعات بشری وجود دارد و وظیفه و نقش آن در همه جا یکسان است، ولی شکل آن بنابر نیازهای اجتماعات بشری در همه جوامع یکسان نیست و نحوه عمل آن در هر اجتماع با اجتماع دیگر آشکارا تفاوت دارد. به طوری که هر شکلی از زبان فقط در میان افراد جامعه معین می تواند وظیفه برقراری ارتباط و تفاهم را به جای آورد.

 پیدایش زبان: بیان این نکته که بحث در منشأ زبان از جمله مباحث زبانشناسی نیست ممکن است مورد سوال قرار گیرد اما این معنی که عین حقیقت است و توجه نکردن به این نکته سبب شده است که همه کسانی که از صد سال پیش تا کنون درباره پیدایش زبان گفتگو کرده اند یکسره به خطا بروند. نقص عمده کار ایشان آن بوده است که این معنی را از جنبه زبانشناسی مورد بحث قرار داده و پنداشته که مسأله پیدایش زبان با مبحث اصلی و مبنای زبانها یکی است.

زبانشناسان درباره زبانهایی که اقوام مختلف به آنها سخن می گویند یا به آنها می نویسند بحث می کنند و تاریخ این زبانها را از روی قدیمی ترین سندهایی که به دست آمده است مورد تحقیق قرار می دهند. اما هر چه در مسیر این تاریخ به عقب بروند باز با زبانهای کامل سروکار می یابند که خود آنها سابقه ممتد دارند و ما به آن سابقه دسترسی نداریم و این یکی از مشکلات بسیار مغلق و پیچیده در کار تحقیق علمی است.

البته زبانهایی هست که از وجود آنها در زمانهای قدیمی تر از زبانهای دیگر اطلاعاتی داریم. بعضی از زبانهای امروزی را در صورت تاریخی  بودن که مربوط به بیست قرن قبل است می شناسیم. اما زبانهایی که آثار آنها را از قدیمی ترین زمان در دست داریم، یا چنانکه گاهی در اصطلاح گفته می شود «زبان مادری» هیچ صفت بدوی ندارند، اختلاف اینگونه زبانها با زبانهای امروزی تنها اطلاعاتی درباره چگونگی تحول زبان به دست می دهد، اما از چگونگی پیدایش زبان نمی توان به این وسیله، خبری یافت.

مطالعه در زبان اقوام وحشی و بشر ابتدایی هم نمی تواند کمکی در این زمینه نماید. مطالعه زبانهای اقوام وحشی ممکن است اطلاعات سودمندی را در رابطه با اندیشه و گفتار به دست آورد، اما از صورت اصلی و ابتدایی زبان از آن اطلاعی حاصل نمی شود.

ببینیم بشر چه نوع نشانه هایی در اختیار داشته و چگونه توانسته است آنان را به کار برد. مراد از دلالت یا (نشانه)  در اینجا هر نوع علامتی است که در روابط میان افراد بشر به کار بیاید و چون علامت ها انواع مختلف دارد، انواع زبان نیز مختلف است همه حواس ظاهر ما ممکن است وسیله ایجاد زبان بشود. پس زبان بوییدنی، زبان بسودنی (لمس)، زبان دیدنی، زبان شنیدنی و زبان حرکتی هست.

با این حال میان همه انواع زبانهایی که وجود آنها ممکن بوده است یکی از  آن ها  که از جهت تنوع وسایل بیان، بر زبان های دیگر  مزیت بسیار دارد و آن زبان شنیدنی (زبان گفتاری) است و موضوع زبان شناسی تنها همین نوع زبان است.

زبان شنیدنی همواره با زبان دیدنی همراه است و گاهی این، جانشین آن می شود. در تمام ملتهای جهان کم یا بیش حرکت های دست و چهره با سخن مطابقت دارد و وضع چهره، همراه صوتهای گفتار، حالت ها و اندیشه ها را بیان می کند. حرکت های چهره یک نوع زبان دیدنی است. اما خط و به طور عام همه نقش ها نیز از مقوله این زبان به شمار می آیند.

زبان دیدنی آشکارا به اندازه زبان گفتار، قدیمی است، هیچ دلیلی در دست نداریم که بتوان اثبات کرد که کدام یک پیشتر است. همین مشکل برای تعیین قدیمی ترین مجموعه نشانه ها (علایم) نیز وجود دارد. مثلا علامت های دریایی، هر یک معادل یک کلمه یا یک جمله ی زبان های موجود است.

حرکاتی که ناشنوایان و گنگ ها برای بیان معانی خود انجام می دهند نیز از روی زبان گفتار ساخته شده است، به این طریق دیگران همان اصول گفتار را به وسیله حرکات این مردم ناقص می آموزند و ایشان آن را تقلید می کنند. در اینجا حسی جانشین دیگری شده است، اما اصول کار یکی است.

مسلم است که زبان در اجتماع ساخته و پرداخته شده است. در همان زمان که افراد بشر احتیاج به ارتباط یافتن با یکدیگر را حس کرده اند، زبان به وجود آمده است پس زبان عبارت از ارتباط چند وجود،  که دارای اعضای حس باشند و برای این ارتباط از وسایلی که طبیعت در اختیارشان گذاشته است استفاده کنند. اگر وسیله گفتار نداشته باشند با حرکات و اگر حرکت کافی نباشد با نگاه مقصود را بیان می کنند.

با انجام دادن یک تجربه می توان نکات بالا را راجع به ایجاد و پیدایش زبان بهتر ثابت ساخت: دو یا چند کودکی را که تحت هیچ گونه تربیتی قرار نگرفته باشند و اصلا ندانند که زبان چیست پهلوی هم قرار دهیم. این کودکان از هر نژادی که باشند و قطع نظر از استعدادهای موروثی، بی شک، خود به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زبان شناسی

مقاله درمورد حق شرط در معاهدات بین

اختصاصی از کوشا فایل مقاله درمورد حق شرط در معاهدات بین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

حق شرط در معاهدات بین‏المللى (1)

- احمد اسماعیل تبار (2)

چکیده

بحث‏حق شرط به لحاظ استحکام و التزام معاهدات بین‏المللى جایگاه مهمى در توثیق و التزام رویه دولتها در پایدارى معاهدات دارد. مقاله‏اى که در پیش روى دارید تحقیقى پیرامون حق شرط از دیدگاه کنوانسیون وین و اسلام است.

این مقاله در دو بخش بیانگر آن خواهد بود که طبق مقررات کنوانسیون وین و مبانى حقوقى اسلام، اصل بر اعمال حق شرط در معاهدات بین‏المللى است مگر آنکه بر طبق قانون یا عرف بین‏المللى استثنائى بر اعمال آن وارد شود و بطور کلى تاسیس حق شرط جهت مشارکت هر چه بیشتر دولتها در فرآیند قانونمند ساختن فراگیر جامعه جهانى ضرورى است.

مقدمه

تاریخ حقوق و روابط بین الملل بیانگر این واقعیت است که پس از سقوط امپراطورى روم تعداد زیادى کشورهاى مستقل در اثر تجزیه آن ایجاد شدند، آنگاه قواعد و اصولى را که در زمان امپراطورى روم بین آنها مرسوم بود در روابط خارجى خود مؤثر قرار دادند.

قرن هفدهم لزوم یک سلسله قواعد وقوانین مدون در روابط بین کشورهاى اروپایى موجب شد که عقاید و نظریات گروسیوس هلندى نفوذ جهانى یابد گروسیوس (3) با کتاب خود تحت عنوان «حقوق جنگ و صلح‏» توجه کشورها را بسوى این رشته جدید از حقوق جلب کرد و در اروپا لقب پدر حقوق بین الملل را گرفت. (4)

بهر شکل حقوق بین الملل تا اواخر قرن نوزدهم حقوق بین الملل اروپایى است که اغلب بعنوان حقوق عمومى اروپا (5) بکار برده مى‏شد سایر کشورها ممکن بود طرف قرار داد با کشورهاى اروپایى باشند ولى اغلب این قرار دادها تحمیلى بوده و منابع آنان در قرار دادها ملحوظ نمى‏گردید.

اما پیدایش و گسترش قدرتهاى متعدد در صحنه بین الملل موجب گردید تاجهان شاهد تعارض و توازن قدرتها باشد بویژه آنکه در دو واقعه خونین و اسف بار جنگهاى جهانى اول و دوم کشورهاى قدرتمند به این نتیجه رسیدند که زندگى اجتماعى انسانها و دولتها در سطح بین‏المللى بر پایه اصالت قدرت ممکن نیست‏بلکه این تئورى جهان را به سوى فقر و نابودى مى‏کشاند و تنها قانونمند ساختن روابط بین الملل ضامن آرامش و امنیت ملتها و مهار قدرتها است. بنابراین دولتها در جهت این مهم تلاشهاى فراوانى را آغاز کردند تا آنجا که تاسیس جامعه ملل، دیوان دائمى دادگسترى سازمان ملل متحد، دیوان بین‏المللى دادگسترى و تدوین کنوانسیون حقوق معاهدات، حقوق دریاها و دهها مباحث‏حقوق بین الملل از دست آوردهاى اندیشه قانونمند ساختن حیات بشرى در جامعه جهانى گردید.

در این بین، حقوق معاهدات که بر مبناى توازن بین‏المللى قدرتها و احترام متقابل به حقوق یکدیگر وتساوى حاکمیتها شکل گرفته است مهمترین ره آورد عصر قانونمندى روابط دولتها را پدید آورد اکنون قریب به بیش از سى هزار معاهده از سال 1946 به این طرف در سازمان ملل به ثبت رسیده است (6) که تا سالهاى اخیر حقوق حاکم بر انعقاد آنها حقوق بین الملل عرفى بوده است. اما کنوانسیون وین 1969 درباره معاهدات که از سال 1980 لازم الاجراء گردید این بخش هم حقوق بین الملل را تدوین و توسعه داده است.

اما همواره این نگرانى براى کشورهاى دنیا که بامکاتب فکرى و حقوقى گوناگون کنار هم قرار مى‏گرفتند وجود داشته که چگونه با آن همه اختلاف در تفکر حقوقى و منافع ملى به یکباره بر سر یک کنوانسیون یامعاهده بدون هیچ کم و کاستى توافق کنند و هیچ استثنائى براى خود در قبال مقررات و مصوبات توافقات بین‏المللى قائل نباشد.

بر این اساس پذیرش کلیه مقررات و تعهدات ناشى از این گونه معاهدات توسط همه کشورها امرى بس دشوار و غیر ممکن بوده است در عین حال مشارکت هر چه بیشتر کشورها در اعمال حقوقى بین‏المللى به منظور دستیابى به قانونمندى فراگیر و جهانى، مقصود و منظور موسسین این گونه معاهدات بوده است‏بنابراین علاج این تعارض عینى و عملى، تاسیس حق شرط را در معاهدات بین‏المللى بعنوان یک راهکار حقوقى مطرح ساخت تا حتى المقدور کشورهاى جهان با استثناى یک یا چند مقررات تعهدات ناشى از معاهده را ملتزم شوند.

بخش اول: حق شرط در کنوانسیون وین 1969

1 - تاریخچه

استفاده از حق شرط از نیمه دوم قرن نوزدهم نسبتا رایج‏شده و بخصوص در مورد عهد نامه‏هاى چند جانبه زیاد بکار برده مى‏شود. (7) اما همواره در سیر تاریخى تحقق حق شرط دو دیدگاه عمده مطرح بوده است. (8) دیدگاه اول مربوط به کشورهاى اروپاى غربى و امریکایى بوده است که توسط دبیرخانه جامعه ملل و سپس سازمان ملل تا سال 1950 اجراء مى‏شد این دیدگاه بر اساس اصل تمامیت معاهده به شکلى که منعقد گردیده بود استوار است. لذا چنانچه یکطرف معاهده به حق شرطى که توسط کشورى دیگر ایجاد شده بود اعتراض مى‏نمود کشور ایجاد کننده آن، طرف معاهده محسوب نمى‏شد اما این دیدگاه از سال 1938 توسط کشورهاى عضو اتحادیه پان امریکن (سازمان کشورهاى آمریکایى) شیوه انعطاف پذیرى یافت که با تئورى جهان شمولى معاهده به کشور شرطگذار اجازه مى‏داد در قبال کشورهایى که بدان اعتراض نمى‏کردند طرف معاهده تلقى شود.

دیدگاه دوم مربوط به اتحاد جماهیر شورى سابق و تئورى حقوقى بین الملل سوسیالیست است این دیدگاه بر اساس اصل حاکمیت دولت است که آن را بعنوان جوهر وجود دولت در صحنه بین‏المللى مى‏شناسد این دیدگاه طرفدار آزادى مطلق کشورها در ایجاد حق شرط بوده است و بر همین اساس حق شرطهاى کشورهاى بلوک شرق نسبت‏به کنوانسیون کشتار جمعى 1948 تحقق یافت که در نهایت منجر به نظریه مشورتى دیوان بین‏المللى دادگسترى درباره حق شرط نسبت‏به کنوانسیون جمعى گردید راى اصلى دیوان این بود، کشور شرطگذار، که توسط برخى از طرفهاى معاهده مورد اعتراض قرار گرفته است اما حق شرط با هدف و منظور کنوانسیون منطبق است طرف معاهده محسوب مى‏گردد.

این اصل نهایتا در رویه دبیر کل سازمان ملل به عنوان امین معاهدات چند جانبه و توسط کمیسیون حقوق بین الملل در تدوین حقوق معاهدات پذیرفته شد.

بهر شکل حق شرطها از زمان پیدایش معاهدات چند جانبه مقارن پایان قرن 19 بکار گرفته شد بطور نمونه زمان امضاء قانون عمومى کنفرانس بروکسل در دوم جولاى 1890 که به برده دارى مى‏پرداخت فرانسه حق شرطى وارد کرد تا حق جستجو در کشتیها را استثناء کند و رویه اعمال حق شرطها معمولا در کنفرانس صلح لاهه 1899 و 1907 پذیرفته شد (9) تا اینکه در کنوانسیون 1969 وین بعنوان معتبرترین سند بین‏المللى درباره معاهدات، مقرراتى راجعه به تاسیس حق شرط وضع گردید که بیانگر تعریف، شرایط و آثار حقوقى شرط است.

2 - تعریف حق شرط

بند 1 حرف (د) ماده 2 کنوانسیون 1969 وین درباره معاهدات بین‏المللى حق شرط را چنین تعریف مى‏کند:

«حق شرط اعلامیه یکجانبه‏اى است که یک کشور تحت هر نام یا به هر عبارت در موقع امضاء، تنفیذ، قبول، تصویب یا الحاق به یک معاهده صادر مى‏کند و به وسیله آن قصد خود دائر بر استثنا یا تعدیل آثار حقوقى بعضى از مقررات معاهده نسبت‏به خود بیان مى‏دارد».

بر اساس این تعریف حق شرط اعلامیه‏اى خارج از قلمرو معاهده است که بنا به خواست دولت‏شرطگذار بصورت اعلامیه‏اى جداى از معاهده اعلام مى‏گردد. اما این اعلامیه همانند ایقاع در حقوق مدنى با زمینه مناسب حقوقى آن بصورت یکجانبه از سوى دولت‏شرطگذار صادر مى‏شود و زمینه مناسب آن وضع اصل چنین حقى براى دولتهاى شرطگذار است‏بر همین اساس بند 1 ماده 20 کنوانسیون وین اعلام مى‏دارد:

«حق شرط که صریحا در یک معاهده مجاز شمرده شده باشد، موافقت‏بعدى سایر کشورهاى منعقد کننده معاهده را لازم ندارد».

و همچنین بر طبق بند «د» از ماده 2 کنوانسیون وین:

«حق شرط اعلامیه‏اى یکجانبه است که به هنگام انشاء نیازى به قبول طرفهاى دیگر معاهده ندارد».

بنابراین گر چه شمارى از حقوقدانان حق شرط را عملى دو جانبه مى‏دانند اما دیدگاه غالب نظریه عمل حقوقى یکجانبه است. (10)

علاوه بر آن مطابق ماده 2 نامگذارى خاص بر اعلامیه حق شرط لازم نیست‏بلکه در آن باید معیارهاى اساسى رعایت گردد تا از سایر اعلامیه‏هاى پیشنهادى و تفسیرى متمایز گردد اعلامیه حق شرط معمولا توسط دولتها صادر مى‏گردد اما در حقوق بین الملل مدرن به سایر موضوعات مانند اتحادیه‏ها و سازمانهاى بین المللى اجازه داده شده است تا لاحیت‏حق شرط را داشته باشند حق شرط به هنگام امضاء تنفیذ، قبول، تصویب یا الحاق به معاهده به منظور استثناء یاتعدیل بعضى از مقررات عمل مى‏شود تا آثار حقوقى آنهارا تحدید و تقیید کنند و این تغییر و تقیید همواره تعدیل تعهدات دولت‏شرطگذار در قبال معاهده است و روابط سایر دولتهاى عضو با معاهده تغییر نخواهد کرد.

در پایان ذکر این نکته ضرورى است که کنوانسیون وین سعى نکرد تا نسبت‏به مساله حق شرط پیش داورى کند و یا تعریفى تئورى گونه بیان دارد واین موضوع چند بار در مناظرات کمیسیون حقوق بین الملل بوضوح بیان شد (11) و بهمین دلیل ماده 2 کنوانسیون تحت عنوان کاربرد اصطلاحات و نه بعنوان تعاریف آمده است.

3 - تنظیم حق شرط

ماده 19 کنوانسیون وین 1969 چگونگى تنظیم حق شرط را بیان مى‏کند بر طبق این ماده:

«یک کشور هنگام امضاء تنفیذ، قبولى، تصویب، یا الحاق به یک معاهده مى‏تواند تعهد خود نسبت‏به آن معاهده را محدود کند مگر در صورتیکه:

الف: معاهده حق شرط را ممنوع کرده باشد.

ب: معاهده مقرر کرده باشد که حق شرط فقط در موارد خاص که شامل تعهد مورد بحث نیست مجاز است.

ج: در غیر موارد مشمول بندهاى الف و ب وقتى که تحدید تعهد با هدف و منظور معاهده مغایرت داشته باشد».

دو معنى براى واژه تنظیم در نظر گرفته شد (12) اول: ایجاد حق شرط; دوم: پیشنهاد حق شرط.

با مطالعه بندهاى ماده 19 مفهوم واژه تنظیم، حق شرط بخوبى روشن مى‏شود زیرا تناسب معناى تنظیم در ماده 19 بند a و c با مفهوم پیشنهادات تا بر اساس شرائط مندرج در معاهده سایر شرکت کنندگان نسبت‏به پذیرش یا عدم پذیرش حق شرط پیشنهادى نظر دهند اما در بند b ماده 19 تنظیم به معناى ایجاد بکار رفته است زیرا طبق معاهده مورد نظر موارد مجاز حق شرط بیان شده است ودر این صورت فرض بر پذیرش شرکت کنندگان در معاهده است‏بهمین دلیل پیشنهاد جمهورى چین در وین مبنى بر جاى‏گذارى واژه ایجاد حق شرط بجاى تنظیم حق شرط در عنوان ماده پذیرفته نشد. (13) در نتیجه حق شرط بعنوان یک عمل حقوقى یکجانبه بر طبق مقررات کنوانسیون صورت پیشنهادى و ایجادى آن مشخص مى‏گردد که در هر دو صورت ماهیتى یکجانبه دارد لکن زمینه پیدایش و تحقق این عمل حقوقى یکطرفه متوقف بر رضایت‏سایر شرکت کنندگان معاهده است و یا اینکه معاهده از قبل آنرا مجاز شمرده باشد که در واقع با شرکت جستن هر دولت در این معاهده رضایتش را نسبت‏به پذیرش حق شرط پیشنهادى اعلام مى‏کند.

4 - بیان اصل درباره حق شرط و استثناء آن

ماده 19 کنوانسیون وین اصل کلى را تاسیس نموده است که به موجب آن هر دولتى حق دارد تا با رعایت استثنائات مذکور در این ماده حق شرطهایى را تنظیم کند بنابراین موقعیکه معاهده نسبت‏به حق شرط سکوت کرده باشد اصل در مورد آن قابلیت اعمال آن توسط شرکت کنندگان در معاهده است اما این پذیرش عمومى نسبت‏به حق شرط بعنوان یک اصل در حقوق معاهدات در مواردى مقید و محدود شده است که ایجاد حق شرط در آن موارد ممکن نیست. بندهاى c , b ,a ماده 19 به این استنثناءها پرداختند. بند a ماده 19 یک قاعده روشن و صریحى است که اشاره به قانونى مى‏کند که در نفس معاهده جهت ممنوعیت‏حق شرطها گنجانده شده است.

بنابراین هنگامیکه در یک معاهده ایجاد هر گونه حق شرط منع شده باشد استثنایى بر اصل پیش گفته وارد مى‏شود.

اما تعدادى از دولتهاى شرکت کننده در تدوین کنوانسیون بابیان این نکته که ایجاد بعضى از حق شرطهاى خاص توسط معاهده مجاز دانسته شود دیدگاه دیگرى مطرح ساختند. و بدینسان بند b ماده 19 شکل گرفت که در ان آمده است در صورتیکه معاهده مقرر دارد تنها حق شرطهاى خاصى قابلیت اعمال دارد حق شرطهاى دیگر مجاز نخواهد بود در واقع این مطلب محدودیتى است نسبت‏به حق شرط که از طرف معاهده بیان مى‏شود و تنها شامل حق شرطهاى خاص مى‏شود و حق شرطهاى دیگر ممنوع مى‏شوند.

بند c ماده 19 بعنوان استثناء بر اصل جواز حق شرط مى‏گوید:

«مواردى که تحت‏بندهاى a و b قرار نمى‏گیرند و معارض با موضوع و هدف معاهده مى‏باشند قابل اعمال نمى‏باشند».

بدیهى است‏شناخت مغایرت حق شرط با موضوع و هدف معاهده متوقف بر شناخت موضوع و هدف معاهده بین‏المللى است تا پس از شناخت آندو آنگاه بگوییم حق شرط با موضوع یا هدف معاهده در تغایر است.

تنها موردیکه اشکال خاصى ایجاد نمى‏کند زمانى است که دولت‏شرطگذار و دیگر دولتهاى طرف معاهده در استنباط از مغایرت شرط با موضوع و هدف معاهده به یک نتیجه کلى برسند در اینصورت مساله‏اى پیش نخواهد آمد و شرط مطروحه با توافق طرفین رد یا پذیرفته خواهد شد در غیر اینصورت معیار دقیق براى شناخت موضوع و هدف معاهده همواره دستخوش اختلاف و نزاع بین دولتها بوده است.

از دیگر موارد استثناء بر اصل اعمال حق شرط زمانى است که شرط بر دسته‏اى از مقررات معاهده شودکه مبین قاعده آمره (14) است از آنجائیکه بر طبق ماده 53 کنوانسیون وین معاهده در تعارض با قاعده آمره باطل است قطعا حق شرط در تعارض با قاعده آمره نیز باطل مى‏باشد در ماده 53 آمده است:

«معاهده‏اى که در زمان انعقاد بایک قاعده آمره حقوق بین الملل عام در تعارض باشد باطل است...».

علاوه بر قواعد آمره بین‏المللى قواعد عرفى نیز حائز اهمیت هستند. گر چه معاهده 1969 وین به ممنوع بودن اعمال حق شرط بر معاهدات مدون مقررات عرفى بین‏المللى (عرف عام) اشاره‏اى نکرد اما دیوان بین‏المللى دادگسترى در حکم 20 فوریه فلات قاره دریاى عمان چنین حکم کرد (15) مقررات عام بین‏المللى (عرف عام) به لحاظ طبیعتى که دارند باید به صورتى یکسان در قبال کلیه اعضاى جامعه بین‏المللى به اجراء درآیند از این رو نمى‏توان این قبیل قواعد را که در معاهده‏اى بین‏المللى تدوین شده‏اند تابع حق شرط یک جانبه با اراده و منافع یکى از اعضاى جامعه بین‏المللى قرارداد در نتیجه قواعد آمره و عرف عام بین‏المللى از استثناهاى وارد بر این اصل کلى جواز ایجاد حق شرط مى‏باشند.

5 - پذیرش و اعتراض حق شرط

همانطور که ملاحظه گردید ماده 19 کنوانسیون وین براى هر دولت‏حق تنظیم حق شرط را به رسمیت‏شناخت اما سایر دولتها نیز حق دارند که آن حق شرط ارائه شده را بپذیرند یا رد کنند اما این پرسش مطرح است که حق شرط بعنوان یک عمل حقوقى یکجانبه چگونه نیازمند پذیرش سایر دولتهاى شرکت کننده در معاهده است؟

بدیهى است اعمال هر عمل حقوقى یکطرفه (که در حقوق داخلى از آن تعبیر به ایقاع مى‏شود) نیازمند بستر مناسبى است که قانونگذار آنرا تعیین مى‏کند چنانچه طلاق را بعد از عقد نکاح و رجوع را بعد از طلاق وضع کرده است. بنابراین ایجاد صلاحیت قانونى براى ایجاد عمل حقوقى یکجانبه در حقوق بین الملل نیز در اختیار منابع حقوق بین‏المللى است و پذیرش دولتها بر اساس معاهده در واقع فراهم کننده بستر اعمال حق شرط بعنوان یک عمل حقوقى یکجانبه است.

پذیرش حق شرط در معاهدات بین‏المللى به دو صورت صریح و ضمنى انجام مى‏شود.

بند 1 ماده 20 مقرر مى‏دارد:

«حق شرطى که صریحا در یک معاهده مجاز شمرده شده باشد موافقت‏بعدى کشورهاى متعاهد را لازم ندارد مگر آنکه لزوم آن در معاهده قید شده باشد».

بنابراین هر کشورى که معاهده را مى‏پذیرد بر اساس مفاد معاهده حق شرطهاى آینده را نیز صریحا پذیرفته است.

اما امروزه بجهت گسترش روابط معاهدات چند جانبه پذیرش ضمنى متداولترین مشکل پذیرش حق شرط در رویه دولتها است و در این مورد بند 5 ماده 20 اعلام مى‏دارد:

«به منظور اجراى بندهاى 2 و 4 چنانچه معاهده به نحو دیگرى مقرر نکرده باشد. حق شرط یک کشور وقتى از جانب کشور دیگر قبول شده تلقى مى‏شود که کشور اخیر تا پایان دوره دوازده ماه پس از تاریخ آگاهى از حق شرط یا زمان اعلام رضایت‏خود به التزام در قبال معاهده هر کدام که موخر باشد مخالفتى نسبت‏به حق شرط ابراز نکرده باشد».

در مورد پذیرش حق شرط سه معیار در کنوانسیون وین 1969 به چشم مى‏خورد.

اول: معیار (16) اتفاق آراء که در بند 2 ماده 20 بکار رفته است‏بر طبق همین بند، در موردى که از تعداد محدود کشورهاى مذاکره کننده و نیز از هدف و منظور معاهده معلوم شود که جارى بودن معاهده در کلیت آن نسبت‏به تمام کشورهاى طرف معاهده شرط ضرورى، رضایت هر یک از آنها به التزام در قبال معاهده است. حق شرط باید مورد قبول همه طرفهاى معاهده قرار گیرد.

دوم: معیار اکثریت (17) است که بعنوان یک اصل در بند 3 ماده 20 چنین آمده است:

«در موردى که معاهده سند تاسیس یک سازمان بین‏المللى باشد حق شرط منوط به قبول ارگان ذیصلاح اجرا مى‏شود. بدیهى است که ارگان تصمیم گیرنده سازمانهاى بین‏المللى یک شخص نیست‏بلکه همواره شورایى از کشورهاى تشکیل دهنده آن سازمان است لذا هنگام تصمیم‏گیرى در ارگان اینگونه سازمانها از قاعده اکثریت اعم از نسبى یا مطلق پیروى مى‏شود».

در نتیجه هنگام پذیرش حق شرط طبق بند 3 ماده 20 قاعده اکثریت اعمال مى‏گردد.

سوم: معیار شخصى (18) پذیرش است که حرفهاى a و c بند 4 ماده 20 به قواعد عمومى درباره پذیرش شخصى یک دولت مى‏پردازد که در آن تنها قبول یک دولت مطرح مى‏شود.

در حرف a آمده است:

«قبول حق شرط یک کشور توسط کشور دیگر متعاهد موجب مى‏گردد آن دو کشور در صورت (یا از زمان) لازم الاجراء شدن معاهده نسبت‏به آنها، در مقابل یکدیگر طرف معاهده محسوب شوند بند c اقدامى که رضایت‏یک دولت را دایر بر التزام در قبال یک معاهده منعکس نموده و مضافا متضمن حق شرط باشد. بمحض آنکه حداقل یک کشور دیگر متعاهد، حق شرط را بپذیرد، اثر قانونى خواهد داشت‏».

6 - اعتراض به حق شرط

همانگونه که بیان شد اصل آزادى اراده دولتها در جهت تنظیم و ارائه حق شرط در معاهدات بین‏المللى به سمیت‏شناخته شده است اما لزوما بدین معنى نبوده است که خواست و اراده دولت‏شرطگذار بر سایر دولتها تحمیل گردد. لذا این حق براى دولتهاى دیگر در نظر گرفته شده است تا حق شرط ابراز شده را مورد اعتراض قرار دهند. این حق بر اساس بند b ماده 20 در کنوانسیون وین 1969 وضع گردید و در آن چنین آمده است:

«مخالفت‏یک کشور متعاهد با حق شرط یک کشور مانع از لازم الاجراء شدن معاهده بین کشور مخالفت کننده و ولت‏شرطگذار نمى‏شود مگر آنکه کشور مخالفت کننده قطعا منظور مخالف آن را ابراز نموده باشد».

طبعا اصل مخالفت‏با حق شرط از صدر این بند استظهار مى‏گردد اما سیستم اعتراض، مورد بحث طرفهاى کنوانسیون قرار گرفت و سرانجام تغییرات در خواستى شوروى در سیستم اعتراض به حق


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد حق شرط در معاهدات بین

دانلودپاورپوینت اسلایدهای آموزشی درس مهندسی نرم افزار (1) ( برگرفته از کتاب پرسمن )- 65 اسلاید

اختصاصی از کوشا فایل دانلودپاورپوینت اسلایدهای آموزشی درس مهندسی نرم افزار (1) ( برگرفته از کتاب پرسمن )- 65 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلودپاورپوینت اسلایدهای آموزشی درس مهندسی نرم افزار (1) ( برگرفته از کتاب پرسمن )- 65 اسلاید


دانلودپاورپوینت اسلایدهای آموزشی  درس مهندسی نرم افزار (1) ( برگرفته از کتاب پرسمن )- 65 اسلاید

 

 

 

 

 

 

 

 

     آنچه در این فصل می خوانیم

 

 

Øبرنامه ریزی پروژه نرم افزاری چیست؟
Øمراحل برنامه ریزی پروژه نرم افزار چیست؟
Øمحصول نهایی پروژه نرم افزار چیست؟
Øاهداف اصلی طرح ریزی پروژه
Øدامنه نرم افزار
Øامکان سنجی
Øمنابع پروژه
Øمنابع انسانی
Øمنابع محیطی
Øبرآورد پروژه های نرم افزاری
Øفنون تجزیه
Ø چهار روش مختلف برای تعیین میزان مسئله
Ø برآورد مبتنی بر مساله
Ø

    

 

Øبرآورد مبتنی بر فرایند
Ø مدل های برآورد تجربی
Øساختار مدلهای برآورد
Øمدل کوکومو
Øمدل ترکیبی کاربردی
Øمدل مرحله اولیه طراحی
Øمدل مرحله آخر معماری
Øمعادله نرم افزارها
Øتصمیم گیری ساخت/خرید
Øایجاد یک درخت تصمیم گیری
Øاستفاده از منابع خارجی
Ø ابزارهای خود کار برآمد
 
Øدر این فصل ،برنامه ریزی شامل تخمین می باشد یعنی تلاش شما برای تعیین میزان پول ،کار لازم،تعداد منابع و مقدار زمان لازم برای ایجاد یک سیستم یا محصول خاص مبتنی بر نرم افزار.
Ø
Øچه کسی این کار را انجام می دهد؟
Øمدیران نرم افزاری با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده از مشتریان و مهندسان نرم افزاری و داده های متریک نرم افزاری حاصل از پروژه های گذشته این کار را انجام می دهند.
Øمنطقی است قبل از شروع به ایجاد نرم افزار،برآوردی از هزینه انجام دهیم.

دانلود با لینک مستقیم


دانلودپاورپوینت اسلایدهای آموزشی درس مهندسی نرم افزار (1) ( برگرفته از کتاب پرسمن )- 65 اسلاید